eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
339 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آهسته تر قدم بزن و پشت سر ببین صدها هزار دل زپی ات دربه در ببین ای خانه زاد کعبه ز مسجد گذر نما دنبال خویش کعبه ز جان محتضر ببین خانه نشین غم مرو در خانه ات نشین امشب درون خانه هوای سحر ببین @hosenih خیره به آسمان مشو ای بام آسمان راهی دگر برای عروج و سفر ببین دریای التماس شده چشم دخترت ای چشم حق به سینه دلِ خونجگر ببین لاقل برای ماندن خود استخاره کن کم کن شتاب را نفسی بیشتر ببین دور وبر خودت که پُر از منع رفتن است این التماس را ز دل میخ در ببین گفتم ز میخ و خاطرت آزرده شد چرا؟ در این سؤال پرسش من بیخبر ببین حرف بدی زدم که چنین ریختی بهم؟ مانند چشم خویش مرا دیده تر ببین آقا گمان کنم که دلت رفت پشت در حالا بیا و محنت این دردسر ببین یادم نبود شهر مدینه تورا شکست آقا جسارت است زمن درگذر ببین من پا به پای تو بخدا گریه میکنم من را شبیه خویش زغم شعله ور ببین با چشم خودتودیده ای و من به چشم دل آندم که غم شکست تورا از کمر ببین من هم کمر شکستهء پهلو شکسته ام حال و هوای روضهء ما پر شرر ببین وای از دمی که فضه بیا گفت فاطمه گفتا بیا و فاطمه را بی پسر ببین محسن نیامده نفسش در گلو برید آثار ضربه را به تن بی سِپَر ببین آتش دوام لنگهءدر را از او گرفت حالا بیا به پیکر زهرا اثر ببین سر تا به پا همه آتش گرفته بود آن سو میان بند بیا شیر نر ببین با این همه بلند شد و گفت یاعلی یعنی مدینه دین خدا در خطر ببین در آن سیاه روز میان حرامیان چندین ستاره همره شمس و قمر ببین @hosenih در آن کشان کشان کمر یار را گرفت فریاد زد خدا ستم اهلِ شر ببین ضرب غلاف آمد و آرنج شد دوتا بی غیرتیِ محض صف کور و کَر ببین ای کاش میشکست دهان و قلم خدا تا خون نمی نمود دل زارِ مرتضا ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب نشسته ذکرت، بر لب؛ إلهی العفو جاریست اشکِ چشمم، یارب إلهی العفو @hosenih بیتابم و نشستم، پشتِ درت شبِ قدر دریاب! نقش بسته، بر لب: إلهی العفو بیمارم و ببین که، حالِ خوشی ندارم میسوزم از معاصی، در تب إلهی العفو أنتَ الّذي سَترتَ، أنتَ الّذي غَفرتَ* حک شد به دستِ من این، مطلب؛ إلهی العفو باید بگیرم از تو، رزقِ شهادتم را در حالِ سجده مثلِ، هر شب إلهی العفو جانم فدای آنکه، در زینبیه با اشک... میگفت جانِ بی بی زینب(س)! إلهی العفو @hosenih یارب قسم به جانِ زینب(س) که غرقِ خون دید- فرقِ سرِ پدر را امشب!... إلهی العفو! * مناجات امام حسین(ع) در روز عرفه (تویی آن خدایی که پرده پوشی کردی، تویی آن خدایی که آمرزیدی) ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🍃ان شاء الله امروز اشعار مربوط به بستر شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام منتشر خواهد شد ✔️ در صورت تمایل، کانال اشعار آیینی حسینیه را به دوستان مداح خود معرفی کنید @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ یک شب دگر تو منتظرم باش، فاطمه مَرهم برای زخم سرم باش، فاطمه یک عمر، انتظار تو را میکشم بس است هجرانِ روزگار تو را میکشم بس است @hosenih از سینهٔ شکستهٔ تو سینه اَم پُر است از بازوان خستهٔ تو سینه اَم پُر است آری شنیدنیست، غم اینچنینی اَم طولانی است قصهٔ خانه نشینی اَم می آیم و نگفتنی اَت را بمن بگو آن قصهٔ شنیدنی اَت را بمن بگو من مانده ام هنوز، از آن رو گرفتنَت وای از زمانِ دست به پهلو گرفتنَت ایکاش حرفی از در و دیوار میزدی یکذّره حرف، از نوک مسمار میزدی غیر از وصیتت، به شبِ رفتنَت به من چیزی نگفتی عاقبت از محسنت به من @hosenih صد ماجرا و اینهمه تُوداری، ای دریغ! رفتی تو با تمام گرفتاری، ای دریغ! یادم نرفته آخرِ خط، گفتی یاعلی بودی بخون و خاک و فقط، گفتی یاعلی حالا علی بسوی تو پرواز میکند عقده ز استخوانِ گلو باز میکند گویا هنوز منتظرِ من نشسته ای من با سرِ شکسته، تو پهلو شکسته ای تازه حسن مصیبتش آغاز میشود کم کم صدای غربتش آغاز میشود دارد حسین، زمزمهٔ کربلا به لب زینب صبور، در همه غمهاست روز و شب @hosenih میبینم آن زمان که سرم، جنگ میشود دامانِ اهل کوفه پُر از سنگ میشود وای از شکستنِ سرِ زینب، ز سنگ بام وای از غم غریبیِ زینب، به شهر شام ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دشمنان این روزها حرف دو پهلو می زنند دوستانت یک به یک دارند زانو می زنند @hosenih از نگاه انداختن در چهره ات شرمنده اند علتش اینست کمتر خنجر از رو می زنند تو پی تقسیم نانی، عده ای در خوابشان خاک بیت المال را دارند جارو می زنند یک نفر باید بگوید زخمت از شمشیر نیست بر سر تو بی جهت دارند دارو می زنند @hosenih خوب شد رفتی ندیدی شرطه ها دور بقیع روبرومان دست هاشان را به پهلو می زنند! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ مرغ شب، عاشق دعای من است چاه مشتاق ناله های من است دامن بی گناه نخلستان خجل از اشک بی صدای من است @hosenih دفتر خاطرات غربت من فرقِ از یکدگر جدای من است من طبیب و دوا نمی خواهم دیدن فاطمه دوای من است لب فرو بستم و نفس به نفس فاطمه فاطمه نوای من است شیر را بهر قاتلم ببرید گر چه این آخرین غذای من است هر که خوبی کند جزا گیرد صورت غرق خون جزای من است من غریبم ولی خدا داند هر دلی محفل عزای من است اشک من قصۀ غریبی من مرگ من حاصل دعای من است گه گهی کز خرابه می گذرید پیری آنجاست آشنای من است @hosenih احترامش کنید کان بیمار همدم و یار با وفای من است (میثم) از ماتمم نوا سر کن عالم از گریه نینوای من است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ از نگاه پسرت سمتِ سرت ریخت دلم دست تو سرد شد و چشم ترت ریخت دلم از سخنهای طبیبی که تو را کرد جواب از نگاه همه در دور و برت ریخت دلم مادرم فاطمه را در نظرت می بینم ریخت از فرق تو خونِ جگرت ریخت دلم دست عباس سپردی همۀ ما را بعد از نگاه تو به دست قمرت ریخت دلم نفس من به نفسهای تو بند است پدر از نفسهای کم و مختصرت ریخت دلم سمتِ کوچه نظرم جلب شد و آنجا ، با دیدنِ جمعیتِ پشت درت ریخت دلم رخ مهتابیِ تو روز مرا چون شب کرد خون فرق سر تو خون به دل زینب کرد @hosenih این غم آنست که یک روزه مرا پیر کند کیست تا حال منِ غمزده تفسیر کند بس که این زخم عمیق است و ز تو خون رفته شیر هم سخت ، بعید است که تأثیر کند کاش می مُردم و این گونه نمی دیدم که رنگ رخسار تو هر ثانیه تغییر کند پشت در گفت یتیمی که مگر سابقه داشت بی غذا باشم و خرمای علی دیر کند رحمت حق به دو چشمی که به قصد قربت گریه بر غربت این زخمیِ شمشیر کند کاش پیک اجل این بار کند صرف نظر لااقل کاش کمی هم شده تأخیر کند کاش فکری تو به حال دل و آهم بکنی چشم خود باز کنی باز نگاهم بکنی @hosenih ظاهراً زخم ، عمیق است و شفا نیست که نیست سرِ مُنشق شده را هیچ دوا نیست که نیست می روی بعدِ تو شاید که بفهمد کوفه هیچ کس مرد تر از شیر خدا نیست که نیست کیسۀ نان و رطب هم به تو می ریزد اشک که گرسنه است یتیمیّ و غذا نیست که نیست کوفه نشناخت تو را بعدِ نبودِ تو چه سود پشت در جمع شده مَردُم و جا نیست که نیست داغ تو داغ بزرگیست که تا آخر عمر مرهمی بر جگر خستۀ ما نیست که نیست با اشاره به من و تشنه لبت فهماندی هیچ داغی چو غم کرببلا نیست که نیست چشم تو ماتِ ابالفضل شد و ماتِ حسین روضه خواندی دمِ رفتن به مصیباتِ حسین @hosenih وای اگر کرببلا ختم به گودال شود سیلی شمر و سنان قسمت اطفال شود وای اگر کار به غارت بکشد وای اگر باز از پای زنان زینت و خلخال شود وای اگر سید و سالار شهیدان روی خاک آنقَدَر خون زتنش رفته و بی حال شود وای اگر پیکر بی جان تمام شهدا زیر پا داخل گودال لگد مال شود وای اگر باز شود پای عدو سمت حرم یک دقیقه ز غمش بیشتر از سال شود وای اگر نیزه و شمشیر خورَد از چپ و راست تا پرستوی حرم بی پر و بی بال شود وای اگر اینکه جدا از بدنش سر گردد با نوک چکمۀ ملعون بدنش بر گردد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ شکسته بالی و با دخترت سخن گفتی کمی ز غربت خود را برای من گفتی چقدر طعنه شنیدی چقدر دم نزدی چقدر حرف خدا را به مرد و زن گفتی @hosenih چقدر حرف دلت را به چاه میبردی چقدر درد و دلت را به خویشتن گفتی دم غروب سلامی به همسرت دادی گمان کنم که به زهرا ز آمدن گفتی دلت گرفت پدر یاد مادر افتادی ز شعله های در و از لگد زدن گفتی یتیم ها که برای تو شیر آوردند ز بی وفایی این کوفیان به من گفتی تو از شلوغی و ترس از ربودن اطفال ز سنگ خوردن و سختی رد شدن گفتی *** برايم از غم بزم حراميان اي واي برايم از غم معجر نداشتن كفتي سحر به رسم سفارش کنار عباست فقط حسین حسین و حسن حسن گفتی @hosenih نوشت بر کفنت جوشنی حسین غریب تو از وصیت زهرا و پیرهن گفتی ز کشتن نوه هایت ز کشتن پسرت ز قتلگاه و بدن های بی کفن گفتی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ تو بنده ای و بنده بمان معصیت نکن خوف خدا به دل بنشان معصیت نکن منبر برو برای خودت دم به دم رفیق در گوش خود مدام بخوان معصیت نکن @hosenih از دل چگونه نفی خواطر نمی کنی خود را از این خطر برهان معصیت نکن خود را بکاو، کعبه ی دل خانه ی خداست شیطان چرا نشسته در آن معصیت نکن دنیای ما، قدم به قدم محضر خداست در محضر خدای جهان معصیت نکن با دست و پا و گوش و زبان اهل ذکر باش با دست و پا و گوش و زبان معصیت نکن این "معصیت نکن" بخدا ذکر اعظم است خود را به وصل حق برسان معصیت نکن @hosenih صحرا نشین شده است امام از گناه تو ای شیعه ی امام زمان معصیت نکن قتل حسین کار همان مردمی است که پر شد گناه در دلشان معصیت نکن ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ با عدالت باز آب و دانه را تقسیم کرد قسمت همسایه و بیگانه را تقسیم کرد @hosenih بارها بین یتیمان بار روی شانه را بعد در بازی خمید و شانه را تقسیم کرد عدل محور بودنش طوری نمایان گشت که تیغ یکسان فرق سر تا چانه را تقسیم کرد تا به بستر رفت چون زهرا،علی هم عاقبت با زن و فرزند کار خانه را تقسیم کرد آنچه که از داستان کوچه تعریفی نبود با چه چاهی این غم مردانه را تقسیم کرد @hosenih روی پیشانیش تیغ ابن ملجم چون نشست بین صدها شمع یک پروانه را تقسیم کرد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ با خود بگذاريد كه نجوا كند امشب اين روح مگر بال و پري واكند امشب يك لحظه دگر طاقت اين هجر ندارد سخت است تحمل، غم زهرا كند امشب @hosenih اين فرقِ ترك خورده تسلي شدني نيست جز فاطمه اش كيست تسلا كند امشب اسرار مگوي علي و چاه بماند با فاطمه خود حلِّ معما كند امشب مردي كه جدا از دل محراب نمي شد بايست که بالِشت، مصلي كند امشب ايكاش بگويند به زينب خبري نيست بگذار پرستاريِ بابا كند امشب شد زنده دگر بار شب سخت وصيت بگذار كمي زمزمه مولا كند امشب @hosenih زان بسته كه جبريل سفارش به نبي داشت بايد كفنِ تازه تري واكند امشب فرمود: حسينم ! حسنم سخت غريب است بسيار دعا زينب كبري كند امشب اين سنّتِ تشييعِ غريبانه به جا ماند مي خواست علي ياد ز زهرا كند امشب صحبت ز حسين و حرم و مشك و علم شد اين هاست سفارش كه به سقّا كند امشب گاهي به علمدار سپارد حرمش را گاهي سخن از اكبر ليلا كند امشب * فرمود كه : قاتل به شما گرچه اسير است با او حسنم خوب مدارا كند امشب @hosenih غافل نشود هيچ كس از قوت يتيمان نان و نمك و شير مهيّا كند امشب * دل ! دست توسل به عنايات كه داري ؟ پروندۀ ما را علي امضا كند امشب ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ یا علی بر فَلکِ عشق تو پرچم زده ای خیمه اندر حرم شاهد اعظم زده ای شمع حُسن تو فروزان و جهان پروانه ز آتش عشق شرر بر دل عالم زده ای @hosenih قهرمانان میادین اسدت می خوانند بسکه شمشیر، تو در خطّ مقدّم زده ای پیش هر مدّعی بی خرد و بی مایه دم ز خود نازده ای ور زده ای کم زده ای در هراسند هنوز از تو بنی اسرائیل زآنکه بر مرحبشان سیلی محکم زده ای گام ستوار تو نازم که ز همت همه عمر قدم اندر ره اخلاص، دمادم زده ای کرده ز ایثار تو تجلیل خدا در قرآن سکّه بر نام خود از بخشش خاتم زده ای قوت خود بر فقرا دادی و این عزت نفس دست ردّیست که بر سینه ی حاتم زده ای عُرفا کمتر از آنند که لب بگشایند در مقامی که تو از صدق و صفا دم زده ای @hosenih خفته در بستر طاها و چو غواص جسور دل به دریای پر از حادثه و غم زده ای فلکت منزل و همسایه ی تو خورشید است خیمه مافوقتر از عیسی مریم زده ای انبیا از لبِ شیرین تو بوسند، که تو بوسه ها بر یدِ پیغمبر اکرم زده ای شب معراج مگر همسفر او بودی؟ کاحمدت دید به تخت عظمت لم زده ای ساقیا زمزمه ی سعی تو در بزم صفاست زآب کوثر نمکی بر لب زمزم زده ای چه غم از کید اجانب که معینت زهراست با یکی یار تو صد سلسله بر هم زده ای @hosenih کی ز بام فلک افتد علم اهل البیت کان لوائیست که با فاطمه با هم زده ای مفتخر باش «کلامی» که پی اخذ مراد چنگ بر دامن آن مفخر آدم زده ای ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e