eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
41.1هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
283 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خورشید کم است، آسمان یعنی تو ماهی که رجب شود عیان یعنی تو @hosenih باقر شده ای و عالمان می‌فهمند دروازه‌ی علم بی‌کران یعنی تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ پسر حضرت زهراست؛گل یاسمن است جلوهء نورخدا آینهء پنج تن است @hosenih مادرش دخت کریم و پدرش پورحسین ای بنازم به امامی که حسین درحسن است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ جز وقت حاجتش به تو این دل چکار داشت ؟ از تو تمام شــهر فقط انتظار داشت ... @hosenih این سنگ زینتی که فراموش کرده است سنگ است و زینتش ز نگاهت عیار داشت گفتم بیا , تو آمدی اما به روی تو دل از گناه دور خودش یک حصار داشت مظلوم عالمی تو که سرباز لشکرت هر روز با سپاه مقابل قرار داشت هر ضربتی که خورده ای از یار بوده است ورنه که دست های تو هم ذوالفقار داشت @hosenih از شهر خسته ام , غزلم یک بهانه بود امشب دلم به سمت تو قصد فرار داشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شُکر کبوترِ هوایِ تو ایم نفس نفس زیرِ لوای تو ایم @hosenih مدافعانِ حرمِ زینبیم فدائیانِ سامرایِ تو ایم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غریب گونه ترینی برای من مولا ای آفتاب دهم! ای هماره! ای تنها! چه با شکوه غریبی چه کوه مظلومی درست مثل علی مثل مادرت زهرا @hosenih غریب بودن از این بیشتر که گمنامی که شاعری و نگفتند از تو شاعرها که شاعرانِ پس از تو تمام یا خوابند و یا به گفته ی قرآن همانکه «اَلشُّعَرا...» زمین شده ست سراسر به شکل مجلس بزم وَ گرم کرده اند اینها به شعر مجلس را به اینهمه متوکل کسی نمی گوید که پشت پا بزند بر خلافت دنیا @hosenih تو ای امام غریبم اگر چه تا امشب غریب بوده ای در ذهن من ولی حالا؛ عجیب حال و هوایم بدون تو ابریست چنانکه بعد تو حال و هوای سامرّا... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای نجیب ای تبلور پاکی ای نفس ای حقیقتِ باران قدری از خود به آسمان بچشان ای نگاهت هویتِ باران @hosenih لحظه ای که تو آفریده شدی می چکید از وجود تو توحید تو همانی که یوسف از عشقت خط بطلان به روی غیر کشید @hosenih حافظ و عالمِ به تأویلِ باطنِ آیه های قرآنی هر فرازی ز جامعه گوید که تویی منشأ فراوانی @hosenih دستهای پر از سخاوت تو خالق خنده ی اسیران بود آنچه در پیش پای تو واشد کیسه ی خالی سلیمان بود @hosenih همه جا در میان موج بلا سپر شیعیان تو بودی تو... چه کلیمی چه ارمنی، حتی یاور این و آن تو بودی تو @hosenih دل که دل نیست پاره ی خون است تو ببین عشق پر تلاطم را حک نمودند بر عقیق یمن نام ابن الرضای دوم را @hosenih داده در دست های تو ایزد رشته ی اصلی هدایت را نه! به کوه طلا نخواهم داد گردی از خاک زیر پایت را... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در نقشه ها کوفه مکان دیگری دارد در شهرسامرا نشان دیگری دارد رفته علیِّ دیگری در خیبری دیگر تاریخ در نقلش بیان دیگری دارد @hosenih یعنی پس از «نهج البلاغه» پشت این صورت با «جامعه» شیعه، دهان دیگری دارد بر دشمنان آمد علی تا چاربار از نو این زلزله هردم تکان دیگری دارد وقت غضب گاهی شبیه زلزله اما در رحمتش هردم جهان دیگری دارد در خاک سامرا علیِّ چارمین آمد این جسم دیگرگونه جان دیگری دارد هم دوستانی مثل سلمان و ابوذر نه؛ هم اینکه قطعا دشمنان دیگری دارد با تیغ زهرآلود،نه با زهر چونان تیغ جان دادنش هم داستان دیگری دارد @hosenih با زهر سر می بُرّد ازلب تشنه ای، این بار؛ گودال سامرّا سنان دیگری دارد مثل علی از جنس اصغر گونه اش اما این قصه گویا قهرمان دیگری دارد آن جا که غیر از اکبرش ارباب ما تازه؛ با ذبح اصغر امتحان دیگری دارد دنیا گمان دارد که اصغر می شود سیراب تیر سه پر اما گمان دیگری دارد غیر از کمانش حرمله بر زجرکُش کردن من مطمئن هستم کمان دیگری دارد آن جا که بعد از تیر می بینم علی اصغر؛ انگار بر حنجر دهان دیگری دارد آن جا که بعد از تیر خوردن حس شد این کودک؛ درپشت گردن استخوان دیگری دارد @hosenih درگوشه ی گودال هم غیر از سنان ارباب با چکمه هایش میهمان دیگری دارد پشت سر هم می زند گویا یزید اصلا در دست هایش خیزران دیگری دارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم # ▶️ سین مثل "سحر" و "سردی عفوی نایاب" سین "سجاده ی زوار" میانِ "سرداب" سین "سائل" شدن حاتم و لطف ارباب "سامرا"، "سینه زدن" تحت شعاع مهتاب برکت سال نو امسال امام هادی است بانی گردش احوال امام هادی است @hosenih باز هم آیه بخوان راه به ما یاد بده راه نزدیک به درگاه به ما یاد بده عشق بازیِ سحرگاه به ما یاد بده وَ بِکُم عَلَّمَنَا الله به ما یاد بده بهترین نسخه ی هر غصه و هر دردی تو جامعه خواندی و ما را علوی کردی تو @hosenih کاش نوری سوی قلبم برسد، محتاجم اول سال، گره باز شود... محتاجم نظری کن به منِ خسته که بد محتاجم من به الطاف شما تا به ابد محتاجم تا که چرخید زبانم همه اش مدح تو شد خواستم روضه بخوانم همه اش مدح تو شد @hosenih راه این روضه ی غمناک، مسیری سخت است دور از خانه غریبانه اسیری سخت است این همه جام بلا را بپذیری سخت است یادِ تخریب حرم روضه بگیری سخت است آب بستند به صحن و حرم جدت آه سال ها سوختی از داغ اباعبدالله @hosenih رتبه ی فاطمی ات قابل تشکیک نبود این همه اذیت معصوم خدا، نیک نبود حق تو دیدن ویرانه ی تاریک نبود جایگاهت به خدا "خان صعالیک" نبود کنج ویرانه دلت سوخت و در تب بودی مطمئنم که به یاد دل زینب بودی @hosenih حمله بر حصن حصین؟! بر متوکل لعنت طعنه بر هادی دین؟! بر متوکل لعنت خوردی آقا به زمین؟! بر متوکل لعنت آه از کوچه، همین... بر متوکل لعنت این زنا زاده چرا حمله به یوسف کرده؟! به چه رویی به شما باده تعارف کرده؟! @hosenih خوب شد پاره، گریبان کسی این جا نیست خوب شد دختر حیران کسی این جا نیست خوب شد چوب به دستان کسی این جا نیست خواهری بی سر و سامان کسی این جا نیست تا ز حلقوم حسین آیه به لب هاش نشست خیزران زود به دندان ثنایاش نشست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ با تو معنا می‌شود هم غصه‌ها؛ هم شادی‌ام من پُر از دلدادگی‌های امامِ هادی‌ام ای امامِ "جامعه"؛ ای "ذکرکم فی‌الذاکرین": کاش یک جرعه از آن جامِ ولا می‌دادی‌ام @hosenih بی‌تو این دل... دل که نه، ویران‌سرای من شده با نگاهت این خرابی می‌شود آبادی‌ام عشقِ من عشقی‌ست ناب و ساده و با سابقه منشأ این عشق هم دل بستنِ اجدادی‌ام @hosenih روز و شب در وادیِ جرم و خطا غوطه‌ورم پس خودت تضمین کن از شَرِّ گنه، آزادی‌ام با نگاهت واژه‌ها در شعر، تابان می‌شوند ورنه من یک شاعرِ بی‌ادعای عادی‌ام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شیعه همیشه است منادی اهلبیت شادی و عید ماست به شادی اهلبیت @hosenih شکر خدا که سال جدیدم شروع شد با گریه در مصیبت هادی اهلبیت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یا مقلّب ! که قلب من خونه یا محوّل ! که حالم آشوبه یا مدبّر ! که روز و شب تو دلم غم هیأت به سینه می کوبه @hosenih سال ما توی هیئتا طی شد حتی تحویل سالمون روضه س عید نوروزمون عزاداره تو زمین و تو آسمون روضه س @hosenih سفره ی هفت سینمون پهنه آخه گفتن زمان شادی شد دل ما موقعِ دعا دمِ عید روضه خون امام هادی شد @hosenih سال نو خیلیا سفر میرن هرکی جا مونده داره می ناله سامرا قسمت ما باشه یه شب حالِ دلهامون أحسنِ الحاله @hosenih خوش به حال کسی که تو حرمه اون که هرسال کربلا می‌ره اون که بعدِ زیارتِ نجفش کاظمین می ره ، سامرا می‌ره @hosenih وقت تحویلِ عیدِ امسالم سر سفره بلند میشم از جا دستم و روی سینه میزارم یه سلام می کنم به کرببلا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ شکسته روضه ات دل مقلب القلوب را گرفته رنگ چهره ی تو حالت غروب را شکوه غربتت،شراره زد به قلب کائنات گریست دجله وفرات،گریست اهدنا الصراط عزا گرفته اند پای روضه ی تو سال ها برای سر سلامتی به جد تو غزال ها @hosenih فرازهای جامعه کبیره سوگوار تو فراز سجیة الکرم شده است بی قرارتو گمان کنم که فاطمه کنارتو نشسته است زبان گرفته مادری که پهلویش شکسته است فدای روی زرد تو،وجود غرق درد تو چقدر آه میکشد،کنار جسم سردتو @hosenih زمان رنج وغصه ی تو خاتمه گرفته است چقدر روضه ی تو بوی فاطمه گرفته است دوشنبه بود لحظه ی هجوم زهر برجگر دوشنبه بود وکوچه ها،دوشنبه بود ومیخ در دوشنبه قاتلت شده،دوشنبه بود خانه سوخت مغیره که نداشت شرم،قلاف وتازیانه سوخت @hosenih مصیبتت دم مرا به سمت آه میبرد به پشت مرکبی تورا پیاده راه میبرد تورا چگونه دست بسته باطناب میبرند؟؟ توکوثری تورا به مجلس شراب میبرند؟؟ چقدر زخم خورده ای،شبیه جُبّه ی حسین کشانده ای مرا دوباره زیر قبه ی حسین @hosenih هزار شکر پیکرت به زیر آفتاب نیست میان مقتلت سخن زکودک رباب نیست هنوز جای شکر مانده سنگ بر جبین نخورد هزار شکر یمسک السماء بر زمین نخورد کنار پیکر توگریه بودوهلهله نبود میان مقتل تو نام شمروحرمله نبود به صحن سینه ی تو چکمه ی سنان نمیرسد به پای بوسی لب تو خیزران نمیرسد... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ چه کسی گفته که آغاز بهار در دلم نیّت شادی دارم من عزادار گل زهرایم ماتم حضرت هادی ع دارم @hosenih سامرا گفتم و قلبم لرزید ناگهان پرده ی چشمم تر گشت داغ تصویر حریمی ویران تلخی خاطره هایم برگشت @hosenih من از احوال حریمت آقا... شدت فاجعه را می خوانم... با دل خسته مفاتیح به دست... خط به خط جامعه را می خوانم... @hosenih عادت دست شما احسان است... من به دنبال کرم آمده ام... از گدایان قدیمی توٱم... بازهم سمت حرم آمده ام... @hosenih اینقدر آه نکش می سوزم... از دلم زمزمه بر می خیزد... تا که بر روی زمین می افتی... ناله ی فاطمه بر می خیزد... @hosenih سرّ مظلومیت نام علی ع غربت شهر چه کرده با تو؟؟ سخت می افتی و برمی خیزی اثر زهر چه کرده با تو؟؟ @hosenih چشم خونین تو امشب آقا... راوی واقعه ی عاشوراست... یاد غم های حسین افتادی... سامراء شعبه ای از کرببلاست... @hosenih تشنه بودی و پریشان احوال وسط بزم شراب افتادی در همان حین که گریان بودی یاد احوال رباب افتادی @hosenih زیر لب نوحه کنان می گفتی جای هر تکه کلامی...ای وای زینب و مجلس رقص و شادی عمه و چشم حرامی ای وای @hosenih آن که بر ساحت قدسی شما غرق در کینه اهانت کرده چند وقتی است به دلدار حسین به ابالفضل جسارت کرده @hosenih برسد کاش ببینیم همه حال او عبرت بین المللی ست شک ندارم...به خدا می دانم پاسخش با خود عباس علی ست @hosenih ما کجا...درک ابالفضل کجا؟!! عقل کو تا که تورا فهم کند وای از آن دم که غضبناک شوی باید اینبار خدا رحم کند @hosenih همه را گفتم و دیدم قطعاً جمعه ای نور سحر می آید انتقام علوی در راه است عشق با تیغ دو سر می آید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ماییم و عطای تو امام هادی محتاج دعای تو امام هادی @hosenih آغاز شود سال جدید شیعه با گریه برای تو امام هادی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ، ▶️ شده امسال سفره ی عیدم متبرک به نام سامرا هفت سینش سیاه پوشیده در عزای امام سامرا @hosenih نام‌ زیبای حضرت هادی شده است اعتبار این سفره جای ماهی کبوتر دل را می نشانم کنار این سفره @hosenih بیش از عطر بخور هندی، من مستم‌از عطر و بوی سامرا سفره ی عید را به رسم‌ ادب پهن کردم به سوی سامرا @hosenih ای دل امسال بعد "حول حال" و پس از خواندن کمی قرآن دل‌به دریای معرفت بزن و یک‌دو خط جامعه کبیره بخوان @hosenih شود امسالمان عجب سالی که شروعش به نام این آقاست "السلام علیک یا هادی" یک علیک السلام عیدی ماست @hosenih گفتن از شأن تو چه دشوار است "اهل بیت نبوتی" آقا "مهبط الوحی" و "معدن الرحمه" تو تمام کرامتی آقا @hosenih عادت و خلق و خویتان احسان "أمرُکُم رشد" و حرفتان نور است من چه گویم که" شأنکم حقٌ " ذهن من از مقامتان دور است @hosenih خط به خط جامعه کبیره تویی چه نیازی به وصف من داری؟ صلب تو نور و نسل تو نور است فوق نوری فراتری، آری @hosenih تو ز قوم و قبیله ی آبی و مبرّا زِ عیب و ایرادی نامت آیینه را زِ رو برده یا علی النقی و یا هادی @hosenih آمدی تیرگی فراری شد قمرانه به شهر می تابی و سیاهی تو را نمی فهمد خارج از فهم کرم شب تابی @hosenih دشمنت هرچه گفت باکی نیست تو نقی، پاک، مثل بارانی چشم "شاهین" و جغد و کرکس کور تا همیشه همای یزدانی @hosenih "متوکل" امام این قوم است همشان مثل "معتز" و "واثِق" با دهان قصد نورتان دارند! نورکم حق و کلُّهم زاهِق ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بی هوا درب خانه ات وا شد عده ای نانجیب آمده اند بین سجده، بدون عمامه پیِ تو ای غریب آمده اند @hosenih می کِشد با دو دستِ بسته تو را دل به تقدیر داده بودی تو دشمنانت سوار بر مرکب پشت مرکب پیاده بودی تو جان فدایت که روضه خوان بودی یادِ نور دو عین افتادی عقب قافله زمین خوردی یادِ بنتُ الحسین افتادی تا رسیدی به کاخ آن ملعون پر و بالت تمام خاکی شد ذره ای از بها نمی افتد گیرم اصلا امام خاکی شد @hosenih متوکل شراب آورد و...‌ بعد از آن هم کمی به تو خندید طعنه زد لااقل بخوان شعری شعر خواندی...وجودِ او لرزید دل زهراییت شکست آن جا یادت افتاده بود بزم شراب یاد دندان و خیزران بودی یادت افتاده بود اشک رباب یادت آمد شراب را می ریخت به روی زخم دیده ی جدت چشم عباس خیره شد ناگه سوی رأس بریده ی جدت @hosenih می چکید اشکش از نوک نیزه همه ی های و هویم این جا بود دختری زیر لب فقط می گفت: کاش الآن عمویم این جا بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ من گدای آستانبوس امام هادیم منصب شاهانه دارم چون غلام هادیم @hosenih نام نیکویش نقیّ و کنیه ی او بوالحسن روح کوثر او بود من مست جام هادیم نوگل باغ سمانه در زمانه نامدار واله اجلال و مفتون مقام هادیم عشق می ورزند بر او شیعیان اهلبیت من فدای عاشقان حق مرام هادیم اوست باب عسکری پور تقی سبط رضا خاکسار درگه ذوالاحترام هادیم از چهل بیش است و از پنجاه کم او را حیات خونجگر از حسرت و آه مدام هادیم مولدش شهر حجاز و مدفنش در سامره دست ما کوتاه و محروم از سلام هادیم کرد مسمومش عدو در سوّم ماه رجب داغدار از دل چو لعل نیلفام هادیم @hosenih ای «کلامی» بشنو از دلبند او صاحب زمان با فغان گوید به فکر انتقام هادیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب شب گدایی و عرض ارادت است باب المراد آمده و وقت حاجت است امشب دوباره خنده به لبهای مرتضی است وقت نزول آیه ی ناب امامت است @hosenih یک یا جواد گفتم و دل کاظمین رفت نوکر همیشه در پی طوفِ زیارت است یادش بخیر جامعه خواندم میان صحن بین بهشت... نه ... حرمت فوق جنت است وقت زیارتت همه در فکر مشهدند از بس میان این دو عمارت شباهت است حبّ تو را امام رضا هدیه می دهد با این حساب عاشقتان با سعادت است ما را ولایت تو زآتش نجات داد خواندی مرا که عادت این در مروّت است @hosenih ما سائلان سفره ی پر برکت توایم هرکس نشد گدای شما بی لیاقت است توحید بی ولای شما کفر مطلق است دین بدون نام تو عین ضلالت است تنها به فعل و سیره تان اقتدا کند... ...امروز اگر که شیعه به فکر برائت است @hosenih بر خشم و کینه های تو از آن دوتن قسم لعن عدوی فاطمه هر دم عبادت است صد مرده زنده می شود از نام نامی ات عیسی دخیل توست که اهل کرامت است با ذکر یا جواد دلم زیر و رو شود نامت برای قلب سیاهم طهارت است @hosenih شعرم اگر توان ثنای تو را نداشت آقا ببخش شاعرتان بی بضاعت است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ یک کوزه ی بی آب، از دریا چه میداند یک مشت خاک ، از غربت صحرا چه میداند یک سائل بیچاره از آقا چه میداند از چهارده خورشید عقل ما چه میداند ما دور از "قدریم" "إنا" را نمیفهمیم "الحق که پایینیم و بالا را نمیفهمیم" @hosenih هر کس که در این خانه قنبر شد پشیمان نیست کارگر اولاد حیدر شد پشیمان نیست از خاک بود عاقبت زر شد پشیمان نیست جاروکش صحنی مطهر شد پشیمان نیست این روزها باید رضا آباد ساکن بود یعنی میان صحن گوهرشاد ساکن بود @hosenih نُه بار میگیریم ذکر یا رضا و بعد نُه بار میچرخیم در صحن و سرا و بعد نُه بار میسازیم راهی تا شما و بعد نُه بار می آییم تا عرش خدا و بعد شاید سحر باب الجوادت روی ما وا شد اولادنا اکبادنا امروز معنا شد @hosenih گفتم جواد،از بند بند شعر رحمت ریخت از چشم های سائلم اشک خجالت ریخت گفتم جواد و بر دعاهایم اجابت ریخت آقا به این سفره نگاهی کرد و برکت ریخت گفتم جواد و باز هم لکنت شکستم داد بی معرفت بودن دوباره کار دستم داد @hosenih ای حسرت سجاده ها ، یا ربنای تو رفته ست تا به عرش اعلی ربنای تو بوی علی دارد سحرها ربنای تو توحید میگیریم ما ، با ربنای تو آقا بیا و نذر جدت با گدا تا کن یک کاظمیه در دل هر شیعه بر پا کن @hosenih یک "اتق الله" از تو ، ایمان داشتن با من ابر کرامت از تو ، باران داشتن با من شانه ز تو، زلف پریشان داشتن با من چه کرده این عشق کریمان داشتن با من که در خیالم کاظمینی میشوم هر روز در کاظمین تو حسینی میشوم هر روز @hosenih دل دست تو دادیم پس دل برنمیگردد ناقص نباشد تا که کامل برنمیگردد بی جیره از این خانه سائل برنمیگردد یعنی از اینجا بی فضائل برنمیگردد این دفعه را آقا بیا سائل نوازی کن ویرانه ی قلب مرا آباد سازی کن @hosenih همراه ماه امشب ستاره میرسد از راه و یک علی دارد دوباره میرسد از راه بر گنبدی سوم مناره میرسد از راه شیری به شکل شیرخواره میرسد از راه این شاخه طوبی ثمر دارست از امشب بی بی رباب ما پسردارست از امشب @hosenih این طفل کوچک میشود حیدر زمان جنگ شمشیر خود میسازد از حنجر زمان جنگ اصغر شد اما میشود اکبر زمان جنگ مانند مردان میسپارد سر زمان جنگ گهواره را معراج خواهد کرد این آقا دین را به خود محتاج خواهد کرد این آقا @hosenih بر روی دستی خوش زبانی میکند روزی با گریه هایش خطبه خوانی میکند روزی قد سپاهی را کمانی میکند روزی از سنگر دین پاسبانی میکند روزی شش ماهه است اما سوی پیکار خواهد رفت تا حد جان پای دفاع از یار خواهد رفت @hosenih تیری به سرعت حنجرش را میزند بر هم یکجور می آید سرش را میزند بر هم اصلا تمام پیکرش را میزند بر هم در خیمه قلب مادرش را میزند بر هم از گوش تا گوش سرش با تیر میپاشد لب با سه شعبه تا شود درگیر، میپاشد @hosenih رازی ز مدفون بودنش بیرون نمی آید کوری چشم دشمنش بیرون نمی آید یک نخ هم از پیراهنش بیرون نمی آید صد نیزه هم باشد تنش بیرون نمی آید دست امامی هست ، پس دستی برابر نیست یعنی که نبش قبر شش ماهه میسر نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ باز هم شهر نبی معدن اسرار شده غنچه ای با برکت هدیه به گلزار شده باز هم نام علی بر لب آقا گل کرد باز هم حضرت ارباب پسر دار شده روزۀ ماه رجب به که به آقا چسبید تا سحر مست از این لحظۀ دیدار شده غنچۀ ناز رباب است به قدری زیباست چقدر گل که به پاس قدمش خار شده بسکه نورانیت از چهره او می بارد بی سبب نیست که هر آینه ای تار شده سفرۀ حیدریونِ رجب امشب پهن است در دهش سیزده انگار که تکرار شده پسر حیدری یوسف زهرا آمد آخرین حیدر ارباب به دنیا آمد @hosenih این قبیله همه شان لایق پیغمبری اند همه مستند ولی مست می کوثری اند اسمشان مثل علی صولتشان مثل علی فرصت جنگ بیافتد همه شان حیدری اند غیرت الله جهانند علی های حسین مثل بابا همه جا پیش همه مادری اند سن مهم نیست دراین قوم همه میدانند در روایتگری دین همه شان منبری اند علیِ اکبر و اوسط خودشان محشری اند ولی انگار که مست علی آخری اند علی اصغر دل این چند علی را برده روی پیشانی او بوسۀ زینب خورده @hosenih هیبت چهره اش ازبس که به مولا رفته با نگاهش غم و درد از دل بابا رفته بی سبب نیست رقیه علمی آورده چونکه بی واسطه بازوش به سقا رفته نوه حیدر و زهراست در این شکی نیست در ملاحت به علی اکبر لیلا رفته اختر و ماه در آغوش هم اند آنجا که از سردوش شه علقمه بالا رفته چقدر پاقدم این پسر با برکت نامۀ شخص گرفتار به امضا رفته عمه اسفند میارد نخورد چشم علی فکر زینب طرف محسن زهرا رفته دل بی بی طرف باغ جنان پر می زد جای محسن چقدر بوسه به اصغر می زد @hosenih این دو شش ماهه یکی باده یکی ساغر شد علت مستی شیعه ز می کوثر شد یکی از عشق فدای حرم حیدر شد یکی از عشق فدای پدر بی سر شد یکی از بغض و عداوت به علی٬خونین شد یکی از بغض حسین ابن علی پر پر شد یکی از ضربه مسمار به جانان پیوست یکی از تیر سه پر کشته بی حنجر شد آن یکی آیه مظلومیت زهرا شد این یکی سوره مظلومیت حیدر شد آن یکی آبروی دشمن حیدر را برد این یکی کشته بی غیرتی لشگر شد این دو شش ماهه شفیعان قیامت هستند این دو شش ماهه دو اسباب شفاعت هستند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ چشم يعقوب مسيل نيل است کودکي در بغل راحيل است مي توان خواند ز پيشاني طفل چون مسيحا نفس انجيل است @hosenih آيه ها مي چکد از لعل لبش گريه اش لحن خوش ترتيل است بال فطرس شده گهواره ي او سايه بانش پر جبرائيل است علوي زاده اي از نسل خليل اين پسر کنيه اش اسماعيل است خنده اش روح غزل هاي بهار خنده اش شعر پر از تمثيل است @hosenih عرشيان سر خوش آهنگ و طرب تار و دف در کف اسرافيل است ريسه آويخته از عرش به فرش اين هنرمندي ميکائيل است مات و مبهوت ملائک ديدند خنده اي بر لب عزرائيل است رونقي داده به بازار شعف حجره ي غصه و غم تعطيل است صدقه مي دهد امشب آقا دست هر حور و ملک زنبيل است چه صف طول و درازي دارند! آخرين کس ته صف هابيل است @hosenih هاتفي گفت به ارباب بهشت پسرت مايه ي فخر ايل است وقت کوچ است، برو قافله دار نفرات سفرت تکميل است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ در ساحل جود خدا باران گرفته باران نور و رحمت و احسان گرفته مي‌بارد انوار کرم از هر کرانه شب‌هاي دلگير زمين پايان گرفته از سوی جنت سوره‌ی ياسين رسيده خاک مدينه عطر الرّحمان گرفته داده خدا ماهي به خورشيد رئوفش آري دعاي حضرت جانان گرفته نسل امامت مي‌شود پاينده با او از برکتش دل‌هاي شيعه جان گرفته او می رسد جود و سخا معنا بگیرد در قلب عالم نور و رحمت پا بگیرد @hosenih عالم همه قطره اگر دريا تو هستي کل خلائق عبد اگر مولا تو هستي فيض وجود توست رزق اهل دنيا باران جود عالم بالا تو هستي مانده‌ست ابتر کيدِ بدخواهان شيعه روشن‌ترين تفسير أعطيناهستی مانند کوثر چشمه‌ی جاري نوري با اين حساب آئينه‌ی زهرا تو هستي ای که دل از بابا ربوده خنده‌هایت آرامش هر لحظه‌ی بابا تو هستي ابن الرضایی، تو کريم بن کريمي ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی @hosenih چشمان تو خورشيد هر اهل يقيني‌ست چشمان تو جنت! نه جنت‌آفريني‌ست با عشق تو قلبي نمي‌سوزد در آتش در هر نگاه روشنت خلدبريني‌ست گويا گره خورده دلم با عرش اعلي هر رشته از مهر شما حبل‌المتيني‌ست من روزي هر ساله‌ام را از تو دارم چشمان من بر دست‌هاي نازنيني‌ست جود تو دارد جلوه‌های هل اَتایی مولا! شفيع ما به درگاه خدايي @hosenih هر شب دل من سائل باب المراد است آنجا که حاجتمند درگاهش زياد است آنجا که اميد و پناه آخر ماست آنجا که اوج هر توسل «يا جواد» است جز آستان تو پناهي که نداريم اين استغاثه با تمام اعتقاد است بي لطف تو از دست خواهد رفت عبدت يک گوشه‌چشمي، سائل تو خانه‌زاد است در مشهد خورشيد ايران هم که هستيم دل‌هاي ما پروانه‌ی باب الجواد است هر شب دل من در هواي کاظمين است در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ در ساحل جود خدا باران گرفته باران نور و رحمت و احسان گرفته در هر نگاه اين قبيله هل أتايي ست چشم تهيدستان عالم جان گرفته مي بارد انوار کرم از هر کرانه شبهاي دلگير زمين پايان گرفته داده خدا ماهي به خورشيد رئوفش آري دعاي حضرت جانان گرفته از عرش جنت سوره‌ی ياسين رسيده خاک مدينه عطر الرّحمان گرفته نسل امامت مي شود پاينده با او از برکتش دلهاي شيعه جان گرفته او می رسد جود و سخا معنا بگیرد در قلب عالم نور رحمت پا بگیرد @hosenih عالم همه قطره اگر دريا تو هستي کل خلائق عبد اگر مولا تو هستي فيض وجود توست رزق اهل دنيا باران جود عالم بالا تو هستي اي آسمان لطف غير از آستانت سائل کدامین سو نهد رو، تا تو هستي مانده ست ابتر کيدِ بدخواهان شيعه روشن ترين تفسير اعطينا تو هستي مانند کوثر چشمه‌ی جاري نوري با اين حساب آئينه‌ی زهرا تو هستي بابات بوده پاره‌ی قلب پيمبر آرامش هر لحظه‌ی بابا تو هستي ابن الرضایی تو کريم بن کريمي ما چون گدایی یا اسیری یا یتیمی @hosenih چشمان تو جنت! نه جنت آفريني ست در هر نگاه روشنت خلد بريني ست هر واژه‌ی تو عطر و بوي وحي دارد وقتي که خلق و خوي تو روح الاميني ست با عشق تو قلبي نمي سوزد در آتش آقا ولاي تو عجب حصن حصيني ست گويا گره خورده دلم با عرش اعلي هر رشته از مهر شما حبل المتيني ست اذن حضور اينجا فقط اخلاص و تقواست چشمان تو خورشيد هر اهل يقيني ست کي لايق وصف شکوه بي حد تو اين شعرها اين واژه هاي اينچيني ست اي آسمان! اي بي کران! اي بي نهايت! من را ببخش آقا اگر شعرم زميني ست من روزي هر ساله ام را از تو دارم چشمان من بر دستهاي نازنيني ست عمريست که ريزه خور اين آستانم در وصف جود بي کرانت ناتوانم @hosenih هر شب دل من سائل باب المراد است آنجا که حاجتمند درگاهش زياد است آنجا که اميد و پناه آخر ماست آنجا که اوج هر توسل يا جواد است جز آستان تو پناهي که نداريم اين استغاثه با تمام اعتقاد است بي لطف تو از دست خواهد رفت عبدت يک گوشه چشمي سائل تو خانه زاد است ماها کجا و سائلي آستانت بر خاک راهت آسمان هم سر نهاده ست آقا شفيع ما به درگاه خدايي وقتي که جودش را به چشمان تو داده ست مداح چشمانت کسي غير از خدا نيست بر ما مگيري خرده، واژه کم سواد است در مشهد سلطان ايران هم که هستيم دلهاي ما پروانه‌ی باب الجواد است آقا دل من در هواي کاظمين است در حسرت يک بوسه بر قبر حسين است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ روشن تر از روز است خیلی بامرامند وقتی کریمان با گدایان هم کلامند الحق که آقازاده ها یک یک امیرند الحق که نوکرزاده ها یک یک غلامند در فقرِ محضِ خود غنیِّ محض هستم وقتی گدای این درم، مردم گدامند عین عدم هستیم و با آنان وجودیم پس ما همان هاییم که آن ها بنامند سنّ زیاد و سنّ کم، فرقی ندارد این خانواده از طفولیت امامند چیزی ندارم جز «سلام الله علیهم» فرزندهای فاطمه با احترامند هر صبح خورشیدند و در هر شام ماهند این چهارده تا روشنی صبح و شامند این چهارده آیینه از بس که شبیه اند وقتی ببینی شان نمی دانی کدامند ××× @hosenih و الله این پروانگی ما می ارزد هر چند خاکستر شدیم اما می ارزد معشوق عالم می شود یک روز، عاشق مجنون ما اندازه لیلا می ارزد قلاده ما را همین گوشه ببندید سگ هم کنار خانه این ها می ارزد سر می نهم بر پای تو قیمت بگیرم هر جا نمی ارزد سرم این جا می ارزد یک جان ناقابل به پایت ذبح کردیم حالا که شد مال تو از حالا می ارزد این گریه ها را آیه تطهیر گفتند یک قطرهٔ آن بیش از دریا می ارزد با کاظمین تو بهشتی دارم این جا پس زندگی در عالمِ دنیا می ارزد پس ارزش گهواره ات کعبه است حتماً وقتی عصای حضرت موسی می ارزد! دستی بکش بینا کنی این چشم ها را با معجزات تو چه نابینا می ارزد! کافی ست ما را این که بابای تو خندید لبخند بابای تو یک دنیا می ارزد ××× @hosenih آن که «کم»ش را نیمه شب آورد، دادت دارد زیادش می کند لطف زیادت آقا منم... آن رختْ پاره... پا برهنه... آن شب –شب جمعه- مرا که هست یادت! تو کیستی؟ تو از کریمان بلادم من کیستم؟ من از گدایان بلادت من از در این خانه ات جایی نرفتم پس رو مگردان از گدای خانه زادت آن که مرا حالا مُرید تو نوشته حتماً تو را هم می نویسد «یا مراد»ت تو جان مایی، پس بگیر این حق خود را نفرین بر آن که جان گرفتی جان ندادت تو هر کجا پا می نهی هر صبح خورشید عرض ارادت می کند بر بامدادت بابای تو با دیدن تو گریه می کرد با گریه لطف دیگری دارد عبادت آباء و اجدادت همه یک یک جوادند پس می نویسیمت جواد بن الجوادت ××× @hosenih بر روی پایت می گذارد کعبه سر هم جبریل حتی می گذارد بال و پر هم به خاک پایت احتیاجی نیست اصلاً وقتی دوا می سازم از این خاک در هم تو کعبه ای! آن کعبه ای که در طوافت بال و پر ما سوخته حتی جگر هم با آبروی تو تهجّد آبرو یافت فیض از مناجات تو می گیرد سحر هم با این جمالی که تو را دادند، باید... بین خریداران تو باشد پدر هم نام مرا هم بین این عشاق بنویس بگذار تا جا خوش کند این یک نفر هم ای جان به قربان تو و دورِ شلوغت یوسف شدن بازار دارد، دردسر هم در کوچه جانِ ما نقابت را بیانداز! این گونه چشمت می زنند این ها، نظر هم هستند یک یک شیرها دنبال دامت چشمان آهوی خراسانِ پدر هم فهم من از لطف جوادی تو این است: که آن چه را گفتیم دادی، بیشتر هم ما را ببر تا کاظمین این بار با هم ما را بخر در کاظمین این بار درهم ××× @hosenih جز عجز، سائل چاره ای دیگر ندارد وقتی کریمیِ‌ خدا آخر ندارد ما را برای در زدن معطل نکردند اصلاً ‌بیوت این کریمان در ندارد این خانواده کودکش ذاتاً بزرگ است نام علی که اصغر و اکبر ندارد طفل رباب ست و ولیکن عادتش بود از شانهٔ عمه سرش را بر ندارد بین مقامات رباب این شان کافی ست که هیچ کس جز او علی اصغر ندارد وقتی که آمد لشگر کوفه به هم ریخت میدان علمداری ازین بهتر ندارد وقتی که آمد لشگر از دور پدر رفت آخر گمان کردند که لشگر ندارد طفل است و بابای بلاتکلیف مانده حیرانی است و کودکی که سر ندارد گیرم که از فردا دوباره آب وا شد چه فایده، شش ماهه که دیگر ندارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ غم مخور ای دِلَک غمگینم دل غربت زدۀ مسکینم تا به پرواز درآئی امشب! سفرۀ ذکر علی می چینم تکیه برخانه ارباب بزن کن خطابش پسر یاسینم! نظری کن به دل منتظرم دین من مذهب من آئینم به اباالفضل خلاص خود را دست شش ماهۀ تو می بینم شاد باش قدمش شادم کن از همه غیر خود آزادم کن @hosenih ای نسیم نفست معجزه ساز! مترادف لقبت با اعجاز مهد تو کعبۀ عباس علی لب خشکیدۀ تو زمزم ناز باب حاجات خلائق اصغر می کنی رو به گدایت در باز؟ ای بزرگان همگی آورده جانب دست تو دستان نیاز هیچکس چون تو ز دستان حسین سوی زهرا ننموده پرواز ای به ظاهر تو صغیرالشهدا وی چو عباس امیر الشهدا @hosenih من و فیض نظرت طفل رباب! رحمت چشم ترت طفل رباب! علما و عرفا عارف بر... روضۀ پر اثرت طفل رباب کفر اشعار مرا می بخشند انبیاء پشت درت طفل رباب مات چشمان پریشان تو شد چشم خون پدرت طفل رباب کاش یک لحظه دلم می گردید روی نی همسفرت طفل رباب کشته ی مهر تو بودن عشق است تا خدا بال گشودن عشق است @hosenih گرچه از یمن قدومت شادم لیک در روضۀ حلقت! دادم حنجرت را سحری زار زدم در غم تو ز نفس افتادم گر نگاهی به دلم اندازی به خدا تا به ابد آبادم آتشم کردی، خاکستر کن پس... بده با نفسی بر بادم آرزوی دل غمگین من است که به آهی بکنی بنیادم پسر آخر ارباب علی دل سودا زده... دریاب علی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih