#حضرت_رباب_س_مصائب
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
نگاه کن پسرت را چگونه مرد شده
بدون تیغ و سپر راهی نبرد شده
بگو به حرملهها شیرخواره میآید
صدای غرش شیری دوباره میآید
بگو سهشعبه برای مصاف برگیرد
بگو به حرمله تیغ از غلاف برگیرد
شبیه چلچلهای با بهار میآید
شبیه آینه در دست یار میآید
سپیده خیمه زده بر گلوی نازک او
گرفته عرش خدا را دو دست کوچک او
فلق به سمت نگاهش ستاره آورده است
شفق به خون گلویش چه غبطهها خورده است
سه روز تشنهلب است و سه روز بیخواب است
میان خلوت گهوارهاش چه بیتاب است
به روی دست پدر او کبوتر صلح است
حسین جنگ ندارد، پیمبر صلح است
نگاه کن پسرت را که شیرمرد شده
بدون تیغ و سپر راهی نبرد شده
کنار خیمه نشسته است مادری بیتاب
تمام دشت سراب است در نگاه رباب
تمام حسرت او جرعهای زلالی شد
نگاه اوست به گهوارهای که خالی شد
نگاه اوست به گهوارهای که بیتاب است
خیال میکند اصغر هنوز هم خواب است
✍ #علی_اصغر_شیری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رباب_س_مصائب
#زبان_حال_حضرت_رباب_س
#حضرت_زینب_س_شام_غریبان
تو زیر آفتابی و من زیر آفتاب
ای سایهی سرم چه کند با غمت رباب
ای ماه من! تن تو کجا و تب کویر
آه از زنان پردهنشین و شب کویر
آن گرگها که پیرهنت را دریدهاند
حالا به موی دخترکانت رسیدهاند
ما سوختیم از غم تو مثل مادرت
دارد فرار میکند از خیمه دخترت
قلبم به یاد پیکر تو تیر میکشد
ذهنم تو را دوباره به تصویر میکشد
بر سینه میزنم من از این داغ سینهسوز
در گوش من صدای سم اسبها هنوز...
گهواره را... نبر... نبرش یادگاری است
بعد از تو سهمم از همه عالم، نداری است
باور نمیکنم که چنین پیر و خستهام
در نصف روز این همه آقا شکستهام
تنها پناه من فقط آغوش زینب است
بار غم حرم همه بر دوش زینب است
نه اینچنین اسیر شدن، نه فدا شدن
جان کندن است از تو حسینم جدا شدن
✍ #فاطمه_معصومه_شریف
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#حضرت_رباب_س_مصائب
چنان که میبرد عطش، ز طفل تشنه تاب را
ندیدن ضریح تو ز من گرفته خواب را
نمیرسد شمیم تو به دشمنت وگرنه او
به کعبه پیش عطر تو، نمیزند گلاب را
دو پادشاه و یک زمین؟ به این نگاه حق بده
که در کنار گنبدت نبیند آفتاب را
غنیمتی است بودنت برای سرزمینمان
نگین به ارزش خودش بها دهد رکاب را
بهشت در ورودی حریم تو نشسته است
بیا و لحظهای ببر ز چشمها حجاب را
چه خواهم از نگاه تو، کنار بارگاه تو
تویی که قبل هر سؤال دادهای جواب را
هزار غصه هست و من به امر "فابک للحسین"
برای گریههای خود بهانه کردم "آب" را
نوشتم آب سوختم، شبیه قلب مادری
که دیده است هر قدم برابرش سراب را
نوشتم آب! آه! آب!، امید میشود عذاب
که ذره ذره آب کرده قامت رباب را
به جنگ کفر میرود حسین معجزه به دست
پیمبرانه میرسد که رو کند کتاب را
و تیرهای حرمله چرا خطا نمیرود؟
بگو به باد لا اقل که کم کند شتاب را
رباب بود و سلسله، حرامیان و هلهله
و شعر لال میشود، که مجلس شراب را...
::
بساط روضه جمع شد، شفا گرفت کودکی
و مادری که آمدهست وا کند طناب را...
✍ #عباس_جواهری_رفیع
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#زبان_حال_حضرت_رباب_س
#حضرت_رباب_س_مصائب
بعد از تو آفتاب به دردم نمیخورد*
این قطرههای آب به دردم نمیخورد
بعد از تو، آسمان و من و آفتاب و خاک
فرش و گلیم نه، زمین و رباب و خاک
عکسِ لبِ عطش زدهات رو به روی من
پایین نرفته آب خوشی از گلوی من
ای آفتابِ روز و شبم! ای حسین من!
آه ای شهیدِ تشنهلبم! ای حسین من!
بعد از تو شوقِ زندگیِ من تمام شد
بر من به زیر سایهنشستن حرام شد
از هر چه غیر یادِ غم تو گریختم
بر خاک بودم و به سرم خاک ریختم
چون پیکر تو سوخته شد زیر آفتاب
باید بسوزد از غم تو صورت رباب
هر چند بر دلم غم اصغر گذاشتند
بر روی دست من گل پرپر گذاشتند؛
اما برای پیکر پاک تو سوختم
بر پیکر فتاده به خاک تو سوختم
تفدیده خاک بود و تنِ بی نشانِ تو
خورشید بود و پیکر بی سایبانِ تو
پرپر تر از تن تو به عالم تنی نبود
بر پیکر شریف تو پیراهنی نبود
بعد از تو جوهری به صدایم نمانده است
کاری به غیر گریه برایم نمانده است
هر شب برای پیکر تو زار میزنم
با گریههای خواهر تو زار میزنم
✍️ #مجتبی_شکریان
*مصراع اول: مهدی صفی یاری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رباب_س_مصائب
سپاه را چقدر سیر کرد آب فرات
چه زود این همه تغییر کرد آب فرات
چه کرد با جگر تشنهها؟ نمیدانم
رباب را که زمین گیر کرد آب فرات
رباب را چقدر در حرم خجالت داد
همان دو لحظه که تأخیر کرد آب فرات
سفید شد همۀ گیسویش یکی به یکی
عروس فاطمه را پیر کرد آب فرات
همان که آبرویت را ز گریهاش داری
سه شعبه در گلویش گیر کرد آب فرات
دوباره آب رسید و دوباره شیر آمد
ولی چه سود، کمی دیر کرد آب فرات
تمام اهل حرم تشنه، اسبها سیراب
سپاه را چقدر سیر کرد آب فرات
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#زبان_حال_حضرت_رباب_س با امام حسین علیهالسلام
#حضرت_رباب_س_مصائب
کاش میآمدی به این خانه
تا دوباره به تو سلام کنم
پیش پاهای تو بلند شوم
و به تو عرض احترام کنم
خانه را دوست داشتی با من
یاد روزی که با نخ و سوزن
مینشستم به صد امید و خیال
کار قنداقه را تمام کنم
به فدای تو خانوادهی من
نذر راهت امام زادهی من
من چه دارم مگر به جز اینها
که به قربان تو امام کنم
قامتم زیر غصهات خم شد
داغ تو در دلم مگر کم شد
زیر دستان تازیانه ببخش
که نشد پای نی قیام کنم
ای دل زار من هواخواهت
آفتابی که شد سر ماهت
قول دادم که تا نفس دارم
سایه را بر خودم حرام کنم
✍ #سعیده_کرمانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
دارد به دل صلابت کوه شکیب را
از لحظهای که بوسه زده زخم سیب را
هر چند دستبسته... رقم زد چه با شکوه
در کربلا حماسهٔ أمن یجیب را
با کاروان نیزه چهل منزل آمده
این راه پر فراز بدون نشیب را
کوبید صبح قافله بر طبل روزگار
رسوایی اهالی شام فریب را
با خطبههای ناله و اشکش غروبها
تفسیر کرد غربت «شیب الخضیب» را
جانش رسید بر لبش از دست خیزران
طاقت نداشت طعنهٔ تلخ رقیب را
میریخت عطر سیب نفسهای خستهاش
در جان باغ، وعدهٔ صبحی قریب را
✍ #یوسف_رحیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_کوفه
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
بر روی محملی که به منبر شبیه بود
سرداد خطبهای که به خنجر شبیه بود
یک سو سپاه کوفه و یک سو سپاه شام
تنهاییاش چقدر به حیدر شبیه بود
یک زن که در محاصرۀ تازیانهها
از حق که نگذریم، به مادر شبیه بود..
سردار بود و پشت سرش بیشمار سر
آن کاروان نیزه به لشکر شبیه بود
گفت از حسین و سنگدلان هم به سر زدند
حال و هوای کوفه به محشر شبیه بود
اندوه خواهرانگیاش را کسی ندید
از بس که غیرتش به برادر شبیه بود..
قصه به سر شد و دلم آرام شد، ولی
حالم به روضۀ شب آخر شبیه بود
✍ #رضا_اسمخانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#حضرت_رباب_س_مصائب
از حالِ خوب روضه بهتر عالمی نیست
همراه من جز اشکهایم همدمی نیست
دلخونتر از پرچم سیاهِ گنبد تو
این روزها بر بامِ عالم پرچمی نیست
غیر از همین اشکی که می بارم برایت
ولله... بر زخمِ تن تو مَرهمی نیست
در روضهی گودال جا دارد بمیرم
دزدیدن پیراهنت درد کمی نیست
در داغ تو زینب کمر خم کرده یعنی...
سنگینتر از داغ تو بی شک ماتمی نیست
آن زن، که حتّیٰ سایهاش را کس ندیدهست
وای از زمانی که برایش محرمی نیست
گر عالم و آدم شود بیگانه با من
وقتی تو هستی آشنایم، پس غمی نیست
آرامشی دارم که میدانم، برایش
از روضهات بهتر دلیلِ محکمی نیست
وقتی تو را بالا سرِ قبرم ببینم
دیگر برایم بهتر از آن دم، دمی نیست
✍ #منصوره_محمدی_مزینان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
در دایرهی عشق گرفتار حسینم
حیران شدهی چرخشِ پرگار حسینم
فریاد زند چاک گریبانِ جنونم
عمریست که منصورم و بر دار حسینم
انگشتنمایِ همهی رهگذرانم
دیوانهی زنجیریِ بازار حسینم
خوشبختترینم که نیازم به کسی نیست
من ریزهخور سفرهی دربار حسینم
در زندگیام واسطهی فیض الهیست
من تا ابدالدهر بدهکار حسینم
فردایِ قیامت همه سرگشته، ولی من
آسوده میان صفِ زوار حسینم
در خُلد برین از کرم حضرت زهرا
همسایهی دیوار به دیوار حسینم
✍ #وحید_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
شادی هر دو جهان بیتو مرا جز غم نیست
جنت بیتو عذابش ز جهنم کم نیست
در دم مرگ اگر پا به سرم بگذاری
عمر جاوید به شیرینی آن یکدم نیست..
تا خدایی خدا هست، لوای تو به پاست
زآنکه جز دست خدا، حافظ این پرچم نیست
هم خدا داند و هم عالم و آدم دانند
که به جز رایت عشق تو در این عالم نیست..
ملک هستی همه ماتمکدۀ توست حسین
جایی از ملک جهان خالی از این ماتم نیست
گوهر اشک عزای تو به هر کس ندهند
اهرمن را شرف داشتن خاتم نیست
گریه بر پیکر مجروح تو باید همه دم
که جراحات تنت را به از این مرهم نیست
تو به جا ماندی و ظالم اثرش هم شد محو
پایۀ ظلم که در دار جهان محکم نیست
سائل توست کسی کز تو، تو را خواهد و بس
آنکه شد طالب تو در طلب دِرهم نیست
داد مظلومی تو ملک خدا را پر کرد
عالمی نیست که با یاد غمت، دَرهم نیست..
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
زندگی تکرارِ یک رنجِ ملالآور شده
حال ما اما به لطف روضهات بهتر شده
من نمیدانم چه سِرّی در گدایی تو هست
هر کسی افتاده بر پایِ تو آقاتر شده
من به آغوشِ ضریحِ تو پناه آوردهام
هر کجا در بازیِ دنیا دلم مضطر شده
هر که با یک واسطه هر شب صدایت میزند
ضامنِ ما دل پریشانها خودِ مادر شده
آبرویی هم اگر دارم به لطفِ فاطمهست
با دعای مادرانه، سنگ هم گوهر شده
قرنها اجدادمان نامِ تو را بردند که
حال بعد از سالها فرزندشان نوکر شده
صبح محشر آتشِ دوزخ نمیسوزانَدَش
قَدرِ یک بالِ مگس چشمانِ هر کس تر شده
از خدا دیگر چه میخواهم که عمرم سالهاست
با گدایی کردن از این خانواده سر شده
::
::
در تنورِ خانهی خولی چه آمد بر سرت
رأس تو ای ماه زینب! غرقِ خاکستر شده
خوب شد چشمانِ تو بر روی نیزه بسته بود
تا نبینی خواهرت اینگونه بی یاور شده
✍ #احسان_نرگسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e