eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
42.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
284 ویدیو
26 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 ای مادر مؤمنان 🌹ای مادر عاشقان 🌹ای مادر آن‌که خواهدآمد 🎥 🔹 دیدار ستایشگران اهل‌بیت(ع) با رهبر‌معظم‌انقلاب |دی‌ماه ۱۴۰۱ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهار، سفره‌ی سبزی‌ست از سیادت تو شب تولد هستی‌ست یا ولادت تو؟ شاعر: @dobeity_robaey
عشق را طبع خداوند به توصیف آورد شرف هر دوجهان ...فاطمه تشریف آورد شاعر: @dobeity_robaey
خوشبخت، آن زنی‌ست که در طول زندگی پا جای پای حضرت زهرا گذاشته... شاعر: @dobeity_robaey
به مناسبت و نه تنها نگاهش به زنگ در است زن منتظر، منتظر‌پرور است زن منتظر دختر یاس‌هاست گل رازقی را خودش مادر است بلند آیت مهر و آرامش است ولی عاشق سوره‌ی کوثر است گل سرخ چادرنمازش یقین به هر صبحدم عهد را از بَر است به گریه اگر کودکش آب خواست به زیر لبش روضه‌ی اصغر است از این اربعین کوله را بسته است که دل‌شوره‌اش هم خودش محشر است جهاد زنان، یاری زینب است جهاد زنان، چشم‌های تر است جهاد زنان فرق دارد کمی همین خانه‌ی ساده‌اش سنگر است تو ای منتظر! مادرم! میهنم! پّر چادرت پرچم کشور است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت مریم؟ شقایق؟ یاس؟ نیلوفر؟ زیباتر از این‌هاست، زیباتر خوش‌بوترین: در دامنش ریحان جاری‌ترین: یک چشمه از کوثر گاهی بخوانش سیب، سیبی سرخ گاهی گلاب تازۀ قمصر از چشم‌هایش شعر می‌بارد روی خطوط خالی دفتر در هفت سال تشنگی، باران در هفت دور تشنگی، هاجر در خنده‌هایش شور رستاخیز در گریه‌هایش یادی از محشر "عشق" است اسم اعظمش امّا در خانه، نام کوچکش، مادر شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عطر نفسی پاک‌سرشت آمده است آئینه‌ی نور سرنوشت آمده است سرتاسر شهر مکه را گُل بزنید زهرای مطّهر از بهشت آمده است شاعر: @dobeity_robaey
در آسمان ندیده کسی أختری چنین یزدان نهفته در صدفش گوهری چنین بعد از ظهور حضرت زهرا، دگر خدا خِلقت نکرده جلوه‌ی زیباتری چنین سیب بهشتی است به دامان مصطفی هرگز نداشته پدری دختری چنین جز فاطمه که (أمّ أبیها) لقب گرفت؟ دیگر نبوده بهر پدر مادری چنین مثل علی و فاطمه در زیر چرخ نیست دنیا ندیده شوهری و همسری چنین یک فاطمه برای ولایت کفایت است دارد علی به خانه‌ی خود یاوری چنین دو گوشواره‌اش حسنین‌اند، ای جهان… …داری سراغ بهر کسی زیوری چنین؟! زهرا نبود نخل امامت ثمر نداشت از او به جلوه آمده برگ‌وبَری چنین زهرا شناس باش، حدیث کسا بخوان بی او نداشت اهل کسا مِحوری چنین بانوی بانوان جهان نیست غیر او هرگز نبوده است زن دیگری چنین پایش به روی بال فرشته نهاده است عالم به حیرت آمده از مَعبری چنین با چادرش چقدر مسلمان درست کرد هستم دخیل چادری و مَعجری چنین هرگز نماند سائل درمانده بی‌جواب بايد كه سر نهاد فقط بر دری چنین محشر بدون فاطمه محشر نمی‌شود محشر به وَجْد آمده از محشری چنین با دست‌های ساقی کوثر به روز حَشْر سیراب هست تشنه لبِ کوثری چنین بگرفته‌ام ز درگه او تاج بندگی بالاتر است از دو جهان أفسری چنین ما عاقبت‌به‌خیر شویم از محبتش خوشبخت آن‌که داشت دم آخری چنین هرچه که داشته است همه خوب بوده‌اند هرگز نداشته است ستایشگری چنین شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگر ردیف و اگر روح شعر من زهرا ست بخوان به شور که شیرینی سخن