eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.9هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
280 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بهار، با تو بهار است، بی‌تو پاییز است بدون روی تو این روز و شب غم‌انگیز است تو حالِ خوب دلی یا محول الاحوال دلِ بدون حضورت ز غصه لبریز است تویی که گوشه‌نگاهت بلا بگرداند وگرنه خاک زمین بی رُخت بلاخیز است اگر کِشی تو ز دستان خالی‌ام دامن برای روز قیامت چه دست آویز است؟ صدا بزن تو مرا وقت مُردنم مولا که گوش عاشقتان وقت مرگ هم تیز است اگر که خیل جهانی شوند قربانی به راه همچو تویی، بی بها و ناچیز است تو در حجاز بخوان از شهید دشت عراق بخوان که لحن تو زان غصه اشک‌آمیز است ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت شعار دلم رهی به سوی نوبهار می‌یابد قرار را ز کلام نگار می‌یابد نگار لب چو گشاید؛ برای پابوسی دلم به محضر خورشید بار می‌یابد برای رشد وطن؛ راه است وطن چو رشد نماید؛ قرار می‌یابد اگر مطیع ولایت شویم خواهی دید به لطف حق که تورم مهار می‌یابد امیدوار به آینده باش؛ این دنیا به نور مهدی ما افتخار می‌یابد در اختیار من و توست نبض آینده و دشمن است که راه فرار می‌یابد... ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عیدی رسیده است که در آن امید نیست صدها بهار هم برسد، بی‌تو عید نیست تکراری و شبیه به هم، چون گذشته‌ها امسال هم اگر تو نیایی جدید نیست هربار دوره می‌کنم این سال‌نامه را جز حسرت ظهور تو در سررسید نیست مارا ببخش اگر دلمان در سیاهی است یا چشممان ز اشک فراقت سپید نیست یک روز می‌رسد که تو از راه می‌رسی آن روز قبر مادر تو ناپدید نیست ** در خانه‌ای که مجلس ختم رسول بود او را زدند... آه... که گفته شهید نیست؟ ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عيد جديدي آمد و آغاز سالي‌ست آقاي من! اين بار هم جاي تو خالي‌ست وقتي که لب مي‌خندد و دل غرق آه است يعني که بي تو عيدهاي ما خيالي‌ست ما غائبيم از محضرت که روسياهيم آثارِ با خورشيد پيوستن، زلالي‌ست ـ در حلقۀ‌ زلفت گرفتارم ـ دروغ است هر چه که مي‌بينم گرفتاري مالي‌ست چشمان تو از غصه‌هاي ما پر از اشک اوقات ما از ياد تو اما چه خالي‌ست! ماه رُخت را در شب گيسو مپوشان در شام هجران بي‌گمان صبح وصالي‌ست دل‌هاي بيدار و ... جهاني چشم در راه در انتظارت جمعه‌هاي ما سؤالي‌ست بحرين و غزّه لاله لاله، ندبه خوانند دنيا اسير دست قومي لا ابالي‌ست پايان کار ظالمان با ذوالفقار است برگرد با تو شوکت مولي الموالي‌ست ✍ ~~~~~~~~~~ در توقيعي که از ناحيه امام عصر (عج) براي شيخ مفيد (ره) صادر شد، حضرت فرمودند: إِنَّا غَيْرُ مُهمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُم وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُم وَ لَو لَا ذَلِكَ لَنَزَلَ بِكُمُ اللَّأوَاءُ وَ اصطَلَمَكُمُ الْأَعدَاءُ ؛ همانا، ما از رعايت حال شما كوتاهى نمى‌كنيم و شما را از ياد نمى‌بريم، چه، در غير اين صورت سختي‌ها و گرفتاري‌ها برشما فرو مى آيد و دشمنان شما را ريشه كن كرده و از بين مىبرند. 📚 احتجاج، ج2، ص497؛ بحارالانوار، ج53، ص175 © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱به‌مناسبت و سخنرانی مقام معظم رهبری در حرم امام رضا(ع) در مشهدِ نور، ما به حج آمده‌ایم با ذکر دعایی از فرج آمده‌ایم با رهبر فرزانه‌ی خود اول سال در سایه‌ی ثامن‌الحجج آمده‌ایم @hosenih @dobeity_robaey
🏴کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْت🏴 جانباز سرافراز و شاعر با اخلاص اهل‌بیت (علیهم‌السّلام)، جناب آقای حاج محمود ژولیده درگذشت مادر فداکار و گرامی‌تان، ام‌الشهید «حاجیه خانم هنرکار» را تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای روح بزرگ ایشان، رحمت و مغفرت الهی را خواهانیم. «پایگاه حسینیه»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
إِلَهِي كَيْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بِالْخَيْبَةِ مَحْرُوماً وَ قَدْ كَانَ حُسْنُ ظَنِّي بِجُودِكَ أَنْ تَقْلِبَنِي بِالنَّجَاةِ مَرْحُوماً ترجمه: خدایا چگونه از بارگاهت با نومیدى و محرومیت بازگردم، درحالی که خوش گمانی‌ام به بخشش وجودت این بوده که مرا نجات یافته و بخشیده باز می‌گردانى. 📚 فرازی از شقی رسیده‌ام اینجا، سعید برگردم عزا رسیده‌ام اینجا که عید برگردم شبیه ابر سیاهی که شد ز گریه سفید به گریه آمده‌ام روسفید برگردم اگر چه دست تُهی آمدم، امیدی هست که دست پُر ز "لَدَینا مَزید" برگردم منی که دل به هوای تو بسته‌ام یارب چگونه از کرمت نا امید برگردم؟! اگر چه لایق این آرزو نِیَم امّا بگیر جان مرا تا شهید برگردم ✍ حجت‌الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فرازهایی از در اِلهي لَم يَكُن لي حَولٌ فَاَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصيَتِكَ اِلّا في وَقتٍ اَيْقَظْتَني لِمَحَبَّتِكَ وَ كَما اَرَدْتَ اَنْ اَكُونَ كُنتُ فَشَكَرْتُكَ بِاِدْخالي في كَرَمِكَ وَ لِتَطْهيرِ قَلْبي مِنْ اِوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ جز تو چه کسی تفقّد از خاک کند؟! رحمت به چنین دلِ هوسناک کند؟ عشق تو مگر رسد به فریادِ من و از چرکِ گناه، سینه را پاک کند إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بِذَلِکَ؟! هرگز نشود جدا، دل ما از تو رحمی نکنی به بنده؟! حاشا از تو رحمانی و رحمتت رسیده به همه بر بخششِ بنده کیست اولی از تو؟ إِلَهِی لَمْ یَزَلْ بِرُّکَ عَلَیَّ أَیَّامَ حَیَاتِی فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی فِی مَمَاتِی إِلَهِی قَدْ سَتَرْتَ عَلَیَّ ذُنُوبا فِی الدُّنْیَا وَ أَنَا أَحْوَجُ إِلَی سَتْرِهَا عَلَیَّ مِنْکَ فِی الْأُخْرَی دست تو همیشه بوده بر روی سرم جز لطف تو توشه‌ای نبوده به بَرَم رسوا ننموده‌ای مرا در دنیا بر لطفِ تو بعد مرگ محتاج ترم فَلاَ تَفْضَحْنِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَلَى رُءُوسِ الْأَشْهَادِ فریاد ز رسوایی محشر، فریاد یا رب! ندهی آبرویم را بر باد از شرم نگاه خلق وحشت دارم "لاتَفضَحنِی عَلَی رُءُوسِ الاَشهاد" إِلَهِی إِنْ حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی‏ محرومم اگر کنی، فَمَن یَرزُقُنی؟! مخذولم اگر کنی، فَمَن یَنصُرُنی؟! ما جز تو مگر خدای دیگر داریم؟! ماییم و امید بر تو، با ما چه کُنی؟ إِلَهِی هَبْ لِی کَمَالَ الاِنْقِطَاعِ إِلَیْکَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِیَاءِ نَظَرِهَا إِلَیْکَ‏ ما را به گران‌ترین متاعت برسان تا اوج بلندایِ شعاعت برسان ما از تو به کمتر از تو راضی نشویم ما را به کمال انقطاعت برسان ✍ حجت‌الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چشمی که آلوده شده، باران ندارد بی توبه این آلودگی، پایان ندارد دیگر حجاب افتاده روی چشم‌هایم از بس‌که اُنسی «دیده» با قرآن ندارد هاتف ندا داده: دُعیتُم أَیُّهَا النّاس کاری خدا انگار جز احسان ندارد حالا که در باز است، پس درهم بیایید اینجا کرم‌خانه‌ست، این و آن ندارد تا آمدم داخل مرا طوری بغل کرد احساس کردم غیر من مهمان ندارد جز با توسل، گریه کردن، توبه کردن پرواز کردن تا خدا امکان ندارد راه شهادت، نیمه شب اشک است اشک است جا مانده هرکس دیده‌ی گریان ندارد می‌آیم اینجا شاید آقا را ببینم یوسف دلی خوش، گویی از کنعان ندارد تا او شبی دست دعا بالا نگیرد تأثیر، فریاد گنه‌کاران ندارد این سرزمین نذر امیرالمومنین است بیهوده حیدر عشق بر سلمان ندارد ما با دعای فاطمه عبدالحسینیم کی گفته زهرا لطف بر ایران ندارد؟ سر تا سر عالم چو ایران سرزمینی مثل علی موسی الرضا سلطان ندارد هرکس که شک‌ دارد شفا دست حسین است سوگند بر تربت که او، ایمان ندارد راه نجف تا کربلا راه بهشت است جز کربلا عاشق سر و سامان ندارد دلداده‌ی آوارگی در اربعینم درد جدایی جز حرم درمان ندارد ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با ظلمت گناه مرا دشمنم کنید با چل‌چراغ اشک مرا روشنم کنید پیراهنِ گناه در آرید از تنم از جنسِ عفو، پیرهنی بر تنم کنید حدّاقل دکم نکنید از درِ سرای من راضی‌ام که خار همین گلشنم کنید نه روی توبه مانده برایم نه جرئتی رحمی به حال رو سیَهِ بی‌ جَنَم کنید حتی خجالت از روی من شرم می‌کند چوبم کنید، سنگ کنید، آهنم کنید فصل بهار را به زمستان بیاورید خود را به من دهید و مرا بی منم کنید مثل نسیم از سر جُرمم گذر کنید یا چشم‌پوشی از لکِ این دامنم کنید عصیان شبیه شمر به من حمله می‌کند این یاحسین های مرا جوشنم کنید ** در قتلگاه پیرهنش سنگ و خاک شد پس خاکی‌ام کنید که پیراهنم کنید ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🔸 هنوز سبز نشد شاخه‌های بی‌ثمرت درخت خشکِ قنوتم..، کجاست برگ و برت گناه؛ ظرفیتِ اشک را گرفت از تو آهای کاسه‌ی چشمم! چه آمده به سرت شکسته‌پر شده‌ای، یاکریمِ بام کریم هوای نفس چه زخمی زده به بال و پرت 🔸 خدا خدای لبم را ز من مگیر..، خدا بیا و رحم کن ای رب به عبد بی هُنرت تمام سود مناجاتِ تو، دم صبح است ضرر نکرده کسی که نشسته تا سحرت رفیقِ بنده نوازی و ما فقیر نیاز نمی‌شود که بیفتد به حال ما، نظرت؟! به حرمت رمضان کاسه‌ی مرا پُر کن ببین گدای قدیمی رسیده پشت درت امید طفل خطاکار، مادر است فقط فدای فاطمه..، آن باوقارِ معتبرت زمانِ مُردن ما می‌رسد بزرگِ نجف علی بشارت دیدار داده بر بشرت به روزه‌دار بگوئید روضه، افطاری‌ست نه چند دانه‌ی‌ خرما، نه چای پُر شکرت فدای تشنه‌لبی که دو قطره گریه بر او برای وصلِ خداوند، کرده تشنه‌ترت ▪️ صدای خواهری از روی تل بلند شده: فدای حنجر خشک تو..، مادر و پدرت هزار نیزه و شمشیر و تیغ جای خودش... خدا بخیر کند..، نعل و جسم مختصرت! ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگر تا به‌حالا نبخشیدی‌ام بزرگی کن و روز آخر ببخش گناهان فرزندها را بیا دمِ آخری جانِ "مادر" ببخش @hosenih
برای ما نگاهت آفتاب است چراغان کردن دنیا ثواب است دعا کردم بیایی زیر باران دعا در زیر باران مستجاب است •┈┈••✾••┈┈• اشعار آیینی حسینیه https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ هر زمانی در دلم درگیر طوفان می‌شوم یا حسینی می‌نویسم غرق باران می‌شوم از مسلمانی فقط عشقش برایم مانده است آخر از عشق علی یک روز سلمان می‌شوم کار من را بیشتر دست کریمان بسپرید در گرفتاری دخیل یا حسن جان می‌شوم من گناهی هم اگر کردم جهالت کرده‌ام تا گناهی می‌کنم فوراً پشیمان می‌شوم بار سنگینم مرا خیلی خجالت می‌دهد؛ هر زمانی که سر این سفره مهمان می‌شوم روزه می‌گیرم ولی دائم به فکر روضه‌ام آب می‌نوشم دم افطار و گریان می‌شوم روضه آب و گریه نانِ هر شب اهل دل است دور از این روضه ها، بی آب و بی نان می‌شوم جان من را هم گرفتی روضه را از من نگیر جان تو بی روضه من خیلی پریشان می‌شوم ** مو پریشان...، بعدِ تو زینب پریشان می‌شود همسفر با حرمله، با نیزه داران می‌شود ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کشکول من شکسته در این کوچه‌ها خدا دستی بکش به روی سر این گدا..، خدا هربار در زدم تو جوابم نکرده‌ای هربار گفته‌ای که بیا..، باوفا خدا از بس گناه کرده‌ام این چشمه خُشک شد اشکی برای توبه نمانده است یا خدا اوج کمالِ سجده همین سربه‌زیری است خیری ندیده بنده‌ی سربه‌هوا..، خدا گاهی صلاحِ طفل به تنبیه گشتن است پس مرحمت نما و ادب کن مرا خدا این بال، بال نیست، وبالِ پریدن است وقتی سحر مرا نرسانده‌ست تا خدا ممنون که باز تا رمضان زنده مانده‌ایم فرصت شده‌ست تا بزنیمت صدا خدا درهم بخر..، سوا نکنی جانِ فاطمه درهم بخر..، به حُرمت خیرالنساء ..، خدا گرچه کسی ضمانتمان را نمی‌کند امّا هنوز هست خراسان ما..، خدا در صحن انقلاب دلم منقلب شده تا گفته ام: به حقِّ امامِ رضا خدا هرگاه کار بندگی‌ام لنگ می‌شود انّی اعوذ بالحرم کربلا..، خدا ما را "حسین" لطف نمود و دُرُست کرد ما را حسینِ فاطمه کرده‌ست باخدا در ظاهر است ذکر لب ما؛ حسین حسین در باطن است ذکر لب ما؛ خدا خدا این روزها که تشنه ترم یاد می‌کنم کام عطش کشیده‌ی ارباب را خدا ▪️ لب تشنه بود و رفت به گودال..، آه..، آه دارد صدای شمر می آید ز قتلگاه ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🪴حلول و آغاز ضیافت الهی، مبارک باد. با سوزِ دل و ناله و با آه بيا با شرم حضور و دلِ آگاه بيا اكنون كه خدا سُفره‌ی رحمت چيده‌ست ای بنده! سـویِ ضيــافتُ الله بيا شاعر: ~~~~اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج~~~~
به‌مناسبت حلول به اذن عالیِ اَعلی، به احترامِ علی شروع می‌کنم این ماه را به نام علی   ببخش با عجله، دست خالی آمده‌ام شنیده‌ام که مهیاست بارِ عامِ علی   چقدر نان شبش را به سائلان بخشید دلم خوش است به الطاف مستدام علی   سلاح ماست ابوحمزه، افتتاح، مجیر دعای مسجد کوفه شرابِ جامِ علی   دعای ما که دعا نیست...، باز مقبول است به احترام دعا کردن و صیام علی   دلم هوای نجف کرده اولِ ماهی هوای باده‌ی انگورِ با دوامِ علی   ز حنجرش نفسِ گرمِ وحی می‌جوشد نبی شده‌ست به معراج، هم‌کلام علی   یهود و آل سعود از هراس می‌میرند اگر طلوع کند، تیغ از نیامِ علی   خوشا به روزی زُوّار سیدالشّهدا به زائران حسین است چون سلامِ علی‌ **  چنان علی شده ممسوسِ حق، علی اکبر همان علی که شده وارثِ مرام علی   چقدر تشنه‌ی بوسیدنِ پدر شده بود فدای خشکیِ وقتِ وداعِ کام علی   زدند از سر کینه علیِ اکبر را زدند یاس حرم را به انتقامِ علی   چقدر بین عَبا‌چیدنش نفس‌گیر است چگونه جمع شود در عبا تمامِ علی؟! © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به اذنِ عالیِ اَعلی، به احترامِ علی شروع می‌کنم این ماه را به نامِ علی   @dobeity_robaey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غروب، کوه، نسیم، آسمان، ستاره، هلال دوباره فرصت آن شد که وا کنم پر و بال به شهر مژدهٔ لبخند ماه خواهم داد اگر بچینمش از پشت بامِ استهلال منی که کنج دلم آیه‌ آیه خوف‌ و رجاست منی روی لبم یا محول الاحوال رسیده وقت رسیدن! چرا بمانم دور؟ رسیده فصل رسیدن! چرا بمانم کال؟ دل خزان‌زدهٔ من بیا جوانه بزن ببر به درک سحرها بهار را امسال تو می‌رسی _اگر این‌روزها اراده کنی_ به دشتِ‌ ناشدنی‌ها، به قله‌های محال نگاه کن به در خانه‌اش! ببین باز است! و آمده‌ست خود میزبان به استقبال! عجب شروع قشنگی‌ست ماه مهمانی تمام سال نو ای کاش بر همین منوال… ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی شکوفه‌های دعا باز می‌شود درهای باغ لطف خدا باز می‌شود صدها فرشته نغمه‌ی «اُدعُونی اَستَجِب»_ خوانند تا لبی به دعا باز می‌شود از خوانِ فیض رحمتِ حق فیض می‌برد چشمی که نیمه‌شب به سما باز می‌شود هرگز نیایش سحری را مده ز دست کاین پنجره به عرش علا باز می‌شود تا بندگی حق ننمایی، ز پای دل زنجیر بردگیت کجا باز می‌شود باشد صحیفه‌ی عمل ما چو شب سیاه این نامه تا که روز جزا باز می‌شود روکن به اهل بیت که با مهر اهل بیت راهی به سوی عفو خدا باز می‌شود دارم امید چون دری از گلشنِ بهشت با نام سیدالشهدا باز می‌شود با ذکر یاحسین ببندیم چشم خویش با شوق وصل دیده‌ی ما باز می شود دل‌های غم گرفته «وفایی» خدا گواست تنها به یاد و نام خدا باز می شود ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باز ماه رحمت عام الهی دیده شـد بازهم خوان بزرگ میهمانی چیده شد ای دلِ درد آشنا، تا کِی به خواب غفلتی چشم واکن ماهِ قدر و ماهِ رحمت دیده شد رو به محراب دعا آرید ای اهل دعا کزفَلَک برخاکیان عطر دعا پاشیده شد ازشکوه بارش الطاف ستارالعیوب نامه‌ی خلق گنه‌کار ازنظر پوشیده شد تشنگانِ مغفرت برکف سبو بگرفته‌اند چشمه‌ی دریایی عفو و کرم جوشیده شد عرشیان باشوق می‌گویند از عرشِ برین آفرین بر هرکه در ماه خدا بخشیده شد باز هم از کاتبان عرش در کانون عشق از فروغ گوهر مِهرِ علی پرسیده شد محرمان عشق گفتند ای مریدان علی نامه‌ی اعمالتان با مُهر او پیچیده شـد ای «وفایی» گوهر اشک محبّان الرضا باتولای علی و فاطمه سنجیده شد ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماه مهمانی خدا آمد ابروی یار در سما آمد تا که راهم دهند بنشینم سوز و آهم دهند بنشینم قَدر و یس و نور می‌خوانم از شراب طهور می‌خوانم گریه‌های زیاد می‌خواهم های های زیاد می‌خواهم اشک من گاه اشک توبه شود اشک من گاه اشک روضه شود بنده اینجا بیاید آزاد است هر که ویران بیاید آباد است در پناهِ حسین می‌بخشند با نگاهِ حسین می‌بخشند شمع و پروانه‌ی دل است حسین در نهان‌خانه‌ی دل است حسین در توانِ غریب نایی نیست حاجتی غیر آشنایی نیست از حضورت نیامده گفتیم محنتی بدتر از جدایی نیست چشم و دل سیرها خبر دارند بهتر از ساحت تو جایی نیست پیش لطف کسی به غیر از تو دست من کاسه‌ی گدایی نیست در حضور تو ای اجابت محض مسئلت‌کردن ابتدایی نیست ابتدا گر کنی به جود و کرم می‌رسد دائم، انتهایی نیست پَر شکستم که پیش تو باشم این کبوتر دلش هوایی نیست دائماً بُرده‌ایم در بندت لذتی را که در رهایی نیست حسرت بی حساب خواهد خورد هر که را مُهر کربلایی نیست خاکِ راهِ توأم، به سر غیر از جای پای تو ردِّ پایی نیست داد و فریاد می‌کنم اینجا گریه بر بوریا ریایی نیست ** بی کفن مانده بود در گودال از وطن مانده بود در گودال ظاهرا یک نفر ولی در اصل مانده بود در گودال آتش خیمه‌ها که جای خودش سوختن مانده بود در گودال از گلوی بریده گفت بیا از سخن مانده بود در گودال مادرش قد خمیده مویه‌کُنان با حسن مانده بود در گودال از حسینِ مدینه تنها یک پیرهن مانده بود در گودال گفت زینب: زمان رفتن خود جان من مانده بود در گودال ✍ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e