eitaa logo
نویسندگان حوزوی
3.4هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
444 ویدیو
170 فایل
✍️یک نویسنده، بی‌تردید نخبه است 🌤نوشتن، هوای تازه است و نویسندگی، نان شب. 🍃#مجله_ی_نویسندگان_حوزوی معبری برای نشر دیدگاه نخبگان و اندیشوران #حوزویانِ_کنشگرِ_رسانه_ای 👇 ارسال یادداشت‌ @rahil1357
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 استقامتی به قامت «سربلندی» ✍️ فاطمه برآبادی 🔸یهو می‌ریختن سر مردم و اگر کسی گیرشان‌ می‌افتاد حسابش با کرام‌الکاتبین بود. تصمیمش را نهایی کرد. شنیده بود مبارزه جدی است. بعد از رضایت همسر، بچه ها را آماده و از قم راهی تهران شد. دیگر قانع به شرکت در تظاهرات و شعار دادن در کوچه و خیابان نبود. سرش درد می‌کرد برای کارهای سخت و پر زحمت. پخش کردن اعلامیه آن زمان، مهم و پرخطر بود. تمام سختی‌هایش را به جان خرید و با روحیه مبارز و خستگی ناپذیرش موفق به پخش اعلامیه به شیوه های شگفتی ساز شد. 🔸کتاب «تنها گریه کن» به قلم اکرم اسلامی، روایت مادری‌ست که می‌دانست اصلی ترین عنصر وجودی اش سازندگیست. اشرف سادات منتظری، مادر شهید محمد معماریان‌ بعد از انقلاب، دست از مجاهدت و تلاش بر نداشت. خانه‌اش را پایگاه فعال کرد و مشغول خدمات رسانی به جبهه جنگ شد. از وظایفی که بر عهده داشت، غافل نبود. زیرا دریافته بود خداوند حیات بخشی خویش را در روح زن نهاده است تا در دامان پاک خود، فرزندانی تربیت کند که در آینده جهان را بر آرمان‌های مهدویت ترسیم کنند. 🔸وقتی لحظه به لحظه با این کتاب همراه می‌شوی به وجود چنین بانویی افتخار می‌کنی. دنیا، آمال و آرزوی او نیست تا با از دست رفتن آنها خودش را ببازد؛ بلکه جهان دیگری را در پیش‌روی خویش می‌بیند و به ثواب و ابدیت باور دارد. معلوم است که پاداش چنین مادری عاقبت بخیری ابدی پسرش است... پسری که خودش راهی جبهه می‌کند؛ به وصیت فرزندش عمل می‌کند و پسرش را به خاک می‌سپارد. آخر کتاب غافلگیری دارد که خوشا به سعادت چنین بانوانی... به راستی که «ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لكن لا تشعرون» ... 🔸این کتاب را به تمام بانوان کشور که سعادت و شقاوت جامعه بسته به وجود آنهاست و دشمن آنها را هدف گرفته است و تمام توانش را گذاشته تا زنان از اصالت روح خویش هیچ ندانند و اسیر زیبایی های ناپایدار جسمانی شوند و قدرت تفکر را از آنها سلب کرده است، پیشنهاد می‌‌شود. @HOWZAVIAN
🔹 خودت اسیر بودی، ما را اسیر نکن! (۱) ✍️ مجتبی عادل پور، مدرس نویسندگی و مبلغ دینی آزاده‌ای را به مناسبت سالروز بازگشت اسراء به مرکز آموزشی دعوت کرده بودند تا از اسارت بگوید؛ از خاطراتش؛ از روزهای دور از خانه و خانواده و آنچه بر او و همرزمانش گذشته است. هنگام ورود به حسینیه خیلی گرم با اطرافیانش احوال‌پرسی می‌کرد و حس و حال خوبی به آنان انتقال می‌داد. حدوداً ۵۵ ساله به نظر می‌رسید. تمام موهای سر و صورتش سفید شده بود؛ حتّی ابروهایش هم‌رنگ موی سرش شده بود. می‌شد تازیانه‌های اسارت را در چین‌های صورتش دید. مجری، ایشان را بعد از انجام تشریفات ابتدایی روی سن دعوت کرد. در معرّفی ایشان نیز گفت که دکترای دانشگاهی دارد و در کسوت معلّمی سالیانی است در آموزش و پرورش تدریس دارد. با خودم گفتم با این همه تجربه حتماً کارش را خوب بلد است. خصوصاً اینکه پشت میز ننشست و مانند مجریان کارکُشته میکروفن را به دست گرفت. این را نیز اشاره کنم که در کلاس‌های آموزش روایتگری به راویان می‌آموزند پشت میز ننشینند و دائم موقعیّت خود را روی صحنه تغییر دهند. نیم ساعت بیشتر وقت نداشتیم؛ چون برنامه به دلایلی کمی دیر شروع شده بود و سربازان طبق برنامه‌ای که از پیش برای آنان پیش‌بینی شده بود، باید در کلاس دیگری شرکت می‌‌کردند. ریاست محترم عقیدتی از مسئولان خواست تا نیم ساعت به وقت مهمان برنامه اضافه کنند. خیلی نگذشت که نظرم به‌کلّی دربارۀ انتخاب مهمان مراسم عوض شد. با اینکه به دیوار تکیه داده بودم، دعا دعا می‌کردم این جلسه به پایان برسد. در چهره و چشمان سربازان یک «تو را به جان مادرت زودتر تمام کن!» دیده می‌شد. حتماً می‌پرسید: چرا؟ مخاطب از کسی که چند سال در اسارت بوده، انتظار شنیدن چه چیزی دارد؟ آیا غیر از این است که دوست دارد او از خاطرات اسارت بگوید؟ با این حال، ایشان بیشتر مطالبی که می‌گفت تناسبی با مراسم و کار و تخصّص ایشان نداشت. برای اینکه من را متهم به قضاوت اشتباه نکنید، یکی دوتا از کارهای ایشان را بیان می‌کنم. برای نمونه همان ابتدای مراسم از سربازان پرسید که چند نفرشان آیة‌الکرسی را حفظ هستند. بعد چند نفرشان را روی سن آورد تا بخوانند! یا مثلاً در وسط‌های جلسه چند سرباز را بالای جایگاه کشاند تا حمد و سوره بخوانند! 🔗بخش دوم در صفحه فکر شنبه @HOWZAVIAN
پدیده ای به نام فِلانور ✍️ «گروه تحریریه»: هادی حمیدی _ علی اسفندیار یک سؤال مهم؟ مگر می شود شهرها و مردم در عصر هجوم اطلاعات یا عصر پسامدرن تغییر کرده باشند و قالب‌های «زبان» تغییر نکرده باشد؟ اینجا نمی‌شود به آن پاسخ داد؛ اما روزنه‌ای از این تحول و تطور را می‌توان به نظاره نشست. مسأله مهم امروز نسبت‌سنجی بین شهر و ادبیات است و مهم‎تر از هرچیزی قالب‌های جدید ادبی که در غرب به وجود آمده اما نه در حمایت بی چون و چرا از شهر مدرن که گشت و گذار در آثارش و تفکر انتقادی به آورده‎های تکنولوژی است. «فلانور» یا پرسه‎زن حرفه‎ای شهر می‌خواهد اوضاع و احوال شهر از معماری گرفته تا جاهای به ظاهر خالی و بیهوده را در ادراک شخصی خود حلاجی کند، معنا بکاود و تقدیم خواننده کنند؛ در حقیقت ارائه روایتی شخصی شده از جهان مدرن به زبان شیرین هنر. پرسه‌زن یا فلانور مفهومی است که از زبان فرانسه به عاریت گرفته شده‌ و به معنای قدم‌زنی است. شارل بودلر، شاعر و نویسندهٔ فرانسوی مفهومی دیگر از آن مشتق کرد و به معنای فردی است که در شهر قدم می‌زند تا تجربه کسب کند. به علت استفادهٔ بودلر و دیگر اندیشمندان در حوزه‌های مختلف اقتصادی، فرهنگی و ادبی، پرسه‌زن مفهومی مهم در پدیده‌های شهری و مدرنیته شد. پرسه‌زنی تنها به قدم زنی در خیابان‌های شهر محدود نمی‌شود؛ بلکه می‌تواند شیوه ای از تفکر فلسفی و زندگی باشد! بودلر پرسه‌زنی را یک قدم زنِ با شخصیت در خیابان‌های شهر توصیف می‌کند که نقشی اساسی در درک و ترسیم فضای شهر دارد. مفهوم پرسه‌زن در بحث پدیدهٔ مدرنیته در محافل دانشگاهی مفهوم مهمی است. همچنین این مفهوم دریچه‌ای از تفکر در زمینه‌های معماری و شهرسازی باز کرده‌ است. والتر بنیامین فیلسوف و زیبایی‌شناس مارکسیست آلمانی، این مفهوم را ابزاری برای تحلیل و همچنین شیوه ای از زندگی می‌داند از دیدگاه مارکسیستی او، پرسه‌زنی مولود زندگی مدرن و انقلاب صنعتی است. وی خود به نمونه ای از پرسه‌زن تبدیل شد که خیابان‌های پاریس را مشاهده می‌کرد و به مطالعات اجتماعی و زیبایی شناختی می‌پرداخت[پرسه‌زنی و زندگی روزمرهٔ ایرانی، عباس کاظمی، نشر آشیان، ۱۳۸۸] حال اگر این پدیده با پدیده مشابه دیگر مانند «ون لایف» که از جدیدترین سبک‌های زندگی بشری است ادغام شود جذاب‌تر هم می‌شود. سفر و زندگی در «وَن» امروزه برای برخی تبدیل به سبک زندگی شده و عده‌ای در سراسر دنیا به این روش زندگی می‌کنند؛ سفری توأم با زندگی و زندگی توأم با سفر است؛ به اضافه عنصر کلیدی درک شخصی و تلاش برای شناخت پدیده‌های زیستی و اجتماعی پیرامون خود. پ.ن: در مجالی دیگر درباره این پدیده اجتماعی بیشتر خواهیم نوشت. @HOWZAVIAN
🔶 آنم آرزوست هفته پژوهش و دیدار سردبیران نشریات حوزوی با آیت الله اعرافی، مدیر حوزه‌های علمیه اقدامی شایسته و در خور ستایش است. پ. ن: امیدواریم در مناسبت‌های مطبوعاتی یا روزی مثل روز خبرنگار، همین وسعت نظر وجود داشته باشد و از رسانه‌هایی که رسالت خود را حوزه علمیه و پیشرفت حوزه می‌دانند، نامی و یادی به میان آید. گمان می‌رود با تأسیس خبرگزاری رسمی حوزه، به بیماری «خودبسندگیِ مطبوعاتی» دچار شدیم. @HOWZAVIAN
🔻 خسارت ریاست طلبی ✍️ جواد رستمی وَ قالَ أبُوالحَسَن الرِّضا عليه السلام: ماذِئْبانِ ضارِيانِ فى غَنَمِ قَوْمٍ قَدْ تَفَرَّقَ رُعاؤُها بِاَضَرَّ فى دينِ الْمُسلِمِ مِنَ الرِّئاسَةِ. [اصول كافى، ج 2، ص 297] دو گرگ درنده در گله بى چوپان، به اندازه رياست طلبى در دين يك مسلمان زيانبار نيست! گرگ خوی درندگی دارد نه به اندازه خوراکش بلکه برای تامین این خلق و خوی، گوسفندان زیادی را میدرد در حالی که مقدار کمی از آن می خورد. اگر به گله ای یورش ببرد سعی می‌کند تعداد زیادی را مورد حمله و دریدن قرار بدهد. امام رضا(ع) می فرماید ریاست طلبی در دین خسارتش از اینکه دو گرگ به گله ای بدون چوپان و مانعی حمله کند، بیشتر است. با این شناخت از گرگ که اگر فرصت کند همه گله را از بین می برد، تصور دو گرگ بدون چوپان یا مانعی، یعنی نابودی تمام گوسفندان که خسارت زیادی به بار می آورد. این تشبیه امام عمق فاجعه و خسارت زدن خصیصه ریاست طلبی در دین را برای یک مسلمان به تصویر می کشد که برای ارضای این حالت، دین هم مانع نخواهد بود بلکه وسیله ای برای رسیدن به آن خواسته های برآمده از ریاست طلبی می شود. از این رو لازم است مسلمان تدارک ایستادگی در برابر این خصلت زیان آور را ببیند و خود را با توکل به خدا و پناه جستن از شر شیطان، توسل به ائمه و دوری از امیال نفسانی، بیمه کند تا خسارتی این چنین سنگین نبیند. @HOWZAVIAN
🔶 فلسطین چگونه کلید رمز آلود فرج است؟ ✍️ محمدسجاد پارسا رهنمودهای رهبر انقلاب مبنی بر این که فلسطین کلید رمزآلود فرج است چند وجه دارد: درجنگ تمدن‌ها بین تمدن نوین اسلامی به رهبری جمهوری اسلامی و تمدن مدرنیته با محوریت آمریکا و صهیونیسم، ان شاءالله وقتی قدس شریف آزاد شود جهان به خصوص مسلمانان با تمام وجود خواهند فهمید که مقاومت جواب می دهد و لمس خواهند کرد که از عِده و عُده جبهه باطل نباید ترسید، چنانچه با سرنگونی رژیم طاغوت در کشور که باورش برای بزرگان و مبارزانی همچون آیت الله طالقانی(ره) هم که وسط میدان مبارزه بودند به گفته رهبرانقلاب باورنکردنی بود الان برای یک جوان کم سن وسال حزب اللهی هم باورپذیر شده، كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ. نکته بعد این که با نابودی رژیم صهیونیستی ضربه غیرقابل جبرانی به جبهه کفارو نفاق وارد می شودو سبب خواهد شد بسیاری از مسئولان و سران کشورها که با وجود نارضایتی از مستکبران جرات اظهار نداشتند جرأت پیدا می‌کنند و به مقابله با جبهه استکبار بر می‌خیزند. دیگر اینکه با مقاومت جانانه و صبورانه مردم شریف غزه چهره از نقاب دروغین لیبرال دموکراسی و ژست حقوق بشری و انسان دوستی آمریکا و غربی ها کنار رفت و آزادگان جهان فهمیدند که نسخه نجات بخش آنها مدرنیته ولیبرالیسم نیست و باید دنبال راه حل دیگری بگردند،در این حین اسلام و امت اسلامی با درایت و هدایت ولی فقیه زودتر وراحت تر می توانند تمدن نوین اسلامی را تحقق ببخشند تمدنی بر پایه دین و عقل و علم و اخلاق که بشر درآن هم زندگی دنیوی همراه با آسایش و آرامشی دارد هم معنویت و آخرت دارد. واین می شود کُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ‌ بِغَیْرِ أَلْسِنَتِکُمْ درغالب یک امت ویک حکومت، بعد مردم دنیا خواهند گفت اینها که پیروان منجی موعدهستند این چنین کردند پس از خدا بخواهیم خودموعد تشریف بیاورندکه خود او چها خواهدکرد! فلسطین کلیدرمزآلودفرج است. @HOWZAVIAN
از 🍃حسینیه شهدا 🌹حالِ خوب دخترم قد بلندی کرد. می‌خواست در ازدحام جمعیت دستش را هر طور شده برساند؛ اما سن کم و کوتاه بودن قدش نمی گذاشت. تصمیم گرفت از همان جا برایش دست تکان دهد. می‌دانست شهدا می‌بینند... @HOWZAVIAN
⚡️جدال فلسفه با سلفیه ✍️ سیّدعلی بطحائی 🔹ریاض پایتخت عربستان، برای سومین بار در روزهای اخیر شاهد برگزاری کنگره بین المللی فلسفه با رویکرد «فلسفه در جهان چند قطبی» با حضور چهره های سرشناس فلسفی جهان بود. به همین مناسبت در یادداشت پیش رو به نکاتی در مورد این همایش و جایگاه فلسفه ورزی در عربستان پساسلفیه خواهیم پرداخت. 1️⃣ یکم: این همایش، با عنوان «مؤتمر الرياض الدولی للفلسفه ۲۰۲۳» درتاریخ هفتم تا نهم دسامبر ۲۰۲۳ میلادی و با مشارکت «کتابخانه ملی ملک فهد» در ریاض برگزار شد. رویدادِ فرهنگی که برخی از فلاسفه ی عرب در آن شرکت کردند. اهتمام عربستانی ها با وجود سیطره تفکر سلفی - که مخالفت جدی به فلسفه ورزی دارد - قابل توجّه و حکایت از تحوّلات فکری – فرهنگی عربستان پساسلفیه دارد که به جاست به صورت مستقل بررسی شود. 2️⃣ دوم: حضور و سخنرانی «سایمون کریچلی» [از بریتانیا و متخصص در فلسفه قاره ای که در باب فلسفه کاربردی و مضاف از نیهیلیسم و مرگ گرفته تا سینما، طنز و فوتبال دست به قلم شده] به عنوان سخنران اصلی حائز اهمیت بود. جالب اینکه کریچلی در عربستانی که ضد تصوف است، از مزایای تصوف و ارتباط آن با فلسفه گفت و در مهد تفکر آنتی تصوف، از ضرورت توجه عربستان به تصوف سخن راند. «روبرت برناسکونی» که سارتر خوان قهاری است در زمینه «آینده فلسفه وزری در جزیره العرب» پرداخت و تلاقی فرهنگ عرب و فلسفه مدرن در عربستان را به فال نیک گرفت. «حسام نایل» برنده جائزه اتحاد الكُتاب فی الترجمه در سال ۲۰۱۹ و مترجم اصلی آثار فلاسفه غرب به زبان عربی درمورد ضرورت «توجه به اخلاق نسبیت در مواجه با جهان مدرن» پرداخت و ضرورت توجه به فکر فلسفی عربستان را نوید داد. یکی از مهمترین سخنرانی این همایش با موضوع «عدالت و قانونگذاری در جهان چندفرهنگی: بررسی موردی حقوق و اخلاق» بود که توسط دکتر فهد الدبیان ارائه شد. همچنین دکتر عبدالرحیم الدقون، فاطمه نورا و دکتر ولید الزمیل در مورد «نقش قانون در شکل گیری اندیشه، اخلاق و سنت های اخلاقی»، «عدالت بین ارزش های حق و خیر و رابطه آن با اخلاق» و «نقش حاکمیت در شکل‌دهی اندیشه و سنت‌های اخلاقی» سخنرانی کردند. «هانا آرنت و عبور فرهنگی» ملک الجهانی از سخنرانی های پر مخاطب بود. 3️⃣ سوم: از مباحث حاشیه ای این همایش بخش فلسفه برای کودک و ایده های جدید برای کاربردی کردن فلسفه بود. توجه ویژه دست اندرکاران مؤتمر ریاض به نماد «سیزیف» و افسانه معروف او در مورد اینکه پیروزی در فلسفه ورزی و کنار زدن راز خدایگان است را نمی توان به تعریض آنها به سلفی ها بی ارتباط دانست. با این حساب، سیزیف و افسانه او که آلبر کامو فرانسوی نوشته، بسان سرّ مگویی است که در نسخه ی عربستانی این مؤتمر، به رویارویی فلسفه با سلفیه منتج خواهد شد. 4️⃣ چهارم: به طور کلّی کشورهای ثروتمندِ حاشیهٔ خلیج فارس در مقایسه با سایر کشورهای جهان اسلام، از جهت فلسفی بسیار فقیرند. کم برگ و بار بودن میراث فلسفی در این خطّه و قلّت اندیشوران متعمّق در فلسفه، در این منطقه شاهد خوبی بر این مدعاست. در حالی که قرن هاست که غرب جهان اسلام، ایران، شبه قاره هند و... سیراب از فلسفه ورزی شده است و موضوعاتی دربارهٔ جامعه، سیاست، دین و همه چیز مورد مداقّه متفکّران فیلسوف قرار گرفته است؛ امّا سهم کشورهای حاشیهٔ خلیج فارس و بویژه عربستان در این روند بسیار ناچیز است. 5️⃣ پنجم: اهمّ مباحث عالمان این خطّه، آکنده از مباحثی است که هیچ ارتباطی با فلسفه یا حتّی ضد آن ندارد. در این منطقه، موضوعاتی پیرامون ایمان و قلمرو آن به وفور بحث و بررسی شده است؛ ولی عقلانیّت علمی یا تفکّر فلسفی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در حالی که تمدّن‌ها تنها بر دو رکن فکری استوارند؛ علم و ایمان یا به عبارتی دین و فلسفه. ریاض دریافته است تا زمانی که تنور فلسفه ورزی رونق جدّی نگیرد، خمیر ایمان و نان دینداری نمی تواند جان تازه ای ببخشد و تا مادامی که چراغِ فلسفه کم سو است؛ مشعلِ ایمان پرفروغ نخواهد بود. 6️⃣ ششم: ارزیابی خیزش فلسفی کشورهای حاشیه خلیج و به ویژه عربستان در این رویداد فکری بسیار زود است. تا زمانی که جرقهٔ فلسفی اخیر به جریانِ فلسفی پایدار تبدیل نشود و متن های سخنرانی های این همایش مورد بررسی دقیق قرار نگیرد، نمی توان از یک جهش فلسفی برای جبران عقب ماندگی ها سخن در عربستان سکولار پساسلفیه سخن گفت. هر چند که نقش فیلسوف های اجاره ای و دو تابعیتی در فلسفه ورزی عربستان را نمی توان به استقرار یک نظام فلسفی منسجم در عربستان منتج کرد. @HOWZAVIAN
🖌 تجربه‌‌ای از تلخ و شیرین نوشتن ✍️ زهرا شعبانزاده سال گذشته، همین روزهای ایام فاطمیه بود، در گروهی عضو شدم، که اکثر اعضای آن شاعران فعال و خوش ذوقی بودند. هر روز چندین پیام از جدیدترین شعرها و بداهه‌های‌شان منتشر می‌کردند، من هم عاشق شعر بودم؛ اما چون مسلط به وزن و قافیه نبودم، نمیتوانستم خودم مستقیم و مباشر، شعر بنویسم، ناچار از باب تمرین، به شعرهای بزرگواران تعریض می‌کردم (بنابر وزن و قافیه، مضمون را تغییر می‌دادم، و در پاسخ شعر ایشان می‌گفتم). یکبار، دمم در تله یکی از شاعران بد اخم گیر کرد، برخلاف سایرین، تشویق و لبخند نبود، بلکه دو یا سه پیام طولانی، در حد طومار نوشت و هر چه خارج از ادب بود نثار من کرد، خلاصه حسابی در جمع مرا کوبید. مجبور شدم گروه را ترک کنم، حدود چهار ماه اصلا طرف شعر نرفتم، نه نوشتم و نه خواندم! پیش خودم گفتم، اصلا مرا چه به پا کردن در کفش استادان ادبیات؟ نمی‌دانم چطور؛ اما با تشویق یک نفر، دوباره حال و هوای سابق را از سر گرفتم، بعد از افسردگی و سرخوردگی سابق، این بار که می‌نوشتم، انگار خیلی بهتر توانش را یافته بودم. تلخی لحن شدید آن شاعر و بعد از مدت‌ها، شروع دوباره، دو درس بزرگ به من داد؛ اول این که ثبات قدم و ادامه دادن، کم کم من را رشد می‌دهد، نباید با انتقاد متوقف شد. دوم این که هرچند نقد او پر از توهین بود؛ ولی نقاط ضعف مرا گفت. گاهی انسان درس‌هایی از دشمن‌اش می‌گیرد، که دوستانش، به خاطر خجالت و حیای بیجا هیچ وقت به او گوشزد نمی‌کنند، همین لحن تند او حواس مرا جمع کرد، تا در نوشته‌های بعدی دقت بیشتری داشته باشم، بعد از آن، خودم بداهه گفتم، که اگر فقط تشویق شده بودم، هنوز داشتم تعریض می‌نوشتم. @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 ا ☑️ انقلاب یعنی تغییر مردم ▪️شیخ ابراهیم زکزاکی در برنامه تلویزیونی جماران می‌گوید: ✔️ آن چیزی که ما از امام یادگرفتیم اینست که انقلاب، تغییر حکومت نیست بلکه تغییر مردم است. تغییر مردم یعنی تغییر تفکر و باورهای مردم. هرگاه که تفکر مردم تغییر کند، آنگاه تغییرات اساسی ایجاد می‌شود که امام این کار را کرد. 📮فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛ 📲وبگاه | فکرت | مدرسه فکرت
🌹همسفر با نسل قاسم ✍️ سید عبدالله هاشمی «بر سر تربت من گر گذری همت خواه / که زیارتگاه رندان جهان خواهد شد» از همان روز سرد و دلگیر زمستانی که اینجا مزار تو شد، دل من هم بی‌قرار شد. «بی قرار زیارت!» یکبار نشد تصویر این گلستان زیبا را در قاب رسانه ببینم و آرزوی حضور در آن را نداشته باشم. اکنون به مهر تو اینجا هستم. کنار تو... «چه وصالی!» 🔻با کاروان«نسل قاسم» از شهرکرد، همسفر نوجوانان عزیزی شدم که می‌خواستند صداقتشان در دوستی با تو را با همان صفای همیشگی،نشان دهند. پانزده اتوبوس، نوجوانان دختر و پسر از شهرها و روستاهای مختلف استان، به همت و تلاش مدیر محترم و باصفای سازمان تبلیغات اسلامی استان،«حاج آقای طاهری» و همکاران پرتلاشش، عازم این سفر معنوی و معرفتی شدند. «چه مبارک سفری بود و چه فرخنده رهی!» 🔸در مسیر زیارت،در استان یزد از بیش از ده کارخانه مختلف بازدید شد تا از نزدیک شاهد پیشرفت‌های بزرگ کشور خود بوده و در بازگشت «راوی» این افتخارات برای دوستانشان باشند. در این بازدیدها، بچه‌ها به خوبی فهمیدند که شعار«ما می‌توانیم» «شعر»نیست بلکه«شعور اجتماعی» است وسیاه‌نمایی رسانه‌های بیگانه درباره ایران چیزی جز «یاوه»نیست. از گفتگو با بچه‌ها دریافتم،دستاوردهای «استقلال ‌ملی» و «هویت دینی» را با تمام وجودشان تماشا کرده‌اند. کارخانه‌هایی که در رتبه‌های اول جهانی هستند و به کشورهای زیادی صادرات دارند و در زمینه تولید ملی، اشتغال و افزایش ثروت ملی بسیار موفق بودند. «چه افتخاراتی!» 🔸اکنون این نوجوانان آمده‌اند بر مزار تو تا «همت» طلب کنند و با روح بزرگ سردار دلها، پیمان ببندند تا راه تو را تا «فتح قله‌های دوردست» ادامه دهند و پرچم «ملت امام حسین علیه‌السلام» را بر بلندای جهان به اهتزاز درآورند. «چه قرار و پیمانی!» نسل قاسم برمزار تو همت و هویت خویش را می‌یابد و روزی «رندان جهان» خواهند شد. به سوی تو... @HOWZAVIAN
🔶 آرزوی بر باد رفته ✍️ مرتضی بذرافشان به قد کوتاه و میکروسکوپی ام نگاه و مسخره ام نکنید گالیور یادتان هست که بر اثر طوفان باسگش افتادبه جزیره ای دور افتاده و پر از گنج و طلا، دارای مردان ریز و میلی متری؛ من از همان کوتولوهایم که بر گنج نفت در شبه جزیره عربستان جا خوش کرده ؛ از چادر نشینی به آلاف والوف رسیدم ، در عوض اما آرزویی دارم بلند ، حتی بلندتر از دماوند، ترشم نکند میخواهم حماس نباشد به گمانم اما دریای مقاومت، غرق می نمایدم. آری درست شناختی ، عادل جبیرم وزیر خارجه ی ام القرای حکام عرب ؛ هر وقت کنار امیر عبدالهیان می ایستم ناخود آگاه می خندم به یاد گالیور می افتم که کف دستش، دو زانو زده لیست تقاضا می دهم ایران هم شده گالیور خاورمیانه شاید اندکی بعد جهان ؛ حماس و انصارالله افتادند به جان ما ، همین دیروز باب المندب را قفل زدند در حمایت ازآب و غذا ودارو رسانی به مردم غزه، حالا اینها شدند تاج سر اعراب البته نه دولتها ، ملتها. شیخ احمد یاسین نابینا می شناسیدش ، رهبر حماس که ترور شد این پیرمرد آرزوهای ما داد برباد، از کمپ دیوید ،کنفرانس اسلو، شرم الشیخ و بعدهم ابراهیم همه برای عادی سازی روابط بود با برادران بسیار خوب یهودی؛ بی شاهد حرف نمیزنم شاهد اول ترامپ عاقل شاهد دوم بایدن باهوش و هردو کاملا بی طرف و ناخریدنی ، نه مثل برخی شاهدای پولکی در دادگاهها، بلانسبت ایران ، گفتم برخی شر نشود. آری برادر، ماجراها داریم ما با اسراییل و بده بستانها بسیار و ماه عسل هرروز ، مثل تعامل سازنده و پارتی های شبانه ی ا. ر مدیر خوشنام چای دبش با سیاست مداران ، منظورم نه تدبیر و امیدها نه وزیر پاکدست جهاد وصمت و و و... ، گمان بد مبرید قدرت و عالم سیاست خرج دارد، هزینه های انتخاباتی بی تعارف از جایی باید تامین شود خطاب به کاندیدای مجلس بپرسید از کجا و چگونه ؟ از صندوق ارزی ودلار ترجیحی یاخیرین فولاد، مس ، میهن و صباح ووو؟ پشت پرده و روی پرده به قول مدیری نابخرد در شبهای برره ، خیلی فرق میکوله، استادم اردوغان، درس پس میدهم چند ترم هم با زیباکلام گذرانده ام، همین رجب خان نادرست جلوی دوربین به نتانیاهو فحش خواهر مادر میدهد پنهانی اما نامه فدات شوم می فرستد برای او ، ماهم یاد گرفتیم بی تفاوت نباشیم چندبار گفتم از درد و رنج کودکان غزه باخبرم ، به قول رضا دزد در مار مولک هزار راه نرفته باید رفت، برای کمک به غزه ،یکی از راهها ارسال کفن است برای عزیزان کشته شده ؛ به سازمان ملل هم اعلام کردم . با همه این حرفا، کشتار فلسطینی ها بی فایده است ، به آرزویمان نمی رساند که هیچ دو روز دیگر سپاه یمانی از راه زمینی میاد سراغمان برای رفتن به غزه ، ازکجا معلومه زیر ما تونل نزده اند بنام متروی صنعا غزه و سید نصرالله هم افتتاح کرده بعید نیست اینها که هر روز قوی تر شده امروز بالستیک فردا پلاسما به قول رهبر ایران، فلسطین رمز پیروزی پابرهنگان و سنگر نشینان تمام. @HOWZAVIAN
🌹 مادر اهل ادب 🌱همهمه ملائک ✍️ محسن عبدالله زاده ✍️خون ملائک هم به جوش آمده. اما علی همچنان ساکت است... برای کسی که اهل آسمان او را از اهل زمین بهتر می شناسند جای تعجب ندارد که غریبانه به خاک سپرده شود. کسی که آمدنش آسمانی است رفتنش نیز با اهل آسمان است. کسی که از بهشت، زنان بهشتی قابله اش می شوند را در غسل و کفن ( کفن و دفن) چه کار با اهل دنیا. همین که چند صباحی بر آدمیان که نه بر شبه آدمیان منت نهاده و دعایشان می نمود از سرشان هم زیاد است. و چه توقعی داشتند آنها که از بی خبری از تدفین فاطمه گلایه هم کردند. فاطمه جلوه ای الهی بود که خداوند انسان را با آن آزمود و باز هم این انسان جاهل مردود شد. اما خدا صبر بدهد علی را که بعد از فاطمه از این جماعت چه ها می بیند. کسی که نماز با او معنا پیدا کرده را بی نماز می خوانند. کسی که خدا بر او درود فرستاده را لعن می کنند. کسی که سلام انبیا را دارد، از این مردم پست، علیکی نیست. اصلا لیاقت این جماعت همان است که دیگران خلافت و ریاستشان را بدست بگیرند. اما خدا صبر بدهد علی را بعد از فاطمه از این جماعت پست. 🔸خون ملائک هم به جوش آمده. اما علی همچنان ساکت است... علی باشی و خانه نشینی کنی علی باشی و سکوت کنی علی باشی و جسارت ببینی! هیهات این علی نبود. اصلا نمی شود علی باشد و اینگونه باشد! کاش تاریخ جور دیگر می نوشت. کاش علی نبود، کاش نمی دید کاش نمی شنید. باشی، ببینی، بشنوی و باز بنشینی، از علی نمی آید! علی که سکوت می کند حسن می آموزد چطور یک عمر با قاتلش زیر یک سقف سکوت کند. علی که سکوت می کند حسین می آموزد در گودی قتلگاه برای قاتلش خیر بخواهد. علی که سکوت می کند، قلب زینب می شود صبور... 🔸همهمه که بالا می گیرد آیه دوباره نازل می شود: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ @HOWZAVIAN
🔎ماساژ پیام و یک تیتر مهندسی شده به سبک ‌بی‌بی‌سی فارسی ✍️علیرضا محمدلو ▫️/بی‌بی‌سی فارسی: "نگهبان بانک ملی بابلسر که به نماینده مجلس خبرگان شلیک کرد، اعدام شد"./ این خبر مربوط به حکم قصاص قاتل آیت الله سلیمانی نماینده مجلس خبرگان است که امروز اجرا شد. ایشان اردیبهشت ماه امسال بر اثر ترور مسلحانه در بانک ملی بابلسر به شهادت رسید. ▫️با اندکی تامل در تیتر خبر، شاهد بازی با واژه ها به سبک این رسانه لندنی هستیم. ماساژ پیام یعنی "دستکاری وزن پیام" و به عبارتی؛ تخفیف گزینشی و "تغلیظ و ترقیق جهت دار متن" که در این تیتر عیناً مشاهده می‌کنیم. ▫️قاتل را جهت بازی با عواطف مخاطب، با عناوین شهروندی(نگهبان بانک و نماد طبقه پایین جامعه) معرفی می کند و واژه قتل را از طرف فاعل ماجرا حذف کرده و به عبارت "شلیک کرد" تقلیل داده و به ضعیف‌ترین صورت ممکن بسنده می‌کند. ▫️در فرامتن و هم نتیجه می‌گیرد که حکم اعدام، عادلانه نبوده و حق این شهروند عادی و نگهبان معمولی بانک، اعدام نیست و جمهوری اسلامی مبتلا به ظلم است. ▫️یادمان نرفته که این رسانه بی‌طرف! در جریان تبادل اسرا میان رژیم نامشروع صهیونیستی و جریان مقاومت غزه، با یک غش خبری و تیتر مهندسی شده، برای اسرای فلسطینی از کلمه "Prisoners" زندانیان (نماد جرم) و برای اسرای اسرائیلی از کلمه "Hostages" گروگان‌ها(نماد مظلومیت) استفاده کرد! @HOWZAVIAN
🔳 روان‌شناسی روضه ✍️ مجید ابطحی چه کنیم کودک یا نوجوان ما خجالتی نباشد؟ چطور می توانیم فرزندمان مان را اجتماعی به بار بیاوریم؟ چه کنیم بچه ها توانایی ارتباط با بقیه را داشته باشند؟ میخواهیم فرزندمان کمک و خدمت به دیگران را یاد بگیرد، چطور آموزش دهیم؟ پسرم توانایی شرکت در یک کار جمعی را ندارد کار گروهی بلد نیست از کجا شروع کنم؟ چطور می توانم برای فرزندانم الگوهای سالم و متعالی را معرفی کنم؟ 🔹ده ها سوال از این قبیل را والدین از مشاوران و مربیان می پرسند اما یا پاسخی کاربردی نمی شنوند یا نیاز به شرکت در کارگاه ها و سمینارهایی با هزینه های میلیونی دارند! روانشناسی رشد از شاخه های مهم علم روانشناسی عهده دار پاسخ به این سوالات است، اما چه تعداد از والدین توان مطالعه دارند و چه تعداد فرصت مطالعه ؟و اصلا چقدر میتوانند این مفاهیم را کاربردی و اجرا کنند! اگر بگوییم یک روضه ی خانگی توانایی پاسخ به این سوالات را دارد تعجب میکنید!چطور؟ 🔹کودکی 8ساله را تصور کنید که چند ساعت یا حتی چند روز است فعالیت و زحمت مادر را می بیند مادری که روزهای قبل اینقدر سرش شلوغ نبود، این سوال در ذهنش تکرار می شود که مادر برای چه کسی یا چه کسانی این قدر زحمت میکشد؟ مادر از برخی راحتی های روزمره اش گذشته برخی برنامه هایش راتعطیل کرده، چه اتفاقی در راه است؟ وقتی روضه شروع می شود جواب سوالش را میگیرد که قرار است برای انسان بزرگی سوگواری کنیم، و مردمی که مهمان ما هستند آنقدر ارزش دارند که بی هیچ چشم داشتی می توان به آنها خدمت کرد، او به مردم را اینجا یاد میگیرد 🔹برای روضه یکی باید مسئول چای باشد یکی مثلا مسئول کفش ها یکی مسئول خریدها یکی مسئول اطلاع رسانی به همسایه ها و آشناها و... کودک شما و گروهی را به چشم می بیند یاد میگیرد و اصلا خودش یک کار جمعی را انجام میدهد! 🔹به کودکتان بگویید به تک تک مهمان ها خوش آمد بگوید این کار تمرینی برای از بین بردن و کمرویی است 🔹کودک می تواند یک یا چند سوره از قرآن را حفظ کند، از او بخواهید یک سوره از قرآن را مقابل مهمان ها بخواند(البته به شرطی که قبلا با او تمرین کرده باشید) این کار کودک را بالا خواهد برد 🔹از کودک بخواهید کفش های مهمان ها را مرتب کند این کار یعنی تو باید از خودت بیرون بیایی و گاهی کاری را انجام دهی که سودش فقط برای است نه خودت! 📌شاید همه ی این کارها از یک کودک و در یک روز برنیاید اما در چند روضه ی متعدد و از چند کودک باهم ، شدنی ست! مهم این است که بدانیم روضه این قابلیت ها را دارد! صفای روح ، نزدیک شدن به معبود و تعظیم شعائر الهی فواید مهمتری هستند که در این نوشته بنای آن را نداریم، روضه معجونی ست که هزاران کار از آن ساخته است! تربیت کودک تنها یکی از قابلیتهای روضه است! ✅ایام فاطمیه بهانه ی خوبی است برای برپایی روضه ها خانگی... @HOWZAVIAN
إِنَّ فَاطِمَةَ ع صِدِّیقَةٌ شَهِیدَةٌ وَ إِنَّ بَنَاتِ الْأَنْبِیَاءِ لَا یَطْمَثْن‏. [1]امام کاظم علیه السلام می فرمایند : فاطمه (علیهاالسلام) صدیقه ی شهیده است و دختران انبیاء دچار حیض نمی شوند. [1] – الکافی،ج2،ص489و490،ح3 ط دار الحدیث.مسائل علی بن جعفر،ص325،ح811 ط موسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث @HOWZAVIAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹مادر اهل ادب 🌱 و ما ادراک ما لیله القدر ✍️ محسن عبدالله زاده وقتی در آسمان شناخته تر باشی تا روی زمین، خداوند برای معرفی اینگونه به ملائک خطاب می کند: هُم فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها و شاید آنقدر عزیز و محبوب است که هر چیزی بهانه ای می شود، تا از عرش اعلی نام مبارک فاطمه برده شود. ولو برای معرفی پیامبر و علی علیهماالسلام. مخاطب کیست؟ مخاطب جبرئیل امین است کسی که بیشمار بار بر پیامبر نازل شده است. جبرئیل هم که باشی، وقتی قرار است خاندان نبوت و معدن رسالت را بشناسی؛ بایستی به واسطه فاطمه باشد. هم فاطمه و ابوها... یعنی ای جبرائیل فاطمه است و پدر فاطمه. پدرش کیست؟ خاتم الانبیا است هم فاطمه و ابوها و بعلها....: یعنی ای جبرائیل فاطمه است و همسر فاطمه. همسرش کیست؟ علی مرتضی، همان که در وصفش خواندی: لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها: یعنی ای جبرائیل فاطمه است و فرزندان فاطمه. و فرزندانش کیانند؟ گوشواره های عرش الهی . حسن و حسین علیهما السلام. اما مگر... اما مگر نور اهل کساء قبل از خلقت در عرش نبوده؟ مگر نور آنها هم نزد ملائکه معروف نبوده ؟ مگر ملائکه از تسبیح آنها تسبیح نکرده اند ؟ پس چرا از فاطمه نامبرده می شود و دیگران با او معرفی می شوند؟ شاید پاسخ به زبان و درک سائل است... شاید فاطمه برای ملائک آشناتر است. محسوس تر است. هم جنس تر است. شاید منظور بیان وحدت و محور این وحدت فاطمه است. کلهم نور واحد و فاطمه معنای این واحد است. همه بر محور فاطمه معرفی شدند تا یکی بودن این انوار را نشان دهد و کیست فاطمه که محور معرفی این کلهم نورٌ واحد شده است. و ما چه می دانیم فاطمه کیست ؟ فاطمه محور وحدت کلهم نور واحد است... فاطمه لیله القدر است.... فاطمه سر الله مکتوم است... فاطمه حجت خدا بر حجج است. و افسوس، عقل و درک بشر را بلندای درک او نیست... انَّما سُمِّيَتْ فاطِمَةُ ِلأنَّ الْخَلْقَ فُطِموا عَنْ مَعْرِفَتِها. او فاطمه نامیده شده است زیرا خلق، از شناخت و معرفت فاطمه بریده شده اند.... و مَنْ عَرفَها حَقَّ مَعرفتِها أدرکَ لیلةَ القدرِ، و ما ادراک ما لیله القدر.... و تو چه می دانی که لیله القدر چیست.... @HOWZAVIAN
🔰شعر سید محمد القزوینی ✍سیدعلیرضا موسوی قال سليم قلت يا سلمان هل دخلوا ولم يك استئذان فقال إي وعزّة الجبار ليس على الزهراء من خمار لكنّها لاذت وراء الباب رعاية للستر والحجاب فمذ رأوها عصروها عصرة كادت بروحي أن تموت حسرة تصيح يا فضّة اسنديني فقد وربي قتلوا جنيني فأسقطت بنت الهدى وا حزنا جنينها ذاك المسمى محسنا من قصيدة للسيد محمد القزويني (۱۳۳۵ ق) 🔸ترجمه شعر: سلیم می گوید به سلمان گفتم آیا بدون اجازه وارد خانه فاطمه شدند؟! سلمان گفت:آری قسم به خدا در حالیکه زهرا پوشش نداشت. اما زهرا برای رعایت پوشش و حجاب پشت در قرار گرفت. پس تا دیدند که زهرا پشت در است در را به شدت فشار دادند. که از این مصیبت نزدیک است جان دهم. فریاد می زد فضه کمکم کن! که قسم به خدا جنینم را کشتند. اینجا بود که دختر پیامبر فرزندش محسن را از دست داد. @HOWZAVIAN
29.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. «مداحی و حرف‌هایی تازه در سطح حکم‌رانی» ✍رحیم آبفروش فاطمیه اول گذشته بود و در مسیر مسافرت‌های بینِ‌شهری، گوش‌دادن به کارهای فاطمیه، مسیر را کوتاه می‌کرد... روح‌الله هم به‌مثابه کارگردان رادیویی، صوت‌ها را انتخاب می‌کرد و در نوبت پخش قرار می‌داد... لابه‌لای کارها، یک قطعه میخ‌کوبم کرد! با تمام کارهای قبل و بعد متفاوت بود، به روح‌الله گفتم دوباره بگذار... دوباره... و بازهم... هرچه بیش‌تر گوش می‌دادم باور می‌کردم اتفاق متفاوتی رقم خورده... شاید در مدت کوتاهی، ده‌ها مرتبه گوش دادم... فیلم جلسه را که دیدم، تحیر و تحسینم مضاعف شد... تعجب می‌کردم چرا در این مدت، سروصدایی به پا نشده؟ چرا دیر دارم می‌شنوم؟... متن کامل: https://eitaa.com/qoqnoos2/421 @HOWZAVIAN
🥀 تورق می‌کنم، یک قتل را که در همه دنیا اگر قتلی شده حداقل پرونده‌ای دارد گزارش می‌نویسد: کودتا چی‌ها رسیدند و هزاران پشته هیزم به پشت در چیدند و سپس با نعره‌هاشان پرده‌ی حرمت دریدند و کنار در هر آنچه بود را آتش کشیدند و زبانه‌های آتش، گوشه‌ی معجر رسیدند و تمام این دقایق بچه‌هایِ مرد، دیدند و بمیرم این گزارش، خط به خط خون است و خاکستر بمیرم لحظه‌ی دندان به‌هم ساییدن حیدر" گزارش می‌نویسد: قتل با جسمی گران بوده و مقتوله، زنی که ظاهراً خیلی جوان بوده گزارش می‌نویسد: با لگد در را شکستند و و مقتوله همان دم اتفاقا پشت آن بوده گزارش می‌نویسد: بار شیشه داشته آن زن گزارش می‌نویسد: زخم و تاول توامان بوده دری بودست با گل‌میخ‌هایی، جای جای آن گزارش می‌نویسد: میخ در هم خون‌چکان بوده گزارش گریه کرده خط به خط از غربت شویش گزارش شرم دارد که بگوید میخ و پهلویش گزارش می‌نویسد: "زن که دست از در رها کرده گزارش می‌نویسد؛ زن کنیزش را صدا کرده" مرورش می‌کنم هربار، با اندوه از اول نمی‌دانم چه بود اینها؟ گزارش بود یا مقتل؟!؟ بمیرم این خطش که سال‌ها اندوه جان بوده جوان بوده، جوان بوده؛ چرا پس قامتش همچون کمان بوده؟ چگونه زنده‌ام، از خواندن این روضه‌های تو چگونه من نمردم، از غم واغربتای تو تو برگشتی به آنجایی که اهلش بوده‌ای خانم و حیدر یکه و تنهاست بین بچه‌های تو کسی نگذاشت "جانم" پشت اسمش بعد پروازت دلیل گریه‌های او، مرور خنده‌های تو اذان گفتند؛ پس این بیت‌ها ختم بخیر اند و خوشم با چند رکعت نوکریم در عزای تو همه عمرم اگر پرسید هرکس کار و بارم چیست سرم بالاست مادر که گدای تو، گدای تو... @hasankhosravivaghar