eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.5هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
434 ویدیو
168 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✍️ هم‌نویسی نویسندگان «تحریریه مجتهده امین» 🌹 همزمان با روز عفاف و حجاب 🖌 زهرا سعادت 💐حجاب، ارزش بخشیدن به دردانه هستی است، تا تیر شیطانی نگاه آلوده به گناه «فی قلوبهم مرض» دنیای مقدسشان را لکه‌دار نکند! در کوچه‌های خاکستری، میراث‌دار چادر خاکی بانویی هستم که تنها مدافع حریم ولایت بود! 🖌 سمیه رستمی 💐هرگاه آزادیِ حمل سلاح تضمین امنیت جانی مردم آمریکا شد، آزادی حجاب هم تضمین آرامش روانی جامعه خواهد بود. 🖌 زهرا سرمیلی 💐من حجاب را از پنجره‌ی قلبم می‌نگرم تو حجاب را از دنیای مجازی نگاه می‌کنی فرق ما در دیدن است. 🖌 میناسادات حسینی 💐 من حجاب را از اسارت زنان در کربلا فهمیدم که در قالب اسارت، به اسیران واقعی درس حریت و آزادگی بخشیدند. این لباس حوریان عرشی است که به وسیله حضرت حوراء به زمینیان ارث رسیده است . با هواهای نفسانی تفسیرش نکنیم. 🖌 سیده زهرا عابدیان 💐 دوست خوب نعمت است، مثلا از آن جنس دوستانی که نصیب «لینالونا» شد؛ با آرامش، دلسوز، صبور و از همه مهم‌تر، با زبانِ خوش و با درایت، به تو بفهماند آنچه را که نیاز است. برای دعوت به حجاب، باید دوست خوبی بود. 🖌 نجمه صالحی 💐 و اما در روز حجاب، بانویی شایسته‌ی ستودن است که برای عمق بخشیدن به ماهیتش، به عنوان یک فرد، تلاش می‌کند نه به عنوان یک کالا! 🖌 نازنین اسکندری 💐 چادر، بلندترین تاج جهان ست که سر و سیرت هر زنی را می‌تواند بیاراید؛ برایش نامه بنویسید و دعوتش کنید به مهمانی جهان «خویش‌تن». 🖋مهتا صانعی 💐نابینا آمده بود. بانو با حجاب به محضر مهمان آمد. باید از سلاله‌ی حجاب به شأنیت حجاب رسید. @AFKAREHOWZAVI
«نقش یهود در تحریف واقعه‌ی کربلا» ✍مخدره چمن‌خواه، عضو تحریریه مجتهده امین مطالعه تاریخ یهود چه در عصر حضرت موسی(علیه‌السلام) و چه بعد از آن، تا زمان حضرت عیسی(علیه‌السلام) نشان می‌دهد که با وجود جریان موحد و خدا پرست در بین یهود، «جریانِ قوی» نیز وجود داشته است. این جریان، گاهی در قالب جبهه نفاق و گاهی به صورت آشکار، کاملا در مقابل جریان حق بوده‌اند. اشاراتی که در قرآن به قتل پیامبران(علیهم‌السلام) توسط گروهی از آن‌ها و مخالفت‌هایی که با حضرت موسی(علیه‌السلام) و جانشینان ایشان و کارشکنی‌های آن‌ها در موقعیت‌های مختلف، نشان از وجود چنین «جریانِ قوی» در بین قوم یهود است. روشن است که این «جریان» از پیش‌بینی‌های تورات و دیگر کتب مقدس درمورد پیامبر اسلام(صلی‌الله ‌علیه‌و‌آله) نیز مطلع بوده‌اند. بنابراین در ادامه کارشکنی‌های خود در مقابل جبهه حق، سعی در طراحی نقشه‌هایی متعدد برای مقابله با حرکت پیامبر اسلام نیز داشته‌اند. وجود برخی شواهد در تاریخ اسلام، چنین تهدیدی از طرف یهود را نشان می‌دهد. بنی‌اسرائیل از زمان حضرت عیسی (علیه‌السلام) تا زمان بعثت نبی گرامی اسلام(صلی‌الله ‌علیه‌وآله) ۶۰۰ سال فرصت داشتند تا خود را برای استقبال از پیامبر آخرالزمان آماده کنند؛ اما این حسد_چرا که تاسیس حکومت جهانی در آخرالزمان توسط بنی‌اسماعیل تشکیل می‌شود_باعث شد تمام قوای‌شان را برای جلوگیری از تولد پیامبر آخرالزمان و شکل‌گیری اسلام