eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
314 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
به لبِ خشکِ تو انگار که باران میخورد آب میخوردی و هِی ظرف به دندان میخورد پسرِ کوچکِ تو مانده چه سازد با تو زهر وقتی که بر این سینه‌ی سوزان میخورد @hosenih آه میسوخت از این آه دوتا گونه‌ی او نفَست تا که بر آن چهره‌ی گریان میخورد فقط از کنده و زنجیر و فلک خالی بود ورنه این حجره‌ی پُر درد به زندان میخورد بارها شد که تو پیچیدی و اُفتاد سرت بارها خاک بر این زُلفِ پریشان میخورد پسرت اینطرف و مادرت آنسو مُردند دستهاشان به سر از وای حسن‌جان میخورد دیدی از بسترِ خود شام و سَر و آتش را آنهمه زخم که از بام به طفلان میخورد یک به یک با سرِ خود رویِ زمین میخوردند ضربِ شلاق که بر پشت و گریبان میخورد @hosenih خیره بر چشمِ پدر بود نفهمید که سوخت آتشی را که بر آن دخترِ بی جان میخورد دخترک زد به لبش گفت که دندانش کو آنقدر سنگ که بر آن لب و دندان میخورد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن کعبه ای که صاحب کعبه دچارش شد قسمت نشد حاجی شود، حق بی قرارش شد یک روز بین شیرها الله اکبر گفت شیر درنده محو او گشت و دچارش شد @hosenih اسب چموشی را لگام انداخت...نازش کرد... آن اسب رامش شد، سپس آقا سوارش شد وقتی سه سال آقای ما در بین زندان بود یعنی سه سالِ سخت، غربت... یارِ غارش شد در روزها، در کنج زندان روزه داری کرد شب ها مناجات و نماز و گریه کارش شد @hosenih گرچه دل تاریک و سنگی داشت زندان بان آقا دعایش کرد تا تقوا نثارش شد تا معتمد فهمید با زندان حریفش نیست با جام زهری سویش آمد... سفره دارش شد مسموم شد آقا، میان حجره اش افتاد بر خاک چنگی می زد و دلتنگ یارش شد @hosenih از تشنگی آبی طلب کرد از غلام اما مانع ز نوشیدن دو دست رعشه دارش شد شکر خدا فرزندش آمد این دم آخر دیدار رویش روزی چشمان تارش شد این جا امام عسکری در بین این حجره... ...جان کندنش بر روی پایِ یادگارش شد @hosenih در کربلا اما همین که جد او افتاد قاتل به روی سینه، یارِ احتضارش شد رحمی به کهنه جامه اش حتی نکردند و... ...دست کسی غارتگر آن یادگارش شد سالار زینب را میان خون رها کردند گرمای سوزانِ بیابان سایه سارش شد @hosenih زینب اسیری رفت و جای یک کفن آخر... ...تکه حصیری بر تن شاه و نگارش شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با تو چه کرده زهر، پدر دست و پا نزن با این گلوی خشک، کسی را صدا نزن مانند محتضر سرت افتاده، وای من رعشه به جان پیکرت افتاده، وای من @hosenih نگذار تا که کعبه شود از تو بی نصیب این گونه پر نکش نرو از خانه، ای غریب پایان به شعله ی دل بی تاب می دهم با دست های خویش به تو آب می دهم مسموم زهرِ غربت این پادگان شدی سِنی نداشتی که شبیه خزان شدی داری چه سخت میکشی از سینه ات، نفس خسته شدی سه سال ازین بند و این قفس راحت شدی ازین همه سرباز و پادگان راحت شدی ز نعره ی هر روز پاسبان راحت شدی ازین همه حکام مستبد راحت شدی ازین همه نیرنگ معتمد وقت وداع آخرمان گریه می کنی داری به یاد مادرمان گریه می کنی یاد علی و غربت دستان بسته ای؟! یاد وداع مادر پهلو شکسته ای؟! در یاد محسنی که غریبانه پر کشید در پشت درب خانه ی صدیقه شد شهید تربت به دست داری و در حال احتضار رو می کنی به کرب و بلا با دو چشم تار @hosenih یاد حسین و تشنگی اش بین قتلگاه با چشم خیس می کشی از سینه آه، آه در آخرین نظر، شده ای خیره بر کفن نام حسین، شد به لبت آخرین سخن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نشد که غوره ی نارس شراب ناب شود ضریح دامن او دست این گدا نرسید نشد که فطرس آن آستانه باشم حیف شکسته باد، پرم چون به سامرا نرسید @hosenih غریب کرببلا لاأقل زهیری داشت کنار حضرت آقا حبیب بوده و هست همیشه هر شب جمعه حرم پر از زائر ولی مزار حسن ها غریب بوده و هست شبیه برگ گلی بین حجره می لرزید ز درد در وسط حجره دست و پا می زد برای مرهم زخمش برای تسکینش بلند مادر خود را فقط صدا می زد همین که بر جگرش زهر چنگ می انداخت شراره می زد و داغی دوباره شد تازه دوباره کوچه و نامحرم و فدکنامه و زخم گم شدن گوشواره شد تازه همین که او دم آخر لبش عطش نوشید برای تشنگی ا قدری آب آوردند هنوز خاطر او مانده است این روضه برای حضرت هادی شراب آوردند غریب بوده ولیکن امام بعد از او سحر به پیکر پاکش نماز می خواند کنار پیکر او تا سحر نمی خوابد شبیه ناحیه او روضه باز می خواند @hosenih فدای تو پدر و مادرم حسین غریب فدای آن تن زخمی که بوریا شده بود شنیده ام که لباس تو را کسی دزدید سه روز روی زمین پیکرت رها شده بود شاعر: حجت‌الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی امام عصر ما امشب عزادار است برپایی این روضه ها واجب ترین کار است پیراهن و شال عزا مولا به تن دارد امشب تمام عرش با آقا عزادار است @hosenih بی جرم و تقصیری به زندان شد امامِ ما یوسف به زندانی شدن آیا سزاوار است؟ زندان برای عاشقان خلوتگه خوبی است هر روز، روزه... هر شبش دیدارِ دلدار است ای کاش قدری معتمد شرم و حیا می کرد اصلا که گفته او ز آقا دست بردار است؟ با زهرِ کاری، عاقبت زهر خودش را ریخت این روضه ی زهر و جگر الحق که دشوار است از ترسِ رسواییِ خود از این جنایت ها در هر کجا پشت سرش گفتند: "بیمار است..." مردی که هر شب تا سحر غرق عبادت بود این چند روزه تا سحر از درد، بیدار است رنگش دگرگون می شود هر بار از دردش... ...پهلو به پهلو می کند، هرچند ناچار است در این دم آخر شنیدم کعبه هم می گفت: بیچاره من که قسمتم هجرانِ از یار است در سامرا بوی مدینه می رسد انگار آقا به یاد محسن و خونِ به دیوار است در بسترش هر شب سؤال از مادرش می کرد مادر چرا پس بسترت اینقدر گلدار است؟ در جست و جوی علت آن سینه ی مجروح... ...حالا شده خیره به در، در فکر مسمار است میخواست تا یک جرعه ی آبی بنوشد که افتاد از دستش قَدح، از بس که تب دار است @hosenih این جا پسر سیراب کرد آخر امامش را در کربلا شرمندگی سهم علمدار است سر منشأ هر روضه ای از روضه ی زهراست گرچه مصیبت در دل تاریخ بسیار است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جگر با زهر شد درگیر و آه از سینه ات برخواست از این غم باز هم در سینه ام بزم عزا برپاست نفس میسوزد و دارد دو چشمت تار می بیند دوباره روی خاکِ سردِ حجره یک حسن(ع) تنهاست @hosenih خودت را رو به قبله کرده ای با زحمت بسیار اجل نزدیک شد! از سردی دستان تو پیداست شدی دوم-حسن(ع) که باز خرجِ کینه ات کردند به دستِ زهرِ مسمومی که قصدِ کشتنش بالاست رسید آخر به لب جانت؛ امام ِ عسکری(ع)جانم ملائک آمدند آقا به دورِ پیکرت غوغاست سپس مهدی‌(عج) رسید و جعفر کذاب ها دیدند که این صاحب-عزا با سنّ کم هم سرور و آقاست یتیمانه پدر را دفن کرد و تازه شد داغش به یادِ پیکری زخمی، دلش آوارهٔ صحراست لبش آهسته با خود گفت غرقِ آه یا جداه لبانت از عطش خشک و کنارت پهنهٔ دریاست بمیرد کاش آن خنجر که دارد چشم بر حنجر إلهی بشکند دستی که بر قتل تو بی پرواست @hosenih پریشان آمد و حالِ تو را دید و «بنیّ» گفت پریشان-حالی اش از پیکرِ عریانِ تو پیداست میانِ ازدحامی سخت شد پیراهنت پاره عزادارِ شبانه روزِ این غم مادرم زهراست(س)! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حسِّ نابی شبیهِ باران داشت به نگاهش بهار، ایمان داشت به شُکوه و ابهّتِ این مرد دشمن و دوستدار اذعان داشت احتمالِ وقوعِ ناممکن با وجودش همیشه امکان داشت روزگاری همین امامِ همام گنبد و بارگاهِ ویران داشت عالَمی در اسارتش... اما گذرِ عمر کنجِ زندان داشت آسمان در رثای او می‌سوخت هرچه بارید، باز باران داشت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قربان آن سری که به زانو نهاده است امشب (امروز) امام ما پدر از دست داده است شاعر: @dobeity_robaey
شام فراقت از شب یلدا درازتر وین قصۀ تو از همه پر سوز و سازتر صبح ظهورِ این شب یلدای انتظار تک پرچم تو از همه در احتزازتر یلدایِ انتظارت اگر با تو سر کنم صبح ظهورت از همه ام سرفرازتر دورِ همیم و نام تو نُقل دهان ماست نام تو می برم که تویی چاره سازتر لبخند ، بی تو بر لبمان وا نمی شود یلدا بدون یوسف زهرا نمی شود @hosenih امسال جشنمان گره خورده به نام تو دلهای ما کبوتر بی بالِ بام تو این روزها سخن همه جا از حضور توست بر پاست جشنها همه با احترام تو کافیست ، لب به مدح و سلام تو واکنیم تا بشنویم زود ، جواب سلام تو امشب تمام سفرهء ما غرق روزی است از بس که پشت ماست دعای مدام تو آقا تویی که حافظ ایرانمان شدی امشب چه خوب شد که تو مهمانمان شدی @hosenih آقا طلوع صبح امامت مبارکت برمسند امامت ، اقامت مبارکت این قلبها همه به هوای تو می تپد بر قلبهای شیعه زعامت مبارکت این واژهء امام که میراث مرتضاست گردید اضافه اول نامت مبارکت سینه به سینه گشت و کرامت به تو رسید میراث عشق و لطف و کرامت مبارکت دنیای تارِ چشم مرا پر ز نور کن عجِل علی ظهورکَ آقا ظهور کن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سپیده سر زد از بیت امام عسکری امشب کرم می‌آید از سوی شما از هر دری امشب ملائک گرم ذکر یا حسن هستند از ماتم ولی روح پدر مشغول ذکر دیگری امشب که ای جان پدر، ای نور امیدم بیا بابا که در روی تو می‌بینم جمال حیدری امشب بیا ای منتقم چشم انتظارت حضرت زهراست اجابت می‌شود گویا دعای مادری امشب مگر تکرار می‌گردد به تو معراج پیغمبر که حتی از پر جبریل هم بالاتری امشب بیا که با قدم‌هایت بشر بیدار می‌گردد بیا که بعثت پیغمبران تکرار می‌گردد @hosenih تداعی می‌کند لبخند تو لبخند زهرا را جهانی چشم شد بیند مگر فرزند زهرا را که او با ذوالفقار مرتضی از راه می‌آید همان روزی که می‌بندد به سر سربند زهرا را همه عالم شود دلداده‌ی روی درخشانش که می‌بیند خدایا دلبر و دلبند زهرا را تو در حصن دعای وان یکاد مادرت هستی دگر چشمی نمی‌گیرد به تو، این بند زهرا را برای با شما بودن دلیل محکمی دارم اگر باشی به روی زخم قلبم مرحمی دارم @hosenih برای دیدنت چشم همه غرق تماشا شد زمین از قطره‌های اشک مشتاقانه دریا شد چه رویی دلربا داری، چه گیسویی رها داری قیامت زودتر از موعدش این بار بر پا شد شما صاحب‌زمان نه حضرت صاحب‌دلان هستی که معنای حقیقی ولایت در تو معنا شد چنان بنده‌نوازی می‌کنی کز مهر و احسانت غلامی بر در این خانه از لطف تو آقا شد خدا را شکر ما هم نوکر این آستان هستیم که آقا شد هر آنکس نوکر فرزند زهرا شد قلم بر دفترم چرخید نامت بر زبان آمد کرامت کردی و بر پیکر این مرده جان آمد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تاج امامت است به روی سر شما خیل ملائکند به دور و بر شما @hosenih قربان چهره ات که تجلی مصطفاست قربان آن صلابت چون حیدر شما ای کاش صبح روز ظهورت صدا کنند نام مرا عزیز خدا؛ یاور شما در زیر طاق صحن گوهرشاد حاضر است از بهر خطبه خوانی تان منبر شما نفرین فاطمه شده صدشکر مستجاب لبخند آمده به لب مادر شما آقا دعا کنید که در زندگی مان باشیم ای ذخیرۀ حق یاور شما ای چشمۀ زلال الهی ظهور کن ماتشنه ایم، تشنه لب کوثر شما فرموده ای که الگوی من مادر من است با این حساب فاطمه شد رهبر شما کی ریشه کن کنی تو تبار یهود را ای جان فدای طنتنه ء خیبر شما بیرون بکش زخاک دوتا غاصب فدک این انتقام گشته به حق باور شما @hosenih روز ظهور نعره زنی جدی الحسین کرببلاست چون هدف آخر شما شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چشم وا کن و ببین موسم بهار شد آیه های عاشقی باز آشکار شد @hosenih غنچه از سفر رسید خنده بر لبش نشست باز شد نگاه گل خار خوار خوار شد داغ شد اجاق عشق گرم شد هوای مهر دست و پای غم شکست غصه داغدار شد قلبمان شکار شد چشممان خمار شد جانمان نثار شد بخت یار یار شد دل پر از گلایه بود سیب روی شاخه بود از غم فراق یار عاقبت انار شد پر گرفت و پر کشید کال آمد و رسید هر کسی که میوه باغ انتظار شد @hosenih می‌رسد صدای نور از گلوی کوه طور گوش وا کن و ببین موسم بهار شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فوج مَلَک دُور و بَرَش دارد نگارم هفت آسمان زیر پرش دارد نگارم باید تمام عرشیان چاوش بخوانند تاج ولایت بر سَرَش دارد نگارم @hosenih صبر علی ، روی حسن ، خوی حسینی خُلقی چو جدّ اطهرش دارد نگارم نامی دِگر از حاتمِ طایی نمانده است از بس گدا در محضرش دارد نگارم حتّی منِ پیمان شکن را هم دعاگوست الحق که ارث از مادرش دارد نگارم از اولّ غیبت به شیعه بوده معلوم فکری برای آخرش دارد نگارم یعنی به سر فکر تقاص خون جدّ و شش ماههِ طفلِ پرپرش دارد نگارم وقتِ فرج شمشیر حیدر را به دستی قرآن به دستِ دیگرش دارد نگارم @hosenih کوری چشم دشمنان لطفی مداوم بر این نظام و رهبرش دارد نگارم ما در پیِ دیدارِ رویِ یار هستیم از غَمزه ی چشمان او بیمار هستیم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقدیم به امروز عطرِ یاس و ریحان فرق دارد حال دل چشم انتظاران فرق دارد سجاده ها عطرِ گل نرگس گرفته این شعر رزق از حضرتِ نرجس(س) گرفته چشم و چراغش یک امام ِ دلبخواه است ماهِ ربیعُ الأول از امروز، ماه است @hosenih برخیز ساعاتِ خوش ِ بیعت رسیده محض قد و بالای او خلعت رسیده تیغ ِ دو دم را بر کمر مردانه بسته بر قامتش رختِ ولایت خوش نشسته نابود شد با چشم هایش عشقِ کاذب از برکتش امروز ما داریم صاحب هر ساله بر این معرفت تأکید کردیم ما عهدمان را خط به خط تمدید کردیم ما خط به خط جز عشقِ او را خط زدیم و امسال هم با خانواده آمدیم و آورده ایم-آنچه که را در چنته داریم تا بی گلایه پای این بیعت گذاریم گر چه گرفته حالمان در عصرِ غیبت جان میدهد بنیادِ ما را مهدویت با اقتدار و با بیانی محترم گفت سردارمان دربارهٔ ایران حرم گفت باشیم باید مکرِ دشمن را مراقب بر فرد فردِ ما دفاعش هست واجب هر کس دلی جامانده از سوریه دارد در خاکِ پاکِ این حرم جان میسپارد پایِ همین چشم انتظاری در مریوان رفتند با سربندِ یامهدی(ع) شهیدان برگشته در تابوت؛ خورشیدِ مسافر از فاو از فکّه، شلمچه، این اواخر باید جنایت بی عواقب جمع گردد برگشته تا شرّ اجانب جمع گردد برگشته تا حیران و سرگردان نباشیم برگشته تا گمگشتهٔ طوفان نباشیم برگشته بی سر...گفته آغازِ وصیّت از مهدویت با ولایت تا شهادت آتش ببارد پایِ قران ایستادیم ما پایِ این پرچم جوان ها که ندادیم آورده همراهِ خودش روشنگری ها برگشته بی سر تا نیفتد روسری ها والله زینب(س) گرچه ببنِ فتنه افتاد یک تار مو از معجرش بیرون نیفتاد آموخت غیرت را به اهل دین أباٱلفضل(ع) پوشاند خود را زینب(س) از نامحرم ِ رذل آموخت از مادر اگر چادر به سر کرد این یادگاری را در عالم جلوه گر کرد درسِ حجابِ از زینب کبری(س) بگیریم تا انتقام سیلیِ زهرا(س) بگیریم @hosenih باید جهان، بیدار از اسلام گردد باید دلِ صاحبزمان(عج) آرام گردد باید از عصیان چشم و دل ها دور باشد باید بساط عشق جفت و جور باشد باید ببیند پای کارش با یقینیم باید کنار کعبه مهدی(عج) را ببینیم! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای که یادت باعثِ تلطیفِ خاطر می‌شود می‌برم نامِ تو را، این قلب شاعر می‌شود @hosenih نامِ زیبای تو کافر را مسلمان می‌کند بی‌محبت بر شما دین‌دار، کافر می‌شود فتحِ قلبِ سنگِ من، تنها فقط کارِ شماست سنگ در دستانِ‌پرمهرت، جواهر می‌شود ای نگاهِ منتظر! این‌قدر دلواپس نباش آن نگارِ مه‌جبین، یک روز حاضر می‌شود @hosenih چشم می‌دوزم به سوی جاده‌های انتظار شک ندارم قلبِ من، روزی مسافر می‌شود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حال ما با تو تا که بهتر شد خبر آمد که روز آخر شد این دوماهه چقدر خوش بودیم زود این روز‌های خوش سر شد @hosenih من دلم باز گریه می خواهد کم برای تو دیده ام تر شد اشک؛بالِ عروج عُشّاق است این دو قطره برای ما پر شد فاطمه خواست..،نوکر تو شدیم هرچه شد از دعای مادر شد کُلِّ ایلم فقیر کوی تواَند... پسرم هم گدای این در شد پیرهن مشکی مرا بردار این لباس آبروی نوکر شد خوب و بد دیده ای حلالم کن عفو کن خاطرت مکدر شد تیغ معشوق سهم عُشاق است خون دلداده نذر دلبر شد کربلا رفتنم که جور نشد یک دعا کن تو،شاید آخر شد ▪️ ▪️ تشنه بودی که پشت و رویت کرد گردنت جرعه‌‌نوشِ خنجر شد بعد تو رو به خیمه آوردند سیلی زجر سهم دختر شد @hosenih گرچه عریانیِ تو، کمْ غمْ نیست داغ اصلی،نبود معجر شد هم‌سفر با سنانِ مست شدن... چه بلایی نصیب خواهر شد شاعر: و © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گامی برای آمدنت بر نداشتیم با سر نیامدیم اگر، سر نداشتیم @hosenih انگار مرده ایم که از یاد رفته ای انگار پیشوا و پیمبر نداشتیم انصاف نیست اینکه بگویند غایبی باما همیشه بودی و باور نداشتیم گفتی دعا کنید برای فرج ولی مثل تو آه ما دل مضطر نداشتیم مقهور ِ خنده‌های منافق شدیم آه ما کار با قباحت منکر نداشتیم @hosenih خود را شناختیم که در دولت ِ شما جز درد ِ نام و نان، غمِ دیگر نداشتیم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تصمیم به خیرالعملی داشت وقتی به نبی(ص) شوقِ بلي داشت بانوی نجیبی که به احمد(ص) دلبستگی اش نورِ جلي داشت @hosenih این وصلتِ زیبایِ دو خورشید از آینه إذنِ ازلی داشت یک عمر محمد(ص) به خدیجه(س) شور و شعفِ بی خللی داشت هنگامهٔ سرمایه گذاری اسلام چه بانویِ یلی داشت عشقش به حلاوت شده مشهور در لحن بیانش عسلی داشت @hosenih در سجده به همراه پیمبر(ص‌) ذکر بعلیٍ(ع) بعلي(ع) داشت زهرا(س) متولد شد و بَه بَه... این عشق عجب ماحصلی داشت! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ🏴 ⚫️ با نهایت تأسف و تأثر به اطلاع می‌رساند، روح پرفتوح شاعر و پیرغلام اهل‌بیت(ع)، خالقِ اثر بیادماندنی (گر نگاهی به ما کند زهرا) مرحوم استاد حاج به ملکوت اعلی پیوست. 🏴این ضایعه را به خانواده محترم ایشان خصوصاً فرزند داغدارشان جناب حجت‌الاسلام و جامعه‌ی ستایشگری اهل بیت(ع)، تسلیت عرض می‌کنیم. ان شاء الله روح پر فتوح این شاعر متعهد و انقلابی، در کربلای معلی نائب الزیاره ما باشد. (پایگاه تخصصی مدح و مرثیه حسینیه) @hosenih
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی مرحوم استاد حاج در محضر رهبر انقلاب هر زن زحجاب کسب تقوا کرده‌ است گو پیروی از حضرت زهرا(س) کرده‌ است خون شهدای مسجد گوهرشاد گل‌های حجاب را شکوفا کرده‌ است @hosenih
سروده ماندگار مرحوم استاد حاج در مدح حضرت زهرا سلام الله علیها گر نگاهی به ما كند زهرا دردها را دوا كند زهرا بر دل و جان ما صفا بخشد گر نگاهی به ما كند زهرا كم مخواه از عطای بسیارش كآنچه خواهی، عطا كند زهرا @hosenih بضعۀ مصطفی بُوَد زآن‌رو جلوه چون مصطفی كند زهرا خانۀ وحی را، ز رخسارش، رشكِ غار حَرا كند زهرا نه عجب گر به شأن او گویند، خاك را كیمیا كند زهرا این مقام كنیز او باشد تا دگر خود، چه‌ها كند زهرا! چهره پوشد ز مرد نابینا تا بدین حد، حیا كند زهرا در طرفداری از خدا و رسول به علی اقتدا كند زهرا روز محشر -كه از شفاعت خویش حشر دیگر به پا كند زهرا- @hosenih همچو مرغی كه دانه بر چیند، دوستان را جدا كند زهرا چه شود گر زِ رحمت بسیار حاجت ما روا كند زهرا؟ چه شود گر که بر «مؤید» هم نظری از وفا کند زهرا © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🏴 پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی درگذشت شاعر آئینی با اخلاص آقای سید رضا موید ▪️حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت شاعر آئینی با اخلاص آقای سید رضا موید را تسلیت گفتند. 📝 متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: بسم الله الرّحمن الرّحیم درگذشت شاعر آئینی با اخلاص جناب آقای سید رضا موید رحمة الله علیه را به فرزندان و خاندان گرامی ایشان و به جامعه‌ی ادبی خراسان تسلیت عرض میکنم. شعر روان و دلنشین این هنرمند مومن که غالباً در خدمت معارف و ارزشهای دینی است یادگار ارزنده‌ی او در اینجا و ذخیره‌ی گرانبهای او برای نشأه‌ی اخروی است ان‌شاءالله. خداوند او را با شهیدان محشور فرماید که همواره محافل یاد آنان را با سروده‌های خود رونق ‌می‌بخشید. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۶ مهرماه ۱۴۰۱ 💻 Farsi.Khamenei.ir
ای سایه‌ی لطفت همه جا بر سـر مـن گر از تـو جدا منـم تـویی در بر مـن یک عمـر تـو را خطاب کردم مـولا یکبار تـو هم به مـن بگو نوکر مـن شاعر: مرحوم استاد @dobeity_robaey
تقدیم به روح مرحوم استاد در سینه ات جمال علی نقش بسته است حیدر برای نوکرش آغوش وا کند @hosenih سرمایه ی محبت زهراست دین تو حاشا که او محب خودش را رها کند آید رضا به دیدن همسایه ی خودش آقا به عهد خویش یقیناً وفا کند آسوده باش ، لحظه ی وصل حبیب شد می آید او که حاجت قلبت روا کند @hosenih هر آنکسی که گوشه نشین محبت است در روز حشر تکیه به آل عبا کند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e