بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_به_ماه_محرم
#محمدجواد_شیرازی
▶️
سرتاسر محله ی مان غرق ماتم است
حرف از حسین و زینب و ماه محرم است
دیدم میان کوچه جوانی پُر از شعور
حَیّ عَلَی الْعَزا به لبش بود، غرق شور
@hosenih
می گفت: نذر خون خدا جان مادرم
دم از حسین می زنم و اشک می خرم
با روی خوش رساند به مجلس غریبه ای
با هم زدند سر در هیئت کتیبه ای
دیدم کسی عجیب پی کار دلبر است
بی تاب و عاشقانه گرفتار دلبر است
هر کارِ سخت بود، خودش گفت: می کند
کفش هر آن که آمده را جفت می کند
رندی کنار در به همه چای تازه داد
چایش به قلب سنگی من هم گدازه داد
@hosenih
با ذکر یا حسین و وضو طبق عادتش
قاطی چای، ریخت کمی خاک تربتش
با گریه فاطمه به تماشا نشسته بود
یک بچه، باز قلک خود را شکسته بود
می گفت زیر لب: کم من را قبول کن
از من دوباره سینه زدن را قبول کن
رحمت به مادری که ارادت می آورد
فرزند خویش را سوی هیئت می آورد
از عشق و شور فاطمه جانش لبالب است
با چادرش مدافع فرهنگ زینب است
دیدم کنار دیگ نشسته است با ادب
لات محله بود ولی گفت زیر لب:
@hosenih
زهرا مرا به پای حسینش مرید کرد
دیگِ سیاه روضه مرا رو سپید کرد
آمد به سوی من پدری پیر و محترم
می گفت: گوش کن به من و این نصیحتم
این جا هر آن چه خرج کنی سود می کنی
خود را عزیز خانه ی معبود می کنی
جانم فدای نوکر و دربان هیئتش
جانم فدای پیرغلامان هیئتش
هر کس به قدر معرفتش کار می کند
با اشتیاق صحبتِ از یار می کند
در اوج کار که پُر از اخلاص می شدند
گریان برای حضرت عباس می شدند
مجلس شروع شد، همه با آه و زمزمه
هر یک گرفته اند اجازه ز فاطمه
@hosenih
خدام درگهش همه بی ادعا شدند
با این که خسته اند ولی یک صدا شدند
دیدم دم از رفاقت دیرینه می زنند
محکم تر از همه به سر و سینه می زنند
چون شیرِ پاک خورده همه گریه می کنند
مانند بچه مرده همه گریه می کنند
گفتند: بی پناه به یک نیزه تکیه داد
در بند یک سپاه به یک نیزه تکیه داد
گفتند: عاقبت به لبش هم نخورد آب
گفتند: مانده بود تنش زیر آفتاب
@hosenih
گفتند: تشنه کام سرش را بریده اند
گفتند: روی سینه ی آقا دویده اند
گفتند: این غریب، میان وطن نبود
جز یک حصیر پاره برایش کفن نبود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات ، #ورود_به_ماه_محرم
#سعید_پاشازاده
▶️
شیعه را عمری ست دلخوش می کند، غم را ببین!
یازده ماهند حیرانش، محرم را ببین
بارها شمس و قمر را دیده ای اما جدا
داخل یک قاب حالا هر دو با هم را ببین
@hosenih
یک طرف عباس جولان می دهد یک سو حسین
چرخش تیغ دو دم را , مرگ در دم را ببین
پا زمین کوبید اصغر ای زمین کربلا !
سنگدل! نازک دلی چاه زمزم را ببین
مثل موجی ها جهان را ریختی بر هم فرات!
حال بنشین قدرت این اشک نم نم راببین
دوست دارم یک کبوتر باشم اما با دو بام
این حرم تا آن حرم... بدنیست، حالم را ببین!
محتشم یک آن فقط چشم دلش را باز کرد
باز کن، این شورش در خلق عالم را ببین
چشم دل وا کن میان روضه با یک یاحسین
پیش رویت بانویی با قامت خم را ببین
@hosenih
گریه کم کردم، گناه اما فراوان یاحسین!
با من از روی کرم رفتار کن، کم را ببین
آی کورش آی اسکندر سر از قبرت درآر
امپراطوری بین این دو پرچم را ببین!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات ، #ورود_به_ماه_محرم
#سعید_پاشازاده
▶️
از ازل عشق،در دلم بوده
سایه ی بر سرم، علم بوده
خانه ی اولم حرم بوده
دست از تو چگونه بردارم
جز تو سرمایه ای مگر دارم؟
@hosenih
هر کسی دلخوش است با چیزی
خوش نکرده دل مرا چیزی
جز غمت، چون مریدها چیزی
از تو غیر از کرم نمی خواهند
چون زیاد است، کم نمی خواهند
@hosenih
بچه بودم که کربلا رفتم
پا به پای بزرگ ها رفتم
تازه فهمیده ام کجا رفتم
بار دیگر "برات" می خواهم
سفر کائنات می خواهم
@hosenih
هر که نام حسین را برده
دست بر دامن خدا برده
درد را داده و دوا برده
نام تو نزد انبیاء، شفاست
ذکر من اسمه دواءِ خداست
@hosenih
غیرتت فاطمی، دلت حسنی ست
نفست حیدری ست، سوختنی ست
خصلت خانواده، بی کفنی ست
منتها فرق در کفن ها هست
کفنت پاره پاره، صد تکه ست!
@hosenih
اکبرت رفت، اصغرت هم رفت
ماند قولت ولی سرت هم رفت
اسب از روی پیکرت هم رفت
پسرِ فاطمه ولی نفسی
نرود زیر بار هیچ کسی
@hosenih
تیر وقتی بلای جانت شد
آب شرمنده ی لبانت شد
خود جبریل، روضه خوانت شد
بعد از آن ماجرا فرات گِل است
آب شد، آب از خودش خجل است
@hosenih
لب زینب، رگ بریده ی تو
پای در خاک و خون کشیده ی تو
این مصائب ولی به دیده ی تو
نیست چیزی به غیر زیبایی
به! به این صبر و این شکیبایی
@hosenih
کربلا، عالم وقوف شده
از غمت ماه در خسوف شده
کمی از غربتت، لهوف شده
روضه های تو قابل لمس است
غربتت اظهرُ من الشمس است
@hosenih
غم تو رزق سالمان باشد
شال مشکی مدالمان باشد
عشقبازی حلالمان باشد
تا محرم دقیقه می شمریم
تا تو هستی غم که را بخوریم؟
@hosenih
با تو از وقتی آشنا شده ایم
آرزومند کربلا شده ایم
دست بر دامن رضا شده ایم
که به دیدار آشنا برویم
بعد مشهد به کربلا برویم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_به_ماه_محرم
#مهدی_مقیمی
▶️
آمد محرم و خبرم را زِ غم بپرس
از قلب من زِ حال و هوای حرم بپرس
از منبر و حسینیه و شال و پرچم و
از بیرق و کتیبه و طبل و علم بپرس
@hosenih
ماه عزا رسید ، زِ سرهای قدسیان
در بارگاه قدس به زانوی غم بپرس
سنگینیِ مصیبتِ او را ز نوحه و
از واحد و زمینه و از شور و دم بپرس
اشعار هم به آمدنش گریه می کنند
باور نمی کنی برو از محتشم بپرس
از دست های بستۀ عُلیا مُخَدَرات
از حنجر بریده و از قد خم بپرس
بوسیده است دست علمدار را به خاک
حال حسین را ز دو دست قلم بپرس
@hosenih
طوری که روی نیزه علمدار نشنود
از هتک حرمتِ حرمِ محترم بپرس
پرسیدی از مصیبت لالائیِ رباب
از رفتن سه ساله به ویرانه هم بپرس
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#حسن_لطفی
▶️
میدَرد داغِ تو هر لحظه گریبانِ مرا
کاش خاموش کُنی سینهی سوزانِ مرا
خنده کردند در این شهر همین که گفتم:
برسانید به او حالِ پریشانِ مرا
آتش از بام سرم ریخت که گیر اُفتادم
شعله سوزاند میانِ همه مژگانِ مرا
زجر اینجا به لبم زد که نگویم برگرد
ریخت در کاسهی آبی دو سه دندانِ مرا
مثل زینب دو پسر داشتم و حالا نَه
حیف نشنید کسی هِق هِقِ طفلانِ مرا
آه بر حنجرشان بوسه زدم وقتِ وداع
گریه کردیم ببین خیسیِ دامانِ مرا
تازه فهمیدهام آقا که جگر یعنی چه
من ندیدم تو بگو داغِ پسر یعنی چه
@hosenih
در هوایت دلِ نامهبَرِ من میچرخد
باز دنبالِ تو چشم ترِ من میچرخد
میرسی بر سرِ یک نیزه و میبینی که
میشود دست به دست و سرِ من میچرخد
یک نفر بُرده زره پیرهنم هست بگو
چقدر حرمله دور و برِ من میچرخد
داد انگشترم و در عوضاش تیر خرید
حال دستِ همه انگشترِ من میچرخد
میزنند بر دو سه تا میخ گره مویم را
رویِ قناره زِ بس حنجر من میچرخد
بند بر پا زده از پا بدنم میگردد
میخورَد هِی به زمین پیکرِ من میچرخد
وای با خواهرِ تو دخترِ تو همسرِ تو
بین بازارچهها دخترِ من میچرخد
داد از عاقبتِ پیرهنت در گودال
کاش میشد که نچرخد بدنت در گودال
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#مهدی_مقیمی
▶️
ای عزیز فاطمه
رحم کن بر اشکهای دخترت کوفه میا
جان زهرا صبر کن
تا نبینی ارباً اربا اکبرت کوفه میا
من سه شعبه دیده ام
دور شو جانِ علیِ اصغرت کوفه میا
کوفه چشمش می زند
سیدی حیف از امیر لشگرت کوفه میا
یابن الزهرا جان زهرا مادرت کوفه میا
@hosenih
در میان کوچه ها
روضۀ اوقات سرگردانی ام یاد علیست
یک نفر راهم نداد
ذکر وقتِ بی سر و سامانی ام یاد علیست
تازه فهمیدم حسین
علتِ این دیدهء بارانی ام یاد علیست
کوفه خیلی بی وفاست
باعثِ این گریۀ پنهانی ام یاد علیست
پُر زخون گردد چو حیدر پیکرت کوفه میا
@hosenih
بیعت اینها همه
با عمل در واقعیت در منافات است وای
در نگاه کوفیان
کشتن تو افضل از کُلِ عبادات است وای
دیگر از ما که گذشت
غصه ام بی احترامی ها به سادات است وای
من شنیدم بی هوا
در میان کوفیان صحبت زِ سوغات است وای
باز کن خلخالِ پایِ دخترت کوفه میا
@hosenih
میهمان بودم ولی
سمت من از خانه هاشان سنگ و تیر انداختند
مردم بیعت شکن
عاقبت من را تهِ این کوچه گیر انداختند
کاش می دیدی چطور
ریسمان بر گردن و دست سفیر انداختند
سنگ و آتش بر سرم
ظالمانه در همه طول مسیر انداختند
کوفه بی رحم است محض خواهرت کوفه میا
@hosenih
پشت من خالی شده
ای امان از چهره های پر فریب کوفیان
ای عزیز فاطمه
یا برو یا لااقل هر منزلی هستی بمان
گر نشد حد اقل
کاشکی تنها بیایی بی زنان و کودکان
یا اگر که آمدی
بر حذر باش از حرامی ها خصوصاً ساربان
می بُرند انگشت با انگشترت کوفه میا
@hosenih
روز دوم می روند
گر چه با تو دست بیعت روز اول می دهند
من پریشانِ توأم
خنجر و شمشیرشان را بس که صیقل می دهند
کوفیان و شامیان
کار دستت داخل گودالِ مقتل می دهند
خارهای بین راه
پای اطفال شما را دستِ تاول می دهند
محضِ پاهای نحیف دخترت کوفه میا
@hosenih
این گروه سنگدل
رحم بر پرده نشینان حرم کی می کنند؟
در هوای جایزه
راه را منزل به منزل با سرت طی می کنند
یا اهانت بین راه
یا اهانت بر سرت در مجلس مِی می کنند
شک ندارم کوفیان
هیجده خورشید را یک یک سرِ نی می کنند
من سرم بر دار و تو بر نِی سرت کوفه میا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#مهدی_مقیمی
▶️
نامه دادم که بیا سخت پشیمانم من
از همه رانده شدم بی سر و سامانم من
بسته رویم همه درها شده در حالی که
بین این مردم بی عاطفه مهمانم من
سنگ خوردم زِ سرِ بام ، خدا می داند
بی کس و یارم و تنها و پریشانم من
این پریشانیِ مسلم که فدای سر تو
نگران تو و بی آبیِ طفلانم من
به گمانم که تو هم عاقبتت مثل من است
میهمان هستم و چندیست که عطشانم من
لحظه لحظه متوسل به تو و ذکر توأم
هر قدم ای پسر فاطمه در فکر توأم
@hosenih
در پسِ پردهء این شهر فریب است فریب
عادت مردم این شهر عجیب است عجیب
مرد ، در بینِ همه مرد نماها اینجا ..
پسر عوسجه ، هانیّ و حبیب است حبیب
پسر فاطمه برگرد که ناموست را
طعنۀ کوفیِ بی رحم نصیب است نصیب
متوجه شدم این را که در این شهرِ نفاق
هر که از آلِ علی بود غریب است غریب
یادِ چشمانِ پر از مِهرِ تو تنها چیزیست
که در این مهلکه تسکین و طبیب است طبیب
همگی اهل فریبند و همه اهل نفاق
گرچه در عهد شکستن همه دارند وفاق
@hosenih
من خریدار سرِ دارم و سردارِ توأم
تو علیِّ من و من میثم تمار توأم
با ادب می دهم از دور سلام از سرِ دار
در ادب پیروِ آدابِ علمدار توأم
یا حسین گفتم و از بام فرو افتادم
تا بفهمند که تا مرز جنون یار توأم
قسمت این بود که لب تشنه دهم جان زِ غمت
غمِ تو دارم و تب دارم و بیمار توأم
جان به راه تو اگر داد سفیرِ تو چه باک؟
جان خود را به تو سوگند بدهکار توأم
راه خود را تو عوض کن تو کجا کوفه حسین
همۀ حرف من این است میا کوفه حسین
@hosenih
یابن زهرا نگران توأم و آمدنت
نگران توأم و قصۀ عریان شدنت
ترسم این است که یک روز ببیند زینب
که جسارت شده با سنگ و عصا بر بدنت
ترسم این است کفن بهر تو پیدا نشود
ترسم این است بماند به روی خاک تنت
ترسم این است به یغما رود انگشتر تو
ترسم این است که غارت بشود پیرهنت
وای از پیکر مجروحِ علی اکبر تو
وای از جسم لگد مالِ یتیم حسنت
ترسم این است که قربانیِ گودال شوی
نعل تازه بزنند و تو لگد مال شوی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#محمود_ژولیده
▶️
ای یادگار آل زهرا یابن زهرا
برگرد از دامان صحرا یابن زهرا
برگرد تا این سختی غربت سر آید
برگرد ای جانان طاها یابن زهرا
@hosenih
غمهای این عالم نفسگیر است آقا
بالا نمیآید نفسها یابن زهرا
هر روز عاشورا و هر جا کربلا شد
دنیایمان غوغاست، غوغا یابن زهرا
کوه مصیبت را برای ما نوشتند
دستی بکش روی سر ما یابن زهرا
شیعهکشی امروز عالمگیر گشته
شد شیعه مانند تو تنها یابن زهرا
@hosenih
حب علی در سینهها انگار جرم است
کن یاریِ یاران مولا یابن زهرا
باز آی تا عدل علی هم باز گردد
در انتظار توست دنیا یابن زهرا
اَلصَّبر مفتاح الفرج، درمان غمهاست
بنمای مفتاحالفرج را یابن زهرا
تنها میان روضهها آرام گیریم
شد اشک ما جام طهورا یابن زهرا
@hosenih
جدِّ غریبت کشتهی اشک است و ما هم
صبح و مسا اشکیم و آوا یابن زهرا
خون جای اشک از دیده میباریم چون تو
هستیم همدرد تو آقا یابن زهرا
هم پرچم سرخ حسینی بر سر ماست
هم پرچم سبز تو بالا یابن زهرا
فریاد مظلومانهی زهرا بلند است
ای مهدی موعود باز آ یابن زهرا
باز آ که ما پای رکاب ِ انتقامیم
داریم از تو یک تمنّا یابن زهرا
تا انتقامت دیرتر از این نگشته
برگرد ای آرام زهرا یابن زهرا
@hosenih
با جان حمایت میکنیم از مقدم تو
تقدیم تو این جان و سرها یابن زهرا
وقتی تو دادی تکیه بر دیوار کعبه
اعزام ما دارد تماشا یابن زهرا
یابنالحسن تاج سر ما را نگهدار
تا روز وصلت رهبر ما را نگهدار
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع_دودمه
#دودمه
#حسن_لطفی
▶️
لبِ این بام فقط نامِ تو بُردَم آقا،
جانِ زینب برگرد
@hosenih
دُخترم را به نگاهِ تو سپردم آقا،
جان زینب برگرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#ورود_به_ماه_محرم
#استقبال_از_محرم
#محسن_ناصحی
▶️
در خودم مانده بودم و ناگاه تا به خود آمدم محرم شد
چشم بستم درون خود باشم کربلای غمت مجسّم شد
همه ی آنچه روضه خوان می گفت پشت این چشم بسته می دیدم
بی خود از خود سیاه پوشیدم کار ده روزم اشک و ماتم شد
عبد بودن ، غلامتان بودن آرزوی محال و دوری بود
هرکجا سر زدم نشد امّا وسط روضه ی تو کم کم شد
@hosenih
در زمین ما در آسمانها هم جمع پیغمبران عزادارت
سینه زن نوح ، گریه کُن عیسی ، روضه خوان غم تو آدم شد
رشته اتّصال من با تو نخ پرچم سیاه هیأت بود
من که ممنونم از علمدارت باز دستم دخیل پرچم شد
معتقد بودم از همان اول عشق یعنی حسین یعنی تو
وسط روضه ی سه ساله و شام اعتقادم به عشق محکم شد
@hosenih
راستی دخترم همین امشب تشنه ی آب شد لبش خشکید
یادم افتاد چشم نم دارت با نگاه رقیّه پر غم شد
یادم آمد که مشک بی سقّا التماس لب تو را می کرد
یادم آمد رسیدی و قدّت از کمر تا شد از کمر خم شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#ورود_به_ماه_محرم
#میلاد_عرفان_پور
▶️
شادی برای تو غم عالم برای من
از ماه های سال، محرم برای من
آوای آسمانی داوود مال تو
خاموشی مقدس مریم برای من
از عشق خود جدایم و جای گلایه نیست
این بود ارث حضرت آدم برای من
@hosenih
بی مهری است رسم محبت برای تو
تنهایی است مونس و همدم برای من
این زخم ها معلم خندیدن من اند
حیرانم از ترحم مرهم برای من
یوسف که نیستم ولی آن بنده ام که هیچ
نگذاشته ست صاحب من کم برای من
بگذار عمر در گذر عشق طی شود
حتی اگر نشد که تو یک دم برای من...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#ورود_به_ماه_محرم
#عباس_شاه_زیدی
▶️
حال و هوای کوچه، غمآلود و درهم است
پرچم به اهتزاز درآمد، محرّم است
میگرید آسمان و زمین، در محرّمت
طوفانی از حماسه به پا میکند غمت
ابلاغ میکنند به یاران، سلام تو
قد میکشند باز علمها، به نام تو
@hosenih
هر جا که نام توست، مکان فرشته است
بر هر کتیبهای که ببینی، نوشته است
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است»
باید در این حسینیه، از خود سفر کنیم
باید در این مقام، شبی را سحر کنیم
@hosenih
با کاروان گریه، مسافر شدم تو را
امشب در این حسینیه زائر شدم تو را
تا گفتم «اَلسلامُ عَلیکُم» دلم شکست
نام حسین، بند دلم را، ز هم گسست
دیدم که ابرهای جهان، گریه میکنند
در ماتمت زمین و زمان، گریه میکنند
@hosenih
دیدم «عزای اشرف اولاد آدم است»
دیدم «سر ملائکه بر زانوی غم است»
رفتم که شرح عصمت «ثارُ اللَّهی» کنم
چیزی نمانده بود که قالب تهی کنم
خورشید رنگ و بوی تغیّر گرفته بود
تنگ غروب بود و فلک گُر گرفته بود
@hosenih
ای تشنهکام! بود و نبود تو را چه شد؟
سقّایِ یاسهای کبودِ تو را چه شد؟
بر اوج نیزهها، کلمات تو جاری است
این قصّه، قصّهٔ تَبَر و استواری است
ای اسم اعظمت به زبانم، عَلَی الدَّوام
ما جاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهَی الکَلام
@hosenih
آیین من تویی، که تویی دین راستین
بَل ما وَجَدتُ غَیرَکَ فی قَلبِیَ الحَزین
آن بحر پر خروش، دگر بیخروش بود
خورشید تکّه تکّهٔ زینب، خموش بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#احد_ده_بزرگی
▶️
تنها نه کسی تو را هماورد نبود
یک مردِ نبرد، یار و همدرد نبود
@hosenih
آن شب که زنی کرد حمایت از تو
در کوفه به حقّ حق که یک مرد نبود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
#محمود_ژولیده
▶️
گر چه من خود نسب از حضرت مولا دارم
بخدا عشق به ذرّیۀ زهرا دارم
من غلام حسنم خادم دربارِ حسین
آبرویی اگرم هست ، از آنجا دارم
سرِ سودا زده ام نذر علی اکبر اوست
جان ناقابل خود ، هدیه به آقا دارم
@hosenih
امرِ آقام حسین است سفیرش باشم
من مطیعِ ولی ام ، حکمِ تولا دارم
بین این قوم مُذَبذَب که به دنیا غرقند
حکمِ گردآوریِ بیعتِ آنها دارم
مشگلی نیست،فقط کاش خدا رحم کند
ترس از غربت مولا ؛ نه ز اعدا دارم
@hosenih
نامه دادند حسین! هجده هزار آمادند
امتی گفت بیا، از تو تمنا دارم
باغهامان همه آمادۀ برداشت شده
کوفه ميگفت ترا، شوق تماشا دارم
نیم روزی همه از بیعت خود برگشتند
چند روزیست که دلشورۀ ...این را دارم
@hosenih
نامه دادم که بیا کوفه ، و امّا برگرد
جان شش ماهه میا کوفه ، تقاضا دارم
یا میا کوفه و یا زینب تو برگردد
کوفه دشمن تر از اینهاست که افشا دارم
دخترانِ حَرَمت را به مدینه برسان
خوف از هرزگیِ مردمِ اینجا دارم
@hosenih
چشمها تیزتر از نیزه و شمشیر و سنان
زخمها از اثر سنگ ، سراپا دارم
بر سرِ دار ، از این خنجرشان حیرانم
بوسه از دور بر آن حنجر والا دارم
تله کردند که من در ته گودال افتم
من ز گودال برای تو سخنها دارم
@hosenih
چکمه ها مثل سم اسب تدارک شده اند
من بجای تو تن خویش مهیا دارم
جان مسلم دگر انگشتری از دست درآر
بسکه دلواپسی از غارت و یغما دارم
زیور آلات زنان را ز حرم دور کنید
خوف اوضاع پس از کشتنِ سقّا دارم
@hosenih
دست بر معجر خود زینب کبری گیرد
که غمِ تهمت ، بر دختر زهرا دارم
تا نبینم سر تو بر سر دروازۀ شهر
لحظۀ آخر خود دست دعا را دارم
یارب این قافله را خود به سلامت برسان
که من از این همه غم ، شرم ، ز طاها دارم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
حجتالاسلام #محسن_حنیفی
▶️
من پیک عشق هستم و نامه بر حسین
اول فدایی حرم خواهر حسین
لب تشنه ام ولی نزنم لب به آبها
سیراب میشوم فقط از ساغر حسین
گرد و غبار چهره ام امضا نموده است
مسلم جبین نسوده به غیر از در حسین
@hosenih
فطرس کجاست تا ببرد این پیام را؟
باید سلام من برسد محضر حسین
دلواپسم برای النگوی دخترش
دلواپس ربودن انگشتر حسین
مثل تنور لحظه به لحظه گداختم
نقشه کشیده اند برای سر حسین
@hosenih
خولی و شمر از عددی حرف میزنند
حرف ازدوازده شد و از حنجر حسین
روی قناره تشنه ی صوت حجازی ام
تا که علم شود نوک نی منبر حسین
پایین پای اکبر او مدفن من است
در کوفه نیست مقبره ی نوکر حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_به_ماه_محرم
#مناجات_اول_مجلس
#یوسف_رحیمی
▶️
شکر خدا که بوي محرم گرفته ام
در کوچه هاي سينه زني دم گرفته ام
شکر خدا عبادت من روضه هاي توست
در دل دوباره هيئت ماتم گرفته ام
@hosenih
گاهي کنار روضه ات از دست مي روم
با چشمهاي پر شفق و غم گرفته ام
اين آبروي نوکري هيئت تو را
از دستمال مشکي اشکم گرفته ام
ديگر هراس روز قيامت نمي برم
وقتي دخيلي از پر پرچم گرفته ام
@hosenih
با تربت تو کام دلم را گشوده اند
عمري اگر که بوي محرم گرفته ام
گفتم ميان روضه از اعجاز چشمهات
ديدم رسيده ام به حوالي کربلات
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
این قافله هر چه شتابش بیشتر شد
دلشورههای آفتابش بیشتر شد
جای تمام نخلها لشگر درآمد
با هر قدم یعنی سرابش بیشتر شد
@hosenih
یک محمل و هجده نگهبان دلاور
ماهی که هر منزل حجابش بیشتر شد
پایین که میآید ز محمل قاسمش هست
عباس هم آمد رکابش بیشتر شد
از اسم اینجا میشود حس عطش کرد
سقا رسید و مشک آبش بیشتر شد
چشم حسین افتاد بر سرنیزههاشان
دید اکبرش را اضطرابش بیشتر شد
@hosenih
خیره به طغیان فرات است آه اما
دلواپسیهای ربابش بیشتر شد
ششماهه هم فهمید اینجا قتلگاه است
بیتابی هنگام خوابش بیشتر شد
راوی نوشته روز عاشورا که آمد
تیر سهشعبه پیچ و تابش بیشتر شد
@hosenih
بستند با هر زحمتی بر نی سرش را
بالای نی کار طنابش بیشتر شد
شرم رباب از چشمهای شیرخوارش
از رفتن بزم شرابش بیشتر شد
ده روز دیگر همسفر با شمر هستند
مجروح سیلی سنان یا شمر هستند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#احسان_محسنی_فر
▶️
یک کاروان دل، همره دلبر رسیده
زینب بیا که منزل آخر رسیده
یاران فرود آئید این وادی طور است
وعده ز سوی حضرت داور رسیده
@hosenih
اینجا زیارتخانهی پیغمبران است
هر مُرسلی اینجا مقرّبتر رسیده
قبل از تمام کاروان هاشمیها
کرب و بلا شاهد بُود مادر رسیده
اینجا فرات از چهار جانب موج دارد
از چه جواب العطش خنجر رسیده
کودک که میگرید جوابش کعبنی نیست
اینجا تمام حوصلهها سر رسیده
هرکس که عقده داشت از صفین و خیبر
بر قطعهقطعه کردنِ اکبر رسیده
@hosenih
آهنگران شهر را آرام سازید
تازه به خواب ناز علیاصغر رسیده
زنهای کوفه خود مگر پوشش ندارند
که بانوان را غصهی معجر رسیده
هرکس به اهلش وعدهی سوغات داده
اینجا برای بردن زیور رسیده
@hosenih
از اینهمه خلخال و زیور که مهیّاست
یک ساربان چشمش به انگشتر رسیده
آرام باش آّب فرات؛ ای مهر زهرا
با فاطمیّون مردِ آبآور رسیده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#علی_اشتری
▶️
رنگها رنگ خزان است بیا برگردیم
این سفر بار گران است بیا برگردیم
صحبت از جایزه و ملک ری و گندم بود
خواهرت دلنگران است بیا برگردیم
@hosenih
چشم شوری به علی اکبرتان خیره شده
قصهی مرگ جوان است بیا برگردیم
صحبت از دیدهی دریایی عباس شده
تیرها بین کمان است بیا برگردیم
ساربان خیره شده بر خَم انگشتریات
خنجرش نقره نشان است بیا برگردیم
@hosenih
خواب دیدم که سرت بر سر خاک افتاده
رنگ این خاک همان است بیا برگردیم
یک طرف این همه زن در طرف دیگر جنگ
لشگری چشمچران است بیا برگردیم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#محمدمهدی_رافع
▶️
در سکوت شکستهی صحرا
کاروانی ز دور شد پیدا
کاروان عشیرهی سادات
کاروان قبیلهی طاها
کاروان سلالههای رسول
کاروان امام عاشورا
@hosenih
کاروان عزیزِ حضرت حق
پنجمین آفتاب اهل کسا
دشت در زیر پایشان لرزان
دشت نه! بلکه هفت سقفِ سما
همگی نور چشم پیغمبر
همه مجنونصفت همه لیلا
همهشان لالهروی، چون یوسف
همگی مستجاب، چون عیسی
@hosenih
یاد تیغ و ترنج میافتد
هر که بیند جمال آنها را
یکطرف روح آیهی تطهیر
یکطرف معنی "ذوی القربی"
پور زهرا و ساقی و اکبر
در مثل، کعبه و صفا و منا
این طرف یادگارهای حسن
به نهایت مؤدّب و شیدا
علم کاروان به همراهِ
مشک، بر دوش حضرت سقا
خیل ناموس حضرت حیدر
"همه در پردههای حجب و حیا"
@hosenih
پردهدار مخدّرات حرم
شیر غرانِ بیشهی لیلا
باد، اینجا اجازه میگیرد
پرده را جا به جا کند حتی
چشم دشمن هزار فرسخ دور
نه ز صورت، که قامت آنها
محملی بیرکاب میآید
محملی محترم چو عرشِ خدا
دور تا دور آن بنیهاشم
پیش رو، پور حضرت زهرا
عِزّ و جاه و شکوه میبیند
هر که از راه میرسد اینجا
@hosenih
تا که گاهِ نزول میآید
ناگهان دشت میشود غوغا
دیدهها سوی خاک میافتد
تا که زینب زمین گذارد پا
ثانیِ حیدر است میگیرد
زیر بازوی زینب کبری
زانوانی غیور میآید
که شکوه حرم کند معنا
@hosenih
چشم بد دور، ناید آن روزی
کاروان را نظر زنند اعدا
ناید آن روز که عزیز بتول
در بیابان شود تک و تنها
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#قاسم_نعمتی
▶️
ای امیرالحاج! قلبم بیقراری میکند
تا که از غصه نمیرم گریه یاری میکند
جان من کمتر بگو، کرب و بلا، کرب و بلا
نام این صحرا ز دیده اشک جاری میکند
@hosenih
گوئیا میبینم اینجا صبح تا قبل غروب
هر طرف یک بانوئی را سوگواری میکند
اولین تصویر جسم ارباً اربای علیست
دشت را دشمن از او آئینهکاری میکند
گوئیا میبینم اینجا دور تو بگرفتهاند
زان میانه رأس تو نیزهسواری میکند
@hosenih
دشمنت سر تا به پایت را به غارت میبرد
بهر یک پیراهن کهنه چه کاری میکند
هر که بهر غارت آمد دست خالی برنگشت
موی بین پنجهها را یادگاری میکند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#محمود_ژولیده
▶️
آمدی ای حاجی کرب و بلا حجت قبول
سر در آوردی چرا از نینوا حجت قبول
صاحب کعبه! چرا از کعبه آواره شدی
کعبهات اینجاست ای خون خدا؟ حجت قبول
@hosenih
این بیابان جای اهلالبیت پیغمبر نبود
پس چه شد آن وعدهها آن باغها حجت قبول
قاضریّه جای امنِ منزل و بیتوته نیست
آمد استقبالتان سر نیزهها حجت قبول
گوئیا این سرزمین قربانگه یاران توست
قتلگاهت میشود جای منا حجت قبول
از حرم تا قتلگه سعیِ صفا و مروه است
ای عجب حج شما دارد صفا حجت قبول
@hosenih
جای زمزم خون بجوشد از گلوی اصغرت
هدیه کردی کودک ششماهه را حجت قبول
تا قدم بر خاک پاک کربلا بگذاشتی
قلب زینب شد پر از درد و بلا حجت قبول
گفتی ای ساقی ببین بِین دو نهرِ آب را
پشت آن گودال کن خیمه بهپا حجت قبول
ای علمدار سپاهم بارها را وا کنید
خارها را از بیابان کن جدا حجت قبول
دختر نازم که جا خوش کرده بر دوشِ عمو
بر زمین پایش نیاید یا اخا حجت قبول
@hosenih
اکبرم اینک برای خواهرم گیرد رکاب
هیچ نامحرم نبیند عمه را حجت قبول
میرسد روزی که یک مَحرم نداری زینبا
بعد من هستی اسیر اشقیا حجت قبول
زیر سم اسبها این استخوانها بشکند
پس ندا آید ز عرش کبریا حجت قبول
@hosenih
میرود سرها به نیزه میشوم من بیکفن
از جنان گوید مرا خیرالنساء حجت قبول
***
حجّ ابراهیمی از حجّ حسینی سر زند
ای مرید کشتههای کربلا حجت قبول
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#مهدی_مقیمی
▶️
نینوا دشت بلا غاضریه کرببلا
زینبم غم نخوری منزل آخر اینجاست
کربلایی که به من وعدهی آن را دادند
جدم و مادرم و حضرت حیدر اینجاست
@hosenih
قدری آرام به هنگام پیادهشدنت
نظری جانب چشمان گهربارم کن
دختر شیر خدا این همه محرم داری
لطف کن تکیه به دستان علمدارم کن
@hosenih
پای بگذار به زانوی علمدار اول
بعد بگذار به این دشت بلا خواهر من
محمل و ناقه بلند است به هنگام فرود
دست خود را بده در دست علیاکبر من
@hosenih
ای علمدار برو خیمهی زینب برپا
وسط خیمهی اصحاب و بنیهاشم کن
خواهرم خیمه مهیاست به هنگام ورود
تکیه بر دوش علمدار من و قاسم کن
@hosenih
بهر آسایش و آرامش اهل حرمم
به ابالفضل بگویید دهد ترتیبی
خیمه بر پا بکند تا که جلوی خورشید
به گل روی سهساله نرسد آسیبی
@hosenih
مشک ساقی پرِ آب است به همراه ِ رباب
پسرم را همگی برده و سیراب کنید
من روی گریهی ششماههی خود حساسم
دست در دست دهید و پسرم خواب کنید
@hosenih
این همه بغض نکن دست و دلم میلرزد
غم نخور پشت سر ماست دعای مادر
دشت ، آرام و حسین تو سرِ پاست هنوز
اتفاقی که نیفتاده هنوز ای خواهر
@hosenih
نه هنوز آمده شمر و نه هنوز آمده زجر
نه هنوز آمده خولی که بلایی خیزد
به ابالفضل اگر اذن دهم کوفه و شام
سر شمر و عمر سعد فرو میریزد
@hosenih
اشکها را تو نگه دار برای گودال
که کند یاریِ اشک پدر و مادر من
صبر کن چند شب و روز دگر مانده هنوز
که ببینی به سر نیزهی اعدا سر من
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#ورود_کاروان_به_کربلا
#هادی_ملک_پور
▶️
میسوزم و چون آتشی در احتراقم
آه ای اجل از چه نمیآیی سراغم
این دشت نیت کرده یارم را بگیرد
ای مرگ مرهم شو بر این زخم فراقم
@hosenih
با اشتیاق دیدن او زنده ماندم
آخر چه خواهد کرد غم با اشتیاقم
بوی جدایی میوزد در این بیابان
از رفتنت حرفی مزن چشم و چراغم
از لحظهای که پا دراین صحرا نهادیم
هر لحظه من دلواپس یک اتفاقم
جان یکی را تیر و خنجر میستاند
جان یکی را تشنگی، جان مرا غم
@hosenih
اینجا سرت را روی نی میبینم آخر
آتش بگیرد دامن گلهای باغم
با خندهاش دشمن نمک ریزد به زخمم
تنهاییات داغی شده بر روی داغم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#ورود_به_ماه_محرم
#مناجات_اول_مجلس
#محمدجواد_شیرازی
▶️
روزگاری می شود با گریه و غم زنده ام
من همین که مجلس روضه بیایم زنده ام
چند ماهی می شود چشم انتظارش بوده ام
با امید نوکریِ در محرم زنده ام
کام من را مادرم با خاک تربت باز کرد
سال ها با تربت شاه دو عالم زنده ام
@hosenih
چای روضه، باطنا آب بقایم می شود
تا که می نوشم از این کوثر دمادم زنده ام
جامه های زینتی اصلا نمی خواهم، فقط
در لباس مشکی و شال عزایم زنده ام
در تعارض بین مرگ و زنده بودن مانده ام
در خیابان مرده ام، در زیر پرچم زنده ام
@hosenih
آمده ماه محرم محتشم می خوانم و
باز هم با مقتل ابن مقرم زنده ام
با لب تشنه میان قتلگاه افتاده بود
تا ابد با گریه بر این داغ اعظم زنده ام
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih