📌مخالفت با حکمت براساس خلط وحی با رشته علمی
🔺برخی از جریانهای ضد حکمت و فلسفه، با تقلیل وحی و معارف دینی به سطح رشته های علمی ، برای مقابله باحکمت و فلسفه این گونه القا می کنند که با وجود وحی و انبیا نیازی به حکمت و حکما نداریم.
🔹در جواب باید گفت هیچ فیلسوف حقیقی فلسفه را در عرض وحی قرار نمی دهد بلکه همگان آن را در طول وحی تعریف می کنند و جای می دهند و سعی دارند با روش عقلی مضامین هستی شناسی نهفته در کتاب الهی را آشکار کنند و از این طریق به توحید حقیقی راه پیدا کنند و به شبهات ملاحده و زنادقه با روش عقلی و برهانی پاسخ دهند.
🔸فیلسوفان مسلمان همواره برای راه یابی به مضامین هستی شناسی و توحیدی وحیانی تلاش کرده اند و مرحله به مرحله جلوتر آمده اند و بر عمق بینش ها و گستره تلاش های خود افزوده اند. این سیر تکاملی در متفکران انقلاب اسلامی به اوج خود رسیده است. آثار و اندیشه های امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، و دیگران گواه روشنی بر این مدعا است.
🔹فلسفه همچون کلام، فقه، اصول و ... یک دانش و رشته علمی بشری است که در عین ارتزاق از وحی ، به صورت دانش و رشته علمی در آمده است و از فهرست و چینش و قواعد علمی برخوردار گشته است که ممکن است این چینش و قواعد در متون دینی این چنین نیامده باشد. همچنان که کلام، فقه و اصول فقه، ادبیات عرب این چنین هستند اما همه این علوم و رشته های دانشی خود را ذیل وحی و معارف حقیقی دین تعریف می کنند.
🔸 بنابراین وحی را به رشته علمی فرو نکاهیم و لاجرم هر قرائتی از وحی اگر در چارچوب یک علم و دانش ضابطه مند و روش مند باشد قابل اعتنا و قابل ارزیابی و سنجش است و الا صرف چند نکته پراکنده اعتقادی و چند نقد روبنایی به حکمت و فلسفه نمی تواند اعتبار آن را مخدوش کند. بلکه مخالفان باید یک قرائت جامع و همه جانبه از کل هستی شناسی وحی در قالب یک دانش ضابطه مند و روش مند ارائه دهند که علاوه بر داشتن همه مزایا و دقت های حکمی و فلسفی، اشکالات ادعایی آنها را نداشته باشد.
🔹حکمت و فلسفه، امری تفننی، کشکولی، دستوری، توصیه ای و خطابی نیست. با هیاهوی تبلیغاتی و حرف های قشنگ رسانه ای و تفاهم گروی اغواگرایانه حاصل نمی شود.
🔸حکمت و فلسفه یک دانش جامع و همه جانبه ناظر به واقعیت و هستی است، دانشی روش مند، ضابطه مند، جوششی و تکاملی است و باید در قالب دانش و کتاب و اثر علمی به جامعه علمی عرضه شود تا مورد مطالعه و سنجش و ارزشیابی قرار گیرد.
🔹حکمت و فلسفه ره آورد دوستی و محبت به حقیقت است و ریشه در فطرت حقیقت جویی آدمی و زیبایی دوستی او دارد. حکیم حقیقت هستی، انسان و فضیلت را می جوید تا بتواند خود را به زیبایی فضیلت متخلق سازد و به توحید راه یابد.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/314
📌وحی پایان عقل نیست، بلکه آغاز عقل است.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌فلسفه ذکر مصيبت
🔸جواني از من پرسيد که آيا اين کار ضرورتي يا حسني دارد يا نه؟ اگر بناست مکتب امام حسين عليه السلام احيا بشود، آيا ذکر مصيبت امام حسين هم ضرورتي دارد؟
🔹گفتم بله، دستوري است که ائمه اطهار به ما دادهاند و اين دستور فلسفهاي دارد و آن اينکه هر مکتبي اگر چاشنيي از عاطفه نداشته باشد و صرفاً مکتب و فلسفه و فکر باشد، آنقدرها در روحها نفوذ ندارد و شانس بقا ندارد، ولي اگر يک مکتب چاشنيي از عاطفه داشته باشد، اين عاطفه به آن حرارت ميدهد.
🔸معنا و فلسفه يک مکتب، آن مکتب را روشن ميکند، به آن مکتب منطق ميدهد، آن مکتب را منطقي ميکند.
🔹بدون شک مکتب امام حسين منطق و فلسفه دارد، درس است و بايد آموخت اما اگر ما دائماً اين مکتب را صرفاً به صورت يک مکتب فکري بازگو کنيم حرارت و جوشش گرفته ميشود و اساساً کهنه ميگردد.
🔸اين، بسيار نظر بزرگ و عميقانهاي بوده است، يک دورانديشي فوق العاده عجيب و معصومانهاي بوده است که گفتهاند براي هميشه اين چاشني را از دست ندهيد؛ چاشني عاطفه، ذکر مصيبت حسين بن علي عليه السلام يا اميرالمؤمنين يا امام حسن يا ائمه ديگر و يا حضرت زهرا (سلام اللَّه عليها). اين چاشني عاطفه را ما حفظ و نگهداري کنيم.
🔺منبع: استاد مطهری، سیری در سیره نبوی ص۵۵
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌 مدرسه فلسفی قم
بخش دوم: ریاست امام خمینی
🔸امام خمینی که در سالهای آغازین حوزه علمیه قم به حاج آقا روح الله معروف بود حکمت و فلسفه و عرفان را از محضر ملاعلی اکبر یزدی، ایت الله رفیعی قزوینی و ایت الله شاه آبادی بهره گرفت و به سرعت در زمان حیات استادان، استاد معروف علوم عقلی حوزه علمیه قم شد و به تدریس منطق، فلسفه و عرفان پرداخت.
🔹حاج آقا روح الله بیش از ۲۰ سال استاد فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم بود و به نوعی ریاست جریان علوم عقلی و حکمت متعالیه را در این حوزه بر عهده داشت.
🔸حاج آقا روح الله علاوه بر تدریس نیمه خصوصی فلسفه و عرفان به درس اخلاق عمومی هم اهتمام جدی داشت و هر هفته در مدرسه فیضیه درس اخلاق داشت و عموم طلاب و کسبه در آن درس شرکت می کردند. هرچند تدریس عمومی بود اما محتوای ان کاملا عرفانی و فلسفی بود و مباحث تخصصی با بیان شیرین و ساده بیان می شد و بر جان و دل مخاطب می نشست و در افراد #تحول_روحی ایجاد می کرد. محتوای برخی از این دروس کتابهای ارزشمند "شرح چهل حدیث"، "شرح حدیث جنود عقل و جهل"، "آداب الصلوه" است.
🔹در تدریس و ساختار حکمت امام خمینی چند مفهوم بسیار برجسته و پر تکرار بود و بر همان اساس یک شبکه مفهومی و نظام معنایی متمایزی ایجاد شد که نقش سرنوشت سازی بر آینده ایران داشت.
🔹مفاهیم مهم در فلسفه و حکمت امام خمینی (ره) عبارتند از:
🔺فطرت
🔺عمل
🔺توحید
🔺ولایت
🔺شریعت
🔸حکیم قم امام خمینی، در انسان شناسی فلسفی و عرفانی بر مفهوم #فطرت تاکید دارد و فطرت کمال خواهی و تنفر از نقص را اساس انسان و سازنده وجود و هویت انسان می داند.
🔹 ایشان در فلسفه، به #عمل توجه جدی دارد و نظر را مقدمه عمل، و عقل نظری را یاری دهنده عقل عملی می داند و بر همین اساس ارزش همه علوم حکمی و عرفانی را در نتیجه آن در عرصه عمل و زندگی می داند و علم بدون عمل را فاقد ارزش و حجاب می خواند.
🔸 اساس هستی بر #توحید استوار است و غایت همه علوم را توحید و مهار طبیعت به سمت توحید بر می شمارد.
🔹 #ولایت و خلافت انسان نشانگر جایگاه وجودی او در نظام هستی و چراغ هدایت بشریت برای وصول به توحید و ظهور فطرت انسان در سراسر گیتی است.
🔸 براساس این شبکه مفهومی و نظام معنایی، کل فلسفه و عرفان طرح صیرورت و شدن توحیدی انسان و وصول به مقام قرب الهی در همه عرصه های فردی و اجتماعی است. اساس این وصول، #تحول_روحی انسان و جهت گیری توحیدی اجتماع انسانی است و بدون تحول روحی امکان هیچ تغییر و حرکتی وجود ندارد.
🔹 در این طرح فلسفی و حکمی، فرد در ارتباط با جامعه و در ارتباطات انسانی و معادلات اجتماعی رشد می کند و به کمال لایق نائل می شود. به تعبیر دیگر، جامعه یکی از متغیرهای تاثیر گذار در سعادت و شقاوت انسان است که اگر تحت ولایت الهی قرار گیرد موجب ظهور فطرت مخموره انسانی می شود. از این رو #شریعت الهی برنامه مدیریت توحیدی اجتماع و راهبری انسان از گهواره تا گور است.
🔸 در طرح فلسفی امام خمینی، در نسبت با توحید و کمال انسانی، همه علوم و معارف بشری از رتبه و جایگاه مخصوصی برخوردارند و بر این اساس الگوی جدیدی از طبقه بندی علوم عرضه شده است که موجب سازماندهی معارف بشری و ساماندهی عرصه های مختلف حیات انسان می شود. در این الگو، علوم جدید و علوم قدیم همه در تناسب و تلائم دائمی می توانند موجب تعالی انسان و ترقی جامعه باشند.
ادامه دارد ....
#مدرسه_فلسفی_قم
#امام_خمینی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/318
🔺کلام امام حسین بن علی در صبح عاشورا
🔰امام سجاد علیه السلام
🔻لمّا صَبَّحَتِ الخَيلُ الحُسَينَ عليه السلام ، رَفَعَ يَدَيهِ وقالَ : اللّهُمَّ أنتَ ثِقَتي في كُلِّ كَربٍ ، ورَجائي في كُلِّ شِدَّةٍ ، وأنتَ لي في كُلِّ أمرٍ نَزَلَ بي ثِقَةٌ وعُدَّةٌ ، كَم مِن هَمٍّ يَضعُفُ فيهِ الفُؤادُ ، وتَقِلُّ فيهِ الحيلَةُ ، ويَخذُلُ فيهِ الصَّديقُ ، ويَشمَتُ فيهِ العَدُوُّ ، أنزَلتُهُ بِكَ وشَكَوتُهُ إلَيكَ ، رَغبَةً مِنّي إلَيكَ عَمَّن سِواكَ ، فَفَرَّجتَهُ وكَشَفتَهُ ، وأنتَ وَلِيُّ كُلِّ نِعمَةٍ ، وصاحِبُ كُلِّ حَسَنَةٍ ، ومُنتَهى كُلِّ رَغبَةٍ .
▫️ـ از امام زين العابدين عليه السلام ـ
: صبح [عاشورا] ، چون امام حسين عليه السلام چشم گشود ولشكر را ديد ، دستانش را بالا برد و گفت : «خداوندا! تو تكيه گاه من در هر سختى و اميد من در هر گرفتارى هستى. در هر امرى كه بر من درآمده ، تو تكيه گاه و ساز و برگِ منى . بسى پريشانى كه دل ، در آن سست مى شود و چاره ، اندك مى گردد و دوست ، انسان را وا مى گذارد و دشمن ، شماتت مى كند و من ، از سرِ رغبت به تو ، و نه ديگران ، شكايتش را نزد تو آورده ام و تو در آن ، برايم گشايش داده اى و آن را برطرف ساخته اى . تويى ولىّ هر نعمت و صاحب هر نيكى و نهايت هر مقصود» .
📚الإرشاد : ج ٢ ص ٩٦
📌باور و ایمان، مقدمه امتداد حکمت
🔹امتداد هر دانش و پدیده ای فرع بر باور و ایمان صادقانه به آن دانش و پدیده است. بدون باور و ایمان صادقانه نه تنها امکان امتداد نیست بلکه اگر کسی بدون باور به وادی امتداد وارد شود:
🔸 یا ناپخته سخن خواهد گفت و نااگاهانه مسیر را به انحراف می کشاند و با افراط و تفریط موجبات سوء رفتارها و سوءتفاهم ها را در سطح جامعه ایجاد می کند.
