eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
434 ویدیو
168 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🔻پیام مهم تعطیلی رادیوی انگلیسی @HOWZAVIAN
🔸انتشار یادداشت علی‌رضا مکتب‌دار، عضو تحریریه‌ی مدادالفضلاء در خبرگزاری حوزه 📌بازیابی هویت صنفی طلبه https://hawzahnews.com/xby37 📌اهانت دیوانه‌وار https://hawzahnews.com/xc5LK @HOWZAVIAN
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 نسبت علم و معنویت 🔸پیشینه و وجه تاریخی تقابل دو مقوله علم و معنویت از جهان غرب و دین مسیحیت آغاز شده و بصورت نسبی در سایر جوامع و ادیان دیگه تسری پیدا کرد. 🔸در واکاوی مفاهیم دینی اسلام، هیچ مسلمان روشنفکری به واگرایی امور علمی و معنوی ترغیب و تشویق نشده. اما مبشرین دین مسیحیت به خاطر اتخاذ روش‌های افراط‌گونه کلیسا در قرن هفدهم، به صورت ناخودآگاه موجب نوعی شک‌گرایی همگانی به مسایل دینی و تقابل آن در مواجهه با امور دنیوی شدند. •┈┈┈┈••✾••┈┈┈┈• 🔻رادیو فکرت: 🆔 rubika.ir/radiofekrat 🆔 eitaa.com/radiofekrat @HOWZAVIAN
برای دوستان شهیدم دانیال رضازاده و حسین زینال زاده🌹🌹 آن تشنگی... در جست و جوی آب بودن را از ابتدا می‌خواستم بی تاب بودن را تقدیر من با ترس در ساحل نشستن نیست امید دارم غرقه در گرداب بودن را حتی اگر سخت و اگر تاریک... باید رفت چشم انتظاری تا کجا مهتاب بودن را؟ ای ماهی شوریده باید دل به دریا زد راضی مشو بازیچه‌ی قلاب بودن را من زنده رودم! ای زمین پست میخواهی از من چگونه ماندن و مرداب بودن را؟ چیزی نمانده تا سحر... حالا بیا ای مرگ... من خوش ندارم زندگی را... خواب بودن را... 💠 @shaeranehowzavi
💠 گفت‌و‌گوی شهری با یک راننده نیسان ✍️ جواد رستمی نیسان آبی بود که روی درب اتاقک پشت نوشته بود《خدایا آرامشی عطا فرما!》 سمت راست جاده با یک سرعت معمول در حال حرکت بود که به او نزدیک شدم، کنجکاو بودم ببینم راننده یا نویسنده این دعا کیست؟! هنگام سبقت چشمم افتاد به یک شخص به اصطلاح کامل مرد که به صندلی تکیه داده بود دست چپ روی فرمان و دست راست هم قوطی آب معدنی.. نگاهمان که بهم گره خورد آب را پایین آورد بی مقدمه گفتم خدا گفته یاد من آرامش میده {أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ} ذکر و یاد خدا یعنی فرمانبرداری، انجام وظیفه! یعنی عمل به واجب و ترک معصیت! از تعجب و نگاهش خواندم که تو باغ نیست لبخندی زدم گفتم نوشتی خداوندا آرامشی عطا فرما! سوالی گفت خب؟! در همان حال حرکت و نیم نگاهی به جلو گفتم {كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِكُم} ترجمه اش را که خواندم متوجه ماجرا شد بلافاصله گفت من مسافر بودم روزه نداشتم هر روز مجبورم از شهر خارج بشم بار ببرم و بیارم... گفتم خسته نباشی خدا قوت روزیت حلال، اما این شغل تو مانع روزه گرفتن نیست! وظیفه تو گرفتن روزه است مسافر محسوب نمیشی... حرفم تمام نشده بود که گفت ان شالله از فردا میگیرم... گفتم به سلامت... خدا نگهدار... دستی بلند کرد و خدا حافظی و از من دور شد.. به خود که آمدم دیدم وسط جاده ام به سمت راست متمایل شدم و به این مکالمه کوتاه ناخواسته فکر کردم که خیلی راحت تر از آنچه فکر می کردم در شرایطی غیر عادی با یک گفت و گوی ساده در حال حرکت در جاده، امربه معروف و نهی از منکر داشتم.. به خودم گفتم آیا در شرایطی آسان تر از این هم انجام وظیفه(امربه معروف و نهی از منکر) کردم؟ همین تذکری که به او دادم خودم هم عامل بودم؟! تلنگری که به او زدم زنگ صدایش در گوش خودم بیشتر پیچید و مرا به فکر فرو برد. غرق فکر بودم که رشته افکارم از هم گسیخت وقتی به مقصد رسیدم و چشمم به گنبد طلای حضرت رضا روشن شد. یادم آمد که امروز هم یکی از اون سال جدیدِ که توفیق شد منِ مجاور هم زائر باشم. به نیت همهِ آنها که به گردنم حق دارند به ویژه پدر و مادر مرحومم دست به سینه گفتم: السلام علیک یا علی بن موسی الرضا السلام علیک یا غریب الغربا السلام علیک یا معین الضعفا..ورحمه الله و برکاته. @HOWZAVIAN
. 🍃 مستندی برای «عین صاد» نویسندگان حوزوی https://virasty.com/HOWZAVIAN
🔖شاهراهی برای بندگی ✍زينب نجیب، عضو تحریریه مجتهده امین بندگی خدا، یا عبودیت، در گرو میزان اجتماعی بودن بشر و نقش‌آفرینی او در اجتماعات است. به این دلیل که بندگی یعنی، نفی طاغوت و پرستش خدای یکتا به طور کامل. مسلماً برای تحقق این امر، ما نیازمند تشکیل حکومت هستیم تا نفی طاغوت اتفاق بیفتد. چراکه سلطه‌ی طاغوت و رسیدن او به اهداف شومش بیش از آنکه با سلطه‌ی بر ابعاد فردی نتیجه دهد با سلطه‌ی بر جوامع بشری مؤثر بوده است. به همین ترتیب تحقق اهداف توحیدی نیز منوط به جذب جماعت و پذیرش و حرکت آن‌ها به این اهداف والاست و البته این مهم، تنها با رعایت یکسری احکام فُرادی محقق نمی‌شود. کوتاه سخن اینکه، تا حکومت اسلامی نباشد و امت اسلامی و جامعه‌ی اسلامی شکل نگیرد، نفی طاغوت اتفاق نخواهد افتاد یا به معنایی دیگر تا همه با هم زیست موحدانه نداشته باشیم، غایت آفرینش شکل نخواهد یافت. حال یک زن برای نقش‌آفرینی در جامعه و مساعدت در تشکیل حکومت اسلامی و به دنبال آن نفی طاغوت، نیازمند خروج از منزل و حَرم خود است؛ اما با توجه به فیزیک زن و بسیاری از تأثیرات و تأثرات محتملِ روحی که به‌سبب رفتارهای مخاطبان مرد در او ایجاد می‌شود؛ اگر پوششی مناسب نداشته باشد قطعاً نمی‌تواند نتیجه‌ی مطلوبی از حضور خود در جامعه کسب کند چراکه او را به بیراهه می‌کشانند و چه‌بسا او را ابزار بهره‌مندی خود قرار دهند و در نهایت مانع ظهور و بروز او و استعدادهایش در جامعه می‌شوند. هرچند در ظاهر امر در جامعه حاضر باشد اما حضورش بدون الزامات پوششی، منتهی به سعادت او و جامعه نخواهد شد. آمار آزار و تعرض و اسارت زنان در جوامع مختلف گواه این اصل خواهد بود. البته همیشه استثنائاتی وجود دارد اما برای رسیدن به هدفی به بزرگی هدف آفرینش باید بر قواعد کلی تکیه کرد تا بتوان برای همه‌ی جوامع نسخه پیچید. نکته آخر اینکه فلسفه حجاب زن، تنها برمی‌گردد به حضور او در اجتماع و لاغیر. به عبارتی حجاب دستور داده نشده مگر برای تجویز حضور زن در جامعه. یعنی نه‌تنها اسلام با حضور زنان در جامعه مخالف نیست بلکه خودش شرایط مساعد را تعبیه کرده و بدان امر می‌کند. به‌عبارتی گویا وجه اصلی دستور به حجاب، دستور به نقش‌آفرینی زن در جامعه است. پس اگر قرار باشد یک زن اجتماعی باشد و نقش‌آفرینی کند باید به دلیل ساختار فیزیکی خود مقید به پوششی خاص باشد تا با این چهره در اجتماع حاضر شده و وظیفه‌ی خود را مبنی بر تشکیل جامعه‌ی اسلامی والبته بندگی، به منصه ظهور رساند. 🔗متن کامل در صفحه نویسنده @AFKAREHOWZAVI
🔶 دیالکتیک امید و ایمان ✍️ حجت الاسلام دکتر حبیب الله بابایی برخی از الهی‌دانان تأکید می‌کنند که بدون ایمان و معرفت ایمانی، امید تبدیل به یک اتوپیای مبهم و نامعلوم می‌شود، و بدون امید هم ایمان پاره پاره شده، و تبدیل به باوری ضعیف و زبون (fainthearted) و ایمانی مرده (dead faith) می‌گردد. تنها از طریق ایمان است که می توان راهی به سوی زندگی حقیقی پیدا کرد و تنها از طریق امید است که فرد می تواند خود را در چنین طریقی حفظ نموده و در آن استوار بماند. از این نظر، اگر ایمان منوط به امید می‌شود، آنگاه گناه بی‌ایمانی در ناامیدی نیز معلوم می-گردد. در واقع خدا با وعده‌ای که به انسان می‌دهد او را گرامی می‌دارد، ولی آنگاه که انسان چنین وعده ممکن در آینده را باور نمی‌کند، دچار گناه شده و باور خود را در معرض بی‌ایمانی قرار می‌دهد. در این بیان، ناامیدی برخاسته است از انتظار عجولانه و بی حساب از آنچه که خدا وعده داده ولی هنوز به نقطه کمال لازم نرسیده است. هر دو شکلِ ناامیدی که گاه به صورت توهم کمال ظاهر می-شود و گاه به صورت سرخوردگی خود را نشان می‌دهد، موجب می‌شود که امید کارکرد موثر خود را از دست بدهد و اساسا ایمان نیز از وجود آدمی رخت بربندد. این مضمون از «امید» و نسبت بین ایمان و امید و ربط بین کفر و ناامیدی در قرآن کریم نیز آمده است آنجا که می‌فرماید: «لا تیأسوا من روح الله انه لا ییأس من روح الله الا القوم الکافرون» (87 / یوسف). هرچند این آیه در مورد برادران حضرت یوسف علیه السلام است، لیکن تعبیر «انه» اشاره به کبرای کلی و اصل دینی دارد که شامل همه در همه زمان‌ها و مکان‌ها می‌شود. شایان ذکر است اساسا «قلمرو احتمالات و امکانات» در این دنیا با «قلمرو امید به تغییرات و تحولات» ملازم و منطبق است. هر میزان امید بیشتر و هرکجا خوش‌بینی به آینده عمیق‌تر باشد، تحولات و تغییرات رو به رشد هم بیشتر و رهایی از مشکلات ممکن‌تر خواهد بود. از سوی دیگر، هرمیزان ناامیدی‌ها (با تصور اینکه امور به پایان رسیده است) بیشتر شود، ممکن‌ها تبدیل به ناممکن می‌شود و بنیان هرتغییر و تحول بزرگی هم ویران می‌شود. امیدهای بزرگ به تحولات بزرگ و به رهایی از مشکلات بزرگ راهی خواهد بود برای تغییرات بزرگ در عرصۀ جهانی. چنین امیدی مبتنی بر ایمان‌های بزرگی است که می‌تواند در میان مردم بزرگ و یا انسان‌های بزرگ ظاهر شود و حرکت‌ها و جسارت‌های بزرگ و تطورات تاریخی را در مقیاس جهانی موجب شود. در مقابل، ناامیدی‌های بزرگ و یأس‌های کبیره نیز عملا اقدامات کلان را ناممکن نموده و راه‌های دشوار را عملا به راهی محال تبدیل می‌کند. تمدنی بودن مسئلۀ «امید» از همین‌رو حائز اهمیت است که تمدن‌ها همواره در بسترهای بحرانی و در نقطه‌های بزرگی از دشواری‌ها و سختی‌ها بروز و ظهور پیدا می‌کنند و اساسا گذر از این دیواره‌های ضخیمِ انباشته از ترس و یأس، جز با «ایمان و امید» شدنی نیست. بدین‌سان، در فرایند تمدن دینی باید بتوان امید را در مقیاس جهانی و در اندیشۀ معطوف به این جهان و مسئله‌های دنیوی ایجاد کرده و فرد و جامعه را نسبت به کنشگری در عرصه‌های تمدنی جسورتر و توانمندتر ساخت. @HOWZAVIAN
🔍 خمس تلویزیونی ✍️ علی بهاری سحرگاه اول رمضان هم‌زمان با خوردن سحری، برنامه شبکه قم را نگاه می‌کردم. البته نه به قصد بهره‌مندی از محتوا، به خاطر آگاهی از اذان. کارشناس محترم داشت مردم را به پرداخت خمس توصیه می‌کرد و می‌گفت هرگز این حق الله را نادیده نگیرید. ضمن احترام به دیدگاه ایشان و جایگاه مهم خمس در نظام مالیاتی اسلام باید عرض کنم این قبیل توصیه‌ها چندان کارآمد نیست. اگر می‌خواهید مردم خمس بدهند، باید کارکرد خمس را در زندگی روزمره‌شان به آنها نشان دهید. باید افکار عمومی را قانع کنید که چگونه پرداخت خمس می‌تواند درد و رنج مردم را کاهش دهد و سفره فقر را جمع کند. باید به مردم گزارش داد که چگونه خمس‌های پرداخت‌شده‌شان توانسته از نیروهای نخبه و موثر حمایت کند و آنان هم به خوبی نیازهای فرهنگی جامعه را پاسخ گفته‌اند. در غیر این صورت این قبیل تبلیغات با همان ضد تبلیغ معروف «کار کنم بدم شیخ بخوره؟» خنثی خواهد شد. @HOWZAVIAN
🔴 راهکاری برای مواجهه با پدیده بی‌حجابی 🔻 گاه باشد که کودکی نادان/ به غلط بر هدف زند تیری ✍️ حجت الاسلام دکتر احمدحسین شریفی، رییس دانشگاه قم 🔶وضعیت جامعه از نظر پوشش و رعایت ارزش‌های ایرانی و اسلامی، متأسفانه وضعیت مناسبی نیست و به نظر می‌رسد در روزها و ماه‌های آینده نیز به مراتب بدتر خواهد شد؛ ظواهر نشان می‌دهد «انگیزه‌ها»، «خواسته‌ها» و «اراده‌های» تجمیع‌شده‌ای در حال سوق دادن عده‌ای از دختران و زنان این سرزمین به سوی برهنگی کامل هستند. 🔶احساس این بنده، به عنوان یک ناظر بیرونی این است که مسؤولان فرهنگی کشور و نهادهای مسؤول در حوزه فرهنگ نیز هیچ طرح و برنامه مشخصی در این زمینه ندارند. البته جز «صدور بیانیه‌ها» و «تولید آیین‌نامه‌هایی» در حوزه حجاب و عفاف؛ و پر واضح است که چنین بیانیه‌ها و آیین‌نامه‌هایی نه تازگی دارند و نه تأثیری! 🔶این بنده بر این باورم که «از جمله مهم‌ترین» عوامل شیوع و گسترش این وضعیت ناهنجار، که در تغایر آن با فرهنگ چندهزارساله ایرانی ما و همچنین در تضاد آن با ارزش‌ها و آموزه‌های دینی و اخلاقی ما و حتی در تضاد آن با فطرت انسانی، جای هیچ شکی نیست، «اراده»، «جدیت»، «همت» و «خستگی‌ناپذیری» یک نفر را هرگز نباید نادیده گرفت! (خانم علینژاد). کسی که به هر دلیلی، سالیانی است تصمیم گرفته است علیه ارزش‌های اسلامی قیام کند. او کسی است که چندین سال است همه زندگی خود را برای این هدف نامبارک، یعنی برهنه‌سازی زنان ایران، وقف کرده است. البته نیاز به گفتن نیست که بخشی از تواتمندی‌های مالی و رسانه‌ای و فکری دشمنان ایران و اسلام نیز در خدمت او بوده‌ و هست. اما این زن در راه رسیدن به مقصود خودش از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نکرده و نمی‌کند و هم‌اکنون نیز بخشی از میوه‌های این تلاش‌های خستگی‌ناپذیرش را همگان مشاهده می‌کنیم. 🔶بنده هر چند شخصاً از چنین وضعیتی ناراحتم، اما این وضعیت فرهنگی را برای ارزش‌های اسلامی و باورمندان به جهانی و جاودانگی ارزش‌ها و آموزه‌های اسلامی، یک وضعیت مبارک و مغتنم می‌دانم! و معتقدم ما باید بتوانیم و حتماً می‌توانیم بر این وضعیت فایق آییم: حجاب و عفاف یک امر فطری و انسانی است، بی‌حجابی و بی‌عفتی خلاف فطرت انسانی است افزون بر اینکه یک سنت و ارزش چندهزار ساله در ایران عزیز بوده است. و اگر یک امر خلاف فطرت توانسته است خودش را به این شکل در دنیا و ایران رواج دهد و یک فرهنگ ریشه‌دار را با چالش مواجه کند، حتماً‌ یک امر فطری و انسانی و تاریخی و ریشه‌دار، اگر به درستی تبلیغ شود و به درستی معرفی شود، بهتر و سهل‌تر می‌تواند رواج یابد. 🔶پیشنهاد این بنده این است که در کنار همه کارهایی که در موضوع عفاف و حجاب در حال انجام است، یکی از مراکز فرهنگی ما، درباره نحوه عملکرد این زن (علینژاد) یک کار تحقیقی و علمی دقیق انجام دهد و تکنیک‌ها و تاکتیک‌های تبلیغی او را استخراج کند و سپس به صورت مهندسی معکوس همان تکنیک‌ها و تاکتیک‌ها توسط چند چهره جهادی و خستگی‌ناپذیر و معتقد به حجاب، در ترویج عفاف و حجاب زنان و مردان ما به کار گرفته شود. (کاری که چند سال قبل خانم الهام چرخنده در کشور شروع کرد اما متأسفانه به هر دلیلی نتوانست ادامه بدهد). بنده شخصاً هیچ تردیدی در نتیجه‌بخش بودن چنین کاری ندارم. خدا رحمت کند آن مبلغ بزرگ شیعی، علامه سیدعبدالحسین عاملی، را که حاصل یک عمر تجربه تبلیغی‌اش را چنین بیان کرد: «لایَنْتَشِرُ الْهُدی الاَّ مِنْ حَیثُ اِنْتَشَرَ الضَّلال؛ هدایت رواج پیدا نمی‌کند مگر از همان‌جایی و به همان روشی که ضلالت رواج یافته است» @HOWZAVIAN