زهراست بهار شعر مرا واژه واژه در غزلم گل محمدی و یاس و نسترن زهراست به هر کرانه ی دشت بلا که می نگرم به هر شقایق خونین جگر چمن زهراست پرنده ای که بلند آشیانه است و دمی به دام و دانه ی دنیا نداده تن زهراست همان کسی که برای رضای حق به گدا شب عروسی خود داده پیرهن زهراست در آن سکوت وقیحانه بعد پیغمبر  به خطبه های رسولانه بت شکن زهراست نوشته بر در و دیوار خانه ی مولا  -مثال روشن در عشق سوختن- زهراست   بهشت گوشه ای از خانه ی گلین علی‌ست برای خانه ی مولا اگر که زن زهراست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خورشید! بتاب و برکاتی بفرست ای ابر! ببار آب حیاتی بفرست ای باغ! گل یاس اگر می‌خواهی بر حضرت زهرا صلواتی بفرست شاعر: @dobeity_robaey
چه در رکوع و سجود و چه در قعود و قیام است علی‌ست آن که به هرحالتی که هست "امام" است به‌جز علی را "مولا" نخوانده است پیمبر که این کلام برازنده‌ی امیر کلام است برای هرچه اسیر و یتیم و سائل و مسکین نماز و روزه‌ی او آستان فیض مدام است آهای مردم احرام بسته ره‌برتان کیست؟ بدون عشق علی حج کجاست؟ کعبه کدام است؟ عذاب "لَیسَ لَهُ دافِع" است هر احدی را سر مباهله با آل این امام همام است پرنده‌ی دل خود را به هر طریق بیاموز که غیر بام علی هرکجا نشست، به‌دام است به هوش باش که بیش از هزار سال گذشته‌ست ولی هنوز شراب خم غدیر به جام است "من آن نی‌ام که حلال از حرام [را] نشناسم شراب باتو حلال‌است و آب‌بی‌تو حرام [است]" علی -‌علیه‌السلام- است حُسن مطلع و روزی ظهور می‌کند از کعبه آن که حسن ختام است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هر کسی لطف تو را دیده ست ، سائل می شود بی ولای تو نماز و روزه باطل می شود کعبه ی سیاری و هر جای عالم می روی قبله و قبله نما سوی تو مایل می شود شک ندارم بند می آید زبان جبرئیل تا که با ایوان طلای تو مقابل می شود باطن کعبه تویی ....هر کس به پابوست رسید یک نمازش با هزاران حج معادل می شود در مقام تو نه...در شرح مقام قنبرت تا قیامت آیه پشت آیه نازل می شود روز محشر پشت جنت فاطمه می ایستد "یاعلی" می گوید و آنگاه داخل می شود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عقبی کلامت را قیامت می شمارد دنیا سکوتت را عبادت می شمارد بهر تکلم، بعد تعقیب نمازت جبریل فرصت را غنیمت می شمارد نزدیک هجده سال باران مدینه انگشت تر کرده، فضیلت می شمارد از اشتیاق درک نورت، ای شب قدر! ماه از اذان صبح، ساعت می شمارد خورشید یثرب صبح تا مغرب کنارت دارد برای نور، حالت می شمارد حاتم قلم در دست جایی کنج تاریخ پشت در این خانه رعیت می شمارد پشت در خانه به دق الباب، سائل حق حق کنان هر دم کرامت می شمارد پشت درِ خانه نبی ای روح تطهیر فضل تو را روزی سه نوبت می شمارد پشت در خانه فلک هم جای تسبیح خیل ملائک را به دقت می شمارد پشت درِ خانه تو را رد سلامی ست آن را رسول الله دعوت می شمارد پشت در خانه...دریغا شاعر تو این واژه را ذکر مصیبت می شمارد ای بغض استنصار! حالا چشمهایت تعداد یاران را به زحمت می شمارد نه دست نه پهلو...بگو قلب تو تنها رنج علی را جزء محنت می شمارد از دست "آن دو" میکشی آهی و جبریل این را از آیات برائت می شمارد مرگا به اسلامِ پس از تو کز پیمبر آن زن که میدانی روایت می شمارد! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
  مثل بذری که بدون آب زائل می شود بی ولایت هم نماز و روزه باطل می شود شاهدْ «أکمَلتُ لَکُم» ناظرْ «حدیث منزلت» دین به حب حیدر کرار کامل می شود بی خرد ها فکر می کردند در وقت رکوع هر کس انگشتر ببخشد آیه نازل می شود از گِل حیدر برای دوستانش خرج شد لطف از او بوده اگر که ، فیض حاصل می شود در عمارتخانه ات شاه نجف ! روح الامین_ در میان کفشداری هاش شاغل می شود گرد و خاک صحن تو الوات را عارف کند هر که دارد با تو حشر و نشر ، واصل می شود مَرکبت هم در طریق وصل ، صاحبدل بُود اسم دُل دُل با کمی تغییر دِل دِل می شود موجبات کسر شأنت نیست هم آغوشی ام موج هم هر روز هم آغوش ساحل می شود دیدن روی خدا کاری ست ناممکن ولی... دیدن روی خدا در این شمایل می شود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرچه دریای فضیلت های تو محدود نیست عفو کن توصیف ما آن سان که حقش بود نیست عشق یعنی جانمان خوردست با نامت گره جز تولی و تبری رمز تار و پود نیست ذکر تسبیح سلاطین جهان یا مرتضی است هیچ شاهی جز علی از دید ما مقصود نیست تو ببخشی یا نبخشی همچنان پشت دریم ما گدای دیدنت هستیم بحث جود نیست فضل تو بر جمله ی پیغمبران ثابت شده است زادگاه هیچ یک از انبیا مسجود نیست ای موذن دل ببر با بردن نام علی نعمتی که در صدای حضرت داوود نیست مثل ابراهیم در آتش صدایت میزنیم سوختن را حاصلی جز بوی خوش از عود نیست سوختیم از عشق و پر زد سوی کویت روح ما چشم ظاهر بین نمیدانست اینها دود نیست «نزِّلونی» گفتی و در کار افکندی گره عقل مارا قدرت تشخیصت از معبود نیست گرچه ناچیزم ولی با خود نگه دارم ز لطف در فروش جنس بی مقدار قطعا سود نیست دل به دریا میزنم دریا مریدان تواند خیری از این عاقبت بهتر برای رود نیست بس که شیرین است دیدار تو در پایان عمر مرگ در بدو تولد هم برایم زود نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خوشا آنانکه بر سر سایبان از پرچمی دارند به گرمای بیابان هم بهشت خرمی دارند کسانی که به دنبال خدای خویش میگردند مگر غیر از تماشای علی دیگر غمی دارند خوشا آنانکه باور کرده اند رزق از نجف آید و بر این باور خود اعتقاد محکمی دارند علی گویان نمی جویند امواج تعلق را از این دریای دنیا بهره به قدر نمی دارند درِ این خانه چه از دور یا نزدیک فرقی نیست همیشه یک اویسی یا همیشه میثمی دارند همین ساعت که ما در حسرت یک بوسه میسوزیم کسانی در نجف پیش ضریحش عالمی دارند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ذکر توسل همه ی انبیا علی ست دست خدا و گوش و زبان خدا علی ست وابسته است گردش هفت آسمان به او بعد از خدای اول بی انتها علی ست چشم تمام خلق قیامت به دست اوست زیرا فقط مقسِّم روز جزا علی ست در های و هوی سخت تمامی غزوه ها روی لبِ رسول خداوند یا علی ست آن یک نفس که می رسد الطاف قدسی اش بر کلِّ "ما سِوا" نفس مرتضی علی ست ما را چه هول لحظه مرگ است بی گمان تا قبض روح شیعه ی دلداده با علی ست صدها خلیفه یک نخ کفشش نمی شوند "لا" بوده اند آن دو و نون لنا علی ست ما را به آن فراری از جنگ ها چه کار شکر خدا که رهبر میدان ما علی ست فردا که روز بی کسیِ دشمن علی ست فریاد قلب خسته ی ما یک صدا علی ست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قلم لال است اما می‌نویسم داستانش را من و مدح علی؟!حتی نمیبردم گمانش را گروهی‌ باعلی‌ مشغول و جمعی باعلی عاشق مسلمان جای‌خود دارد چه سازم هندوانش‌ را علی را بی خدا اصلاً - خدا را بی علی هرگز نه‌ میخواهم‌ چنینش را - نه‌ میخواهم‌ چنانش‌ را نه تنها مجلس خود را بنا بر گفته‌ی احمد مزین کرده با نام علی شیعه اذانش را به‌قربان‌ وجودی که‌ وجودم از وجود اوست چنان‌ میخواهمش‌ آری که‌ هر موجود جانش‌ را خدا فرموده‌ قبل از خلقت‌ عالم علی‌ بوده‌است و من اصلاً نمی‌فهمم مکانش را زمانش را بگویم‌ فاش‌حیدر کیست‌ ممسوس‌ خداوند است زبانم تند می‌راند که می‌گیرم عنانش را همیشه از خودم می‌پرسم و هربار میمانم چگونه شکر باید کرد لطف بیکرانش را ضریحش که‌ به‌جای‌خود دلم‌ آنقدرها تنگ‌ است کسیکه یاعلی‌گفته‌ است میبوسم دهانش را زمان‌ خطبه‌‌خوانی‌ اوسخنران‌ نه‌ سخندانست که منبر می‌برد حظ شیوه‌ی فنّ بیانش را خدا خود را اگر مومن‌صداکرده‌‌است‌ میخواهد که اینگونه کند مدح امیر مومنانش را قسیم نار والجنه-علی-تنها علی بوده‌است کسی که با یتیمان میکند تقسیم نانش را به‌قدر نان جو از ملک این دنیا نمیخواهد نخواهد بست زنجیری به دنیا؛ بازوانش‌را خداآغاز خلقت یاعلی گفت‌است پس حتماً به پایان می‌برد با "یاعلی" کار جهانش را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یکه بود و بی حریف، این شد که لشگر باب شد لشگری را کشت ، جنگ نابرابر باب شد تیغ بر کف با نقابی از دل لشگر گذشت در عرب، تشبیه ابروها به خنجر باب شد هیبتش را چون موذن داخل محراب دید ابتدای هر اذان الله اکبر باب شد شیعیان توحیدشان را در ولایت یافتند در نماز این شد که بعد از حمد، کوثر باب شد اصلا از وقتی که فهمیدیم کوثر با علی ست ختم قرآن بین ما از جزء آخر باب شد گفت پیغمبر انا علمٌ علیٌ بابها در مدینه ناگهان سوزاندن در باب شد! هر چه را شد باب کردند، آخرش اما چه شد؟ آخرش حیدر امیرالمومنین ارباب شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید والامقام حجت‌الاسلام فکر کن از قبیله ی سادات یک نفر مرد بین ما باشد چه تعجب غریب باشد اگر نام این مرد مجتبی باشد مجتباهای عرصه ی تاریخ در دل خاطرات می مانند مثل نوّاب، ثبت تاریخ است هرکه انگیزه اش خدا باشد او که الگوی رهبری بوده شیوه اش عزّت آوری بوده تن به ذلّت نمی دهد در عمر هرکه چشمش به کربلا باشد دشمن از انقلاب او ترسید، شیعه ی حیدر است و چون سلمان بر لبش موقع دفاع از حق، أشهدُ أنِّ مرتضی باشد خون سرخش چه روسفیدش کرد اهل حق شد خدا شهیدش کرد به شهادت یقین می انجامد هر قنوتی پر از دعا باشد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگر بال و پرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم و گر جان و سرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر روز قیامت از عطش جانم به لب آید شراب کوثرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر آب بقا ریزند، بی حیدر نمی‌نوشم و گر چشم ترم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر سلمان شوم بی مهر زهرا نامسلمانم خلوص بوذرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر چون نخل خشکی باشم و از روضه‌ی رضوان همه برگ و برم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر با آن همه فیض مِنی در ماه ذیحجّه وقوف مشعرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر با دست جبریل امین پروانه‌ی جنّت به صبح محشرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر از کلّ سادات ملک بر قلّه‌ی گردون مقام برترم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر بر مسند شاهی به بام عرش بنشینم هزاران کشورم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر از کثرت اشگ سحر در خلوت شب‌ها دو دریا گوهرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر دائم بمیرم وز نفس‌های مسیحایی روان بر پیکرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم اگر با جام خضر از چشمه‌ی آب بقا، هر دم حیات دیگرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم کی‌ام من «میثمم» عمری گدای کوی زهرایم و گر صد افسرم بخشند بی زهرا نمی‌خواهم شاعر: استاد © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همه عمر در تباهی همه عمر غرق غفلت به دلم هزار غصه به دلم هزار حسرت پی کار خویش بودم پی کار من دویدی ز بزرگی تو شاها چه کنم من از خجالت چه زیان تورا که یک دم بغلت کنم عزیزم نظری که شام هجران برسد به صبح وصلت دل من گرفته آقا تو بیا برس به دادم سحری تو یاد من کن که خوشم به این حمایت به هوای گریه هایم تو فقط بمان برایم تو بسی برای نوکر به غریبه ها چه حاجت نفسی که بی تو باشد برود که برنگردد به تو بسته است جانم ز نخست تا قیامت منِ کربلا نرفته به خودت امیدوارم سفرم به گردن تو، تو نما قبول زحمت ** همه روضه ها اگرچه زده آتشی به جانت به غرور تو شرر زد غم روضه ی اسارت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
داغ حسینی بین دل ها سر گرفته عالم ازین غم چهره ای دیگر گرفته هر کس که در کشتی امنش می نشیند اذن ورود از ساحت مادر گرفته حتی خدا نزد تمام انبیایش روضه برای سبط پیغمبر گرفته شخص حبیب بن مظاهر غبطه خورده بر حال هر کس رزق چشم تر گرفته آغوش گرم هیچ کس را برنتابیم ما را حسین بن علی در بر گرفته از کودکی اش جابِرُ العَظمِ الکَسیر است فطرس هم از گهواره ی او پر گرفته نوکر کجا دارد به غیر از کوی ارباب؟! نوکر هر آنچه دارد از این در گرفته تا روز محشر هر کسی شد کربلایی برگ برات از جانب خواهر گرفته آن قدر شأن زینب کبری عظیم است عمری رکابش را علی اکبر گرفته ** گفتند وقتی شمر آمد سوی مقتل زینب دو دستش را به روی سر گرفته خنجر مقصر نیست، حنجر حرز دارد زینب به گریه بوسه از حنجر گرفته شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روزی به پات غم نخورم شب نمی شود این دلشکسته صاحبِ منصب نمی شود مُردن به پای "یار"،ملاک تَقَرُّب است "پروانه" تا نسوخت مُقَرَّب نمی شود حُر را ادب به مرتبه ی حُرّیَت رساند هرگز قفس سرای مودب نمی شود در بارِگاه شاه،یکی جُون می شود هر نوکری،غلامِ مُجَرَّب نمی شود هیئت کلاس حضرت زهرا برای ماست جز او کسی معلم مکتب نمی شود این روضه ها ستون بنای تشیُّع است مذهب بدون روضه که مذهب نمی شود هرکس که صحبت از تو کند..،گریه می کنم دیوانه پیش خلق مُعَذَّب نمی شود ما گریه کرده ایم ولی هیچ گریه ای مانند گریه بر غم زینب نمی شود ** قربان جسم دَرهَم شاهی که اهل دِه هر کار می کنند مرتب نمی شود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همیشه هر شب جمعه به سینه غم دارم حرارتی است قدیمی که در دلم دارم اگرچه دستِ تهی دارم و گدا طبعم دلِ شکسته ی خود را که دستِ کم دارم میان نامه ی من خالی است از خوبی گناه و جرم و خطا را همه رقم دارم مرا به حُرمتِ موسی الرضاست می بخشید خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم به امرِ حضرت سلطان، حسین می گویم به لطف فاطمه ارباب محترم دارم حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد دلم خوش است میان دلم حرم دارم  برات کرب و بلایم به دست عباس است دوباره مُلتمس دامنِ علمدارم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e