🟢ارزشهای دینی از دنیای قدیم تا عصر مدرن
✍️ حجت الاسلام احمدحسین شریفی، رئیس دانشگاه بین المللی قم
🔹برخی از مدعیان #روشنفکری دائماً و به گونههای مختلفی میگویند «دنیای جدید» دنیای تکثرها و تنوعهاست. دنیای مدرن، دنیای سکولارشده است. در دنیای جدید، نمیتوان از «ارزشهای ثابت» و «مطلق» سخن گفت! نمیتوان از «حقیقت واحد» سخن گفت! صراطهای فراوانی وجود دارد که نمیتوان گفت فقط یکی از آنها مستقیم است! بلکه با صراطهای مستقیمی مواجههایم!
🔻اینان خلط بزرگی میان «مقام ثبوت» و «مقام اثبات» و در نتیجه میان «واقعیت» و «حقیقت» کردهاند!
توضیح آنکه تنوع و تکثر و صراطهای مختلف در جوامع بشری، از ویژگیهای دنیای مدرن نیست. بلکه در همیشه تاریخ و در همه جوامع وجود داشته، دارد و خواهد داشت. به عنوان مثال، در کنار توحید و خداپرستی، بتپرستی (با تنوع بسیار گستردهای که داشت)، شرک، بیخدایی، الحاد، بیاعتقادی به معاد، بیاعتنایی به ارزشهای دینی و امثال آن در دنیای قدیم هم بوده است! همواره شاهد وجود ادیان و مکاتب و ملل و نحل مختلفی در میان جوامع بشری بودهایم.
🔸همه سخن در درستی یا نادرستی آنها بوده و هست. یعنی سخن فرزانگان و پیامبران و اولیای الهی و فیلسوفان این بوده است که آیا همه آنچه که «هست»، درست است؟ آیا منطقاً میتوان گفت هم باورهای دینی درست است و هم باورهای غیردینی و ضددینی؟! آیا میتوان گفت هم ارزشهای توحیدمحورانه درستاند و هم ارزشهای الحادپایه؟ معلوم است که پاسخ منفی است.
#کثرتگرایی
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🎉 عیدانه طلوع حق
🏷 ۵۰ درصد تخفیف
🔥 ویژه تمامی دوره ها
💌 کدتخفیف : tolu1403
📝 دوره آموزش نویسندگی
🔺با رویکرد داستان نویسی
📚 استاد محمدرضا سرشار (رضا رهگذر)
🔺دارای نشان درجه یک هنری
🔺۶ میلیون شمارگان چاپ آثار
⏱ ۸۶ جلسه آموزشی
🌐 بصورت مجازی
📃 ارائه گواهینامه معتبر
🇮🇷 ثبت نام از سراسر ایران
🔻 مشاهده جزئیات و ثبت نام:
🌐 https://school.toluehagh.ir/nev03-04
💠 موسسه فرهنگی طلوع حق
https://eitaa.com/joinchat/2694840323C97c5d26c1c
.
#قلمدون
🖋قدم اول #نوشتن، فردی است.
🖌برای تأثیر همه جانبه و فرهنگی راهی جز #اجتماعی_شدن نویسندگی نیست.
📚در حقیقت مقصد نویسندگی #ساخت_اجتماعی است.
#جهاد_روایت
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
رمضان و یادداشت های عدالت در قرآن (۱)
«چالش فهم مفاهیم مدرن از قرآن»
✍️ احمد اولیایی، پژوهشگر حوزوی
🔹یکی از سخت ترین کارها فهم قرآنی مفاهیمی است که یا در دنیای امروز تولید شده یا معنای پیشینی آن تغییر کرده است. به عنوان مثال «دولت» به عنوان مفهومی در علوم سیاسی مدرن، آیا مستقیما در قرآن یافت می شود یا حتی غیر مستقیم هم نمی توان در موردش مطلبی یافت؟!!! شاید این پرسش به سوال بنیادیتری برگردد که آیا قرآن برای انسان امروز نیز نقش هدایت گری دارد یا خیر که البته این سوال از بحث ما خارج است چرا که پیشفرض و پاسخ ما به این سوال «آری» ست. آیاتی مانند آیه ۵۹ سوره انعام «ِوَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في كِتابٍ مُبينٍ»، آیه۸۹ سوره نحل: «وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء» یا آیه ۳ه۸ سوره انعام: «ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْء» این پیشفرض را تأیید می کند. همچنین در روایات متعددی نیز به این موضوع اشاره شده است. به عنوان مثال امام رضا علیه السلام نقل می کنند که مردی از امام صادق علیه السلام می پرسد: حالت قرآن چگونه است که هرچه خوانده می شود، تازه تر می شود. امام علیه السلام پاسخ فرمود: زیرا خداوند قرآن را برای زمان ویژه و مردمانی مخصوص و معین قرار نداد. قرآن در هر زمانی تازه و نو و نزد هر ملتی تا روز قیامت مورد استفاده است. (بحارالانوار، 15/92).
🔸با این پیشفرض که قرآن می تواند انسان و جامعه امروز را هدایت کرده و برای مسأله فردی و اجتماعی او و جامعه اش حرف دارد، به چالش فهم مفاهیم مدرن مانند عدالت اجتماعی از قرآن وارد می شویم.
#رمضان
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔻کالازجر
✍️ علی بهاری، پژوهشگر و طنزنویس حوزوی
🔸پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ برای گرفتن کالابرگ فجرانه به یکی از شعبههای فروشگاه جانبازان قم رفتم. با این تحلیل که مردم روزهدار، صبح اول وقت به فروشگاه نمیآیند، ساعت ۸:۱۵ دم ورودی فروشگاه بودم. از دیدن جمعیت صفبسته شگفتزده شدم. هنوز در فروشگاه را باز نکرده بودند. بیاعتناء به صف در گوشهای ایستادم. پیرمردی خمیده گفت: «برو ته صف.» گفتم: «هنوز فروشگاه باز نشده. چه صفی؟» با بیحوصلگی جواب داد: «برو ته صف. وقتی باز بشه نوبتی راه میدن.» به ناچار به ته صف رفتم. یعنی چه؟ مگر مطب دکتر است که نوبتی راه میدهند؟ چند دقیقه بعد در فروشگاه باز شد. صف خیلی کند جلو میرفت. برخی با غرور از کنار جماعت در صف رد میشدند، نگاهی عاقل اندر سفیه به آنان میکردند و وارد فروشگاه میشدند. بیشترشان هم چند دقیقه بعد با سر پایین - طوری که توجه بقیه جلب نشود - آرام به انتهای صف میرفتند. بندگان خدا به خاطر کالابرگ آمده بودند و در نگاه اول فکر میکردند خونشان از بقیه رنگینتر است و بدون صف هم دست پر از فروشگاه بیرون میآیند. مردم در جمعهای دو و سهنفره صحبت میکردند. بیشتر حرفها گلایه از دولت برای اجرای نابخردانه این طرح بود. بعضی هم میگفتند رایگیری تمام شده و همه چیز به تنظیمات اولیه کارخانه برگشته است. منظورشان را نفهمیدم. مگر در ایام رایگیری چیزی بهتر شده بود که الان به تنظیمات کارخانه بازگشتهایم؟
🔹صف همچنان کند جلو میرفت. گاهی دو نفر سر نوبت دعوایشان میشد و بقیه به آرامش دعوتشان میکردند. هر چه میگذشت آفتاب، بیشتر خودش را روی زمین پهن میکرد. پیرزنها و پیرمردها مدام این پا و آن پا میشدند و گاهی لب جدول مینشستند تا درد زانویشان التیام پیدا کند. یکی از ماموران فروشگاه که معلوم بود برای ارتباط با مشتری، آموزش ندیده مدام تذکر میداد که افراد خارج از فروشگاه به دیوار بچسبند تا ورودی بسته نشود. آرامآرام جلو رفتیم تا وارد فروشگاه شدیم. دم در فروشگاه، مافوق همان مامور ایستاده بود و گاهی سوالات مردم را جواب میداد. برخوردش با مردم را که دیدم، از این که مامور قبلی را آموزشنادیده خواندم احساس شرمندگی کردم. وسط گفتگو با مردم، همان جوان مامور را صدا کرد و بهش گفت: «واسه چی با مردم بحث میکنی؟» جوان با اضطراب پاسخ داد: «چون نوبتشون به هم میخوره» و او فریادگونه گفت: «به درک. ول کن بابا!»
🔸مردم از ترس این که مبادا وقتی نوبتشان بشود گوشت و مرغ تمام شده باشد جایشان را به افراد کناری میسپردند، حواله گوشت و مرغ را میگرفتند و بعد به صف برمیگشتند. وقتی نوبتم شد فهمیدم گوشت بوقلمون که دنبال تهیهاش بودم تمام شده. به همان مامور آموزشنادیده اول! قضیه را گفتم. گفت: «شنبه بیا صف وایسا. ایشالا داریم». متعجب از این که مرا بیکارترین شهروند قم دانسته به طرف غرفه پروتئین رفتم. برخی اقلام پروتئینی در یخچال بود ولی پیشفروش شده بود. ملت، آشفته و مستاصل به این طرف و آن طرف میرفتند و هر چه میدیدند برمیداشتند تا کالابرگشان نسوزد.
🔹تصمیم گرفتم به عنوان شهروندی وظیفهشناس به دفتر مدیریت مراجعه کنم و مشکل را بگویم. یک جوان شیک و یک میانسال داخل دفتر بودند. سلام کردم. میانسال، مرا به کشاله رانش گرفت و جوان به سردی پاسخم را داد. گفتم: «این ایام با روزهای عادی فرق میکنه. باید همه اقلام، ساعتی تامین بشه تا مردم بتونن راحت خرید کنن». گفت: «داداش روزهای عادی هم سه روز یه بار واسمون بوقلمون میارن. ایشالا شنبه». ناامید از دفترش خارج شدم. خریدم را نصفه و نیمه انجام دادم و از فروشگاه بیرون زدم. به ساعتم نگاه کردم. عقربه کوچک روی عدد ۱۱ بود. به طرف خانه برگشتم و در راه خدا را بابت داشتن دولتی که شب عید به فکر مستضعفان است شکر کردم.
#کالابرگ
#مستضعفین
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
.
☀️نشست اخلاقپژوهی با حضور استادان حوزوی
دومین نشست «فصل برکت»، یکشنبه، 27 اسفند از سوی رسانه و مدرسه علوم انسانی و اسلامی فکرت، به واکاوی ابعاد معنویت و اخلاق پژوهی میپردازد.
مجموعه فکرت میزبان دکتر محمد جعفری، عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) خواهد بود که به موضوع «نقش روزه در شریعت و معنویت دینی و نسبت آن با اخلاق و معنویت سکولار» خواهد پرداخت.
موضوع دیگر این نشست «بررسی گزارههایی از اخلاق عملی در مبانی دینی و دعاهای مأثور»، است که با حضور حجت الاسلام والمسلمین محمدتقی ربانی، رئیس انجمن مهدویت حوزه تبیین میشود
سومین محور نشست اخلاق پژوهی «مفهوم اخلاق در اوصاف الاشراف خواجه نصیر طوسی» است که دکتر سیدمهدی موسوی، استاد حوزه و دانشگاه به آن میپردازد.
همچنین دکتر مجتبی رستمیکیا، پژوهشگر فلسفه زبان نیز موضوع «از سلوک دینی تا NDE (تجربیات نزدیک به مرگ) و نقد رسانه ملی در بسط تجربه مدرن از دین» را مورد بررسی قرار میدهد.
محمدجواد رحمانی، پژوهشگر علوم قرآن و حدیث نیز دبیری این نشست را بر عهده دارد.
رسانه فکرت این نشست علمی را یک شنبه 27 اسفند 6 رمضان ساعت 15 تا 17 به صورت مجازی برگزار میکند. برای نام نویسی و حضور میتوانید به نشانی @madrese_fekrat پیام بدهید.
🔗لینک ورود به نشست
#رمضان
#اندیشه #فکرت
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
«همت فرد» و «دعای سـحری»
✍️ علی خسروی
رَستن و رها شدن از غمهای بیشمار و سنگدل روزگار، همچنانکه صدرنشین دیوان غزل میگوید بر دو پایه استوار است؛ اول: «همت خود فرد» و دوم: «دعای سحرخیزان و شِکر دهنان»؛
همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود
که زبنــــــــد غــــم ایام نجـــاتم دادند
غمهای روزگار «خار» است و همت فرد و دعای سحرخیزانِ گوشهنشین «سوزن». خار در پای زندگی میخلد و پا را رنجه میکند، اما این سوزن، همه آن خارها را بیرون میکشد و آن غمهای حقیر را میبلعد و به فراموشخانۀ ازلی تبعید میکند.
از شرط نخست که بگذریم، خیرخواهی برای همه (از هر طبقه و کیش و آیین و مرام و نژاد و رنگ)، بیشک از لوازم زیست اخلاقی و سلوک معنوی و نشان انسانیت است.
این ماه مبارک و حال دلپذیر، خصوص سحرهای ناب و مهتابآلود آن، مزرعۀ کاشت این دعا و طلبخیر برای یکدیگر است.
طبق فرمایش نورانی سیدالساجدین-ع: «اَلدُّعَاءُ يَدْفَعُ اَلْبَلاَءَ اَلنَّازِلَ وَ مَا لَمْ يَنْزِلْ» دعا بلای آمده و بلای نیامده را دفع میکند.( کافی،ج۲،ص۴۶۹).
به قول خواجه:
دلا بسوز كه ســوز تـو كارها بكند
نیـازِ نیـمْ شبی دفع صـد بلا بكند
آری؛ در این «مبارک سحر و فرخندهشب» که «آه سحرخیزان سوی گردون» شود و «دعای شبخیزان در شِکر دهنان» در آویزد و «دعای گوشهنشینان بلا بگرداند» و «راه خلوتگه خاص» را به سالکی بنمایند و او را از «شعشعه پرتو ذات» بیخود کنند و «باده از جام تجلای صفات» بدهند، آیا میتوانم امید ببرم «که نسیم سحری بندگی» مرا بدان محبوب برساند «که فراموش مکن وقت دعای سحرم»؟
#رمضان
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
✔️ مدرس یا منبر؛ در تبلیغ استاد نباشید
✍️ مجید ابطحی
پریروز به یکی از مساجد شهر مسیرم خورد. بعد از نماز، امام جماعت محترم صحبت کردن، فرض کنید با موضوعِ ( جریان حق و باطل در قرآن )...
از ابتدای صحبت تا انتها واقعا مطالب منسجم بود و معلوم بود رو اینا کار کردن. تا حدی که احتمال زیاد دادم ایشون برا این موضوع یه مقاله کار کردن و الان همون سیر رو دارن ارائه میکنن.
اما تقریبا هیچ کس گوش نمیداد، چرا؟
علاوه بر این که مردم کم حوصله شدن و ضمنا بسیاری از #مسائل_مهم اصلا براشون دغدغه نیست، نکته ی مهم این بود که: سخنران محترم که به نظر می رسید جوان فاضلی هم باشند، توجه نداشتند که منبر و تخاطب با مردم، با کلاس درس و فضای علمی تفاوت داره،
اشتباهی که بنده خودم بارها مرتکب شدم!
🔹هر قدر مطلب علمی تر باشه، خشک میشه، که این به ذائقه ی ما طلبه ها که اهل درس و بحث هستیم تا حدودی شیرین میاد ولی مردم که عموما اهل مطالعه و کار #فکری نیستن ، زود خسته میشن.
لذا هنر اینه که علوم و معارف عمیق اهل بیت رو تا حد توان هم #ساده کنیم تا قابل فهم باشه هم #جذاب، تا خسته کننده نباشه. و این واقعا سخته! (امثال استاد قرائتی و استاد پورازغدی و استاد پناهیان این هنر رو دارن )
کسانی که این نکته رو رعایت میکنن معمولا تو رسانه هم موفقند!
البته اینم بگم بعضیا هم از اون ور میفتن، یعنی ارائه شون جذاب و شیرینه ولی محتوا نداره.
در هر حال برا مردم امروز که فضای مجازی باعث شده کمحوصله و عجول باشن، ارائه ی معارف دینی کمی هنر میخواد.
📌نکته: علمای اخلاقی که نورانیت خاصی دارن گاهی از این قاعده مستثنا هستن.
#رمضان
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🗨اعتراف دیر هنگام "ظریف"
✍️مرتضی بذرافشان
فایل صوتی مرا، در باره انحصارطلبی اصلاحاتی ها، احتمالا شنیده باشید؛ اما چند نکته بسیار ظریف و لطیف؛ البته از من نشنیده بگیرید؛ مرسی.
_این اعتراف، گرچه دیر هنگام است؛ ماهی را اما، هروقت، از دریا بگیری، قابل خوردن است.
_دوره اصلاحات، بی تعارف، تمام است؛ انتخابات اخیر، نشان داد، بدون آنها هم، چرخش زمین، ادامه دارد.
_در ۸ سال دوره شیخ دیپلمات، لام تا کام، چیزی نگفتم، چون به ریاست جمهوری ام و رای آنها، دل بسته بودم.
_با زن نشسته و از بیکاری واقعا خسته شدم. اخیرا با ناز گل گلی رفتیم کیش؛ چند تا عکس، برای دیده شدن، بالباس غیر دیپلماتیک، در فضای مجازی انداختیم؛ شاید جبران ما فات شود.
_فکرم به روزهایی ست، که در شورای روابط خارجی آمریکا، هر از گاهی دعوت بودم و با" جان کری"، کلی برو بیا داشتم؛ اما الان چی؟! کسی برایم تره خرد نکرده؛ تازه نامرد کری، اخیرا در مصاحبه اش، مرا به اسم کوچک نام برده؛ گویی پسر خاله ام است؛ بهانه دست "نبویان"، منتخب تهران داد و رای آورد.
_من شدم سیبل پایداری ها، هر که بخواهد رای بیاورد، دیواری کوتاه تر از من نشناسد.
_علت اصلی رای آوردن "نبویان" و "رسایی"، کسانی اند که با صندوق رای قهر کردند و اتفاقی هم نیفتاد و انتخابات در امنیت برگزار شد.
_حالا سر ما، بی کلاه و از اینجا رانده و از آنجا مانده؛ در بحث دو گانه میدان و دیپلماسی، قافیه را ناخواسته باختم؛ اما با این مصاحبه خود خواسته و به ظاهر لو رفته، شاید بار دیگر به سیاست راهم دادند؛ شاید.
#سیاست
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN
🔰 «روزه» بهسبک «غزه»
✍️ سید محمدحسین دعائی
تلاش برای تأمین رفاه مادی مردم، قطعا یکی از مهمترین وظائف حاکمیت دینی است.
اما اگر این رفاه، با «رشد معنوی» همراه نبوده و توسعۀ دلبستگیهای مادی و دنیازدگی را به همراه داشته باشد، جدای از آنکه انسان را از رسیدن به کمال الهی خود بازمیدارد، میتواند جامعه اسلامی را نیز در نبرد با قدرتهای زورمند و زورگو زمینگیر کند. چون جامعهای که نتواند در مواجهه با فشار دشمن، از دنیا، راحتیهای دنیا و لذتهای دنیا دل بکند، حتما تن به ذلت داده و شکست خواهد خورد.
به همین خاطر، اسلام عزیز ـ بهعنوانی دینی که ضامن سعادت دنیا و آخرت در دو مقیاس فردی و جمعی است ـ جدای از دستورات عمومی خود، کوشیده است تا با تعریف مجموعهای از برنامهها در خصوص ماه مبارک رمضان ـ مثل «روزه» ـ روحیۀ «عبور از دنیا» را در پیروان خود نهادینه کند؛ همان روحیهای که «امام خمینی قدس سره» در بیانات خویش، از آن با عنوان رمز موفقیتِ «انقلاب اسلامی» در مقابل «حملۀ نظامی» یا «تحریم اقتصادی» یاد میکنند.
حال با این نگاه، میتوان «غزه» را پیشگام امت اسلام در «عبور از دنیا» یا «سبک زندگی رمضانی» دانست و از همین زاویه، به تحلیل تابآوری او در زیر سنگینترین فشارهای نظامی و اقتصادی پرداخت. چون آنچه را که قرار است ما فقط در ماه رمضان و بهشکل بسیار محدود، صرفا تمرین کنیم و ادایش را درآوریم، غزه روزهاست که دارد با همه وجود و در همه ابعاد و به جدیترین شکل ممکن، زندگی میکند.
آری؛ این روزها «غزه» سند حقانیت بسیاری از آموزههای اسلامی است. مثلا اگر کسی بپرسد: «چرا باید روزه گرفت؟» باید غزه را به او نشان داد و گفت: روزه میگیریم تا مثل غزه باشیم: متشخص، تابآور، شکستناپذیر، دشمنشکن و سرافراز.
خلاصه آنکه: امسال، در روزهداری، باید از «غزه» سرمشق گرفت.
#رمضان #غزه
#نویسندگان_حوزوی
@HOWZAVIAN