eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
529 ویدیو
184 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ با تکنیک خوشه‌سازی مشکلات نوشتن را حل کنید خوشه‌سازی تکنیکی است که هم جالب است، هم آسان، هم خودجوش. این تکنیک کمک‌تان می‌کند خیلی سریع به کوهی از اطلاعات دسترسی پیدا کنید. گاهی به آن نقشه‌ی ذهن هم می‌گویند. این تکنیک به‌عنوان ابزار مدیریت در کسب‌وکار محبوبیتی به هم زده و شاید بیشتر از همه به کاربردش در بارش فکری و مدیریت پروژه شناخته شود. اما تکنیک خوشه‌سازی در دنیای ژورنال‌نویسی به همین‌ها محدود نمی‌شود. این تکنیک از ویژگی‌های هردو نیمکره‌ی چپ و راست مغز استفاده می‌کند و به این صورت به ادغام نیمکره‌ی راست و چپ کمک می‌کند. خوشه‌سازی در نیمکره‌ی راست رودی روان از ایده‌ها و افکار تصادفی را به جریان می‌اندازد، و در سمت چپ مغز ما، ساختاری شکل می‌دهد که به‌آسانی می‌توانیم اطلاعات را در آن نظم بدهیم. بیایید شروع کنیم: یک واژه یا عبارت کوتاه را به‌عنوان هسته‌ی اصلی موضوع، وسط صفحه‌تان بنویسید و دورش یک دایره بکشید. بعد نوبت می‌رسد به تداعی آزاد. هر واژه یا عبارتی را که درباره‌ی این هسته به ذهن‌تان می‌آید – بدون فکر کردن – کنارش بنویسید. دورش یک دایره بکشید و با یک خط به هسته وصلش کنید. بعد هر چیزی که درباره‌ی این دایره به ذهن‌تان آمد بنویسید و دوباره دورش دایره بکشید و با خط به دایره قبلی وصل کنید. و به همین شکل یک رشته از تداعی‌‌ها ایجاد کنید. اگر تداعی جدیدی درباره‌ی هسته به ذهن‌تان آمد، به دایره‌ی مرکزی برگردید و افکار جدید را با یک رشته‌ی دیگر به آن وصل کنید. تمام صفحه را استفاده کنید. آن‌قدر خوشه‌سازی را ادامه بدهید تا جایی که احساس کنید همه‌ی تداعی‌های دست‌اول‌تان درباره‌ی واژه‌ی هسته‌ای تمام شده، یا تا جایی که حس کنید تداعی‌هایتان از حالت تصادفی و پریشانی درآمده و شفافیت یا جهتی به خود گرفته است. وقتی این حس را پیدا کردید، شروع کنید به نوشتن درباره‌ی ایده‌هایی که با این خوشه در ذهن‌تان شکل گرفته است. حدس می‌زنم از شفافیت، سرعت و جذابیت افکاری که پس از تمرین خوشه‌سازی به ذهن‌تان می‌آید شگفت‌زده شوید. مثلا، خوشه‌ی یکی از مراجعانم به نام جینجر درباره‌ی واژه‌ی هسته‌ای «قدرت» بود. این خوشه بینش‌های مهمی درباره‌ی ارتباط بین قدرت شخصی او و آزادی شخصی‌اش ایجاد کرد: «امروز من قدرتم رو شناختم – نه قدرتی که نسبت به یکی دیگه داشته باشم، بلکه قدرت شخصی خودم – این‌که من واقعا کی هستم، نه این‌که چه نقشی رو دوشم گذاشته شده یا خودم از روی علاقه انتخابش کردم. هورا!! برای این‌که وارد دنیای خودم شدم و خودمو پیدا کردم. اینه قدرت. اینه آزادی. قشنگ معلومه که یه الگو این وسط برقراره. نصف خوشه‌هام به واژه آزادی ختم شدن! یعنی وقتی قدرتم رو به دست بیارم، آزادی هم باهاش میاد؟» 📗گابریله لوسر ریکو، کتاب نوشتن به روش طبیعی @HOWZAVIAN
. 🔴 تهاجم به زبان و ادبیات و نگرانی رهبر انقلاب «من خیلی نگران زبان فارسی‌ام؛ خیلی نگرانم. سال‌ها پیش ما در این زمینه کار کردیم؛ اقدام کردیم؛ جمع کردیم کسانی را دوْر هم بنشینند. من می‌بینم کار درستی در این زمینه انجام نمی‌گیرد و تهاجم به زبان زیاد است.» بیانات رهبر معظّم انقلاب، حضرت آیت‌اللّه خامنه‌ای، در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۹ آذر ۱۳۹۲. 🔗 فکر شنبه @HOWZAVIAN
ثمره‌ تلاش حجت الاسلام علی اکبر مظاهری، پژوهشگر و نویسنده تربیتی در سال ۱۴۰۱ 1⃣ جنگ و صلح همسران: چاپ نخست 🔸نشر جمال 2⃣ جوانان و انتخاب همسر (در جامه‌ای نو): چاپ چهل و یکم 🔸 نشر نورالزهرا 3⃣ از زبان مشاور (در جامه‌ای نو): چاپ دوم 🔸 نشر جمال 4⃣ برای دختران‌مان: چاپ نخست 🔸 نشر جمال 5⃣ نبرد بی‌برنده: چاپ دهم و یازدهم 🔸 نشر خادم‌الرضا 🔗 اطلاعات بیشتر در سایت حجت الاسلام مظاهری 👇 http://mazaheriesfahani.ir @HOWZAVIAN
▫️یک‌شنبه‌های مهارتی_تحلیلی فکرت؛ 💠 گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی (این هفته ویژه بانوان نویسنده) 🎙با حضور و مشاوره استاد جواد محدثی 🔻فرصتی برای تبادل نظر درباره مهارت‌های یادداشت‌نویسی تحقیقی و اندیشه‌ای نخستین گعده👇 📆 زمان: یک‌شنبه هفدهم اردیبهشت، ساعت ۱۶:۳۰ تا ۱۸:۳۰ 🏢 مکان: خیابان هنرستان، بعد از خیابان شهید تراب نجف‌زاده، مؤسسه شناخت با همکاری 🖌 پایگاه اندیشه‌ای فکرت 🖌 تحریریه عصر زنان 🖌 تحریریه بانو مجتهده امین جهت ثبت نام و حضور در گعده نویسندگان از آیدی‌های زیر اقدام بفرمایید: 🆔 @Es_shafiee 🆔 @danial_basir @HOWZAVIAN
💢 بنویسید و خسته نشوید ✍️ علی کردانی استمرار و تکرار عامل اساسی موفقیت‌ها است. بودن و ماندن در هر حرفه‌ای، مهارت را بالا می‌برد و از شما آدم حرفه‌ای می‌سازد. دنیای نویسندگی، دنیای همسایگی کلمات است و قلم، دوست همیشگی نویسنده. وجدان بیدار و انسان هوشیار، قلم را زمین نمی‌گذارد. کانون نویسندگان قم @HOWZAVIAN
🔹پیشنهاد به کنشگران عزیز امر به معروف و نهی از منکر ✍️ محمدرضا حدادپور جهرمی 🔺 اولا باید از کسانی که اهل امر به معروف و نهی از منکر هستند، تقدیر کرد و براشون آرزوی سلامتی و حسن عاقبت کرد. 🔺 ثانیا نباید به کسانی که توان و شرایط روحی و اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر ندارند، توپید و جوری با اونا حرف بزنیم که به کل از همه چیز ناامید بشن. 🔶 بذارید یه خاطره کوتاه بگم: دو روز پیش اتفاق افتاد. فردی که با هم این خاطره را تجربه کردیم از دوستان عزیزی هستند که من به اسم ایشون قسم میخورم. بدون تعارف‌. از بس روحانی بزرگوار و خودساخته ای هستند. عرض میکردم‌. در جلسه کاری بودیم. یکی از مسئولین حرفی زد که خداوکیلی ناحق بود. قشنگ مشخص بود که از روی مطالعه و اطلاع نیست. بنده همون لحظه اعتراض کردم‌. بحث بالا گرفت. تا جایی که دوربین‌ها قطع کردند تا تکلیف بحث ما روشن بشه. چون اگر پخش میشد، حاضرم قسم بخورم که دشمن از اون سوتی میگرفت و دیگه نمیشد جمعش کرد و افتضاح به بار میومد. فقط یک ربع من و آن مسئول محترم درگیر بودیم‌. رفیق عزیز و هم‌لباس ما هم کنارم نشسته بود. بحث ما به طرفی کشیده شد که این رفیق ما با یه جمله میتونست جمعش کنه و اون مسئول عالی‌رتبه هم متقاعد میشد و شاید همه چیز ختم به خیر میشد. حالا همه منتظر بودند که رفیق ما حرف بزنه. ولی یک لحظه، قبل از این که بخواد میکروفن رفیقم روشن بشه، متوجه شدم که داره میلرزه. بنده خدا دستاش یخ کرده بود. شده بود مثل یه تیکه یخ! من که همون لحظه قید حمایت رفیقم از خودم زدم. حدسمم درست از آب دراومد‌. تا بلندگوش روشن شد، در حالی که صداش می‌لرزید، حرفی زد که ۱۸۰ درجه خلاف حرف من بود. اینجوری بگم که حتی اسباب خنده جماعت از من و اعتراضی که کرده بودم فراهم شد. خلاصه. گذشت. جلسه تمام شد و من رفتم وضو گرفتم و اتفاقا پشت سرش هم نماز خوندیم‌. بعد از نماز، وقتی همه رفتند بهم گفت: حق با تو بود اما من روحیه کلنجار رفتن با اینا ندارم. میترسم توی جمع، حرفی بزنم که همه بد نگام کنن و دلشون نخواد که حرف من درست باشه. گفتم: میدونم. من اصلا از تو توقع حمایت و نهی از منکر نداشتم. چون فهمیدم که دستات یخ کرده و داری می‌لرزی. گفت: خب اینجوری که خیلی برای تو بد شد. ممکنه اینا جوری صورت‌جلسه کنن که به ضرر تو بشه. گفتم: شک نکن که این کارو میکنن. اگه نکنن جای تعجب داره. اما من پای حرفم هستم. تو غصه نخور‌. به امام حسین اصلا از تو دلگیر نیستم‌. خیالت راحت. با تعجب گفت: آخه چرا؟ اگه من شجاعت اینو داشتم که حرف حق بزنم، این بابا دهنشو می‌بست. گفتم: اصلا فکرشم نکن. من شرایط روحی تو رو میدونم‌. تو اینجوری بار نیومدی. تقصیر خودتم نیست. اشکال نداره‌. ولی اگر میخوای اذیت نشی و تضییع حق نشه، رو خودت کار کن که زود دست و پات یخ نکنه و نترسی. رفقا 🔺🔻پیشنهادم اینه👇 به جای این که مدام آیه و روایت درباره امر به معروف و نهی از منکر برای مردم بخونین، به جای این که مدام بهش بگین بی‌غیرت هستی و در قتل شهدا شریک هستی و مدام بهش استرس و زدگی از دین حاصل کنی، واسش دوره بذار که اعتماد به نفسش تقویت بشه و شجاعت حرف زدن در جمع پیدا کنه. همین وگرنه کی بدش میاد با مردم با مهربانی و دانش و وزانت، تذکر لسانی بده و ارتباط بگیره و نهی از منکر کنه؟! پس لطفا به فکر این مسئله باشید و به سادگی از کنارش رد نشید. مردم مسلمونن اما اعتماد به نفس ندارند‌. مثل رفیق ما زودی دست و پاشون یخ میکنه. وگرنه خیلی هم آدمای گل و مومنی هستند. لطفا این پست را اینقدر منتشر کنید که ادمین های کانال ترویج حجاب و ترویج امر به معروف و نهی از منکر به طور جدی و اصولی به این مسئله فکر کنند. خدا حفظتون کنه🌷 @HOWZAVIAN
⏰ زمان : جلسه اول : دوشنبه ساعت ۱۴ جلسه دوم :‌ سه شنبه ساعت ۱۳ 📌مکان :‌دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام طبقه همکف کلاس ۲۰ ✅ شرکت برای عموم دانشجویان آزاد است. @HOWZAVIAN
📣 انجمن تاریخ معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها با همکاری سرای حضرت خدیجه سلام علیها برگزار می کند: 🔰کارگاه «یادداشت نویسی مقدماتی» ✅استاد محترم: سرکار خانم نجمه صالحی (دبیر انجمن علمی پژوهشی تاریخ ) 🔸لینک ثبت نام در کارگاه http://forms.jz.ac.ir/f_25/ ⏳مهلت ثبت نام: دو شنبه ۱۸ اردیبهشت ⏰ شروع زمان برگزاری: سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ماه ساعت: ۵-۷ عصر (فقط به صورت حضوری) مکان: جامعه الزهرا سلام الله علیها، سرای حضرت خدیجه (س)، بلوک حضرت آمنه (س) 🌐 معاونت پژوهش @HOWZAVIAN
. ▫️سومین گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی برگزار شد 🎙یادداشت‌خوانی، هم‌اندیشی آزاد درباره فرم و محتوا 🔻 فرصتی برای تبادل نظر درباره مهارت‌های یادداشت‌نویسی تحقیقی و اندیشه‌ای با همکاری 🖌 باشگاه فکرت 🖌 تحریریه عصر زنان 🖌 تحریریه نویسندگان حوزوی 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ وبگاه | ویراستی | اینستاگرام | تلگرام @HOWZAVIAN
🖊«سندروم نوشتن»؛ فردی یا تمدنی؟! ✍️ علی اسفندیار در این سال‌ها بسیاری از نویسنده‌ها یا نوقلم‌ها در پیام‌هایی به «تحریریه‌ی نویسندگان حوزوی» از کم‌حسی و بی‌رمقی خودشان در برابر نوشتن سخن می‌گفتند؛ پاسخ آن پرسش‌ها را باید می‌یافتم. نخستین مسأله‌ای که ذهنم را درگیر کرده «فلسفه نوشتن» و «روح نوشتن» بود، این دو محور را در دستور کار خود قرار دادم، به این بهانه کلاس‌های تکمیلی نویسندگی، نویسندگی خلاق و مقدمه‌ای بر جستارنویسی را گذراندم و هم گاهی در دوره‌هایی بیان کردم؛ در این میان کتاب‌هایی به دستم رسیده که عاشقانه می‌خواندمشان تا بتوانم در حوزه تبلیغ مکتوب، استادان و دوستان حوزوی‌ و دانشگاهی‌ام را یاری کنم. «ترس از نوشتن» یا «ترس از ادامه نوشتن» را شایسته‎ی پاسخی بجا و عالمانه است؛ یکی از آن کتاب‌های خوب برای فائق آمدن بر این سندروم، از احمد اخوت است با نام «تا روشنایی بنویس». در بخشی از این کتاب به مسأله «سندروم کتاب دوم» پرداخته و مهم‌تر این که به ریشه تاریخی «ترس از نوشتن» اشاره کرده است: «وحشت از نوشتن پدیده‌ای نسبتاً جدید است و با مدرنیسم پدیدار شد؛ از وقتی توجه به زندگی نویسنده و حیات اجتماعی او اهمیت یافت و نام نویسنده جایگاه مهمی پیدا کرد. تا حدود قرن هیجدهم که نویسنده «اسم و امضایی نداشت» طبیعتا این پدیده هم نمی‌توانست، موضوعیت داشته باشد، زیرا پیش از این، متن بود که اهمیت داشت نه این که چه کسی آن را نوشته است و اسم نویسنده در سایه متن می‌رفت. پس از انقلاب صنعتی و بروز اولین جلوه‌های مدرنیسم و اهمین یافتن اسم صاحب اثر، آن که نوشته‌ای را امضا می‌کرد دیگر با نویسنده گمنام گذشته تفاوت داشت و باید مسئولیت اثر را به عهده می‌گرفت و این کار با اضطراب‌هایی همراه بود (و هنوز هم هست). یکی از بازتاب‌های این «دلواپسی مدرن» این بود که نویسنده(به طور مشخص از اوایل قرن نوزدهم) احساس کرد زیر ذره بین است و خوانندگان او را از قفس شیشه‌ایش می‌بینند و پدیده ترس از خوانندگان و متن نانوشته آرام آرام ظهور کرد؛ معضلی روانی که امروز از مشکلات بسیار مهم نویسندگان است، به خصوص آنان که با متون خلّاق سروکار دارند.» حال، غلبه بر سندرومِ نوشته‌ی دوم، اثر دوم، کتاب دوم یا مقاله‌ی دوم، راهش همین هوشیاری‌ها نسبت به اصل بیماری است و هراسی که بر جان من و شما افتاده است، این که بدانیم دنیای مدرن و پسا مدرن با شهرت‌دادن نویسنده، جان کلمه و کلام و پیام را از فضای تمدنی و فرهنگی ربوده است. گمان می‌کنم، انقلاب صنعتی تا امروز کارش همین بوده است که نوشتن را طبقاتی کرده، از آن سو «خواندن» را به برخی توصیه می‌کند و این سو «دیدن» را به همه آدم‌ها یاد می‌دهد؛ این خط فرهنگی و شناختی بسیار مشکوک و ترس آور است، تا جایی که به سندروم و وحشت نوشتن گرفتار آمدیم. برای یافتن پاسخ این سه پرسش نباید ترسید؛ چرا همه باید فیلم ببینند، چرا جمعی باید بخوانند و چرا طبقه‌ای خاص باید بنویسند؟ اما پرسش مهم چهارم؛ این تنظیم‌گری‌ها محصول کدامین تطور فرهنگی و اجتماعی در جهان است؟ @HOWZAVIAN
📣 بلای تبلیغ نامتوازن ، کار و زندگی است و شعار و نشان؛ هر دو حیاتی و انکارناپذیر است. ◻️ ضرب المثل «به عمل کار برآید به سخندانی نیست» را همه شنیده‌ایم؛ یکی از مصادیق عمل، «نوشتن» است، هر چه بیشتر بنویسیم از میدان مغناطیس ادعا و کلی‌گویی دور می‌شویم. 🔻به سخنرانی که نمی‌نویسد یا عبا و ردایش را از جامعه نویسندگان و سازندگان فرهنگ دور می‎دارد، عنوانی جز «حرّاف» نباید داد. 🔸نوشتن موج آفرین است، به جزئیات اجتماعی توجه می‌کند، دست خواننده را به آرامی می‌گیرد، احساسات را منطقی، مدیریت می‌کند و بر ادراک او تأثیر نرم می‌گذارد. ثمره‌ نوشتن‌ها در بزنگاه‌ عمل و اقدام بروز می‌یابد. 🖍 در حاشیه گذاشتن نوشتن و روایت مکتوب از سوی مدیران مجموعه‌های فرهنگی و دینی به ویژه حوزه علمیه، خیانتی راهبردی در برابر جامعه مؤمنان و تولید فرهنگ است. 📢 آیا نظام تبلیغ دینی با فربگی منبر روبه‌رو است؟! 🆔 @howzavian
💥 نویسندگی را جدی بگیرید ✍️ ست گادین آستین‌ها را برای «نوشتن» بالا بزنید... درحالیکه ما داریم برای رسیدن به جهان post-litetate(جهان پسا‌سوادآموزی. م؛ فرضیه‌ی «مک لوهان» درباره‌ی جهانی بدون نیاز به سواد خواندن و نوشتن و متکی به سواد رسانه‌ها) باهم مسابقه می‌دهیم، یک میانبر غافلگیرکننده و تمایزآفرین، در واقع همین می‌تواند باشد: آموزش نویسندگی. امروزه کتاب‌های صوتی بیشتر از کتاب‌های کاغذی می‌فروشند. هوش‌مصنوعی می‌تواند نوشته را به فایل صوتی بدل کند. مردم همه چیز را اسکن می‌کنند ولی نمی‌خوانند. شما اهمیتی به این چیزها ندهید. «نویسندگی» را یاد بگیرید. بله فوق‌العاده است که یک توسعه‌دهنده، یک مهندس عمران یا یک ریاضیدان برجسته شوید ولی اغلبِ افراد از همان نوجوانی می‌دانند که این‌کاره نیستند. اما نوشتن چه؟ اگر بعنوان یک بازیگر قادر به نوشتن باشید، معنی‌اش آنست که می‌توانید خودتان را بازی کنید. اگر بعنوان یک بازاریاب قادر به نوشتن باشید، معنی‌اش آنست که می‌توانید داستان خودتان را روایت کنید. اگر بدنبال شغلی هستید، توانایی شما در نوشتن باعث می‌شود جزو معدود افراد خاصی باشید که به چشم بیایید. نوشتن یعنی تفکر سازمان‌یافته برای متقاعد‌شدن. Writing is organized thinking on behalf of persuasion. نوشتن فرصتی است برای شما تا از پای ننشینید و تفاوت بیافرینید. شما برای نویسندگی به هیچ مجوز یا امکاناتی نیاز ندارید. شما برای نوشتن به علوم پیشتاز تخصصی یا پول هم نیازی ندارید. @HOWZAVIAN