#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
امین مکه دیگر جان پناهش را نخواهد داشت
پس از دستان مهرت تکیه گاهش را نخواهد داشت
@hosenih
سپاه من نگاه مهربانت بود بی تردید
پیمبر بی تو دیگر آن سپاهش را نخواهد داشت
دلم محکم شد از ایمان محکم تر ز کوه تو
دلم بعد از تو حال روبه راهش را نخواهد داشت
تو راه چاره ی شعب ابیطالب شدی روزی...
که دین مانند آن روز سیاهش را نخواهد داشت
کسی در قلب من جای تو را هرگز نمی گیرد
بدان که آسمانم بی تو ماهش را نخواهد داشت
تو ام المؤمنینی در نگاه احمدت بانو
که با هر کس به جز تو این نگاهش را نخواهد داشت
@hosenih
خدایت مژده داده هر که رضوان مرا خواهد
بدون مهر زهرای تو راهش را نخواهد داشت
شاعر: #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
نیست عشقِ اینچینِ دیگری
همسر و یار متینِ دیگری
@hosenih
بود همراه نبی هنگام وحی
جبرئیلِ با یقینِ دیگری
داشت پیغمبر(ص) میان خانه اش
حضرت روح الأمینِ دیگری
عاشقش بود و خدا را شکر داشت
جز علی(ع) حبل المتینِ دیگری
بر رکابِ نام احمد تا ابد
خوش نمی آید نگینِ دیگری
جز خدیجه(س)؛ مادر زهرا(س) مگر
هست أم المؤمنین ِ دیگری؟!!
@hosenih
هر که گوید هست. با اسلام نیست...
می رود دنبالِ دینِ دیگری!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
مسندنشین عالم بالا خدیجه
فخر قریش و همدم طاها خدیجه
ام الائمه مادر زهرا خدیجه
مادربزرگ زینب کبرا خدیجه
اسلام ما مدیون اسلام خدیجه است
هرجا علی گفتیم پیغام خدیجه است
با جان و با دل جور دلبر را کشیده
با شانه اش بار پیمبر را کشیده
با چشم گریان، آب کوثر را کشیده
با نور ایمان، نور حیدر را کشیده
آنگونه که تسبیح با نخ سودمند است
دین خدا هم با خدیجه سربلند است
@hosenih
او که همان اول به داد غم رسیده
وقت گدایی یادش افتادم، رسیده
از برکت او خرجی ما هم رسیده
با نیت خیرش به ما پرچم رسیده
بر دین و دینداری خود پابندمان کرد
از مال خود بخشید و ثروتمندمان کرد
تحریم کردند از شقاوت مرد او را
دیدند نزدیکان بی بی طرد او را
هی مسخره کردند آه سرد او را
مردم نفهمیدند اصلاً درد او را
آن بانوئی که کنیه، ام المومنین داشت
مثل امیرالمومنینش درد دین داشت
صدیقه شد زهرا پس از مادر که رفته
همدرد مولا بوده پشت در که رفته
حتماً علی را دیده بی لشکر که رفته
چون شوهرش حیدر شده حیدر، که رفته
انداختند او را کنار در که میسوخت
میسوخت او هم با علی، حیدر که میسوخت
او را زدند آنجا که با غم خو بگیرد
نگذاشتند آئینهء ما رو بگیرد
فرصت نشد که دست بر به پهلو بگیرد
یا راه آتش را به سمت مو بگیرد
وقتی صدای رنج مادرها زیاد است
یعنی مصیبت های دخترها زیاد است
ای وای از غم، از پر آتش گرفته
از ماجرای دختر آتش گرفته
از غصهء موی سر آتش گرفته
زینب کجا و معجر آتش گرفته
روی کلام او به آقای نجف بود
با خولی و شمر و سنان دیگر طرف بود
@hosenih
ای وای از آن شب، از شب درد و بلاها
گم شد میان سم مرکبها صداها
آتش گرفته دامن ناموس طاها
می رفت زینب در پی طفلان کجاها
او که عزا هم داشت از داغ برادر
می زد به قلب شعله ها مانند مادر
می سوخت خیمه، آه زینب سوخت از درد
چشم کسی این صحنه را طاقت نیاورد
بازادهء زهرا ببین دنیا چه ها کرد
سر از تنور خانهء خولی درآورد
باید به پای غصه هایش مُرد امشب
با دست بسته تا کجاها رفت زینب!
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
رسولی که دو دستان خدا در آستین باشد
یقینا همسرش باید یکی از بهترین باشد
نه امالمؤمنینباید که مردش غیر آن باشد
نهختمالمرسلینباید زنشهم غیر اینباشد
@hosenih
زنیکه تاروپودشرا همه خرج نبی کرده...
سزاوار است دامادش امیرالمؤمنین باشد
برای شأن این بانو چه بهتر میتوانم گفت...
کههستانگشترشاحمد،کهزهرایشنگینباشد
همانکه ساره و حوّا ،کنیز دخترش هستند
زنیکه مریم عذرا برایش خوشهچینباشد
نه ام المؤمنین هرگز نشاید گفت بر هر زن
اگر چه با رسولان ِ مسـدّد هم نشـین باشد
مگرصاحبندارددین،مگرکههستغیرازاین
کههرکس میرسد از راهام المومنینباشد؟
@hosenih
به آن زن باید ام المؤمنین گوییم در عالم
کهحیدر مادرش گفته،که زهرا آفرین باشد
ندارد گرچه اولادی از آن زن که نباید هم ...
سزاوارست پیغمبرکه با او نقطهچینباشید
شاعر: #روح_الله_قناعتیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
گریان شده چشم مصطفی در محنت
قربان غریبی تو و یاسمنت
باشد کفن تو جامه ی پیغمبر
عالم بفدای "نوه ی" بی کفنت
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_وفات
من معتقدم حضرت زهرا اکنون...
با قلب شکسته و دلی از غم خون...
با حضرت صاحب الزمان می آید...
در روضه ی مادرش«خدیجه خاتون»
شاعر: #سیدمجتبی_شجاع
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
#حضرت_زهرا_س_مدح
#امیرالمومنین_ع_مدح
آمیخته با «علی»ست باورهامان
تقدیمِ ولای مرتضی سرهامان
وقتی پدرانمان «نبی» و «علی»اند
«زهرا» و «خدیجه»اند مادرهامان
شاعر: #جواد_بنی_اسدی
@dobeity_robaey
4_5769158174028335923.mp3
20.35M
🌷 #حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
سخنرانی حجتالاسلام #حامد_کاشانی
📝 با موضوع : مدح و منقبت ام المؤمنین حضرت خدیجه کبری(س)
🌙 برنامه #ماه_من، #سحر_دهم
رمضان 1400
@hosenih
🌷قابل توجه زائرین محترم حُسینیه
📣 کانال اشعار (تک بیتی، دوبیتی و رباعی حسینیه) ، به مناسبت وفات حضرت خدیجه(س) به آدرس زیر، به روز رسانی شد:
https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
🏴التماس دعا🏴
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
با دل به سویش آمده، تنها نه با مالَش
جان داده، در راهِ پیمبر، در رهِ آلش
@hosenih
با عشق وصلت کرده، با سرچشمهی خوبی،
زهرایِ اطهر، دخترش شد؛ خوش به احوالش
عشقِ محمد، ثروتِ بی انتهای اوست،
این است، در دنیای خاکی، کلِ آمالش
پر میزند سویِ خدا، از دامنِ دنیا،
بانوی ایمان را شده، این عاشقی بالَش
بگذار هرکس خواسته، طعنه زند او را
هرگز نمیترسد زِ کفر، از قیل و از قالش
@hosenih
...
امشب، کفن، از عرش، بهرش آمد و حالا
افتادهام، یادِ حسین و یادِ گودالش
شاعر: #عادل_حسین_قربان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
ای قدر تو بر مردم دنیا پنهان
چون گوهر در سینۀ دریا پنهان
چون فاطمهات غریب هستی اما
قبر تو عیان و قبر زهرا پنهان
شاعر: استاد #سیدرضا_مؤید
@dobeity_robaey
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
حال خوش ما برکتی از حال خدیجه است
امشب شب خیراتِ سر سالِ خدیجه است
تنها نه پیمبر که خداوند تعالی
در هر دو سرا در پی اجلال خدیجه است
@hosenih
احمد برسد در صف محشر به نجاتش
در بندگی اش هر که به دنبال خدیجه است
ای اهل سحر، اهل مناجات بدانید
حتی نمک سفره ی ما مال خدیجه است
او مادری اش منحصراً مختص شیعه است
حب علی انگیزه ی غربال خدیجه است
زهرا چه یتیمانه کنار تن مادر
گریه کن آشفتگیِ حال خدیجه است
در وقت سفر چشم نبی ملتمسانه
خیره سوی بستر به پر و بال خدیجه است
والله قسم راز حسینی شدن ما
یک گوشه ای از برکت اموال خدیجه است
شاه دو سرا گفت: أنا إبنُ خدیجه
تا خلق بدانند که از آل خدیجه است
@hosenih
هر جا کفنی بود بگریید بر ارباب
این سیره تأسیِ بر اعمال خدیجه است
هر مرثیه خوانِ نوه اش خوب بداند
بر روی لبش روضه ی گودال خدیجه است
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
او سجده به پیش غیر معبود نکرد
در راه خدا کسی چو او جود نکرد
در راه نبی گذشت از دنیایش
مانند خدیجه هیچکس سود نکرد
شاعر: #عاصی_خراسانی
@dobeity_robaey
#مناجات_با_خدا در #ماه_مبارک_رمضان
مستیم..،دورِ صدهزارم را نگیر از ما
لطفاً شراب ناب این خُم را نگیر از ما
پاسخ نمی گویی سلام باده نوشان را؟!...
یا ربّنا!فیض علیکُم را نگیر از ما
@hosenih
در اشک ها دنبال لبخند تو می گردیم
ای ایُّهاالرحمن!تبسم را نگیر از ما
از طعنه های خلق تا خود جاده ای وا کن
راه فرار از سنگ مردم را نگیر از ما
یک روز از ما نیز دودِ وصل برخیزد...
آتش نمی خواهیم..،هیزم را نگیر از ما
دریا به لطف موج هایش پاک خواهد شد
وقت مناجات این تلاطم را نگیر از ما
عبد گنهکارت زبانِ توبه اش،گریه است
در نیمه ی شب این تکلم را نگیر از ما
طفلی که سیلی خورده را باید نوازش کرد
تنبیه کن!..،شوق ترحم را نگیر از ما
ما را "دعای فاطمه" گِرد هم آورده است
زیباترین "اصلِ تفاهم" را نگیر از ما
وقت وضو خاک نجف طاهر تر از آب است
جان علی!فیض تیمم را نگیر از ما
حالا که قسمت نیست یک شب کربلا باشیم
برگِ برات شاه هشتم را نگیر از ما
@hosenih
عمری دم افطارها گفتیم:یا عطشان...
تا وقت مُردن این تداوم را نگیر از ما
▪️
▪️
آن کهنه پیراهن که غارت شد به جای خود...
گریه بر آن انگشترِ گُم را نگیر از ما
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#مناجات_با_خدا
من بیتو دمی قرار نتوانم کرد
احسان تو را شمار نتوانم کرد
گر بر تن من زبان شود هر مویی
یک شکر تو از هزار نتوانم کرد
شاعر: #عطار_نیشابوری
@dobeity_robaey
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
تقسیم کن یک بار دیگر آنچه داری را
در سجدۀ خود شور این آیینهکاری را
یک بار دیگر با همان دلواپسی بگذار
بین یتیمان محمد دست یاری را
@hosenih
بر خانۀ تو اولین بار آسمان بارید
لبخندهای اولین صبح بهاری را
از بخششت با ما نصیبی هست بیپایان
من دیدهام لطفی که اندک میشماری را
چیزی ندارم پیشکش، الا که با اخلاص،
پای غم زهرا بریزم اشک جاری را
با روضهای که دوست داری، بین ابیاتم،
روشن کن امشب آتش این سوگواری را
تنها فقط بین شما رسم است خیلی زود
مادر به دختر میسپارد خانهداری را
@hosenih
زینب به مادر رفته یعنی خوب میفهمد
درد یتیمی را، غمِ این زخم کاری را
پس آستین را بُرد پیش چشم آن دختر
شاید نبیند چوب را، لبهای قاری را
شاعر: #سیدابوالفضل_مبارز
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
#تنور_خولی
بر در میخانه ات تا قفل هجران می خورد
این جگر از دوریت خونِ دو چندان می خورد
برگ من خشک است، اما ریشه ام خشکیده نیست
باز دست باغبان بر خاک گلدان می خورد
@hosenih
بر دلم افتاده که آلوده ها را می خری
چونکه بر چشمان خشکم آب باران می خورد
می شناسم من ترا، حتی اگر طغیان کنم...
آخرش عفوت به امواج گناهان می خورد
پشت در معطل شدم تا آنکه فهمیدم خدا
راه تو بر خانهء شب زنده داران می خورد
من که گفتم می زنی اما بغل کردی مرا
گفتی این چهره به یک عبد پشیمان می خورد
قیل و قالم را نبین! دق می کنم طردم کنی
طفل اگر بی کس شود از این و از آن می خورد
من لباسی پاره ام که بوی یوسف می دهم
ریشهء پیراهن یوسف به کنعان می خورد
هیچ موقع، من دلم شور جدایی را نزد
غصه ام را چون خودِ شاه خراسان می خورد
کربلا که هست دنیا می شود مثل بهشت
کربلا که نیست این عالم به زندان می خورد
خوش بحال هر که شد در روضه ها مست حسین
خوش بحال هر که دور سفره اش نان می خورد
**
@hosenih
بین خورجین سر زده آمد سری بین تنور
پس کجای این سر زخمی به مهمان می خورد
موی او آتش گرفت و دید زهرا مادرش
هُرم آتش روی آن لبهای عطشان می خورد
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا ور #ماه_مبارک_رمضان
#یاد_مرگ
فصل شكفتن شده است و بار ندارم
پيش ترازوى تو عيار ندارم
ابري ام و چشم اشكبار ندارم
هيچ شباهت به روزه دار ندارم
روزه خود را تباه می کنم ای وای
یکسره من اشتباه می کنم ای وای
در رمضان هم گناه می کنم ای وای
شرم ز مهمانی نگار ندارم
@hosenih
روزه نبودند چشم و گوش و زبانم
روزه نبودند فکر و قلب و گمانم
این دل هر جایی است قاتل جانم
بر دل هر جایی ام مهار ندارم
در دل من كه سزاش هست مجازات
ميل گناه است بيشتر ز مناجات
ياد خدا نيست دلم اغلب اوقات
با تو دگر نیمه شب قرار ندارم
آينه قلب من غبار گرفته
دور مرا تنگى حصار گرفته
پای مرا بین راه خار گرفته
در ره تو گام استوار ندارم
تا بسوی معصیت شدم متمایل
خواب گرفته مرا زمان نوافل
جای دعا رفته ام به مجلس باطل
من جلوى نفسم اختيار ندارم
فرصتم از دست رفته است ببخشید
توبه من باز هم شکست ببخشید
جرم مرا هرچه بود و هست ببخشید
گرچه به درگاهت اعتبار ندارم
گرچه بدم داشتم ولای علی را
پیش کشیدم دوباره پای علی را
جان علی کن نظر گدای علی را
غیر ولایش من افتخار ندارم
مرغ دلم سمت آسمان نجف رفت
دل زکفم لحظه اذان نجف رفت
در بغل شاه مهربان نجف رفت
نزد علی غم به روزگار ندارم
@hosenih
مطمئنم وقت مرگ نور خدا هست
حضرت زهرا کنار بستر ما هست
چونکه به ما گفته اند امام رضا هست
وحشتی از قبر و احتضار ندارم
نوکر خود را حسین وا نگذارد
سینه زنش را به حشر جا نگذارد
بر دل ما داغ کربلا نگذارد
جز حرمش بر دلم قرار ندارم
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
گناه های مرا دیدی و عتاب نکردی
عذاب بود سزایم ولی عذاب نکردی
به سینه ام چقدر دست رد زدند خلائق
فقط تو از من آواره اجتناب نکردی
همیشه با عجله آمدی زمان اجابت
برای قهر ولی ذره ای شتاب نکردی
@hosenih
نخواستی که دل سائلی شکسته بماند
هر آنکه بود خریدی و انتخاب نکردی
هزار بار مرا خواندی و جواب ندادم
صبور بودی و این بنده را جواب نکردی
فدای معرفتت هرچه هم خراب نمودم
به پیش حیدر و زهرا مرا خراب نکردی
مرا که سوختم از دوری نجف دو سه سالی
چه شد که زائر صحن ابوتراب نکردی؟!
فقط بهای همین اشک در عزای حسین است
اگر به حشر گناه مرا حساب نکردی
**
آهای شمر حرامی که رفته ای ته گودال
نظر به رحمت انوار آفتاب نکردی؟!
@hosenih
تمام شد دگر از سینه ی حسین جدا شو
مگر محاسن او را به خون خضاب نکردی؟!
هرآنچه ناله زد از اوج تشنگی جگرم سوخت
توجهی به نگاهش به سوی آب نکردی
تمام کرب و بلا از نوای فاطمه پُر شد
چگونه شد که حیایی از آن جناب نکردی؟!
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#مناجات_با_خدا
#امام_زمان_عج_مناجات
اگرچه از من و اعمال من تو دلگیری
برای بار هزارم ندیده می گیری
شاعر: #محمدجواد_پرچمی
@dobeity_robaey
#مناجات_با_خدا
#حضرت_رقیه_س_شهادت
یارب خجالتم را، قبل از بیان خریدی
درد و بلای من را، فوراً به جان خریدی
هر بار گریه کردم، شکر تو را نکردم
ناشکری مرا هم، ای مهربان خریدی
@hosenih
جای عذاب، فرصت دادی برای توبه
هی من گناه کردم، هی تو زمان خریدی
بدها میان خوبان، چون میوهء خرابند
زود آن خراب ها را، یک در میان خریدی
سرمایه دار عالم! بُنجل فروش شهرم
کسری دخل من را، وقت زیان خریدی
رفتار تو که با من، مثل غریبه ها نیست
ناز مرا شبیه هر میهمان خریدی
گفتی گداست اما، شاید به دردمان خورد
من را برای زهرای قدکمان خریدی
جان علی نجف را، در خواب روزی ام کن
معلوم کن مرا هم، قبل از اذان خریدی
در ازدحام روضه، دست مرا گرفتی
گفتم حسین و من را با دیگران خریدی
**
جانم فدای طفلی که گفت عمه زینب
مهمان رسید و از من اشک روان خریدی
سر را بغل گرفت و هی گفت با تعجب
ِکی از تنور خولی، یک لقمه نان خریدی
@hosenih
بابا ز بس خریدم درد تو را به پهلو
تو نیز درد تازه از خیزران خریدی
در خواب دیده بودم رفتی به روی نیزه
حتماً برای اصغر، یک سایه بان خریدی
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
هدیه به روح پرفتوح #شهدای_حریم_رضوی #شهیدان_اصلانی_و_دارایی
باز آمده ام یا رب! با دیده بارانی
من عبد خطاکارم، تو غافر و رحمانی
از غیب نشان آمد، احیاگر جان آمد
ماه رمضان آمد، شد لحظه مهمانی
@hosenih
گریانم و نالانم، نالان و پریشانم
من طالب غفرانم، تو منبع احسانی
ای خالق یکتایم، من غرق تمنایم
عیب است سراپایم، تو پاکی و سبحانی
معبودی و مسجودی، قبل از همه کس بودی
تو حضرت مقصودی، مقصود شهیدانی
ای کاش شوم من هم مانند شهیدانت
مانند ابومهدی، مانند سلیمانی
در ماه خدا، شیطان، یک فتنه نو آورد
آبادی ما دید و کوشید به ویرانی
@hosenih
چون گویمتان چون شد؟ هنگام شبیخون شد
صحن رضوی خون شد از ضربت یک جانی
یاران چه غریبانه رفتند از این خانه
رفتند شهیدانه «دارایی» و «اصلانی»
شاعر: #مهدی_شریفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_ماه_رمضان
ای روح ایمان، باوفا، ای نازنینم!
ای بهترینم، بهترینم، بهترینم!
@hosenih
ای آسمانی، ای فراسوی دو دنیا !
ای ذکرِ شیرین، ای نوایِ دلنشینم!
کارِ تو احسان و کرم، کارِ من عصیان
یعنی، همیشه تو همینی، من همینم
من تا ابد، دلدادهی عشقِ تو هستم،
نامت بهارم، کربلایت، سرزمینم
مگذار در اندوهِ هجران، جان سپارم،
بگذار، یک بارِ دگر، رویت ببینم
@hosenih
در حالِ روزه، بینِ روضه، با تو گفتم:
"یادت بماند: رزقِ روزِ اربعینم"
شاعر: #عادل_حسین_قربان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا در #ماه_مبارک_رمضان
خدا به روز قیامت به دادِ ما برسد
ز روی لطف و کرامت به دادِ ما برسد
گناه پشت گناه و حرام پشت حرام
مگر که اشک ندامت به دادِ ما برسد
@hosenih
مگر به برکت این سفره های افطاری
به لحظه های اجابت به دادِ ما برسد
خدا به دید عدالت نظر کند ، ... زاریم !
مگر به دیدِ عنایت به دادِ ما برسد
به مرگ داخل بستر نمی شود دل بست
خدا کند که شهادت به دادِ ما برسد
نه روزه ای نه نماز ِ درست و درمانی
مگر دو وعده زیارت به دادِ ما برسد
ولایتِ علی و آل اوست هستیِ ما
امید ماست ولایت به دادِ ما برسد
به لطف و یاریِ حق در مجالس ارباب
خودِ حسین ، نهایت به دادِ ما برسد
@hosenih
**
سری به نیزه بلند است و دخترش بی تاب
خدا به بندِ اسارت به دادِ ما برسد
به گریه گفت ، روی نیزه با علمدارش
نگاه کن .... که نگاهت به دادِ ما برسد
شاعر: #مهدی_مقیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
تشنه ام مشک آب را بردار
از کویرم سراب را بردار
جز به گریه تو را نمیبینم
از نگاهم حجاب را بردار
تا برای تو سیر گریه کنم
هر شب از چشم خواب را بردار
@hosenih
تا به بازار آمدی از لطف
باز جنس خراب را بردار
از سر سفره گدایی من
جگرم ، این کباب را بردار
نیت اشک من خودت هستی
امتحان کن ثواب را بردار
بین پرونده ، یا گناهم را
یا حساب و کتاب را بردار
روز محشر به سایه کرمت
از سرم آفتاب را بردار
بی تو میترسم از قیامت و قبر
هول روز عذاب را بردار
خاک پایت اگر رسید به من
از مزارم گلاب را بردار
**
روضه خوان در حضور مادر آب
ناله ی آب آب را بردار
هر که پرسید از علی اصغر
از سر نی جواب را بردار
بین آن ازدحام...از روی خاک
آه زینب ، رباب را بردار
دور زینب شلوغ شد ، ز دلش
غصه ی بی حساب را بردار
چشم ها خیره اند میبینند
اضطراب نقاب را بردار
از گلوی بنات آل رسول
به نگاهی طناب را بردار
حرف بی ربط میزند دشمن
از حرم این خطاب را بردار
@hosenih
سرش از روی نی زمین افتاد
زینب عالی جناب را بردار
از روی خاک و زیر پای عموم
موی از خون خضاب را بردار
ای یزید از کنار رأس شریف
لااقل این شراب را بردار
شاعر: #محمدعلی_بقایی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e