eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.8هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
280 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
ای تشنگان حشر! به حق خدا قسم باور کنید ساقی کوثر فقط علی‌ست@hosseinieh_net
اگر‌ ساقی تو باشی، جان فدای جام می‌سازم که در جنت نخواهم یافت حتی این زلالی را@hosseinieh_net
از پیمبر یا خدا درباره‌ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت گوهر بپرس گل به‌خوبی می‌شناسد باغبان خویش‌را وصف ساقی نجف را از میِ کوثر بپرس معنی مرد خدا را نیمه‌شب از نخل‌ها معنی شیر خدا را روز از لشکر بپرس هیچ دیواری نمی‌شد مانع راه علی از شکاف کعبه و دروازه‌ی خیبر بپرس در دل تاریخ آوای "سلونی" زنده است مشکلات سخت را از صاحب منبر بپرس نه! فرار ازجنگ هرگز درمرام شیر نیست قصه را از بدر یا احزاب یا خیبر بپرس گاه برتر می‌شود یک نوکر از صد پادشاه این تناقض علتی دارد که از قنبر بپرس بین شعله با علی یا در گلستان بی علی؟ شوق آتش را از ابراهیم پیغمبر بپرس ** جمع خواهدشد پیمبر باعلی در یک‌بدن؟ ما نمی‌فهمیم این را از علی‌اکبر بپرس 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تداعی می‌کند ابروی او، نازک‌خیالی را منظّم می‌کند گیسوی او، آشفته‌حالی را تجلی کرد و از یک جلوه‌اش عالم پدید آمد خدا از روی و مویش ساخت ایام و لیالی را نجف‌رفته چه داند حال ما دور از نجف‌ها را چه داند اهل دریا، حس و حال خشکسالی را؟! مسیری نیست غیر از اشک تا دریای لطف او به گریه جلب می‌سازد گدا لطف موالی را به جمع عاشقان عیب است چشم خُشک آوردن کسی در بزم هرگز برندارد جام خالی را خجالت از عبادت بیشتر مقبول می‌افتد به جای فعل، از ما می‌خرد این انفعالی را به روی فرش صحنش تا نشستم خوب فهمیدم سلیمان نیز از صحن علی بُرده‌ست قالی را اگر‌ ساقی تو باشی، جان فدای جام می‌سازم که در جنت نخواهم یافت حتی این زلالی را علی و عالی و اعلی، علی و عالی و اعلی که معنا می‌دهد غیر از تو این اوصاف عالی را؟! برای گفتن از وصفت زبان شاعران لال است تقبل کن ز لطف، از ما، همین اشعار لالی را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
علما موقع تدریس، علی می‌گویند زحل و زهره و بِرجیس، علی می‌گویند صالح و یوشع و جرجیس، علی می‌گویند تا نخ و سوزنِ ادریس، علی می‌گویند دائم از هر طرفِ عرش خبر می‌شنوم «ها علیٌ بشرٌ کیفَ بشر» می‌شنوم «عینِ»تو هست به معنای عُلوّ درجات «لامِ»تو هست همان لام سلام و صلوات «یاءِ» تو یاءِ حسین است که بین دو صلات می‌کشاند دلِ غمگینِ مرا سمت فرات سند غربت تو، خون حسین است، علی! راز حقانیتت در ثقلین است، علی! زخم شمشیر غمت بر سر عالم خورده وای بر آنکه دلش را به علی نسپرده متواری شده از وحشت و در دَم مرده هر که از تیغ دو دم، جان به سلامت برده هر که از شیوه‌ی جنگاوری‌ات شد آگاه گفت: «لاحول ولا قوة الا بالله» در کویری که به دریای کرم نزدیک است عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است نجف اینجاست! فقط چند قدم... نزدیک است کفر و ایمانِ من امروز به‌هم نزدیک است در مقامت دهنم بسته بماند بهتر عشق، آهسته و پیوسته بماند بهتر نخل‌ها، اشک تو را زیر نظر داشته‌اند رودها، از جریان تو خبر داشته‌اند بادها، پرده ز اسرار تو برداشته‌اند خاک‌ها، چشم به دستان پدر داشته‌اند ابرها با کرمت مایه‌ی رحمت شده‌اند فقرا در حرمت صاحب مُکنت شده‌اند شمّه‌ای هست ز اوصاف تو حیدر بودن لافتایی شدن و ساقی کوثر بودن فاتح یه تنه‌ی قلعه‌ی خیبر بودن با پیمبر همه‌ی عمر برادر بودن نَفَست عطر نَفَس‌های محمد دارد بُردن نام تو شیرینیِ بی حد دارد گذر ماه به تاریکی چاه افتاده باز از اشکِ غمت، چشمه به راه افتاده منکر تو که به این روز سیاه افتاده در نماز شب خود هم به گناه افتاده زندگی بی علی اصلاً چه صفایی دارد؟ «مُطرب عشق، عجب ساز و نوایی دارد» نیست بودیم ولی در حرمت هست شدیم متفرق شده بودیم که یکدست شدیم عاشق هر که به یاران تو پیوست شدیم تا زپیمانه‌ی «اَکمَلتُ لَکُم» مست شدیم عطر «اَتْمَمْتُ عَلَیکُم» همه‌جا را پُر کرد نان بَدگوی بد اندیشِ تو را آجر کرد اولین مرحله‌ی عشق، پریشان شدن است اجر همراهی تو، بوذر و سلمان شدن است صاحب دائمیِ مُلک سلیمان شدن است زاهد شهر که در فکر مسلمان شدن است در شب قدر، به آوای جلی می‌گوید بعلیٍ بعلیٍ بعلی می‌گوید خواب دیدم که کسی گفت چنین شعر بخوان با دل سوخته آرام و حزین شعر بخوان به نمایندگی از اهل زمین شعر بخوان بر همین پله‌ی اول بنشین شعر بخوان چه قشنگ‌ست شبی غرق تماشا بودن! «شهریارِ» غزل حضرت مولا بودن 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 با اجرای باشد علی خدا نه، ولی ناخدا که هست بعد از خدا بزرگ همه ماسوا که هست بعد از خدا و بعد رسول خدا، علی ساقی‌ست؛ گر شراب نداری بیا که هست گیرم که با علی دل ما نیست آشنا اما دل علی به غریب آشنا که هست مشکل‌گشا علی‌ست و لشکرگشا علی فرمانروا که بود و شه لافتی که هست ما سائل رکوع علی نیستیم اگر او "إنّما ولیّکم الله" ما که هست محشر صفی به وسعت آغوش مرتضاست ای عاشقان! هجوم نیارید، جا که هست! عاشق گناهکار اگر شد، در آتش است اما حسابش از همه عالم جدا که هست آن بی نشانه‌ای که نشان داشت از علی دل‌بی‌قرار یافتنش، هرکجا که هست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سرگرم‌ به غیر دوست گشتن تا کی؟! حیف از نَفَسی که جز به وِی گردد طِی من‌ محوِ جمالِ ساقی‌ام؛ ساغر چیست؟! خلقی ز "مِی" اند مست و من مست از "وی"@hosseinieh_net
مجنونم و این عشق تدبُّر شدنی نیست دیوانه‌ی کوی تو تمسخُرشدنی نیست گفتند بهشت است، ولی بهتر از آن است بین الحرمین تو تصوُّر‌شدنی نیست وصل تو‌ میسّرشدنی هست ولی تا من دور نگردم ز تکبُّر، شدنی نیست رزق تو کم و بیش به من می‌رسد ارباب نانی که به من می‌دهی آجُرشدنی نیست آبم بدهی یا ندهی، هرچه تو خواهی این تشنه‌لب از دست تو دلخورشدنی نیست از خانه‌ی خود دور نینداز گدا را این کاسه‌ی خالی همه جا پُرشدنی نیست باید بپذیریّ و بخواهی تو، وگرنه این سنگِ سیه‌دل بخدا دُرشدنی نیست می‌شد دل من نرم شود، بشکند اما وقتی نخورَد شیشه تلنگُر، شدنی نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در آرزوی ای در دلم محبت تو، هست‌و‌نیستم هستی تویی، بدون تو من هیچ نیستم اشک است و آه "نام تو"، آن‌را تمام عمر‌، هر صبح و شام زمزمه کردم، گریستم آخر مگر تو "هستی" من نیستی حسین؟! پس من در این زمانه به دنبال چیستم حُرَّم و یا که شمر در این کربلای نفس؟! اصلاً خودت بگو که در این صحنه کیستم اصلاً در این مبارزه‌ها جای من کجاست ای وای اگر که روبروی تو بایستم :: آخر شهید می‌شوم آری به راه تو در این مسیر اگر که شهیدانه زیستم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در دور و بر کریمان، گرچه پُر از گهر بود اما نگاه آن‌ها، بر سنگ بیشتر بود تحویلمان گرفتند، بالایمان نشاندند پیش بزرگواران انگار خاک، زر بود صدها هزار غیبت، صدها هزار تهمت صدها هزار غفلت، پایان من شرر بود کوه گناه من را، یک "یاعلی" به هم ریخت گفتم علی و مولا بخشید هرقَدَر بود صد درد داشتم من، مولا‌ نگفته حل کرد از مشکل بزرگم، مولا بزرگ‌تر بود این ماه روزه‌ی ما، با روضه شد مبارک از خیر روزه بهتر، خیرات چشمِ تر بود مغرب زمان افطار، گفتم: "حسین" و فوراً... در را زدند و دیدم، ارباب پشتِ دَر بود زندان ماست دنیا، کرببلا بهشت است آرامش دو گیتی، تنها همین سفر بود امشب حرم قُرُق شد، تا فاطمه بیاید از ناله‌ی بُنیّ، در صحن چه خبر بود :: یک‌مرد آبرودار، با سی هزار بد مست آقای ما اسیرِ، اوباش دورو بر بود یک نیزه در گلو بود، یک نیزه در دهان بود یک‌نیزه بین شانه، یک نیزه در کمر بود تقسیم کار کردند، شمر و سنان دوتایی دست سنان لباس و، در دست شمر "سر" بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پهن شد سفرۀ احسان، همه را بخشیدی باز با لطف فراوان همه را بخشیدی ابر وقتی که ببارد همه جا می‌بارد رحمتت ریخت و یکسان همه را بخشیدی گفته بودند به ما سخت نمی‌گیری تو... همه دیدیم چه آسان همه را بخشیدی یک نفر توبه کند با همه خو می‌گیری یک نفر گشت پشیمان، همه را بخشیدی پس گنه‌کاریِ امروزِ مرا نیز ببخش تو که ایام قدیم، آن همه را بخشیدی حیف از ماه تو که خرج گناهان بشود تو همان نیمۀ شعبان همه را بخشیدی داشت کارم گره می‌خورد ولی تا گفتم: "جانِ آقای خراسان" همه را بخشیدی بی سبب نیست شب جمعه شب رحمت شد مادری گفت "حسین جان"، همه را بخشیدی 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به غیر کشته‌ی عشقت کسی شهید مباد کسی که دل به تو بسته‌ست، ناامید مباد کسی که مَست تو شد، دلخوشِ حرام نگشت کسی که عبد تو شد، بنده‌ی یزید مباد کسی که رَخت عزای تو را به تن نکند خدا گواه که در حشر روسفید مباد اگر بناست در آتش رَوَم، جهنم من، کنار آنکه گلوی تو را بُرید مباد به هر که رو زده‌ام غیر شر به من نرساند مرا به خیر کسی جز حسین امید مباد 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 است، شادی روح همه اموات از محبین امیرالمؤمنين(ع)، شهدا و امام شهدا فاتحه‌ای به‌همراه صلوات قرائت بفرمایید. در پیکر این زمانه، جان می‌آید خیر و برکت از آسمان می‌آید هر منتظری که رفته از این دنیا… در دولت صاحب الزمان می‌آید@hosseinieh_net
🌱نظام رشتی را در خواب دیدند و از او پرسیدند: «چه چیز به درد عالَم آخرت می‌خورد؟» گفت: «دو چیز: یکی امام حسین (صلوات الله علیه) و یکی هم تقوا» پرسیدند: «حالت چطور است؟» جواب داد: شکر خدا را که در پناه حسینم گیتی از این خوب‌تر پناه ندارد 📚 کتاب طریق دوست@hosseinieh_net
بشنوید ای عاشقان! احمد روایت می‌کند هر که می‌گوید علی، دارد عبادت می‌کند یا علی! شد بر تو نازل روح همراه ملک مطلع فجر از جبین تو روایت می‌کند لیله‌ی قدر است افضل از هزاران ماه اگر قدر، از زهرای تو کسب فضیلت می‌کند پاک می‌گردد دو گوشی کز ثنایت بشنود پاک می‌گردد زبانی کز تو صحبت می‌کند گر که خلقت جمع گردد بر تولایت، خدا شعله‌های نار را سرد و سلامت  می‌کند دوستش دارد خدا و دوستش دارد رسول هر که بر آل تو ابراز محبت می‌کند خیر هر کس را که می‌خواهد خداوند علیم دوستیِ تو به قلب او عنایت می‌کند آیه‌ی اکملت بر دوش نبی تکلیف بود دین به تأیید تو تکمیل رسالت می‌کند سه هزار و سه ملک بر تو سلام آورده‌اند در شبی که مشکِ آب تو سقایت می‌کند می‌شود فهمید که از بعد "منذر"، "هاد" کیست هرکس آیات برائت را قرائت می‌کند نان و خرما روی دوش و سنگ بستن بر شکم بین خلق و خود، علی این‌گونه قسمت می‌کند طشت رسواییِ باطل از سر بام اوفتاد چون علی در مسجد کوفه قضاوت می‌کند هر قدم یک حج و در برگشت دو حج می‌شود آن مثالِ کعبه را هرکس زیارت می‌کند تا نجف را دید آدم، روی خاکش سجده کرد در بهشت آمد دوباره شکر نعمت می‌کند :: در عزایش قامت محراب‌ها از غم خمید در رثایش منبر از ناله قیامت می‌کند همچو خورشیدی شفق‌گون گشت در مغرب نهان آنکه با ایمای او خورشید، رجعت می‌کند نوحه‌خوانش جبرئیل است و میان آسمان نوحه از ویرانیِ رکن هدایت می‌کند ای مسلمانان! به مسجد حرمت قرآن شکست گریه‌ها ختم رُسُل بر این مصیبت می‌کند بر روی سجاده‌اش گلبرگ‌های لاله ریخت مسجد از خون خدا، کسب طهارت می‌کند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوباره سهم زینب کرده غم، بیمار داری را دل خون را، نگاه مضطرب را، بی قراری را کسی از خانه بیرون رفته، گویا دیر هم کرده دوباره خانه دارد می‌چشد چشم‌انتظاری را صدایی می‌رسد از سجده‌گاه مسجد کوفه که "نوشیدم به رب کعبه جام رستگاری را" پدر می‌آید و در دست یاران دست‌های او کجا سد می‌کند لبخند او خون‌های جاری را؟! پدر پوشانده با عمامه و دست و عبا سر را مبادا دخترش یک دم ببیند زخم کاری را مگو با گریه‌ی فرزندها: آهسته...آهسته... که می‌دانند اهل خانه رسم سوگواری را :: شب قدر است، با من ذکر یا الله و یا حیدر... ببین آورده‌ام با خود هر آنچه دوست داری را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای دل صدپاره گُلِ باغ تو! تا ابدیت به جگر داغ تو ظلم‌کُشِ از همه مظلوم‌تر! رهبر از فاطمه مظلوم‌تر! پادشهِ وسعت ملک خدا! صدرنشین حرم ابتدا! محفل انس تو دل سوخته "عدل" به نوع بشر آموخته ساخته و سوخته با آه خود! رانده جهان را ز سر راه خود! سینه‌ات از لوح و قلم پاک‌تر از گل پرپر شده صدچاک‌تر باغ جنان شیفتۀ قنبرت روح‌الامین مستمع منبرت خانۀ تو کعبۀ عالم شده خاک قدم‌های تو آدم شده ماه، ‌طلوعش به تو آغاز گشت مِهر به دست تو ز ره بازگشت ای همه‌جا طور مناجات تو چشم اجابت پی حاجات تو در دل شب هم‌سخن‌ چاه‌ها! سوخته با نالۀ تو آه‌ها جام طهورای خدا مست تو وسعت گردون به کف دست تو قنبر کوی تو سراج‌الهدی‌ست صوت بلال تو صدای خداست لالۀ زخمی شده از خارها! جهل بشر کشته تو را بارها خون دل و اشک بصر داشتی زخم رَعیّت به جگر داشتی زخم به دل، شعلۀ آتش به جان خار به دیده، به گلو استخوان نالۀ تو نالۀ بی‌زمزمه خانۀ تو خانۀ بی‌فاطمه چشم به دیوار و به در دوختی سوختی و سوختی و سوختی ای به مقام از همه بالاترین رهبر در جامعه تنهاترین دوست تو، دشمن تو ناسپاس تا صف محشر همه‌جا ناشناس سوزِ درونت به فلک تاب داد خونِ سرت آب به محراب داد کشتۀ توحید و عدالت شدی فُزتُ بِرَب گفتی و راحت شدی تا که شود نخل و گل و باغ، سبز در نفس ما بُوَد این داغ، سبز دل به عزایت حرم ماتم است زخم سرت بر جگر «میثم» است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر کس برای توبه مصمم نمی‌شود با صد هزار موعظه آدم نمی‌شود امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم فردا همین مجال فراهم نمی‌شود طاعات ما و حلقه‌ی پیوند با خدا خالص نبوده است که محکم نمی‌شود نامردی است بندگی لحظه‌ای ما شوق گناه و نافله با هم نمی‌شود باید برای خشکی چشم التماس کرد این چاه خشک، یک شبه زمزم نمی‌شود ساکت نباش، حرف بزن با خدا، بگو: من آمدم کنار تو باشم، نمی‌شود؟ شاید که از نگاه تو افتاده‌ام دگر وقتی دلم، شکسته و محرم نمی‌شود در بین خوب‌ها منِ آلوده هم بخر چیزی که از کریمی تو کم نمی‌شود حلوا نخواستم، تو خودت را به من بده حلوا برای غم‌زده مرهم نمی‌شود جای بهشت، کرب و بلا روزی‌ام کنید بی کربلا، بهشت، مجسم نمی‌شود نان علی و فاطمه را سائلی که خورد دیگر مقابل احدی خم نمی‌شود :: شمشیر زهر خورده به فرق علی زدند پس مرهمی براش فراهم نمی‌شود جوری که آیه‌های سرش ریخته بهم هر کار هم کنند منظم نمی‌شود این ضربه سخت بود؛ ولی در دل علی بر دردهای کوچه مقدم نمی‌شود زینب... مدینه، کوفه، مدینه، زمینِ طَف یک زینب است و این همه ماتم؟! نمی‌شود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
و امّا و امّا و امّا علی غریب است و مظلوم و تنها علی سحر شد - منادی - شنیدم که گفت دریغا دریغا دریغا علی به یک ضربه ارکان دین شد خراب جدا شد به یک لحظه از ما علی شب قدر، آیا چه باید سرود؟ به جز یاعلی یاعلی یاعلی؟ کجا می‌توان رفت غیر از نجف؟ مگر می‌توان بود جز با علی؟ مناجات، دیدی به جز ذکر او؟ غزل خوانده‌ای شاعر! الّا علی؟ علی گفتم و خواندم از فاطمه که مولاست زهرا و زهرا علی گرفته‌ست قرآن به سر مصطفی حسن گفته در حال احیا علی الهی! الهی! الهی! حسین خدایا! خدایا! خدایا! علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دو لقمه اشک و نان و بغض خورد از سهم افطارش نمکدان ریخت بر زخم دلِ از زخم سرشارش تبسم‌های بغض‌آلود، از درد دلش می‌گفت نگاهش روضه بود؛ اما لبش می‌کرد انکارش دو چشمش ابر شد وقتی نگاهش را به بالا دوخت تمام آسمان‌ شد خیس، از آیات رگبارش سکوتش را شکست «انا الیه الراجعون»هایش نمی‌دانم چرا بوی سفر می‌داد اذکارش قدومش خسته بود از ماندن و رؤیای رفتن داشت همان مردی که در دل، دردهای مردافکن داشت پدر از کوچه‌‌های ‌نوحه‌ی «بابا بمان» می‌رفت زمین، همراهِ جانش آسمان تا آسمان می‌رفت به زخم شانه‌اش فرمود: امشب استراحت کن به وقت هر شبش، این بار بی‌انبان نان می‌رفت کلون در دخیلش را گره می‌زد به دامانش و بابا از میان روضه‌ی در، روضه‌خوان می‌رفت تمام شهر، خوش بودند در خوابِ زمستانی امیرالمؤمنین از دستِ سرد کوفیان می‌رفت شهادت داد بر مظلومی‌اش همراه گلدسته مراد «اشهدُ انّ علی» سمت اذان می‌رفت قدوم قبله‌ی سیار، مسجد را مزیّن کرد چراغ روضه‌‌ی خود را به دست خویش روشن کرد به وقت سجده، مسجد اتفاقی را خبر می‌داد سجودِ آخر مولا به ذکرش بال و پر می‌داد به دستی مست، می‌رقصید تیغِ کهنه‌ی کینه چه شمشیری که زهرش بوی خونِ میخ در می‌داد خدای روضه از آوار ارکانُ‌الهدیٰ می‌گفت نمازِ غرق خون «فزتُ و ربّ الکعبه» سر می‌داد تَرک در تارک خورشیدِ نخلستانیِ کوفه خبر از آیه‌ی مکشوفه‌ی «شق‌القمر» می‌داد شب قدری که قرآن جای قرآن، تیغ بر سر داشت درخت آرزوی دیدن زهرا ثمر می‌داد محاسن را خضاب و دست خود را شُست از دنیا به جای "یا علی" هنگام رفتن ‌گفت: "یا زهرا" ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ﻋﻠﯽ از ﭘﺎ اﻓﺘﺎد ﺧﺒﺮ زﺧﻢ ﺳﺮش ورد زﺑﺎن‌ﻫﺎ اﻓﺘﺎد آﺳﻤﺎن‌ﻫﺎ ﻟﺮزﯾﺪ ﻧﺎﮔﻬﺎن وﻟﻮﻟﻪ در ﻋﺮش ﻣﻌﻠﯽ اﻓﺘﺎد روﺿﻪ‌ای ﺑﺮﭘﺎ ﺷﺪ مصطفی در وسط ﺻﺤﻦ ﻣﺼﻠﯽ اﻓﺘﺎد ﺗﺎ زﻣﯿﻦ ﺧﻮرد ﻋﻠﯽ ﮐﻨﺞ ﻣﺤﺮاب دﮔﺮ ﺣﻀﺮت زﻫﺮا اﻓﺘﺎد ﯾﺎدی از فاطمه ﮐﺮد غرق خون ﺑﺮ روی ﺳﺠﺎده ﺳﺮش ﺗﺎ اﻓﺘﺎد ﺑﻪ در ﺧﺎﻧﻪ رﺳﯿﺪ ﭘﯿﺶ ﭼﺸﻤﺎنِ ﺗﺮ زﯾﻨﺐ ﮐﺒﺮی اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ زﺧﻢ زﺑﺎن ﺑﺎر دﯾﮕﺮ ﺷﺮری در دل آﻗﺎ اﻓﺘﺎد ﻫﻤﮕﯽ دﻟﮕﯿﺮﻧﺪ ﻣﺤﻨﯽ در دل ﻣﺮﻏﺎﺑﯽ درﯾﺎ اﻓﺘﺎد ﺑﺴﺘﺮی ﭘﻬﻦ ﮐﻪ ﺷﺪ ﯾﺎد ﺑﺎغ ﮔﻞ انسیه‌ی حورا اﻓﺘﺎد ﻧﻪ ﻓﻘﻂ در ﮐﻮﻓﻪ ﮐﺮﺑﻼ ﻫﻢ ﻋﻠﯽ دﯾﮕﺮی از ﭘﺎ اﻓﺘﺎد :: إﺑﻦ ﻣﻠﺠﻢ آﻣﺪ ﺣﯿﺪری در دل دشمن تک و تنها اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ ﺿﺮب ﻋﻤﻮد ارﺑﺎً ارﺑﺎ ﭘﺴﺮی در دل ﺻﺤﺮا اﻓﺘﺎد ﺑﺎز ﻫﻢ ﻓﺮق دو ﻧﯿﻢ از سر زﯾﻦ ﺑﻪ زﻣﯿﻦ، اﮐﺒﺮ ﻟﯿﻼ اﻓﺘﺎد پدر از راه رسید ﺗﺎ ﺑﻪ زاﻧﻮ ﺑﮕﺬارد ﺳﺮش اﻣﺎ افتاد ساعتی بعد از آن سر طفلی به روی شانه‌ی بابا افتاد روضه در لفافه‌ست سیب سرخی بغل حضرت مولا افتاد ﻋﺎﺷﻘﯽ دردﺳﺮ اﺳﺖ ﻫﺮ ﮐﻪ ﻫﻢ ﻧﺎم ﻋﻠﯽ ﺷﺪ، ﺑﻪ ﺧﻄﺮﻫﺎ اﻓﺘﺎد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقت پرواز آسمان شده بود گوئیا آخر جهان شده بود کعبه می‌رفت در دل محراب لحظه‌ی گریه‌ی اذان شده بود کوفه لبریز از مصیبت بود باد در کوچه نوحه‌خوان شده بود شور افتاد در دل زینب پی بابا دلش روان شده بود در و دیوار التماسش کرد در و دیوار مهربان شده بود شوق دیدار حضرت زهرا در نگاه علی عیان شده بود خار در چشم و تیغ بین گلو زخم، مهمان استخوان شده بود سایه‌ای شوم پشت هر دیوار در کمین علی نهان شده بود ناگهان آسمان ترک برداشت فرق خورشید، خون‌فشان شده بود در نجف سینه بی‌قرار از عشق گفت "لا یمکن الفرار" از عشق ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوش بر فرق تو شمشیر فرود آمده بود سنگ بر آینۀ اصل وجود آمده بود شب تودیع تو از جوش ملک غوغا شد وحی نازل شده و روح فرود آمده بود به تمنّای حضور تو ز بام ملکوت پیک قدسی به سلام و به درود آمده بود آن شب از سرخی خون تو شفق رنگین شد فجر حیرت زده با روی کبود آمده بود جان ما بودی و بدرود جهان می‌گفتی آن شب قدر که مسجد به سجود آمده بود به امید کرمی، پیک اجل این همه راه به گدائی به در خانۀ جود آمده بود ای گره خورده حیات دو جهان با نفَسَت! مرگ آن‌شب به سراغ تو چه زود آمده بود غمت این بود که در خانۀ بی فاطمه باز محشر تازه‌ای آن شب به وجود آمده بود می‌شنید از گل لب‌های تو الله الله شاهد غیب که از بزم شهود آمده بود ای نماد حرم عشق و محبّت، نجفت! از تو شعر شفق آن جا به نمود آمده بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e