هو
▫️منع جدال و مجادله برای سالکان الی الله
مسلمانی که قصد سیر الی الله دارد، شایسته نیست که مجادله و جدال نماید، مگر در آنچه که در آن از روی کشف -و نه از روی فکر و نظر- برای او حقیقت آن روشن شده است.
اگر آنچه بر سر آن مجادله میکند (از روی کشف) برایش مشهود بود، در آنصورت به وجهی که نیکوتر است بر سر آن جدال کند، البته اگر مأمور به امر الهی باشد، اما اگر مأمور نباشد، مختار است که اگر در آن مجادله نفع غیر را میبیند، برایش جدال مستحب است و اگر از قبولِ شنوندگان ناامید باشد، باید سکوت کند و مجادله نکند زیرا اگر مجادله کند، در هلاکِ شنوندگان در نزد خدا تلاش کرده است.
شیخ الاکبر محیی الدین ابن العربی
📚 فتوحات مکیه
باب ۳۶۶: في معرفة وزراء المهدي
@IbnAarabi
هو
انسان کامل می تواند در حالی که پیش ما نشسته است در برزخِ و حال اشخاصی که از این دنیا رفته اند، تصرف کند، بلکه در فوق برازخ و در جنًت و مراتب آن و در جهنم و درکات آن تصرف می کند و افرادی را مانند خود انشاء می کند که قائم بخودش هستند و با اینکه از جهت جنبهٔ عنصری اش اینجاست ولی از جنبهٔ روحانیش سیر در عوالم دیگر می کند
#شرح_فصوص_الحکم
#علامه_حسن_زاده
به مداومت ریاضت ، تن رنگِ جان گیرد و جان صورت سرّ الهی ، و انسان نورانی و روحانی شود که هر جای که خواهد از دور و نزدیک حاضر شود و هر گاه که خواهد تنِ خود را از اغیار مخفی کند و اگر خواهد در اماکن متعدد ظاهر شود و جهت خود صُوَر متمثل انشاء کند و اگر خواهد از جایی به جایی رود ، روحانیی متمثل به شکل و صورت خویش در جای اول بَدَل گذارد.
#نفحةالروح_و_تحفةالفتوح
هو
آن روشن یگانه ، جان همه جانداران است ، و عین علم است و منزه است ، و صفت او عین ذات اوست
و خود در بزرگی خود است و عین علم است و در همه است ،
و هر که کمال اخلاص به آن ذات روشن داشته باشد و همچنان کمال اعتقاد به پیر خود داشته باشد ، حقیقت این سخن بر همان بزرگ ظاهر می شود.
#اوپانیشادها
هو
فراگیری تمام علوم بی تردید مفید است ولی هیچ دانش و معرفتی به اندازه ی خودشناسی چراغ راه زندگی نیست..
کرده ای تأویل حرف بکر را
خویش را تأویل کن نی ذکر را
#مثنوی_مولانا دفتراول
هو
هر بار مصطفی را پرسیدندی که ایمان چیست، موافق حال پرسنده چیزی گفتی؛ تا پرسنده را چه در خور بودی.
باری گفت: المسلم مَن سَلِم المسلمون مِن یده و لسانه*، باری گفت: من اقام الصلاة و آتی الزکوة**.
#شمس_تبریزی
هو
جمله انبیا برای آن آمده اند تا چشم خلق را بگشایند به عیب خود و کمال حق، به عجز خود و قدرت حق،به ظلم خود و عدل حق به کوچکی خود و خداوندی حق،به تقصیر خود و نعمت های حق....
شرح مرادات حافظ
هو
قبله پنچ است:
کعبه قبله مومنانست
بیت المعمور قبله فرشتگان
عرش قبله دعاگویان
حق قبله جوانمردان
واما دل قبله خاصان است...
شیخ ابوالحسن خرقانی✨
هو
کسی به ابراهیم بن ادهم گفت که مرا وصیتی کن. ابراهیم ادهم به او گفت: " بسته بگشای و گشاده ببند." پرسنده سخن را فهم نکرد و از معنای آن پرسید. عارف پاسخ داد: " کیسه ی بسته بگشای و زبان گشاده ببند."
#تذکره_الاولیا عطار
مولانا چه زیبا این تعبیر نغز را بیان کرده
لب ببند و کَفِّ پُر زَر برگشا
بخل تَن بگذار و پیش آوَر سَخا
#مثنوی_مولانا
هو
﷽
روضهنخستین
در ذکر احوال مشایخ صوفیه
بخش ششم
حلاج را قدس سره پرسیدند که مرید کیست؟
گفت: مرید آن است که از نخست بار که حضرت حق را نشانه قصد خود سازد،
تا به وی نرسد به هیچ نیارامد و به هیچ کس نپردازد.
بهر تو به بر و بحر بشتافتهام
هامون ببریده کوه بشکافتهام
از هر چه رسیده پیش رو تافتهام
تا ره به حریم وصل تو یافتهام
بهارستان جامی
عبدالرحمن جامی
هو
﷽
روضهنخستین
در ذکر احوال مشایخ صوفیه
بخش هفتم و هشتم
ابوهاشم صوفی قدسسره گفته است که کوه را به نوک سوزن از بیخ کندن آسانتر است از زنگ کبر از دل بیفکندن.
لاف بی کبری مزن کان از نشان پای مور
در شب تاریک بر سنگ سیه پنهانتر است
ذوالنون قدسسره پیش یکی از مشایخ مغرب رفت به جهت مسئلهای؟
گفت: بهر چه آمدی؟
اگر آمدهای که علم اولین و آخرین بیاموزی آن را روی نیست این همه خالق داند،
و اگر آمدهای که او را جویی آنجا که اول گام برگرفتی او خود آنجا بود.
زین پیش برون ز خویش پنداشتمت
در غایت سیر خود گمان داشتمت
اکنون که تو را یافتم آنی دانم
کاندر قدم نخست بگذاشتمت
بهارستان جامی
عبدالرحمن جامی
هو
﷽
روضهنخستین
در ذکر احوال مشایخ صوفیه
بخش نهم و دهم
پیر هرات گوید:
او با جوینده خود همراه است
دست او گرفته در طلب خود میتازاند.
آن که نی نام به دست است مرا زو نه نشان
دست بگرفته مرا در عقب خویش کشان
اوست دست من و پا نیز به هر جا که رود
پایکوبان ز پیش میروم و دست فشان
فضیلعیاضرضیاللهعنه گوید
که من حق را سبحانه به دوستی پرستم
که نشکیبم که نپرستم بعضی ازین طایفه را پرسیدند که سفله کیست؟
گفت: آن که حق را بر بیم و امید پرستد
پس گفتند تو چون پرستی؟
گفت: به مهر و دوستی که مهر و دوستی وی مرا بر خدمت و طاعت دارد.
جانا ز در تو دور نتوانم بود
قانع به بهشت و حور نتوانم بود
سر بر در تو به حکم عشقم نه به مزد
زین در چه کنم صبور نتوانم بود
کی شود سوز قتیلت کشته زیر تیره خاک
زانکه این آتش ز جان روشن او خاسته ست
چون تواند عاشق از طوق وفایت سر کشید
قمری آسا طوق او از گردن او خاسته ست
بهارستان جامی
عبدالرحمن جامی
هو
مگر بدون دوست داشتن و دوست داشته شدن می شود ایمان اورد؟
اگر عشق نباشد «عبادت»هم کلمه ای خشک و خالی می شود عبارت از پنج حرف کنار هم نشسته.
پوسته ای بی مغز.
انسان باید با عشق و در عشق ایمان بیاورد باید در رگ هایش عشق به خدا و انسان را حس کند!
گمان می کنند افریدگار جایی در ان بالا در اسمان هاست!
بعضی ها هم در مکه و مدینه دنبال او می گردند !یا در مسجد محله شان مگر خدا در یک مکان می گنجد؟
اچه غفلتی! او تنها در یک جاست:
در دل عاشقان.
از این رو چنین گفته است
" نه اسمان می تواند مرا در برگیرد نه زمین.فقط و فقط در قلب بندگان مومنم می گنجم."
#ملت_عشق
#الیف_شافاک
هو
مستی هر نگاه تو ، بِه زِ شراب و جامِ مِی
کی ز سرم برون شود
یک نفس آرزوی تو
#مولانای_جان
هو
عاشقی باید تا سخن عاشقان تواند شنود.
فارغان را از این حدیث چه خبر؟!
عین القضات همدانی
هو
از پس پـــردهٔ دل دوش بدیـــدم رخ یار
شدم از دست و برفت از دل من صبر و قرار
کار من شد چو سر زلف سیاهش درهم
حال من گشت چو خال رخ او تیره و تار
#جناب_عطار
هو
میزد به شمشیر جفا میرفت و میگفت از قفا
سعدی بنالیدی ز ما مردان ننالند از اَلَم
سعدی
هو
ما را به غم عشق
همان عشق علاج است
#بیدل_دهلوی
⊰━━━⊰≼ِ✺≽♡≼ِ✺≽⊱━━━⊱
@nimbeytchanel
هو
بهترین راه مراقبت از آینده ، مراقبت از لحظه حاضر است. تنفس آگاهانه را که تمرین کنیم ، ما هشیار از هر فکر و هر عمل ، کاملاً زنده ، در این لحظه حاضر، دوباره متولد میشویم .
تیچ نات هان
هو
گرايش ها و گريزها ، ستايش ها و نكوهش ها ، حمله ها و دفاع ها بر چه استوارند ؟
جز بر بادي و دٓمي جز بر وٓهمي و انگاري ، جز بر خوشايند و بدآيند بي پايه اي ؟
ميانِ باش و تنها باش...
#شمس_تبریزی
هو
نقل است مرحوم صدرالممالک اردبیلی شخصی عارف مسلک بود.
به همین سبب بعضی از افراد همیشه به دلیل مشرب عرفانیاش او را لعن و طرد و نفرین می کردند.
تا آنکه محمدشاه قاجار، لقب صدرالممالکی به او داد و او را در رأس علمای آذربایجان قرار داد. از همان لحظه، بسیاری از علمای لعن کننده، به تعظیم و تکریم وی پرداختند و در تقرّب به او نه تنها دستش را می بوسیدند، بلکه ته لیوان آبخوری او و باقیمانده غذای بشقاب او را به قصد شفا، از یکدیگر می ربودند.
نقل است؛ روزی که همه علما حضور داشتند، ایشان بالای منبر رفت و از حاضران پرسید:
آقایان علماء! بفرمایید:
مطهرات(پاک کنندهها) در فقه اسلام چند تاست؟ آنان همه را بر شمردند:
آب، زمین، آفتاب، استحاله، انتقال، اسلام، تبعیت، ...
اما ایشان قبول نکرده و گفت:
نه! یکی را کم گفتید!
چندبار دیگر هم همین سوال را تکرار کرد و علماء، همان جواب قبلی را دادند ولی ایشان قبول نمیکرد و میگفت: نه! یکی را کم گفتید!
سرانجام خودش با همان لهجه شیرین تركی گفت:
و آن که شما نگفتید، [قدرت] است!
من تا دیروز که آدمی عادی بوده و صاحب مقامی نبودم،
شما مرا صوفی و عارف و نجس میدانستید،
اما حالا که به حکم محمد شاه،
حاجی صدرالممالک شدهام، پاک و مطهَّر شدهام!
پس نتیجه میگیریم که «قدرت» هم از مطهرات است
هدایت شده از احمدحسین شریفی
✍جلالالدین مولوی:
كافرم من گر زيان كرده ست كس
در ره ايمان و طاعت يك نفس
#مولوی
#عبادت
https://eitaa.com/ahmadhoseinsharifi
🌹
هدایت شده از مِهر "هو" [ ایت الله قاضی _ ملا حسینقلی همدانی]
تعداد قابلتوجهی از شاگردان آیتالله قاضی مانند آیت الله بهجت در مقام اجتهاد بودند. دلیل این امر را از پدرتان شنیده بودید؟
پدرم جواب این پرسش را از آیتالله قاضی نقل کرده بودند که ایشان فرموده بود وقتی یک سالک وارد مسیر عرفان میشود، امکان دارد که عوالم برزخی برایش آشکار شود. به عنوان مثال میتواند باطن مردم را تشخیص بدهد. در این شرایط اگر سالک، مجتهد نباشد و بخواهد از مرجعی تقلید کند، دچار مشکل میشود؛ به همین دلیل شاگردان خود را تشویق میکردند که برای رسیدن به درجه علمی اجتهاد تلاش کنند.
شیخ محمود قوچانی
فرزند شیخ عباس قوچانی
@Mehre_ho
هدایت شده از مِهر "هو" [ ایت الله قاضی _ ملا حسینقلی همدانی]
🔸 آیةاللهزاده سیّد جواد گلپایگانی - داماد ايت الله مستنبط - در خاطرات تازهنشر خود میگوید:
🔹 «یکبار که در خدمت آیةالله سیّد نصرالله مستنبط بودم، صحبت از شعر شد؛ ایشان فرمودند: من هم شعر میگویم. و شعری را که در وصف آیةالله سیّد علی قاضی سروده بودند[!]، خواندند.
🔸 آن شعر این بود:
▫️ دوشینه سحر، نگار تبریزی من
آمد سرِ راه من به خونریزی من
▫️ عاری ز لباس عافیت کرد مرا
این بود نتیجهٔ سحرخیزی من!».
📚 (شبهای رمضان، ص۳۰)
@Mehre_ho
هدایت شده از مِهر "هو" [ ایت الله قاضی _ ملا حسینقلی همدانی]
دوشینه سحر، نگار تبریزی من
آمد سرِ راه من به خونریزی من
عاری ز لباس عافیت کرد مرا
این بود نتیجهٔ سحرخیزی من!
#سید_علی_قاضی
@Mehre_ho🌱
هو
هشیار کسی باید کز عشق بپرهیزد
وین طبع که من دارم با عقل نیامیزد
آن کس که دلی دارد آراسته معنی
گر هر دو جهان باشد در پای یکی ریزد
گر سیل عقاب آید شوریده نیندیشد
ور تیر بلا بارد دیوانه نپرهیزد
آخر نه منم تنها در بادیه سودا
عشق لب شیرینت بس شور برانگیزد
بی بخت چه فن سازم تا برخورم از وصلت
بیمایه زبون باشد هر چند که بستیزد
فضل است اگرم خوانی عدل است اگرم رانی
قدر تو نداند آن کز زجر تو بگریزد
تا دل به تو پیوستم راه همه دربستم
جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد
سعدی نظر از رویت کوته نکند هرگز
ور روی بگردانی در دامنت آویزد