"راهی که طی شد "
روایتی ازسفر تبلیغی محرم ۱۴۰۳
شهرستان بشاگرد ، حومه ی خمینی شهر
✍️علی بختیاری
👇👇👇
فهرست روایت
@Serat1357talabe
@howzavian_hamedan
خسروی
سفر اربعین ۲
✍️سعید احمدی
🌱
سنگینی خورشید که افتاد سمت مغرب، رفتیم به طرف میدان فردوسی و بعد آزادگان و بعدترش جاده اسلام آباد غرب که بعدتر از آن برسیم به خسروی. قطاری از ماشینها با ما میرفت و ما هم یک واگن بودیم از آن همه. برخی با احتیاط و آرام و برخی عجول و پرشتاب. کموبیش موکبهایی در اطراف جاده بودند. نماز مغرب و عشا را در یکی از آنها خواندیم. بعد نماز سفره پهن کردند و برای هر نفر بهاندازه یک کفگیر عدسپلو داخل ظرف پلاستیکی با کمی نان گذاشتند روی سفره. به زور و زحمت آن را قورت میدادم. یک استکان چای هم خوردم. دنبال جایی میگشتم که قهوه هم بدهند، نبود که نبود؛ حتی لب مرز در میدان اول قصرشیرین از جوانی پرسیدم: کدوم موکب اینجا قهوه میده؟ چشمهای نیمدرشتش را چهارتاق باز کرد و با صدای صاف و بلند با چاشنی لهجه کردی گفت: والاه شارمانده این یک قلمش را نداریم. خندید و خندیدیم. رفتیم سمت جایی که روی بنر نوشته بودند: خسروی. این نام مرا یاد چندتا چیز میاندازد؛ اول خسروپرویز؛ دوم کلاه خسروی بختیاریها؛ سوم دودمان برباد رفتهی خسروان ساسانی؛ چهارم آدم مجهول و نامعلومی که روزگاری شاید در اینجا جلال و جبروتی داشت و خودش را مرزبان میپنداشت و چندمتر هم «مغازه سیرابی» که خودم جنس و جناس آن را با این اسم نمیفهمم. توی دلم به خودم میخندم که چرا یاد شکمبه حیوانات میافتم و دکانهای کوچکی که سیراب شیردان میفروشند؟ من البته خوشم میآید از این غذا اگر خوب و تمیز درست شده باشد. بار اول است که از این در و دروازه میخواهم پا به خانهی عراق بگذارم. پانزده کیلومتر مانده به خط مرزی عدهای با علامت ایست و های و هوار، سر راهمان را گرفتند. آقا! بفرما پارکینگ ماشینت را بگذار و برو. ماشینهایی هم بودند. نگهبانی هم داشت. قبض هم میدادند. گفتم: برای چه اینجا؟ گفت: جلوتر هیچ جا نیست و راهور (پلیس) راه را بسته. پیاده شدم؛ دیدم حال و هوایشان کاسبی است تا خدمت. نایستادیم. راه که نیفتادیم؛ گریختیم؛ مثل فرار گوسفند از چنگ و دندان تیز گرگ. تا خود مرز اگر همه چیز دیده باشم راست گفتهام؛ ولی اگر پلیس راهور دیده باشم، دروغ گفتهام. نزدیک نصف شب بسیجیهایی را دیدیم سر خط که با تفنگ و بیسیم مردم را هدایت میکردند به پیچی که سر از پارکینگی خیلی بزرگ در میآورد. تا چشم سو داشت ماشین کاشته بودند. میان تپههایی که با ابزارهای راهسازی صاف و صوف شده بود؛ مانند سیرابی که پرزهایش را ساییده بودند. .
ادامه این روایت زیبا و خواندنی را اینجا بخوانید.
