eitaa logo
پژوهشکده تاریخ معاصر
2.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
64 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اگر می‌خواهید بدانید ریشه‌ی رابطه اعراب با رژیم صهیونیستی در کجاست، این چند دقیقه را ببینید موسی حقانی، رییس موسسه مطالعات تاریخ معاصر، بعد از عادی‌سازی روابط امارات با اسراییل، از پیشینه‌ی رابطه کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی می‌گوید. @iichs_ir
✳️ حجت الاسلام والمسلمین روح‌الله حسینیان درگذشت به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تاریخ معاصر، حجت‌الاسلام والمسلمین روح‌الله حسینیان، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، دار فانی را وداع گفت. حسینیان، نویسنده کتاب‌های «چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران»، «چهارده قرن تلاش شیعه برای توسعه و ماندن» و «بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران»، از سال 1374 ریاست مرکز اسناد انقلاب اسلامی را عهده‌دار بود و سابقه نمایندگی مجالس هشتم و نهم را در کارنامه خود دارد. پژوهشکده تاریخ معاصر درگذشت حجت‌الاسلام والمسلمین روح‌الله حسینیان را به خانواده آن فقید و کارکنان آن مرکز تسلیت می‌گوید و از خداوند سبحان برای ایشان علو درجات مسئلت می‌نماید. @iichs_ir
❌ شاه: در شهریور 1320 قیمت خوش‌باوری خود را پرداختیم! روزنامه‌های «اطلاعات» و «کیهان» در شماره امروز خود سخنرانی شاه در مراسم جشن فارغ‌التحصیلی دوره سوم دانشکده عالی فرماندهی و ستاد مشترک و دوره هفدهم دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ را منتشر کردند. شاه در این مراسم گفت:  تا آنجا که به اقتصاد ملی و حیات اجتماعی ما لطمه‌ای نخورد نباید آنی از تقویت قوای تدافعی مملکت فرو گذار کنیم. این رسمی است که از وقایع دو جنگ اول و دوم جهانی که بی‌طرفی ایران محترم شمرده نشده است گرفته‌ایم.   ❌ فکر می‌کردیم دنیا به بی‌طرفی ما احترام می‌گذارد! ما در شهریور ۱۳۲۰ قیمت خوش‌باوری و اعتماد به مقررات بین‌المللی را پرداخته بودیم. ما فکر می‌کردیم که وقتی که اعلان بی‌طرفی کرده‌ایم ممالک دنیا بی‌طرفی ما را محترم می‌شمارند. تجربه بار دیگر ثابت کرد که مثل جنگ بین‌المللی اول در جنگ دوم نیز بی‌طرفی ایران، تمامیت ایران و استقلال ایران در مقابل منافع دیگران به حساب نیامد. فکر می‌کنم که اگر ما خوش‌باوری را کنار گذاشته بودیم و پیش خود حساب می‌کردیم که در دنیا موقعی که جنگ می‌شود مقررات قانونی چنان مورد توجه نیست شاید می‌بایستی که مثلا تمام پالایشگاه نفت، چاه‌های نفت ایران، جاده‌های ایران، پل‌های ایران، تونل‌های ایران همه مین‌گذاری می‌شد، در بنادر ایران و هر وسیله‌ای که ممکن بود یک روزی مورد استفاده قرار گیرد پیش‌بینی تخریب می‌شد فکر می‌کنم که آیا اگر ما این کار را کرده بودیم، مملکت دستخوش تهاجم می‌شد؟ به احتمال یقین خیر؛ این درس به ما نشان می‌دهد که انسان البته برای اطمینان خاطر باید متکی به قوانین باشد باید به آنها احترام بگذارد، ولی ضمنا فکر بکند که ممکن است احیانا قوانین و مقررات مورد احترام دیگری واقع نشود و برای آن روز آماده باشد. @iichs_ir
4_5926738187656366017.pdf
447.9K
درنگی در نماز عاشورا مقاله‌ای منتشرنشده از استاد علی ابوالحسنی مُنذِر(ره)؛ http://www.iichs.ir/s/15113
✳دادستان تقاضای حکم اعدام کرد! روزنامه «کیهان» در صفحه حوادث شماره امروز خود نوشت: مقامات قضایی امروز اظهار داشتند: با اعتراف «عادل» پرده از روی قتل «نسرین» برداشته شد و پرونده جنایت در این هفته پس از صدور قرار مجرمیت متهم تسلیم دادستان تهران خواهد شد تا علیه «عادل» کیفرخواست جنایی صادر گردد. دادستان تهران با توجه به دلایل جمع‌آوری‌شده و اعتراف «عادل»، از دادگاه عالی جنایی تقاضای اعدام متهم را خواهد کرد. روز پنجشنبه گذشته اطلاع دادیم: «عادل کوتوالی» متهم به قتل نسرین پس از یک ماه سکوت نزد بازپرس اعتراف کرد که نسرین را من کشته‌ام. در حدود یک ماه قبل جسد دختری به نام «نسرین» در حیاط خلوت آپارتمان شماره 429 پیدا شد و جوانی به اسم «عادل»، که تا آخرین لحظه حیات «نسرین»، با او بود به اتهام قتل دستگیر شد. کیهان، 28 شهریور 1343، صص 15 و 16. @iichs_ir
❌ چرا به مظنون بود؟ ترس از انقلاب مخملی تیمورتاش «آدمی ظنین مثل شاه که حتی از هوایی که استنشاق می‌کند هراسان است، از نفوذ من می‌ترسد و خیال می‌کند که برکناری‌ام منجر به ظهور عکس‌العمل شدید در کشورهای خارجی خواهد شد و در داخله نیز زمینه انقلابی را فراهم خواهد ساخت. انقلاب به نفع من؟ ابدا... شاه ظنین خیال می‌کند که بقایای حزب ایران نو که من پایه‌گذارش بودم و او از ترس چنین روزی آن را منحل ساخت ممکن است هسته و قدرت مرکزی داشته باشد و به کمک و حمایتم برخیزد.»1 رضاشاه بر تخت سلطنت در برابر رجال و امرای دربار شماره آرشیو: ۶۸۴۵-۱ع 1. جواد شیخ‌الاسلام، صعود و سقوط تیمورتاش به حکایت اسناد محرمانه وزارت خارجه انگلیس، تهران، توس، 1379، ص 43. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
❌ وضعیت بخش خصوصی در دوره ؛ شمردن دندان‎ اسب پیشکشی توسط رضاشاه در سال 1308 خورشیدی در محافل اقتصادی تهران خبر تشکیل شرکت بزرگی برای قطع الوار شمال کشور دادند. کم کم شهرت و سودی که از فروش الوار و تخته نصیب شرکت و سهامداران آن می‌شد به گوش رضاشاه هم رسیده بود و حس طمع و حسادت به اینکه چرا دیگران بخورند و من نتوانم بخورم خیلی او را رنج می‌داد. رضاخان در مسافرتی که به مازندران داشت از کارخانه و مؤسسات چوب‌بری دیدن کرد. در بازدید از کارخانه پیشکشی به شاه تقدیم می‌شود، اما واکنش او این است: «این پول‌ها یک‌هزارم سود و منافع این کارخانه نیست؛ تمام اینها دزدی و چپاول است و اگر کسی در این کشور قادر به غارت و چپاول باشد او من هستم نه دیگران...».1 1. مجله خواندنی‌ها، سال 8، ش 84 (1327)، صص 6-7. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
در لباس نظامی هنگام ورود به مجلس شورای ملی جهت ادای سوگند پادشاهی https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ مجلس چهاردهم و وضعیت سیاسی کشور! «... در مجلس چهاردهم اثر فعالانه‌ای نداشت؛ زیرا علنا می‌دید که اولا ملتی تشنه انتخابات آزاد پس از نُه دوره انتخابات از طرف پدرش تصمیم قطعی گرفته است در این میدان وارد شود؛ ثانیا هنوز جنگ متحدین و متفقین ادامه دارد و کشور ایران در اشغال ارتش روس و انگیس و آمریکاست و باید در مقابل این عامل نیز رویه احتیاط و ظاهرا تماشاچی را در امر انتخابات بازی کند؛ ثالثا راهی برای اعمال نفوذ کافی نداشت؛ زیرا علی سهیلی،‌ نخست‌وزیر وقت، به خوبی واقف بود شرط روی کار آمدن و یا سقوط کابینه‌اش این نیست که شاه باید از او راضی یا ناراضی باشد، بلکه عوامل مختلف خارجی و داخلی از قبیل تمایل مأمورین سیاسی روس و انگلیس و رأی مجلس و هیاهوی مطبوعات مؤثرتر از تمایل شاه است که فقط باید فرمان نخست‌وزیرش را پس از ابراز رأی تمایل مجلس شورا امضا کند. این بود که نه شاه به او می‌گفت لیست انتخابات درست کن که من آن را تصویب نمایم و از آن حق نداری تخلف ورزی و نه اینکه همچه قدرتی در علی سهیلی بود که انتخابات لیستی برای مجلس چهاردهم انجام دهد. بنابراین موردی برای چنین تصوری باقی نبود. بدین جهت است که محمدرضاشاه در انتخابات مجلس چهاردهم بسیار ناراضی بود؛ چنان‌که در نطق‌ها و نوشته‌های پس از سال 1332 که حاکم بر اختیارات مطلق کشور شده بود در مقام تخطئه انتخابات مجلس ایران از فساد آن انتخابات که روس و انگلیس کاندیدای خود را علنا حمایت می‌نمودند دلیل و شاهد می‌آورد منتها نتیجه‌ای که گرفته این است که خودش قائم‌مقام روس و انگلیس و مالک و آزادی‌خواه و [دارای] پول و نفوذ و قدرت روحانی شده، شخصا به میل خود لیست انتخابات تهیه نماید و ظرف 24 ساعت نیز آن لیست را به صورت انعکاس صوت خود از صندوق‌ها از طرف مأمورین دولت خود با تلگراف دریافت دارد.»1 در لباس نظامی هنگام ورود به مجلس شورای ملی جهت ادای سوگند پادشاهی شماره آرشیو: 2769-1ع 1. ابوالحسن ،‌ یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار (تحولات نیم‌قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)،‌ به کوشش: مختاری حدیدی ـ جلال فرهمند،‌ ج 2،‌ تهران،‌ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،‌ 1384، ص 210. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ نمایش دموکراتیک اعلیحضرت؛ حدومرز دموکراسی نزد شاه پهلوی جواد صدر (فرزند محسن صدرالاشراف و وزیر کشور در دولت منصور): «محمدرضاشاه با دموکراسی فقط در حد نمایش موافق بود. برای اجرای این نمایش دستور داد یک حزب اکثریت به نام ملیون و اقلیت به نام مردم تشکیل شود؛ یعنی دموکراسی دوحزبی صرفا نمود ظاهری پیدا کند».1 هنگام ملاقات با جمعی از اعضای کمیته مرکزی حزب مردم شماره آرشیو: 941-4ع 1. جواد صدر، نگاهی از درون (خاطرات سیاسی دکتر جواد صدر)، به کوشش مرتضی رسولی‌پور، تهران، نشر علم، 1381، صص 473 ـ 474. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ تاراج آثار باستانی ایران؛ تیولداری به سبک خاندان سلطنت! عتیقه‌های ایران را شهرام پهلوی‌نیا به واسطه یک یهودی عتیقه‌شناس از ایران خارج می‌کرد. خانواده سلطنتی از والاحضرت اشرف تا محمودرضا، عبدالرضا و والاحضرت شمس تمام ثروت مملکت را بین خودشان تقسیم کرده بودند و هیچ معامله‌ای بدون دخالت آنها انجام نمی‌شد. هر قسمت از ایران در تیول یک نفر بود؛ جنوب ایران در تیول شاپور محمودرضا، گرگان در تیول شاپور غلامرضا، مهردشت در تیول شاپور عبدالرضا و کرج در تیول شمس بود. در رأس همه اینها هم والاحضرت اشرف و شهرام پهلوی‌نیا قرار داشتند که در همه کارها دخالت می‎کردند و حتی از آنها رشوه می‌گرفتند و از این راه به ثروت هنگفتی رسیدند. در سفر به سوئیس، هنگام تماشای جام طلای متعلق به ایران باستان در یکی از موزه‌های این کشور شماره آرشیو: ۸۱۶-۱۲۱پ 1. تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد، مصاحبه با خسرو اقبال، نوار شماره 4، صص 10-11. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
❌ امضای موافقت‌نامه بین ایران و شوروی توسط احمد ، نخست‌وزیر، و ایوان ، سفیر شوروی در ایران شماره آرشیو: 5333-4ع https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ علل و زمینه‌های آغاز و پایان فرقه دموکرات آذربایجان و کردستان؛ اولین جرقه جنگ سرد همان‌‍طور که در شکل‌گیری و بروز بحران جمهوری‌های خودمختار آذربایجان و کردستان عوامل متعدد داخلی و خارجی نقش داشتند، در خاتمه این بحران نیز عوامل داخلی و بین‌المللی ایفای نقش کردند. باید توجه داشت که در دوره زمانی مذکور و در سطح جهانی با توجه به شکست آلمان و ژاپن در جنگ جهانی دوم، به‌تدریج نظام جدیدی در حال شکل‌گیری بود که دو قطب شرق به رهبری شوروی و غرب به رهبری آمریکا را به عنوان دو رقیب در برابر یکدیگر قرار می‌داد. اولین جرقه این رقابت که بعدها به جنگ سرد معروف شد در ایران و در موضوع بحران آذربایجان و کردستان زده شد؛ زیرا شوروی در تلاش بود تا برای موازنه قدرت خود در برابر انگلستان و آمریکا، در ایران امتیازاتی کسب نماید. بنابراین، بحران آذربایجان و کردستان را باید اولین رویارویی جدی آمریکا و شوروی و سرآغاز جنگ سرد و تلاش قدرت‌های پیروز در جنگ برای کسب قدرت بیشتر تفسیر کرد. گفته می‌شود در اوج این بحران، ترومن، رئیس‌جمهوری آمریکا، به خاطر ترس از باقی ماندن نیروهای شوروی در ایران و تهدید منافع آینده آمریکا در این کشور، اقدام به صدور اولتیماتومی مبنی بر حمله هسته‌ای به شوروی کرد که به عنوان یک عامل بسیار مهم به حل و فصل بحران کمک کرده است. باید توجه داشت که در آن برهه زمانی، شوروی فاقد سلاح هسته‌ای بود. همچنین در سطح ملی نیز، به‌تدریج بسیاری از نیروها، احزاب سیاسی، رسانه‌ها و... که تا این زمان توافقی بر سر مصالح ملی نداشتند، با در خطر دیدن تمامیت ارضی و امنیت ملی، به سمت اجماع و توافق سوق پیدا کردند. عامل مهم دیگر در حل و فصل این بحران و عقب‌نشینی نیروهای شوروی از خاک ایران را باید به زیرکی و مهارت ویژه احمد قوام، نخست‌وزیر وقت، در انجام مذاکرات دیپلماتیک و اعتماد روس‌ها به او نسبت داد. متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ https://b2n.ir/834488 @iichs_ir
❌ دانشجویان تحصیل‌کرده در فرنگ جاده‌صاف‌کن استبداد رضاخانی شدند (دیدار با محصلین اعزامی به اروپا در محوطه کاخ سعدآباد) شماره آرشیو: 124274-۲۷۵م https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ انجمن ایران جوان؛ مانیفستی برای ترقیِ رضاخان انجمن ایران جوان از سوی روشنفکران غرب‌گرا و تحصیل‌کرده در فرنگ و پس از مشاهده وضعیت سیاسی و اجتماعی بغرنجِ ایران تأسیس شد. هدف از تأسیس این انجمن کاستن از فاصله ایران با جوامع متمدن اروپایی و جوان نمودن ایرانِ پیرشده زیر بارِ تاریخ طولانیِ شاهان بی‌کفایت بود. اعضای این انجمن با نوشتن مرامنامه‌ها و اجرای نمایشنامه‌ها بر طبلِ ضروری بودن ایجاد حکومت مرکزی قدرتمند برای آبادانی ایران کوبیدند. شرایطِ سیاسی و همچنین ظهور باورهای این‌چنینیِ روشنفکران زمینه را برای حضور و ترقی رضاخان در عرصه سیاست فراهم نمود. رضاخان با توجه به مرامنامه انجمن ایران جوان، تحقق آنها را وعده داد. مدرنیزاسیونِ ایران به سبک و سیاقِ غربی، آن‌چنان‌که در مرامنامه انجمن ایران جوان آمده بود، اگرچه روی کاغذ جذاب و خواستنی می‌آمد، اما از مسائلِ اساسی همچون کنترل و مهار قدرت شاه و عدم سنخیت برخی از اصول ترقی غرب با شرایط ایران غافل بود؛ مسئله‌ای که در سال‌های میانی سلطنت رضاشاه، از این حزب تنها پوسته‌ای توخالی باقی گذاشت. متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید؛ https://b2n.ir/459445 @iichs_ir
🎤 محمد مددپور: انقلابی که امام خمینی تفسیر و تبیین کرد، ربطی به مشروطه ندارد 🔹مرحوم شیخ فضل‌الله، مشروطه را وسیله‌ای برای کنترل استبداد و تأسیس عدالتخانه می‌دانست و خیلی زودتر از بقیه، به ماهیت واقعی مشروطه پی برد. 🔹میرزا ملکم‌خان، طالبوف، آخوندزاده، میرزا آقاخان کرمانی و...، گرفتار نوعی از ناسیونالیسم شرق‌گرایانه با گرایشات ضد اسلامی و نگاه مغرضانه به معرفت‌شناسی شیعی شدند و این روند، تأثیر زیادی در رواج مجدد باستان‌گرایی ساسانی داشت. 🔹انقلابی که امام خمینی تفسیر و تبیین کرد، به اعتقاد من ربطی به مشروطه و تعبیر و تفسیرهایی که از سیدجمال شروع شد و تا عصر حاضر در آرای روشنفکران و متجددین تعریف شد، ندارد. انقلاب امام، چیزی ورای تاریخ بود. 🔹اتفاقی که عملا افتاده، این است که دانشگاه‌ها با حوزه‌های ما دچار دوگانگی شده‌اند! ظاهرا در این قضیه، یک مقدارِ ماجرا تعدیل شده، ولی تضادها آتش زیر خاکستر هستند. تفصيل گفت‌وگو با زنده‌یاد محمد مددپور را در لينك زير بخوانيد: 🔻🔻🔻 http://www.iichs.ir/s/16178 @iichs_ir
‍ ✳️ حضرت آیت‌الله ممدوحی به دیار حق شتافت به گزارش روابط عمومی ، آیت‌الله حسن ممدوحی، عضو حوزه علمیه قم و نماینده پیشین مردم در مجلس خبرگان رهبری، ساعاتی پیش دعوت حق را لبیک و دار فانی را وداع گفتند.   آیت‌الله ممدوحی (رضوان‌الله تعالی علیه) در سال 1318 در کرمانشاه دیده به جهان گشود. ایشان در سال 1338 به حوزه علمیه قم وارد شدند و دروس مقدماتی و سطح را نزد حضرات آیات ستوده، مشکینی، سلطانی و برخی دیگر از بزرگان گذراندند و درس خارج را نزد آیات عظام گلپایگانی، شیخ هاشم آملی و سیدمحمد محقق داماد طی کردند. آیت‌الله حسن ممدوحی فلسفه و کلام را از علامه طباطبائی و سپس از آیات جوادی آملی و حسن‌زاده آملی آموختند. ایشان علاوه بر فقه و اصول سال‌ها به تدریس متون معتبر فلسفی، کلامی و عرفانی اشتغال داشتند و شاگردان مبرزی به حوزه علمیه قم تقدیم کردند. از آیت‌الله ممدوحی (رضوان‌الله تعالی علیه) تألیفات متعددی از جمله حکمت حکومت فقیه، ترجمه و شرح صحیفه سجادیه در چهار جلد، ترجمه و شرح نهج‌البلاغه در شش جلد، عیان و نهان در گستره هستی، برگ سبزی از گلشن معارف، لواءالحمد (تفسیر سوره حمد)، عرفان در منظر وحی و برهان (شرح کتاب مصباح‌الهدایه امام خمینی رحمه‌الله علیه)، اندیشه‌های بنیادین اسلام، علم و ادب به یادگار مانده است. ایشان از ارادتمندان ثابت‌قدم امام خمینی و مقام معظم رهبری و در زمره علمای انقلابی قم و از اعضای مؤثر جامعه مدرسین بودند و همچنین در دور چهارم مجلس خبرگان از کرمانشاه به مجلس خبرگان راه یافتند. حمایت بی‌لکنت از ارزش‌های انقلاب اسلامی، زندگانی ساده، سال‌ها تدریس فلسفه اسلامی در حوزه علمیه قم، درس اخلاق حکمت‌آموز و مجاهدت در طلبه‌پروری، جلوه پررنگ زندگانی پربرکت ایشان بود. خداوند ایشان را با اولیای خود محشور فرماید. عاش سعیدا و مات سعیدا. پژوهشکده تاریخ معاصر درگذشت این عالم مجاهد را به امت اسلامی تسلیت می‌گوید؛ اذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَه لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَه (هرگاه عالمی بمیرد رخنه‌ای جبران‌ناپذیر در اسلام ایجاد می‌شود که تا روز قیامت هیچ چیز آن را فرو نمى‌‏پوشد). گفتنی است پیکر مطهر استاد و حکیم فرزانه حضرت آیت‌الله حاج شیخ حسن ممدوحی (رضوان‌الله تعالی علیه) فردا پنجشنبه 3 مهر 1399 ساعت ۱۰ صبح از مسجد امام حسن عسکری علیه‌السلام به سمت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله علیها تشییع خواهد شد. @iichs_ir
📜 جنگ فرکانس‌ها 🔹درباره شهریور 1320 و اشغال ایران به دست متفقین و وضعیت مطبوعات در آن دوره بسیار گفته شده است، اما به یکی از رسانه‌های نوظهوری که در این دوره جای خود را در بازی قدرت‌ها بازمی‌کرد کمتر توجه شده است. 🔹متفقین در این دوران درصدد بودند افکار عمومی ایرانیان را که به دلیل سابقه استعماری دولت‌های روس و انگلیس، خاطرات مثبتی از این دو دولت نداشتند و به آلمان‌ها فراتر از رفتارشان، به عنوان دشمن دول مذکور خوش‌بین بودند با خود همراه ساخته و یا حداقل از اقدام تخریبی آن جلوگیری به عمل آورند. 🔹اولین اقدامی که متفقین در مقابله با اخبار مخالف اهدافشان انجام دادند این بود که از دولت ایران خواستند روزنامه‌ها و اخباری را که از رادیوهای خارجی دریافت می‌کنند بدون اعمال سانسور چاپ نکند. 🔹هم‌زمان با این رخدادها، آلمان‌ها کوشیدند از طریق رادیو برلین به حمایت از رضاشاه بپردازند و شرایط را برای حضور متفقین در ایران سخت کنند اما در مقابل رادیو لندن و در پی آن رادیو دهلی بی‌کار ننشسته و تلاش کردند رضاشاه را مورد حملات خود قرار دهند. 🔹پیش‌تر اخبار جنگ با زبان روسی و انگلیسی از رادیو تهران پخش می‌شد، اما در این زمان با افزون‌خواهی متفقین، نیروهای انگلیسی درخواستی را به دولت ایران ارائه دادند که بر اساس آن در دو فرصت سی دقیقه‌ای در هفته، آنها می‌توانستند از طریق رادیو تهران برای سربازانشان اخبار و موسیقی پخش کنند. 🔹در برابر این زیاده‌خواهی انگلیسی‌ها، روس‌ها هم مترصد شدند تا برای سه نوبت در هفته و در هر نوبت نیم ساعت از طریق این رادیو مطالب ادبی، سیاسی و موسیقی را که توسط خانه فرهنگ روس‌ها در تهران تهیه می‎‌شد به زبان فارسی پخش کند. 🔹در دوران اشغال ایران بریتانیایی‌ها و روس‌ها رقابت شدیدی با یکدیگر بر سر پخش برنامه‌های خود در رادیو تهران داشتند تا بدانجا که انگلیسی‌ها حتی کوشیدند با تدریس زبان انگلیسی در رادیو تهران به دنبال اشاعه فرهنگ خود برآیند و در مقابل روس‌ها نیز با پخش برنامه مخصوص کودکان سعی در تأثیرگذاری بر اذهان کودکان ایرانی از طریق داستان‌ها و ادبیات اتحاد جماهیر شوروی داشتند. این شرایط ادامه داشت تا اینکه با آغاز پیروزی متفقین در جبهه‌های نبرد علیه آلمان نازی اختلافات میان متفقین کم‌کم نمودار شد. تفصیل جنگ فرکانس‌ها را در لینک زیر بخوانید: 🔻🔻🔻 http://www.iichs.ir/s/16198
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ببینید/بازگویی حقایقی عجیب و کمتر شنیده شده از شیوه رزم مبارزان و سربازان ایرانی در صدها سال گذشته "دکتر " @iichs_ir
✳️ هرچند روحانیون مخالف را به‌شدت سرکوب کرده‌ایم ولی این سکون و آرامش موقتی است! در یک سند ساواک به تاریخ 21 مهر 1343 می‌خوانیم: «همان‌طور که قبلا نیز به استحضار رسیده است روش ساواک به طور کلی بایستی مبتنی بر تقویت روحانیون موافق و تضعیف روحانی‌نماهای اخلالگر و مخالف باشد. در حال حاضر گرچه فعالیت روحانیون مخالف به‌طور قابل توجهی کاهش یافته و با تدابیری که اتخاذ شده است هرگونه اخلالگری و تحریک و تبلیغ به‌سرعت خنثی و عاملین آن به‌شدت سرکوب گردیده‌اند، ولی این سکون و آرامش موقت را نمی‌توان ملاک روش بعدی و کلی روحانیون دانست؛ لذا به منظور جلوگیری از هرگونه فعالیت مجدد وسیله اخلالگران و تقویت روحانیون واقعی که از حدود وظایف مذهبی خود خارج نمی‌شوند لازم است نکات مشروحه زیر به‌طور محرمانه مورد اجرا قرار گیرد». در ادامه این سند و به عنوان توصیه اول آمده است: «الف) تضعیف وضع مالی مخالفین: یکی از مؤثرترین عواملی که عده‌ای از روحانیون را به مخالفت با دولت واداشته است کمک مالی است که از طرف دستجات دیگر مخالفین به آنان می‌شود تا آنجا که عده‌ای از وعاظ مخالفت و تبلیغ علیه هیئت حاکمه را وسیله‌ای برای جلب کمک مادی قرار داده‌اند و مکرر مشاهده شده که روحانیون بازداشت‌شده پس از آزادی مورد لطف و عنایت خاص طبقه مخالف دولت واقع گردیده و به آنان کمک‌های شایانی شده است. برعکس آن عده از وعاظ که در زمره موافقین بوده‌اند بر اثر تلقینات مثمره‌ای که علیه آنان می‌شود در عسرت به سر می‌برند و حتی صاحبان مجالس روضه‌خوانی نیز از دعوت ایشان به مجالس خود سرباز می‌زنند». این سند می‌افزاید: «علی‌هذا در بدو امر بایستی جلوی کمک‌های بی‌دریغی که به این افراد می‌شود سد گردد». در ادامه سند ساواک راه‌های زیر برای سد کردن کمک‌ها به روحانیون مخالف توصیه شده است: 1. شناسایی و تضعیف عوامل تقویت‌کننده: در بین اصناف و بازاری‌ها عده‌ای هستند که بر اثر اعتقادات مذهبی مبالغ نسبتا زیادی در اختیار مقامات روحانی می‌گذارند که برحسب معمول قسمت اعظم این وجوه در اختیار مخالفین قرار می‌گیرد. این افراد بایستی دقیقا شناخته شوند و میزان وجوهی که می‌پردازند معلوم گردد سپس با دقت هر چه تمام‌تر و به طور نامحسوس باید درآمدهای حقیقی این طبقه که از آن به میزان زیاد به طبقه روحانیون مخالف پرداخت می‌نمایند برای سازمان‌های وصولی مالیاتی تعیین و سپس رؤسای دارایی و شهرداری محل را وادار نمود که در اخذ مالیات و عوارض شهرداری به‌خصوص مالیات‌های معوقه از آنان شدت عمل به خرج دهند. ❌ باید کمک‌کنندگان به مخالفین را در مضیقه مالی قرار داد! چنانچه در اماکنی که متعلق به شهرداری و یا سایر مؤسسات دولتی است سکنی دارند و یا محل کسب ایشان در آنجاست برای تخلیه محل به آنان فشار وارد سازند و خلاصه به طرق مختلف ولی در نهایت اختفا که به ماهیت موضوع پی نبرده و مستمسک دیگری برای تبلیغ علیه دولت به دست مخالفین نیفتد در مضیقه مالی قرارشان دهند. 2. در مورد موقوفات: با همکاری اداره اوقاف باید سیل کمک به مخالفین را تغییر جهت داد و دریافت‌کننده وجوه را فقط موافقین و بی‌طرف‌ها محسوب داشت. 3. درآمد حاصله از شرکت در مجالس روضه‌خوانی نیز برای وعاظ مخالف منبع درآمد قابل ملاحظه‌ای می‌باشد؛ به‌خصوص که موافقین را هم از این درآمد محروم ساخته‌اند و از دعوت آنان به این مجالس جلوگیری می‌کنند. برای از بین بردن این موقعیت ترتیبی اتخاذ شود که وسیله شهربانی‌ها از برگزاری مجالس روضه‌خوانی بدون کسب اجازه قبلی جدا جلوگیری شود. ❌ ساواک به وعاظ موافق حکومت کمک مالی می‌کند! این سند نتیجه‌گیری کرده است: «بدین ترتیب یا مخالفین برای ادامه معاش از مخالفت و سمپاشی دست خواهند کشید و یا اینکه از منبر رفتن محروم و به جای آنان عده‌ای از موافقین که در حال حاضر بسیار در مضیقه مالی به سر می‌برند و در پاره‌ای از موارد ساواک به ایشان کمک مالی می‌کند به منبر رفته و از این وضع نجات خواهند یافت. البته باید توجه شود که روحانیون موافق به طور آشکار مورد حمایت ساواک واقع نشوند بلکه به‌طور غیر محسوس به آنان کمک گردد». ❌ باید بین مخالفین نفاق ایجاد کنیم! در این سند و به عنوان یک روش دیگر برای برخورد با مخالفین حکومت آمده است: «ضمنا روش دیگری برای تضعیف مخالفین ایجاد نفاق بین آنهاست که بایستی با طرح و نقشه‌های بسیار دقیق اجرا شود و از اتحاد و همبستگی آنان جلوگیری به عمل آید. این امور بستگی کامل به درایت و ابتکار اجراکنندگان دارد که با توجه به اوضاع و احوال و سایر جهات طرح لازم را تهیه و به مرحله عمل درآورند». قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک، ج 6 ، ص 397. @iichs_ir
✳️ بگیروببندهای پس از کودتای 3 اسفند 1299؛ هنگامه عجیب محبس نمره دو پس از کودتای 3 اسفند 1299، محمدتقی بهار در کتابش در‌این‌باره نوشت: «مدرس، شیخ حسین یزدی، حاج مجدالدوله، فرمانفرما، تیمورتاش، رهنما، دشتی، فرخی، فدائی و من و سید هاشم وکیل و جماعتی کثیر از این قبیل همه حبس شدند. من در محبس نمره دو، که شبانه به آنجا وارد شدم، هنگامه عجیب و غوغای تماشایی دیدم؛ از پیر هشتادساله تا پسربچه چهارده‌ساله که او را با زیرشلواری از خانه کشیده و آورده بودند».1 و برخی از نمایندگان پنجمین دوره از مجلس شورای ملی در گفت‌‎وگو با رضاخان 1. محمدتقی بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران، ج 1، تهران، کتاب‌های جیبی، 1357، صص 91-92 و 95. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ توهین به ملت ایران! محمدرضا پهلوی‌ در سال 1339 در کتابِی که با عنوان «مأموریت برای وطنم» به نام او تألیف شد، ضمن توهین به ملت ایران، به نقش مستقیم خود در تشکیل و تحمیلِ دو حزب فرمایشی مردم و ملیون (در سال 1336)،‌ به جامعه ایرانی، چنین اعتراف کرد: «بعضی از افراد از احزاب ما انتقاد می‌کنند به این عنوان که این دو حزب از طرف مردم بنیان‌گذاری نشده و از طرف مقامات عالیه کشور تحمیل گشته‌اند، حتی برخی از بدبینان مدعی هستند که این احزاب دست‌نشانده مقام سلطنت و دولت هستند. این اشخاص به انگیزه اصلی تشکیل احزاب در کشوری مانند ایران که تازه در مسیر پیشرفت و ترقی افتاده است دقت نکرده‌اند. در کشور ما... هنوز بسیاری از افراد مردم بی‌سواد هستند، به علاوه هنوز مفهوم دموکراسی پارلمانی و احزاب سیاسی برای ما تازگی دارد و در کشوری که سنن ملی در طرز زندگانی و سنخ فکر مردم تأثیر عمیق دارد فکری از این سخیف‌تر نیست که تصور شود ممکن است احزاب سیاسی ما یک‌باره از میان مردم و به دست مردم به‌وجود آیند و به رشد و نمو و کمال برسند».1 1. محمدرضا پهلوی، مأموریت برای وطنم، تهران، کتابخانه پهلوی، 1339، صص 336 ـ 337. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ چرا دو حزب مردم و ملّیون به‌وجود آمد؟؛ اعترافات یک شومن حزبی «بعد از وقایع 28 مرداد... [که] احزاب کوچک و بزرگ سیاسی [مستقل و منتقد حکومت] میدان فعالیت خود را از دست دادند... دستگاه‌های اداره‌کننده سیاست ایران بعد از اطمینان به آرامش و ثبات نسبی اوضاع تشخیص دادند که برای "وانمود ساختن" یک جامعه دموکرات و مترقی احتیاج به وجود احزاب دارند؛ به خصوص اینکه وجود حکومتی که مدعی رعایت اصول دموکراسی است بدون وجود احزاب "از نظر بین‌المللی" قابل تردید به نظر می‌رسید. روی این فکر به وجود آمدن احزاب سیاسی که به دست "افراد مورد اعتماد [حکومت]" رهبری شده و در عین حال در "کانال تعیین‌شده" حرکت نماید بیش از پیش قوت گرفت و آنهایی که دارای شمّ سیاسی بودند این موقعیت را درک می‌کردند و از طرفی افراد زرنگ که پیشه سیاسی آنها چالاکی و موقع‌شناسی است! به دست و پا افتاده و درصدد برآمدند که در جریان تشکیل احزاب موردنظر رُل رهبری را به‌دست آورند.»1 1. صمد نامور، «شکست احزاب سیاسی»، نشریه هفتگی ملل خاورمیانه، دوره جدید، ش 2، شنبه 13 آبان 1340، صص 6 ـ 5. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ رویکرد سیدحسن تقی‌زاده در بحبوحه مناقشه آذربایجان و ارمنستان؛ تقی‌زاده چه نگاهی به آذربایجان و ارمنستان داشت؟ آذربایجان و ارمنستان بعد از نزدیک به دو هفته درگیری نظامی بسیار شدید به آتش‌بس دست یافتند؛ دو کشوری که عمر استقلال آنها از شوروی کمتر از سی سال است، بر سر منطقه قره‌باغ وارد فاز مبارزه نظامی با هم شدند؛ استقلالی که یک قرن پیش در پی انقلاب اکتبر روسیه حاصل شد، ولی دو سال بیشتر دوام نیاورد (1918-1920م). با وجود عمر کوتاه این استقلال، مسئله همان گونه که امروز منطقه را به خود درگیر کرده است، به‌قدری مهم بود که ذهن سیدحسن تقی‌زاده، از روشنفکران سکولار عصر مشروطه، را نیز به خود مشغول نمود و او را به تحلیل این مسئله در نشریه «کاوه»1 واداشت: «استقلال خطه موسوم به آذربایجان در کنار گرجستان و ارمنستان به‌خودی خود از لحاظ منافع ایران زیانی ندارد، بلکه اگر واقعا یک امارت یا دولت مستقل به تمام معنی که به ساز هیچ یک از دول خارجه نرقصد در آن سرزمین که یک وقتی از قلمرو سلاطین و جزء مملکت ما بود به عمل آید، چون در منافع اقتصادی و تمدن با ایران بیشتر از هر مملکت خارجی مربوط هستند و نیز ما را از مملکت قزاق و قشون سرخ جدا می‌کند، اسباب خوشوقتی ماست».2 در دوره سفر به اروپا 1. این نشریه را تقی‌زاده در سال‌هایی که در خارج از ایران به‌سر می‌برد (1916-1922م) در آلمان منتشر می‌کرد. 2. کاوه، سال پنجم، ش 5-4 (شماره مسلسل 40-39)، غرة رمضان 1338/ 21 مه 1920، ص 2. https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir
✳️ بررسی نوع مقابله رژیم پهلوی با امام خمینی و مخالفت ایشان با کاپیتولاسیون؛ چرا حکومت پهلوی امام را تبعید کرد؟ حوادث 15 خرداد و دستگیری امام خمینی آشکارکننده مبارزه ایشان با رژیم پهلوی بود و شاه از جانب امام خمینی به‌شدت احساس خطر کرد. طولی نکشید که امام با حمایت گسترده روحانیت آزاد شد. شاه می‌پنداشت که حالا مخالفِ او سکوت پیشه می‌کند، اما امام در مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون سکوت نکرد. دو دلیلِ عمده باعث می‌شد حکومت پهلوی تنها راه برخورد با امام خمینی را تبعید ایشان به خارج در کشور بداند: اولین دلیل تأیید مرجعیت امام بود و حکومت نمی‌توانست مرجعیت را به مجازات سنگین از قبیل اعدام محکوم کند؛ دومین عامل ایستادگی و پافشاری امام خمینی بر مبارزه با سیاست‌های غیراسلامی و غرب‌گرایانه محمدرضا پهلوی بود. رژیم پهلوی به این نتیجه رسید که تبعید امام در داخل کشور نمی‌تواند مانعی بر سر راه مبارزه ایشان ایجاد کند؛ ازاین‌رو بهترین تصمیم را تبعید به خارج از ایران با نیّت دور ساختن امام از کشور و کم‌رنگ ساختنِ تصویر ایشان در ذهنیت جامعه ایران دانست. دیدار حجت‌الاسلام والمسلمین سیدفضل‌الله خوانساری، داماد آیت‌الله العظمی حاج سیداحمد خوانساری، با در دوران یک‌ساله تبعید به کشور ترکیه متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید https://b2n.ir/459493 https://instagram.com/iichs.ir @iichs_ir