eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
570 عکس
154 ویدیو
28 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌امور اعتباري و حقیقت آیت‌الله العظمی جوادی آملی: 🔹درباره امور# اعتباري درست بحث نشده ما خیال مي‌كنيم امور اعتباري رأساً در برابر تكوينيات و در برابر است خير امر اعتباري سهمي از دارد و علمي كه از امر اعتباري به عنوان اصل اثباتش بحث مي‌كند همان فلسفه مطلق است ما وقتي كه مي‌گوييم «الحكمة اما نظريةٌ و اما عمليةٌ» اين حرف نهايي نيست اين آغاز راه است. 🔸 همه مي‌گويند يا نظري است يا عملي اما چرا؟ اين چرايش را ديگر نمي‌گويند براي اينكه معلوم ما يا نظري است يا عملي معلوم ما نظري است يا عملي يعني چه؟ يعني «الموجود إما حقيقيٌ و إما اعتباريٌ» چون «الموجود إما حقيقيٌ و إما اعتباري» ما اگر به موجود حقيقي علم پيدا كرديم مي‌شود و اگر به موجود اعتباري علم پيدا كرديم و در آن زمينه بحث كرديم اين مي‌شود باز هم اين آغاز راه نيست اين بين راه است. 🔹وقتي گفتيم «الموجود إما حقيقيٌ و إما اعتباري» اين مسئله است براي اينكه اين إما إماي ترديد نيست يك إماي تنويع است و تقسيم ما يك إماي ترديدي داريم چون علم نيست، مسئله نيست انسان شبحي را كه از دور مي‌بيند مي‌گويد إما زيد است و إما عمرو. اينكه مسئله علمي نيست معناي إماي ترديدي «لست ادري» است وقتي «لست ادري» شد علم نيست كه اگر شبحي را كسي از دور ديد بگويد إما زيد است و إما عمرو و يك إماي تقسيمي و تنويعي داريم مثل اينكه مي‌گوييم «العدد إما زوجٌ و إما فرد» در منطق كه مي‌گويند قضاياي منفصله داريم و در قضاياي منفصله إما به كار مي‌رود آن إما غير از اين إماي إما زيد است و إما عمرو است إماي ترديدي مسئله نيست علم نيست إماي در قضاياي مسئله فتواست يعني من يقين دارم كه عدد از اين دو قسم بيرون نيست يقين دارم اگر زوج بود فرد نيست يقين دارم اگر فرد بود زوج نيست اينها همه علم است 🔸 «الموجودُ إما حقيقيٌ و إما اعتباري» اين مي‌شود مسئله اگر مسئله شد بايد جواب اين سؤال را بدهيم كه اين مسئله كدام علم است؟ چه علمي در عالم هست كه يكي از مسائل او اين باشد غير از فلسفه اين مي‌افتد در زير پوشش فلسفه يكي از مسائل اساسي فلسفه اين است كه «الموجودُ إما حقيقيٌ و إما اعتباري» مقسم هم آن موجود حقيقي است موجود حقيقي يك مرحله قوي دارد مي‌شود تكوينيات يك مرحله ضعيف دارد مي‌شود اعتباريات. 🔹 موجود اعتباري از حقيقت دارد آنكه رئيس يك مملكت است رياست خب امر اعتباري است دستور هم يك امر اعتباري است با دستور او كل مملكت حركت مي‌كند مي‌گويد فلان روز تعطيل است فلان روز تحصيل است همه مردم به راه مي‌افتند يا همه مردم تعطيل مي‌كنند. 🔸اين اراده‌هاي فراوان كه حركت مي‌كند يا سبز مي‌شود از يك فرمان اعتباري نشأت گرفته اين سهمي از حقيقت است همه كارهاي ما هم همين طور است حالا ما يك مثال بزرگتري ذكر كرديم. 