✅ کربلای #سقیفه
▫️ مرحوم صدرالمتألهین در رساله سه اصل می فرماید:
↙️ پس زنهار که به علم ظاهر و صلاح بی بصیرت، مفتون و مغرور نگردی که هر شقاوتی که به مردودان راه یافت، از غرور علم ظاهر و عمل بی اصل راه یافت و آنچه در قصص الانبیاء خوانده ای یا از احوال شهدا و اولیا شنیده ای از این مصیبت ها و محنت ها که به خاندان نبوت و ولایت و اهل بیت عصمت و طهارت راه یافته، اگر نیک دریابی آنها همه از #نفاق و کید اهل شید و ریا و غدر و حیله متشبّهان به اهل علم و تقوا برخاسته.
🔻 علی مرتضی (علیه السلام) نه به ضرب #ابن_ملجم بر زمین افتاد بلکه به سکنجبین شهد صلاح #ابوموسی_اشعری و سرکه نفاق عمرو بن عاص شربت شهادت نوشید».
🔻 بعد می فرماید: و #امام_حسین (علیه السلام) نه به خنجر بی داد #شمر ذی الجوشن خوابید، بلکه به معجون افیون پُر سمّ مکر و افسون و تریاق پرزهر اتفاق اهل نفاق، خونش با خاک کربلا آمیخته شد که «قتل الحسین یوم السقیفة»». فرمود او در سقیفه کشته شد.
👈 اگر ـ خدای ناکرده ـ ایمان، کامل نباشد، نفاق باشد، وابستگی به خارج باشد، نفوذی باشد، بیگانه پرستی باشد، این گونه می شود. این حکیم است، می گوید حسین بن علی در سقیفه کشته شد.
🔻 بعد می گوید: «همچنین پاره های جگر #امام_حسن_مجتبی (علیه السلام) از کید و غدر نهانی معاویه به خاک محنت ریخت و بر این قیاس هر چه به سایر ائمه (علیهم السلام) واقع شده، همه به زور شید اعدا و مکر و تلبیس ارباب زرق و ریا بوده است».
#تاسوعا
آیت الله #جوادی_آملی
📚 دیدار جمعی از اعضای همایش ملی جایگاه حکمت اسلامی در انقلاب
تاریخ: 1398/10/10
#بصیرت
✅ @hosenih_maghtal
✅ نوزدهم محرم ۱۴۰۳
🔻 حرکت کاروان از کوفه بسمت شام
🔻 کوفه تا شام
✳️زائران محترم حسینیه مقتل میتوانند با لمس عبارت های زیر به روضه های مربوط به روز نوزدهم محرم دسترسی پیدا کنند...
▪️#کوفه
▪️#شام
▪️#دیر_راهب
▪️#نوزدهم_محرم
▪️#بیستم_محرم
▪️#کوفه_تا_شام
▪️#همسران_امام_حسین علیه السلام
▪️ #نقشه_و_مسیر_کاروان_حسینی_از_مدینه_تا_شام
✅ @hosenih_maghtal
May 11
هدایت شده از حسینیه مقتل
🔹عمر بن سعد ملعون زنان و حرم امام حسین علیهالسلام را بر شتران بیجهاز سوار کرده و این ودایع نبوت را چون اسیران کفّار در سختترین مصائب و هُموم کوچ داد...
#کاروان_اسرا
#کوفه_تا_شام
#حضرت_زینب س
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
🔹اسراى اهل بیت (ع) در زندان کوفه
🔸پس از مجلس شوم ابن زیاد، اهل بیت (ع) را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه نمودند.
#کوفه
#کاروان_اسرا
#کوفه_تا_شام
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ #نماز_نشسته_زینب سلام الله علیها
🔹امام سجاد (ع) فرمود:
▪️«ان عمتی زینب کانت تؤدی صلواتها، من قیام الفرائض
▪️و النوافل عند مسیرنا من الکوفة الی الشام وفی بعض
▪️منازل کانت تصلی من جلوس لشدة الجوع والضعف»
🔸عمه ام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهای واجب
🔸و مستحب را اقامه می نمود و در بعضی منازل به خاطر
🔸شدت گرسنگی و ضعف، نشسته ادای تکلیف می کرد.
📚ریاحین الشریعه (پیشین)، ج 3، ص62
#نماز_خواندن_نشسته
#نماز_نافله_شب
#کوفه_تا_شام
#حضرت_زینب س
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ کاروان در مسیر شام
🔻ابن لهیئه می گوید:روزی نزدیک کعبه رفته بودم که دیدم مردی پرده کعبه را گرفته و از خدا طلب بخشش دارد.او خطاب به خدا می گفت:هر چند می دانم مرا نخواهی بخشید اما باز تقاضا دارم از گناه من بگذری!
🔹ابن لهیئه میگوید آن مرد را بعداً هم دیدم و به او گفتم:تو دیوانه ای؟!خدا بخشنده و مهربان است،حتی اگر گناهانت به تعداد قطره های باران هم باشد تو را می آمرزد.
🔸آن مرد پاسخ داد:من جزء کسانی بودم که سرِ بُریده امام حسین را از کوفه به شام بردند.شب که شد و خواستم استراحت کنیم،سر را بر زمین گذاشتیم و 😭مشغول نوشیدن شراب شدیم.
✳️شبی که من نگهبان بودم و همراهانم به خواب رفته بودند،عده ای را دیدم که در میان هاله ای از نور ظاهر شدند و به دورِ سر امام حسین طواف کردند.من از ترس نتوانستم کاری کنم و سکوت اختیار کردم.
🔺آن جمع گریه می کردند و شیون می نمودند،یکی از آنها می گفت:ای محمد!خدا به من دستور داده است تا مطیع تو باشم، اگر دستور بدهی زمین را به لرزه در می آورم و همان طور که قوم لوط را از بین بردم،این مردم را هم از بین می برم. حضرت محمد(ص)به او فرمود:
"ای جبرئیل[صبر داشته باش]من در روز قیامت،در پیشگاه الهی از آنها شکایت خواهم کرد".
🔺من با دیدن این منظره فریاد زدم:یا رسول اللّه الأمان!.فرمود:"برو!خدا تو را نیامرزد،آیا با این جنایتی که کردی انتظار داری خدا تو را ببخشد؟".
📚 #مقتل_مقرم ،ص۴۰۷_۴۰۸
📚 #لهوف ،ص۹۷
#کوفه_تا_شام
#شام
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅تنور خولی
🔻عمرسعد ملعون سر مبارك امام حسين عليه السلام را همان روز كه روز عاشورا بود با خولي بن يزيد و حميد بن مسلم ازدي نزد عبيدالله بن زياد فرستاد، و دستور داد سرهاي بقيه ياران و خاندان حضرت را جدا كنند (كه به روايت مفيد رحمه الله ۷۲ سر بودند) و آنها را بهمراه شمر بن ذي الجوشن و قيس بن #اشعث و عمرو بن حجاج روانه كوفه كرد، و خود عمرسعد ملعون تا ظهر روز يازدهم در كربلا ماند. آنگاه به كوفه رفت. [1] .
🔺خولي ملعون سر مطهر حسين عليه السلام را برداشت و به تعجيل همان شب خود را به كوفه رسانيد، و چون شب بود و ملاقات ابن زياد ممكن نبود به خانه رفت، آن ملعون دو زن داشت يكي از بني اسد و ديگري نوار دختر مالك، و آن شب نوبت نوار بود.
طبري و ابن نما از نوار همسر خولي روايت كرده اند كه گفت: آن ملعون سر آن حضرت را به خانه آورد و در زير تغار گذاشت، و وارد اتاق شد و در بستر خود آرميد.
به او گفتم: چه خبر داري؟ گفت: ثروت يك دهر برايت آورده ام، اين سر حسين است كه در سراي توست.
گفتم: واي بر تو، مردم طلا و نقره بياورند و تو سر پسر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را آورده اي! بخدا هرگز با تو سر به بالين ننهم.
گويد: از بستر برخاستم و به حياط خانه آمدم، و نزد آن تغار كه سر مطهر در زير آن بود نشستم. سوگند بخدا ستوني از نور ديدم كه از آنجا به آسمان سر كشيده، و پرندگان سفيدي اطراف آن مي گرديدند. چون صبح شد آن ملعون سر را نزد ابن زياد برد. [2] .
🔺خولي ملعون سر امام حسين عليه السلام را برداشته و رو به كوفه نهاد. منزل او در يك فرسخي كوفه بود، بخانه خود رفت، زن او از انصار بود و اهل بيت را بجان و دل دوست ميداشت.
خولي ملعون از او ترسيد و سر امام حسين عليه السلام را در تنوري پنهان كرد، و بجاي خود برگشت.
زن او پرسيد: در اين چند روز كجا بودي؟ گفت: شخصي با يزيد ياغي شده بود بجنگ او رفته بوديم. زن هيچ نگفت، و طعام آورد تا خولي ملعون بخورد و خوابيد.
آن زن هر شب براي نماز شب برمي خاست. چون آن شب برخاست خانه را روشن ديد، گويا صد هزار شمع و چراغ روشن كرده باشند. چون نيك نگاه كرد ديد كه روشنائي از آن تنور بيرون مي آيد، تعجب كرد كه من در اين تنور آتش نكرده بودم، اين روشنائي از كجاست!
در آن حال كه نور به سوي آسمان مي رفت چهار زن ديد كه از آسمان فرود آمده به سر تنور رفتند، يكي از آن چهار زن سر را بيرون آورده، مي بوسيد و به سينه ي خود نهاده و مي ناليد و مي گفت: اي شهيد مادر، و اي مظلوم مادر، خداوند روز قيامت داد مرا از كشندگان تو بستاند، و تا داد من ندهد دست از قائمه ي عرش باز نگيرم، و آن زنان بسيار گريستند و سر را در تنور نهاده غائب شدند.
