eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.5هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
431 ویدیو
167 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، اکسیژن است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
منتظر نقد هستیم و یادداشت ها و نظرات خود را به همراه لینک سایت یا کانال شخصی تان، برای ما ارسال کنید. 🌻سپاس
🔷 اگر خیمه آسیب ببیند 📚گزیده‌ای از وصیت‌نامه 👇 🔸حرمت را حرمت مقدسات بدانید. 💠اگر خیمه جمهوری اسلامی آسیب ببیند، بیت‌الله‌الحرام و قرآن آسیب خواهد دید. برای نجات اسلام، خیمه ولایت را رها نکنید. امروز، قرارگاه حسین‌بن‌علی ایران است. @HOWZAVIAN
💠 کمال اخلاقی یک فیلسوف در اوایل طلبگی و بعد از فراغت از مقدمات، به فلسفه علاقمند شدم. بعضا به کتاب‌های فلسفی سرک می‌کشیدم و نظرات مکاتب مختلف فلسفی و عرفانی را مطالعه می‌کردم. به خیال خامم فیلسوفی شده بودم عقلِ کلّ، و در دل نعره "اناالحق" سر می‌دادم و مدام "سلونی قبل ان تفقدونی" می‌خواندم. با اصطلاح "وحدت وجود" تازه آشنا شده‌‌بودم و خود را نه طرفدار این تفکر، بلکه از سردمداران این نظریه می‌دانستم. در عالم نوجوانی به ملاصدرا، ابوعلی‌سینا و علامه طباطبایی اشکال می‌گرفتم و خود را پادشاه علم و دانش می‌پنداشتم. از روی عادت، هر هفته چهارشنبه‌ها به حسینیه امام خمینی (دفترمقام‌معظم‌رهبری در قم) می‌رفتم و در درس اخلاق "آیت‌الله‌مصباح‌یزدی" شرکت می‌کردم. یک‌شب بعد از پایان جلسه، همچون دانشمندی که چیز جدیدی کشف کرده‌باشد، از لا‌به‌لای حلقه تنگ طلاب که اطراف استاد را گرفته بودند، خود را خدمت‌شان رساندم و با صدای بلند از "وحدت‌وجود" از ایشان سوال کردم. منتظر بودم جواب کاملی بدهند که هم من و هم سایر طلاب که هیجان زده منتظر جواب ایشان بودند، استفاده کنند. ایشان لبخندی زدند و به آرامی فرمودند: "نمی‌دانم، من نمی‌فهمم دقیقا منظور طرفداران وحدت وجود چیست" و تمام... در آنجا هم من و هم همه آن‌جمع بهترین حظ علمی و اخلاقی عمر خود را از استاد بردیم... "نمی‌دانم و نمی‌فهمم" مقام علمی و عظمت تفکر و اندیشه علامه مصباح برای همگان روشن بود، و در آن لحظه پرده‌ها کنار رفت و کمال اخلاقی ایشان هم برایمان مبرهن شد. ✍️محمدصادق‌ناطقی 🌐 خبرگزاری حوزه @HOWZAVIAN
✔️ ولایت فقیه از نگاه «شیخ مفید» ✍️احمد جهان بزرگی شیخ مفید ( 413 ه. ق ) طلایه دار صفوف مقدّم نظریّه پردازان نیابت فقیه از امام معصوم علیه السلام در آغاز سه سده نخستین دوره غیبت کبرا بوده که کوشیده است به جای محدّث بودن، رهیافتی استنباطی در زمینه ولایت فقیه به دست دهد؛ البتّه نظریّه نیابت فقیه، ریشه در احادیث امامان معصوم دارد، که فقیهان را نوّاب عام در غیاب خویش مطرح کرده اند. مفید، در مطالبی که از اصول نظریّه ولایت فقیه آورده است، آشکارا حکومت بر جامعه را از « سلاطین عرفی » نفی کرده، آن را از آنِ فقیهان جامع الشّرایط می داند؛ او می گوید: 1. هنگامی که سلطان عادل برای ولایت در آن چه ذکر کردم ( در این ابواب ) وجود نداشت، بر فقیهان اهل حقِّ عادلِ صاحب رأی و عقل و فضل است که ولایت آن چه را بر عهده سلطان عادل است، بر عهده گیرند . 2. هرکس برای ولایت چه از نظر علم به احکام و چه از نظر اموری که اداره امور مردم به آن بستگی دارد ( مدیریت و تدبیر ) عاجز باشد، تصدّی این منصب بر او حرام و اگر پذیرفت، گناهکار است؛ زیرا از جانب کسی که ولایت از آن اوست مأدون نیست و هر عملی انجام دهد، مورد مؤاخذه و حسابرسی و هر جنایتی مرتکب شود، مورد بازخواست قرار می گیرد . 3. هرکس از اهل حق، از طرف ظالم، به امارت و حکومت بر مردم منصوب شود، در ظاهر از طرف او منصوب شده، امّا ( باید این گونه تصوّر کند که ) در حقیقت از جانب صاحب الامر و با اجازه و تجویز او امیر است، نه از طرف آن ظالم سلطه گر گمراه که نافرمان است؛ بنابراین در حدّ امکان باید حد را بر فجّار و اهل ضلال و اهل گناه از غیر شیعه نیز اجرا کند. این خود از بزرگ ترین جهادها است . سلطان عادل در لسان شیخ مفید، امام معصوم علیه السلام است، نه سلطان یا رییس عرفی زمان؛ زیرا به قول او، ولایت جز به علم و فقاهت جواز نمی گیرد. نکته دیگر این که شیخ مفید به ولایت مطلقه فقیه معتقد است؛ زیرا می گوید: آن چه را بر عهده سلطان عادل است بر عهده گیرند، و ما آن چه را بر عهده امام معصوم علیه السلام می دانیم، ولایت نه گانه ای است که معمولاً در کتاب های مربوط به ولایت فقیه آمده است. @HOWZAVIAN
. «اثبات عقلی ولایت فقیه در کمتر از یک دقیقه» ✍طیبه فرید، عضو تحریریه مجتهده امین در مباحث عقلی قاعده ایست با عنوان «اصل تنّزل تدریجی». این قاعده می‌گوید زمانی که امکان دسترسی به اصل موضوعی نباشد نمی‌توان چشم را به روی فقدان موضوع بست و آن را تعطیل کرد! به‌عبارتی به بهانه نبودن اصل نمی‌توان از پایه زیرآب مسئله‌ای را زد! قاعده عقلی اصل تنزل تدریجی می‌گوید به جای تعطیل کردن اصل و بلاتکلیف ماندن، به شبیه‌ترین و نزدیک‌ترین مصداق به موضوع مراجعه کنید. برای مثال ما زمانی که دسترسی به اصل دارویی را نداریم به دلیل تحریم یا... ناگزیر دست به تهیه مشابه آن می‌زنیم! خداوند حکیم در قرآن *جایگاه حاکمیت و قضاوت را به انبیا و جانشینان ایشان داده و از مؤمنين می‌خواهد که در حل منازعه و مخاصمه که از شؤون حاکمیت است به رسول و جانشینان او رجوع کنند. بدیهی‌است که در دوران غیبت معصوم، این اصل همچنان جاریست و قانون الهی تغییری نمی‌کند! پس با توجه به غیاب معصوم، بر اساس اصل عقلی تنزل تدریجی مؤمنین و مؤمنات موظفند شبیه‌ترین فرد را به معصومین(ع) انتخاب کنند. شبیه‌ترین فرد به معصوم جانشین معصوم است و اطاعت از حکم او درست همان اطاعت از معصوم است. به حکم عقل، نظر جماعت خبره و متخصص در تشخیص مصداق اشبه الناس به امام در این قصه کارساز است و کار را بر مردم آسان می کند. ◇ کسانی که نیابت عام امام معصوم را نمی پذیرند نه تنها در مقابل حکم قرآن و روایات بلکه در مقابل حکم عقل نیز ایستاده‌اند.◇ *سوره نساء، آیه ۵۹ @HOWZAVIAN
. 📌 مرض مزن سیاسیون بی تقوا و تداوم حمله به علامه @HOWZAVIAN
🔰 آثاری در معرفی ▪️ ذوالشهادتین امام (برش‌هایی از خاطرات و روایت‌های تاریخی آیة الله محمدتقی مصباح یزدی)، تألیف محمدحسن روزی‌طلب ▪️ سیاست‌ورزی مؤمنانه (بررسی رفتار سیاسی آیة الله محمد تقی مصباح یزدی)، تألیف محمدحسن روزی‌طلب ▪️ گفتمان مصباح (گزارشی از زندگانی علمی و سیاسی آیة الله مصباح)، تألیف رضا صنعتی ▪️ مصباح دوستان (ناگفته‌هایی از زندگی علمی و سیاسی آیة الله مصباح یزدی)، تألیف رضا صنعتی ▪️ عمار انقلاب (حیات‌نامه فکری و سیاسی علامه محمدتقی مصباح یزدی از تولد تا پیروزی انقلاب اسلامی)، تألیف سهراب مقدمی شهیدانی ▪️ بر مدار حق (توصیفی از سلوک علمی و عملی علامه مصباح)، تألیف احمدحسین شریفی ▪️ خط‌ها و خاطره‌ها (گذری بر زندگی علامه محمدتقی مصباح یزدی)، تألیف زهرا جابری ▪️ حکیم جریان‌ساز: آیة الله مصباح از نهضت اسلامی تا تمدن‌سازی اسلامی (نگاهی گذرا به عملکرد و اندیشه)، از انتشارات مؤسسۀ امام خمینی ✔️ سیاه‌مشق سید محمدحسین دعائی @HOWZAVIAN
🔹حاشیه‌ای بر حشاشین ✍️ حمید احتشام، پژوهشگر فلسفه ✍️در باب سریال «حشاشین» نقدهایی گفته شده و من هم می‌خواهم یادداشت خودم را دراین‌باره بنویسم. 🔸به نظرم روح حاکم بر کلیت این سریال، تعارض بین دو ایده در است. ایده که مبتنی بر علم و حکمت است و نمایندگان آن نظام‌الملک وزیر و عمرخیام فیلسوف است و ایده به نمایندگی که مبتنی بر از امامِ غایب است. 🔸دست‌اندرکاران این سریال به‌وضوح در «حشاشین» نشان‌داده‌اند چگونه «حسن صباح» یک‌تنه هیبت و هیمنه دولت مقتدر سلجوقی را به لجن کشیده است. 🔸ایشان پس از نشان‌دادن قدرت دولت سلجوقی به‌مثابه بزرگترین دولت مقتدر روی زمین، داستان این اقتدار را وابسته به حضور دانشمندان برجسته‌ای چون عمر خیام و غزالی در دستگاه و همچنین درایت و مدیریت وزیر حکیم و فرزانه‌ای چون نظام‌الملک دانسته‌اند. 🔸در مقابل آن، حسن صباح که قدرت‌هایی در پی ملاقات با عجوزه‌ای از جن (شیطان) به دست آورده، تلاش می‌کند به اسم مبارزه با ظلم و جور برای خود پیروانی گردهم‌آورد و در نهایت موفق می‌شود با تصرف غاصبانه قلعه الموت، حکومت خود را سروسامان دهد. 🔸به نظر می‌رسد این سریال فراتر از داستان اخوان‌المسلمین یا حماس و حتی فراتر از تفکرات داعشی در حال مقابله با ایده است. 🔸ایده حاکم بر این سریال دوقطبی‌سازی بین ایده علم و ایده غیب است. حکومت سلجوقیان بر پایه علم عالمانش و حکومت اسماعیلیان بر پایه ایده ولایتِ امام غائب و نیابت حسن صباح از اوست. 🔸به نظر می‌رسد هدف نهایی این سریال تخریب ایده به‌مثابه نیابت عام از امام زمان است. این سریال می‌خواهد نشان دهد شوکت و تمدن اسلامی اگر بخواهد بازگشتی قدرتمند داشته باشد نه از دل و نه بر پایه‌ای از تفکرات که از دل اسلام عقلانی، منطقی و علمی سربرخواهد آورد. @HOWZAVIAN