eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
529 عکس
151 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌چپ اسلامی 🔹مدتهاست که مترصد فرصتی هستم که بتوانم مجموعه یادداشت‌هایی درباره در یکصد سال اخیر ایران بنویسم. جریانی که با حزب اجتماعیون عامیون در مشروطه آغاز شد و پس از آن چهره‌های مختلفی به خود گرفته و ظهورات متنوعی در جامعه‌ی ایرانی داشته است. اما متاسفانه فرصتی پیدا نشد تا با مطالعه‌ی منابع معتبر، توفیق نگارش حاصل بشود. اما یک نکته مهم در این مورد عرض می‌شود شاید به کار آید. 🔸جریان چپ اسلامی همواره با فراز و نشیبی همراه بوده است و با افول یک چهره‌ی آن و حذف از مناسبات اجتماعی به جهت تندروی‌های مبارزاتی، چهره‌های دیگری از آن ظاهر شده است و از رویکرد‌های رادیکالی پیروی کرده‌ است. برخی از جریانها هم همواره در حال پوست‌اندازی هستند و هر چند سال یک‌بار در عرصه‌ی عمومی و رسانه‌ای، تفسیر جدیدی از اندیشه‌های خود ارائه می‌دهند که کاملا در تقابل با حرف‌های قبلی خودشان است. 🔹اما باید دانست که عموم این جریانها در ابتدای شکل گیری و تکون از دغدغه‌های مقدس اجتماعی همچون عدالت‌خواهی و مبارزه با ظلم‌های اجتماعی و سیاسی برخوردار بودند. بدین جهت مهمترین جریانات موسوم به چپ اسلامی این است که از منطق واقع‌گرایی و حقیقت‌یابی بریده‌اند و به منطق و و پیوسته‌اند و تمام تلاش ایشان این است که بتواند بر پایه دیالکتیک و تضاد، تفسیری انقلابی و مبارزاتی از آموزه‌‌های اسلام علیه مدرنیته و لیبرالیسم به عنوان ریشه‌ی ظلم و بی‌عدالتی ارائه دهند. البته برخی به صراحت از محوریت منطق دیالکتیک و اراده‌گرایی و رادیکالیسم سخن می‌گویند و بر تبار هگلی و مارکسی آن صحه می‌گذارند. اما برخی از حوزویان و متدینین آنها از ذکر این پیشینه خودداری می‌کنند و چنین وانمود می‌کنند که آنها آن را برای اولین بار از متن کتاب و سنت استنباط کرده‌اند و به تاسیس فلسفه‌ی شدن اسلامی موفق شده‌اند. اما آشنایان به فلسفه‌ی غرب و ترجمه‌های پیش از انقلاب به خوبی می‌دانند که عموم این حرفها را چپ‌های قبل از انقلاب ترجمه و منتشر کرده‌اند و بسیاری از بچه مسلمانها نیز که مایه‌ای در علوم اسلامی و علوم عقلي نداشتند جذب این حرفهای جذاب، انقلابی، انتقادی می‌شدند و سعی می‌کردند نمونه‌های اسلامی و ایرانی آن را باز تولید کنند و بر همین منطق کار مبارزاتی کنند. (برای اطلاع بیشتر از دیالکتیک و فلسفه‌ی شدن و جذب شدن برخی از انقلابیون ر.ک: نقدی بر مارکسیسم، استاد شهید مطهری / بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مرکز تحقیقات مجلس خبرگان رهبری ۴/۴ / ۱۳۷۹ مجله حکومت اسلامی ش۱۵ ) 🔸 بسياري از طلاب و دانشجویان جوان پیش از انقلاب چنین تصور می‌کردند که جز با منطق دیالکتیک و فلسفه‌ی شدن تاریخی امکان مبارزه و انقلاب وجود ندارد و بر این اساس می‌توان جلوی جریان سنتی ایستاد و از انقلاب دفاع کرد. به طور مثال یکی از طلاب جوان قبل از انقلاب بر همین اساس در نجف اشراف به جعل اسناد علیه علما و مراجع غیرانقلابی می‌پرداخت و بعدها در خاطرات منتشر شده‌ی خود بر پایه‌ی فلسفه‌ی تاریخ دیالکتیکی و فلسفه‌ی شدن از آن اقدامات غیر اخلاقی و غیر شرعی دفاع کرده است و از متفکران انقلاب اسلامی در جریان تحول علوم انسانی به جهت عدم اعتقاد و پیروی از منطق دیالکتیک انتقاد کرده است‌. 🔹 نکته آخر اینکه چپ‌های اسلامی همه یک طیف واحد نبوده و نیستند و از یک سرنوشت واحد نیز برخوردار نبوده و نخواهند بود. لذا با یک چوب نمی‌توان همه را راند و نسبت به آنها یک تحلیل و تفسیر واحد ارائه کرد. بلکه مجموعه‌ای از طیف‌ها و جریانات مختلف، با انگیزه‌های متنوع و با درجات مختلفی از خلوص و التقاط بوده و هستند و در فرآیند تکون و توسعه نیز دچار دگردیسی‌های زیادی شده‌اند. برخی به دامن سوسیالیسم غش کردند و برخی توبه کردند و به لیبرالیسم پیوستند و برخی هم تلاش کردند تا با مراجعه به قرآن و روایات برای تضاد و دیالکتیک دست‌آویزهای محکمی پیدا کنند و در دامن انقلاب اسلامی یارگیری کنند. به هر حال چپ اسلامی بخشی از ساختار کنشگری یکصد سال اخیر ماست و همچون سایر جریانات دیگر امکان‌هایی را به وجود آورده است و طبیعتا امکان‌های را پوشانده است. https://eitaa.com/hekmat121
📌 از اراده گرایی تا اصالت قدرت 🔹برخی از حرف‌ها و مدعیات مطرح در جامعه، ریشه در اراده گرایی و ادعای تقدم اراده بر معرفت دارد و طبیعتاً دل در گرو اقتدارطلبی دارد. از این رو، تنها نسخه‌ی حل همه‌ی مسایل جامعه را در کسب قدرت و اقتدار می‌داند و علم و اخلاق و قانون و ولایت را صرفا برساخته‌های اجتماعی و ابزاری در جهت کسب قدرت معرفی می‌کند. 🔸این تفکر به ظاهر زیبا اما اگر در جامعه‌ای رسوخ کرد در بلند مدت موجبات گسست اجتماعی و تضادگرایی را در میان نیروها و کنشگران اجتماعی فراهم می‌کند و همبستگی ملی و اعتماد عمومی را نسبت به ساختارها و قوانین و همچنین نسبت به مدیران و متخصصان سلب می‌کند. 🔹بزرگترین عامل برای تضعیف سرمایه‌های اجتماعی و اعتماد عمومی، همین اراده‌گرایی و قدرت‌طلبی مفرط است که نه تنها ریشه در حکمت و معرفت حقیقی ندارد بلکه با حکمت و معرفت عمیق، ستیز ناآشکار دارد و بر احساس‌گرایی تضادگرایانه و تفاهم اغواگرایانه تاکید دارد. ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✅ https://eitaa.com/hekmat121