زن برخاست و به سر تنور رفت و سر را بيرون آورد و خوب به آن نگريست چون حضرت حسين عليه السلام را بسيار ديده بود شناخت. نعره اي زد و بيهوش شد، در آن بي هوشي هاتفي آواز داد كه برخيز تو را به گناه اين مرد كه شوهر تست مؤاخذه نخواهند كرد.
زن از هاتف پرسيد: اين چهار زن كه بر سر تنور آمده و گريه و زاري كردند كه بودند؟ ندا رسيد: آن زن كه سر را بر روي سينه مي ماليد و بيشتر از همه مي گريست فاطمه زهرا عليهاالسلام بود، و آن ديگر مادرش خديجه كبري، و سومي مريم مادر عيسي، و چهارم آسيه زن فرعون.
چون آن زن بهوش آمد كسي را نديد، سر را برگرفت و ببوسيد... [3] .
🔺... زن خولي گويد: بي هوش افتادم و در عالم غشوه ديدم حوريان بهشتي آمدند... ناگاه ديدم پنج هودج از آسمان به زمين فرود آمدند، و زنان سياهپوش بيرون آمدند و دور تنور حلقه ماتم زدند. در آن ميان يك زن كه سن وي از همه كمتر بود گريبان دريده، گريان سر را از ميان تنور بيرون آورد و به سينه نهاد، و آه و ناله مي كرد و مي فرمود:
«ولدي، ولدي، يا حسين، أيها الشهيد، أيها المظلوم، قتلوك! و ما عرفوك و من شرب الماء منعوك».
🔺شهيد ثالث قدس سره در «مجالس» مي نويسد: زن خولي گفت: ديدم آن خاتون سر پرخون را بر روي زانو نهاد، و با گوشه ي مقنعه خون و خاكستر از آن سر و صورت و محاسن پاك مي كرد، و مي فرمود: حسين جان، زمين با آن فراخيش براي تو تنگ شد... [4] .
📚منبع
[1] ارشاد: 118:2، #لهوف : 142.
[2] تاريخ طبري: 455:5،
#نفس_المهموم : 382،
#منتهي_الامال: 401:1.
[3] #روضة_الشهداء : 361.
[4] رياض القدس: 205:2.
#تنور_خولی
#کوفه_تا_شام
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
✅ دیر راهب
🔻اصحاب ابن زیاد،شبی نیز در کنار صومعه ای به استراحت پرداختند.سر مطهر امام حسین(ع)نیز همچنان روی نیزه بود.
🔹راهبِ آن صومعه،نیمه شب از صومعه خارج می شود و صدای ذکر و تسبیح می شنود و می بیند نوری از سر مطهر ساطع می شود.صدای کسی که دیده نمی شد به گوش او رسید،صاحب آن صدا می گفت:،((السلام علیک یا اباعبداللّه)).
🔸راهب شگفت زده می شود و صبح از حاملان رأس می پرسد:این سر متعلق به کیست؟
آنها می گویند:سرِ حسین بن علی بن ابیطالب،فرزند فاطمه_دختر پیامبر اسلام_ است.راهب آنها را نکوهش می کند و می گوید:وای بر شما،پس روایاتی که من خوانده ام صحیح است،در آن روایات آمده است:وقتی این شخص کشته شود آسمان خون می بارد.
🔹راهب از آنها خواست تا اجازه دهند آن سرِ مبارک را ببوسد.اما آنها چنین اجازه ای به او ندادند.آن گاه راهب چند دِرهم به آنها داد و رضایت آنها را جلب کرد و به برکت آن سرِ بُریده مسلمان شد و در همان جا شهادتین را بر زبان راند.
🔸وقتی حاملان سر مطهر،از آن محل دور شدند،به سکه ها نگاه کردند و دیدند روی آنها نوشته شده است:
🔺"[وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَموُا أَیَّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبوُنَ]".
📚 #مقتل_مقرم ،ص۴۰۸_۴۰۹
📚 #تذکرة_الخواص ،ص۱۵۰
#دیر_راهب
#کوفه_تا_شام
✅ @hosenih_maghtal
هدایت شده از حسینیه مقتل
#امروز
19 محرم الحرام :
حرکت کاروان کربلا به سوی شام:
در این روز اهل بیت سیّد الشّهداء علیه السّلام را از کوفه به سوی شام حرکت دادند.
(الوقایع و الحوادث: ج 4، ص 114)
زنهای غیر هاشمیه از انصار امام حسین علیه السّلام که در کربلا اسیر شدند با شفاعت اقوام و قبایلشان نزد ابن زیاد از قید اسیری خلاص شدند، و فقط زنهای هاشمیات برای اسارت به شام برده شدند.
( #ابصار_العين فی انصار الحسین علیه السّلام: ص 133)
#نوزدهم_محرم
#کوفه_تا_شام
✅ @hosenih_maghtal