بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
#میلاد_حسنی
▶️
در دورهای که شام جهالت سحر نداشت
خورشید آسمان رسالت قمر نداشت
تا که عروس آمنه باشد بهشت نیز
حوریه ای برای نبی زیر سر نداشت
@hosenih
ارض حجاز را همه گشتند و عاقبت
این خاک از خدیجه زنی خوب تر نداشت
وصل امین مکه عجب خوش تجارتیست
در سودش این معامله اصلا ضرر نداشت
سوگند میخورم که اگر ثروتش نبود
دین ذوالفقار داشت ولیکن سپر نداشت
خرج نبی شده همه دارایی اش ولی
شرمنده بود از اینکه چرا بیشتر نداشت
او شیعه ی علی شده قبل از غدیر خم
باری اگرچه پرده از این راز برنداشت
آری خدیجه آینهی ایستادگی ست
یعنی غبار طعنه به رویش اثر نداشت
@hosenih
او مادر تمامی اولاد فاطمه ست
ابتر کسی بُود که بگوید پسر نداشت
او آنچنان ز رنگ تعلق گسسته بود
حتی برای خود کفنی در نظر نداشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
#محمود_ژوليده
▶️
بخوان خدای نبی را بخوان خدای خدیجه
که سفره های سحرهاست از دعای خدیجه
بگیر درس وفا را هم از وفای خدیجه
سزاست اینکه بگوئیم از صفای خدیجه
منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه
@hosenih
خدیجه همسر طاها خدیجه مادر زهرا
خدیجه بانوی والا خدیجه شیعۀ مولا
خدیجه قبلۀ دلها خدیجه کعبۀ جانها
رواست اینکه بریزیم جان بپای خدیجه
منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه
@hosenih
هر آنچه داشت خدیجه فدای دین خدا کرد
تمام هستیِ خود را نثار آل عبا کرد
به غیر عشقِ پیمبر هر آنچه بود رها کرد
خوش آنکه درس بگیرد ز ماجرای خدیجه
منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه
@hosenih
کسی که نزدِ مقامش رسد فرشته به تعظیم
به حصر و شِعب و جفا و بلا و فِتنه و تحریم
نکرد شِکوه ز سختی، نداشت از عدویش،بیم
و در محاصره نشنید کس صدای خدیجه
منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه
@hosenih
اَمان ز درد فراق و اَمان ز روز جدایی
چه مادری که ز غمهای دختر است فدایی
بپای فاطمه اَش ریخت هر چه داشت،خدایی
نثار فاطمه، بارانِ گریه های خدیجه
منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه
@hosenih
کنار بستر مادر اَمان ز گریۀ دختر
حدیث بیت پیمبر کجا و خانۀ حیدر
گریزِ روضۀ مادر رسد به روضۀ دختر
و چند مرحله خالیست باز جای خدیجه
منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه
@hosenih
نه در عروسیِ دختر، کنار فاطمه،مادر
نه پشت دربِ حرم، همجوارِ فاطمه،مادر
نه دید،روی زمین،وضعِ بارِ فاطمه،مادر
شد انتهای غمش همچو ابتدای خدیجه
منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه
@hosenih
به احترام وفاتش که چند تا کفن آمد
اگر چه پنج کفن بود، لیک،تا حسن آمد
کفن برای همه،جز برای بی کفن آمد
شروعِ کرب و بلا بود کربلای خدیجه
منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه
@hosenih
نرفته است به غارت هنوز معجر زینب
سری به نیزه بلند است در برابر زینب
خدا کند که نباشد سر برادر زینب
و بر حسین بگِرییم پا به پای خدیجه
منم گدای خدیجه شوم فدای خدیجه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
به مناسبت سالروز #آزادسازی_خرمشهر
#مرضیه_عاطفی
▶️
پیغام شهید آمد از بالاها
خیر است یقینا خبر فرداها
@hosenih
آزاد شود سوریه و قدس و یمن
با دست محمّد جهان آرا ها!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
به مناسبت سالروز #آزادسازی_خرمشهر
#یوسف_رحیمی
▶️
در فتح و دلاوری نخستین شهر است
مدیون حماسه های تو این شهر است
@hosenih
جانا ! تو محمّد جهان آرایی
چشمان تو فاتحان خونین شهر است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
به مناسبت سالروز #آزادسازی_خرمشهر
#ولی_الله_کلامی_زنجانی
▶️
عاقبت بهسرآمد انتظار خونینشهر
شد لوای حق بر پا در دیار خونینشهر
ای منادی معنا، مژده ده شهیدان را
گشت امت طاها رهسپار خونینشهر
@hosenih
از حماسۀ امت وز تجلی وحدت
بازگشت امنیت بر جوار خونینشهر
رزم لشکر توحید آفرید بس امید
وه که جاودان گردید اعتبار خونینشهر
بانگ زد جنود الله "لا اله الا الله"
دست غیبی الله شد حصار خونینشهر
خصم دون به دام افتاد، گو که معجزه رخ داد
زین ظفر مبارک باد افتخار خونینشهر
حبّذا دیار یار هست خالی از اغیار
عشق و همت و ایثار گشت یار خونینشهر
از دل این ندا خیزد شکر باد بر ایزد
کاشک شوق میریزد پاسدار خونینشهر
قلب خصم محزون شد، باغ عشق گلگون شد
آبیاری از خون شد لالهزار خونینشهر
ای سپاه جانبرکف، وی قوای مستضعف
برکشید محکم صف در کنار خونینشهر
راه عاشقی پویید، ذکر «یا حسین» گویید
تا غبار غم شویید از عذار خونینشهر
@hosenih
پایدار خواهد شد، استوار خواهد شد
برقرار خواهد شد اقتدار خونینشهر
هان «کلامیا» اصلاً بی وضو مرو آنجا
تربت است سر تا پا رهگذار خونینشهر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
به مناسبت سالروز #آزادسازی_خرمشهر
#محسن_ناصحی
▶️
یه شب واژه واژه کبوتر شدی
مسافر که بودی مهاجر شدی
شهادت تو رو برد تا آسمون
با صدتا ستاره مجاور شدی
@hosenih
منو واژه واژه صدا کن شهید!
تفنگت نیفتاده روی زمین
منو مثل شعرِ حماسی بخون
منو توی مَمّد نبودی ببین
@hosenih
ما رو مثل روزایِ خون دادنت
شبیهِ شبایِ خطر یاد کن
گلومون پر از بغضه این روزها
خودت جای ما باش و فریاد کن
@hosenih
تو رفتی ولی سنگرت موند و من
دلم سوخت ، عاشق شد و شمع شد
تو رفتی دلم ریخت اما چه غم
با سید علی خاطرم جمع شد
@hosenih
من از سوت خمپاره عاشق ترم
دارم جاده جاده تو رو می دوم
صدای تو از دوردستا میاد
هنوزم صدای تو رو میشنوم
@hosenih
از عباس از عباس! صدا مبهمه
حسین جون اگه میشنوی گوش کن
ما از معبر آخری رد شدیم
از این لحظه بی سیم و خاموش کن
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
اول-مسلمان بعدِ پیغمبر خدیجه
حامی دین و مسجد و منبر خدیجه
قرآن ناطق شد أمیرالمؤمنین و
شأنِ نزول سورۂ کوثر خدیجه!
#مرضیه_عاطفی
@hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#سيدمحمد_ميرهاشمی
▶️
جا مانده زِ خوبان شده ام گریه ندارد؟
مجنون و پریشان شده ام گریه ندارد؟
با بارِ کجِ رویِ دلم بین مسیرم
وامانده و حیران شده ام گریه ندارد؟
@hosenih
گفتم زرنگی کنم اما ته چاهم
بازی خورِ شیطان شده ام گریه ندارد؟
آن سینه زنِ اهل نماز شبِ تو مُرد
بدجور هوسران شده ام گریه ندارد؟
دور از علمایم چه نزدیک به مرگم
چون قصه ی پایان شده ام گریه ندارد؟
با زَمزَم اشک سحرم زِمزِمه دارم
همخانه ی هجران شده ام گریه ندارد؟
هی غرق شدم در دل دنیای مجازی
هی دور زِ قرآن شده ام گریه ندارد؟
@hosenih
دیگر به لبم خاطره ايی از شهدا نیست
من ننگ شهیدان شده ام گریه ندارد؟
با اینکه بدم باز بمن روضه چشانید
سرمست حسین جان شده ام گریه ندارد؟
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#امیر_علوی
▶️
مرغ دلم دوباره هوای سفر گرفت
آشفته تر ز پیش شد و بال و پر گرفت
من بی خبر ز عالم بالا نشسته ام
باید ز حال بی خبران هم خبر گرفت
@hosenih
با دردسر خوشم تو به من راحتی مده
شکر خدا که دور مرا دردسر گرفت
با دردسر به اوج مقامات میرسم
پس میشود که رزق ز خون جگر گرفت
روزم بدون کرببلا شب نشد ولی
شبهای جمعه سینه ی من بیشتر گرفت
هر کس به یک طریق به تو میرسد حسین
دست مرا هم این مژه ی رفتگر گرفت
دلخوش به بالحسین شب قدر گشته ام
نوکر به عشق لطف تو قران به سر گرفت
تنها امید من به شب هشت ماتم است
شهزاده بود دور مرا اینقدر گرفت
باید که از زبان پدر روضه خواند و گفت
با آه آه او دل کل بشر گرفت
او یک پسر به عرصه ی پیکار داده بعد
بین عبای جد خودش صد پسر گرفت
@hosenih
حالا تمام زندگیم زیر دست و پاست
دشمن نهال عمر مرا با تبر گرفت
زحمت کشیده ام که به این سن رسیده ای
لعنت به نیزه ای که تو را از پدر گرفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#محمدجواد_شیرازی
▶️
در گنهکاری ز بس مشهور هستم
هر کجایی می روم مقهور هستم
طعنه ی مردم به من، دردی ندارد
درد من این است از تو دور هستم
@hosenih
بال پرواز مرا غفلت شکسته
در حصار جهل خود محصور هستم
غافل از سرمایه ی عمرم که طی شد
در سراشیبی تند گور هستم
معصیت های زیادم را ندیدم
بر عبادات کمم مغرور هستم
ذره ای سختی صدایم را درآورد
این همه نعمت، ولی من کور هستم
حق من عریانی و بی آبرویی است
با بزرگی خودت مستور هستم
@hosenih
سر پرستم باش در بازار دنیا
کودکی ناپخته و محجور هستم
سائلم، دور و بر باب الجوادم
در شعاع انتشار نور هستم
وقت جان کندن به دنبال رضایم
مثل سلمانی نیشابور هستم
خادم زوار اربابم حسینم
از تبار فُطرس و منصور¹ هستم
دوست دارم روضه را، پس در قیامت
با غم ارباب خود محشور هستم
@hosenih
ساربان مزدش گرفت اما خدایا
شاکی از وجدان آن مزدور هستم
در نیامد خاتم از انگشت و می گفت:
حلقه ات تنگ است پس مجبور هستم..
⏹
۱ «أَرْبَعَةُ آلَافِ مَلَکٍ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیهالسلام شُعْثٌ غُبْرٌ یَبْکُونَهُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ رَئِیسُهُمْ مَلَکٌ یُقَالُ لَهُ مَنْصُورٌ وَ لَا یَزُورُهُ زَائِرٌ إِلَّا اسْتَقْبَلُوهُ وَ لَا یُوَدِّعُهُ مُوَدِّعٌ إِلَّا شَیَّعُوهُ وَ لَا یَمْرَضُ إِلَّا عَادُوهُ وَ لَا یَمُوتُ إِلَّا صَلَّوْا عَلَیْهِ [وَ عَلَى جِنَازَتِهِ] وَ اسْتَغْفَرُوا لَهُ بَعْدَ مَوْتِهِ؛
چهارهزار فرشته در اطراف قبر حسین علیهالسلام هستند که جملگى ژولیده و غبارآلودند و تا روز قیامت بر آن جناب مىگریند. رئیس ایشان فرشتهاى است که به او منصور گفته مىشود. هیچ زائرى به زیارت آن حضرت نمىرود، مگر آنکه این فرشتگان به استقبالش مىروند و هیچ وداع کنندهاى [با آن حضرت وداع نمیکند] مگر آنکه این فرشتگان مشایعتش مىکنند و مریض نمىشود مگر آنکه عیادتش میکنند و نمىمیرد مگر آنکه ایشان بر او [و بر جنازهاش] نماز میخوانند و پس از مرگش از خدا برای او طلب آمرزش مىکنند»؛
📚 کاملالزیارات، ص١١٩
📚 کافی، ج۴، ص۵۸۷؛
📚 بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۲۰و۲۲۶؛ ج۵۲، ص۳۲۹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#مناجات_با_خدا
#ماه_مبارک_رمضان
#امیر_عظیمی
▶️
سفره داری که به من اذن ضیافت داده
بار دیگر به گدا لقمه ی عزت داده
ماه شعبان و رجب رفت و به من گفت کسی
رمضان آمده و حق به تو فرصت داده
@hosenih
ای گنهکار! پشیمان شو، خدا در این ماه
به خلاصی تو از نار رضایت داده
روزه و نافله و ذکر و دعاهای سحر
من چه کردم به من این قدر لیاقت داده
ماه میلاد امام حسنم این ماه است
رمضان را پسر فاطمه برکت داده
به شب قدر که آیینه ی زهراست قسم
شیعه را حب علی برگ برائت داده
روزه داری و لب تشنه و قرآن خواندن
اثر چیست به من فیض تلاوت داده؟!
به فدای لب عطشان اباعبدالله
او به قرآن خداوند حلاوت داده
@hosenih
این حسین است که عالم همه دیوانه ی اوست
این حسین است به من حال عبادت داده
روی آن سینه که بوسید نبی چکمه نکوب!
شمر ملعون، که به تو این همه جرات داده؟!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#مناجات_با_خدا
#علی_اكبر_لطیفیان
▶️
فعل مرا دیدی ولی چیزی نگفتی
بنده همان بنده، خدا مثل همیشه
از ما توسل از تو لطف و دست گیری
آقا همان آقا، گدا مثل همیشه
@hosenih
ممنون از اینکه دست ما را رو نکردی
مثل همیشه باز هم ستار بودی
چه خوب شد در معصیت مرگم نیامد
ممنون از این که باز با ما یار بودی
@hosenih
با این گناهانی که من انجام دادم
باور نمی کردم که دستم را بگیری
تو آن قدر لطف و کرامتْ پیشه ای که
روزی هزاران بار توبه می پذیری
@hosenih
جا مانده بودم تو مرا این جا رساندی
من خواب بودم تو مرا بیدار کردی
وقتی سحر های مناجاتت نبودم
آن شب به جای من، تو استغفار کردی
@hosenih
آن قدر خوبیِ مرا گفتی به مردم
آن قدر که حتی خودم هم باورم شد
آه ای کرامت پیشه دیدی آخر کار
این مهربانی های تو دردسرم شد
@hosenih
هر چند از دست خودم دل گیرم اما
احساس دلتنگی در این شب ها نکردم
سوگند بر سجادۀ خانوم رقیه
من مهربان تر از خودت پیدا نکردم
@hosenih
در را به روی ما گنه کاران نبندید
ما هم دلی داریم گر چه رو سیاهیم
گفتند این جا بارِ عصیان می پذیرند
دیدیم بیش از عالمی غرق گناهیم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#غلامرضا_سازگار
▶️
سالها از تو بیخبر گشتم
گامگام از تو دورتر گشتم
میدویدم به جانب دوزخ
تو صدایم زدی که برگشتم
@hosenih
غرق در رحمت تو بودم باز
پیش تیر بلا سپر گشتم
بسکه در آتش گنه ماندم
پای تا سر همه شرر گشتم
برگ و بارم تمام ریخته بود
به عطای تو بارور گشتم
سفر از خویشتن نکرده هنوز
با سگ نفس، همسفر گشتم
وای من! کعبه را رها کردم
دور شیطان خیرهسر گشتم
@hosenih
دامن یار را رها کردم
که به هر سوی، دربهدر گشتم
تا ببخشی دوباره «میثم» را
دور آل پیامبر گشتم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#سیدمحمد_میرهاشمی
▶️
عمرت به سر آمد کجا بودی تو بنده ؟
از خالق خوبت جدا بودی تو بنده
از ما بدی دیدی مگر ای دلشکسته ؟
با ما چرا نا آشنا بودی تو بنده ؟
@hosenih
چشم انتظار توبه ات بودم بیایی
تا بخشم عصیانت ، کجا بودی تو بنده
همراه با اهل معاصی بوده ای تو
گاهی جسور و بی حیا بودی تو بنده
گاهی تجرّی در گناهانت فزون شد
مست معاصی و خطا بودی تو بنده
هر بار خواندم تا به شهرالله آیی
عازم به صحرای جفا بودی تو بنده
در ارتکاب جرم غرق شور بودی
بی حال هنگام دعا بودی تو بنده
یک نیمه شب رو سوی درگاهم نکردی
بی بهره از حال بکا بودی تو بنده
سرمایه ات جز کرده ی باطل نباشد
بی حاصل از یا ربنا بودی تو بنده
در نامه ی اعمال تو خیری نمانده
در زمره ی اهل ریا بودی تو بنده
جای زکات و خمس و ردّ مال ایتام
در رشوه خواری در ربا بودی تو بنده
نه حمد و تسبیحی ، نه شکریّ و نه ذکری
با نفس اما همنوا بودی تو بنده
با این همه زشتی تو را می بخشم آری
چون دوستدار مرتضی بودی تو بنده
در آتش قهرم نمی سوزد دلت چون
گریه کن خیرالنسا بودی تو بنده
@hosenih
از هر عذابم دور هستی که به هیئت
در حصن شاه کربلا بودی تو بنده
هر قطره اشکت شعله ها خاموش سازد
چون شیعه ی آل عبا بودی تو بنده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#رضا_قربانی
▶️
جای خلوت کردن و بیتوته جلوت میکنم
پنبه ای در گوشم و یک ریز صحبت میکنم
من خودم وضعم خراب است و گنه کارم ولی
این و آن را دائما دارم نصیحت میکنم
@hosenih
جای شاکر بودن و تسلیم امر تو شدن
تا بلایی میرسد فورا شکایت میکنم
تازه فهمیدم چرا سوزی ندارد ناله ام
چونکه تهمت میزنم یا اینکه غیبت میکنم
من خودم را میشناسم، رو نده گاهی بزن
اینقدر بخشش نکن دارم بدعادت میکنم
سیئاتم را بدل کردی به خوبی ها، ولی
جای عبد تو شدن به تو خیانت میکنم
کربلا رفتن برای من شده یک آرزو
اربعینی قسمتم کن التماست میکنم
قبه اش با مجلس اش فرقی ندارد باطنا
بین روضه کربلایش را زیارت میکنم
دوستان من همه گریه کن و سینه زن اند
من فقط با نوکران تو رفاقت میکنم
@hosenih
لحظه ی افطار تا آب گوارا میخورم
قاتلانش را هزاران دفعه لعنت میکنم
از عطش لبهای او مثل دو تکه چوب شد
تا زمین افتاد دور خیمه ها آشوب شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#شهید_غلامعلی_رجبی
▶️
شد وقت آنکه درد نهان را دوا کنیم
روی نیاز خویش بسوی خدا کنیم
بیگانگی بس است ز درگاه کردگار
خود را دمی به خالق خود آشنا کنیم
@hosenih
اشکی ز چشم خویش بریزیم و لحظه ای
از بهر شستشوی گناهان شنا کنیم
تا کاسه های دیده نگردیده پر ز خاک
چشمی به سوی بی کسی خویش وا کنیم
از یاد رفته وعده ی روز الست ما
یک شب وفا به وعده ی قالو بلی کنیم
تا از پی شفاعت ما چاره جو شود
روی نیاز را به سوی مصطفی کنیم
از قلب سوزناک سوی کشور نجف
با گریه، التجا به شه اولیا کنیم
گاهی سوی ولیّ و نبی ملتجی شویم
گه روی استغاثه به خیرالنّساء کنیم
دستی به دامن حسن مجتبی زنیم
رویی به آستان شه کربلا کنیم
این پنج تن مقرّب درگاه داورند
هر پنج را شفیع، پی مدّعا کنیم
@hosenih
یا رب دری گشا ز هدایت برای ما
شاید دگر ز کثرت عصیان حیا کنیم
ما را ببخش ورنه به آل عبا تو را
چندان قسم دهیم که از خود رضا کنیم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#یوسف_رحیمی
▶️
نومید نمیشویم یک آن از تو
دیدیم مگر به غیرِ احسان از تو؟
@hosenih
جرم و گنه و خطا و عصیان از ما
جود و کرم و عطا و غفران از تو
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#سيدهاشم_وفايی
▶️
کمتر اگر ز خارم، یا واسع المغفره
بر تو امیدوارم، یا واسع المغفره
درمانده و فقیرم، در نفس خود اسیرم
بنگر به حال زارم، یا واسع المغفره
@hosenih
در ظلمت گناهان، گردیده ام هراسان
شد تیره روزگارم، یاواسع المغفره
غفار هر ذنوبی، پوشندۀ عیوبی
آگه توئی ز کارم، یا واسع المغفره
گر بنده ای بدم من، شرمنده آمدم من
با جرم بی شمارم، یا واسع المغفره
هم طاعتی ندارم، هم فرصتی ندارم
چون ابر اشکبارم، یا واسع المغفره
من غرق سیئاتم، تا ندهی نجاتم
اسیر این حصارم، یا واسع المغفره
گر چه حیا نکردم، بر تو وفا نکردم
شرمنده ام ز کارم، یا واسع المغفره
غیر از تو کس ندارم، فریاد رس ندارم
تویی امید و یارم، یا واسع المغفره
شادان دل از محن کن، رحمی به حال من کن
گر مستحق نارم، یا واسع المغفره
@hosenih
رفته ز دست صبرم، گریه کنم به قبرم
نالم به شام تارم، یا واسع المغفره
تا بر دل «وفائی»، بخشی تو روشنائی
شد همه شب شعارم، یا واسع المغفره
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#غلامرضا_سازگار
▶️
کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی
نه من آنم که زلطف و کرمت چشم بپوشم
نه تو آنی که کنی منع گدا را زنگاهی
@hosenih
در اگر باز نگردد نروم باز بجائی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی
تو کریمی و دو صد کوه به یک کاه ببخشی
من بیچاره چه سازم که ندارم پر کاهی
سوز دوزخ به از این کز شرر عشق نسوزم
به بهشتم ندهم گر بدهی شعلۀ آهی
سوز ده تا که بسوزد زغمت سخت درونی
اشک ده تا که بگرید زغمت نامه سیاهی
چو بدوزخ زدهان شعله صفت سر بدر آرد
این زبانی که دل شب به تو گفته است الهی
چون پسندی که فرود آوری اش در دل آتش
این جبینی که به خاک تو فرود آمده گاهی
@hosenih
سخن از وسعت عفوت نتوان گفت که فردا
جرم کونین به پیش کرمت نیست گناهی
دست «میثم» تو بگیر از کرم خویش که باشد
همچو کوری که نشسته است به غفلت سر چاهی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#سیدمحمد_میرهاشمی
▶️
گفت دیباچه ی غم گفتمش ای دوست منم
گفت رانده ز حرم گفتمش ای دوست منم
گفت آن عبد فراری که سراپا گنه است
زده با نفس ، قدم گفتمش ای دوست منم
@hosenih
گفت آن بنده ی شیطان که دل ما سوزاند
خصم ما شد همه دم گفتمش ای دوست منم
گفت آن پشت به درگاه ربوبی کرده
آن به خود کرده ستم گفتمش ای دوست منم
گفت آن غرق به گرداب معاصی به کجاست ؟
با گناهانِ چو یم گفتمش ای دوست منم
گفت آن کیست که با این همه نافرمانی
نوشد از جام کرم ؟ گفتمش ای دوست منم
گفت کو تشنه لب آب بقای کرمم
تا کشد پا ز عدم ؟ گفتمش ای دوست منم
@hosenih
گفت آن کیست که سینه زن مولا گردد ؟
تا خورد شیعه رقم گفتمش ای دوست منم
گفت در جمعِ مناجات کنانِ سحری
کیست مهدیش ، صنم ؟ گفتمش ای دوست منم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#اخلاقی_و_اندرز
#محمود_ژوليده
▶️
گاهی برای عرض ادب یک وضو خوش است
گاهی به پیشگاه خدا گفتگو خوش است
هر چند عشق اهل مناجات دائمیست
گاهی مرور سوره و آیات او خوش است
@hosenih
گاهی نماز و روزه گهی خمس ، گه زکات
گه در جهاد ، هدیه خونِ گلو خوش است
هر سال حج واجب و هر سال مفرده!؟
گاهی به خانه فقرا جستجو خوش است
گاهی طنین امر به معروف ، واجب است
گاهی سخن ز نهی ز منکر بگو ، خوش است
زیباست روز و شب ز ولایت سخن کنیم
اما برائت از ستم فتنه جو خوش است
گفتی فروع دین خدا را ولی بگو
در راه دین نثار همه آبرو خوش است
@hosenih
گاهی خواص هم سر غواص میبرند
گاهی شکایت و گله از ما و او خوش است
یاد حرم خوش است ولی یاری اش چه خوب
ذکر مدافعان حرم کو به کو خوش است
باید خودی نشان بدهی در ره دمشق
گاهی به کربلای خودت جستجو خوش است
مردان فکه سینه زنان حقیقی اند
سینه سپر مقابل دشتی عدو خوش است
کانال خون و حنظله ها و کمیل ها
هان تشنه لب گرفتن جام و سبو خوش است
@hosenih
روزی که با امام زمان روبرو شویم
تأیید مدعای من از روبرو خوش است
ای وای اگر که نامه من آبرو برد
وقتی حسین میخردم آبرو خوش است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#محمدجواد_شیرازی
▶️
به اختیار خود از اختیار افتادم
گناه کردم و از چشم یار افتادم
قساوت آمد و روزی گریه ام را برد
شبیه مرده شدم یک کنار افتادم
@hosenih
فریب خورده ام از طول آرزوهایم
ز روی جهل در این چاه تار افتادم
گناه و معصیتم آبروی من را برد
کنار اهل دل از اعتبار افتادم
هزار شکر همیشه میان راه خطا
به دام رحمت پروردگار افتادم
خدا کند که ببندد مرا کنار خودش
اگر دوباره به فکر فرار افتادم
@hosenih
هوای باده ی انگور حیدری دارم
دلیل دارد اگر که خمار افتادم
فقیر نان حسینم، خوشم که یک عمر است
به پشت خانه ی این سفره دار افتادم
دوباره روضه ی زینب، دوباره کرب و بلا
دوباره یاد غم آن دیار افتادم
***
برادرم تو نبودی و یکه و تنها
میان خنده ی چندین سوار افتادم
@hosenih
هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی و من
هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم
چقدر رأس تو بر نی دل مرا خون کرد
چقدر پشت سر نیزه دار افتادم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#محمد_صمیمی
▶️
خاک را به آسمان، می کند بدل حسن
روزگار تلخ را، می کند عسل حسن
تا ابد هرآنچه حسن، جزئی از محیط اوست
جمع مفردات حسن، بوده از ازل حسن
@hosenih
هر حواله ای که شد، خیر در بساط ما
روی گوشه ای از آن، حک شده من الحسن
شوق در لباس روح، روح در مسیر وصل
وصل در سریر عشق، عشق در عمل حسن
نجل شیر کردگار، نخلی از ابوتراب
عرش را گرفته است، تنگ در بقل حسن
او به هر که می رسد، ذوب می شود در او
آنقدر که مرتضی ، می شود ابالحسن
لافتی اگر که داشت ماجرای دومی
باز می رسید بر فاتح جمل حسن
@hosenih
جنگ گر گرفته از، مختصرترین رجز
مختصرترین رجز، نعره ی انا الحسن
در تمام عالمین، بر حسین و زینبین
کیست او که حجت است؟...حضرت اجل حسن
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#حسن_لطفی
▶️
خاکِ این خانه زَرَش بیشتر است
لُطفَش از دور و بَرَش بیشتر است
کارِ ما دستِ کریمی باشد
که شلوغیِ سَرَش بیشتر است
خانه اش بینِ تمامِ این قوم
در کرامت خَبَرَش بیشتر است
پسرِ ارشدِ خانه پیداست
از بقیه جگرش بیشتر است
دین به شمشیر فقط زنده نشد
صُلح گاهی اَثَرَش بیشتر است
بارِ خرمایِ شما سنگین است
مثلِ طوبیٰ ثَمَرَش بیشتر است
چهار فصل است پذیراییِ تان
باغِ نو برگ و بَرَش بیشتر است
رُطَبِ سفره یِ مولا آمد
پسرِ ارشدِ زهرا آمد
@hosenih
از لبش شورِ ازل ریخته است
نورِ حق ، عَزّوَجَل ریخته است
رویِ چشمش دو قصیده دارد
و سرِ شانه غزل ریخته است
زیرِ پایش که پُر از محراب است
چقدر تاج محل ریخته است
کَرَم و جود و سخا و رافت
دورِ او چند بغل ریخته است
ضربه هایش به زمین ، لشکر را
بینِ میدانِ جمل ریخته است
بیوه یِ ناقه سواران فهمید
به سرش خشمِ اجل ریخته است
قاسمش هم به پدر رفته ببین
روی ِلبهاش عسل ریخته است
تا که بازی بکند در پیشش
تیر و ناهید و زُحل ریخته است
باز آوایِ علی می آید
پسرش جای علی می اید
@hosenih
دستِ ما باده یِ ناب اُفتاده
کارِ ما دستِ شَراب اُفتاده
تا که بویی زِ تو آورد نَسیم
رونق از کارِ گُلاب اُفتاده
بَسکه شیرین شُده بوسیدنِ تو
دَهَنِ فاطمه آب اُفتاده
کوچه بُن بست شده راه برو
دلِ این شهر به تاب اُفتاده
مَرد و نامرد جدا شُد از هم
چون زری که به تُراب اُفتاده
سالها هست که از رویِ نفاق
بعدِ صلحِ تو نقاب اُفتاده
حق و باطل پس از این پیدایَند
پَرده از مکرِ سراب اُفتاده
دست عُمریست به دامان داریم
چه غَمی تا که حسن جان داریم
@hosenih
وای اگر دستِ تو شمشیر کِشَد
آسمان پیشِ تو تکبیر کِشَد
از رجزهایِ تو از نعره یِ تو
همه یِ جُمجُمه ها تیر کِشَد
مرگ را در نظرِ صد لشکر
ملک الموت به تصویر کِشَد
تا تو اُسطوره یِ رَزمی،تاریخ
خط بُطلان به اَساطیر کِشَد
شیوه ات روبَهیان را بیرون
از دلِ بیشه و تزویر کِشَد
از شکوهِ تو مُرَدَد ماندیم
حق بده حرف به تکفیر کِشَد
قاسمت دید و به خود اَزرق گفت
مجتبیٰ آمده شمشیر کِشَد
پسرِ رفته به بابا این است
دومین حیدرِ زهرا این است
@hosenih
گرچه از دستِ تو کَم هم خوب است
خواستن قدرِ دو عالم خوب است
بوسه بر رویِ ضریحت حتیٰ
شده در خواب و خیالم خوب است
تا برای تو بِگریَم دل سیر
از همه سال محرم خوب است
نامِ ما را تو به زهرا دادی
نظرت هست که دَرهم خوب است
زائرانِ تو زیادند ، تو را
حرمی قَدِ دو عالم خوب است
چشمهای تو چه دیدند،بگو
گیسویت از چه سفیدند،بگو
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#مجتبی_روشن_روان
▶️
دیشب گذری کردم از کوچه ی میخانه
دیدم همه مستان را دیوانه ی دیوانه
ساقیِ بلاجویان شاداب و لبِ خندان
می داد به سرمستان پیمانه به پیمانه
من بودم و تنهایی در حلقه ی شیدایی
دستی ز کرم آمد ناگاه روی شانه
گفتا منشین خاموش در محفل ما رندان
برخیز غزل خوان شو مستانۀ مستانه
سرمست بخوان یا هو جای نگرانی نیست
مولاست که می بخشد عیدانۀ شاهانه
برخواستم و خواندم یا محسن و یا مُجمِل
ما را بنواز امشب ای لطف کریمانه!
هو هاتفی از یثرب می گفت دم مغرب
افطار بفرمایید از سفره ی جانانه
فرمود کسی مولا فرموده بفرمایید
کردند همه طاعت فرمان ملوکانه
چه سفرۀ رنگینی گسترده به ایوان بود
بسم الله هنگام افطار «حسن جان» بود
@hosenih
ای خال و خط و چشمت تصنیف دل آرایی
نامت حَسن و حُسنت سرچشمه ی زیبایی
هم قامت تو موزون هم صورت تو محشر
پا تا سرت ای مولا! مجموعه ی غوغایی
افلاک همی گردد گِرد قد و بالایت
رخسارْ جهان افروز گیسو شب یلدایی
ای روزی هر روزم وابسته به دستانت
ای کاش که رِزقَم را همواره بیفزایی
اوّل قمر طاها اوّل پسر مولا
اوّل ثمر عشق صدیقه ی کبرایی
ای سفره ی گسترده وی رحمت بی پایان!
ما را بنواز امشب ای رأفت زهرایی
کو حاتم طایی تا پیش تو زند زانو
سالار کریمانی تو حاتم طاهایی
ای حِلم خداوندی اسطوره ی صبری تو
فرمانده بی لشکر سردار شکیبایی
رویای شب و روزم خورشید دل افروزم
عمری ست که با عشقت می سازم و می سوزم
@hosenih
ای نام گران قَدرَت بسم الله قرآن ها
وی جنبش لب هایت آرامش طوفان ها
هر کس غزلی خواند در مِدحَت تو جانا
می بندد و می سوزد دیوان غزل ها را
خورشیدی و چون خورشید سلطانیِ تو محرز
ای سـیطره ات حاکم بر سلطه ی سلطان ها
ای میمنۀ هستی در میسره ی چشمت
وی هم چو علی فاتح در عرصه ی میدان ها
در چـشم بلا خیزت خون همه خوابـیده
ای کشته ی بالفطره از حُسن تو انسان ها
هم عرش تو را خواهد هم فرش تو را خواند
پایی بزن ای عرشی! در گوشه ی ویران ها
لب وا کن و لبیکی آهسته بگو آخر
مُردند به عشق تو این پاره گریبان ها
در پاسخ این پرسش «الملکُ لِمنْ اَلیوم»
رو سوی تو می چرخد انگشت سلیمان ها
فریاد زنم محشر از عمق دل مستم
از طایفه ی عشقم ... مجنون حسن هستم
@hosenih
امشب دل دیوانهْ بی تاب حسن گوید
با دست تهی چشمِ پر آب حسن گوید
عشق تو خیالاتی کرده است مرا آقا
هر شب دل آشفته در خواب حسن گوید
با رحمت و احسانِ چشمانِ پر از خیرت
این عاشق شیدا را دریاب...! حسن گوید
امشب همه ذرات هستی حسنی هستند
خورشید، زُحل، ناهید، مهتاب حسن گوید
کی غلغله می افتد؟ در جان همه عالم...
وقتی لبِ عطشانِ ارباب حسن گوید
ذرات به توصیف اوصاف تو مشغولند
سجاده و تسبیح و محراب حسن گوید
ای محور بخشایش در ماه عنایت ها
ماه رمضان رب الارباب حسن گوید
ای احسن اسماءِ حُسنای خداوندی
درحُسن تو می بینم غوغای خداوندی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih