eitaa logo
مه‌شکن🇵🇸
1.3هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
527 ویدیو
75 فایل
✨﷽✨ هرکس‌می‌خواهدمارابشناسد داستان‌کربلارابخواند؛ اگرچه‌خواندن‌داستان‌را سودی‌نیست‌اگردل‌کربلایی‌نباشد. شهیدآوینی نوشته‌هایمان‌تقدیم‌به‌ اباعبدالله‌الحسین(ع)‌وشهیدان‌راهش..‌. 🍃گروه‌نویسندگان‌مه‌شکن🍃 💬نظرات: https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام فرستادن پی‌دی‌اف‌ها هیچ اشکالی نداره.
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📩 توصیه رهبر انقلاب به دانش‌آموزان: تحلیل داشته باشید! ✏️ رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان به مناسبت ۱۳ آبان: شما باید از اصل انقلاب اسلامی تحلیل داشته باشید، از قضیه‌ی دفاع مقدس، جنگ هشت ساله باید تحلیل داشته باشید، از قضایای گوناگونی که در دهه‌ی ۶۰ اتفاق افتاد همین‌جور، از واگرایی‌هایی که در دهه‌ی ۷۰ اتفاق افتاد باید تحلیل داشته باشید، از حوادث گوناگونی که در دهه‌ی ۹۰ و ۸۰ اتفاق افتاد باید تحلیل داشته باشید یعنی بدانید تشخیص بدهید که این حادثه چه بود، از کجا شروع شد، کی پشت این حادثه بود، چه نتیجه‌ی این حادثه شد.۱۴۰۲/۰۸/۱۰ 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
مه‌شکن🇵🇸
📩 توصیه رهبر انقلاب به دانش‌آموزان: تحلیل داشته باشید! ✏️ رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار دان
تحلیل داشته باشید!!! یعنی به صرف اطلاعات و احساسات بسنده نباید کرد، باید قدرت تحلیل هم داشته باشید...
🔴 مهم از امروز هشتگ جایگزین هشتگ معرفی شهید می‌شود. تمام مطالب مرتبط با بانوان شهیده، با هشتگ در کانال یافت می‌شوند و هشتگ معرفی شهید از کانال حذف شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید... ❌ میدان، میدان غزه و اسرائیل نیست! 💢 میدان، میدان حق و باطل است، میدان استکبار و ایمان است... ✊ قدرت ایمان به توفیق الهی بر همه‌ی این‌ها غلبه پیدا خواهد کرد. 🎙 رهبر حکیم انقلاب؛ صبح امروز در دیدار دانش‌آموزان https://eitaa.com/istadegi
🔸 🔸 🌷 شهید هبة أبو ندا🌷 🔸تولد: ۲۴ ژوئن ۱۹۹۱، مکه مکرمه، عربستان سعودی 🔸شهادت: ۲۰ اکتبر ۲۰۲۳، خان‌یونس، نوار غزه، فلسطین انقدر حماسه در روحش داشت که دست به قلم ببرد و شاعر و نویسنده شود. حماسه‌ها را از روحش بر کاغذ لبریز می‌کرد، یک تنه، با قلمش به نبرد با اسرائیل رفت و پیروز شد؛ نامش و نوشته‌هایش جاودان ماند تا ابد. http://eitaa.com/istadegi
مه‌شکن🇵🇸
🔸 #لشگر_فرشتگان 🔸 🌷 شهید هبة أبو ندا🌷 🔸تولد: ۲۴ ژوئن ۱۹۹۱، مکه مکرمه، عربستان سعودی 🔸شهادت: ۲۰ اکت
🔸 🔸 🌷 شهید هبة أبو ندا🌷 🔸تولد: ۲۴ ژوئن ۱۹۹۱، مکه مکرمه، عربستان سعودی 🔸شهادت: ۲۰ اکتبر ۲۰۲۳، خان‌یونس، نوار غزه، فلسطین انقدر حماسه در روحش داشت که دست به قلم ببرد و شاعر و نویسنده شود. حماسه‌ها را از روحش بر کاغذ لبریز می‌کرد، یک تنه، با قلمش به نبرد با اسرائیل رفت و پیروز شد؛ نامش و نوشته‌هایش جاودان ماند تا ابد. مدرک کارشناسی بیوشیمی‌اش را از دانشگاه اسلامی غزه و کارشناسی ارشدش را از دانشگاه الازهر غزه گرفت. در حال کار بر روی پایان‌نامه‌ کارشناسی ارشد خود در حوزه تغذیه بالینی بود. او مسئول بخش «باشگاه علم» در «مرکز راسل برای کودکان مستعد» بود و اغلب مطالبی درباره فعالیت‌هایش با کودکان و مهارت‌هایشان در فیس‌بوک منتشر می‌کرد. اولین رمانش با عنوان "اکسیژن برای مردگان نیست" را با موضوع حوادث فلسطین و انقلاب‌های عربی نوشت؛ او آرزوی مشترک مردم کشورش برای دستیابی به آزادی و عدالت را همچون آتشی سوزان در دل ملت‌ها به تصویر کشید. در مقدمه این رمان می‌گوید: «چنگال‌هایتان را از گوشت ما بیرون بکشید، دست از گندم‌های ما بکشید، گریبان بال‌هایمان را رها کنید... نمی‌توانید این انقلاب را متوقف کنید، بر شما در شهرهای حفاظت‌شده‌تان دست می‌یابیم، شما را به بدن‌هایمان، و چشمانمان، و رویاهایمان، و انقلابمان محاکمه می‌کنیم.» سه مجموعه شعر تالیف کرد. در سال ۲۰۱۷، اولین رمان او با عنوان "اکسیژن برای مردگان نیست" در جایزه خلاقیت شارجه، مقام دوم را کسب کرد. او همچنین در رقابت یادبود "ناهید الریس" مقام اول را در بخش داستان کوتاه کسب کرده بود. یکی از شب‌های جنگ در غزه، در صفحه مجازی‌اش نوشت: «شب غزه تاریک است مگر از فروز موشک‌ها، ساکت است مگر از صفیر بمب‌ها، ترسناک است مگر از تسلی دعا، سیاه است مگر از نور شهدا. شب خوش، غزه...». یک روز پیش از شهادت، درباره دوستان خودش که بر اثر حملات اسراییل جانشان را از دست داده بودند نوشته بود: «فهرست دوستانم کوچک و کوچک‌تر می‌شود، تبدیل به تابوت‌های کوچکی می‌شود که این طرف و آن طرف پراکنده شده است. به دنبال موشک‌ها به آسمان پر می‌کشند و دستم به آن‌ها نمی‌رسد... این فقط یک نام نیست، این ما هستیم، با چهره‌ها و نام‌های مختلف». ابوندی روز ۲۰ اکتبر، همان روزی که در بمباران صهیونیست‌ها شهید شد، در صفحه فیس‌بوک خود نوشته بود: «به خدا قسم، ما در غزه یا شهیدیم و یا شاهد آزادی خود، و همگی صبر می‌کنیم تا ببینیم که کجا خواهیم بود. خداوندا همگی انجام وعده حق تو را انتظار می‌کشیم.» هبه ابو ندا زنده است در تک‌تک کلمات داستان‌ها و شعرهایش. هبه ابو ندا خود یک تنه طوفان الاقصی ست! http://eitaa.com/istadegi
تو کلمات را با سنگ‌هایی در مُشت به خط مقدم فرستادی انتفاضه شعرهای تو بود و «غزه» با شعرهایت می‌جنگید که ظلم را منفجر می‌کرد و مظلوم را بیدار. دختر فلسطین:«هبة ابو ندا»! هم سنگرانت «محمود درویش» و «سمیح القاسم» منتظرند شعر جدیدت را به جبهه بفرست. به خدا قسم یکی از همین روزها پیروزی از دروازه شعرهایت وارد می‌شود و «غزه»، آزاد... ✍️رضا اسماعیلی http://eitaa.com/istadegi
مه‌شکن🇵🇸
🔰 بسم الله قاصم الجبارین 🔰 📚 داستان بلند #خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️ب
🔰 بسم الله قاصم الجبارین 🔰 📚 داستان بلند جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 25 دوباره چشمانم را به آسمان گره می‌زنم. مثل رویاست. ستاره‌ها بی‌نهایت‌تر از آنند که در شهر می‌دیدیم. اینجا واقعا آخر دنیاست. انگار بعد از این دریا، دیگر خشکی‌ای وجود ندارد. فقط آسمان است و ستاره‌ها. تمدن بشری اینجا تمام می‌شود و چیزی جز دریا و آسمان نمی‌ماند؛ همان که در ابتدای خلقت بود. آسمان باز هم نمایش در آستین دارد تا شگفت‌زده‌ترم کند. این را وقتی می‌فهمم که نورهای سبزرنگی از گوشه و کنار آسمان طلوع می‌کنند و کم‌کم بزرگ می‌شوند. مثل رقص‌نورهای مصنوعی... نه. هزاران برابر زیباتر. صورتی، سبز، فیروزه‌ای، نارنجی و بنفش. انگار که آسمان مست شده باشد. پرده‌های نور، در یک صف موج‌دار در آسمان می‌رقصند. موج می‌زنند، مثل دریا. هماهنگ با دریا. انعکاس نورها بر چهره مادر دریا می‌افتد و زیباترش می‌کند. دانیال می‌گوید: این یه هدیه کریسمس واقعیه! -خیلی خوشحالم که زنده موندم تا اینا رو ببینم. فکر نکنم دیگه مشکلی با مُردن داشته باشم. دانیال نگاه از شفق برمی‌دارد و به من خیره می‌شود: الان دقیقا وقت شروع زندگیه، نه مُردن. نورهای رنگی بر صورتش سایه‌روشن ساخته‌اند. کاش می‌توانستم عاشقش باشم. شاید اینطوری واقعا فکر انتقام از سرم می‌افتاد؛ اما نمی‌شود. دلم درهم پیچ می‌خورد. دانیال می‌گوید: تاحالا دوبار جونت رو نجات دادم. دو به یک جلوتر از عباسم. -نیستی. دانیال جا می‌خورد و چشمانش گرد می‌شوند. ادامه می‌دهم: این دفعه هم عباس نجاتم داد. دانیال تقریبا داد می‌کشد: من نذاشتم بکشمت. من با بدبختی تا اینجا آوردمت. بخاطر تو خودمو توی دردسر انداختم. می‌تونستم بذارم آرسن بکشدت. اون‌وقت می‌گی یه مُرده نجاتت داد؟ صدایم را به اندازه دانیال بالا می‌برم. -اون نمرده. من توی خیابون دیدمش. توی بیمارستان هم دیدمش. حتی باهام حرف زد. می‌دانم که مُرده. جنازه‌اش، قبرش... دیده‌ام همه‌چیز را. و توضیحی برای این ندارم که چطور دیدمش. ولی مطمئنم دیدمش. دانیال می‌گوید: اگه فرق واقعیت و توهم رو نمی‌فهمی می‌تونی بری پیش روان‌پزشک. دستش را چندبار به سینه می‌زند و ادامه می‌دهد: این منم که واقعی‌ام! من! عباس توهمه. وجود نداره! منم که واقعا وجود دارم! می‌فهمی؟ دندان‌هاش را برهم فشار می‌دهد و رویش را به سمت دریا برمی‌گرداند. اخم غلیظی صورتش را پر کرده. می‌دانم که زیاده‌روی کرده‌ام. باید با تنها کسی که در این سرزمین غریب می‌شناسم مهربان‌تر باشم. هنوز درگیر بحران اعتمادم. الان است که جمجمه‌ام از شدت فشار بترکد. دانیال بدون این که نگاهم کند، با صدایی خشن می‌گوید: برای هزارمین بار بهت می‌گم، اومدیم اینجا که دیگه زیر بار گذشته لعنتی‌مون زندگی نکنیم. هرچی قبلا بودیم رو باید دور بریزیم. دیگه نمی‌خوام عمرمون رو برای بقیه حروم کنیم. قراره برای خودمون زندگی کنیم. ادامه دارد... قسمت اول رمان: https://eitaa.com/istadegi/9527 ⛔️کپی بدون هماهنگی و ذکر منبع، مورد رضایت نویسنده نمی‌باشد⛔️ ✨ 🌐https://eitaa.com/istadegi
مه‌شکن🇵🇸
🔰 بسم الله قاصم الجبارین 🔰 📚 داستان بلند #خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️ب
زوج؟ منظورتون اینه که یه مرگ فجیع دیگه رو در رمان شاهد باشیم و یه تراژدی استخوان‌سوز؟ (می‌دونید که من عاشقانه بنویسم تهش یکی می‌میره🙄) یکی باید بیاد سلما رو هدایت کنه😐
سادیسم من کجاش نهفته ست؟ کاملا واضح و مشخصه🙄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مه‌شکن🇵🇸
🌱 یک چنین روزهایی، ششم آبان، هفتم آبان، هشتم آبان... ما در بهت شهادت تو بودیم. در بهت مظلومیت مقتدرانه‌ات. روی دستان مردم تشیع شدی. روی رود خروشان اشک‌ها. دل‌ها را فتح کردی، نقاب از چهره دشمن کنار زدی، بیدارمان کردی. از یک سو روضه مجسم بودی با انگشتر شکسته و تن اربااربایت و می‌سوزاندمان ماجرای شهادتت، از یک سو خون تو در رگ‌هامان جاری شد، حماسه شدیم و هم‌قسم، که پای امام خامنه‌ای عزیز بمانیم تا پای جان، و از سویی بهتر شناختیم جبهه باطل را و وعده‌های آزادی‌شان را که بوی خون می‌داد. یازدهم آبان، فهمیدیم ربط میان تو و نور چشمت، ربط عاشقی ست، وقتی به تو گفتند آرمان عزیز. القلب یهدی الی القلب. قلم‌ها به کار افتاد و فکرها. گرد هم آمدیم که راوی فتح تو باشیم. شدیم خادم کارگروه نوشتاریِ کانال تو. یک سال است که از تو می‌نویسیم، به امید شهادت... http://eitaa.com/istadegi
همین الان متوجه شدم یک مادر شهید عزیز از اقوام ما آسمانی شدند. ایشون مادر شهید مهدی مقدس، از شهدای برجسته دفاع مقدس بودند؛ یک بانوی مجاهد، صبور، پرانگیزه، خوش‌روحیه، مومن و انقلابی. بنده یک بار بیشتر وقتی که رفته بودم قم ندیدمشون، ولی هربار تماس می‌گرفتند، بهم روحیه می‌دادند برای فعالیت فرهنگی و می‌گفتند کی میای قم؟😭 کاش یه بار دیگه رفته بودم قم ببینم‌شون...😭 با این که سن‌شون خیلی بالا بود(زن‌عموی پدربزرگم بودن)، ولی بسیار نسبت به مسائل روز آگاه بودند، مقید بودند توی همه راهپیمایی‌ها شرکت کنند... یادمه روزی که رفتیم خونه‌شون خودشون با این که براشون سخت بود شله زرد درست کردند، چادرم هم پاره شده بود و با مهارت محکم دوختنش. هنوز کوک‌هایی که زدن روی چادرمه😭 هنوز صداشون توی گوشمه، با لهجه عربی شون...😭 چند سال هم ساکن عراق بودند چون همسرشون طلبه بود، و عربی عراقی بلد بودند و منم دلم می‌خواست ازشون یاد بگیرم... که نشد...😭 شخصیت مادر عباس در شهریور تا حدی براساس شخصیت ایشون بود..‌. خلاصه که، برای این بانوی بزرگ که امشب مهمان شهیدشون هستند فاتحه قرائت بفرمایید...💔 زن‌عمو رحمت جان، امشب پیش شهیدتون من رو هم یاد کنید.‌‌..😭
آرمان و روح‌الله رفتند تا آرمانِ روح‌الله بماند...🌱 سلام بر روح‌الله، سلام بر آرمان روح‌الله، سلام بر شهدای آرمان روح‌الله... 🥀اولین سالگرد بسیجی شهید سید روح‌الله عجمیان؛ شهید مظلوم و غریبِ اتوبان کرج. http://eitaa.com/istadegi
سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ🌱 ✨هرکس سوره اسراء را هر شب جمعه بخواند، نمیرد مگر آن که امام زمانش را ملاقات کند و از یاران او شود... پ.ن: آیات ۴ تا ۷ سوره مبارکه اسراء آیات عجیبی‌اند، درباره بنی‌اسرائیل. http://eitaa.com/istadegi
نسل سلمان.mp3
8.51M
🌿🇮🇷🇵🇸 بر هیبت قاسم، قسم ای قدس، می‌آییم... ما قدرت حقیم، تل‌آویو ضعیف است ما نیروی قدسیم و هدف قدس شریف است... 🎤حسین طاهری http://eitaa.com/istadegi