eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
479 ویدیو
177 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارتباط @Jahaderevayat
مشاهده در ایتا
دانلود
. را فتح کردیم اما ✍فاطمه شکیب رخ ما را فتح کردیم چرا که رنگ لباس دشمن مشخص بود! محل سقوط خمپاره پیدا بود! نیت خصمانه‌اش هویدا بود! حال که دشمن در لباس شهوت ظهور کرده و مسیر و نیتش در لباس تزویر پنهان است، برخی گیج می‌شوند، برخی خطا می‌زنند و عده ای او را اصلا نمی‌بینند و یا نمی‌شناسند! قصه را به عقب برگردانیم، در جنگ صفین قرآن‌ها که بر نیزه رفت، عده ای امام زمان شان را ترک کردند، دیگرانی او را متهم کردند! نتیجه چه شد؟! جنگ حق و باطلی دیگر، دوباره واجب شد! جنگ نهروان را می‌گویم! جنگ با خارج شدگان از دایره‌ی دین را می‌گویم! نهروان رویارویی لاجرمی بود که راه پسی نداشت ولی کینه‌های ناکثان را بیشتر کرد، آیا علی (ع) آن واجب را بخاطر نتیجه ناخوشایند ترک نمود؟! چه کسی به ما حق داده وقتی عده‌ای علم مخالفت با شعائر دین را بلند کرده اند، ما کوتاه بیاییم؟ و در مواجهه با آنان نرمی پیشه کنیم؟ و عفاف را خواندید؟ مضمون احترام برای کسانی که آداب شرع را به سخره می‌گیرند، بر اساس کدام مستند قرآنی تصور شده است؟ «یکی به نعل می‌زنند و یکی به میخ»، بیایید با یکدیگر صادق باشیم اگر دلیل و انگیزه‌ای برای فتح خرمشهرها ندارید، لااقل لایحه‌ای هم صدور نفرمایید! @AFKAREHOWZAVI
تو نبودی که ببینی🌹 شهر آزاد شد اما تو نبودی که ببینی دلمان شاد شد اما تو نبودی که ببینی گیسوان غزل سوختۀ نخل قدیمی همدم باد شد اما تو نبودی که ببینی خاکِ رنگین شده از بادۀ شیرین شهادت، سهم فرهاد شد اما تو نبودی که ببینی شعر ایمان شدی و از تو و آن جملۀ نابت همه جا یاد شد اما تو نبودی که ببینی مسجد و مدرسه و کوچه و آن خانۀ کوچک باز آباد شد اما تو نبودی که ببینی شهر آزاد شد اما تو نبودی که ببینی سه خرداد شد اما تو نبودی که ببینی @shaeranehowzavi
لایحه‌ی عفاف و حجاب در میانه‌ی بی‌تصوری از مفهوم دولت ✍ دکترمریم منصوری در بحبوبه‌‌ی درخواست قشری از بدنه‌ی مردمی دغدغه‌مند درباره‌ی مقوله‌ی حجاب، صدای لایحه‌ای در این باره بلند شد که محتوای آن، حاکی از جریمه‌های نقدی پلکانی برای خاطیان مقوله‌ی عفاف و حجاب است. آن‌چه بیش از هر چیز دیگری از این لایحه به ذهن متبادر می‌شود، عدم وجود هیچ نوع الگوی حاکمیتی، هیچ نوع عاملیت فرهنگی و هیچ گونه تصوری از مردم است که این همه «هیچ» در یکجا، فریاد «من نمی‌توانم» را از متن و پیشنهاددهندگان این لایحه به ذهن مخاطب متبادر می‌سازد. متن، بیش از آن‌چه کلمات نوشته شده‌اش، یک سری اصول و معناها را به ذهن القا کنند، نانوشته هایی دارد که به نظر می رسد آن نانوشته‌ها، برای مخاطب، "نوعی از گفتمان" را ایجاد می‌نماید که اثرات آن سال‌های سال قطعا در اخلاق جامعه و رفتار سیاستی حاکمان پیامد خواهد داشت. اگرچه بنا ندارم که بر مبنای متن منتشر شده که احتمالا پیش‌نویس است، قضاوت کنم، اما ذکر چند نکته خطاب به نویسندگان این متن که نوع نگاهشان از «هیچ‌های مذکور» حکایت می کند، نکاتی را عرض می‌کنم: مراقبت از نقش و جایگاه مردم در فرهنگ جامعه، مساله‌ای اساسی و بنیادین است و نهادهای سیاستی و قانون‌گذار باید به فهمی از فرهنگ در این زمینه ملزم بمانند که «مردم» را در خردترین و کلان‌ترین لایه‌های عاملیت در نظر بگیرد. تسهیلگری در این زمینه، مهم‌تر از عاملیت مستقیم حاکمیت است، ولو بخشی از اقشار دغدغه‌مند جامعه را رنجور نماید. لذا اگر بناست که مسیری پلکانی در نظر گرفته شود، قبل از پلکان‌های جزایی، باید مصونیت‌های مردمی و تسهیلگری مردم و نهادهای میانجی در این زمینه را بسط دهد. پدیده‌ی کشف حجاب، پدیده‌ای منتشر و بسیار پراکنده در جامعه است. فهم درست این پراکندگی و حتی «همه‌جایی آن» دو راه را پیش روی سیاستگذار می نهد: یا با هزاران چشم خود(دوربین‌ها) شروع به کنترل‌گری نماید و حجم عظیمی از انرژی و مخارج و وقت نهادهای اجرایی و قضایی را به این موضوع اختصاص دهد و یا بر چشم‌های مردم، به عنوان صاحبان اصلی این آب و خاک و با توضیحی از خود به عنوان "حاکمیتی برآمده از آنان" و "اذعان به ناتوانی خود"، حساب باز کند. مورد اول، رویکردی است که توسط دولت‌های خودکامه پیگیر می‌شود و منجر به این می شود که حاکمیت برای برائت از خودکامگی، روز به روز از سیاست‌های خود عقب‌نشینی کند، حال این که گزینه دوم، روز به روز بر قدرت حاکمیت، به عنوان روح برآمده از یک بدنه‌ی مردمی خواهد افزود. البته تبیین‌های نظری و گفتمان‌های پشتیبان نیز نقش موثری در این زمینه دارند. یعنی حاکمیت در این کنش، بایسته است با تمرکز بر "مردم"، این مساله را بیش از آن که سیاسی جلوه دهد، به لایه‌های اخلاقی آن نزدیک سازد و به مردم گوشزد نماید، همچون امنیت، این مساله، مقوله‌ای است که نه تنها آحاد جامعه_فارغ از دعواهای سیاسی_ با آن درگیر هستند و مساله، بهره برداری سیاسی نیست، بلکه خود مردم، مقوم اخلاق جامعه هستند و از قضا، حاکمیت، تنها در نقش پشتیبان و تسهیلگر به این عرصه ورود می‌نماید. @AFKAREHOWZAVI
هدایت شده از فکرت
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نویسندگان حوزوی
. دکتر گرجیان: تفسیر قرآن از نگاه آیت الله جوادی تفسیر تدوین خداست و علوم جدید و تجربی تفسیر تکوین خواست. یک فیلسوف باید ادبیات علوم را بشناسد، علامه مصباح معتقد بود فیلسوف باید حرف خود را در علوم بیان کند. ناکارآمدی از فلسفه نیست، از فیلسوف است. نگاه فیلسوف باید به هستی گسترده شود.
🔴 پوشاک، فرهنگ و تمدن ✍️ حجت الاسلام دکتر احمدحسین شریفی، رییس دانشگاه قم 🔻پوشاک از نخستین نیازهای آدمیان بوده و هست: هم نیاز طبیعی آنان بوده و هست؛ و هم نیاز فطری و انسانی آنها. آنچه که برای جوامع اولیه مهم بود اصل پوشاک و محافظت از بدن در برابر شرایط اقلیمی و محیطی و همچنین وسیله‌ای برای حفظ عفت و حیا. 🔻اما در جوامع متمدن تأمین این نیاز هم به عنوان «نماد فرهنگ» و «مایز تمدن» تلقی می‌شود و هم به عنوان وسیله‌ای برای «انتقال فرهنگ» و «افتخار به فرهنگ خودی» و «توسعه ارزش‌های فرهنگی و تمدنی». به اعتقاد برخی از استراتژیست‌های غربی (مثل نایل فرگوسن)، مهم‌ترین ابزار آمریکا برای مبارزه با رقیب قدرتمند خود یعنی اتحاد جماهیر شوروی، ترویج سبک زندگی آمریکایی به ویژه سبک پوشش آمریکایی در میان جوانان و نوجوانان عضو بلوک شرق بود. و الان نیز یکی از مهم‌ترین ابزارهای او در جنگ نرم علیه ارزش‌های اسلامی است. 🔻آیین اسلام به عنوان یک دین پیشرو و یک واقع‌بین ضمن رسمیت بخشیدن به تنوع پوشاک و احترام گذاشتن به سلایق متنوع بشری در رنگ و شکل و نوع پوشاک، به مسأله لباس و پوشاک به عنوان ابزاری برای «جامعه‌پردازی» و «تمدن‌سازی» توجهی ویژه کرده است. 🔻در اغلب جوامع روايی ما باب‌های مستقلی در موضوعات مختلف مربوط به پوشاک وجود دارد. 🔻بر اساس فهم ناقصی که این بنده از مجموع آموزه‌های اسلامی در باب پوشاک و لباس دارم، می‌توانم بگویم پوشاک در دوران جدید، از مهم‌ترین «هنرهای بی‌کلام انتقال پیام» و از مهم‌ترین «نمادهای هویت‌بخش و هویت‌ساز» و از مهم‌ترین «ارکان هویت تمدنی اسلام» است. @HOWZAVIAN
▪️مسیح علینژاد؛ سانسورچی! ✍️ دانیال بصیر، عضو باشگاه اندیشه‌ای فکرت یکی از موضوعاتی که در این چند سال اخیر مورد بحث و مناقشه قرار گرفته و در میان بخشی از مردم و افکار عمومی بسیار شنیده می‌شود، مسئله زنان و حقوق آنان است که نماد دفاع از این مسئله در رسانه‌ها ضد ایرانی "مسیح علینژاد" معرفی شده است. "علینژاد" امروز به لطف امپراتوری رسانه‌ای و دلارهای نفتی تبدیل به یک ابرقهرمان شده است که ظاهری دارد و باطنی؛ ظاهری که به دنبال احیا و ایفای حقوق زنان است و باطن و پنهانی که تمامیت آزادگی زنان سرزمین را هدف قرار داده است. سرویس‌های امنیتی - اطلاعاتی آمریکا خوب می‌دانند که سرمایه‌گذاری روی "مسیح علینژاد"، خبرنگار دست چندم ایرانی، وادار کردن دستگاه وزارت خارجه آمریکا و مایک پمپئو یا سایر مقامات قضایی آمریکا برای گرفتن عکس با این شخص و حمایت‌های بی وقفه، چقدر ثمرات مثبتی برای جنایات ضدبشری آمریکا علیه ایران خواهد داشت. آنها به خوبی درک کرده‌اند که تصویر وزیر امور خارجه امریکا در کنار علینژاد صرفا یک عکس ساده نیست بلکه اهرم فشاری است در تحریم علیه حاکمیت ایران و نشان دادن چهره‌ای خوش خط خال در کنار مردم ایران در دفاع از حقوق زنان، کودکان کار، رفع تبعیض و.. در کل در کنار مردم ایران قرار گرفتند تاثیر رسانه‌ای خوبی برایشان خواهد داشت. "علینژاد" با فعالیت در رسانه‌های عربی - عبری - غربی از شبکه‌های مجازی گرفته تا برنامه‌های تلویزیونی «صدای آمریکا» و «اینترنشنال» سعی دارد خود را مدافع حقوق زنان و محرومان معرفی کند و هرگونه صدایی را تبدیل به اعتراض و ناهنجاری کند. اما آنچه او در این هیاهوهای رسانه‌ای دنبال می‌کند، سانسور و نادیده گرفتن نقش زنان پیشرو و موفق است. هدف وی سانسور موفیقت زنان کشور ایران است که در تمام عرصه‌ها از تحصیل گرفته تا عرصه‌های بین المللی و ورزشی خوش درخشیدند، دیده شدند، به جهان مخابره کردند که ما نه تنها آزادیم بلکه آزادگانی هستیم که به راحتی میتوانیم سختترین عرصه‌ها را فتح کنیم. او تلاش می‌کند با کمک ساخت چند کلیپ توسط شبکه «من و تو» و «اینترنشال»، به عمده مخاطبانش که پای صحبت‌های او می‌نشیند و از زوایه نگاه او به تاریخ ایران و هویت ایرانی، می‌نگرند، القاء کند که زن ایرانی در تاریکخانه سنت و تعصب اسیر بوده و او چُنان ناجی سوار بر اسب سفیدی از راه خواهد رسید و یک تنه به جنگ تمام این تبعیض‌ها و خشونت‌ها خواهد رفت. چیزی که "علینژاد" باید بداند این است که زن ایرانی دارای هویت است، دارای شناسنانه است؛ زن ایرانی امروز به راحتی می‌تواند در جامعه حضور داشته باشد. زن ایرانی نیازی به فعالیت‌های مبتذل، مضحک و ضدمردمی امثال آزادی یواشکی و چهارشنبه‌های سفید او ندارد. زن امروز ایرانی توان دفاع از حقوق خود را دارد و می‌تواند در تمامی عرصه‌ها خوش بدرخشد و این نتیجه کار ژورنالیستی و مبتذل و مضحک مسیح و امثالهم نیست بلکه محصول آگاهی و آزادگی است که به برکت انقلاب اسلامی نصیب زنان سرزمین شده است. @HOWZAVIAN
🔸تنهایی در کنار مردم با مرام، معنایی ندارد ✍ علی کردانی این شهر، شهر خاطره‌های من است. هر زمان که در این شهر قدم می‌گذارم، تمام خانه‌ها را خانه خود می‌پندارم؛ چراکه تنهایی و غریب بودن در کنار مردمِ با مرام خرمشهر معنایی ندارد. سوم خرداد نه تنها سالروز شیرین فتح خرمشهر، بلکه خرمشهر همیشه برای من دوست‌داشتنی و نماد پیروزی بوده است. زمانی‌که ۱۲ ساله بودم در تیم فوتبال استقلال خوزستان بازی می‌کردم. در یکی از هفته‌های لیگِ نونهالان، بازی سخت و سرنوشت‌سازی به میزبانی شهر خرمشهر داشتیم. شرایط خاصی بود، چراکه مهاجم گل‌زن تیم در بازی قبل اخراج شد و در این بازی ما را همراهی نمی‌کرد. با آن‌که پست اصلی من دفاع وسط بود؛ اما سرمربی تیم از من قول گرفته بود تا در این مسابقه گل بزنم. پشت محوطه جریمه، ضربه ایستگاهی برای ما گرفته شد و من برای گل زدن به جلو آمدم. هافبک میانی تیم توپ را سانت کرد و من با ضربه سر آن را وارد دروازه کردم و با همان تک گل پیروز شدیم. در مسیر بازگشتِ از خرمشهر به من آفرین می‌گفتند و از این‌که به قول خود وفا کردم و برای پیروزی تیم گل زدم، همگی شاد بودیم. امروز که با خود فکر می‌کنم، گل‌های اصلی این مرزوبوم را بازی‌کنان غیرت و شهامت به ثمر رساندند و دل میلیون‌ها مسلمان ایرانی را در سوم خرداد شاد کردند. آری که خرمشهر، همیشه برای من نماد پیروزی و شادکامی بوده است. @HOWZAVIAN
💠 پروژه‌ای برای دوزیست‌سازی 🖇 اعترافی تلخ از مصطفی ملکیان ✴️ مصطفی ملکلیان از صاحب‌نظران عرصه روشنفکری، در واپسین روزهای سال گذشته در مصاحبه‌ای با روزنامه شرق، پروژه روشنفکری دینی را زیان‌بار و خسارت‌آور توصیف کرد. در ادامه برخی از فرازهای این مصاحبه را می‌خوانیم: 🔺به اعتقاد من روشنفکری دینی پروژه‌ای ناموفق است. استفاده‌های جنبی و فرعی‌اش به کنار که البته من منکرشان نیستم، ولی در مجموع ناموفق بوده است. چرا؟ برای اینکه می‌خواهد دو امر متزاحم را جمع کند؛ نتیجه‌اش این می‌شود که نه مومن راستین از آن در می‌آید و نه انسان مدرن واقعی؛ اینها دو طرز زندگی مستقل از هم‌اند؛ وقتی بخواهید بعضی از اینها را با هم مخلوط کرده و از آنها آمیزه و ممزوجی ایجاد کنید، این آمیزه و ممزوج هیچ عیبی که نداشته باشد، اول‌عیبش این است که ناسازگار است و اجزایش با هم تنافی دارند. 🔻 از این جمع، انسان‌های دوزیستی در می‌آید که واقعا نه از فواید ایمانِ صرف و نه از فواید عقلانیتِ صرف برخوردار‌ند. این است که می‌بینید روشنفکران دینی ما چقدر باید دست‌وپا بزنند. هر روز باید یک‌جا را تعمیر و مرمت کنند. وقتی یک‌جا را تعمیر می‌کنند، پارگی دو جای دیگر ظاهر می‌شود. می‌خواهند پارگی‌ها را رفو کنند، سه پارگی دیگر ظاهر می‌شود و دائما مشغول به این رفوکردن‌ها و تعمیرکردن‌ها هستند و هیچ وقت هم این مشک بی‌سوراخ نیست. 🔗 صفحه دیده‌بان اندیشه @HOWZAVIAN
🌹🌹🌹🌹 تاخیر برای دیدنت جان فرساست هر روز از این غصه دلم عاشوراست نگذار بگویند به من این را : او_ جامانده ای از زیارت کرب‌وبلاست @shaeranehowzavi
. 🔖 رمز پیروزی اراده‌های تمدن‌ساز در خرمشهرها ✍آمنه عسکری منفرد در دوردست ترین نقطه‌ی کیهان، بالاتر از ستاره‌های افلاکی، گویی آسمانی پهناورتر از آسمانِ زمین با ستاره‌هایی نورانی‌تر یافت می‌شود که نور خیره‌کننده‌‌ی آن، نه تنها برای اهل زمین که برای اهل آسمان نیز جلوه‌ای یگانه دارد. حکیم فرزانه‌‌‌ی انقلاب که با اهل آسمان سنخیتی دیرین دارد، آن آسمان را به تابلوی نقاشی باشکوهی تفسیر کرده که برای اهل زمین، نماد قدرت الهی و پیروزی حق بر باطل است. «ایشان با جملات حکیمانه‌ای روزهای خاطره‌انگیز و پرالتهاب دفاع مقدس را به تابلوی نقاشی باشکوه و زیبایی تمثیل می‌کند که هرچه از قدمت آن می‌گذرد، با نگاه به آسمانِ پهناور می‌توان همه‌ی عظمت و شکوهش را در قاب بزرگی به تماشا نشست. به تعبیر ما که از این پایین روی زمین، به آن همه شکوه می‌نگریم، هرچه هست تحسین و تقدیر است، اما اگر بال گشوده به آسمان نزدیک شویم؛ جزئیات، هنرمندی‌ها، به‌هم‌آمیختگی‌های رنگی و نقش‌های مختلف هوش از سَرِمان خواهد برد. آن‌همه دلاوری و رشادت و ازخودگذشتگی، آن‌همه عاشقانه در عملیات‌های مختلف از عملیات (الی بیت‌المقدس) که به فتح خرمشهر منتهی شد تا عملیات (فتح المبین)، ستاره‌های پرنور کهکشانی در این تابلوی حیرت‌انگیز هستند. اگر کمی نزدیک‌تر برویم، پرنورترین ستاره‌ی این کهکشان در این تابلو، «روز فتح خرمشهر» است که خودنمایی می‌کند. همان‌جا که مجاهدت‌ها به بار نشسته، زحمات خون‌های شهدا ثمر داد و به فرموده‌ی خمینی عظیم «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» ( اقتباسی از بیانات رهبر انقلاب، مورخ ۹۵/۳/۳ )             درست شبیه معجزه‌ی جنگ بدر، آنگاه که دست قدرت خدا به یاری صحابه‌ی رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) آمد. همان روزها که بین تعداد اندک مسلمانان مجاهد و خیل عظیم کفار، جنگی نامتقارن رخ داد، اما لشکر فرشتگان فوج فوج به یاری مجاهدان آمدند. این‌بار اما در روزهای ابتدایی انبعاث و انقلاب خمینی کبیر، بار دیگر دست قدرت پروردگار به یاری سربازان مجاهدی آمد که همه‌ی قدرت‌های نظامی، تبلیغاتی و اقتصادی دنیای مسخر استکبار، برای به زانو درآوردنش متحد شده بودند، اما لشکر خدا که متکی به قدرت لایزال الهی گشته بود، پیروز میدان شد (ذلک بأنَّ الله مولیَ الذین آمنوا و أنَّ الکافرین لا مَولی لهم. سوره محمد/۱۱) و در مقابل چشمان متحیر همه‌ی دنیا، خرمشهر آزاد گشت. اما امروز اگر چه در صحنه‌ی جنگ نظامی نیستیم، اما در صحنه‌ی جنگ شناختی با دشمن و خرمشهرهای نوبه نو و میدان جهاد رو بروییم. جهادی شبیه جهادکبیر در عصر پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)، آنگاه که خداوند فرمود «فلا تُطعِ الکافرینَ و جاهدهم ... و هِی جهاد کبیراً» ( سوره فرقان/ ۵۲) و این جهاد بزرگ‌تر از جهاد اکبر( جهاد با نفس) و جهاد اصغر (مجاهدت با دشمن) است. این جهاد کبیر، عدم تبعیت از دشمن در تمامی میدان‌ها از جمله در میدان فرهنگ و تبعیت از وحی الهی است که در اولین قدم، مرزهای هویتی ما را از هویت دشمن جدا می‌سازد. به فرموده‌ی امام خمینی (رحمت الله علیه) «حاشا که خلوص عشق موحدین، جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین حاصل نخواهد شد.» (صحیفه امام، جلد ۲۰). یعنی شرط قبول توحید، تحقق عینیِ تبری از جبهه‌‌ی کفر در تمام صحنه‌هاست که باید از مرحله‌ی اعتقاد به عمل و از حوزه‌ی امور فردی به امور اجتماعیِ جامعه‌ی اسلامی منتقل شود، زیرا وقتی اذهان عموم جامعه، به خصوص جوانان و نوجوانان آینده‌ساز با عمق حقایق، شعارها، اهداف و آرمانهای انقلاب آشنا و سپس اقناع شوند و مفاهیم آن را از مرحله‌ی ذهن به مرحله‌ی عمل درآورند، انسانِ تراز انقلاب اسلامی و تمدن‌ساز تربیت می‌شود و همو جامعه‌ی ترازِ انقلاب اسلامی را به سمت تمدن‌سازی هدایت خواهد کرد. در این زمینه نگارنده معتقد است برای تداوم و پاسداری از هویت انقلاب و تحقق چشم‌انداز و افق تمدن اسلامی، باید به دنبال فهم گفتمان انقلاب اسلامی بود و این مأموریت در وهله‌ی اول بر عهده‌ی آینده سازان یعنی جوانان مؤمن انقلابی است. پس ابتدا باید در ساحت اندیشه، آنان را به فهم درستی از گفتمان انقلاب اسلامی رساند تا حاصل این فهم و پذیرش، خروجی‌های متعدد و کارآمد در همه‌‌ی عرصه‌ها و فتح خرمشهرهای پیش‌رو باشد. به این طریق بستر جامعه سرشار از ارزشها و معارف انقلاب اسلامی خواهد شد که با انس، فهم و پذیرش از جانب عموم مردم روبرو شده و در نتیجه گفتمان انقلاب اسلامی در جامعه محقق گشته و پایدار خواهد ماند و با این سیر به افق متعالی تمدن اسلامی خواهیم رسید. @AFKAREHOWZAVI
. از اولین آگهی تا... ✍زینب نجیب شاید در نظر بسیاری از ما تبلیغات و پیام‌های بازرگانی یک امر مدرن و پدیده‌ی جدید جهانی باشد و آن را زاییده‌ی عصرجدید بدانیم اما به قول خانم نانسی لی دموس، نویسنده‌ی کتاب "دروغ‌هایی که زنان باور می‌کنند"، در ابتدای خلقت انسان نیز، شیطان با به‌کارگیری ترفند مکر و حیله و تصمیم بر تغییر تفکر آدم و حوا درباره خدا و راه راست اولین آگهی را طراحی کرد." البته شاید این امر از ابتدای خلقت تا امروز با یک هدف طراحی می‌شده اما به‌طور قطع در طول تاریخ بشریت از لحاظ روش و تاکتیک، فرازونشیب‌های بسیار داشته است. به نظر می‌رسد ابزار تبلیغات و آگهی در قالب‌های گوناگون تنها برای تغییر عالم ذهن انسان‌ها است، به‌طوری‌که سبک زندگی آن‌ها را با آن سبک زندگیِ تبلیغ‌شده، هم‌جهت می‌کند و بدین‌ترتیب اندیشه، کالا و خدمات مورد نظر، پذیرش می‌شود. برای موفقیت در این کار، فعالانِ عرصه‌ی تبلیغات به صورت کاملاً جدی به این امر پرداختند اما با گذر زمان با رشد عقل و اندیشه‌ی بشر و از سوی دیگر به دلیل کیفیت و کمیت پیا‌م‌ها، روش‌های گذشته دیگر پاسخگو نیست. به‌عنوان مثال به علت تعداد بالای پیام‌ها، بسیاری از آن مغفول می‌مانند و یا به دلیل بزرگنمایی بیش از حد، از باورپذیری آن کاسته می‌شود و ... بنابراین امروز برای بهبود وضع امر تبلیغات، از علوم روانشناسی و علوم شناختی استفاده می‌شود و با به‌کارگیری نتایج و دستاوردهای این علوم، این امر وارد عرصه‌های رقابتی بسیار جدی شده است زیرا رقابت بر سر تحقق اهدافی نظیر نفوذ در ذهن مشتریان، سوق دادن هدفمند آن‌ها به انجام رفتارهایی مانند خرید کالا و ایجاد حس وفاداری نسبت به کمپانی‌هاست. از این‌رو امروز بیش از پیش امر تبلیغات به سمت روش‌های نگران‌کننده در حرکت است از جمله به‌کارگیری علوم بازاریابی عصبی که به ناخودآگاه بشر ورود کرده و در واکنش‌ها و تصمیم‌گیری‌های او دخالت می‌کند، بدین‌ترتیب می‌توان اذعان داشت که انسان امروز تنها در معرض تبلیغات قرار نمی‌گیرد بلکه گاهی با ورود به ناخودآگاه او، دستگاه محاسباتی‌اش تحت تاثیر قرار می‌گیرد تا آن‌چیزی را انتخاب کند که دیگری می‌خواهد. ورود به مهمترین عضو بدن انسان و در خدمت گرفتن آن برای مقاصدی چون بازاریابی و فروش، هرگز پسندیده نبوده و نیست اما متاسفانه امروزه با وجود انبوهی از پیام‌ها و محتوای تبلیغاتی، به وفور شاهد این امر ناپسند هستیم به‌طوری که در یک برآیند آماری، یک انسان چیزی حدود ۱۵ ساعت در ماه در معرض تبلیغات قرار دارد و بسیار انسان‌هایی که در طول عمرشان بارها دچار فریب و تخریب دستگاه محاسباتی و تصمیم‌گیری شده‌اند و به علت مصرف کالایی اشتباه و یا ورود به کلاس و دوره‌ای ناشایست، هزینه‌های گزافی را متحمل شده‌اند. از طرف دیگر گاهی این هزینه‌ها یک نفر را تهدید نمی‌کند بلکه یک جامعه را با تغییر در فرهنگ و سبک زندگی‌اش مورد تهدید قرار می‌دهد به‌عنوان مثال همین اسراف، تجمل‌گرایی و تنوع‌طلبی مخصوصاً در میان بانوان یک جامعه می‌تواند پایه‌‌های جامعه را سست کند چرا که زنان یک جامعه به دلیل محوریت خانواده نقش بسیار موثری در عمق بخشیدن به فرهنگ جامعه دارند و این ابتذال زنان به ابتذال جامعه منتهی می‌شود. آری، نگرانی اصلی درباره این مسئله وقتی رخ می‌نماید که متوجه باشیم این مسئله یک مسئله‌ای صرفا بازاری و اقتصادی نیست بلکه می‌توان این موضوع را از یک امر مادی به یک امر فرهنگی و اعتقادی تعمیم داد و یا آن را به‌ یک امر انسانی در همه ابعاد مربوط دانست، آنجا که رفتارهای انسانی مبتنی بر سیستم عصبی و مغزی با نقشه برداری و رمزگشایی مورد تهدید انسان های دیگر قرار گیرد تا جایی که افراد به تدریج به گونه‌ای بیندیشند که دیگری می‌خواهد، موتور اراده آنها، تا آنجایی روشن باشد که دیگری امر می‌کند و این یک محاصره تبلیغاتی بزرگ است که شکستن آن قطعاً عزمی جدی می‌طلبد و غفلت از آن نابودی آزادی و انسانیت را رقم خواهد زد. @AFKAREHOWZAVI
▫️پنجمین یک‌شنبه‌ی مهارتی_تحلیلی فکرت؛ 💠 گعده نویسندگان حوزوی و دانشگاهی ✔️ برادران و ✔️ خواهران ⏳برنامه‌های این هفته: خوانش گلستان سعدی، گفت‌وگوی آزاد فرهیختگان، خوانش جلال 🔻 فرصتی برای تبادل نظر درباره مهارت‌های یادداشت‌نویسی تحقیقی و اندیشه‌ای 📆 زمان: یک‌شنبه هفتم خرداد، ساعت 15:30 تا 17 🏢 مکان: خیابان هنرستان، بعد از خیابان شهید تراب نجف‌زاده، مؤسسه شناخت با همکاری 🖌 باشگاه فکرت 🖌 تحریریه عصر زنان 🖌 تحریریه نویسندگان حوزوی 📣 اعلام حضور برادران به نشانی 🆔 @Aftabehazer 📣 اعلام حضور خواهران به نشانی‌ 🆔 @mahta_sa وبگاه | ایتا | ویراستی | اینستاگرام | تلگرام ☑️ @Fekrat_Net ☑️ @HOWZAVIAN
🔸مسیح علینژاد، انقلابی سوپر دولوکس موافقید حرف های رهبری در مورد مجلس انقلابی عجیب بود؟ اصلا مگر میشود به این مجلس با این عملکرد افتضاح گفت انقلابی؟ لطفا بگذارید این حرف های رهبری را نپذیرم... با عقل و منطق من جور در نمی آید. . جملاتی از این قبیل بعد از سخنرانی رهبری در توییتر و دیگر فضاهای مجازی دست به دست میشد. اگر شما هم چنین تفکری دارید تبریک میگویم: شما هم در آزمون ولایت پذیری مردود شده اید. مگر پذیرش "ولی" فقط تا جایی است که با منطق و تفکرات شما هم سو باشد؟ اینطور که مسیح علینژاد هم یک انقلابی سوپر دولوکس است. تا جایی که تفکراتش با رهبری موافق باشد آن حرف ها را قبول دارد، مشکلش فقط در جایی است که با ایشان اختلاف نظر دارد. ولایت پذیری یعنی: اطاعت و مسئولیت پذیری توام با شناخت و محبت فکر کنم این ماجرا فرصت خوبی باشد که چرتکه ای بیندازیم و ببینیم با این تفاسیر در ولایت پذیری چند چندیم. 🔗 صفحه دفتر خاکستری @HOWZAVIAN
. 📰دکه‌ی تیترخوانی از اعداد توخالی تا جراح شگفت‌انگیز جهان شنبه ۶ خرداد ۱۴۰۲ @HOWZAVIAN
🎥 | 💠 نمایش کاریکاتوری از زن 📽 اکران، تحلیل و بررسی فیلم سینمایی ابلق با حضور: ▫️معصومه قمقامی _ تحلیلگر سینما ◾️الهه شفیعی _ پژوهشگر حوزه زنان ▫️سید محمدمهدی موسوی _ مجری و کارشناس ⏱ زمان: دوشنبه ۸ خردادماه ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۳۰ 📍مکان: قم، خیابان بسیج، موسسه شناخت، استودیو فکرت 🔗پخش زنده برنامه از کانال انجمن سواد رسانه طلاب 🔻انجمن سواد رسانه طلاب🔻 ایتا | روبیکا | اینستاگرام @HOWZAVIAN