eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
291 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هوا هوای تجلی‌ست، دوستان! صلوات به شکر مقدم آن یار مهربان، صلوات به دیده‌بوسی باران، درخت‌ها! لبخند به پای‌کوبیِ خورشید، آسمان! صلوات شهابی از وسط چشمه‌های نور گذشت ستاره‌های گهرریز کهکشان! صلوات وزید باد بهار، آی شاخه‌های جوان! به چشم‌روشنی باغ و باغبان، صلوات دوباره رو به چمن کرد شاه قبّۀ گل به یمن خندۀ شمشاد و ارغوان، صلوات بر این دقایق زرّین و رنگ‌رنگ، درود بر این ترنم و آن شور ناگهان، صلوات تمام دشت شکوفاست از شقایق سرخ رسیده موسم آن رستخیز جان، صلوات هوا هوای تجلی‌ست، دوست آمده است به «میم» اول «معشوق» عاشقان، صلوات ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اجازه خواستم از تو هماره بنْویسم دوباره از تو بگویم، دوباره بنویسم ز بحر رحمت تو، بی کناره بنویسم ز نور شمس رُخت با اشاره بنویسم تو آمدی که زمین و فلک شود روشن شکفته‌ای که کویر جهان شود گلشن حدیث رویش تو مژدۀ بهاران داشت کویر سینۀ ما را نوید باران داشت امیدْ بهر تمام امیدواران داشت بشیرِ آمدنت نغمۀ هزاران داشت که فصل آمدن تو بهار می‌آید به یُمن مقدم تو گل به‌بار می‌آید تو آمدی که غبار از دل بشر ببری دل ظلام بشر را سوی سحر ببری از آن سحر دل ما را تو در سفر ببری سفر به سوی خداوند دادگر ببری تو آمدی که بشر را خداشناس کنی پی نجات همه بر حق التماس کنی سلام بر تو که شمس تمام افلاکی درود بر تو که نص حدیث لولاکی اگرچه چند زمانی به روی این خاکی تو عقل کل و فراتر ز عقل و ادراکی اگر که خلق تو را احمدِ امین گوید خدا ز خلقت تو بر خود آفرین گوید چگونه از تو نویسم؟! توان ندارم من چگونه از تو بگویم؟! بیان ندارم من به پیش قدر و جلالت زبان ندارم من به قدر وسعت شأنت زمان ندارم من چراغ بینش ما را بیا و روشن کن کویر دانش ما را ز مهر گلشن کن تو بحر رحمت و دل قطرۀ همین دریاست دلِ غریبۀ من معتکف به کوی شماست همیشه جای قدومت به روی دیدۀ ماست که رد پای شما در غدیر خم پیداست ز عطر ناب شما نکهتِ ولی آید از آن دیار صدای علی علی آید منم گدای ولای تو یا رسول الله نشسته‌ام به سرای تو یا رسول الله شدم رهین عطای تو یا رسول الله «وفایی‌ام» به فدای تو یا رسول الله مرا زلال حیاتند اهل بیت شما سفینه‌های نجاتند اهل بیت شما 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حیّ علی الفلاح که آمد ولادتش باید نماز بست نمازی به قامتش این نور از کجاست که همواره روشن است؟ این شعله چیست در دلمان جز محبتش؟ جاری شده‌ست چشمه‌ی آیات در حجاز گل‌ها شکفته‌اند برای تلاوتش حسن ختام و نقطه‌ی آغاز دهر بود حسن ختام بود شروع نبوتش از آسمان کوه حرا، نور می‌رسید نوری که داد مژده برای رسالتش دستان اتحاد نباید جدا شوند آری امید داشت به دستان امتش ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشم فلک امروز دوان سوی زمین است امروز که با آمدن عشق، قرین است در آتش اوییم که شور است و شرار است در ساحت اوییم که امن است و امین است در بایریِ جهل جهان، عاطفه رویاند دیگر چه نیازی به عصا؟ معجزه این است غم بار سفر بسته که او راحت جان است رنگ از رخ شب رفته که او ماه‌ْجبین است لطف نظر اوست که شعر است مطنطن از مرحمت اوست اگر واژه وزین است این‌گونه رقم خورد که ما شیعه‌ی نوریم آن نور که در عترت پاکش ششمین است کافی‌است بپرسید ز خیبر که پس از او بر مسند مهرش "که" سزاوارترین است؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید والامقام یک عده تو را نمی‌شناسند هنوز در غفلت خویش, بی حواس‌اند هنوز تو هیبت آفتابی و شب‌ْپَره‌ها از عکس تو نیز در هراس‌اند هنوز @hosenih @dobeity_robaey
سلام ما به تو ای شخص اوّل عالم درود ما به تو ای سیّد بنی آدم چه احتیاج به اعجاز دیگری! که تویی خلیلْ آیت و موسی‌ْ ید و مسیحا دم نگین تو علی و نقش نام او زهراست به دست حق، تویی از بین انبیا خاتم تو آمدی و شدند آسمانیان مسرور تو آمدی و گرفتند ساحران ماتم اگر طبیب تویی، خوش به حال بیماران که می‌بری ز دل امروز، درد و فردا غم تو مهربان پدر اُمّتی و ما فرزند که خورده است گره سرنوشت ما با هم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در قلب کفر، نام تو را جار می‌زنیم اینجا که میهن خودمان است قهرمان! @hosenih @dobeity_robaey
ساعت هجر تو را لحظه‌ی پایانی نیست در تنِ بی رمقِ ثانیه‌ها جانی نیست شهر در حسرت فانوسِ سحر می‌سوزد سالیانی‌ست که این کوچه چراغانی نیست دشتِ چشمم به بیابان‌شدنش خو کرده خاکِ خشکیده‌ی من تشنه‌ی بارانی نیست پیرها در طلب دیدن تو کور شدند عُمر رفت و خبر از یوسفِ کنعانی نیست می‌کُشد آخرِ سر زخمِ فراقت ما را درد عشاق تو را نسخه‌ی درمانی نیست آنکه دلخوش به هوس‌هاست، خرابت نشود کاخ اَمیالِ دلم لایق ویرانی نیست تو به فکر همه وُ ما همگی فکر گناه... به‌خداوند که این رسم مسلمانی نیست من، سرافکنده‌ترین سینه‌زنِ فاطمه‌ام هیچ رنجی به‌علی رنجِ پشیمانی نیست سخت دلتنگ تماشایِ ضریح نجفم مثل ایوانِ طلایِ پدر، ایوانی نیست لب من را برسانید به انگورِ علی باده‌ای در حَدِ این باده‌ی سلطانی نیست کاشکی روی سرم دست نوازش بِکِشی وقت اینکه ز گدا روی بگردانی، نیست " گرچه آلوده ولی مال حسینیم همه " نزدِ ما بهتر از این تشنه که خواهانی نیست جان آن کشته‌ی بی غُسل و کفن، زود بیا دیر شد آمدنت، فرصت چندانی نیست * * چوب ها در دل تاریخ شهادت دادند خیزران خورده‌تر از او، لب و دندانی نیست... ✍ (صلاة صبح ۱۴۰۲/۰۷/۱۰) 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
او را که خدا آینه‌ی خویشتنش کرد آورد به دنیا و یل بت شکنش کرد بر خاک نظر کرد علی، خاکْ طلا شد بر سنگ نظر کرد، عقیق یمنش کرد در معرکه هرکس به مصافِ علی آمد مولا زرهِ جنگی او را کفنش کرد تا دید عدو روبرویش تیغ علی را جان زودتر از ضربه فرار از بدنش کرد شد اوج سرافکندگیِ دشمن حیدر آن کار که با ناقه‌سواران، حسنش کرد در مکتب خود حضرت زینب به رقیه مدح علی آموخت و شیرین سخنش کرد از هجر علی کعبه عزادارترین شد طوری که فقط جامه‌ی مشکی به تنش کرد خوش عاقبت آن است که هنگام زیارت مرگ آمد و با شاه نجف هموطنش کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جنس بی قیمت و افتاده ته بازارم تو بیا باز ضرر کن، بخرم، بردارم جز ضرر گرچه برای تو ندارم اما چون همیشه پدری کن، به کسی نسپارم تو چنان بوده‌ای ای عشق، که من از اینکه_ به کسی جز تو بدهکار شوم بیزارم ما که گفتیم غلامیم، شما هم مولا لطف کن بین غلامان خودت بشمارم پسرم از پدرم نوکری‌ات برده به ارث پدرم، من، پسرم، عاشق این تکرارم آن‌چنانم که بدون تو بهشتم نروم فکر بی تو شدنم سخت دهد آزارم چندمین مرتبه‌اش نیست به یادم که چه خوب_ دست پُر مهر تو برداشت گره از کارم از ضریحت دو سه تا بوسه طلبکارم من تا ضریحت طلبم را ندهد، بیمارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ در آرزوی ؛ همیشه هر شبِ جمعه به سینه غم دارم حرارتی‌ست قدیمی که در دلم دارم اگرچه دستِ تهی دارم و گدا طبعم دلِ شکسته‌ی خود را که دستِ کم دارم میان نامه‌ی من خالی است از خوبی گناه و جرم و خطا را همه رقم دارم مرا به حُرمتِ موسی الرضاست می‌بخشید خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم به امرِ حضرت سلطان، حسین می‌گویم به لطف فاطمه، اربابِ محترم دارم حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد دلم خوش است میان دلم حرم دارم  * * برات کرب و بلایم به دست عباس است دوباره مُلتمس دامنِ علمدارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گریه کند برای تو بی اختیار، چشم بخشید از این جهت به بشر کردگار، چشم نذر نگاهْ سوی تو می‌شد تمام‌شان گر داشت نوکر تو هزاران هزار چشم کمتر شود از آتش دوزخ هراس او هر قدر بیشتر بشود آبدار، چشم لطفاً زمانِ مرگ، قدم‌رنجه‌ کن بیا چشمش به راه توست میان مزار، چشم گفتند به وضوح نظر می‌کنی به ما هرگاه می‌شود وسط روضه تار، چشم تا که شنید زخم تنت بی‌شمار بود خون گریه کرد پای غمت بی‌شمار، چشم ** زینب تمام راه، نگاهش سویِ تو بود او برنداشت از تویِ نیزه‌سوار، چشم ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آنکه تقدیر مرا یک عمر پشت در نوشت... نام من را بین مهمان‌های تو آخر نوشت دیشب از بس گریه کردم صبح تحویلم گرفت دعوت من را برای این دو چشم تر نوشت جای نان می‌خواستم قدری تماشایش کنم حیف باشد محضر صاحب کرم از زر نوشت هرقدَر من معصیت کردم به روی من نزد قصه‌ام را تا ابد در خانه‌ی دلبر نوشت به من بی آبرو چه آبرویی داده است من بدی کردم ولی او صورت دیگر نوشت دست من را داد در دست علی مرتضی بعد ازآن نام مرا در دفترش قنبر نوشت یک علی گفتم تمام سیئاتم پاک شد سرنوشتم را خداوندِ علی، از سر نوشت آخر خط بودم و زهرا به فریادم رسید بعد ازآن بخت مرا از هرکسی بهتر نوشت کل دارایی من این است... عشقم به حسین! بین ثروتمندها اسم مرا مادر نوشت چشم وا کردم که دیدم ناگهان در هیأتم... دست زهرا در حسینیه مرا نوکر نوشت از همان‌موقع چه کیفی می‌کنم من با حسین! شرح آن‌ را باید از امروز تا محشر نوشت چند وقتی می‌شود دور از تو ماندم، وای من فطرست‌ را دست تقدیر عاقبت بی پر نوشت ** ای فدای اسم شیرینت «حسین جان» کز ازل حق به تقدیر گلویت کندی خنجر نوشت نیزه‌ها روی تنت یکجور رفته کج شده مزد "هَل مِن ناصرت" را با سنان لشکر نوشت شمر روی سینه‌ات مشغول ذبحت بود آه... قاتلت را مقتل اما، غُصه‌ی معجر نوشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نظر به ساعتِ خود کرد و نقشه درسر داشت تبر به دوشِ کسی از نوادگانِ خلیل چقدر مانده از این بیست و پنج ساله مگر؟! که محو گردد از عالم نشانِ اسرائیل ✍ @hosenih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گزینه‌های خودت را به روی میز بچین و چند لحظه خودت را میان جنگ ببین شروع کن به شمردن...، شهاب تا سجیل هجوم حادثه‌ها، آسمانِ اسرائیل... ✍ @hosenih
همسایه‌ی زخم، استخوان خواهد شد روزی که " تل آویو " نشان خواهد شد (نابـودیِ صهـیونیست) ان شــاءالله سر تیترِ خبرهایِ جهان خواهد شد... @hosenih @dobeity_robaey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آنچه که داریم ما، یک دل طوفانی است آنچه که مانده کنون، راهِ سلیمانی است گفت: به صهیون بگو لحظه‌ی پایانی است وقتِ تماشای ما، وقت پشیمانی است بر روی نامِ شما، زود قلم می‌کشیم ✍ @hosenih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای قدس! ظهور مُنتَظر نزدیک است خورشید، دمیده و سحر نزدیک است در سنگر انتفاضه پا بر جا باش یک سنگِ دگر بزن، ظفر نزدیک است @dobeity_robaey
درحنجره‌ها، صدا، صدای تو بُوَد در دستِ مقاومت، لوای تو بُوَد این عزم خداست، حاج قاسم! والله آزادی قدس، خونْ بهای تو بُوَد @dobeity_robaey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بترسيد! آری‌آری چون‌كه ما ازنسل طوفانيم و طومار شما را عاقبت در هم بپيچانيم... @dobeity_robaey
ای‌ آسمان! خون‌خواهیِ هابیل نزدیک‌ست شب‌های نابودیِ اسرائیل نزدیک‌ست @dobeity_robaey
دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه! @dobeity_robaey
یک‌روز اسرائیل را نابود خواهد کرد فرمانده‌ای از جنس تهرانی‌مقدم‌ها @dobeity_robaey
تلافیِ حُجَجی، انهدام داعش بود تقاصِ خونِ تو آزادیِ فلسطین است @dobeity_robaey