eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
40.9هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
281 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
شاعری دل داده ابراز ارادت میکند درکنار دفتر شعرش عبادت میکند هرکه می آید به شوق حضرت از باب الجواد بیشتر از دیگران بر او عنایت میکند @hosenih یک نشان سبز در دستان خدّام حرم تا بهشت نور زائر را هدایت میکند دل شکسته میرسیم اینجا ولی این مهربان با مرام خود دل ما را مرمّت میکند در نگاه هر مسافر می توان فهمید که... میرسد روزی که سمت توس هجرت میکند شاعری میگفت که خورشید هنگام زوال بر سریر زرد گنبد استراحت میکند "حجت الله" است و بین ما به نامی مستعار "ضامن آهو" شده ما را اجابت میکند تو ولی نعمت ما هستی! و پروردگار با ولای تو به ما اتمام نعمت میکند وعده هایی را که بر زوّار کویت داده ای زائرین را سخت مشتاق زیارت میکند مثل تو سلطان ندیدم من که در اوج جلال باز هم حال رعیّت را رعایت میکند زیر و رو میکرد دل ها مگر در زیر و بم قاری نقاره ات قرآن قرائت میکند آن مریض لاعلاجی که سراپا درد بود بعد شب ها پیش تو یک خواب راحت میکند رد شده ساعت ز هشت و عاشقی آشفته حال نا امیدانه نگاهی سمت ساعت میکند باخودش میگفت اگرآقا جوابش را نداد ساعت نه با جوادش عرض حاجت میکند گوشه ی صحنت مگر یوم الحساب دیگری است پنجره فولاد هم دارد شفاعت میکند دست هایی پینه بسته دست در دست ضریح بعد یکسال آمده تجدید بیعت میکند گاهی از اوقات هم یک پیک اهلی میرسد از زبان جمع حیوانات صحبت میکند جالب است آقا که درکوی شما «خورشید» هم از سوی پائین پا قصد زیارت میکند خادم کوی تو را نازم که با قدری نمک دردهای لاعلاجی را طبابت میکند چهار بست و پنج راه و شش حیات و هفت حوض بر رئوفی شه هشتم دلالت میکند من نمیدانم چرا در پیش ایوان طلا هر لبی از مرد سلمانی حکایت میکند @hosenih ضامن آهو شدی! روح غزل پرواز کرد عاشقی دارد به آئینی سرایت میکند ای رئوف، ای مهربان، این شاعر شوریده سر از حضورت آرزوی درک خدمت میکند! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بینوا هرچه نوا داشته باشد بهتر درد این عشق، صدا داشته باشد بهتر آنقدر صاحب این روضه کرم دارد که بیشتر هرچه گدا داشته باشد بهتر قلبها می زند، انگار به نقاره زدند شاه، امروز شفا داشته باشد بهتر هرکه افتاده مسیرش دم سقاخانه عطش کرببلا داشته باشد بهتر می نشیند به دل این حرف، اگر حرف بجاست هرکسی زائر آقاست، دلش کرببلاست @hosenih ریزه خوار از کرم خوان عطا بسیار است پشت چشمی که رئوف است دعا بسیار است روی دیوار رواق تو قلم زد جبرییل گفت که درد بیارید، دوا بسیار است وقت هایی که شلوغ است حرم، خادم تو می زند جار بیایید که جا بسیار است عاشق بی سر و پا دور و بر تو کم نیست جان زهرا برسان تذکره پا بسیار است من هوایی تر از آنم که به گنبد نرسم می رسد جان به لبم گر که به مشهد نرسم اول عشق خودت هستی و آخر، حرمت نرود قطع یقین عمر، هدر، در حرمت چه نیازی به بهشت است مرا چون دارد جلوهء روز و شبش چند برابر، حرمت فیض دستان شما دانه برایم پاشید تا کبوتر شدم و داد مرا پر، حرمت لعنت الله بر آنکس که به تو ابتر گفت داده عمری چقدر حاجت ابتر، حرمت هرکسی را گرهء کور به کار افتاده گذرش بر حرم تو دوسه بار افتاده تو دعا کردی و افتاد دل ما یادت سحری پر زد و شد زائر گوهرشادت عمر من رفت... تو کی می گذری از کوچه لب من داشت به خاک قدم تو عادت خضر با دیدنت افتاده به خواهش کردن مرحبا بر تو و این دولت مادر زادت چون پیاله دلمان توبه که می کرد شکست نیمه شب دور و بر پنجرهء فولادت چشم ما را به قدمگاه تو مایل کردند همه را ریزه خور سفرهء دعبل کردند می کنی معجزه هر آینه با هر انگشت سر زلفت سحری چرخ زد و ما را کشت آخر و عاقبت ما شده انگار به خیر نسل در نسل گداییم همه پشت به پشت غیر تو هیچ نداریم میان عالم پیش تو هیچ نداریم اگر وا شد مشت روز محشر به امید کرمت می آییم دور آهوی نگاهت همه از ریز و درشت پس بیا تا دم محشر نشده محشر کن پای تا فرق سرم گوش شده لب تر کن @hosenih نمک اشک، کنار تو چشیدن دارد از خودت، روضهء ارباب شنیدن دارد باز افتاده کسی تشنه میان گودال اصلاً این روضه به آخر نرسیدن دارد عکس آن زلف که در دست حرامی افتاد مثل زینب به خدا آه، کشیدن دارد این سئوالی است که باید به جوابش نرسم آخر انگشت تنی پاره، بریدن دارد! به غرورم، به رگ غیرت من برخورده وای از چند طرف نیزه به این سر خورده شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کوبیده ام کلون دری را زکودکی من دوست داشتم سفری را ز کودکی وقتی که خوب دربدر مشهدش شدم از من گرفت دربه دری را ز کودکی بالا سرم که گنبد زردش طلوع کرد در سایه اش کشاند سری را ز کودکی خیلی قرار بود بیوفتم به قعر چاه او دفع کرد هر خطری را زکودکی آمد مرا بدست رضا داد تا ابد داده پدر به من پدری را زکودکی.. از ابتدا رفیق شدم با رضا فقط وا شد زبان من به رضا یا رضا فقط @hosenih هرنوکری برای رضا کار میکند  ماهیتا برای خدا کار میکند ما دخل و خرجمان ز غریبه نمیرسد از دست توست هرچه گدا کار میکند آن کودک فلج که به دستت شفا گرفت حالا جوان شده سرپا کار میکند هرزائری رسید به من هم افاضه شد این خاک پا شبیه طلا کار میکند فهمیدم از پری که به خدام داده است طاووس هم برای شما کار میکند آقا خودت برام بلیط سفر بگیر اینبار از اهالی ری کارگر بگیر @hosenih طوری که انقطاع ز مردم سعادت است وابستگی به قبله هفتم  سعادت است دانه بهانه ایست مرا زائرم کنی پس پر زدن به نیت گندم سعادت است در ازدحام دور ضریح تو خوشترم قطره شدن میان تلاطم سعادت است صحن عتیق برد مرا صحن آینه از مشهد امدن طرف قم سعادت است یک یا حسین از من و یک یا حسین، تو بین گدا و شاه تفاهم سعادت است داده به سفره ام چه صفایی چه عزتی یک دانه برنج ز بشقاب حضرتی @hosenih وقتی رسید فیض شما دم به دم به ما آمد لباس مشکی خدام هم به ما یک گوشه چشم کردی و قومی اسیر شد خیلی زیاد ساخت همین لطف کم به ما بعد نماز صبح به هرصحن سر زدیم پاداش داد فاطمه با هر قدم به ما بازین چه شورش است که در مشهدالرضاست بیتی جدید داد خود محتشم به ما شش گوشه جلوه کرده دراین چهار گوش تو داده همیشه بوی حسین این حرم به ما یک عمر دست رد به همه طعنه ها زدی با دست خود سیاهی هر روضه را زدی @hosenih ای بیقرار روضه کمی هم سخن بگو از میهمان تشنه ی دور از وطن بگو شرح مرمل بدما را نمیدهی؟ از اسب های رفته به روی بدن بگو حالا که وقت گفتنش از حال میروی انگشت را نگو ز عقیق یمن بگو اصلا بگو لباس تنش را که برده است؟ از دزدهای کوفه و از پیرهن بگو از نعره ها و عربده های هزار مرد از ماجرای سوختن چند زن بگو آقا بگو که عرش خدا بی قرار بود دور عقیله لشگری از نیزه دار بود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آفتابت خورد بر گلبرگ..،شبنم داده شد اشک‌ِما این‌گونه از گرمای این غم‌ داده شد گریه‌ی‌ِبر‌تو اصول کافیِ بخشایش است... این همان درسی است که روزی به "آدم" داده شد اعتباری هم اگر داریم،از این اشک‌هاست در کنار آبِ رو ها،آبِرو هم داده شد @hosenih "یا حسینِ" ما یقیناً "یا الهی" گفتن است بین طورِ روضه بر ما اسم اعظم داده شد ای که ذکر تو دلیل التیام زخم هاست هر زمان نام تو را بردیم،مرهم داده شد مستیِ ما دست ساقی نجف افتاده است پای انگور ضریحش مِی به کامم داده شد یک نخ از چادر سیاه فاطمه برداشتند... این چنین بر سردرِ هر خیمه،پرچم داده شد سینه‌ی ما آه را کم داشت..،زهرا ناله زد از همان ساعت به هر سینه‌زَنی دم داده شد عاشقانت فرصت دیوانگی می خواستند... ناگهان دیدند که ماه محرم داده شده @hosenih این تهِ گودال‌رفتن،مزد شاهنشاهی است... رَمل‌ها تاجی است که بر شاهِ عالم داده شد ▪️ ▪️ نعلِ تازه سنگ را هم نرمِ نرمش می کند... این‌چنین شرحی برای جسم درهم داده شد ساربان بی مروت دست بردارش نبود... تک تک انگشت‌هایت پای خاتم داده شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تاج و تخت همه پادشهان آخر سوخت ماند شمع حرم شاه عراقی روشن بر دل سوختگان دیگ غذایت جوشید پخت نذری تو بر روی اجاقی روشن شاعر: @hosenih
بریده از عطش دائم تکاپوها دوباره یافتمت پشت برج و باروها دوباره یافتمت نه دوباره یافتی ام میان دلهره ها غصه ها هیاهوها @hosenih رسیدم و به تو گفتم غریبی خود را بدون واهمه از طعنه های بدگو ها به روی خاک نشاندم غرور پوچم را کنار خش خش بی ادعای جاروها در آسمان حرم پر زدم رها از خویش به دور گنبد و گلدسته چون پرستو ها نفس کشیدم و جانم شد از خدا لبریز زلال و تازه شدم از شمیم شب بو ها نگاه لطف تو ای آشنای غم زدگان مرا کشاند به سویت شبیه آهو ها @hosenih تو را به آن همه شوق وارادت از دور به آن سلام که می آید از فرا سوها قبول کن دل بی ارزش مرا آقا کنار نذری انگشتر و النگو ها شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در طبیبی و تو شفایی دو چشم گریان را نگاه کن به من و بیمه کن دل و جان را تلاش میکنم از تو دمی جدا نشوم وَگرنَه دور بمانم مسیرِ جانان را @hosenih چراغِ نوکری اَم تا ابد خموش مباد تو نورِ معرفتی کلبه ی چراغان را "نفَس بده که برایت نفَس نفَس بزنم" هَماره غرقِ نیازیم، آهِ سوزان را به اشکِ نیمه شبی دلخوشیم، کز غمِ تو امید میرسد آخر، دلِ هراسان را بخاطر من و ما نه، بخاطر خوبان ببخش کوهِ گنه را، ببار باران را به هر که چهره نشان داده ای فدایت شد طواف میطلبد قبله گاهِ یاران را بیا به ماهِ کرامت، بحق شاهِ رئوف قبول کن به حریمِ وصال مهمان را دلم برای امامِ غریب، تنگ شده ولی ز شرمِ رخَش، سر نَهَم گریبان را سکوت، وقتِ اهانت به نور جایز نیست روا مباد مماشات، اهل ایمان را دوباره کینه ی مامونِ پَست، گُل کرده دوباره زهر چشانده طبیبِ دوران را ز دشمنِ رضوی، ناسزا بعید نبود چه زشت کرده اهانت شهِ خراسان را حرام زاده ندارد ارادتی به امام حیا و شرم نکردند حیِ سبحان را تمامِ کشورِ ما، مُلکِ ری برای شماست هنوز گندمِ ری، کرده مست عدوان را چه پربهاست ریاست که اِبنِ سعدِ لعین به نیزه برد سرِ سید شهیدان را @hosenih هنوز جان به تنش بود در تهِ گودال که قصدِ حمله نمودند، جمعِ نسوان را هنوز مانده به جا انتقامِ آن معجر که وحشیانه ربودند از سر دختر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در قلم بده بنویسم کمی برای حرم کبوترم که دلم رفته در هوای حرم قسم به هشتی ایوان باصفای حرم به تار و پود همان فرش نخ نمای حرم کسی که دشمن تنها پناه بی کس هاست همیشه ملعبه ی دست نامقدس هاست کسی که عقده شهرت نشسته در جانش به کفر می کشد آخر تمام ایمانش چه زود می رسد اما به خط پایانش حرام لقمه به تاراج رفته وجدانش کسی که دشمن آقای ما امام ، رضاست به روی فرش که نه روی خطّ قرمز ماست @hosenih چه زخم ها که نزد رسم چشم پوشی ها چه طعنه ها که شنیدیم پشت گوشی ها جهانیان همه سرمست باده نوشی ها دلیل شادی دشمن ، وطن فروشی ها وطن مزار شریف امام هشتم ماست امام هشتم ما تکیه گاه مردم ماست حرم نگو که امید دل پریشان است شکوه کعبه ی ما مرقد رضاجان است تمام دور فلک در مدار سلطان است حریم پاک خراسان نه قلب ایران است تمام خیر جهان دست توست می دانم مسیر عشق شما را درست می دانم عزیز فاطمه ماه نجیب یعنی تو جواب ناله ی امّن یجیب یعنی تو قرار آخر هر بی شکیب یعنی تو کسی نمانده نفهمد غریب یعنی تو کسی که جز تو دلش را به هر اشاره نداد نشان خادمی ات را به جشنواره نداد خدا به حرمتتان آبرو به ما بخشید تو خواستی که اجابت به هر دعا بخشید شفاعت تو رسید و چه جرم ها بخشید شب ولادتتان بود خلق را بخشید ورای درک قلم سرتر از حروفی تو پناه خسته دلان حضرت رئوفی تو منم که آمده ام در مسیرتان باشم کریم هستی و باید فقیرتان باشم کنار سفره ی خیر کثیرتان باشم شبیه آهوی زخمی اسیرتان باشم تویی تو مرهم غم های من ، بنفسی انت تمام عشق من آقای من بنفسی انت @hosenih به لطف نام شما یک به یک خدا داریم به احترام دعای شما بها داریم برای درد فراوان خود دوا داریم هر آنچه برکت از این روضه از شما داریم رضایت تو رضای خدای ماست رضا ع حریم پاک شما کربلای ماست رضا ع درون گوش فلک یا غریبتان جاری ست صدای زائر دل بی شکیبتان جاری ست میان صحن حرم عطر سیبتان جاری ست هنوز ناله ی یابن الشَّبیبتان جاری ست حسین گفتی و اشک از دو چشم ما بارید که ابر چشم ترم بین روضه ها بارید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سلام ای طبیب طبیبان سلام سلام ای غریب غریبان سلام الا ماهتاب شبستان توس الا حضرت نور، شمس‌الشموس @hosenih غریبم من از راه دور آمدم به دنبال یک جرعه نور آمدم شبم، آه یک جرعه ماهم بده پناهی ندارم پناهم بده ببخشا اگر دور و دیر آمدم جوان بودم، امروز پیر آمدم منم زائری خام و بی‌ادعا کبوتر کبوتر کبوتر دعا اگر مست و مسرور و شاد آمدم من از سمت باب‌الجواد آمدم من از عطر نامت بهاری شدم تو را دیدم آیینه‌کاری شدم تو این خاک را رنگ‌وبو داده‌ای به ایران من آبرو داده‌ای @hosenih ببخشای این عاشق ساده را ببخشای این روستازاده را تو را دیدم و روشنایی شدم علی‌بن‌موسی‌الرضایی شدم... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گشتم نبود صحن و سرایی قشنگتر گلدسته و ضریح و بنایی قشنگتر بوی بهشت می وزد از این حرم ولی با یک صفا و حال و هوایی قشنگ تر @hosenih گشتم نبود در همه عالم نگرد نیست از این بنای شیخ بهایی قشنگتر سلطان اگر رضاست قسم می‌خورم که نیست از منصب شریف گدایی قشنگتر رو به ضریح از تو تورا خواستم فقط از این دعا نبود دعایی قشنگ تر آه ای رئوف در همه عالم ندیده ایم از صحن انقلاب تو جایی قشنگتر @hosenih فرموده‌اند روز جزا تَر نمی شود چشمی که شد به بزم عزایی قشنگ،تر باشد بنا کنیم همین روزها بقیع یک گنبد و ضریح طلایی قشنگتر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آسمان در آسمان امشب شروع عاشقی ست هشتمین خورشید را وقت طلوع عاشقی ست هر چه ناممکن به اعجاز دمت ممکن شود هر که بی ایمان شده با ذکرتان مومن شود یا رضا می گویم و الطاف بی حدّ می رسد این دل بی تاب من تا صحن مشهد می رسد @hosenih هر کجا نام تو را من برده ام ، باران گرفت این کویر تشنه با ذکر رضا جان ،جان گرفت پرچمی که گنبدت بر دست دارد ای غریب می دهد بر جبهه ی حقّ وعده ی فتح قریب لشکری از عاشقان سر به راهت می رسد آیه نصرُ مِنَ الله از نگاهت می رسد السّلام ای اولین شرط و شروط عاشقان سومین ناد علی در هر قنوت عاشقان السّلام ای هشتمین چشم و چراغ فاطمه (س) حضرتِ مشهدنشین ِ کوچه باغ فاطمه (س) السّلام ای بهترین سرمایه ی اهل یقین مرکز امن و امان ِ مردم ایران زمین السّلام ای دست های مهربانت ذوالکرَم من کبوتر می شوم با شوق دیدار حرم السّلام ای گنبد تو قبله گاه آفتاب می شود هر خواهشی در محضر تو مستجاب السّلام ای برکتی که می کند کم را زیاد من سلامت می دهم هربار از باب الجواد بی قرارت می شوم وقتی سلامت می کنم هر نفس عرض ارادت به مقامت می کنم مستی از پیمانه ی موسی بن جعفر (ع) می رسد بوی گل از خانه ی موسی بن جعفر (ع) می رسد این دهه از چشمتان لطف و کرامت بیشمار می رسد وقتی غلامت از تو دارد انتظار پله ها را یک به یک دارد به بالا می رود زائری که با شما تا آسمان ها می رود خوش به حالم نوکرم ، من نوکر سلطان طوس عمر من طی می شود در کشور سلطان طوس @hosenih هر شبی که در حرم یک زائر محتاج بود فارغ از آفاق حسّ می کرد در معراج بود دست های خالی ما در حرم پُر می شود بنده ی دنیا به لطف چشمتان حُرّ می شود وعده دادی در حرم وقتی که راهم می دهی دست خالی که بیایم ،کربلا هم می دهی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نانی نبود اینهمه احسان اگر نبود آبی نبود رحمت باران اگر نبود لطفی نداشت زندگی ما بدون اشک عشقی نبود دیده ی گریان اگر نبود @hosenih سیبی اگر نبود که آدم نمیگریست عفوی نبود فرصت عصیان اگر نبود! اصلا گناهکار کجا آه میکشید آغوش باز شاه خراسان اگر نبود دنیای ما پر از غم و تاریک و سرد بود شمع و چراغ صحن و شبستان اگر نبود خورشید تا سحر هم اگر در فراز بود نوری نداشت سایه ی سلطان اگر نبود اینگونه پشت پنجره فولاد صف نداشت حاجت گرفتن از درش آسان اگر نبود دامن ز دست ما نکشید از سر کرم سائل چه داشت دست به دامان اگر نبود هر نیمه شب ز هجر حرم داد میزدم دستور دین مرنج و مرنجان اگر نبود @hosenih یابن الشبیب گفت و زمین غرق ناله شد دنیا چه داشت روضه ی عطشان اگر نبود؟ کمتر به قلب مادر او داغ مینشست آن جسم پشت و رو شده عریان اگر نبود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در امام، کار ندارد به نام، می بخشد رئوف، اوست که بر خاص و عام می بخشد به جنگِ بدخواهَش آمدم ولی چه کنم؟ من انتقام بگیرم امام می بخشد! @hosenih حرم ندیده چه می داند؟ این امام رئوف گدا هنوز نگفته سلام، می بخشد مجیز شاه بگو، طعنه بر امام بزن خودت ببین که از این دو کدام می بخشد همین تفاوت کافی ست بین شاه و امام که هست و نیستِ خود را امام می بخشد مدام توبه شکستی؟ بیا! یکی این جاست که عادت است برایش، مدام می بخشد تو زخم می زنی آن هم به که؟! امام رضا! که زخم های تو را التیام می بخشد؟ @hosenih بزن! که زخم تو هرچه عمیق تر باشد به دوستیِ محبان دوام می بخشد ولی اگر که پشیمان شدی حرم باز است بیا! امام علیه السلام می بخشد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دست خالی مرا پر کرد احسان شما سفره ام خالی نشد از برکت نان شما مرگ تدریجی ست زنده بودن بی مهرتان از ازل جانم فقط شد بسته بر جان شما @hosenih بی نیازم از خلائق تا خدایم داده است رزق روز و ماه و سالم از سر خوان شما حاجتم را بر زبان جاری نکرده داده ای هست آقا استجابت تحت فرمان شما بارها گم کرده ام خود را در این دنیا ولی کرده ام‌پیدا خودم را زیر ایوان شما آسمان هم در حرم انگار جور دیگر است سجده میچسبد بر این خاک خراسان شما عید قربان‌ میشود هر لحظه ای که در حرم زیر لب زوارتان گویند قربان شما پادشاهی جهان را حضرت پروردگار یک تنه داده به دست مستمندان شما در شلوغیهای محشر بار این پرونده ام کاش سنجیده شود تنها به میزان شما دردهای لاعلاج و‌ پنجره فولادتان این گره ها باز میگردد به دستان شما در میان ظلمت و تاریکی دنیا فقط خوش دل ما گشته بر صحن چراغان شما هرکسی از آب سقاخانه ات سیراب شد بیشتر میگردد از هر بار عطشان شما کافر از باب الجواد تو اگر وارد شود وقت برگشتن شود قطعا مسلمان شما @hosenih از همان اول تمام هفت پشتم بوده اند نسل در نسل از مریدان و غلامان شما از ضریح و از زیارت ها مرا دورم مکن یا علی موسی الرضا دستم به دامان شما شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر کـسی در بـارگـاه ِ نـور ، زائـر می شود در نمـک زار ِ امام عـشـق ، طاهـر می شود کیمیای عشق را می‌بینی آری معرکه است... می زند یک‌دفعه یک بیچاره شاعر می شود این که چیزی نیست ، بالاترازاین ها میرود زائر این سرزمین ، در عرش ظاهر می شود @hosenih از سلاطین جهان هم این حرم دل می برد عاشق این گنبد و گلدسته " نادر " می شود بس که نور عشق را این گوشه وارد می‌کنند پرتوی خورشید از این بقعه صادر می شود معجزه کار عجیبی نیست ، در این بارگاه خادمی هم گاه بر این امر ، قادر می شود گاه می بینی گدا می آید اینجا یک شبه با متاع گوشهٔ ی چشم تو تاجر می شود کربلا و کاظمین و صـحنِ ایـوان ِ نجف ... از پس پرچین این گلدسته ظاهر می شود کوله بر دوش از ، رواق آینه تا انقلاب... گاه "عیسی" گه‌گداری "خضر" عابر می شود می توانی خاک پایت را ، مطلایش کنی... "سنگ سلمانی" به اذن تو جواهر می شود " شیخ حر عاملی " می آید اینجا با ادب... می نشیند گوشه ای ، تا از مفاخر می شود اینچنین "شیخ بها" با طرح های محشرش بهترین معمار در ، عهد معاصر می شود @hosenih جارویِ صحن حسین و جارویِ صحن رضا با سر ِ زلف ِ "حبیب بن مظاهر " می شود خواهش من خواهش آن "مرد نیشابوری" است هر که بالینش نیایی ، سخت خاسر می شود ای همیشه خانه ات آباد ! پس کی نوبت بارگاه "صادق و سجاد و باقر " می شود؟ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اشک شوقم کنار این گنبد موج در موج، بی کران شده است بد قیافه ترین کلاغ جهان! عاشق چشم هایتان شده است @hosenih دو دلم بینِ رفتن و ماندن! کوله بار گناه را چه کنم!؟ با چه رویی در این حرم بپرم؟ پر و بال سیاه را چه کنم!؟ به خودم بارها نهیب زدم: صحبت از دیدنِ بهشت نکن آسمانی به این سپیدی را با حضورت سیاه و زشت نکن از مرام کبوترانت بود بینِ شان پر زدم، نرنجیدند خادمانت چه قدر آقایند! از صدای بدم نرنجیدند خوش صدا نیستم، چه کار کنم !؟ دلخراش و عجول می خوانم قارقارِ مرا نگاه نکن دارم اذن دخول می خوانم @hosenih کاش من روز و شب مجاور این بارگاه مطهرت بودم به حسابِ حسادتم نگذار کاش من هم کبوترت بودم   شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای که دستی گره‌گشا داری در رُخَت جلوه‌ی خدا داری خانه‌ای سبز و باصفا داری در حریمت برو‌ بیا داری نه عجب اینهمه گدا داری؛ ارث شاهی ز مرتضی داری شبم و از صباح می‌گویم از عنایات شاه می‌گویم پیش تو از فلاح می‌گویم این منِ گم، ز راه می‌گویم به خودم گاه‌گاه می‌گویم: "خوش بحالت امام رضا داری" * @hosenih ای دل‌آرای کاظم و نجمه! ای تمنّای کاظم و نجمه! ای مسیحای کاظم و نجمه! نخل طوبای کاظم و نجمه! ماهْ‌سیمای کاظم و نجمه! عاشقی همچو مصطفی داری نوری و آبروی خورشیدی با ظهورت به خلق تابیدی تو سزاوار مدح و تمجیدی چه رئوفانه خیر باریدی یأسم امّا تو بحر امّیدی عوض خوف من، رجا داری مَعدِنُ‌الخَیر و مُنتَهای کَرَم! مهربان‌تر ز مادر و پدرم! سایه‌ات مستدام روی سرم جز در خانه‌ی تو، غیر حرم؛ حاجت خویش را کجا ببرم؟! "تو هوای دل مرا داری" * گره بستم به پنجره فولاد و قسم دادمت به‌ جان جواد شدم از بند حاجتم آزاد لطف تو نسخه‌ای مجرّب داد خانه‌ات تا همیشه باد آباد؛ که "برای همه دوا داری" * وصف سیمای توست آیه‌ی نور حرم امن توست وادی طور زائران تو "حَجُّهُم مَبرور" زائران تو "سَعیُهُم مشکور" ضامن زائران اهل قبور! که به قول خودت وفاداری گرچه تاریکم و سیَه‌رویم؛ گرچه کمتر ز بچه آهویم؛ در حریم تو در تکاپویم از ضریح تو عشق می‌بویم مثل دعبل من از تو می‌گویم من شدم شاعرت، عبا داری؟! ای که شرط قبول ایمانی! بی تو دورم من از مسلمانی تو نه تنها عزیز ایرانی؛ نه فقط قبله ی خراسانی؛ به دو عالم امیر و سلطانی تو احاطه به ماسوا داری یاکریمت شدم، اسیرم کن گاه گندم بریز و سیرم کن سرکِشم من، تو سربزیرم کن روسیاهم، تو دلپذیرم کن و مرا شیعه‌‌ی غدیرم کن "ای که اعجاز کیمیا داری" * @hosenih التفاتی به حال زارم کن کربلای مرا فراهم کن و مرا مُحرِمِ مُحَرّم کن چشم من را شبیه زمزم کن قلب من را اسیر ماتم کن ای که بهر حسین عزاداری! روضه خواندی ز پیکری زخمی نه فقط از تن، از سری زخمی از نفَس‌های حنجری زخمی از لباس مُطهّری زخمی... صاحب چشمه‌ی تری زخمی! که به دل داغ بوریا داری * تضمین از سروده‌ی آقای محمدجواد پرچمی. اشاره به روایت: انّ یَومَ الحُسین اَقرَحَ جُفونَنا... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
من مور دشت بودم و در قصر آمدم از آن شبی که چشم سلیمان مرا گرفت یکشب قرار بود بیوفتم به قعر چاه.. دست کریم شاه خراسان مرا گرفت شاعر: @hosenih
روزی فراوان گدایان قدیمت یک عمر رسید از کرم دست کریمت داده است بها نوکری ات شیخ بها را داده عظمت بر علما شأن عظیمت هم اهل تضرع شد و هم اهل سحر شد هر کس که نفس زد سحری بین حریمت تنها نه که بی تاب نموده دل ما را هستند ملائک همگی مست شمیمت حیف است نگاهت که شود خرج شفایم وقتی که شفا داده مرا خاک گلیمت دلمرده ام آقای خراسان مددی کن جانم به فدای تو و آن قلب سلیمت شاد است دل مادر تو حضرت نجمه این فرصت خوبی است، شماریم غنیمت لبخند، به روی پدر خود زدی آقا ای نور دل فاطمه، خوش آمدی آقا @hosenih آرامش هر روز و شب حضرت کاظم دور از تو جهان است سراسر متلاطم ای عالِم با منزلت آل محمد اسرار خدا در دل و جانت متراکم شد شرط پذیرفتن توحید، ولایت تصریح مقامت به خلائق شده لازم جبریلِ امین که شرف کل ملک شد در صحن و سرایت به تفاخر شده خادم ای رحمت سرشار، کریمان دو عالم هستند از انعامِ نعیمت، متنعم خورشید، خودش سائل نورانیت توست بخشیده ای از نور، بر او نور مداوم حج فقرایی و مقرب شود آخر در طوس هر آن کس که شود زائر و مُحرم پاییز مرا عاقبت کار، بهار است هر بارِ مرا پاسخ دیدار، سه بار است @hosenih کوری به تماشا شده، بینا شدنش را نقاره گواه است مداوا شدنش را با چرخ، علیلی به حرم آمد و دیدم در گوشه ی ایوان طلا، پا شدنش را عیسی به ازل با دل بیتاب، گرفته از پنجره فولاد مسیحا شدنش را یک ذره ای از خاک و گلت در گهرش ریخت یوسف شده مدیون تو، زیبا شدنش را بستم به ضریحت دل آواره ی خود را ای کاش نبینم نفسی وا شدنش را سلمانی ات از تیغ مطلا شده بگذشت تا چاره کند لحظه ی تنها شدنش را آورده جواز سفر کرب و بلایش عاشق که تمنا کند امضا شدنش را گریانم و دلواپس بین الحرمینم چندی است که جا ماندم و دلتنگ حسینم ‌‌@hosenih آهو شده ام تا که شوی کهف امانم از دام بلایای گناهم، برهانم آشوب جهان می شوم از دوری دلبر آرام شود با تو دلم، راحت جانم دلبسته ی دربار خراسانی ام آقا دل کندن و رفتن؟! نتوانم نتوانم من را بخر و فرش ورودی حرم کن با جاروی خدام حریمت بتکانم طردم نکن از خانه ات ای شاه به پیری بگذار نمک گیر همین خانه بمانم دلتنگ وصایای تو بر ابن شبیبم دلتنگ حسینم، به محرم برسانم راه عتباتش نکند بسته بماند بدجور بهم ریخته و دل نگرانم یا معتمدی بر دل سائل نظری کن تا حل شود این عقده و مشکل نظری کن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لطفت همیشه بیشتر بود از سبویم با تو چه راحت می رسم بر آرزویم در محضرت احساس بد بودن نکردم از بس نیاوردی بدی ام را به رویم @hosenih پل های پشت سر چه شد اصلا مهم نیست وقتی که باشد گنبد تو رو به رویم یادم نرفته هر چه دارم از تو دارم ای صاحبم ! ای عزتم ! ای آبرویم نام جوادت بردم و گفتی که "حل شد" مهلت ندادی تا که دردم را بگویم جز تو که بر بغض گلوگیرم محل داد با معرفت ! من زیر دینت تا گلویم من در هیاهوی زمانه کی شوم گم تا ضامن آهوست تنها های و هویم @hosenih سلطان به این رعیت نوازی کس ندیده من دور می گردم ، تو می آیی به سویم از این و آن ها فارغم الحمدلله حلقه به گوشم ، شاعر دربار اویم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غافل نشو شاید نظری شد امشب شاید که مبارک سحری شد امشب شاید که بخاطر امام هشتم از یوسف زهرا خبری شد امشب شاعر: @dobeity_robaey
باید بدهی واژه به ابیات فقیرم بیتم شده با نام تو آباد امیرم @hosenih من غرق سلامم و تو هر بار جوابی ای زنده ترین عشق، به آغوش بگیرم جایی که به جز کنج حریم تو ندارم! من گوشه نشین حرمم تا که بمیرم در سلسله افتاد دل زائر تنهات خوش‌حال از اینم که به دام تو اسیرم ایوان طلا نور که تابید به رویم من ذوب شدم تا ز تو حالت بپذیرم @hosenih این راه اگر دور، اگر سخت، ولی باز عشق است که در سمت تو افتاد مسیرم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر دل زده‌ام نشان عشقت شد شرح غزل از آن عشقت سرمست شد از بیان عشقت دیوانه ی هشت خوان عشقت آن کس که تو را امام دارد شهد ازلی به کام دارد من در سفرم به مقصد تو دل می کشدم به مشهد تو تا پای ضریح مرقد تو دست علی است در ید تو تا سوی ضریح، دل به صف شد انگار که زائر نجف شد @hosenih ای هر دم تو نماز باران مصداق ولی و شرط ایمان ای نور تو رشک شمس تابان سودای دل امیدواران هر کس که به سمت توست مایل از لطف تو شد مَلک‌خصائل ای حصن حصین رب اعلی هفتم پسر رشید طاها در سلسله ات اسیر دلها رحمی بنما به غربت ما صد شکر که ابناء دلیلیم بر باب جواد تو دخیلیم @hosenih ای محبط وحی جان پاکت افلاک زده ست سر به خاکت مستی همه از وجود تاکت ایران شده است سینه‌چاکت یا حضرت عشق، بی نظیری بر ملک وجودمان امیری دریاست تمام خواهش رود کنج حرم تو خانه اش بود عشق تو رسانده‌اش به مقصود تا صبح ظهور نور موعود شد زمزمه ی شهیدهامان جانم به فدات یا رضا جان شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شهر هر جا را که می‌بینم چراغانی شده است طبل بنوازید هان! هنگام مهمانی شده است آفتاب از صبح تا شب، ماه از شب تا سحر کفتر ایوان آن شاه خراسانی شده است @hosenih اشک‌ها قفلی زده بر پنجره‌فولادها دامن سجّاده‌ها لبریز پیشانی شده است محتشم با لهجه‌ی شیرین کاشان آمده؟ یا حرم امشب پُر از عمّان سامانی شده است ای نماز صبحگاهی ربّنایی تازه کن دوریِ دیدار فرزند تو طولانی شده است @hosenih روزی از پشت ضریح خود اشارت می‌کنی شایدا هنگام آن مصراع پایانی شده است لا فتی الّا علی لا سیف الّا ذوالفقار چشم می‌بندم، هوا انگار بارانی شده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در بده بر محبان کاظم بشارت که خیر تمام است در این ولادت سلام خداوند بر نجمه خاتون بر آن بانوی طاهر و با فضیلت رسیده امامی که با نوکری اش شدم صاحب عزت و با اصالت علی بن موسی الرضا المرتضی را چنان دوست دارم، ندارد نهایت کم از بچه آهوی وحشی صحراست کسی که نفهمیده اوصاف حضرت عذاب است پایان هر روسیاهی که بر ساحتش کرده باشد اهانت اهانت کننده بر او در سقوط است کم از عنکبوت است و از قوم لوط است @hosenih گدایم گدای علی بن موسی وجودم فدای علی بن موسی نگین چیست در این جهان و قیامت؟ به سینه ولای علی بن موسی هوای مرا از همان کودکی داشت فدای وفای علی بن موسی شده سالیانی است چون والدینم دلم مبتلای علی بن موسی در ایران به لطف خدا سربلندیم به زیر لوای علی بن موسی فقط از عنایات معصومه بوده شدم خاک پای علی بن موسی هر آنچه که شأن و مدارج گرفتیم از اولاد باب الحوائج گرفتیم @hosenih صلاة دل بنده، پابوس باشد به صحن امامی که در طوس باشد همان کس که گرمای عشقش به سینه همیشه عیان است و محسوس باشد جهان از قدومش پر از نور گشته جهان بی وجودش چو کابوس باشد در این روزگاری که تاریک و سرد است حریمش چنان نور فانوس باشد هر آنجا که باشد به یاد امام است دلی که به میخانه مأنوس باشد به بالین سلمانی اش، لحظه ی مرگ خودش رفت و نگذاشت مأیوس باشد به قول و قرارش عمل می کند او مرا وقت مرگم بغل می کند او @hosenih الهی که حبش به قلبم بماند به من طعم دیدار خود را چشاند دلم چون کبوتر به صحنش نشسته الهی دلم را ز صحنش نراند نشد قسمتم کربلا چند سال است ولی او بخواهد اگر، می تواند نمی دانم اصلا که امسال آقا به ماه محرم مرا می رساند؟ الهی بخواند خودش روضه ها را مرا مثل ابن شبیبش بداند الهی به آهی به غم های شاهی دلم را دوباره به مقتل کشاند بخواند از ارباب و آتش بگیرم برای لب خشک جدش بمیرم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e