و موفقیت اوصیای پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه‌وآله) به‌کار ‌گیرند. در بررسی نقش یهود در تاریخ اسلام ۳ نظریه وجود دارد. نظر اول قائل بر این است که یهود هیچ‌گونه دخل و تصرفی در تاریخ نداشته است و عنایتی به منابع قرآنی و روایی ندارند، دسته دوم بر اساس آیات قرآن و روایات، برای یهود نقشی قائل هستند؛ اما یهود را به عنوان دشمن اصلی اسلام نمی‌شناسند، بلکه او را یکی از گروه‌های مقابل پیامبر(صلی‌الله ‌علیه‌واله) ترسیم می‌کنند به‌طوری که جمع زیادی از محققان، در این گروه قرار می‌گیرند. دسته سوم با استفاده از منابع مستدل و ادله محکم، یهود را سر منشأ حوادث فتنه و ریشه خیانت می‌دانند، با توجه به این که از واقعه غدیر خم تا غصب خلافت تنها ۷۲ روز فاصله بود، چرا جامعه سکوت کرده‌است؟ آیا می توان قبول کرد در این ۷۲ روز یک انقلاب فرهنگی رخ داده است؟ آیا تنها دو نفر در این ماجرا توانسته‌اند خط فکری جامعه را این‌گونه متحول سازند؟ چگونه ممکن است پس از رحلت پیامبر(ص) جامعه‌ای ۱۸۰ درجه تغییر کند و دگرگون شود؟! به خانه حضرت زهرا(سلام الله‌علیها) حمله کنند و آن‌ را به آتش بکشند و یا حضرت علی(علیه‌السلام) را به اجبار برای بیعت به مسجد ببرند. و دیگر وقایعی که بعد از رحلت پیامبر(صلی‌الله ‌علیه‌وآله) رخ داده است. تحلیل این واقعه نشان می‌دهد که «جریان‌سازی» این حوادث، از قبل طراحی شده است. 🔗متن کامل در مجله افکار بانوان حوزوی @AFKAREHOWZAV
. «چو دزدی با چراغ آمد» ✍طیبه فرید، عضو تحریریه مجتهده امین به گواه تاریخ از عصر قاجار تا پیروزی انقلاب اسلامی چیزی قریب به هفده جنبش و نهضت مردمی اتفاق افتاده که به جز یک مورد قیام کلنل محمد تقی خان پسیان هر شانزده مورد دیگر با محوریت و مسئولیت روحانیت به وقوع پیوست*. همه این نهضت‌ها جنبه ملی و استقلالی داشته و در راستای دفاع از تمامیت ارضی بوده‌اند. ازقیام مردم تهران وقتل گریبایدوف و نهضت تحریم تنباکو و بعد مشروطه و بعدتر قیام میرزا کوچک خان تا نهضت جنوب و نهضت قم و قیام پانزده خرداد! همه این نهضت‌ها رنگ و بوی مبارزه با استعمار و استقلال ارضی را دارد. دراین میان رابطه معنا داری میان تلاش برای خودکفایی و آزادی کشور از یوغ استعمار و نقش آفرینی موثر روحانیت دیده می‌شود که این رابطه می‌تواند گواهی باشد بر این که در دهه‌های آتی نوک پیکان حملات دشمنان این آب و خاک برای از بین بردن استقلال، به سمت روحانیت اصیل شیعه و ایجاد افتراق میان ایشان و توده‌ها باشد. چرا که دشمن بارها تاثیر حرکت علمای شیعه و همراهی مردم در موفقیت نهضت‌ها و جنبش‌ها را تجربه کرده بنابراین طبیعی است که برای تضعیف این رابطه دو سویه عمیق، برنامه داشته باشد.نقشه ای که مستر همفر جاسوس انگلیسی در کتاب خاطرات خود به وضوح به آن اشاره کرده است. گاهی مبارزه دشمن در عرصه تولید روایت است و گاهی تولید و خلق شخصیت در مقابل شخصیت‌های تراز به عبارتی دشمن تلاش می کند چیزی شبیه کارکرد جنگ روایت ها را به عرصه عینی و دنیای چهره‌ها بکشاند در مقابل مشایخ شهید مشروطه، تقی زاده و کسروی را تولید می‌کند تا،«گزیده تر برد کالا».یکی در راه مقاومت وسط شهر بر دار می‌شود و یکی که عامل ناآرامی هاست به سفارت انگلیس پناهنده می شود. القصه اینکه، تاریخ مدام در حال تکرار است و اگر نقش جریان شناسی غربگرا در دل تاریخ معاصر به درستی دیده نشود، اگر نقش راهبردی روحانیت اصیل شیعه و همراهی مردم در رسیدن به موفقیت جنبش ها و نهضت ها نادیده گرفته شود، اگر تقی زاده‌ها موذیانه سررشته هدایت امور را در دست بگیرند، بنابراین اگر ملت هوشمندانه ورود نکند تاریخ اشتباه و خلط ما را در مواجهه با رویداد تولید عالم در مقابل عالمان اصیل شیعه دستمایه ی تجربه آیندگان قرار خواهد داد. ولله عاقبة الامور *تاریخ تحولات سیاسی ایران، دکتر موسی نجفی، دکتر موسی حقانی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر سوم الحرام ۱۴۴۵ @AFKAREHOWZAVI
. میدان‌داری زنان ✍سعیده رحیمی، عضو تحریریه مجتهده امین میدان‌داری زنان در سوگواری عاشورایی، امری است برآمده از فطرت زنانه. فرقی نمی‌کند در کجای مجلس باشند، در حاشیه، در متن، حتی اگر اصلا بطور فیزیکی در لحظه‌ی روضه‌خوانی حضور نداشته باشند. باز هم اوج حزن را دریافت می‌کنند. مثل مادر حاج محمود کریمی که اصلاً او را بیرون از مجلس یا از فاصله‌ای دور در این حالت دیده و دلش نه تنها به حزن پسر گره خورده است، بلکه سوز و گداز او را نیز به راحتی به اوج استیصال اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در روز عاشورا گره می‌زند. مادر حاج محمود دریافت می‌کند؛ از همان حاشیه از همان بیرون متن. 🏴 اینکه می‌گوییم زنان عاملیت تام در صحنه‌ی سوگ عاشورایی دارند، یعنی از ظرفیتی سخن می‌گوییم که می‌تواند دل را بلرزاند نه تنها دل‌های عاشق و عاشورایی مردان مومن را ، بلکه دل‌های سنگ و سیمانی جبهه‌ی کفر را. اشک‌های کثیف معاویه را هم زنی سرازیر کرد به محبت علی (علیه آلاف التحیة و الثناء). 🏴 اصلا در خود روز واقعه ی محرم ۶۱ هجری، زنان کجا بودند؟ در متن یا در حاشیه؟بله در میانه‌ی میدان، حسین( علیه‌السلام) و اصحابش جنگیدند و زنان در حرم و خیام مانده بودند. اما چه کسی می تواند بگوید که زینب (سلام الله علیها) در این صحنه عاملیت تام نداشت؟ زنان عاشورا در تمام روضه‌های ما، نقشی را خلق می‌کنند و حرکتی میدان دارانه در نوع خود دارند، نه در مقایسه با مردان. معمولاً شمشیر بدست نمی‌گیرند، اما تصویر بدیع خلق می‌کنند؛ از همسر زهیر که او را به صحنه فرستاد تا مادر وهب تا بانو سکینه و رباب و ....و زینب (سلام الله علیها). 🏴می‌خواهم بگویم عاملیت زنان در صحنه‌ی سوگ و رهبری عواطف انسانی لا مکان است و شاید لا زمان. حتی در حاشیه مجالس روضه بودنشان خللی به اصل این "بنیان‌مرصوص" نمی‌زند، چون از طبیعت و فطرت رحامتی وجود زن برخاسته است. به همین دلیل در طول تاریخ سوگواری عاشورایی، هدایت و انتقال این حزن مقدس و عشق اولا کار زن‌ها بوده است و همه غم و مهر حسین را از مادر گرفتیم. پس میان‌داری پنهان او همیشه بوده است. هرچند توجه بیشتر به این ظرفیت الهی و تاثیر آن در ساختمان جامعه‌ی دینی، می تواند به حرکت جامعه در "سفینه‌النجاة‌حسینی" تسریع بخشد. 🏴اما توجه کنیم در این جا از نقش اجتماعی در مفهوم جامعه شناسی مدرن سخن نمی‌گوییم که افراد تنها در مناسبات اجتماعی تعریف می‌شوند و ایفای نقش می‌کنند. بلکه از یک ظهور انفسی حرف می‌زنیم و سرشت این کوتاه سخن معرفت شناسانه است. هرچند با این بینش معرفتی می‌توان به طرحی بدیع در عاملیت زنان اشاره کرد که گاه روایت‌ها و نگاه‌ها آن‌را ندیده‌اند و گاه کوچک انگاشته شده است. 🔗لینک مداحی حاج محمود کریمی @AFKAREHOWZAVI
. «سهم ما زن‌ها از عاشورا» ✍زهرا نجاتی، عضو تحریریه مجتهده امین من یک زنم.. اما به قدر زنانگی‌ام از عاشورا و برای عاشورا حرف دارم. از عاشورا حرف دارم: از رباب که عشق امامش بود، از سکینه که چنان تربیت شده بود که در سنین کودکی، شاعر و سخنران بود. از زنان کاروان که غم‌شان نه عزیزشان بود، نه بدن‌های چاک چاک عزیزان‌شان، نه دوری راه، نه غربت. و باورت می‌شود حتی نه اسارت؟ غم‌شان این بود که روی آفتاب مهتاب ندیده‌شان، حالا پیش نامحرم‌ها گشاده است و نامحرم‌ها نزدیک‌شان راه می‌روند و نامحرم‌ها جسارت می‌کنند. نه به خاطر جسارت که آن هم جراحتی عمیق بود، که به سبب آنچه خلاف حیایشان برآن‌ها می‌رفت... دوست ندارم بیت شعری را بنگارم که می‌دانم قلب امام زمانم را به درد می‌آورد فقط خودت تصورکن دست‌های زینب را یک نامحرم بسته! .. منِ زن، از کربلا زیاد حرف دارم چه از عروس هفده روزه‌ی وهب، چه از مادر وهب که سر پسرش را به سمت عمرسعد پرتاب کرد. چه از همسر زهیر که برخلاف زنان کوفی مردش را فرستاد زیرتیغ دشمن، برای دفاع از امامش، چه از زینب درکربلا که برخلاف همیشه و همه‌جا، موقع شهادت دو جوان رعنایش، رخ به حسین ننمود تا مبادا امامش را شرمنده ببیند. چه از زینب، در غروب عاشورا که امام زمانش به او التماس دعا گفته بود و چه از زینب پس از عاشورا که زبان تلخ شیطان را در کاخ یزید و ابن زیاد، با خطبه علی‌وارش، درهم پیچید. و چه از رباب وقتی یک‌سال به یاد امام بی کفن، زیر سایه نرفت.. امامنِ زن، با آن همه حرف از عاشورا، حرف زیادی برای عاشورا ندارم جز اینکه؛ حیا و عفت را بیاموزم و به دخترانم و دختران سرزمینم مشق کنم و جز اینکه خودم را وقف امامم کنم، یا به جهادتبیین یا به جهاد فرزندآوری. و امام زمان من امروز ازهمیشه بیشتر چشم دوخته به من، به چادرمن، و به منیت من که آیا قرار است برای امامم،به مسلخ عشق برود یا نه! و در مسلخ عشق، مجال برای هیچ عذری نیست! @AFKAREHOWZAVI
. مِنَ الغَریب اِلی الحَبیب ... ✍نرگس ایرانپور، عضو تحریریه مجتهده امین حکایتش حکایت غریبی است. تکرار تاریخ، قصه هر روز ماست. هم‌چنان تمام زمین‌ها کربلاست و ندای هل من ناصر حسین بن علی در آن طنین‌انداز است و تمام روزها عاشورا است. من الغریب تا الحبیب پیام غربت ابی عبدالله است که دست به دست و به گواهی تاریخ به دست ما رسیده. حبیب‌ابن‌مظاهر، یادگار هفتاد و پنج ساله‌ای بود که شمشیر رزمش را در جمل و صفین و‌ نهروان در دفاع از اسلام از نیام کشیده و حالا در دیار هزار رنگ کوفه سکونت داشت. در رکاب پیامبر و امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام محاسن سپید کرده و گرد پیری بر قاب چهره‌اش نشسته بود. پیری و از کار افتادگی به اضافه تمام خدماتی که در خدمت به دین خدا کرده بود، بهانه خوبی بود تا نیاید و با خیالی آسوده بعدها هزاران مجلس بر مصایب امامش گریه کند. اما نامه به دستش رسید: من الغریب الی الحبیب "بسم الله الرحمن الرحیم، نامه ای از حسین بن علی(ع) به مرد فقیه حبیب بن مظاهر؛ ما وارد کربلا شدیم و تو نزدیکی مرا به رسول خدا(ص) می دانی، اگر اراده یاری ما داری زود نزد ما بیا"¹. هفتم محرم بود که حبیب به کربلا رسید²، به موقع رسید. لبخند رضایتی بر صورت مبارک عقیله بنی هاشم نشست، فرمود: سلام مرا به حبیب برسانید. تاریخ مفصل است، القصه که حبیب با دل به کربلا رسید و با اشتیاق اذن جنگ طلبید و وارد میدان شد و با سر وارد کوفه شد³ و تا ابد سربلند تاریخ است. آمدن و لبیک به امام مهم است و مهم‌تر از آن به موقع آمدن است، آنجا که به کار امامت بیایی. سر بلند کن و ببین زیر کدام بیرق سینه چاک می‌کنی، مباد که رنگ و لعاب عاریتی دنیا، فریبمان دهد و از رسیدن به وقت غافل شویم. ۱. معالى السبطین، 1/228. ۲. تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۵. ۳. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ترجمه پاینده‏، ابو القاسم، ج7، ص 3020. @AFKAREHOWZAVI
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 مداح:حسن عطایی بدون تو جهنمه دنیامون تو زندگی نمیذاری تنهامون زنونه گریون تو اند مردامون مردونه پای کارتند زن هامون پسرامون فدای پسرات دخترامون فدای دخترات نسل ما نسلیه که هممون میمیریم برات به جوونت جوون ها رو سامون بده کسب و کار حلال و فراوون بده خونه میخواهیم که روضه بگیریم برات بچه میخواهیم که واست یه روز جون بده تا همیشه روضه های تو چراغش روشن است در جوانی پاک بودن شیوه سینه زن است حسین حسین حسین ... @AFKAREHOWZAVI
«جمع مونث حاضر» ✍طیبه فرید، عضو تحریریه مجتهده امین نه فقط گهواره که بعضی از برهه‌های مهم تاریخ را زن‌ها تکان داده‌اند. ابدان شهدا روی زمین مانده بود و مردها از ترس رذالت آل امیه جرات نداشتند دست به تدفین ببرند. زن‌های بنی اسد اما یک پا مرد بودند. با کلنگ آمدندکربلا برای حفاری قبور.اینجاتاریخ تکان خورد و خون مردهابه جوش آمد. @AFKAREHOWZAV
«هیاهو برای حسین علیه‌السلام» ✍مهتاصانعی، عضو تحریریه مجتهده امین امام المسلمین و فرزند بلافصل امیرالمومنین را چُنان دچار مصیبتی می‌کنند که تا دنیا دنیاست هُرمِ این مصیبت خاموش نمی‌شود. عالم پر از هیاهوی حسین می‌شود و کائنات دست از سرِ این ارادت پر جنب و جوش بر نمی‌دارند. باید هم همین باشد. باید هیاهو کرد و در طبلِ رسوایی اشقیاء به وسعت تاریخ کوبید. و کوفتن همانا و پژواک این رسواییِ لَعین‌ابنِ‌لَعین همانا.... باید هیاهو کرد تا بدانیم و بدانند مصیبت عظمای حسین را، تا تکرار نشود آنچه بر امامی گذشته است. بشریت به این هیاهو محتاج است تا دیگر بار به درستی بر سرِ خوان کریمان بنشینند و صلای عام دردهند. پویایی حرکت حسینی همان برکت اتصال به هیاهوی اربعین است. صف دارالسلام و هنگامه‌ی وصل به سرزمین موعود و تشنگانی که با دم مسیحایی امام، اهمیت این هیاهو را به وضوح و ظهور درک کرده‌اند. آری.... ما به این هیاهوی عُظمی برای التیام به مصیبت عُظمی محتاجیم.... تا در دایره‌‌ای پویا حقیقت ظهور منجی را دریابیم. در نعره خیز طوفان عالم کر از هیاهو... @AFKAREHOWZAV
«قلم‌های بی‌درد» ✍️زهرا سبحانی، عضو تحریریه مجتهده امین گریه کردم. از دیروز بارها کلیپ را دیدم و اشک ریختم. گریه کردن چیز عجیب و غریبی نیست؛ آن هم برای دخترک بی‌پناهی که زیر مشت و لگد یک نانجیب، مظلومیتش را داد می‌زند؛ گرچه داغ‌اش به وسعت هزار و چهارصد سال از ماجرای کوچه، هنوز برای دل‌هایمان تازگی دارد‌؛ با این حال، عجیبی به آن است که نمی‌دانیم این‌ اتفاقات چه نسبتی با مملکت اسلامی ما و من مسلمان دارد؟ نمی‌دانم به کجا می‌رویم! اصلا قرار است به کجا برسیم! چرا هر بار از حجاب گفتیم، چیز دیگری شنیدیم؟ چرا هر بار از ولنگاری‌ها شکایت کردیم، زیر سؤال رفتیم؟ چرا هر بار خواستیم موضع‌ها شفاف شود، با هزار یک عنوان به اسم توجیه، به اسم حفظ نظام، به اسم وحدت و بصیرت، دهان‌مان را دوختند؟ و خدا نگذرد از آن عمامه به سری که تحریف کرد، از آن دست به قلمی که زیر سوال بُرد و از آن کانال‌داری که با التقاط خودش، وحدت کلمه‌ی نشأت گرفته از توحید را به یغما بُرد. چون فقط ما ماندیم و عذر تراشیدن برای کتک خوردن مادران در مقابل چشم کودکانشان! متن کامل یادداشت در صفحه افکار بانوان حوزوی 🔗لینک خبر بازداشت فرد هتاک @AFKAREHOWZAVI
. ▫️امام حسن؛ ناجی نهضت اسلام ✍مخدره چمن خواه [۱] در آیین اسلام قانون واحدی به نام جنگ و جهاد وجود ندارد. اسلام در شرایط خاص دستور می‌دهد مسلمانان با دشمنان بجنگند و در جای دیگه دستور داده که اگر نبرد برای پیشبرد هدف مؤثر نیست، صلح کنند. پیامبر اسلام(ص) در جنگ بدر، احد، احزاب، حنین و ...دست به نبرد زدند و در شرایط دیگری صلح کردند، مثل صلح حدیبیه با اهل مکه. حال این سؤال پیش می‌آید چه شرایطی برای امام حسن(ع) پیش آمد که تن به صلح دادند؟ به اجمال باید گفت: حضرت مجتبی(ع) در واقع صلح نکردند، بلکه صلح بر او تحمیل شد. یعنی اوضاع و شرایط نامساعد داخلی و خارجی کشور اسلامی و دیگر عوامل، وضعی به وجود آورد که صلح به عنوان یک مسئله ضروری بر امام تحمیل گردید و باعث شد بزرگترین و مهمترین ضربه‌ بر اسلام وارد شده و حکومت اسلامی از امامت به سلطنت تبدیل شود. [۲] پس از شهادت امام علی(ع) در ماه رمضان سال ۴۰ هجری، مسلمانان با فرزند ارشد امام به عنوان رهبر حکومت اسلامی بیعت کردند. این در حالی بود که معاویه در شام مدعی خلافت گردید و حاضر به بیعت با امام حسن(ع) نشد؛ لذا با فراهم نمودن لشکری برای جنگ با امام به سوی عراق حرکت کرد. نفوذ روحیه دنیاگرایی و ضعف ایمان؛ که آثار زیانباری در رفتارهای عوام و خواص از خود به جای گذاشته و سرانجام به ضعف شدید جبهه صالحان انجامید، از یک طرف و حضور خوارج و عدم بصیرت لازم در خواص و بزرگان قبایل و خیانت برخی از سران سپاه که زمینه‌ساز تضعیف روحیه سپاهیان امام شد، از سوی دیگر، موجب از بین رفتن انسجام درونی در جبهه یاران امام حسن (ع) گردید تا آنجا که حتی حاضر به تسلیم یا قتل امام خود بودند. امام حسن(ع) با سنجش دقیق شرایط و اوضاع، معقول‌ترین و خردمندانه‌ترین راهکار را، صلح تشخیص داده و به تکلیف الهی خویش در برقراری معاهده صلح با معاویه اقدام کردند؛ تا از این طریق اصل دین اسلام و جان شیعیان و مسلمانان را حفظ کنند. [۳] به همین جهت در سال ۴۱ هجری قرارداد صلحی میان امام حسن (ع) و معاویه به امضاء رسید که مهم‌ترین بند این توافقنامه سلب حق تعیین خلیفه بعدی برای معاویه و سپردن خلافت پس از او به امام حسن(ع) بود. البته امام حسن مجتبی آن روز به خاطر یک مصلحت بزرگتر، که حفظ اصل اسلام بود، مجبور شد این تحمیل را به جان بپذیرد. در نتیجه حکومت را از امام حسن گرفتند و حکومت از مرکز دینىِ خودش خارج و در اختیار دنیاطلبان و دنیاداران گذاشته شد. متن کامل در صفحه‌ی نویسنده @AFKAREHOWZAVI