eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.7هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
327 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم گودال از زبان مادرش ▶️ از آه خود شرر به دل ماسوا مزن آتش به قلب مادر غم مبتلا مزن @hosenih لبهای تو کبود شده مثل بازویم با این لب کبود مرا هی صدا مزن حالا که آمدم ز تو این است خواهشم تا من میان قتلگهم، دست و پا مزن هرکس رسید ضربه زد، اما یکی نگفت با سنگ میزنی، تو دگر با عصا مزن با قرب حق به جانب گودال میزنی رحمی کن و برای رضای خدا مزن برسینه اش نشستی و بر او لگد زدی پنجه براین محاسن از خون حنا مزن @hosenih هرضربه میزنی بزن ای بی حیا ولی بر استخوان گردن او، بی هوا مزن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آه افتاد ماه در گودال ماه افتاد آه در گودال @hosenih عمه با نیزه های دور تنت ساخت یک بارگاه در گودال بود پیراهنت سپید ولی می شود راه راه در گودال می شود راه راه بعد کبود آخرش هم سیاه در گودال ای بمیرم برای یک آقا آمده یک سپاه در گودال @hosenih سر تو می رود فقط پایین گاه در تشت گاه در گودال ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ حسین، گیسوی با خون خضاب، دیده قدیم به سمت صحنه ای آمد که خواب دیده قدیم رها شد از زه، تیری که آب دیده قدیم که او هر آنچه ببیند رباب،دیده قدیم تمام آن چه شنیدیم، دیده است حسین بخوان لهوف و ببین چه کشیده است حسین @hosenih به آب زد، به عطش زد، به آب و آتش زد چه تیغ ها که عدو بر تن منقش زد چقدر شعله که بر دامن سیاوش زد فرات، گِل به سر و دست پشت دستش زد به رو سیاهی ضرب المثل مضاعف گشت حسین، تشنه لب چشمه رفت و تشنه گذشت @hosenih رسيد روضه به جايي كه ديدنش سخت است به حنجري كه يقيننا بريدنش سخت است تني كه مثله شود پاكشيدنش سخت است صداي واي بني شنيدنش سخت است اگرچه سخت سرت را ولي جدا كردند چنان كه فاطمه را از علي جدا كردند @hosenih همين كه تير رها كرد تيغ مي بُرد رفيق مي زند و نارفيق مي برد و بوسه گاهِ نبي را دقيق مي برد عميق بوسه زده پس عميق مي برد چنان پرنده كه هي بال را به هم زده است صداي فاطمه گودال را به هم زده است @hosenih خدابخير كند لحظه هاي اخر را خدا بخير كند رفتن برادر را يكي بگيرد از ان دور چشم خواهر را كه شمر بين دو دستش گرفته يك سر را به نيزه زلف كمند است ساعتي ديگر سري به نيزه بلند است ساعتي ديگر @hosenih بلند گفت یکی آن وسط، سرش با من ولی مزاحممان است خواهرش، با من! تو پا گذار به گودال، خنجرش با من شروع کار قتال از تو، آخرش با من! بریدن سر او مثل آب خوردن بود جداشدن ز قفا، ظلم بر سر و تن بود @hosenih ز قتلگاه، اگر بوی سیب می آید حبیبه ای به مزار حبیب می آید صدای ناله ی زهرا عجیب می آید که آخرین پسرم عنقریب می آید در آن زمان سر خون حسین من جنگ است به هر کجا بروید آسمان همین رنگ است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ در مقاتل خوانده ام گودال غوغا شد، ولی آن طرف تر بود غوغا... آن طرف تر... بر تلی @hosenih آسمان گو بر زمین آید ولی هرگز مباد پیش چشم خواهری بر خاک و خون افتد یلی قتلگاه زینب است این یا حسین ابن علی؟ قتلگاه زینب است این... یا حسین بن علی! @hosenih "حنجر" است این واژه یا "خنجر"؟ میان خط اشک همچنان ناخوانده مانده صفحه های مقتلی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دل من داغدار رفتن توست به‌روي خاک اين صحرا تن توست @hosenih تمام گرگ‌ها در قتلگاهند چه دعوايی سر پيراهن توست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دوباره روضه آخر خدا به خیر کند دوباره داغ برادر خدا به خیر کند دوباره بارش سنگ و دوباره پیشانی حدیث تیر مکرر خدا به خیر کند @hosenih دوباره خاطرۀ بوسه گاه پیغمبر دوباره شمر ستمگر خدا به خیر کند به روی سینه نشسته دوباره با خنجر شروع می کند از سر خدا به خیر کند یکی به روی بلندی یکی بر آن گودال نشسته مادر و دختر خدا به خیر کند دوباره حرمله و یک سه شعبه و آقا که در می آورد از پر... خدا به خیر کند دوباره تاختن اسب تازه نعل شده به روی جسم مطهر خدا به خیر کند @hosenih دوباره سرقت خلخال و آتش و خیمه دوباره غارت معجر خدا به خیر کند سرش به دامن مادر خدا نصیب کند شکسته پهلوی مادر خدا به خیر کند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ لشکری آمده تا سهم غنیمت ببرد از تنی غرقه به خون، جامه به غارت ببرد از سراشیبی گودال سرازیر شدند با هم از بختِ بد غائله درگیر شدند @hosenih بابت جنگ جمل کسب غرامت کردند سر عمامه ی آقام قیامت کردند دست از این پیرهن ارثیه بردار ، سنان مادرش دوخته با زحمت بسیار ، سنان خولی خیر ندیده چه خیالی داری ؟ کوفی چشم دریده چه خیالی داری ؟ خورجین دست گرفتی سرِ گودال چرا؟ مانده ای خیره بر این زخمیِ بد حال چرا ؟ حرمله زیر سر توست بولله ببین پشت خیمه چقدر نیزه فرو رفته زمین @hosenih ساربان منتظر رفتن لشکر مانده گوشه ای منتظر فرصت بهتر مانده هر کسی سهم نبرده ست بهم می ریزد بی نصیب از تن عریان، به حرم می ریزد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نه تنها زخم‌ها بي‌التيام است حديث غربت او ناتمام است @hosenih ميان قتلگاه افتاده اما نگاه آخرش سوی خيام است *** به موج خون رها در قتلگاهی به سوی آسمان داری نگاهی @hosenih چه عرفانی‌ست ذکر آخر تو: «الهی يا الهی يا الهی» ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ یکباره میان راه پایش لرزید مبهوت شد، از بغض صدایش لرزید @hosenih زینب به چه خیره شد که اینگونه زمین از ناله ی "وا محمدا"یش لرزید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ناله بزن ؛ با ناله از گودال لشگر را ببر زینب بیا ، این شمر با پا رفته منبر را ببر چون مادر خود بر کمر چادر ببند ای شیر زن از زیر دست و پای این مردم برادر را ببر @hosenih این فرصت پیش آمده دیگر نمیاید به دست دامن کشان، دامن بیاور با خودت سر را ببر ناله بزن ، فریاد کن ؛ اما همه ش بی فایده است این شمر- از اینجا نخواهد رفت ؛ مادر را ببر ای لشگر بی آبرو اینگونه عریانش مکن پیراهنش را بر زمین بگذار ، معجر را ببر @hosenih انگشتری که ضربه خورده درنمیاید ز دست جایش النگوی من و این چند دختر را ببر من در میان این شلوغی خیمه را گم کرده ام از بین نامحرم بیا عباس خواهر را ببر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ قلبی که با حضور شما پا نمی شود محبوب خانواده ی زهرا نمی شود انسان بی حسین چو بیمار لاعلاج دردش به هیچ وجه مداوا نمی شود @hosenih عین هزار سال رکوعش قبول نیست قدی که سمت کرببلا تا نمی شود تنها نه اینکه زنده کند مرده را حسین بی مهر او مسیح، مسیحا نمی شود همچون رسالتی که روی دوش مصطفاست جز او کسی به دوش نبی جا نمی شود روزی به روی سینه ی احمد نشسته بود امروز، شمر از بدنش پا نمی شود @hosenih می خواست از گلو سر او را جدا کند خیلی تلاش می کند... اما نمی شود جز آن که از قفا ببرد از حسین سر از کار قاتلش گرهی وا نمی شود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ این قدر بر دلم شرر نزنید داغ جانسوز بر جگر نزنید @hosenih سر بریدید از تن سروم باز بر ساقه اش تبر نزنید عمه ام آمده، عقب بروید به سر و صورتش سپر نزنید پدرم گیر کرده در گودال به تنش تیر این قدر نزنید نیزه در پیکرش فرو نکنید به تنش زخمِ بیشتر نزنید @hosenih مادرش هم به قتلگاه آمد آه... ای قوم خیره سر ... نزنید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ می پرم گرد کوی و بام حسین تا بیفتم دمی به دام حسین با تواضع و دست بر سینه رو به قبله به احترام حسین @hosenih السلام علیک یا عطشان تشنه ام تشنه ی سلام حسین سند بندگیم را مادر روز اول زده بنام حسین پدرم بین سجده ی شکرش خواست تا که شوم غلام حسین کاش تا پیری ام همین باشد من و عشق علی الدوام حسین من و یک عمر نوکری کردن سایه ی لطف مستدام حسین هرکسی جون این تبار شود می برد بهره از مرام حسین من کی ام ؟ خانه زاد این درگاه ریزه خواری که از طعام حسین قد کشیدم ولی نبردم پی به سر سوزن از مقام حسین راز آزادگی و دینداری همه پیداست در کلام حسین @hosenih زیر بار ستم نباید رفت سرفرازی شده پیام حسین ذوالفقار است در کف مردی که می آید به انتقام حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ برای روضه همین بس که ناگهان زده اند عزیز فاطمه را سنگ بی امان زده اند فقط نه سنگ و نه نیزه که عده ای آن روز به جسم خسته ی او زخم با زبان زده اند @hosenih نوشته اند جوانان به سریع و پی در پی نوشته اند که پیران عصا زنان زده اند برای روضه همین بس که بی رمق افتاد برای روضه همین بس که همچنان زده اند اگر که تیغ نبوده غلاف آوردند اگر که تیر نبودست با کمان زده اند چقدر زخم روی زخم روی زخم آمد چقدر تیغ فراوان به استخوان زده اند برای غارت معجر برای گهواره به خیمه های اسیران کاروان زده اند مصیبت است بگویم که عمه ی ما را زبان که لال شود , خاک بر دهان ... زده اند سری به نیزه بلند است وای از این غم سری که بر سر نی بود را چنان زده اند که چند بار سر از روی نیزه اش افتاد و باز برسر نی پیش کودکان زده اند برای آنکه سر از بین کودکان برود اسیرها چقدر رو به این و آن زده اند @hosenih شکست ابروی او و شکست دندانش و پاره شد لب او بس که خیزران زده اند خرید جنس غنیمت چه رونقی دارد در این میانه سری هم به ساربان زده اند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ذوالجناح آمد و احوال به هم ریخته اش ریخت بر هم حرم از یال به هم ریخته اش صیحه زد زینب از اقبال به هم ریخته اش کربلا مانده و گودال به هم ریخته اش می دود زینب و می دید سنان می آید شمر در معرکه لبخند زنان می آید @hosenih بین گودال شهنشاه جهان افتاده دور او نیزه و شمشیر و کمان افتاده سبط خاتم ولی از تاب و توان افتاده چشم نرگس به شقایق نگران افتاده وا علیا پسر فاطمه تنها مانده وا نبیا وسط عهد شکن ها مانده @hosenih پیرهن چاک و بدن چاک و پر از زخم تنش یک نفر آمده انگار سرِ پیرُهنش از دم تیغ به هم ریخته نظم بدنش با عصای خودت ای پیر تو دیگر مزنش اشکها موج فشان بر دل ساحل بزنید من چه گویم خودتان سر به مقاتل بزنید @hosenih شمر با خویش در آن باغچه خنجر آورد پنجه اش را طرف زلف صنوبر آورد ناله اهل حرم را به فغان در آورد وای از آنچه که او بر سرِ حنجر آورد امتحان سر شده و وقت قبولی شده است حل این مسئله هم قسمت خولی شده است @hosenih سر و سامان جهان بر سر نی رفت سرش پا به پایش به سرِ نیزه می آید پسرش میخورد تاب در اطراف سر او قمرش این سفر کرده خدایا به سلامت سفرش مادر از دور به دنبال سرش می آید بعد از اینها چه به روز پسرش می آید؟؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ تا کی غریبانه در این کنعان بمانم؟! در انتظار دیدنت گریان بمانم تا کی منِ قحطی زده بین بیابان محروم از باریدن باران بمانم؟! @hosenih خیلی زیان دیدم از این دوران هجران نگذار بیش از پیش در خسران بمانم وقتی دلت را با گناهانم شکستم حق من است آواره و حیران بمانم ای وای اگر بی درد هجرانت بمیرم ای وای اگر در جهل خود پنهان بمانم بالاتر از بی دردی اصلا محنتی نیست من دوست دارم بی سر و سامان بمانم مُشتم همین که باز شد آواره گشتم باید همیشه دست بر دامان بمانم ریزه خورت هستم، به من نفرین اگر که خیره به دست لطف این و آن بمانم بین حسینیه فقط جریان گرفتم تا آخرش بگذار در جریان بمانم @hosenih خواب و خوراکم درد دوری از حرم شد تا کی به فکر مرقد جانان بمانم؟! پیراهنش غارت شد و باید همیشه گریه کن آن پیکر عریان بمانم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خیمه ها می سوزد و شمع شب تارم شده در شب بیماریم آتش پرستارم شده ما که خود از سوز دل آتش به جان افتاده ایم از چه دیگر شعله ها یار دل زارم شده @hosenih پیش از این سقای ما بودی علمدار حسین امشب اما جای او آتش علمدارم شده ای فلک جان مرا هر چند می خواهی بسوز مدتی هست از قضا دل سوختن کارم شده جز غم امشب پیش ما یار وفاداری نماند در شب تنهائیم تنها همین یارم شده من که شب را تا سحر بی خواب و سوزانم چو شمع از چه دیگر شعله ها شمع شب تارم شده بس که اشک آید به چشمم خواب شب را راه نیست دود آتش از چه ره در چشم خونبارم شده؟ جز دو چشمم هیچکس آبی بر این آتش نریخت مردم چشمان من تنها وفا دارم شده @hosenih گر گلستان شد به ابراهیم آتش ها ولی سوخت گلزار من و آتش پدیدارم شده شعله های کربلا آتش به جانم زد (حسان) آتشین از این جهت ابیات اشعارم شده ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
تو سوختی دل مادر کباب باقی ماند چرا که جسم تو در آفتاب باقی ماند لبم به آب خنک بعد تو نخواهد خورد برای چشم ترم اشک ناب باقی ماند تو رفته ای و به جز آه در بساطم نیست برای من فقط این مشک آب باقی ماند قسم به سوره ی کوثر که شرم، آبت کرد فقط برای تو شرم از رباب باقی ماند میان همهمه ی «أینَ عَمی العَباس» به دست نیزه، هزاران جواب باقی ماند تو رفتی و همه ی گوشواره ها رفتند ... برای اهل حرم اضطراب باقی ماند به روی نیزه سرت _ پیش محمل زینب _ هزار شکر که پا در رکاب باقی ماند هزار روضه ی مکشوفه خوانده ام اما هزار روضه ی بین حجاب باقی ماند سرت شکست، ولی تا تنور برده نشد تنور گفته شد اما شراب باقی ماند ... شاعر: حجت‌الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دل می‌برد ز من نظر آسمانی‌ات قربان این همه اثر آسمانی‌ات خورشید من به نیزه تو تنها نمانده‌ای دارد هوای تو قمر آسمانی‌ات @hosenih با دیدن ملائکه بهتم نمی‌زند سجده کنند اگر به سر آسمانی‌ات گفتی خدا اسیری‌مان را نوشته است جانم فدای این خبر آسمانی‌ات «هل من معین» تو جگرم را کباب کرد می‌سوزد عرش از شرر آسمانی‌ات هر روز دخترت ز سرت می‌کند سوال پایان ندارد این سفر آسمانی‌ات؟ @hosenih مهتاب هر شبم چه به روز تو آمده؟ زخمی شده دو چشم تر آسمانی‌ات آقا رباب سینه‌اش از شیر پر شده حالا کجاست گل پسر آسمانی‌ات ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چشمم از داغ تو ای گل پر شبنم شده است لحظه‌هایم همگی رنگ محرّم شده است مرهمی نیست که بر داغ عظیمت بنهم اشک، تنها به دل سوخته مرهم شده است @hosenih حق بده پشتم اگر خم شده از غصه حسین قامت نیزه هم از ماتم تو خم شده است چند روزی است که از حال لبت بی‌خبرم چه شده موی تو آشفته و درهم شده است @hosenih لب و دندان و سر و صورت تو خونین است چشم‌هایت چقدر چشمه‌ی زمزم شده است پیش از این لهجه‌ی زهرائی‌ات اینگونه نبود چند دندان تو ای قاری من کم شده است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ پیراهن خونین تو را پاره به پاره دیباچه‌ی سوسوی خودش کرده ستاره "سر" تا "سر" شب مردم بیدار نشسته‌ند از قله‌ی خون سر زدنت را به نظاره @hosenih چون روز برای همه روشن شده‌ای ماه! بیهوده نگیر از لبه‌ی بام کناره! امشب چه شبی بود که با سر تو دویدی از خاک به افلاک فقط با یک اشاره؟ امشب چه خبر بود که پشت سرت ای ماه تا صبح اذان رویید از هرچه مناره؟ شب هست و تو هستی و سرت شمس شبانه‌ست معراج سر افراشته! "اسرا"ی دوباره! پشت "سر" کوچ تو چه شب‌ها که ازین پس افلاکِ زمین‌گیر و بیابان سواره، @hosenih هی آه به آه، اشک ستاره بشمارند تا عمر نفس‌هاشان افتد به شماره... ای ماه شبت خوش! که پس از تو شب دنیا شامی‌ست به طول غم تاریک هزاره... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اَلا ای سر، فدای خون خشک گردنت گردم توصحراگَرد، من قربان صحرا گَردنت گردم تنت در کربلا تنها، سرت بر نیزه‌ها با ما به دنبال سرت آیم، به قربان تنت گردم @hosenih تو را عریان به خاک کربلا بنهاده و رفتم نشد از تار و پود هستی‌ام پیراهنت گردم هلال من، هلالی شد قدم از غم، بیا تا من شبی پروانه‌ی شمع جمال روشنت گردم ز هر بام و درت سنگی به استقبال می‌آید بیا بنشین به دامانم که با جان، جوشنت گردم تو خورشید بلند عشقی و از دست ما بیرون بیا یک نیزه پایین‌تر که دست و دامنت گردم @hosenih چو افکندی مرا از خطبه‌خواندن لب فروبستی بخوان قرآن که من قربان قرآن‌خواندنت گردم به شوق با تو بودن، از مدینه من سفر کردم ندانستم که باید همسفر با دشمنت گردم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ راس تو را به روی نی، هرچه نظاره می‌کنم سیر نمی‌شود دلم ، نگه دوباره می‌کنم ز اشک و آه سینه‌ام، میان آب و آتشم چو با توام، از این میان کجا کناره می‌کنم @hosenih گمان کنند دشمنان، نیست به کام من زبان ز دور بس‌که با سرت، به سر اشاره می‌کنم به دختران خود بگو که گوشواره‌ها چه شد گریه به گوشواره نی، به گوش پاره می‌کنم @hosenih هم سر تو بر سر نی، هم سر اکبرت ز پی گاه نگاه سوی مه، گه به ستاره می‌کنم رخت به خون که رنگ زد؟ آینه را که سنگ زد خنده ز آه خویشتن به سنگ خاره می‌کند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گرچه از دست خودم یه خرده دلخور اومدم راستش و بخواى برا عرض تشكر اومدم نه گداىِ خوبیَم نه عاشقى خوب بلدم اومدم ده‌شب عزاداریمو تحویلت بدم @hosenih یه دهه سینه‌زنى و گریه هرچى بود گذشت شب هفتمى كه چشم به راش بودم چه زود گذشت به صدام تو روضه جون تازه دادى مهربون برا نوكرى بهم اجازه دادى مهربون قسمتم شد كه با گریه خیمه رو علم كنم واسه سینه‌زناى جد تو چایی دم كنم راه دادى تا خودمو پا این علم دٌرٌس كنم شعر بگم نوحه بخونم و دو دم دٌرٌس كنم واسه مزد نیومدم، گفتى ولی به هرجهت نمك سفرتونم از خودمون بخواین فقط جواب حرفاى توى دلمو خودت بده من گداى خودتونم صلمو خودت بده @hosenih حرفاى دلم باید كه هر گوشش بیتى بشه اولش مى‌خواستم این ترانه هش(ت) بیتى بشه ولى این یادم اومد روبروى باب‌الجواد روزى كن از این به بعد تنها بیام حرم زیاد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ سر تو تا به روی نیزه رفته نگاهم خیره سوی نیزه رفته @hosenih بمیرم من برایت ای برادر گلویت در گلوی نیزه رفته ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ صدای راز و نیازی ز طور می‌آید نوای گریه ز جانی صبور می‌آید سری به کنج تنور است و موسی عمران برای دیدن او سوی طور می‌آید @hosenih فرشتگان همه نزدیک این سرند ولی صدای گریه و زراری ز دور می‌آید طنین بال ملائک رسد، مگر جبریل به سوی آیه‌ی الله و نور می‌آید قیامتی شده برپا از این همه اندوه که بیم خاستن نفخ صور می‌آید سر حسین به دامان مادرش زهراست نوای واولدا از تنور می‌آید @hosenih دلی شکست ز پهلو شکسته‌ای کاین‌سان صدای ریزش جام بلور می‌آید برای عرض ارادت «وفائی» از ره دور به آستان سلیمان چو مور می‌آید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کوفی و شامی یکی از دیگری بدچشم‌تر مانده‌ام گویم امان از کوفیان یا شامیان @hosenih رفتن و ماندن به یک اندازه داغم می‌کند مانده‌ام گویم بران ای ساربان یا که مران دیدنت بر نی هم آتش زد هم آرامم نمود مانده‌ام گویم بمان پیشم حسین‌جان یا نمان صوت تو دل می‌بَرد اما امان از سنگ‌ها مانده‌ام گویم بخوان قرآن حسین‌جان یا نخوان @hosenih اشک تو بر نیزه هم از دیده جاری می‌شود مانده‌ام گویم بدان از حال زینب یا ندان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر کس شهید تو نشد، اهل قبور شد هر کس نمرد بهر تو، زنده به گور شد خون تو خاک را به دو پیمانه مست کرد بر خاک تا که ریخت، شراب طهور شد @hosenih باید که با "حسین" مزین شود فقط اولاد شیعه تو اگر از ذکور شد! ای چشم! اشک‌های تو وقف حسین باد هر آدمی که اهل بکا شد، غیور شد از دوستان من هر کس رفت کربلا در ذهن من چه خاطره‌هایی مرور شد @hosenih گفتم به پیر اهل دلی: روضه‌ای بخوان با اشک گفت "زینب" و آرام دور شد زینب قرار بود که سر را بغل کند آه از سعادتی که نصیب تنور شد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شب تا سحر جز نام تو نجوا ندارد کی گفته که عاشق شب یلدا ندارد؟! دلداده تنها لذّتش دیدار یار است وابستگی به لذّت دنیا ندارد @hosenih میسوزم و میسازم عمری با فراقت پروانه جز آتش که جایی را ندارد هر فصلی از عمرم زمستان است بی تو دنیای بی تو واقعاَ گرما ندارد ما را به عنوان «غلامت» می شناسند بی تو کسی کاری به کار ما ندارد @hosenih ای خوش به حال آنکه مثل مهزیارت جز دیدن تو در سرش رؤیا ندارد از دیدنت محروم میماند یقیناَ چشمی که رنگ و بویی از تقوا ندارد وقتی که جای «بهتر از ما» خیمه ی توست دیگر برای روسیاهان جا ندارد تا زنده ام میبینمت یا نه ؟ بگو که این نوکرت توفیق دارد یا ندارد؟ گر چه بدم امّا تو را میخواهم آقا مجنون تمنّایی به جز لیلا ندارد @hosenih خوشبخت آنکه انتخابش کردهای تو بدبخت آنکه این لیاقت را ندارد هر جای هیأت که نشستم فیض بردم پایین و بالا مجلس آقا ندارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خوش به حال هر کسی که روضه دعوت می‌شود "هیأتی" از جانب زهرا حمایت می‌‌شود بس که شأن و منزلت در روضهخانه ریخته هر که یک دفعه بیاید، پیش‌کسوت می‌‌شود @hosenih این وسط آن عاشقی بُرده است که در این دو ماه بیریا می‌‌آید و مشغول خدمت می‌شود یک پر کاهی اگر چشم کسی نمناک شد کوه عصیان هم اگر باشد شفاعت می‌شود گریه کن با گریه‌اش غسل تقرّب می‌کند قطره‌ای از اشک، مُنجر به طهارت می‌شود هر که در ماه محرّم کار و بارش شد حسین چون «رسول ترک» آخر با سعادت می‌شود @hosenih رازق ما کربلایی‌ها حسینِ فاطمه است روزی یک‌سال ما این ماه، قسمت میشود در میان هیأتش انگار زیر قُبّه‌ای تا که لب وا میکنی فوراً اجابت میشود تا به سجده می‌روم سمت خدا پَر میکشم علّت معراج‌هایم مُهر تربت می‌شود آن قدَر آقاست این آقا به عبّاسش قسم ارمنی هم زیر این پرچم هدایت می‌شود ناله‌های مادری پهلوشکسته می‌رسد روضه‌خوان تا وارد ذکر مصیبت می‌شود @hosenih "یا بُنَیّ" حال ما را زود می‌ریزد به هم قلب ما با آهِ زهرا پُرحرارت می‌شود صبح محشر تا که می‌گوید حسین من کجاست؟ می‌رسد آقا... ولی بیسر... قیامت می‌شود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih