#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه
ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم
بــا راه بنده گـی خـدا آشــنا شدیم
هرکس وسیله داشت برای هدایتش
ما با نســیم روضـهء تو با خــدا شدیم
وقتی که جاه ومال وهوس راهمان گرفت
با رمز یاحسین(ع) ز شیطان جدا شدیم
@hosenih
ذکر حسین(ع) اشرف اذکار عالم است
گفتیــم و همـدم همهء انبیــا شدیم
مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد
با کیمیـای مهر شمــا پر بها شدیم
اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست
تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم
@hosenih
ما را خدا برای غمت برگزیده است
با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم
شبهای جمعه مادرتان روضه خوان ماست
با ناله های دل شکنش هم نوا شدیم
شبهای جمعه هیئت ما مثل کربلاست
با یک سلام ، راهی کرب و بلا شدیم
شاعر: #مصطفی_هاشمی_نسب
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_شهادت
#امام_حسین_ع_مناجات
برای روضه نشستیم و روضه خوان آمد
صدا گرفته و غمگین و ناتوان آمد
نشست و گفت سلامٌ علیکَ یا عطشان
سلام حضرت لب تشنه روضه خوان آمد
سلام حضرت شیب الخضیب، مقتلها
نوشته اند چه بر روزگارتان آمد
@hosenih
نوشته اند مقاتل که ظهر روز دهم
چه روضه ها که از این داغ بر زبان آمد
سه سیب را سه هدف را سه تیر کافی بود
سه بار حرمله هربار با کمان آمد
نوشته اند که شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد
@hosenih
نوشته اند مقاتل که عصر عاشورا
بلند مرتبه ای خسته ، نیمه جان آمد
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
بریده باد زبانم ولی سنان آمد
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
به قصد حنجره ات شمر همچنان آمد
@hosenih
بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی
میان هروله زینب دوان دوان آمد
یکی به دشنه تو را زد یکی به نیزه ولی
یکی به قصد تبرک عصازنان آمد
هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک
رسید خولی و در دشت بوی نان آمد
@hosenih
برای بردن انگشتر غنیمتی ات
همین که غائله خوابید ساربان آمد
شاعر: #محسن_ناصحی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
ماییم و فقط روضه ی ارباب و دگر هیچ
چشمان پر آب و دل بی تاب و دگر هیچ
@hosenih
چون روزنه ای چشم فرو بسته از عالم
وابسته ی خورشید جهان تاب و دگر هیچ
اندوخته جز اشک نداریم به دنیا
ماییم و همین گوهر نایاب و دگر هیچ
اندازه ی یک قطره اگر اشک فشاندیم
شد کوه گنه شسته به سیلاب و دگر هیچ
راه دل ما را به حرم ختم نمودند
هر راه به جز این شده گرداب و دگر هیچ
چون پرچم سیار عزا خانه به دوشم
چون ابر سبک بارم و بی خواب و دگر هیچ
@hosenih
"در حشر چو پرسند که سرمایه چه داری"
گویم که غم حضرت ارباب و دگر هیچ
شاعر: #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
شادی جهان هیچ است عشق است همین غم را
هرثانیه میخواهیم این عالم ماتم را
همدست ملائک شد شد آبرویش تضمین
دستی که در این شبها برداشته پرچم را
@hosenih
کشتی حسین افتاد یکبار دگر بر آب
از دست نباید داد هر فیض فراهم را
هرجا که حسین آمد احسان خدا آمد
از برکت آقا بود بخشید اگر آدم را
در ماه خدا حتی ما با دهن روزه
هرروز طلب کردیم شبهای محرم را
هر وقت دو دم دادیم هر مردهای احیا شد
آقا تو نگیر از ما دمهای دمادم را
نذری حسینیه از بس به همه چسبید
انداخته از رونق آوازهی حاتم را
یا مثل رسول ترک یا اینکه چنان طیب
از لطف زیادش کن این معرفت کم را
اسلام حسینی شد اسلام حسینی ماند
مدیون خودت کردی پیغمبر اکرم را
@hosenih
ای وای از آن دم که با قامت خم زینب
دارد به روی دستش یک پیکر درهم را
چه با سر و چه بیسر احیاگر زینب شد
دیدند همه بر نی عیسای معظم را
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
لطف کن این قطره را تا رود و دریا هم ببر
ابرهای رحمتت را سمت صحرا هم ببر
سوی کنعان بوی پیراهن خبر را میبرد
یک خبر از جانب خود به زلیخا هم ببر
@hosenih
عاقبت بار گناهانم زمینم زد، بیا
دستهایم را بگیر و یکقدم راهم ببر
بار من بر روی دستم مانده آقا میخری؟!
لطف کن یکجا بخر آقا و یکجا هم ببر
من که هرشب نامتان را بردهام پس خواهشا
صبح محشر که میآید نام من را هم ببر
@hosenih
اربعین پای پیاده از نجف تا کربلا
التماست میکنم این جمع را با هم ببر
در قیامت هم به دنبال غذای روضهام
ای ملک، آب و غذایت را نمیخواهم ببر
شاعر: #رضا_قربانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
ساکتم امّا مپنداری که راحت نیستم
خوب میدانی زیادی اهل صحبت نیستم
با زبان اشک با تو دردِدل کردم که من
با زبان دیگری وللهِ راحت نیستم
@hosenih
شیعه با حُبِّ وِلای تو تَشَخُّص یافته است
پس ببین آنقَدر ها هم بی هُویَّت نیستم
عُمر خود را می فروشم در دکُان روزگار
بی بها بردار..،دنبال تجارت نیستم
جانِ جُون ات بیشتر با این فقیرت کار کن
در گدایی کردن از تو بامهارت نیستم
دوستانم بیشتر از من پریشان تو اند
غبطه گاهی می خورم..،اهل حسادت نیستم
مادرت قطعاً صدایم کرده،هیئت آمدم
من نخواهم رفت آنجایی که دعوت نیستم
پیش جاکفشیِ روضه جا بگیرم..،کافی است
جانِ فرزندان تو راضی به زحمت نیستم
@hosenih
چشمهایم را دو سیلاب تلاطم خیز کن
وقت اوج گریه دلخوش به رطوبت نیستم
▪️
▪️
بعد پیراهن به معجرها..،زبانم لال باد
من که مرد روضه ی دُشوار غارت نیستم
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#در_تجلیل_از_قهرمانان_یمنی
#از_زبان_رزمندگان_یمنی
یمن ای اهل نظر، خاک من است
خاک من مهد اویس قرن است
میثم از ماست، حبیب از یمن است
کشورم مِلک حسین و حسن است
از یمن باطن و ظاهر بشنو
از حبیب بن مظاهر بشنو
جلوه ای ما یمنی ها داریم
با علی هموطنی ها داریم
عالَمی با حسنی ها داریم
کربلا، بی کفنی ها داریم
یمن و یثرب و ایران ز ازل
وصل بودند به صفین و جمل
@hosenih
ما که یاران حسینیم و حسن
ما مسلمان حسینیم و حسن
خاک بوسان حسینیم و حسن
سپر جان حسینیم و حسن
هر کجا فتنه ای از شورا بود
بهر ما صحنه ی عاشورا بود
ما ز عشق نبوی شیدائیم
جان و سر باخته ی زهرائیم
همه دم، در طلب مولائیم
حافظ خیمه ی عاشوائیم
جان خود در کف اخلاص کنیم
هدیه بر حضرت عباس کنیم
ما ز بدخواهِ علی بیزاریم
ذوالفقارِ علوی را یاریم
دستِ بیعت به ولایت داریم
تا ابد دشمن استکباریم
گر چه بی یار و غریبیم همه
کوه ایمان و نجیبیم همه
یمنی کیست، مقاوم پرور
نشود روز تهاجم مضطر
میدهد در ره دین یکسر، سر
یمنی کیست، مطیع رهبر
امر از خامنهای میگیریم
در ره روح خدا میمیریم
الگوی ما ره ایرانی هاست
عشق ما یار خراسانی هاست
مکتب ما ز سلیمانی هاست
این همان شرط مسلمانی هاست
خصم را راه به میهن ندهیم
یک وجب خاک به دشمن ندهیم
مردِ میدانِ علمداران، ما
عهد بستیم همه یاران، ما
با وفائیم به دلداران، ما
نهراسیم ز بمباران، ما
بِکُش ای خصم، که ما دردِسریم
هر چه از ما بکُشی زنده تریم
@hosenih
هر سحر بزمِ سجودی داریم
در قیامیم و قعودی داریم
کینه ی آل سعودی داریم
حمله بر قوم یهودی داریم
راه قدس از حرم ارباب است
یمن اما بُنه ی احباب است
دستِ غیبی که هدایتگر ماست
از همان ناحیه ی رهبر ماست
این همان عشقِ جنون آور ماست
بخدا دست علی بر سر ماست
مقصد ما به سوی آل الله
جان ما پیش کِشِ ثارالله
#محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به #مقام_معظم_رهبری
#انقلاب_و_رهبری
#مرگ_بر_آمریکا #مرگ_بر_اسرائیل #مرگ_بر_منافق
دعا کردیم پابر جا بمانی
دعا کن پای کار تو بمانیم
به هنگام ظهور مصلح کل
همه باهم کنار تو بمانیم
@hosenih
بر این کشور نه بردنیای اسلام
تو دست رحمت صاحب زمانی
قسم خوردیم نگذاریم یک دم
شما در فتنه ها تنها بمانی
بگو یا فاطمه برخیز از جا
نگاه ما همه سوی نگاهت
یقین داریم باشد هر کجایی
دعای مادرت پشت و پناهت
ولایت پیشه گان آگاه هستند
نمیخواهد ولی ؛ غیر از اطاعت
سزای هرکه بر یارش مطیع است
چه پاداشیست بهتر از شهادت
@hosenih
به روی برگی از تاریخ ایران
نوشته عزت ما از خمینیست
خدارا شکر بیرق بعد از ایشان
به روی شانه مردی حسینیست
شاعر: #قاسم_نعمتی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح
اگـر چه حـال و هـوایـم ز اشـک معـلوم است
خدا گواست که شیعه همیشه مظلوم است
بـه صـبـح و شـام بـگـویـیـم یـکـصـدو ده بـار
عـدوی حـضـرت حـیدر به مرگ محکوم است
@hosenih
زدیــم فــالــی و قــرعــه بــه نـام او افــتــاد
دوبــاره کـار دل مـا بـه دسـت خـانـوم است
ثــنــا و حــمـد و سـتـایـش نـثـار بــانــویــی
که درشکوه وبزرگی ست گرچه مغموم است
الا کـه بــنــده نـوازیــت ارثــی از مــولاســت
همیشه عـادت تـو مـرحـمت به محروم است
تـویـی سـتـاره دوم به آســمــان عـلـی (ع)
بـدون مِـهـر تـو هـر دل ز نـور مـحروم است
بـه شـام و کـوفـه تـاریک خطبه خواندن تو
تـمـامـی از جـلـوات امـام مـعـصـوم است
کـسـی کـه نـسـبت پیوند گل به خار دهد
سـزای ایـن عـمـلـش مـیـوه هـای زقّوم است
@hosenih
رواسـت شـیـعـه بـرایـت حـسینیه سازد
فدای نام تو بانو که ام کلثوم(س) است
چه می شودکه قبول ازظفرکنی این شعر
صله زدست کریمان همیشه مرسوم است
شاعر: #حامد_ظفر
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
خواهر مجتبی چه مظلوم است
غربتش از عزاش معلوم است
روضه خوان امام معصوم است
فاتح شام و کوفه کلثوم است
همه جا پا به پای زینب رفت
@hosenih
در صفاتش جلال میبینم
حب او را کمال میبینم
چشمه اش را زلال میبینم
رتبه اش بی مثال میبینم
همه جا پا به پای زینب رفت
مثل زینب وقار بابا بود
کوه صبر و حیا و غمها بود
در رشادت شبیه زهرا بود
خطبه اش ذوالفقار مولا بود
همه جا پا به پای زینب رفت
پیش نطقش وقار میریزد
جگر روزگار میریزد
عزت و اقتدار میریزد
رنگ و روی بهار میریزد
همه جا پا به پای زینب رفت
جلوه ی نور پنج تن بوده
گاه زهرا گهی حسن بوده
اسدالله بت شکن بوده
شاهد غارت بدن بوده
همه جا پا به پای زینب رفت
آنقدر گریه کرده پیر شده
بی حسین از زمانه سیر شده
غصه اش غصه ی حصیر شده
با چه وضعیتی اسیر شده
همه جا پا به پای زینب رفت
گرچه با ناقه های عریان رفت
به هواداری سلیمان رفت
جنگ خطبه شد و به میدان رفت
دو سه شب شهر کوفه زندان رفت
همه جا پا به پای زینب رفت
روی نی آفتاب را دیده
دور گردن طناب را دیده
گریه های رباب را دیده
خیرران و شراب را دیده
همه جا پا به پای زینب رفت
روضه با اشک شور میگوید
از درخت و تنور میگوید
از مسیر عبور میگوید
ماجرا را به زور میگوید
همه جا پا به پای زینب رفت
@hosenih
شامیان سد راه میکردند
دختران را نگاه میکردند
هتک حرمت به شاه میکردند
بین مجلس گناه میکردند
همه جا پای به پای زینب رفت
شاعر: #رضا_قربانی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
عاشقان را غمِ سر نیست که سر ناچیزست
داغ این رنگ به سیمای جگر ناچیزست
تیر این راه بر آیینه نشستن دارد
سینه تا هست و دلی هست سپر ناچیزست
@hosenih
ذرّه را جذبهی خورشید قمر خواهد کرد
در بقا، نیستی ذره مگر ناچیزست؟
سر خورشید به نیزهست بزرگ است خبر
راه بستند ولی پیش خبر ناچیزست
بادیه بادیه آواره شدن چیزی نیست
تا برادر همه جا هست، سفر ناچیزست
@hosenih
راوی قصّهی دردست سخن کوتاه است
بار این داغ گران، کفّه اگر ناچیزست
او چه کردهست که از سنگ عرق میریزد
پیش اکسیر دمش قیمت زر ناچیزست
رد شدن از دل این شام بسی طولانیست
گرچه با بودن خورشید و قمر ناچیزست
شاعر: #مجید_لشکری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
ای خبره ی در روضه ! خیلی زود رفتی
پر باز کردی لحظه ی موعود رفتی
ای بانویی که شأن تو "برداًّ سلاما" ست
با خاطرات آتش نمرود رفتی
@hosenih
شش ماه بودی داغدار خیمه سوزان
با خستگی و چشم اشک آلودرفتی
بی عاطفه ها یوسفت را سر بریدند
دنیای زیبایت که شد نابود رفتی
با حالتی که جای سیلی رد شلاق
بر گونه ات بر شانه هایت بود رفتی
@hosenih
دلتنگ دیدار برادر زاده بودی
باخاطری غمگین ولی خشنود رفتی
"أشکوا الیک…" روی لب أُّختُّ المصائب!
تا پیشگاه احمد محمود رفتی
دریا برایت عاقبت آغوش وا کرد
از غم خروشیدی شبیه رود رفتی
@hosenih
ای بی پلاک کربلا و کوفه و شام
با قد خم تا محضر معبود رفتی
ای یادگار ماندگار کربلایی
ای خبره ی در روضه خیلی زود رفتی
شاعر: #علیرضا_خاکساری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
از قرائن این چنین پیداست در را دیده است
ما شنیدیم، او ولیکن چل نفر را دیده است
قبل ضربت خوردن مولا و شاید قبل تر
بارها در کوچه ها داغ پدر را دیده است
@hosenih
آنکه عمری با حسن خون جگر را خورده بود
بین تشتی عاقبت خون جگر را دیده است
صبر پنهان داشت در کرب و بلا از این جهت
دور از چشم همه رنج سفر را دیده است
در که جای خود، پدر که جای خود، در شهر شام
چل نفر که هیچ از این بیشتر را دیده است
ام کلثوم است یا زینب نمیدانم کدام!
دور خواهر خواهری چندین نفر را دیده است
@hosenih
بارها این شرم بیاندازه او را می کشد
اینکه زینب پیش او داغ پسر را دیده است
شرم او یک بار اما می کشد او را دو بار
اینکه هم در دشت هم در تشت سر را دیده است
شاعر: #مجید_تال
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_ام_کلثوم_س_وفات
این قدر بگو غریب و مظلوم چرا؟
از مجلس اوست شیعه محروم چرا؟
زهرا! تو مگر که چند دختر داری؟
پنهان شده نام امّ کلثوم چرا؟
شاعر: #قاسم_صرافان
@dobeity_robaey
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
آه زینب باز هم باید عزاداری کند
ام کلثومم که بعد از تو مرا یاری کند؟
آه ای آیینه ی زینب در عالم الوداع
مونسم ، دلگرمی ِ پنجاه سالم الوداع
رفتی و من همچنان با کوه غم ها مانده ام
ای عصای دست زینب ، دست تنها مانده ام
محرم اسرار من ، دار و ندارم ، خواهرم
با که بعد از تو کنم گریه برای مادرم ؟
@hosenih
شاهد خون گریه ی مسمار آن در الوداع
میزبان آخرین افطار حیدر الوداع
ای دل ِ از دست این دنیا پریشان الوداع
شاهد پیری ِ آنی ِ حسن جان الوداع
آه پاره معجر شام غریبان الوداع
بی برادر مانده در بر و بیابان الوداع
من خبر دارم چه آمد بی حسینم بر سرت
من خبر دارم چه کرده کعب نی با پیکرت
آه خواهر حرمت ما بی برادر ها شکست
پیش سرهایی که شد نیزه نشین، سرها شکست
در بنی هاشم کسی جز ما اسارت دیده بود ؟
در بنی هاشم کسی چون ما جسارت دیده بود ؟
خواهرم ما دو علی را دست بسته دیده ایم
هیجده دسته گل ِ در خون نشسته دیده ایم
ما دو تا را که ندیده بود حتی آفتاب
همسفر با حرمله کردند آن هم بی نقاب
ای بمیرد حرمله از عمر سیرت کرده است
دوری شش ماهه ، این شش ماهه پیرت کرده است
@hosenih
شیر دخت ِ شیر یزدان شد غرورت پایمال
ای زبان آن اراذل های شام و کوفه لال !
مُردم و زنده شدم آن لحظه که شمر لعین
زد سر دروازه ی ساعات رویت را زمین
ای بهاری که شدی رنگ زمستان الوداع
ای شنیده طعنه ها در بزم مستان الوداع
پا به پای من کشیدی ، درد پشت درد آه
نان خیراتی غرورت را به جوش آورد آه
شاعر: #محمدحسین_رحیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
میان قحطیِ انسانیت؛ دریایِ دیگر داشت
برایش زندگی در اوج غم معنای دیگر داشت
نگاهش کرد و روحش تازه شد از آن وقارِ ناب
کنارش غرقِ آرامش شد و دنیایِ دیگر داشت
@hosenih
حسین بن علی(ع) بعد از غم بی مادری یک عمر
کنار زینبش(س) یک خواهر والایِ دیگر داشت
برادر را مدد میداد در روز دهم، وقتی-
تک و تنها هزاران داغِ ناپیدایِ دیگر داشت
پس از خود، پیش زینب(س)با بصیرت أم کلثومش(س)
به طومار قیام ِ کربلا امضایِ دیگر داشت
خیالش راحت از روشنگری بود و شبیهِ خود
میان کاروان، خورشیدِ بی همتایِ دیگر داشت
همان که دختر خیبرشکن بود و شجاعانه
زمانِ گفتن از اجدادِ خود غوغایِ دیگر داشت
کلامش موجز و نافذ، بیانش تیغِ برّنده
کنارِ خطبه اش در کوفه عاشورایِ دیگر داشت
@hosenih
دلش خون بود از بزم یزید(لع) و خندهٔ خولی(لع)
به یاد خیزران در گوش خود آوایِ دیگر داشت
پس از سیلابِ داغ و آه؛ در چشمش پس از گریه
نشست ابری که پشتش سیلِ باران هایِ دیگر داشت!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی
تمام عمر زیر سایه ی تاج سرت باشی
صدف باشی و بی اندازه فکر گوهرت باشی
خودت میخواستی تحت الشعاع خواهرت باشی
نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب
قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب
@hosenih
مدینه ازحسن هم یک نفر مظلوم تر دارد
همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد
فدای ام کلثومی که فرمان از پدر دارد
که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد
برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد
علی میخواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد
قسم بر غربت تاریخ ؛ این ترفند ممکن نیست
دروغ محضشان کافیست ؛ این پیوند ممکن نیست
علی باشد به این وصلت رضایتمند؟ ممکن نیست
به تیغ خشمگین مرتضی سوگند ؛ ممکن نیست
فلانی را بگو شهر نبی دروازه ای دارد
نمیداند مگر که هرکسی اندازه ای دارد
دراین مکتب که حفظ شان کعبه می شود لازم
تویی کعبه ، که گرد تو جوانان بنی هاشم
برادرزاده هایت از ادب پیش تو چون خادم
حجابت قامت اکبر ، رکابت زانوی قاسم
چنان عباس ، جانت از وفاداری لبالب بود
که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود
شنیدم ساربان نامهربانی کرده با سر ها
سوار ناقه خواهرها ، سوار نی برادر ها
چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادر ها
چهل منزل کشیدی خار از پای کبوتر ها
گَمانم خوب فهمیدی پریشانی زینب را
که بستی باسکینه زخم پیشانی زینب را
@hosenih
بمیرم ، در شلوغی های شام آنچه نباید ، شد
خودت دیدی که راه کاروان یک مرتبه سد شد
همینجا بود که حال عروس مادرت بد شد
نه....از دروازه ی ساعات باید زودتر رد شد
رباب آنجا که دایم آه حسرت می کشد اینجاست
و جایی که ابوفاضل خجالت می کشد اینجاست
شاعر: #مجید_تال
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
تفسیر بی پایان کوثر ام کلثوم
تصویر ناپیدای مادر ام کلثوم
نور خدا را دیده ام در ام کلثوم
اول بگو زهرا و آخر ام کلثوم
مثل صدف در آب که گوهر پسند است
حجب و حیایت بیشتر حیدر پسند است
در یاعلی یافاطمه یارب عیان است
مستور هستی در دعا، مطلب عیان است
نور قنوتت در نماز شب عیان است
در بارگاه قدسی ات زینب عیان است
باید که چشم دشمن تو کور می شد
روزی به نام نامی ات منظور می شد
@hosenih
قرب تو را اشک سحر آورده بالا
آه غمت را میخ در آورده بالا
دیدی حسن، خون جگر آورده بالا
با دست لرزانش سپر آورده بالا
گرچه تو با این روضه ها خوب آشنایی
در اصل، دلخون شهید کربلایی
ای کاش که نذر رباب انجام می شد
وحشی ترین خورشید صحرا رام می شد
حالا مگر شش ماهه اش آرام می شد
باب الحوائج بود و وقف عام می شد
دلبستگی مادرش را می گرفتی
وقتی علی اصغرش را می گرفتی
باریدی و باریدی و باران نیامد
سقا که رفته بود از میدان نیامد
از خیمه رفت اصغر ولی عطشان نیامد
برگشتنش بر هیچ کس آسان نیامد
آمد حرم ارباب ما، اما چگونه؟
بین عبا پیچیده بود او را چگونه؟
@hosenih
از دور دیدی که سواری بر زمین خورد
آنکه پس از داغ علی اکبر زمین خورد
در زیر تیغ و نیزه ها با سر، زمین خورد
در ازدحام و خندهء لشکر، زمین خورد
عصر عجیبی بود در گودال رفتی
خوردی زمین با زینب و از حال رفتی
تصویری از نیلوفرت را می کشیدند
ازحال رفتی، معجرت را می کشیدند
بعضی تو، بعضی خواهرت را می کشیدند
..............................................
در کوچه و بازار شام....اصلاً بماند!
بگذار شعرم ناتمام اصلاً بماند
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
چه جان های که بر لب دیده ای تو
چه غم ها در دل شب دیده ای تو
به غیر از روضه ی جانسوز گودال...
هر آنچه دیده زینب، دیده ای تو
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
به مناسبت ارتحال فقیه عالی مقام و مرجع بصیر، حضرت آیت الله #صافی_گلپایگانی
#امام_زمان_عج_مناجات
افسوس نصیب دل شیعه غم شد
یکبار دگر خون به دل عالم شد
با رفتن این مرجع تقلید...آقا...
یک منتظر از منتظرانت کم شد
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به مناسبت ارتحال فقیه عالی مقام و مرجع بصیر، حضرت آیت الله #صافی_گلپایگانی
چون شمع، همیشه، آب گردد نوکر
اینگونه، مگر، حساب گردد نوکر
یک عمر مجاهدت، فقاهت، به کنار
میخواست، فقط خطاب گردد: نوکر
شاعر: #عادل_حسین_قربان
@dobeity_robaey
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
دیار عشق و جنون پر ز آه مظلوم است
روایت غمشان صد کتاب منظوم است
هر آنچه کرببلا بر سر حسین آورد
حکایت دل پر خون ام کلثوم است
@hosenih
شریعه بسته شد و آب شد دگر نایاب
علی اصغر شش ماه از چه محکوم است
یکی فتاده به هامون ز خاک و خون غلطان
یکی اسیر و پریشان، ز یار محروم است
اگر چه زینب ثانی بود ولی او هم
همیشه در کنف ظل چهار معصوم است
نصیب زینب و تو شد فراغ و خون جگری
گواه صبر شما ذات حی قیوم است
تو دخت شیر خدایی تو شیر زن هستی
عناد با اسد اله چقدر مرسوم است
تو خطبه خواندی اگر در رثای مظلومان
کلام نافذ تو هم به گریه مختوم است
به شام و کوفه اسیران حقیر گردیدند
چقدر شام بلا نامبارک و شوم است
کسی که نسبت پیوند با حرامی داد
نفاق و دشمنی او همیشه معلوم است
نگشته بوته خاری هنوز لایق گل
نصیب هرزه فقط میوه های زقوم است
@hosenih
تو و سکینه به باب الصغیر سوریه اید
مزارتان حرم دوفقید مغموم است
تو عین صبر جمیلی تو زین اب هستی
که حسرت تو فقط بوسه ای ز حلقوم است
شاعر: #جواد_کلهر
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
به مناسبت #دهه_فجر 🇮🇷
آنروز چقدر آسمان زیبا بود
باران امید ، هر کران پیدا بود
شب کفش نپوشیده فراری شد و رفت
خورشید هنوز در هواپیما بود!
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
@dobeity_robaey
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آن بانویم که دارم لطف و عطا ز داور
ناموس کبریایم، نور دل پیمبر
هم دختر امامم هم یادگار عصمت
یعنی برای زهرا آئینه دار عصمت
از کودکی هماره همدم به مجتبایم
آگاه از تمام اسرار کربلایم
مانند خواهر خود غرقِ نَوائبم من
اُم المصائب است او، اُختُ المصائبم من
با هر مصیبتی که، دیده ست زینب من
یک عمر آشنا بود، هر روز و هر شب من
@hosenih
چون خواهرم عقیله، هستم ز غم لبالب
در هر غم و بلائی بودم کنار زینب
از خاطراتِ عمرم خواهم اگر بگویم
جز ماجرای گودال چیزی دگر نگویم
□ □ □
هر بار زینب آمد، از خیمه گاه بیرون
دنبال او دویدم تا قتلگاه بیرون
همراهِ خواهر خود، در اوجِ آن بلیه
من بودم و سکینه بر تلّ زینبیه
تا واژگون شد از اسب، آقای ما به مقتل
خَدّالتریب گردید، مولای ما به مقتل
دیدم که برقِ شمشیر، دور و برِ حسینم
انبوه شد برای ذبحِ سرِ حسینم
وَجهِ خدا به گودال، با کلب شد مقابل
شَیبُ الخضیب افتاد، ناگاه دستِ قاتل
خنجر ز کین کشید و حنجر نمیبرید و...
خواهر به چشم دید و فریاد میکشید و...
قاتل به پیشِ خواهر، هم پیش چشم مادر
تا جِسم پشت و رو شد، بنشست روی پیکر
چون خواست رَأسِ او با، جور و جفا بِبُرّد...
تا با دوازده ضرب، سر از قفا بِبُرّد...
خونِ خدا ز رگها، ناگه به جوش آمد
آری صدای مادر، اینجا به گوش آمد
فرمود: "یابُنَیَّ" آه ای غریب مادر
از داغ تو ز کف رفت صبر و شکیب مادر
@hosenih
کشتند و از تنت رفت، پیراهنت به غارت
ای زینبم به تن کن، پیراهنِ اسارت
رَأسَت رود به نیزه، همراهِ اهل بیتت
تا بشنوی ز نزدیک، خود آهِ اهل بیتت
دور از دو چشم عباس، بیند حرم اسیری
ای وای از کنیزی، ای وای از حقیری
عباسِ من کجایی، برخیز غیرت الله
در مجلسِ شراب است، در حصر عصمت الله
برخیز ای علمدار تا منتقم بیاید
از کربلا نوای یا منتقم بیاید
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_ام_کلثوم_س_مدح_و_مصائب
غم بر دل هر پیر و جوان است امشب
ماتم زده بغض آسمان است امشب
در سوگ غریبانهی «امّکلثوم»
محزون، دل صاحب الزّمان است امشب
شاعر: #محمدرضا_یزدی_آینه
*
تا آخر خط به خاطر مکتب رفت
جانش اگر آمد از جفا بر لب، رفت
در مهر و وفا بر «امّکلثوم» نگر
دنبال حسین، همره زینب رفت
شاعر: #سیدمحمد_رستگار
*
در راه شما هر که قدم بگذارد
پا در حرم جود و کرم بگذارد
فردا نکند شفاعت از او زهرا
در حقّ شما کسی که کم بگذارد
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
*
آن شب که پدر به خانه، مهمان تو بود
تو جان پدر بودی و او جان تو بود
آن کس که تمام خلق مهمان ویاند
آن شب به سر سفرهی احسان تو بود
شاعر: #میثم_کریمی
@dobeity_robaey