eitaa logo
حدیث (کلامکم نور)
63 دنبال‌کننده
61 عکس
2 ویدیو
9 فایل
کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَی وَ فِعلِکَم الخَیر.... نشر معارف ودرر کلام اهل بیت سلام الله علیهم
مشاهده در ایتا
دانلود
ترجمه حدیث بالا👆👆👆👇👇 التفسیر العسکری علیه السلام / ترجمه شاهمرادی و إمام صادق عليه السّلام فرمود: و چه بسا!برخى از شيعيان ما،در آغاز كار، [بِسْمِ‌ اَللّٰهِ‌ اَلرَّحْمٰنِ‌ اَلرَّحِيمِ‌] را (فراموش كند و)واگذارد!نتيجة؛خدا بگرفتارى و بلا،دچارش كند براى اينكه؛آگاه و بيدارش سازد!تا شكر و ثناى او بجاى آورد.و در آن گرفتارى و بلا،لكّۀ ننگ و تقصير و كوتاهى او را-بهنگام ترك[بسم اللّٰه]-از او،بزدايد!.(همچون؛داستان زير:) هر آينه؛عبد اللّٰه بن يحيى،بحضور أمير المؤمنين عليه السّلام وارد شد.و در مقابلش صندلى بود،أمير المؤمنين عليه السّلام باو دستور نشستن داد،و او هم،روى آن نشست.(ناگهان)؛صندلى،كج شد!و با سرش(بزمين)فرود آمد!و(سرش شكست)و استخوان سرش اندكى نمايان شد!و خون،جارى گشت!.أمير المؤمنين عليه السّلام، دستور آب داد.آوردند و خون را از او شست.آنگاه فرمود:نزديك من بيا.نزدش آمد. دست خويش بر آن(زخمى)كه؛استخوانش نمايان بود،گذاشت.از درد آن،بيتاب شد!. و بر آن،دست ماليد و آب دهان انداخت.بمجرّد اين كار،زخمش خوب شد!آنچنان كه گوئى-أصلا!-جراحتى باو نرسيده است. أمير المؤمنين عليه السّلام فرمود:اى عبد اللّٰه!حمد و ستايش!براى خداوندى است كه؛پاك كردن گناه شيعيان ما را-در دنيا-به رنج و محنتشان قرار داده است!تا فرمانبرى و طاعت آنان را،برايشان،بى‌آلايش و سالم گرداند!و مستحقّ‌ أجر و ثواب آن گردند. عبد اللّٰه بن يحيى گفت:يا أمير المؤمنين!آيا براستى؛ما بگناهانمان مجازات نميشويم،جز در دنيا؟! فرمود:آرى!(همين طور است).آيا؛نشنيدى كه رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله فرمود: «دنيا،زندان مؤمن است!و بهشت كافر!»خدا،شيعيان ما را[بخاطر محنت و رنجى كه در اين دنيا متحمّل‌اند،و بخاطر آمرزشى كه؛نصيب آنان فرموده است]حتما:از گناهان،پاك و پاكيزه ميگرداند!از اين جهت است كه خدا ميفرمايد: «آنچه از گرفتارى و پيشامدى بشما رسد،از آن چيزى است كه؛تاب و توان شما بدست آورده،و(تعداد)بيشمارى(از آن را)مى‌بخشد و ميگذرد.» تا هنگامى كه؛بآستان رستاخيز در آمدند،طاعات و عباداتشان بر آنها،سرشار گردد!و دشمنان محمّد صلّى اللّٰه عليه و آله،و دشمنان و بدخواهان ما را-بنا،بفرمانبرى و طاعتى كه از آنان سر ميزند،در دنيا،پاداش و جزا ميدهد!اگر چه؛طاعتشان بى‌وزن و بى‌ارزش است!چون؛خلوصى همراهش نيست.تا هنگامى كه؛بآستان رستاخيز در آمدند، گناه و كينۀ خود[كه از محمّد و آل محمّد و ياران خوب او،در دل داشتند]بر آنان بار گردد!و بخاطر آن،در آتش افكنده شوند!. و هر آينه؛شنيدم:محمّد صلّى اللّٰه عليه و آله ميفرمايد: «در زمان گذشته-قبل از شما-دو نفر بودند،يكى از آنها،مطيع و مؤمن خدا بود!و ديگرى كافر!-كه آشكارا بدشمنى دوستان او،و موالاة(بدخواهان و) دشمنانش،ميپرداخت!-و براى هر كدام،فرمانروائى عظيمى در گوشه‌اى از زمين بود. آن كافر(دشمن خدا)بيمار شد.و در غير وقتش هوس ماهى كرد،چون كه؛آن نوع ماهى،در آن هنگام،چنان بگردابها جا گرفته بود!كه؛بدست آوردنش إمكان نداشت. بنا بر اين،پزشكان،او را از زندگى و جانش،نااميد كردند!و گفتند: جانشين و قائم مقامت را معيّن كن،كه تو از أهل گورستان،پاينده‌تر نيستى! همانا؛شفايت در اين ماهى است،كه؛بآن ميل و اشتهاء دارى،و بر آن(نيز)راهى نيست!. در اين هنگام؛خدا،فرشته‌اى برانگيخت!و باو فرمان داد كه آن ماهى را از جايش برانگيزد!و بطرفى سوق دهد كه؛بدست آوردنش آسان شود.نتيجة؛ماهى برايش گرفته شد.و آن را خورد و از ناخوشى،بهبودى يافت.و در فرمانروائيش سالهاى سال -بعد از آن-بجاى ماند. سپس؛(تقدير الهى!)چنين واقع شد كه؛آن(پادشاه)مؤمن،مريض شد!همانند مرض آن كافر[زمانى كه؛عينا!جنس آن ماهى از كنار و سواحل(دريا)كه بدست آوردنش آسان بود،جدا نميشد]نتيجة؛(پادشاه)،هوس آن ماهى كرد و پزشكان برايش توصيف كردند و گفتند: آسوده خاطر باش!اكنون وقت آنست كه برايت بگيرند،و از آن بخورى و شفا يابى!. در اين هنگام؛خدا،آن فرشته را برانگيخت!و باو فرمان داد كه؛جنس آن ماهى را از سواحل و كرانه‌ها بگردابها براند!تا دسترسى بآنها ممكن نشود.در نتيجه؛(آن ماهى)،بدست نيامد.تا آن مؤمن،بخاطر هوس[و دورى از درمانش]از دنيا رفت.و از اين جريان،فرشتگان آسمان و أهل آن سامان-در زمين-بشگفتى فرو رفتند!تا آنجا كه؛نزديك بود در فتنه قرار بگيرند!.چون؛خداى تعالى!(از روى فضل و حكمتش)بر آن كافر،آنچه را كه بر او راهى نبود،آسان گردانيد.و بر آن مؤمن،آنچه را كه بسادگى،بر آن راهى بود،غير ممكن گردانيد! آنگاه؛خدا،بفرشتگان آسمان و پيامبر آن زمان-در زمين-بوحى(خويش) فرمود: البتّه من!(بدون هيچ شكّ‌ و شبهه‌اى!)منم خداى كريم تفضّل‌كنندۀ توانا!.آنچه عطا كنم،زيانم نرساند!و آنچه باز دارم،از من نكاهد!و مقدار[ذرّه‌اى]بكسى ستم نكنم!. امّا كافر:از اينكه،براى او،بدست آوردن ماهى را-در غير زمانش-آسان نمودم،جهتش تنها اين بود كه
؛جزاى حسنه‌اى باشد كه وى عمل كرده بود.[چون؛بر من حقّ‌ است!كه از هيچ كس،حسنه‌اى از بين نبرم]تا برستاخيز در آيد.و هيچ حسنه‌اى در نامۀ عملش نباشد!و بكفر خويش،داخل آتش گردد.و بندۀ مطيع(خودم)را از عين آن ماهى،باز داشتم!بسبب خطائى كه از او سر زده بود!و با منع و ردّ آن ميل و هوس!و از بين بردن آن دارو، پاك‌شدنش را از آن،اراده نمودم.و خواستم كه؛به(آستان)من بيايد و(جرم و)گناهى در او نباشد!و(پاك و پاكيزه)داخل بهشت گردد!.» در اين هنگام؛عبد اللّٰه بن يحيى گفت: يا أمير المؤمنين!حقيقة،بال و پرم دادى!و مرا تعليم فرمودى!پس اگر؛صلاح بدانى،گناهم را در اينجا-كه بآن إمتحان شدم-معرّفيم كن،تا همچنان؛تكرارش نكنم. فرمود:لحظه‌اى كه نشستى، [بِسْمِ‌ اَللّٰهِ‌ اَلرَّحْمٰنِ‌ اَلرَّحِيمِ‌] نگفتى!نتيجه اين شد كه؛ بخاطر سهو و نسيانت از آنچه؛بآن دعوت گشتى و خوانده شدى،خدا،باين مصيبت و گرفتاريت،تمحيص و پاكى از گناه قرار داد.آيا ندانستى كه؛رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله از جانب خداى عزّ و جلّ‌!فرمود: «هر إقدام قابل توجّه!كه در آن،يادى از[بسم اللّٰه]نشود،ناقص و بريده است!»؟ گفتم:آرى،پدر و مادرم فداى شما!بعد از اين،تركش نميكنم. فرمود:در اين صورت:از آن،بهره‌مند و سعادتمندى! سپس عبد اللّٰه بن يحيى گفت: يا أمير المؤمنين!و تفسير «بِسْمِ‌ اَللّٰهِ‌ اَلرَّحْمٰنِ‌ اَلرَّحِيمِ‌» چيست‌؟ فرمود:البتّه؛بنده هر گاه؛اراده خواندن يا بجا آوردن عملى داشت،ميگويد؛ [بِسْمِ‌ اَللّٰهِ‌] باين معنا كه:[باين اسم،اين كار را بجا مى‌آورم].پس؛هر عملى كه بجا مى‌آورد،در آن به [بِسْمِ‌ اَللّٰهِ‌ اَلرَّحْمٰنِ‌ اَلرَّحِيمِ‌] آغاز كند.يقينا!برايش در آن،ميمنت و مباركى است!.
 در حدیثی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) آمده است که فرمود: «اَلْقَبْرُ یُنَادِی فِی کُلِّ یَوْمٍ بِخَمْسِ کَلِمَاتٍ، اَنَا بَیْتُ الْوَحْدَه فَاحْمِلُوا اِلَیَّ اَنِیساً، وَ أَنَا بَیْتُ الظَّلَمَه فَاحْمِلُوا اِلَیَّ سِرَاجاً اَنَا بَیْتُ التُّرَابِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ فِرَاشاً، اَنَا بَیْتَ الْفَقْرِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ کَنْزاً، وَ اَنَا بَیْتُ الْحَیَّاتِ فَاحْمِلُوا اِلَیَّ تَرْیَاقاً، وَ اَمَّا الْاَنِیسُ فَتِلَاوَه الْقُرْآنِ، اَمَّا السِّرَاجُ فَصَلَوه اللَّیْلِ وَ اَمَّا الْفِرَاشُ فَعَمَلُ الصَّالِحِ وَ اَمَّا الْکَنْزُ فَلَا اِلَهَ اِلَّا الله وَ اَمَّا التَّرْیَاقُ فَالصَّدَقَه.»پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: قبر هر روز با پنج جمله، ندا می‌دهد: ۱. من خانه تنهایی هستم، پس انیس و همرازی به سوی من بیاورید. ۲. من خانه تاریکی هستم، پس به سوی من چراغ همراه آورید. ۳. من خانه خاکی هستم پس فرش همراه داشته باشید. ۴. من خانه فقر و نداری هستم، پس [سرمایه و]گنج همراه بیاورید. ۵. من خانه مار‌ها هستم پس پادزهر با خود حمل کنید؛ اما انیس، تلاوت قرآن می‌باشد، امّا چراغ [قبر]پس نماز شب است، اما فرش، پس عمل نیک است، اما گنج [عالم قبر][کلمه توحید و گفتن]لا اِله اِلّا الله است، و، اما پادزهر آن، صدقه است.
➖انتخاب امام حسین علیه‌السلام از میان دو گزینه 🛑...عَنْ عَبْدِ الْمَلِكِ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: «أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى النَّصْرَ عَلَى الْحُسَيْنِ ع حَتَّى كَانَ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ خُيِّرَ النَّصْرَ أَوْ لِقَاءَ اللَّهِ فَاخْتَارَ لِقَاءَ اللَّهِ تَعَالَى.» 🔰از امام باقر (علیه‌السلام) نقل شده است: «خداوند نصرت و پیروزی (بر دشمن) را بر امام حسین (علیه‌السلام) فرو فرستاد تا این‌که میان آسمان و زمین رسید (متوقف شد.) آن‌گاه به ایشان اختیار داد که از میان "نصرت" یا "دیدار خداوند" (یکی را) انتخاب کند. پس ایشان دیدار خداوند را برگزید.» 📚: الكافي، ج‏۱، ص۲۶۰
قالَ : لا تُعَوِّدوا الخَبيثَ مِن أنفُسِكُم بِنَقضِ الصَّلاةِ فتُطمِعوهُ ؛ فإنَّ الشَّيطانَ خَبيثٌ يَعتادُ لِما عُوِّدَ ، فلْيَمضِ أحَدُكُم في الوَهمِ ، و لا يُكثِرَنَّ نَقضَ الصَّلاةِ ، فإنّهُ إذا فَعَلَ ذلكَ مَرّاتٍ لَم يَعُدْ إلَيهِ الشَّكُّ قالَ زُرارَةُ : ثُمّ قالَ : إنّما يُريدُ الخَبيثُ أن يُطاعَ ، فإذا عُصِيَ لَم يَعُدْ إلى أحَدِكُم .[الكافي : 3/358/2.] الكافى ـ به نقل از زراره و ابو بصير ـ : به امام صادق عليه السلام گفتيم: مردى در تعداد ركعات نمازش زياد شكّ مى كند به طورى كه اصلاً نمى داند چند ركعت خوانده و چند ركعت باقى مانده است. حضرت فرمود : بايد نمازش را اعاده كند. عرض كرديم: زياد شكّ مى كند، به طورى كه هرچه هم اعاده كند باز شك مى كند. فرمود: به شكّ خود اعتنايى نكند [و به نمازش ادامه دهد] سپس فرمود: با شكستن نماز، شيطان پليد را به خودتان عادت ندهيد كه با اين كار او را به طمع مى اندازيد [كه هر لحظه به سر وقت شما بيايد و وسوسه تان كند]؛ زيرا شيطانْ خبيث است و بدانچه عادتش دهند، عادت مى كند. پس، هر يك از شما [كه كثير الشكّ باشد] به شكّ خود اعتنا نكند و نمازش را زياد نشكند؛ چون اگر چند مرتبه به شكّ خود اعتنا نكرد، ديگر دچار شكّ نخواهد شد زراره مى گويد: حضرت سپس فرمود: شيطان پليد مى خواهد مطاع باشد، لذا اگر نافرمانى شود ديگر به سراغ كسى از شما نمى آيد
: انس بن مالک می گوید: «قَالُ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَی رَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله وسلم فَقَالَ: یا رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله وسلم ، أَیُّ الأَعمالِ أَفْضَلُ ؟ قَالَ: الْعِلْمَ بِاللهِ. قَالَ: یا رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله وسلم ، أَیُّ الأَعمالِ أَفَضْلَ ؟ قَالُ: الْعِلْمُ بِاللهِ. قَالُ: یا رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و آله وسلم ، أَسأَلُکَ عَنِ الْعَمَلِ، وَ تُخْبِرُنَّی عَنِ الْعِلْمِ؟ فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و آله وسلم إِنَّ قَلِیلَ الْعَمَلِ یَنفَعُ مَعَ الْعِلْمِ وَ إِنَّ کَثِیرَ الْعَمَلِ لَا یَنفَعُ مَعَ الْجَهْلِ»(۲) (مردی نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم آمد و عرض کرد: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ! کدام عمل برتر است؟ حضرت صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: دانش به خداوند. عرض کرد: ای فرستاده خدا! من از عمل می پرسم و تو از علم می گویی؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: عمل اندک همراه با دانش، سود دهد و عمل فراوان با نادانی، بهره ندهد)
عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ نُوحِ بْنِ شُعَيْبٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ اَلدِّهْقَانِ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : إِنَّ أَوَّلَ مَا عُصِيَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ سِتٌّ حُبُّ اَلدُّنْيَا وَ حُبُّ اَلرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ اَلطَّعَامِ وَ حُبُّ اَلنَّوْمِ وَ حُبُّ اَلرَّاحَةِ وَ حُبُّ اَلنِّسَاءِ . اصول کافی / ترجمه مصطفوی رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله فرمود: سر آغاز نافرمانى خداى عز و جل شش چيز است، ۱ - دوستى دنيا ۲ - دوستى رياست.۳ - دوستى خوراك ۴ - دوستى خواب ۵ - دوستى استراحت ۶ دوستی زنان
⚪️امام صادق(علیه السلام): 🔵دلِيلُ الْحُبِّ إِيْثَارُ الْمَحْبُوبِ عَلَى مَا سِوَاه‏. 🔴نشانه محبت، ترجیح دادن محبوب بر هرچه جز اوست. 💬مستدرک الوسائل: ج12، ص168.
بسم الله الرحمن الرحیم پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: قالَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ... اِذا قالَ الْعَبْدُ: «بِسمِ اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ» قالَ اللّه ُ ـ جَلَّ جَلالُهُ ـ: بَدَاَ عَبْدى بِاسمى، وَ حَقٌّ عَلَىَّ اَنْ اُتـَمِّمَ لَهُ اُمورَهُ و اُبارِكَ لَهُ فى اَحْوالِهِ؛ خداوند فرمود: «... هرگاه بنده بگويد: بسم اللّه الرحمن الرحيم، خداى متعال مى گويد: بنده من با نام من آغاز كرد. بر من است كه كارهايش را به انجام رسانم و او را در همه حال، بركت دهم». منبع حدیث : عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 269، ح 59 .
پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند: اَلصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّینِ وَ فیها مَرضاةُ الرَّبِّ عَزَّوَجَلَّ وَ هِىَ مِنهاجُ النبیاءِ وَ لِلمُصَلّى حُبُّ المَلائِکَةِ وَ هُدىً و ایمانٌ وَ نورُ المَعرفَةِ وَ بَرَکَةٌ فِى الرِّزقِ؛ نماز، از آیین هاى دین است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پیامبران است. براى نمازگزار، محبت فرشتگان، هدایت، ایمان، نور معرفت و برکت در روزى است. منبع حدیث : خصال، ص 522، ح 11