🔸یا منافقانه وارد این میدان خطیر شده است و قصد ضربه زدن و به انحراف کشاندن آگاهانه را دارد. حتی ممکن است تعريف هایی هم از دانش مربوطه داشته باشند و دست و پاشکسته هم از برخی متفکران و اندیشمندان آن یادی کنند اما خروجی نهایی آنها، تضعیف آن دانش و ناامید کردن عموم افراد جامعه از امتداد آن دانش است.
🔹 امروزه در فضای مطالبه عمومی #امتداد_حکمت_و_فلسفه می بایست به اين مسئله توجه داشت و مواظب نفوذ جریانهای مخالف و منتقد حکمت و فلسفه بود. هر چند باید حکیمانه با مخالفت ها و انتقادهای آنان روبرو شد و از آن در جریان امتداد حکمت و فلسفه بهره گرفت. اما نباید ساده لوحانه سخنان ظاهری آنان را حمل بر همراهی و توبه از مبانی ضد فلسفی و حکمی آنان تفسیر کرد. (متاسفانه برخی دچار این خلط بزرگ شده اند و به بهانه برخی تعریفات و همراهی های سطحی ضد حکمت، نسبت به خطر بزرگ نفوذ اخباری گری و اشعری گری بی تفاوت شده اند.)
🔸اولین شرط ورود در وادی مخاطره آمیز و در عین حال ضروری و اساسی #امتداد_حکمت_و_فلسفه، باور و ایمان صادقانه به حکمت و فلسفه و فرایند رو به رشد آن است. همین باور و ایمان موجب فهم همدلانه و درک عمیق مباحث فلسفه و آرا حکما و متالهین می شود که براساس این فهم همدلانه و درک عمیق می توان واقعیت ها را شناخت و طرحی برای امتداد اجتماعی حکمت و راهبری حکیمانه علم، فرهنگ، هنر، جامعه و سیاست ارائه کرد.
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند:
مَنْ كَشَفَ مَقَالاَتِ اَلْحُكَمَاءِ اِنْتَفَعَ بِحَقَائِقِهَا .(غررالحکم، ح۹۲۴۱)
آن کس که از سخنان حکما پرده برگیرد (با فهم همدلانه و درک عمیق) از حقایق آن بهرمند می گردد.
🔹ایمان و باور عمیق چهار رکن دارد:
صبر
يقين
عدالت
جهاد
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/323
📌صِفَةِ الْإِيمَانِ
بـِالْإِسـْنـَادِ الْأَوَّلِ عـَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ يَعْقُوبَ السَّرَّاجِ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِى جَعْفَرٍ ع قَالَ سُئِلَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع عَنِ الْإِيمَانِ
فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ الْإِيمَانَ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عـَلَى الصَّبـْرِ وَ الْيـَقـِيـنِ وَ الْعـَدْلِ وَ الْجـِهَادِ
فَالصَّبْرُ مِنْ ذَلِكَ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الشَّوْقِ وَ الْإِشـْفـَاقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشـْفـَقَ مـِنَ النَّارِ رَجـَعَ عـَنِ الْمـُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِى الدُّنْيَا هَانَتْ عَلَيْهِ الْمُصِيبَاتُ وَ مَنْ رَاقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَيْرَاتِ
وَ الْيَقِينُ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَ تَأَوُّلِ الْحـِكـْمـَةِ وَ مـَعْرِفَةِ الْعِبْرَةِ وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِينَ فَمَنْ أَبْصَرَ الْفِطْنَةَ عَرَفَ الْحِكْمَةَ وَ مَنْ تَأَوَّلَ الْحـِكـْمـَةَ عـَرَفَ الْعِبْرَةَ وَ مَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ عَرَفَ السُّنَّةَ وَ مَنْ عَرَفَ السُّنَّةَ فَكَأَنَّمَا كَانَ مَعَ الْأَوَّلِينَ وَ اهْتَدَى إِلَى الَّتِى هِيَ أَقْوَمُ وَ نَظَرَ إِلَى مَنْ نَجَا بِمَا نَجَا وَ مَنْ هَلَكَ بِمَا هَلَكَ وَ إِنَّمَا أَهـْلَكَ اللَّهُ مـَنْ أَهـْلَكَ بـِمـَعـْصـِيـَتِهِ وَ أَنْجَى مَنْ أَنْجَى بِطَاعَتِهِ
وَ الْعَدْلُ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ غـَامـِضِ الْفَهْمِ وَ غَمْرِ الْعِلْمِ وَ زَهْرَةِ الْحُكْمِ وَ رَوْضَةِ الْحِلْمِ فَمَنْ فَهِمَ فَسَّرَ جَمِيعَ الْعِلْمِ وَ مـَنْ عـَلِمَ عـَرَفَ شـَرَائِعَ الْحـُكـْمِ وَ مـَنْ حـَلُمَ لَمْ يُفَرِّطْ فِى أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِى النَّاسِ حَمِيداً
وَ الْجـِهـَادُ عـَلَى أَرْبـَعِ شـُعـَبٍ عـَلَى الْأَمـْرِ بـِالْمـَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الصِّدْقِ فِي الْمـَوَاطـِنِ وَ شـَنَآنِ الْفَاسِقِينَ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظَهْرَ الْمُؤْمِنِ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْكَرِ أَرْغـَمَ أَنـْفَ الْمـُنـَافـِقِ وَ أَمـِنَ كَيْدَهُ وَ مَنْ صَدَقَ فِى الْمَوَاطِنِ قَضَى الَّذِى عَلَيْهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ غَضِبَ لِلَّهِ وَ مَنْ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ فَذَلِكَ الْإِيمَانُ وَ دَعَائِمُهُ وَ شُعَبُهُ
اصول كافى ج : 3 ص : 83 رواية :1
🔶 ترجمه روايت شريفه :
امـام بـاقـر (ع ) فـرمـود:
امـيـرالمـؤ مـنـيـن (ع ) را از ايـمـان سـؤ ال كردند،
فرمود: خداى عزوجل ايمان را بر چهار پايه قرار داده است : 1ـ صبر، 2ـ يقين ، 3ـ عدالت ، 4ـ جهاد.
🔷صبر
و صـبـر چـهـار شعبه داده است: ۱. اشتياق و ۲. ترس و ۳. زهد و ۴. مراقبت (انتظار)
پس هر كه اشتياق بـهـشـت داشـتـه باشد، هوس رانيها را كنار گذارد، و هر كه از دوزخ بيم دارد، از چيزهاى حرام رو گرداند، و هر كه در دنيا زهد ورزد (و بى رغبت شود)، مصيبتها بر او آسان شود، و هـر كـه مـنـتـظـر مـرگ بـاشـد بـانـجام دادن نيكيها شتاب كند.
🔷يقين
و يقين چهار شعبه دارد: 1ـ زيركى و روشن بينى ، 2ـ رسيدن بحقايق ، 3ـ عبرت شناسى 4ـ روش پيشينيان ،
پس هر كـه روشـن بـيـن شود حقيقت شناس گردد و هر كه بحقايق رسد عبرت شناس شود و هر كه عـبـرت شـنـاس بـاشـد،سـنـت و روش را بـفـهـمـد و هـر كـه سـنـت را شـنـاسـد مثل اينستكه با پيشينيان بوده و بطريقه ايكه درست تر است هدايت شود و نگاه كند هر كه نجات يافته بچه وسيله نجات يافته و هر كه هلاك شده براى چه هلاك شده ، و همانا خدا هر كه اهلاك نمود تنها بسبب نافرمانيش هلاك نموده و هر كه را نجات بخشيده بسبب اطاعتش بوده .
🔷عدالت
و عـدالت چهار شعبه دارد: 1ـ فهميدن امر مشكل (دقت در فهميدن ) 2ـ رسيدن بحقيقت دانش 3ـ روشنى حكم (داورى )، 4ـ خرمى شكيبائى
پس هر كه بفهمد همه دانش را تفسير كند، و هر كه بداند آبگاههاى داورى را بشناسد و هر كه بردبارى ورزد، در كارش زياد روى نكند و ميان مردم ستوده زندگى نمايد.
🔷 جهاد
و جـهـاد چـهـار شـعـبـه دارد: 1ـ امـر بـمـعـروف 2ـ نـهـى از مـنـكـر 3ـ راسـتـگـوئى در هـر حال 4ـ دشمنى با بد كاران .
پـس هر كه امر بمعروف كند، مؤ من را يارى كرده و پشتش را محكم نموده ، و هر كه نهى از مـنـكر كند، بينى منافق را بخاك ماليده و از نيرنگش ايمن گشته هر كه همه جا راستگويد، وظيفه ايكه بر او بوده انجام داده و هر كه با بدكاران دشمنى كند براى خدا خشم نموده و هـر كه براى خدا خشم نمايد، خدا هم بخاطر او خشم نمايد، اينست ايمان و پايه ها و شعبه هايش .
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌ارکان یقین
🔸امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه فرمودند:
وَالْیَقِینُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَتَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ وَمَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ وَسُنَّةِ الْأَوَّلِینَ فَمَنْ تَبَصَّرَ فِی الْفِطْنَةِ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ وَمَنْ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِكْمَةُ عَرَفَ الْعِبْرَةَ وَمَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ فَكَأَنَّمَا كَانَ فِی الْأَوَّلِینَ
🔷شرح:
ايت الله مصباح يزدی:
حضرت میفرمایند: وَ الْیَقِینُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ؛ دومین ستون ایمان یعنی یقین، چهار شعبه دارد:
عَلَى تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ وَ تَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ وَ مَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِینَ؛
«فطنه» یعنی تیزهوشی و زیركی. انسان تیزهوش و زیرک بینش و بصیرت عمیقی نسبت به قضایا پیدا خواهد کرد و به آنها سَرسَری نگاه نمیكند. این بینش و بصیرتْ عنصری است كه در حصول یقین دخالت دارد، به این معنا که كسانی میتوانند چنین یقینی پیدا كنند كه از چنین هوش و نگاهی برخوردار باشند (تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ). چنین کسی بعد از اینكه نظر تیزبینانه به حوادث روزگار داشت باید آن حوادث را تفسیر كند. ما در هنگام نقل بسیاری از مطالب میگوییم: «فلان چیز را دیدم یا شنیدم». اما در حقیقت ما خودِ این مطلب را ندیده یا نشنیدهایم؛ بلکه این تفسیری است كه ما از حوادث داریم.
پس تفسیر دیدنیها غیر از خود دیدن است. در روانشناسی مراحلی را برای حصول چنین تفاسیری ذكر كردهاند. پس بعد از دیدن دقیق حادثهها باید بتوان تحلیل درستی از آن ارائه داد.
امیرالمؤمنین علیهالسلام از این تحلیل به تَأَوُّلِ الْحِكْمَةِ تعبیر میفرمایند؛
یعنی تفسیر و تحلیلی كه ناشی از حكمت و اصول صحیح عقلایی باشد، نه تفسیری دلخواه. بعد از این باید نقاط قوت و ضعف آن حادثه و جریان را روشن کنیم و از آن پند بگیریم و این آمادگی خاصی را میطلبد (مَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ). بعد از پندگرفتن باید از تجارب دیگران هم درست مانند تجارب خودمان استفاده كنیم (وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِینَ).
ما منبعی بیكران از تجارب دیگران در اختیار داریم که میتوانیم از آن بهره ببریم و آن سرگذشت پشینیان است.
این چهار چیز كه به هم ضمیمه شوند انسان دارای یقینی میشود كه در رفتار او اثرگذار است و این رفتار موجب تقویت ایمان او و حفاظت از آن خواهد شد.
تاریخ درس اخلاق: ۲، ۶، ۱۳۹۰
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌 تفسیر آفتاب
🔹نگرشی به رسالت اسلام ، و حماسه انسان در رهبری امام خمینی
نویسنده: محمدرضا حکیمی
ناشر: دفتر نشر فرهنگ اسلامی
سال انتشار: چاپ اول1361
تعداد صفحه: 465
(مهمترین کتاب استاد محمدرضا حکیمی که در آن شورمندانه و حماسی تفسیری از انقلاب اسلامی و امام خمینی ارائه شده است. متاسفانه این کتاب دیگر چاپ نمی شود.)
معرفی کتاب در:
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121