eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
307 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی حسین فاطمه را گرم ، یاوری کردی @hosenih غریب تا که نمانَد حسین بی عباس به جای خواهری آن جا ، برادری کردی گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین چه خواهری تو برادر ، که مادری کردی تو خواهریّ و برادر ، تو مادریّ و پدر تو راه بودی و رهرو ، تو رهبری کردی پس از حسین ، چه بر تو گذشت وارث درد ! به خون نشستی و در خون ، شناوری کردی پس از حسین ، تو بودی که شرح عصمت را که روز واقعه ، را یاد آوری کردی به روی نیزه ، سر آفتاب را دیدی ولی شکست نخوردیّ و سروری کردی حسینِ دیگری آن جا پس از حسین شکفت تو با حسین پس از او ، برابری کردی چه زخم ها که نزد خطبه ات به خفّاشان ! زبان گشودی و روشن ، سخنوری کردی زبان نبود ، خودِ ذوالفقار مولا بود سخن درست بگویم ، تو حیدری کردی تویی مفسّر آن رستخیز ناگاهان یگانه قاصد امّت پیمبری کردی @hosenih بدل به آینه شد ، خاک کربلا با تو تو کیمیاگری و کیمیاگری کردی حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی حسین فاطمه را گرم ، یاوری کردی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آیینه ی صبر خداوند ودودم من مصحف عشق و ولایت را سرودم در عشق بازی با دو چشمان برادر از دیگران من گوی سبقت را ربودم منشور پروانه شدن را من نوشتم آنجا که آتش زد جفا بر تار و پودم در اوج پروانه شدن خود شمع بودم وقتی که سیلی زد عداوت بر وجودم من کربلا را کربلا کردم چرا؟ چون من دانش آموز کلاس کوچه بودم چشم فلک از کار من گردیده حیران در راه شام از آن فراز و این فرودم وامانده صبر از صبر من کنج خرابه در مرگ آن طفل سه ساله از سجودم مرأت حسن حضرت داد آفرینم من کوثر حق بر امیر المومنینم @hosenih من با کلامم کربلا را شرح دادم من با نگاهم غصه ها را شرح دادم من خود خطیب خطبه ی یوم الفراقم با اشک خود من نینوا را شرح دادم قد کمانی چشم کم سو روی نیلی اینگونه ظلم اشقیاء را شرح دادم بودم چهل منزل کنار نیزه داران با سر شکستن ماجرا را شرح دادم در کوچه های شام با صبر و صلابت آیین عشق مرتضا را شرح دادم من با دو دستم در خرابه وقت تغسیل از ابتدا تا انتها را شرح دادم فتوای من در سرشکستن تا ابد ماند آیین عشق و ابتلا را شرح دادم مرأت حسن حضرت داد آفرینم من کوثر حق بر امیر المونینم @hosenih من زینب فرزانه ی گردون غلامم شه بانوی یکدانه ی ذوالاحتشامم من زینب فرمانبر فرمانروایم من زینب دردانه ی عالی مقامم من شرح آیات کتاب عشق هستم سیلی زدم بر روی دشمن با کلامم من شرح صبر آیه های اشتیاقم بر باده نوشان معنی کاس الکرامم من دفتر اسرار خلقت را دبیرم من آیت الکرسی حی لاینامم من ایستگاه آخر عشق و جنونم شیدا دلان را معنی قرب مدامم رکن و مقام و مشعر و سعی و صفایم من قبله ام من کعبه ام بیت الحرامم من معرفت را قبله ی دارالجنونم من عشق را سرمایه ی نظم و قوامم مرأت حسن حضرت داد آفرینم من کوثر حق بر امیرالمومنینم @hosenih من مرجع تقلید اصحاب جنونم من یاء و سین و کاف و ها و عین و نونم من خیمه گاه عاشقان را تا قیامت بنا و بانی هستم و سقف و ستونم من عصمت صغرای حق اخت الحسینم از حد درک مردم عالم برونم من با دو چشم خون فشان در شهر غربت معنا به معنای الیه الراجعونم من با لسان حیدری در مسجد شام آتش زدم بر دشمن از سوز درونم پروانه ی آتشفان کوه عشقم من ذوالفقارم معنی کن فیکونم مرأت حسن حضرت داد آفرینم من کوثر حق بر امیرالمونینم @hosenih در فتح قاف معرفت عنقا منم من افسانه ها افسانه شد افسانه ام را برپا نمودم در شفق میخانه ام را هر جا کتاب سرنوشتم را کسی خواند دیوانه شد چون لب بزد پیمانه ام را در مانده شد از هیبتم طوفان ایام خمخانه کردم نیمه شب ویرانه ام را مبهوت شد گرداب اشک از درک صبرم مجنون شده مجنون دل دیوانه ام را دلداه ام دلدادگان دلبرم را بخشم بر آنها در جنان کاشانه ام را بر پا کنم صبح جزا من بزم روضه خوانم به آوای رسا غم نامه ام را مرأت حسن حضرت داد آفرینم من کوثر حق بر امیرالمونینم @hosenih آنجا که غربت آتش سودای من شد دریا اسیر چشم گوهر زای من شد صبرم به گوش صبر خوانده آیه ی صبر وقتی اسارت در پی یغمای من شد در شام اندوهم به نی هفتاد و دو ماه رخشید و روشن ظلمت یلدای من شد وقتی روان گشتم سوی بازار کینه برق نگاه حیدری کالای من شد طوفان به پا کردم ز رعد و برق خشمم محشر به پا از همت والای من شد وقتی که یارم بر براق نیزه بنشست جبریل وحی هر آیینه شیدای من شد زندانی من شد اسارت در ره شام خار مغیلان فرش زیر پای من شد اندر محیط فضل من امواج حکمت همچون حبابی در کف دریای من شد طره اگر مدحت سرا شد فضل من را طبعش روان از منطق گویای من شد مرأت حسن حضرت داد آفرینم من کوثر حق بر امیرالمونینم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دچار درد دو چندان شدیم بعد از تو چقدر بی سر و سامان شدیم بعد از تو بیا ببین ز گریبان پاره معلوم است چقدر زار و پریشان شدیم بعد از تو @hosenih نبود باورمان داغ سخت و سنگین ات مقیم خیمه الاحزان شدیم بعد از تو سرت بهانه ی خوبی برای گریه شده هر آینه همه گریان شدیم بعد از تو سوار نیزه نشین حرم تماشا کن اسیر گرگ بیابان شدیم بعد از تو تمام عائله های گرسنه سیر شدند به کعب نی همه مهمان شدیم بعد از تو اگر امان بدهد تازیانه خواهم گفت چگونه راهی زندان شدیم بعد از تو @hosenih شبی بدون تو قدر هزار سال گذشت اسیر شام غریبان شدیم بعد از تو ** چرا خوشی به من و بچه ها نمی آید ؟؟ بگو که رخت اسارت به ما نمی آید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ قرار دل بی قرارم حسین هوای همیشه بهارم حسین "من از کودکی عاشقت بوده ام" هنوزم تو را دوست دارم حسین @hosenih من و روضه ات زندگی می کنیم تویی لحظه لحظه کنارم حسین تویی عشق شیرین عمرم و من بجز عشق کاری ندارم حسین تویی آسمانی ترین واژه ام تویی عزت و اعتبارم حسین در این برزخ ناامیدی فقط به لطف تو امیدوارم حسین دلم را درآشوب دنیای درد به چشمان تو می سپارم حسین @hosenih لباس پرآوازه ی نوکری بود پرچم افتخارم حسین چه بالا چه پایین بدون غمت چه لطفی ست در روزگارم حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ روز ازل رقم زده حیرانی مرا مجنون نوشته طالعِ پیشانی مرا تا رویِ نی کشانده پریشانی مرا زلفت به باد داده مسلمانی مرا گردن بگیر بی سروسامانی مرا @hosenih ده پشتِ ایل من، درِ این خانه نوکرند لب تَر کنید! کوه سرِ شانه می برند در ری غلام مزرعه، مشهد کبوترند در قم گدایِ خانه ی موسی بن جعفرند تمدید کن مجوزِ دربانی مرا سائل به جودِ لم یزلی فکر می کند گاهی به حکمتی ازلی فکر می کند وقتی به چاره ای عملی فکر می کند قطعاً به آن رکوع علی فکر می کند کی می دهی نگین سلیمانی مرا؟ @hosenih اندوه طشت زر پدرم را مریض کرد چوبش، دهانِ نوحه گرم را مریض کرد دلتنگیِ حرم جگرم را مریض کرد دوریِ راه، بال و پرم را مریض کرد دیگر بپیج نسخه ی درمانی مرا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سودش فراوان ست و خیرش نیز بسیار است آنکه تو را با قیمت جانش خریدار است یاد من و دربدری های دلم باشید پروانه ای دیدید اگر تا صبح بیدار است @hosenih معشوق زیر منت عاشق نخواهد بود صدبار قربانش شوم بازم طلبکار است عاشق شدن هم سوختن هم ساختن دارد بیخود نفرمودند راه عشق دشوار است از شش جهت گیسوی تو راه مرا بسته ست هرکس که عاشق میشود ذاتاً گرفتار است بی تو همین که زنده میمانم گنهکارم بین خلایق بیشتر عاشق گنهکار است فکر من جامانده ی وامانده هم باشید ای کاروان آهسته تر؛ در پای من خار است با گریه کار طفل بهتر راه میافتد گر کار ما زاری نباشد کارمان زار است امروز باید یار را با گریه راضی کرد فردا که اعلامیه ی ما روی دیوار است چشمی که گریان نیست نابینا شود بهتر در مجلس تو دیده یا تر هست یا تار است جز گریه از ما فاطمه چیزی نمیخواهد نوکر که گریان نیست نوکر نیست ؛ سربار است @hosenih گریه کن تو زینب است و مادرت زهرا این گریه های ما فقط گرمی بازار است ** دخت علی مرتضی اینجا چه میخواهد؟!! زینب کجا اینجا کجا؟ اینجا که بازار است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گندم ری ثمنت شد، بابی انت و امی غرق خون کل تنت شد، بابی انت وامی تو نفس می زدی اما، بین دشمن چه جدالی بر سر پیرهنت شد، بابی انت وامی @hosenih وای از آن واعطشا گفتن تو، قاتلِ جانم... ناله ی دلشکنت شد، بابی انت و امی بر لبت ذکر مناجات و دعا بود ولی حیف نیمه کاره سخنت شد، بابی انت وامی جلوی چشم همان خواهر دلداده ات آقا قطعه قطعه بدنت شد، بابی انت و امی @hosenih مادرت آمد و با قامت خم در دل صحرا اولین سینه زنت شد، بابی انت و امی پیکرت ماند غریبانه روی خاک و در آخر بوریایی کفنت شد، بابی انت و امی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ با قدومت دل عُشّاق مُعَطَّر فرما خشکی ساحل چشمان مرا تَر فرما @hosenih هرچه دارم همه از سفره احسان شماست روزی نوکر خود نیز مُقَرَّر فرما آرزوی حرم کرب و بلا کُشت مرا چَشم من را تو به شش گوشه مُنَوَّر فرما من مگر بیشتر از حاجت خود خواسته ام؟ پس بیا حاجت من نیز مُقَدَّر فرما... @hosenih به تنم کرده زیادی سر من ای آقا "حُجَجی" وار شهیدم کن و بی سر فرما... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ به زخم زخم تنت گریه می کنم هر شب برای پیرهنت گریه می کنم هر شب شبیهِ سرخیِ خورشیدِ آسمانِ غروب به دست و پا زدنت گریه می کنم هر شب @hosenih به خشکی لب مثل کویرت آقا جان به خشکی دهنت گریه می کنم هر شب به پیکری که سه شب روی ریگ صحرا ماند به جسم بی کفنت گریه می کنم هر شب به لحظه ای که تنت را گذاشت بین حصیر به بوریا شدنت گریه می کنم هر شب @hosenih اگر شود ز دو دیده دوباره خون جاری به زخم زخم تنت گریه می کنم هر شب ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اهل خِرد، بدون امان روضه خوانده اند دیوانه های سود و زیان روضه خوانده اند اعجاز عیسوی ست که از داغ اصغرت نوزادهای بسته زبان روضه خوانده اند @hosenih افتاد بارِ داغ تو بر گردنِ زنان زنجیر های زِبر و گران روضه خوانده اند اهل هنر به هرنفسی که که فرو رود... مثل غروب فرشچیان روضه خوانده اند @hosenih از کودکی، نماز مرا اشک، شُسته است در گوش من به جای اذان روضه خوانده اند ** «خاموش محتشم که دل سنگ آب شد» «جن و ملک بر آدمیان...» روضه خوانده اند ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ جایی برای گفتن اما نمی زارند وقتی که یک لحظه تو را تنها نمی زارند چشم حسودان سپاه شمر بی تردید قد اباالفضل تو را رعنا نمی زارند @hosenih آنان که بر پیراهنت بردند سوء قصد انگشترت را در دل صحرا نمی زارند با این هجوم تیغ و نیزه بر تنت قطعا جایی برای بوسه ی زهرا نمی زارند آنان برای رأس تو پاداش می گیرند پس بی جهت سر به سر سرها نمی زارند @hosenih فکری به حال زار زینب کن میان راه وقتی که یک لحظه تو را تنها نمی زارند ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شرار و زلزله بر عرش داور افتاده به فرش شورش وغوغای محشر افتاده محیط کرببلا پرشده ست ازصیاد زتیر حرمله هرسو کبوتر افتاده @hosenih به هرطرف که نظر می کنی گلی خونین چوگوهری ست که ازدیدۀ تر افتاده به یک طرف تن قاسم فتاده بر صحرا به یک طرف تن صدچاک اکبر افتاده دودست برسر خود زد چو زینب از غم دید به روی خاک دو دست برادر افتاده @hosenih کنار علقمه سقای کربلا می دید به روی آب روان عکس اصغر افتاده به موج خیز ستم، کشتی هدایت و عشق میان لُجه ای از خون شناور افتاده صفای گلشن سرسبز باغ فردوس است گل همیشه بهاری که پرپر افتاده @hosenih سزاست گرکه جهان خاک غم به سرریزد که سرفرازترین سرو بی سرافتاده زناله های غم انگیز عترت یاسین شرار غم به وجود پیمبر افتاده شمیم فاطمه آید مگر زخاک حسین که باز زینب او یاد مادر افتاده @hosenih گه اسیری دخت علی وفائی گفت طناب ظلم به بازوی حیدر افتاده ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ما بی گُل روی تو گِلی ناچیزیم گُل‌های به خواب‌رفته‌ی پائیزیم @hosenih داغِ تو بزرگ می‌کند دل‌ها را ما اشک به پای خودمان می‌ریزیم... ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عالمى شد مست اين آوا دل آرامم حسين نغمه هر عاشق شيدا دل آرامم حسين بيدلان عشق مى خوانند با چشمى پر اشک همنوا با مادرش زهرا دل آرامم حسين @hosenih اين سوال و پاسخ عشق است از مجنون بپرس کيست در کوى جنون ليلا دل آرامم حسين گوش دل وا شد شنيدم آه آه هر نسيم مى کند با گل چنين نجوا دل آرامم حسين گر بخواهى در کلامى عشق را معنا کنى چيست اين گل واژه زيبا دل آرامم حسين @hosenih خوانده ام اسرار اين دلدادگى پنجاه سال از نگاه زينب کبرى دل آرامم حسين گر نهى سر بر ضريحش اين صدا را بشنوى از لبان مادرش زهرا دل آرامم حسين ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ تو اي پاينده پيغام آور خون که بعثت يافتي ازسنگر خون کتاب سينه ات سرمايه عشق به هر آهت هزاران آيه عشق @hosenih نبوّت را چراغ مکتبي تو حسيني ياحسن، نه زينبي تو کلام عشق را حسن ختامي وفا راهم پيامبر هم امامي قيامت کرده اي در استقامت پناه آورده برصبرت امامت @hosenih چو دردامان مقتل پانهادي امام صابران را صبردادي اگر گاهي به ره وامانده بودي وگر يک لحظه از پامانده بودي شرف، مردي، شهامت، کشته مي شد امامت نه، امامت کشته مي شد @hosenih ألا انوارِ توحيد از چراغت به دل يک روزه هفتادو دو داغت گريبان چاک، شادي از غم توست زمان آيينه دار ماتم توست به جز تو اي زجام گريه سرمست که قرباني گرفته برسرِ دست @hosenih تو در درياي خون خورشيد جُستي توگل را باگلاب اشک شُستي سرشکت پاکبازي را وضو داد خدا داند که خون را آبرو داد صلاة الليل را بنشسته خواندي خدارا از درون خسته خواندي @hosenih حسين آن کز قيامش شد قيامت به پيش تيردشمن بست قامت چوشد آماده بهر جان فشاني تورا فرمود اي زهراي ثاني که اي از خود تهي از عشق سرشار مراهم در نماز شب بياد آر @hosenih تو خون باغ هفتاد و دو داغي تو شبهاي اسارت را چراغي توپيغام آور خون خدائي تو فرياد خموشان را صدايي تو دربند اسارت شرزه شيري که گفته تو اسيري؟ تو اميري @hosenih امير شهر کوفه شد اسيرت زبون و کوچک وخوار و حقيرت تو شهر کوفه را تسخير کردي تو شاه شام را تحقيرکردي تو پيمان بسته بودي با برادر که همگامي کني تاگام آخر @hosenih به اشک چشم گريان تو سوگند به سوز آه سوزان تو سوگند به سقّايي که آبش دادي ازاشک به آن چشم و به آن دست وبه آن مشک به سرهاي جدا درمقدم يار *** به پاهاي پر از گلبوسه خار @hosenih به ماهي که فراز ني عيان بود به خورشيدي که دورت سايه بان بود به قرآني که از تو جان ودل برد به لبهايي که چوب خيزران خورد سرشکي تاکه زنگ دل بشوييم زباني غير يا زينب نگوييم مرا بهتر ز دنيا و ز عقباست که درمحشر بگويي «ميثم» از ماست ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چشم امید حیدر و زهرا به زینب خورده گره تفسیر عاشورا به زینب مثل پیمبرها ملائک میفرستند صدها سلام از جنت الاعلی به زینب @hosenih او زینت دوش امیرالمومنین است زینب به بابا نازد و بابا به زینب گر میرسد "صدیقه ی کبری" به زهرا پس میرسد "صدیقه ی صغری" به زینب ام النجابت آنقدر پاک و زلال است عمری حسادت میکند دریا به زینب @hosenih " عالِمَةٌ غَیرُ مُعَلَّمَة " ست یعنی داده خدا علم لدنی را به زینب عون و محمد آیه های سجده دار اند در سوره ی زیبای " اعطینا بزینب..." پیش از تولد نوکر این خانه بودیم وابسته ایم از عالم زر ما به زینب @hosenih این خانواده به خدایم میرسانند دل میدهم یا به رقیه یا به زینب مثل همیشه حاجتش رد خور ندارد شیعه توسل میکند هرجا به زینب " اولسون مؤذن زاده لر قربان بو یولدا " این است عشق اردبیلی ها به زینب @hosenih امر شفاعت را گمانم میسپارد روز جزا انسیه الحورا به زینب حرف از صبوری های امُّ الصّابرین است در مصرعی که میرسد "حلما" به "زینب" "امُّ المَصائب" را میان جمع القاب باری تعالی میدهد تنها به زینب @hosenih در پاسخ غم ؛ ما رایت الّا جَمیلا ما هکَذَا القَولِ السَّدید الّا بِزینب در هرنماز شب برای من دعا کن هی عرض حاجت میکند آقا به زینب از خیمه تا گودال دست حق تعالی گویا سپرد امر امامت را به زینب @hosenih در سایه ی لطف خداوندی علم را بعد از شهادت میدهد سقا به زینب او به اسیری رفته ما آزاد باشیم خیلی بدهکاریم در دنیا به زینب اشکی نمانده تا شود جاری ز چشمش خون گریه دارد میکند صحرا به زینب @hosenih پا جای پای مادر خود میگذارد روی کبود ارثیه ی زهرا به زینب نان شبش را بی گمان مدیون بی بی ست پیرزنی که میدهد خرما به زینب تنها رباب از حرمله دلخور نباشد ملعون جسارت میکند حتی به زینب @hosenih سر های روی نیزه را رفته نشانه سنگ ملامت میزند اما به زینب منزل به منزل در بیابانها رقیه هرشب پناه آورده از سرما به زینب شمری که خنجر از قفا زد عصر دیروز با تازیانه میزند فردا به زینب @hosenih سرهای روی نیزه میبارند وقتی خولی نظر اندازد از بالا به زینب ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آبروی ماست گریه آبروداریم ما با لباس مشکی‌ات عمریست خو داریم ما با طهارت‌بودن از ارکان مجنون‌بودنست حرف لیلا می‌شود هرجا وضو داریم ما @hosenih چشم ما بی‌اشک بی‌خیراست بی‌خیرش نکن که فقط از دار دنیا دو سبو داریم ما حرف ما در روضه‌ها با اشک گفته می‌شود در میان گریه با هم گفتگو داریم ما دامن‌آلوده شدیم اما تو پاکش می‌کنی روسیاه از غفلتیم اما رفو داریم ما حضرت عباس حامی عزاداران توست چه هراس از طعنه‌ها وقتی عمو داریم ما هرکسی دل را به‌دستت داد از مردم برید تا که دریا هست کی سودای جو داریم ما؟ خوب و بد ما به حسینیه پناه آورده‌ایم خوب و بد از پرچم تو رنگ و بو داریم ما آرزوی کربلا بر پیرها که عیب نیست کربلایی نیستیم و آرزو داریم ما شهر با یک یاحسین ما معطر می‌شود هرکجا نام تو باشد های و هو داریم ما @hosenih لحظه‌های آب‌خوردن هم به فکر روضه‌ایم بغض خشکیِ لب و بغض گلو داریم ما در غمت آیات قرآن روضه‌خوانی می‌کند آب دریا و بیابان روضه‌خوانی می‌کند ⏹ ©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ حرامی دید آشوب تو را چشم ترَت را نه تحمل میکنم اما وداعِ آخرت را نه لباست کهنه پیراهن٬ تحمل میکنم باشد ولی ای عشق غارت کردن انگشترت را نه @hosenih غریبی تو را شاید دهَم دست فراموشی هجوم و ازدحام شمرها دور و برت را نه فراموشم شود گاهی لبان تشنه ات اما به روی خاک های داغِ صحرا پیکرت را نه اسارت شاید از یادم رود! یک عمر باورکن؛ به دختر بچه ها طرز نگاه دخترت را نه @hosenih نبودی و به شهر شام بی انصاف ها بردند زنان خویش را در پرده اما خواهرت را نه بیادم هست گفتی: زینبم آسوده خاطر باش سرم را میدهم اما نخی از معجرت را نه! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ میان جبهه های حق هیاهویی به پا گشته و با فریاد یا زهرا چه غوغایی به پا گشته تمام چهره ها آکنده از نور خدا باشد و لشکرها و گردان ها پر از شور و نوا باشد @hosenih دوباره باز سربازی که سربندی به سر دارد به لب ذکر و دعا دارد، به سر شوری دگر دارد دوباره عزم میدان کرده، باری سخت بر دوشش تفنگش را گرفته مثل نوزادی در آغوشش تفنگش نیست، بلکه ی جلوه ی غیرت و ایمان است سلاحش رو به دشمن در دفاع از خاک ایران است به دشمن زد و معنا کرد مضمون رشادت را به سر دارد فقط سودای ایثار و شهادت را @hosenih ندارد باکی از طوفان تیر و ترکش و باران خمپاره به دشمن زد بسیجی وار، رعد آسا، به یکباره به خون خویش رنگین کرد، لباس خاکی خود را درون جبهه ثابت کرد، خلوص و پاکی خود را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ برای داغِ حرم او همیشه چون سپر است صبور باشی اگر،درد و غصه بیشتر است چگونه صبر نموده بر آن مصائب سخت کسی که مظهر الله و زینت پدر است @hosenih به کودکان حرم گفت ؛کوه صبر خدا مقابل عَلَم ظلم گریه بی اثر است امام گفت «علیْکُنَ باالفرار»،سپس نوشت راوی مقتل حدیث معتبر است میان معرکه ماندست، چاره چیست بر او کنار جسم رود یا سری که در سفر است گرفته صبر رهش را ،وگرنه جان می باخت عقیله از همه ایتام داغ دیده تر است @hosenih چه درسِ صبرِ قشنگی ست کربلای حسین برای اهل تأمل تجلی هنر است دوباره شعر، مرا در فضای باران برد صدای صوت اذان ست و موقع سحر است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ السلام اي نفس ِ باديه باغ از چشمت كه گرفته ست بجز اشك؛ سراغ ازچشمت آمدم داغ شوم يكسره داغ از چشمت از من ِ گمشده فرياد و چراغ از چشمت تو فقط از دل يك حادثه تابيده شدي شرف حيدري اي ماه؛مگر ديده شدي ؟ @hosenih آمدم دست به دامان تو باشم زينب ريگِ پابوسِ بيابانِ تو باشم زينب لحظه اي مات و پريشان تو باشم زينب لحظه اي قاريِ قرآن تو باشم زينب هیبت‌نام‌تو چون‌کوه چنان پابرجاست تا به نام تو رسیدم‌ ادب از جا برخواست چيزي از وسعت نام تو نگفتم هرچند زده ام بال دلم را به تماشا پيوند تو روايتگر دردي ؛چه رسايي چه بلند! چقَدَر آيه به فرياد لبت آمده اند پوشش كعبه اي و آل اميّه فيل اند و ابابيل سخن هاي تو در تنزيل اند قد خورشيد اگر خم شده مي باري تو زخم اگر وا بشود دست پرستاري تو چادر از سوره ي(واليل ) به سر داري تو آه زينب ! چقَدَر حيدر ِ كرّاري تو ؟ تو شهيدي ! همه ي فاصله ها مي دانند عمق فرياد تو را سلسله ها مي دانند @hosenih شب سنگين اسارت ؛عطشي بي پايان محرمت حسرت و تاريكي و اندوه گران بتِكان! هرچه غمِ خون شده داري بتكان! بنشين روبرويِ نيزه ي عباس و بخوان : (امشب اي ماه !به دردِ دل ِ من تسكيني آخر اي ماه ! تو همدردِ من ِ مسكيني ) ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ يا رب از کيد اجانب حفظ کن اسلام را دورکن از ديده ما پرده ابهام را کيست اين نجم فروزاني که از بدو طلوع کرده حيران با تحمّل در سما اجرام را @hosenih کيست آن پيک همايوني که از کرب وبلا مي برد سوي مدينه ازحسين پيغام را کيست اين خواهر که چون نعش برادر ديد گفت بار الها خير فرما ازکرم فرجام را کيست آن دختر که مانند پدر گويد سخن مي گذارد برزمين مانند مادر گام را کيست اين بانو که از دشمن چوبيند ناسزا مي کند مقهور منطق، صاحب دشنام را @hosenih سرچو ازمحمل برون آورد وخواند آن خطبه را کوفه را لرزاند و بر هم زد اساس شام را قهرمان کربلا اُمّ المصائب زينب است آنکه با تلخي صبرش، کرده شيرين کام را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از کودکی می خواستم پای علم باشم پای علم ،بی تابِ شعرِ محتشم باشم @hosenih از کودکی می خواستم روزی بیاید که با زائرانِ اربعینت هم قدم باشم ناکام خواهم بود اگر در اربعین تو هرجای این دنیای فانی جز حرم باشم از مادر سادات ممنونم که اذنم داد سینه زن و گریه کن شاهِ کرم باشم @hosenih عمری ست ایران مرکزِ عشقِ به آل الله ست این است راز اینکه می خواهم عجم باشم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ تو در عین غریبی برتمام خلق سلطانی تو دراوج عطش آبی تو دریای خروشانی اگرچه اهرمن انگشترت رابرد می بینم تو درملک خدا تا عرصه محشرسلیمانی @hosenih تو هم خون خدا هم زاده خون خداوندی تومجروحی تومذبوحی توعریانی توعطشانی نیازی نیست تا قرآن بخوانی برفراز نی تو قرآنی تو قرآنی تو قرآنی تو قرآنی به تن داری هزاران زخم تیرو نیزه و خنجر نباید سنگ بارانت کنند آخر تو مهمانی نصیحت می کنی در زیر خنجر قاتل خودرا زبس دارای لطف و رحمت و عفوی و احسانی به زخم پیکرت ای جان جان عالم هستی چرا خورشید می تابد تو خود خورشید تابانی برای گوشواره گشت گوش دخترت پاره ندانستند تو خود گوشوار عرش رحمانی @hosenih جرا بین دو نهر آب لب تشنه تورا کشتند نگفتند ای همه اسلام آخر تو مسلمانی تو که چشم خداوندی به میثم باز کن چشمی قبولش کن بگو میثم تو مارا مرثیه خوانی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih