eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
524 ویدیو
183 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 حالا آسوده بخواب! ✍ تقی متقی (برای کوچک ترین شهید نماز جمعه مسجد شیعیان قندوز) تو کوچک ترین پرنده بودی در این جنگل بزرگ که زمانه بخیل تاب نجواهایت را با گل ها و درخت ها نداشت. شکارچی ها کم نیستند؛ آنان همه جا در کمین اند و فرق مزبله و مسجد را نمی دانند. آنان در «کینه» صف می کشند به «تعصب» اقتدا می کنند بر «کشتار» سلام می دهند. آه، چه شادمانی کوچکی داشتی و چه حسرت بزرگی بر دل زندگی گذاشتی! حالا آسوده بخواب پرنده کوچک خوشبخت! دنیا دیگر چیز دندان گیری برای تماشا ندارد! @HOWZAVIAN
. 🔴 زخم‌های فرهنگیِ «زخم کاری» ✍ حمید برزگار به بهانه اتمام پخش سریال زخم کاری، در صدای حوزه نوشت: 🔺سریال مشکلات فرهنگی کم نداشت. دلیل نوشتن این جریده مختصر هم مخاطب قابل توجه این سریال پانزده قسمتی می باشد که اخیرا پخشش از طریق شبکه به اتمام رسید. 🛎 فارغ از این زخم های کاری ، نکته ای که در قسمت 14 این سریال بسیار برای بنده دردناک بود نمایش سکانسی هست که سمیرایی (جایگزین لیدی مکبث در نمایشنامه شکسپیر) که حالا دیگر کارش به جنون کشیده است روی تخت بیمارستان از علاقه اش به "زیارت حضرت معصومه" و به "پابوس آقا" رفتن حرف می زند! 🔹 در کل این سریال یک بار هم نمی بینید که نامی از (ع) به میان بیاید اما در بخش های پایانی سریال، زنی اغواگر که اکنون دیوانه هم شده است و به بهانه یک فلش بک به خاطره تخلف دوران کودکیش در یک امامزاده شروع می کند به ذکر گفتن و اسم بردن از این ذوات مقدسه! 📎این را بگذارید کنار نامگذاری اعضای این طائفه ناهنجار توسط مهدویان که غالبا از اسامی مذهبی هستند: حاج عمو، حاج خانم، مالک، میثم، مائده، ناصر، منصوره، مائده، حاج مظفر، حاج اسماعیل و … و من دیگر حرفی ندارم! 🔗 متن کامل یادداشت @HOWZAVIAN
🔹 تندر کشتی چند امتیازی بود؟! ✍ مجتبی عادل پور، عضو تحریریه مدادالفضلاء 🔹«نان پدر و شیر مادر حلالت قهرمان!»؛ این جلمه‌ای بود که در روزهای گذشته بارها و بارها از هادی عامل، گزارش‌گر دوست‌داشتنی کشتی شنیده شد. جمله‌ای که هر بار، یک ملت را به هیجان می‌آورد و حکایت از یک برد شیرین داشت. هفته‌ای که گذشت رقابت‌های جهانی کشتی آزاد و فرنگی در نروژ برگزار شد و کشتی‌گیران کشورمان توانستند مدال‌های رنگارنگی را از این آوردگاه جهانی صید کنند. آنها خاطرۀ دل‌انگیزی از خود بجای گذاشتند و نشان دادند که کشتی می‌تواند لبخند را روی لب‌های مردم بنشاند، اخلاق را به جامعه سرازیر کند، روح توانمندی را به جوانان بدمد و از همه مهم‌تر هنرمندی ایران اسلامی را بیش از پیش مقابل چشم جهانیان به نمایش بگذارد. با این که مردم نجیب کشورمان در این برهۀ زمانی سختی‌های زیادی را تحمل می‌کنند و کمتر خبر امیدبخشی می‌شنوند، ایستادن روی سکوهای قهرمانی حال خوب را برای این مردم به ارمغان آورد. عدۀ زیادی جلوی خانۀ دوبنده‌پوشان جمع شدند و پای‌کوبی کردند و بسیاری نیز به خیابان‌ها ریختند و فریاد شادی سردادند. این حس خوب به اینجا ختم نشد و مردم فوج فوج برای استقبال از قهرمانان خود به فرودگاه هجوم آوردند و آنها را گام به گام تا منزل بدرقه کردند. حس خوبی که جوان ویلچری را از اردبیل به جویبار کشاند تا قهرمانی حسن یزدانی را به او تبریک بگوید! 🔗 متن کامل یادداشت @HOWZAVIAN
🔹حسن یوسف ✍ حسین مؤدب طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را نگاهت آیه آیه شرح داده بطن قرآن را دم عیسایی‌ات کفر شیاطین را در آورده که سلمان می‌کند لبخند تو هر نامسلمان را قنوتت عطر حُسن یوسف آورده‌ست و آغوشت اسیر مهر تو کرده‌ست زندانبان و زندان را ببارد یا نبارد، امر امر توست مولا جان! سپرده دست تو پروردگارت نبض باران را تویی «مَن عِندَهُ عِلمُ الکتاب» و گوشهٔ چشمت فقاهت یاد داد امثال «فضل» و «اِبن ریّان» را* حریف تو نشد دشمن، خودش هم خوب می‌داند به جام زهر می‌خواهد بگیرد از تو میدان را... کبوترهای صحنت می‌شویم ابن الرضا هر شب پراکندی به عالم دم به دم عطر خراسان را ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ * فضل بن شاذان و علی بن ریّان دو تن از شاگردان امام بودند. علیه‌السلام @HOWZAVIAN @ShereHeyat
🔸سجده‌های بارانی ✍ یوسف رحیمی در نگاهت غروب دلتنگی آسمانی پر از شفق داری گرد پیری نشسته بر مویت ای جوانِ غریب! حق داری همدم لحظه‌های تنهایی می‌شود اشک‌های پنهانی تب محراب و بغض سجاده تا سحر سجده‌های بارانی خاطری خسته و پریشان از شهر دلگیر سایه‌ها داری ماه غربت نشین سامرّا! در دل خود گلایه‌ها داری هر دوشنبه غبار دلتنگی کوچه کوچه دیار دلتنگی قاصدک‌ها خبر می‌آوردند از تو و روزگار دلتنگی ابرها را به گریه می‌آورد ندبه‌هایی که در قنوتت بود بگو آقا بگو کدام اندوه راز تنهایی و سکوتت بود نقشهٔ شوم قتل آیینه برکات جدید این شهر است زخم‌هایی که بر جگر داری از کرامات تازهٔ زَهرْ، است تشنگی، تشنهٔ لبانت بود سرخ آمد، ترک ترک گل کرد داغ قلب پر از شرارهٔ‌ تو راز یک زخم مشترک گل کرد خوب شد قدری آب آوردند تشنه‌لب جان ندادی آقاجان حتم دارم که زیر لب گفتی: اَلسلام علیک یا عطشان روز جمعه به وقت دلتنگی می‌روی از دیار غم اما صبح یک جمعه می‌رسد از راه وارث سرخی شقایق‌ها... @HOWZAVIAN
💐 عهد ✍ سیدجعفر حسینی بعضی کلمات روح دارند، انرژی می دهند، گرمت می‌کنند و در وجودت شوری به پا می‌کنند تا راکد نمانی و گرفتار روزمرگی‌های دنیا نشوی مثل همین کلمه‌ی "عهد" . آن‌ها که به شهادت رسیدند در یکی ویژگی اشتراک داشتند... "عهدِ با خدا " "عهدِ با امام " همین سه کلمه دنیای آنها را عوض می‌کرد، دنیایشان که عوض می‌شد ماندن و رفتنشان هم عوض می‌شد. "عهد کنیم" یک هفته تمام کارهای مان را برای خشنودی قلب نازنین امام زمان(عج) انجام دهیم. منتظر چیزی نمانید این عهد قطعا شما را نورانی خواهد کرد. عج @HOWZAVIAN
✔️ محیی و ممیت ✍ محمدحسین خاوریان برخی از ما استاد بزرگ کردن مشکلاتیم؛ تلخی پیاپی ارمغانمان به اطرافیانمان و استرس و اضطراب قرین و همدممان در دو روزه‌ی زندگی‌ست. ولی در اطرافمان هم می‌بینیم کسانی را که در پیچ و خم های زندگی و هنگامه برخورد با مشکلی یا مصیبتی چقدر شیرین منش‌اند، چقدر آرامند. انسان دلش می‌خواهد در گیر و گور روزمره گاهی کنار این‌ها باشد. نگاهمان به زندگی مؤثرترین عامل در چگونگی برخوردها و عملکردهای ماست؛ که فرمود:«لا تَطْلُبِ الْحَياةَ لِتَاءْكُلَ، بَلْ اُطْلُبِ الاَْكْلَ لِتَحْيا. نخواه زنده بمانی که بخوری، بلكه خوردن را، براى حیات بخواه.»¹ ما در کدام دسته‌ایم، بهتر نیست کمی تغییر کنیم؟؟؟ پ.ن¹: شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 20، ص333 @HOWZAVIAN
🌱 کودک و سه گانه تربیت رسانه‌ای *بخش اول ✍علیرضا محمدلو 🔹مشغول مطالعه مقاله ای با موضوع رسانه و تکنولوژی بودم که در انتهایش نوشته بود: تکنولوژی یک تقویت‌کننده است که خصلت‌های خوب ما را پررنگ و خصلت‌های بد ما را بدتر می‌کند. آنچه تکنولوژی انجام نمی‌دهد تبدیل‌کردن ما به آدم‌هایی بهتر است. این وظیفه‌ای است که نمی‌توانیم به ماشین محول کنیم. 🔸ضروری است که از نگاه یک پدر یا مادر دلسوز و مهربان و در نسبت با فرزندانمان این پاراگراف بالا را دومرتبه بخوانیم و دقیق تر بنگریم که آیا واقعا در به تعبیر مک لوهان که تکنولوژی فراگیر شده و اطلاعات به وفور در دسترس کودک سال و بزرگسال قرار گرفته و ارتباطات به موضوعی اینترنشنال و اپیدمیک بدل گشته چگونه باید از رسانه و تکنولوژی گوی سبقت را در تربیت کودکانمان بربابیم و به عنوان والدین کودک، تبدیل به واژه حاشیه ای و موجودی مزاحم نشویم؟ 🔸در جنگ تربیت میان تکنولوژی و خانواده یا جهان حقیقی و مجازی که برای ارباب رسانه با شکار توجه کودکانمان، بودجه های هنگفت و اقتصادکلانی به دنبال دارد، چگونه می توان انسان بهتری بود و بازی را به نفع خانواده ازآب درآورد و کودک متعادل و موفق و سالمی تربیت نمود؟ 🔸برای بهره برداری درست از رسانه در مسیر تربیت فرزند نه می توان دنیای مجازی اپیدمیک و فراگیر را بطور کامل پس زد و از اساس نپذیرفت و نه اینکه خیلی افراطی و بدون برنامه و ، خود و خانواده را در اختیار تام و تحت آموزه های رادیکال رسانه ای قرار داد. 🔸آنچه که مهم و ضروری است و مسیر تربیت رسانه ای موفق و کم تنش و پرلذت را رقم می زند، شناخت صحیح در ساحت رشد کودک است. ، ، سه عنصر اصلی برای شکل دهی شخصیت کودک هستند که اگر این زیربنا به درستی فهم و مدیریت شود، ابزار رسانه در خدمت اراده و اختیار انسان برای هرچه بهترشدن قرار خواهد گرفت. @HOWZAVIAN
📚 کتاب‌خوانی و مسئله تکامل انسان؛ کتاب، جایگزین‌ناپذیر است ✍رضا منصوری برای روشن‌شدن نقش کتاب‌ در زندگی بشر بد نیست توجهی داشته باشیم به این که تفاوت انسان با گیاهان و حیوانات در چیست؟ گیاه و حیوان هم حیات دارد، ولی تفاوت انسان با سایر موجودات در این است که انسان می‌تواند سخن بگوید. از زمانی که جوامع انسانی به وجود آمدند انسان‌ها شروع به صحبت با همدیگر کردند. با زبانی که در ‌طی مراحلی رشد و تکامل پیدا کرده و به ما رسیده. گیاهان و حیوانات هم به نوعی با هم صحبت می‌کنند ولی صحبت این موجودات در حد ابتدایی باقی مانده؛ متحول‌شده و تکامل‌یافته نیست. انسان اما بر اثر مجموعه رویدادهایی زیستی می‌تواند صحبت کند. پس انسان برای برقراری ارتباط با سایر انسان‌ها شروع به صحبت کرد و در ادامه نوشتن را آفرید و کتاب را به وجود آورد. پس وقتی به موضوع کتاب می‌پردازیم، باید متوجه نقش آن در تحول جوامع انسانی هم باشیم. مكالمه‌ی دو انسان با همدیگر در نهایت تبدیل به نوشتار شده است و ما عنوان کلی کتاب را برایش به کار می‌بریم. اما کتاب تنها وسیله‌ای برای انتقال حرف‌های یک انسان به انسان دیگر نیست، بلکه تاثیر شگرفی هم در تکامل انسانی، خرد انسانی و خلاقیت انسان‌ها دارد. این هم وجه تمایز دیگر انسان و حیوان است. هر خصوصیتی که با انسان‌بودن در ارتباط باشد، چه به لحاظ خرد و چه به لحاظ عواطف‌ او، عامل اصلی نگارش کتاب است. گفتگوی میان دو انسان‌ تمام می‌شود و نهایتا اثر آن در ذهن باقی می‌ماند؛ ولی وقتی پای نوشتار در میان باشد نوشتار بر روی خرد و روح نویسنده و خواننده تاثیر می‌گذارد. انسان‌ها اگر مایل باشند در همین مسیر تکاملی که آن‌ها را از حیوانات متمایز ساخته رشد کنند ناگزیرند از اینکه بنویسند و بخوانند. وقتی انسان کتاب نمی‌خواند چشم خود را بر روی عوالم دیگر و جهان‌های دیگری که توسط سایر انسان‌ها خلق شده‌ می‌بندد. خواندن کتاب باعث می‌شود ذهن‌ بازتر شود، خلاقیت‌مان بیشتر شود و مسیر تکامل سریع‌تر طی شود. خواندن کتاب برای زندگی بشری که علاقه‌مند به رشد و خلاقیت است، اجتناب‌ناپذیر است. انسانی که کتاب نمی‌خواند خلاقیت‌اش به‌مرور به صفر می‌رسد و تنها گوینده و شنونده‌ای فاقد خلاقیت باقی می‌ماند. این مهم‌ترین وجه تمایزی‌ست که در کتاب‌خواندن و کتاب‌نخواندن وجود دارد. گرچه در شرایط بحرانی ازجمله در همین دوران كرونا، پناه آوردن به کتاب و تخیل‌كردن و یا خواندن کتاب‌های تاریخی و اجتماعی و مرور سرگذشت انسان‌هایی که بحران‌های مشابهی را پشت سر گذاشته‌اند به حل و فصل بهتر بحران کمک می‌کند ولی نقش کتاب در زندگی انسان خیلی پر رنگ‌تر از این‌هاست. انسان‌ها در انزوا نمی‌توانند بسیاری مسائل‌شان را حل کنند. در حالت عادی معمولا انسان‌ها به صورت اجتماعی می‌زیند، و با قرار ‌گرفتن در محل کار و یا در رفت‌وآمدها و دورهمی‌ها خودشان را تنها احساس نمی‌کنند. کتاب در مقابله با این انزوا به کمک انسان می‌آید ولی اهمیت آن از این جهت است که موجب رشد و تکامل می‌شود. اگر کتاب را از انسان بگیریم فاصله زیادی با حیوانات ندارد. این در اقوامی که رشدشان بسیار ابتدایی بوده و به کتابت نرسیده‌‌اند، مشاهده می‌شود. این اقوام در زندگی تمایز چندانی با حیوانات نداشتند و نتوانستند تمدنی بیافرینند. پس صرف صحبت کردن کافی نیست. بنابراین باید نقش خواندن کتاب را بسیار فراتر از این دید که مثلا امکان تنها بودن را افزایش می‌دهد و یا انزوا و جدا افتادن او را جبران می‌کند. ولی خب در مواقع بسیاری ما انسان‌ها کمتر به کتاب روی آورده و با دورهمی آن را جبران کرده‌ایم. اما، این نمی‌تواند جای کتاب را بگیرد. کتاب تا حدی می‌تواند جای دورهمی را بگیرد، و تاثیرش بیش از این‌هاست. نباید به این موضوع اکتفا کرد. گرچه قطعا در شرایط موجود کتاب اهمیت پیدا کرده است و اگر بخواهم از نقش اصلی کتاب در زندگی بشر کوتاه بیایم، باید گفت کتاب خیلی از مشکلات روانی، غربت، و مسائلی از این دست را هم برطرف می‌کند. @HOWZAVIAN
📌 جشن‌های آدم‌کُش ✍️ علی بهاری این روزها مشهور به ایام کشته شدن خلیفه دوم است؛ شهرتی که البته معلوم نیست از نظر تاریخی هم اعتبار داشته باشد.(1) برخی شیعیان در این ایام مراسمی برگزار می‌کنند که نامش را عید الزهرا گذاشته‌اند. دور هم جمع می‌شوند و هر فحشی بلدند به خلیفه دوم می‌دهند. هر چه فحش آب‌دارتر، تبری بیشتر! این فحاشی‌ها البته مبنای نظری هم دارد: رُفِعَ القَلم!(2) این دوستان غافل‌اند از این که فیلم کارهایشان در مناطقی که شیعه در اقلیت است منتشر می‌شود و رنج و درد فراوانی به دیگر پیروان اهل بیت وارد می‌کند. شماری از گروهک‌های تروریستی فعال در ایران که در همین سال‌های اخیر جنایت می‌کردند کارهای خود را واکنشی غیورانه به توهین شیعیان به صحابه می‌دانستند و حتی از فیلم این توهین‌ها برای انگیزه‌بخشی به نیروهای تحت فرمان خود استفاده می‌کردند.(3) حال پرسش این است: شیعیانی که چنین می‌کنند نمی‌دانند شریک خون‌های ریخته‌اند؟ نشنیده‌اند فرمایش امام باقر را؟ فرمود: «روز قیامت به دست کسی کاسه‌ای پر از خون می‌دهند و می‌گویند: این سهم تو از خون فلانی است و وقتی او متعجب می‌گوید کسی را نکشته‌ام، پاسخ می‌آید: چرا! سخنی را از کسی شنیدی و نقل کردی. نقلت دهان به دهان چرخید تا به دست فلان ظالم رسید و او هم آن شخص را کشت. پس به اندازه خودت سهیمی!»(4) آیت الله بهجت هم در این زمینه جمله مشابهی دارد: «چه بسا ... این کارها موجب اذیت و آزار و یا قتل شیعیانی که در بلاد و کشورهای دیگر در اقلیت هستند، گردد. در این صورت اگر یک قطره خون از آنها ریخته شود ما مسبب آن و یا شریک جرم خواهیم بود.»(5) اما افزون بر جنایت‌گستری، این مراسم‌های مذهبی‌نما دردسرهای دیگری هم دارد: 1. در اختلاف بین دو گروه که یکی اقلیت مطلق و دیگری اکثریت مطلق است هیچ‌گاه اقلیت نباید بنزین بر آتش اختلاف بریزد که در نهایت دود این آتش به چشم خودش خواهد رفت. البته مراد، چشم بستن بر حقیقت و دفاع نکردن از عقاید مذهبی نیست که وظیفه متکلمان شیعی است. اما فاصله‌ای فراوان است میان دفاع عالمانه از کیان مذهب و ضربه جاهلانه به اساس مکتب! 2. این رفتارهای تند و بی‌ادبانه‌ باعث می‌شود شیعه فقط به عنوان گروهی دشنام‌دهنده و بی‌اخلاق در جهان شناخته شود و سایر ابعاد بی‌نظیرش مانند معارف بلند توحیدی، حِکَمی و عرفانی پوشیده بماند. بنابراین، اندک شعله‌ احتمال حقانیت شیعه در دل‌های طالبان حق، خاموش خواهد شد. 3. ما با بسیاری از برادران اهل سنت در کشورهای گوناگون اسلامی عقاید، منافع و اهداف مشترک داریم که می‌توانیم بر اساس آن، همکاری‌ کنیم، اما این رفتارها باعث دور شدن آنان از ما و نزدیک شدنشان به فرقه‌های خشن تکفیری می‌شود. به بیان روشن‌تر، تلاش برای سنی ماندن اهل سنت و وهابی نشدن‌شان، از مهم‌ترین کارهای ماست؛ البته اگر برادران تندمزاج‌مان بگذارند! پی‌نوشت‌ها: (1) برخی تاریخ‌پژوهان این عقیده را نقد کرده‌اند. از جمله نگاه کنید به مقاله «نهم ربیع الاول» از سایت ویکی‌شیعه. (2) بعضی شیعیان تندرو معتقدند در ایام نهم ربیع، قلم محاسبه از شیعیان برداشته شده است و آنان می‌توانند هر کاری را بدون ترس از مواخذه انجام دهند! نگاه کنید به مقاله «حدیث رفع القلم» از سایت ویکی‌پرسش. (3) نگارنده در جلسه‌ای از یکی از اساتید به نامِ سلفی‌پژوهی و وهابیت‌شناسی این را شنید. آن استاد مستقیما از بازجوی عبدالمالک ریگی نقل می‌کرد. (4) بحار الانوار، ج104، ص383 و 384 (5) کتاب «در محضر حضرت آیت الله العظمی بهجت» نوشته محمدحسین رخشاد، ص 138. به نقل از پایگاه خبری جوان‌آنلاین @HOWZAVIAN
تبرّی؛ حقیقت و طریقت ✍️ عباسعلی مشکانی سبزواری موضوع اصلی مقاله حاضر، تبیین و تشریح لعن صریح و با نام و نشان بزرگان اهل‌سنت، خصوصاً خلیفه اول و دوم است. براساس این تحقیق، غالب روایاتِ دال بر جواز لعن صریح و با نام و نشان بزرگان اهل‌سنت، مورد مناقشه و خدشهٔ رجالی و درایی بوده و قابل استناد نیستند. بر فرض چشم‌پوشی از مناقشات و خدشه‌های وارد بر این روایات، درباره آن‌ها دو احتمال وجود دارد. اول اینکه براساس روایات مختلف، خصوصاً روایت امام رضا(ع)، این نوع روایات، ساخته و پرداخته دشمنان اهل‌بیت(ع) برای مشوّه‌ساختن چهره ایشان در میان امت بزرگ اسلامی است. احتمال دیگر این‌است‌که این روایات، واکنش و عکس‌العمل پیروان اهل‌بیت(ع) در مقابل بدعتی است که بنی‌امیه درباره لعن حضرت علی(ع) و شیعیان ایشان گذاشته بودند و شیعیان برای مقابله‌به‌مثل، به لعن بزرگان آن‌ها خصوصاً خلیفه اول و دوم پرداختند. در هر صورت، استناد به این روایات برای لعن صریح و با نام‌ونشان بزرگان اهل‌سنت، خصوصاً خلیفه اول و دوم، وجهی ندارد و در مقابل، روایات فراوانی از خاندان اهل‌بیت(ع) در نهی از لعن و توهین صریح و علنی نسبت به آن‌ها وجود دارد. بر این اساس، مقاله حاضر عهده‌دار تعریف و تبیین مقوله تبرّی بوده، موضوع سبّ و لعن را که از مسائل نخستين در جهان اسلام است و در درون جامعه اسلامى و در برخورد با پيروان مذاهب و مسالك مختلف مطرح و مورد ابتلاء بوده و نیازمند تبیینی نوین است، مورد تحقیق و کاوش قرار داده است. 🌐 لینک مطالعه مقالات: 1️⃣ لینک بخش اول مقاله 2️⃣ لینک بخش دوم مقاله 3️⃣ لینک بخش سوم مقاله 4️⃣ لینک بخش چهارم مقاله @HOWZAVIAN @F_HamAndishi
11.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 جدیدترین مستند استاد با موضوع کرونا منتشر شد ⛔️ طالب‌زاده در مستند ، سراغ واکاوی مسئله ویروس رفته و از زاویه جدید و بکری این موضوع را بررسی کرده است که مخاطب را غافلگیر می‌کند. 📺 دانلود و تماشای این مستند جنجالی از لینک زیر: 🌐 b2n.ir/cov2019 @HOWZAVIAN