#اربعین #روایت_اربعین
#نویسندگان_حوزوی_اصفهان
🆔 @howzavian_isfahan
واجب فراموش شده
بسم الله الرحمن الرحیم
گاهی صحبت در مورد بعضی مطالب، برای انسان خوشایند نیست؛ چون میخواهد انسان را بر خلاف میل و اعتقاد قبلی خودش به حرکت در بیاورد ولی از طرفی چارهای جز بیان آنها نیست!
اگر گفته شود که هر کدام از ما در شبانهروز، چند ده واجب خود را ترک میکنیم، چه میگویید؟! باور میکنید؟
متأسفانه این، حقیقتی است غیر قابل انکار؛ جامعهی ما در شبانهروز، شاهد صدها گناه است، ولی به وظیفهای که دین و شریعت در قبال آنها مشخص کردهاند، عمل نمیشود. آن وظیفه، چیزی نیست جز "بی تفاوت نبودن نسبت به گناه" که در آموزههای دینی به آن "امر به معروف و نهی از منکر" میگویند.
شاید گفته شود که خوب! خیالم راحت شد! این دو واجب شرایطی دارند که آن شرایط وجود ندارند و من وظیفهای ندارم و در نتیجه گناهی هم نمیکنم! اما باید بدانیم که اینطور نیست؛ این دو واجب، فقط چهار شرط دارند که همهی آنها در بیشتر موارد (اگر نگوییم همهی موارد) وجود دارند که آن چهارتا عبارتند از: "علم و آگاهی آمر و ناهی یعنی کسی که میخواهد نسبت به گناه عکسالعمل نشان بدهد و امر به معروف و یا نهی از منکر کند (نه علم و آگاهی خودِ گناهکار) به وقوع منکر (ترک شدن واجب یا انجام شدن حرام)" و "احتمال تأثیر (نه تأثیر قطعی و البته احتمال تأثیر به هر یک از معانی و مصادیق هفتگانه آن!)" و "ادامه پیدا کردن گناه تا زمانی که میخواهیم امر به معروف و یا نهی از منکر کنیم" و "نبودن ضرر و مفسدهی جانی، مالی یا آبرویی برای خودمان یا یک مسلمان دیگر، البته ضرر و مفسدهی مهمتر از ضرر تذکر ندادن و ادامه یافتن آن منکر".
همانطور که روشن است، همهی این شرایط در بیشتر موارد (اگر نگوییم همهی موارد) وجود دارند.
مقام معظم رهبری حفظه الله میفرمایند: همه جا، جای نهی از منکر است. یا میفرمایند: من میگویم احتمال تأثیر همه جا قطعی است.
پس بیایید بیشتر فکر کنیم!
✍️ اباصلت
✒️✒️✒️ارسال یادداشتها و نظرات 👇
🗂 @Admin_nevis
لینک عضویت👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2436235532C22aa1c547d
#نویسندگان_حوزوی_یزد
@howzavian_yazd
🔻 سایه بیداری
• مقدمهای برای تفکر
▫️ خواب و بیداری، دو ساحت متفاوت از تجربه انسانیاند که هر یک به شکلی، پردهای بر حقیقت میکشند. در خواب، تصاویر و تصورات ذهنی بدون محدودیت واقعیت، رها میشوند؛ جهانی بیمرز و نامحسوس که در آن، تشخیص واقعیت از توهم دشوار میگردد. اما در بیداری نیز، آیا ما از خواب دیگری بیدار نمیشویم؟ آیا آنچه بیداری مینامیم، خود پردهای نیست که چشم حقیقتبین ما را کور کرده و در تاریکی جهل فرو برده است؟
▫️ فلاسفه از دیرباز، این سوال را مطرح کردهاند که آیا میتوان به یقین گفت آنچه بیداری میپنداریم، خود خوابی نیست؟ یا به بیانی دیگر، آیا بیداری جز خوابی سنگینتر و پردهای بر حقیقت ناب است؟ در اینجا، قدرت تشخیص حقیقت از واقعیت به میان میآید؛ حقیقت، جوهر ناب و تغییرناپذیری است که از هرگونه نمود و خیال آزاد است، اما واقعیت، تصویری است که با حواس ما درمیآید و اغلب، با حقیقت فاصلهای ژرف دارد.
▫️ انسان، در میانه این دو خواب سنگین، نیازمند تفکری عمیق است تا بتواند این پردههای خیال را کنار بزند و به جوهر حقیقت نائل آید. تفکر، همان نور بیداری است که از ظلمت خوابهای تو در تو، ما را به روشنایی حقایق میرساند. تنها با تفکر است که میتوان این لایههای تودرتوی واقعیت را شکافت و به ساحتی رسید که در آن، حقیقت برهنه و ناب جلوهگر شود.
▫️ در تبیین این مطلب، خودآگاهی و توجه به مسیر ذهنی اهمیت ویژه دارد. انسان باید به درون خویش نگاهی ژرف اندازد و از خواب غفلت بیدار گردد؛ خوابی که گاه در پس واقعیتهای روزمره و ظواهر فریبنده، ما را از حقیقت دور میکند. پس تفکر، نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی است که بدون آن، انسان در دام خوابهای رنگارنگ واقعیت اسیر خواهد ماند.
▫️ این ضرورت تفکر، همواره بر انسان فرض است تا با آن، از خوابهای پیدرپی بیدار شده و به نور بیداری حقیقی دست یابد؛ نوری که در سایه آن، حقیقت را به وضوح و به دور از هرگونه حجاب و پرده، مشاهده میکند.
✍🏼 نورالدین حافی
#نویسندگان_حوزوی_فارس
🆔 @howzavian_fars
#معرفی_کتاب
🔘 پیام اصلی کتاب مهندسی اجماع
▪️کتاب "تولید اجماع" (Manufacturing Consensus) که در ایران به نام مهندسی اجماع توسط عباس رضایی ثمین ترجمه شده از نوشته های دکتر ساموئل وولی است که در مورد نحوهٔ استفاده شبکههای اجتماعی برای ایجاد تصویر مخدوش از جامعه است.
▪️نویسنده، دکتر ساموئل وولی، استادیار دانشکدهٔ روزنامهنگاری دانشگاه تگزاس در آستین، در این کتاب بحث میکند که چگونه شبکههای اجتماعی میتوانند برای ایجاد یک نظر همگانی مورد استفاده قرار گیرند، حتی اگر آن نظر با واقعیت منطبق نباشد.
▪️وولی در این کتاب سعی دارد این موضوع را روشن کند و به خوانندگان کمک کند تا بهتر متوجه شوند چگونه میتوان در برابر چنین تلاشهایی ایستادگی کرد.
▪️نویسنده در این کتاب معتقد است:
▫️شبکههای اجتماعی میتوانند بهطور مصنوعی حس "اجماع" در مورد موضوعات مختلف را ایجاد کنند.
▫️این تلاشها میتواند به منظور جهتدهی افکار عمومی و دستکاری انتخابات و امور سیاسی باشد.
▫️خوانندگان باید هوشیار باشند و به دنبال شواهد و منابع معتبر بگردند تا بتوانند حقایق را از تصاویر مخدوش تشخیص دهند.
▪️ بهطور خلاصه، این کتاب به بررسی نقش شبکههای اجتماعی در ایجاد یک نظر همگانی میپردازد.
📮انجمن سواد رسانه طلاب؛
📲 ایتا | آپارات | اینستاگرام
📚@dostaneketab | دوستان کتاب
💫پیشفروش شماره یک فصلنامه «حکمت و بیان» مجله اختصاصی تبلیغ
«بازشناسی خلأهای تبلیغ از منظر شهید صدر(ره)»
نگاهی به تحول تبلیغ از منظر شهید صدر(ره)
تبلیغ مرسوم در ترازوی نقد
هنگامهی پوستاندازی در تبلیغ فرارسیده
📝 تبلیغ رضاخانی!
نگاهی به رعایت عدم استقلال در تبلیغ دین
. تبلیغ تراز، خلاق و محرک
.ضرورت تکامل در تبلیغ دین
.بررسی تفاوت دو رویکرد از معنای دین و دین داری
.تبلیغ هالیوودی آری یا خیر؟
.بررسی آسیبی مهم در امر تبلیغ
.آخرین زنگ خطر
.نگاهی به ضرورت تبلیغ برای دوری از استحاله فرهنگی
.تحول تبلیغ از«گذشته نهضت» تا «آینده نظام»
.نگاهی به ضروت تحول تبلیغ در نهاد حوزه
.شناخت متن دین، مخاطب دین و روش دین
.فقه تبلیغ پیچیدهتر از فقه رایج!
.چرایی اصالت محتوا در تبلیغ بر روش
.شروعی تازه در ادبیات دینی!
.گذر از مفهوم به تصویر در تبلیغ
💬 کاری از «مرکز تخصصی تبلیغ دارالحکمه» باتولیت استاد علیرضا پناهیان
🟥پیش فروش از سایت انتشارات حکمت و بیان (ناشر آثار استاد علیرضا پناهیان)
✅ مرکز تخصصی تبلیغ دارالحکمه
📗 @HEKMATVABAYAN_ir
👌@howzavian
نویسندگان حوزوی
#پست_ثابت | در حال به روزرسانی ✍️ پویش نوشتن #بانک_صفحات_نویسندگان_حوزوی (۱) ۱. جواد محدثی ۲. حم
.
.
📘بانک صفحات استادان، فضلا و طلاب نویسنده و کنشگر در این پیام👆👆 بهروزرسانی میشود
🔻شما هم میتوانید صفحه خود را به اشتراک بگذارید.
#رایگان
#تبلیغ_مکتوب
«درستایش قلم»
🌿📝 زمانیکه تنها هستید، قلم به دست بگیرید. زمانیکه خوشحال هستید بازهم قلم به دست شوید، حتی درناراحتی و غم نیز مسلح به قلم باشید و پیوسته بنویسید. قلم رهایتان نمیکند مگر آنکه روزی آن را کنار بگذارید. وقتی به دستان خویش هنرِ قلم زنی بیاموزید، آرام آرام قلم به کمک شما میآید تا اندکی از درد و دغدغههای روزانه شما بکاهد، پس واژگان به راحتی از جوهر قلم روی کاغذ نقش میبندند و از آن لحظه شما دیگر تنها نیستید و قلم، همراه همیشگی و یار با وفای شماست.
🌿📝 میگویند؛ نوشتن یکی از سختترین و دشوارترین زمان برای کسی است که مینویسد. من اما، لحظاتی را که مشغول قلم زدن هستم از زمین و زمان منقطع و گویی در دنیایی زیبا و پُر از حروف و واژگان سیر میکنم. قلم را با دست راست گرفته و صفحه سفیدی را باز میکنم تا جوانههای کوچک ذهنم شروع به شکوفه زدن کنند.
🌿📝 سایه تو هرگز تو را ترک نخواهد کرد؛ دقیقا زمانیکه تصمیم به نوشتن کنید این قلم و نوشتن است که سایه به سایه شما را همراهی میکند. همراه و همرازی آرام، صادق و بی سروصدا که فقط باید آن را حق جو و حقیقت طلب بار بیاورید. تا مبادا تیزی و بُرَندگیاش همچون زبان آدمیزاد کسی را زخمی و آزار دهد.
🌿📝 شاید هم درست باشد این جمله که؛ «نویسندگان دوبار زندگی میکنند» جملهی عمیق و زیبایست، اما انسان زمانی میتواند نویسندهی واقعی باشد که به نویسنده اصلی ایمان و باور داشته باشد، پس وقتی نویسنده خداست از چیزی نهراسید.
🌿✍🏻سیده ناهید موسوی
#نویسندگان_حوزوی_خوزستان
@howzavian_khuzestan
🔻 احیای نماز جمعه توسط آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری
🔸 آیتالله خوانساری بعد از رحلت شیخ عبدالکریم حائری، سلسله دروس «صلاه» را در مدرسه فیضیه دایر کردند.
🔸 وقتی بحث به نماز جمعه کشید، با توجه به بررسیهایی که معظمله در این زمینه داشتند، به این نتیجه میرسند که نماز جمعه بنابر احتیاط، واجب است.
🔸 از همین رو در سال ۱۳۲۰ بعد از آن که سالیان سال، این نماز عبادی ـ سیاسی متروک و مهجور مانده بود توسط این فقیه بزرگ در مدرسه فیضیه برگزار میگردد.
🔸 تأثیر اقامه نماز جمعه به امامت ایشان بهقدری بود که بهدنبال آن در اغلب شهرستانها نماز جمعه برپا گردید و نشاط معنوی را در دل مردمِ مسلمان زنده کرد.
🔸 هزاران نفر از مردم متدین قم، طلاب، علما و فضلا در این آیین عبادی و سیاسی و اجتماعی شرکت میکردند و بهتدریج ازدحام مردم به حدی رسید که مدرسه فیضیه گنجایش نداشت، لذا محل نماز جمعه را به مسجد جامع امام حسن عسکری(ع) انتقال دادند.
🔸 نماز جمعهای که آیتالله خوانساری در قم بنیاد گذاشت تا انقلاب اسلامی و بعد از آن نیز همچنان ادامه یافته است.
✍ محمدجواد ابراهیمزاده
#پویش_نوشتن
#نویسندگان_حوزوی_فارس
🆔 @howzavian_fars
✍عارفِ مبارز
_ در مسجد سهله امام زمانش را دیده بود، با ایشان راه رفته بود،حضرت برایش شام داده بودند و توصیههایی کرده بودند.
_ از کریمهی اهل بیت سلام الله علیهم شنیده بود که "همان وقت که به قم آمدی مورد نظر ما بوده ای!"
_ از شوق امامش به سرداب مقدس رفته بود ، در تاریکی شب قصد جانش را کرده بودند، با «فریاد یا امام زمان» امام عج نجاتش داده بود.
🔹اینها فقط بخشی از کرامات «شهابالدین» بود، دفتر زندگیاش ورقهای دیگری هم داشت، که مردم کمتر شنیدهاند.
ورقهایی از بصیرت و قیام!
_ شاید بعضیها نمیدانند سال ۴۲ برای آزادی امام خمینی بیانیهای داده و حتی تا تهران سفر کرده ؛
_ یا برای شهدای ۱۵ خرداد مجلس یادبود برگزار کرده؛
_ یا اینکه در جریان دستگیری امام گفته «خون ما رنگینتر از خون برادر عزیزمان آیتا... خمینی نیست و مادامی که ایشان را صحیح و سالم به دست ما ندهند، دست از اقدام برنمیداریم و تا آخرین قطره خون خود از حریم اسلام دفاع خواهیم نمود.»
🔹آری همان عارفی که به دیدار ولیعصر عج نائل شده بود و در دامان حضرت خوابیده بود، #مبارزه با طاغوت را فراموش نکرده بود، به مردم میگفت "بدانید که دستگاه #جبار برای رسیدن به مقاصد شوم خود از هیچگونه ظلم و ستم و تعدی و تجاوز دریغ نمینمایند."
او همان عارفی است که هدایای شاه را نمیپذیرد و ساواک اعتراف میکند از "هیچگونه مخالفتی با خواستههای دولت کوتاهی نمیکند" !
🔹 آری مردان خدا، اینچنین جامعند؛ عرفان و مبارزه را به هم آمیختهند و از تشرف به محضر امام برای کمک به جامعهی اسلامی کمک میگیرند.
#آیتالله_مرعشی_نجفی
#عارف_مبارز
هفتم شهریور، سالگرد درگذشت آیتالله العظمی سید شهابالدین مرعشی نجفی
🖌مجید ابطحی
#نویسندگان_حوزوی_آذربایجان_شرقی
@howzavian_eastazarbaijan