🔹آنكه مي‌گويد آنكه فلسفه است الموجود الحقيقي است ديگر «الموجود الحقيقي إما حقيقيٌ و إما اعتباري» كه حكمت عملي از آن درمي‌آيد ما از راه حكمت نظري و حكمت عملي رفتيم به «المعلوم إما حقيقيٌ و إما اعتباري» بعد رفتيم «الموجود إما حقيقيٌ و إما اعتباري» بعد رفتيم فرق بين مسئله و ترديد بعد سؤال كرديم كه مسئله كدام علم است؟ بعد به اين نتيجه رسيديم كه فلسفه است. 🔸 آغاز بحث ما اين بود كه حكمت يا نظري است يا عملي، موجود اعتباري يا كاريكاتوري يا انياب و اغوال كه در حكمت عملي نيست يك جايي كه بالأخره قابل بحث باشد ديگر فقه اخلاق حقوق اينها امور اعتباري‌اند قابل بحث‌اند و علم هم هستند. 🔹 خب بنابراين امر اعتباري اين‌چنين نيست كه هيچ سهمي از واقعيت نداشته باشد و چون اصل حكم كلي حقيقت هستي شاملش مي‌شود شدت و ضعف هم دارد درجه حقوق فرق مي‌كند، درجه ماليت فرق مي‌كند، درجه ملكيت فرق مي‌كند. ✍درس خارج فقه آیت الله جوادی 88/12/12 https://eitaa.com/hekmat121
📌جهاد تبیین و ضرورت تعمیق بنیانهای فکری خروج از چپ و راست؛ افراط و تفریط 🎙آیت الله العظمی خامنه ای: وظیفه‌ی تبیین، امروز بر دوش همه است؛ از جمله بر دوش شما. اینکه بنده روی تبیین این‌همه تکیه میکنم، برای خاطر این است که امروز این جهاد کبیر به میزان زیادی متوقّف به تبیین است؛ تبیین، بیان کردن، روشنگری؛ امروز روشنگری لازم است. سعی کنید ذهنها را با عمق‌یابی، به اعماق حقایق و مسائل برسانید. این دانشگاه شما میتواند کارهای بزرگی را در این زمینه انجام بدهد و میتواند تبیین را یکی از برنامه‌های اساسی خودش قرار بدهد؛ هم در بین مجموعه‌ی خودی، هم در قلمروِ وسیع‌تری، تا آنجایی که امکاناتش اجازه بدهد. شعارهای انقلاب را باید حفظ کرد؛ این یکی از هدفها است. یکی از کارهای بزرگ و [یکی‌] از بخشهای بزرگ این جهاد عظیم -جهاد بزرگ- عبارت است از حفظ شعارهای انقلاب. شعارها هدفها را نشان میدهند، شعارها راه را به ما نشان میدهند، شعارها مثل علامتهایی هستند که در راه میگذارند برای اینکه انسان راه را اشتباه نکند؛ اَلیَمینُ وَ الیَسارُ مَضَلَّةٌ و الطَّریقُ الوُسطی‌ هِیَ الجادَّة؛ به چپ و راست نغلتند، راه مستقیم و صراط مستقیم را بروند؛ هنر این شعارها این است، نقشش این است. در مورد این و هم فقط به اکتفا نشود. من البتّه برای احساسات نقش زیادی قائلم، برای عواطف نقش زیادی قائلم، امّا کافی نیست؛ لازم است امّا کافی نیست. ، و در همه‌ی این شعارها باید وجود داشته باشد. سعی کنید در مسائل کنید؛ وقتی کردید، این مستقر با هیچ نیرویی از شما جدا نخواهد شد. مشکل اینهایی که می‌بینید یک روز از همه‌ی تندهایند و یک روز ۱۸۰ درجه به این‌طرف میغلتند، نداشتن آن ایمان است. داشتیم ما؛ اوایل انقلاب بعضی‌ها بودند که آن‌چنان و بودند که انقلابی‌های اصلی و قدیمی و سابقه‌دار را هم قبول نداشتند و به آنها هم ایراد میگرفتند امّا بودند؛ این سطحی‌بودن بلای جانشان شد، از این‌طرف ۱۸۰ درجه غلتیدند؛ مَمشایشان عوض شد. عمق و ژرفا [داشته باشید]؛ بروید در اعماق فکر و اندیشه و از راهنمایی استادهای صالح در این راه استفاده کنید. ✍بیانات در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین علیه‌السلام ، 3 / 3 /1395. https://eitaa.com/hekmat121/2193