eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
290 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
دامن آلوده و بار گناه آورده‌ام گر چه آهی در بساطم نیست، آه آورده‌ام هر که بودم، هر که هستم، با کسی مربوط نیست بر امام مهربان خود پناه آورده‌ام هر که آرد تحفه‌ای در محضر مولای خود من دو دست خالی و کوه گناه آورده‌ام بر کبوترهای صحنت هدیه‌ی ناقابلی‌ست گندم اشکی که در این بارگاه آورده‌ام ناله‌ام در سینه، اشکم در بصر، سوزم به دل نامه‌ای چون دودِ آه خود، سیاه آورده‌ام ذرّه بودم، زائر شمس الشّموسم کرده‌اند قطره‌ای بودم به این دریا پناه آورده‌ام گر چه هستم قطره‌ای ناچیز، یک دریای اشک، هدیه بر مولای خود روحی فداه آورده‌ام هر فقیری هست دستِ خالی‌اش سرمایه‌اش من فقیرم، دست خالی را گواه آورده‌ام «میثما» مولا اگر پُرسد چه آوردی بگو سر به خاک زائرت از گردِ راه آورده‌ام ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به بی‌قراریِ دل‌های بی‌قرار قسم به داغ‌داری جان‌های داغ‌دار قسم به سوتِ آمدنِ آخرین قطار قسم به شیهه‌ی فرَسِ آخرین سوار قسم به برقِ تیغِ سواران کهنه‌کار قسم نزاع بر سر ایمان و کفر و تکفیر است جدال بر سر فرجام خون و شمشیر است ستیزه‌ای که میان نسیم و زنجیر است، نمادی از وزش بادهای تغییر است به گل شدن، به شکفتن، به نوبهار قسم چه سود از این‌همه کبریتِ بی‌خطر بودن چه سود از این‌همه مبهوت و بی‌خبر بودن چه سود از این‌همه بی‌درد و رهگذر بودن خوشا به وقت خطر، سرخ و شعله‌ور بودن به عشق و غیرت و ایثار و اقتدار قسم به گوش می‌رسد ابلیس، اَلأمان‌هایش صدای خُرد شدن‌های استخوان‌هایش زبانه می‌کشد آخرزمان، تکان‌هایش پدید می‌شود از هر طرف نشان‌هایش به انتظار، به پایان انتظار قسم سپاه ابرهه را ترس و واهمه است اینجا یزید و حرمله را روز محکمه است اینجا علَم به دستِ علمدارِ علقمه است اینجا قرارگاهِ حسین بن فاطمه است اینجا به مادران شهیدان روزگار قسم... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
📣 قابل توجه زائرین گرامی حسینیه 🍃رباعیات با موضوعِ لیلة الرغائب، در کانال زیر قرار گرفت: ↳ @dobeity_robaey@dobeity_robaey
غم کهنۀ در گلویم حسین است دم و بازدم، های و هویم حسین است اگر چشم من آبروی مرا ریخت چه غم؟ بعد از این آبرویم حسین است به دنبال نامی به جز عشقم اما سرانجام هر جست‌وجویم حسین است شب آرزوها شب جمعه باشد و کتمان کنم آرزویم حسین است؟ به سجاده گفتم که مایل بیفتد که از این سحر سمت‌وسویم حسین است سرآغاز عالم... سرانجام عالم... خلاصه بخواهم بگویم، حسین است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
کسی که هرشب جمعه، تو را مصاحب نیست برای وصل جمالت هنوز راغب نیست چگونه درک کند فیض با تو بودن را کسی که بر همه اعمال خود مراقب نیست اگر که غیبت تو طول می‌کشد از ماست وجود ناقص ما خالی از معایب نیست اسیر غم شده‌ایم و هنوز می‌گویند فراق چهره‌ی تو اعظم مصائب نیست! امید ملت اسلام! کعبه منتظر است کسی به غیر تو بنیان‌کَن اجانب نیست شب است و ذکر فرج را به روی لب دارم شبی که بهتر از این لیلة‌ الرغائب نیست به یمن توست که روزی دهد خدا ما را نصیب و روزی ما غیر این مواهب نیست به یک نگاه مرا روبراه کن، وضعم، برای آمدن تو اگر مناسب نیست اگر کنار رَوَد پرده‌ی گنه، پیداست امام ما همه جا ظاهر است و غائب نیست سخن بس است «وفایی!» به جان حضرت دوست تمام حرف دل ما جز این مطالب نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت این مژده به بندگان تائب آمد خیزید که لیلة الرغائب آمد ای کاش ندا دهند صبح فردا ای منتظران امام غائب آمد@hosenih@dobeity_robaey
ای آنکه نامت موجب شیدایی جبریل شد شبنم ز داغت رفته رفته جان گرفت و نیل شد اندازه‌ی عرش خدا، رفعت گرفت این خانه‌ها روی زمین وقتی برایت روضه‌ای تشکیل شد بی تو وجود واژه‌ی ایمان تماماً نقص داشت بین لهوف تو اصول دین ما تکمیل شد شرمنده باشد محتشم، چون واژه‌ای در خور نداشت با بارگاه قدس اگر بزم عزا تمثیل شد شرمنده‌ام که اشک‌هایم مرهم زخم تو نیست شرمنده‌ی زهرا شود آن روضه که تعطیل شد درد و دوا یعنی غمت، دارالشفا یعنی دمت اعجاز عیسی با کمی از تربتت تأویل شد تو آیه‌ی نورِ علی نوری، به خاک افتاده‌ای در زیر سم اسب‌ها از پیکرت تجلیل شد از زمزم چشمان خود هاجر کنارت اشک ریخت مرثیه‌خوان خشکی لب‌های اسماعیل شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم نمانده باطنی اصلاً به ظاهر دینم   نگاه کردم و دیدم تمام شد عمرم هنوز جاهلم و بنده‌ی شیاطینم   گناه کردم و از رو نرفتم و حالا مرا زمین زده این کوله‌بار سنگینم   قساوت دل آلوده‌ام سبب شده است امام عصر خودم را اگر نمی‌بینم   خودم اگر چه خودم را دگر نمی‌بخشم ولی به رحمت پروردگار خوش بینم   درست نیست بیایم به خانه، می‌دانم! اجازه هست کمی پشتِ خانه بنشینم؟   اگرچه شیعه نبودم تمام عمرم را خوشم به لطف علی در صف مُحبینم   شنیده‌ام که علی همدم فقیران بود در آرزوی علی سال‌هاست مسکینم   خدا کند که بیاید کنار من باشد خدا کند که بیاید زمان تلقینم   مرا به مرهم و طب و طبیب حاجت نیست که اشک روضه‌ی عباس هست تسکینم * *  هزار شکر که ام البنین نمی‌بیند چقدر غنچه‌ی تیر از تن تو می‌چینم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌱به‌مناسبت با اشکِ دو عین... یا قدیم الاحسان! با این‌ همه دِین... یا قدیم الاحسان! مــا آمــده‌ایــم تا بـبـخـــشـی مــا را... امشب به حسین... یا قدیم الاحسان! ✍ @hosenih@dobeity_robaey
از درد زمانه‌ی فلج می‌خوانم از ساحت آخرین حجج می‌خوانم در خلوت لیلةالرغائب قطعاً عَجّل لِوَلیّکَ الفَرَج می‌خوانم@dobeity_robaey
به مناسبت ای مظهر مظهرالعجایب! الغوث مظلوم‌ترین حاضرِ غایب! الغوث جز دیدن‌تو چه آرزویی داریم؟! ای رغبت لیلة الرغایب! الغوث@dobeity_robaey
تسکین دل ام مصائب برگرد ای بر دو جهان امیر و صاحب برگرد ما منتظر رؤیتِ رویت هستیم ای آرزوی شب رغائب برگرد@dobeity_robaey
به‌مناسبت ای مالک شش‌گوشه‌ی آفاق، حسین ای کشته‌ی اشک‌های مشتاق، حسین حسرت به دلیم و کربلا می‌خواهیم ای غایت آرزوی عُشّاق، حسین ✍ @hosenih@dobeity_robaey
یکی آرزو مونده توی دلش که شب دست خالی به خونه نره یکی شب به شب آرزو می‌کنه که روزای درموندگی بگذره یکی آرزو می‌کنه آسمون- یه کم با زمین مهربون‌تر بشه به اندازه‌ی بغض توو سینه‌ها یه خرده گلوی زمین تر بشه چرا باید افتادن از شاخه‌ها همه‌ش آرزوی دل برگ شه؟ خدای توی این شب آرزو! نذار آرزوی کسی مرگ شه نباید نگاه کسی خیس شه نباید‌ بره آبروی کسی شب آرزو آرزو می‌کنم که خنده نشه آرزوی کسی چی می‌شد که چشمای مونده به در توو اون جمعه‌ی سبز بیدار شه؟ دیگه وقتشه بعد این انتظار شب آرزو، روز دیدار شه... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای آن‌که دراین دوران، مطلوب طلب‌هایی منظور من از "یا مَن اَرجُوهِ" رجب‌هایی با خلوتیان عشق، هم‌صحبت هر روزی با اهل سحر تا صبح، هم‌ناله‌ی شب‌هایی چرخ همه‌ی عالَم، با اذن تو می‌گردد تو علت معلولی، اسباب سبب‌هایی در حسرت شادی‌ها، مانده دل ما یک‌عمر ما‌ غم‌زده‌ی هجریم، تو فصل طرب‌هایی عمری‌ست که در دل‌ها، جای تو شده خالی هرچند که در ظاهر، ذکر همه لب‌هایی در پیچ‌وخم سختی، سامان‌ْدهِ وضع ما در شور تب دنیا، آرامش تب‌هایی هم در عجب از قبل و هم در عجب از بعدیم تو نقطه‌ی آغاز و پایان عجب‌هایی... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قسم به سوره‌ی "والفجر" یار می‌آید سپیده دم پس از این شام تار می‌آید زغال، روی سیاهش سیاه‌تر شده است خزان گذشته و کم کم بهار می‌آید زبور شاهد ما شد "لَقَدْ کَتَبْنا "را بخوان که وارث این روزگار می‌آید* نوشته است که: مستضعفین به پاخیزید ز مشت‌های گره کرده کار می‌آید غباری از پس هر حادثه پدیدار است اگر غلط نکنم آن سوار می‌آید اَلا به ذکر کسی که به نامش آرامش به سینه‌های شده بی قرار می‌آید قسم به واژه‌ی "خَیْرٌ لَکُمْ" علی خواهان! "بَقِیَّةُ الله" با ذوالفقار می‌آید چقدر خواندن "اَمَّن یُّجیب" اثر دارد که استجابتِ این اضطرار می‌آید زمان آمدنش وقت "مَطْلَعِ الْفَجْر" است و ناگهان به سر این انتظار می‌آید ✍ *«وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فىِ الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون‏» (انبیاء/١٠۵) «و ما در زبور- پس از تورات- نوشته‏‌ايم كه اين زمين را بندگان صالح من به ميراث خواهند برد» 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
  تو از سوز دل و از غربت حیدر خبر داری تو از تنهایی اولاد پیغمبر خبر داری تو همچون نور در صُلب حسین ابن علی بودی تو از سوزِ دل صدیقه‌ی اطهـر خبر داری عموی کوچک تو قاتل خـود را ندیـد اما تو خود از آن‌چه پیش آمد به پشت در، خبر داری تو می‌دانی علی با چاه کوفه شب چه‌ها می‌گفت تو از ناگفته‌غم‌های دلِ حيدر خبر داری تو اشک خجلت عباس را در علقمـه دیدی تو از آن کشته‌ی بی چشم و دست و سر، خبر داری تو با جد غریبِ خود به دشت کربلا بودی تو از قلب وی و داغ علی‌اکبر خبر داری تو روی شانه‌ی خورشید دیدی ماه کوچک را تو از پیکان و ذبحِ حنجر اصغر خبر داری تو دیدی عمه‌ات زینب کنـار قتلگاه آمد تو از بوسیدن آن نازنین‌حنجر خبر داری تو می‌دانی که «میثم» از فراقت سوزد و سازد تو از این بنده‌ی بی دست و پا، بهتر خبر داری ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با ناله و آه... ياری‌ات خواهم كرد تا آخر راه... ياری‌ات خواهم كرد گر لطف تو شاملم شود بعد از این... با ترکِ گناه... ياری‌ات خواهم کرد@hosenih@dobeity_robaey
🌷 تقدیم به سردار سرافراز شهید (حجت الله امیدوار) و همراهان ایشان تا چند از این داغ لبالب باشیم در آتشِ آه و حسرت و تب باشیم گفتند دَرِ باغِ شهادت باز است ای کاش فداییان زینب باشیم@hosenih@dobeity_robaey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 تقدیم به سردار سرافراز شهید و همراهان ایشان اینان که به راه حفظ دین هَم‌‌قَسَم‌اند در بین زمین و آسمان محترم‌اند در دست، شرفنامه‌ی غیرت دارند مردان خدا مدافعان حرم‌اند@hosenih@dobeity_robaey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 تقدیم به سردار سرافراز شهید و همراهان ایشان حرم «زینب» عجب حال و هوایی دارد سوریه، فیض شهادت چه صفایی دارد بنویسید به روی کفن این شهدا چقدر عمه‌ی سادات فدایی دارد@hosenih
🌷 تقدیم به سردار سرافراز شهید (معاون اطلاعات نیروی قدس سپاه پاسداران در سوریه) در راه امید و عشق، صادق شد و رفت در گلشن سبز دین، شقایق شد و رفت او نیز به حاج‌قاسم و یارانش با پیکر خون‌گرفته لاحق شد و رفت @hosenih@dobeity_robaey
با حضورت ستاره‌ها گفتند نور در خانه‌ی امام رضاست کهکشان‌ها شبیه تسبیحی دستِ دُردانه‌ی امام رضاست مثل باران همیشه دستانت رزق و روزی برای مردم داشت بَرِکت در مدینه بود از بس چهره‌ات رنگ و بوی گندم داشت با خداوند هم‌کلام شدی علت بُهت خاص و عام شدی «کودکی‌هایتان بزرگی بود» در همان کودکی امام شدی رزق و روزی شعر دست شماست تا نفس هست، زیر دِیْن توأیم تا جهان هست و تا نفس باقی‌ست ما فقط محو کاظمین توأیم من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می‌آیم دست بر روی سینه هر بار از سمت باب الجواد می‌آیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در خلوت یاران اثری بهتر از این نیست در چله گرفتن ثمری بهتر از این نیست ما خُمِّ شراب از جگر غوره گرفتیم در میکده‌ی ما هنری بهتر از این نیست سجاده بیارید که تا صبح نخوابیم در بین سحرها ، سحری بهتر از این نیست ما درد نگفتیم ولی باز دوا کرد در شهر، طبیب دگری بهتر از این نیست حق داشت بنازد پدر پیر مدینه در هیچ کجایی پسری بهتر از این نیست گفتند جواد است، سر راه نشستیم در جمع گدایان خبری بهتر از این نیست پر کرد به اجبار خودش کیسه‌ی ما را در کوچه‌ی ما رهگذری بهتر از این نیست گفتند سلامی بده و زائر او باش دیدیم در عالم سفری بهتر از این نیست پس زائر یاریم تَوَکَّلْتُ علی الله ما عبد نگاریم تَوَکَّلْتُ علی الله ابروی تو و تیغ بلا فرق ندارند در طرز شهادت شهدا فرق ندارند کافی‌ست که پای تو به یک سنگ بگیرد این‌گونه که شد سنگ و طلا فرق ندارند ایام طفولیت تو عین بزرگی‌ست در معجزه، ایام خدا فرق ندارند از رحمت تو دور نبودند سیاهان وقت کرم تو، فقرا فرق ندارند پایین سر سفره‌ی تو نیز چو بالاست در خانه‌ی تو شاه و گدا فرق ندارند ما کار نداریم رضا یا که جوادی در مذهب ما آینه‌ها فرق ندارند تو آمده ای تا که سرآمد شده باشی یکبار دگر نیز محمد شده باشی بیمار شدن از من و عیسی شدن از تو لب تشنه شدن از من و دریا شدن از تو در راه عصای تو بیان کرد: امامی! اعجاز عصا از تو و موسی شدن از تو در مهد به اثبات خودت سعی نمودی در کودکی‌ات این همه والا شدن از تو چل سال پدر، چشم به راه پسرش بود حالا یکی یک دانه‌ی بابا شدن از تو چشمان موفق به امید تو نشسته است پس دست شفا از تو و بینا شدن از تو بگذار قدم های تو را خوب ببیند در قامت تو جلوه‌ی محبوب ببیند هستند کریمان دو عالم سرِ خوانت یکبار نخورده‌ست گره کیسه‌ی نانت اصلاً حرم شاه خراسان حرم توست هرصحن که گشتیم در آن بود نشانت انگار که گهواره‌ی تو عرش زمین بود وقتی پدر پیر تو می‌داد تکانت تکبیر تو از داخل گهواره رسیده‌ست هستم اگر امروز مسلمان اذانت یکبار پدر گفتن تو گر نمی‌ارزید صدبار نمی‌رفت به قربان زبانت! از چشم پدر دور مشو، گرگ زیاد است براین پدرت حق بده باشد نگرانت در راه مبادا قدمت خار ببیند آن صورت چون برگ تو آزار ببیند... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رحمت بر انوارت که نورانی‌ترینی مولود پُر خیر امام هشتمینی بالاتری از فهم و ادراکِ زمینی نزد پدر، مثل علی اکبر، نگینی دریای احسان، نور ایمان، یا محمد! ای کوثر شاهِ خراسان یا محمد! برکت گرفت از مقدمت شهر مدینه داده وجودت بر دل بابا، سکینه بعد از چهل سال آمدی، ای بی قرینه! مِهرت رسیده بر دلم سینه به سینه مانند اجدادم همیشه زیر دِینم تا که نفس دارم گدای کاظمینم ذکر ملک در پیشگاهت "إن یَکاد" است تا حشر، درب خانه‌ات باب المراد است سائل منم؛ آقا اگر نامت جواد است یک گوشه‌چشمت از سر من هم زیاد است بر خاندان اطهرت دل باختم من بر گردنم حرز تو را انداختم من شأنت برای خلق، نافهمیدنی بود باران به اذن حضرتت باریدنی بود در کودکی، اعجازهایت دیدنی بود پیشانی‌ات نزد پدر بوسیدنی بود روح الامین بر درگهت مشغول بوده قَدرت شبیه فاطمه مجهول بوده مانند تو ای کوثرِ دور از تکاثر از قاتلین مادرت دارم تنفر یک عمر دستانم شده از برکتت پُر یا ذا الکرم! از این همه رحمت، تشکر ای جلوه‌ی پر برکت نورٌ عَلی نور چشمان بدخواهانت ای ابنُ الرضا کور شد گریه‌ات بر داغ زهرا بی شباهت از روضه‌هایش سال‌ها، تر شد نگاهت با مشت کوبیدی زمین مابین آهت گفتی چه بوده مادرم آخر گناهت؟! این غم فقط یک جور پایان می‌پذیرد مهدی بیاید تا تقاصش را بگیرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e