سلام
بنده هم تلسیت میگم؛ انشاءالله عزاداری هامون مورد قبول حضرت باشه.
چشم. سعی میکنم انشاءالله
#پاسخگویی_فرات
سلام
جنبش الاحوازیه، یک جنبش ملیگرای عربی هست که هدفش جدایی استان خوزستان از ایرانه. عملیاتهای تروریستی و خرابکارانه زیادی هم در این استان انجام داده که بیشترش با شکست مواجه شد؛ اما یک نمونهش حمله به رژه اهواز در سال ۱۳۹۷ هست.
البته ربطی به عبدالمالک ریگی نداره؛ چون ریگی سرکرده گروهک تروریستی جندالله(جندالشیطان) در شرق کشور و استان سیستان و بلوچستان بود. گروهک الاحوازیه، اصلا گرایشهای دینی ندارند و صرفاً به ملیت عربی معتقدند؛ اما گروهک ریگی گرایشهای مذهبی داشتند و به عنوان گروهکهای تکفیری شناخته میشن. گروهک ریگی ساختار منسجمتری داشت و عملیاتهای تروریستی زیادی در استان سیستان و بلوچستان انجام داد و بسیاری از مردم مظلوم این استان رو شهید کرد.
البته شکی نیست که هرجا گروهک جداییطلب و تروریستی هست، حتما پای حامیان آمریکاییش هم وسطه و سر همه این گروهکهای تروریستی، توی آخور غرب هست!!!
#پاسخگویی_فرات
سلام
هعی...
این قسمتها رو ننوشتم که صفحه پر کنم...
فقط میخوام با عمق دردی که عزیزان مدافع حرم و مدافع امنیت میکشند آشنا بشید...
#پاسخگویی_فرات
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت شما عزیزان
خیلی به این فکر کردم که برای #ایام_فاطمیه امسال، چه برنامهای در کانال داشته باشیم...
اولین چیزی که به ذهنم رسید، مجموعه سخنرانیهای استاد مهدی طائب با عنوان اسلام و یهود بود.
این سخنرانیها رو بنده فاطمیه پارسال گوش دادم؛ چندین بار. و واقعاً بهره معنوی و معرفتی بردم.
انشاءالله هر روز یک قسمتش رو میذارم در کانال تا انشاءالله شما هم استفاده کنید.
برنامه دیگری که داریم، زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها ست.
بنده چند ساله که همراه دوستانم، چهل روز مونده به شهادت حضرت، زیارت ایشون رو هر روز به نیابت از یک شهید میخونیم. هر سال هم دایره ش رو گستردهتر کردیم.
امسال هم این چله رو گرفتیم؛ اما بنده در کانال اطلاع ندادم.
تصمیم دارم انشاءالله ادامه چله رو با شما عزیزان همراه بشم.
انشاءالله از شهادت حضرت زهرا به روایت اول(یعنی شنبه این هفته) تا شهادت حضرت به روایت دوم (یعنی ۱۶ دیماه)، هر روز به نیابت از شهدا، زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها میخونیم.(به مدت ۲۰ روز)
میتونید اسم شهیدی که مدنظرتون هست رو به لینک ناشناس بفرستید تا به نیابت از ایشون هم زیارت خونده بشه.
https://payamenashenas.ir/RevayatEshgh
انشاءالله از شنبه شروع میکنیم.
یا زهرا.
Taeb-Eslam-yahod01.mp3
4.57M
#اسلام_و_یهود 1
⭕️ چی شد که بعد از پیامبر خلافت به امیرالمومنین علی علیه السلام نرسید؟
🔸 استاد طائب
🌷 #حضرت_زهرا
🌷 #فاطمیه
🌷 #ایام_فاطمیه
🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰
یا علی مددی...💚
📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️
✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا
قسمت 215
تصویر مبهمی از پرستار میبینم که دارد با سرنگ، چیزی را داخل سرمم میریزد. مسکن است یا داروی دیگری؟
نمیدانم.
در چشم بهم زدنی پرستار میرود. از بیرون اتاق صدای گفت و گوی مردم را میشنوم و بلندگوی بیمارستان که هربار به زبان عربی کسی را صدا میزند.
مطهره با نگرانی نگاهم میکند؛ آرامش قبل را ندارد.
چشم میدوزم به قطرهقطرهای که داخل محفظه قطره میچکد.
ترکش دارد با دیواره ریهام میجنگد.
یاد پدر میافتم و ترکشهای ریز و درشتی که در بدنش جا مانده بود.
سر تا پایش پر بود از ترکش. یکی از همان ترکشهای لعنتی به نخاعش زد تا برای همیشه ویلچرنشین شود.
چندبار مثل الان من مُرد و زنده شد؟
من با یک ترکش به این حال افتادهام؛ اگر بخواهم دردی که پدر کشید را تخمین بزنم، باید درد الانم را ضرب در تعداد ترکشها کنم یا به توان تعداد ترکشها برسانم؟
پدر هیچوقت گله نمیکرد؛ هیچوقت نمیگفت آخ.
الان زشت نیست من برای یک ترکش بخواهم ناله کنم؟
کمکم احساس سبکی میکنم؛ احساس بیحسی. پلکهایم سنگین شدهاند.
پس داروی داخل سرم مسکن بوده...
دردم کمرنگ میشود و صداها و تصاویر محو. انگار در زمین و هوا شناورم.
نفس راحتی میکشم؛ بدون درد. تنها چیزی که واضح آن را میبینم، چهره مطهره است که بالای سرم ایستاده.
من حالم خوب است؛ از همیشه خوبتر. پس چرا در چشمان مطهره نگرانی موج میزند؟
بیمارستان میچرخد، تخت میچرخد، من میچرخم. فقط مطهره در مرکز دیدم ثابت مانده است؛ اما مطهره هم محو میشود و هیچ نمیماند جز تاریکی و سکوت.
***
نه سرما را حس میکنم، نه گرما را و نه درد را. از یک پر کاه هم سبکترم.
خوبم؛ آرامم. از همه غمها و پریشانیها خلاص شدهام. خوبِ خوبم.
اگر هزاران سال هم بگذرد، من باز هم دوست دارم در همین حال بمانم.
خلسه شیرین و لذتآوری ست. پرچم به نرمی روی گنبد میرقصد؛ روی گنبد طلایی زینبیه.
چقدر دلم لک میزد برای زیارت اینجا. انقدر دلم تنگ شده بود که حتی بدنم را هم روی تخت جا گذاشتم.
🔗لینک قسمت اول رمان 👇
🌐https://eitaa.com/istadegi/1733
⚠️ #ادامه_دارد ⚠️
🖋 #فاطمه_شکیبا
#روایت_عشق 💞
https://eitaa.com/istadegi
🔰 #بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔰
یا علی مددی...💚
📕 رمان امنیتی ⛔️ #خط_قرمز ⛔️
✍️ به قلم: #فاطمه_شکیبا
قسمت 216
کمیل راست میگفت. بدن زخمی میشود، استخوانهایش خرد میشود، میسوزد، خاکستر میشود؛ اما خودِ آدم هیچ آسیبی نمیبیند.
و چه لذتبخش است این که مجبور نباشی یک بدن سنگین و محدود را دنبال خودت به این سو و آن سو بکشی!
از تمام نقصها رها شدهام. دیگر نه تشنه میشوم نه گرسنه. نه درد میکشم و نه خستگی را میفهمم.
حسهایی را تجربه میکنم که هیچ بدنی قدرت تجربهاش را ندارد.
جهان را طور دیگری درک میکنم؛ عمیقتر، زیباتر، واقعیتر.
به صحن حرم میرسم. صدای روضه میآید؛ کسی دارد برای خودش مداحی زمزمه میکند:
- دارند یک به یک و جدا میبرندمان/ شکر خدا به کرب و بلا میبرندمان...
تمام وجودم پر از لبخند میشود. همراهش زمزمه میکنم.
- ما نذر کردهایم که قربانیات شویم/ دارند یک به یک به منا میبرندمان...
در چشم به هم زدنی کنار ضریحم. کمیل و همه رفقای شهیدم دور ضریح حلقه زدهاند و سینه میزنند.
جلوتر میروم تا میانشان جا بگیرم. دیگر تمام شد. دیگر تمام دردها و غمهایم تمام شد
من تا ابد همینجا خواهم ماند؛ کنار کمیل، کنار سیاوش، کنار حاج حسین و از همه مهمتر: کنار خود سیدالشهدا.
سینه میزنم؛ نه با دست که با تمام ذرات وجودم. انگار اصلا از اول برای همین لحظه خلق شده بودم.
- اول میان عرش خدا سینه میزنیم/ بعداً به هیئتالشهدا میبرندمان...
از تمام آینهکاریها و حتی شبکه فلزی ضریح عبور کردهام. به باطن اشیاء رسیدهام؛ به باطن حرم. به اصلش؛ به جانش. به عرش رسیدهام شاید.
اینجا خیلی زیباتر از چیزی ست که همیشه میدیدم. تمام شهدا در این حرم جا شدهاند. تمام دنیا.
باطن این حرم چیزی جز نور نیست. نور؛ نه آن نوری که در دنیا میدیدم. نوری که میتوان لمسش کرد، میتوان در آغوشش گرفت، میتوان بوسیدش، میتوان غرقش شد.
- سربند یا حسین به ما میدهند و بعد/ با هروله به عرش خدا میبرندمان...
و بعد با هم دم میگیرند:
- بابی انت و امی یا اباعبدالله...
ما شهید شدهایم... ما برای حسین جان دادهایم، اما الان تازه فهمیدهام یک بار جان دادن برایش کم بود.
من باز هم میل زندگی دارم؛ میل فدا شدن.
کم بود. یک بار مُردن برای حسین علیهالسلام کم بود. هرکس مثل الان ما او را ببیند، این را میفهمد.
هرکس ببیند، دلش میخواهد هزار بار دیگر زندگی کند تا هزار بار دیگر فدا شود.
اصلا مگر ما برای چیزی جز این خلق شدهایم؟
🔗لینک قسمت اول رمان 👇
🌐https://eitaa.com/istadegi/1733
⚠️ #ادامه_دارد ⚠️
🖋 #فاطمه_شکیبا
#روایت_عشق 💞
https://eitaa.com/istadegi
هنیئا.mp3
1M
کوتاهه اما خیلی دوستش دارم...
هنیئا، قد فزتم بجنان الله،
یا جنود المنتظر، انتم حزب الله...
هعی...
حاج قاسم...😢
#شب_جمعه
#حاج_قاسم
#ایام_فاطمیه
سلام
خیلی ممنونم که وقت گذاشتید و خوشحالم که رمان رو دوست داشتید...
آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند...
بله، خیلی هم خوبه.
#پاسخگویی_فرات
سلام
خدا این شهید بزرگوار رو با حضرت سیدالشهداء علیه السلام محشور کنه انشاءالله...
خیلی ممنونم از لطف شما.
التماس دعای فراوان
آشنایی بیشتر با شهید خلیل تختینژاد:
https://hormozgan.navideshahed.com/fa/news/446736/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D9%87%D9%87-%D9%87%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%87-%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%B3%D9%88%D8%AE%D8%AA-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81-%D8%A7%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D9%85%D8%B4-%D8%A8%D9%87-%D8%B3%D9%88%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF%DB%8C%D9%85
#پاسخگویی_فرات
#معرفی_شهید
سلام
خیر، گروه نداریم.
برای زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها، همینجا اعلام میکنیم دوستان بخونند.
#پاسخگویی_فرات
سلام
سلامت باشید؛ بنده هم تسلیت میگم
اتمسفر یعنی همون جَوّ؛ اینجا یعنی فضای شهر.
#پاسخگویی_فرات
سلام
حالا انقدر زود قضاوت نکنید، من که نگفتم قسمت آخره.
شهادت پایان نیست؛ آغاز است...
ادامه داره هنوز
#پاسخگویی_فرات
سلام
کتابی هست که واقعاً با فکر نوشته شده و چالشها و درگیریهای ذهنی جوان و نوجوان رو مورد بررسی قرار داده. برای نوجوانان و جوانان مناسبه؛ البته سنین پایینتر هم اگر بخونن میفهمند و محدودیت سنی نداره؛ اما اگه توی دوران نوجوانی مخصوصاً از ۱۶ تا حدود ۲۵، ۲۶ سال خونده بشه خیلی خوبه.
برای هر دو مناسبه. هم دخترخانمها باید بخونن و هم آقاپسرها.
تقصیر من که نیست🙄
#پاسخگویی_فرات
سلام
سلامت باشید، بنده هم تسلیت میگم.
خیلی ممنونم، لطف دارید.
والا خود عباس که میگه شهید شدم؛ تا خدا چی بخواد...
امشب به احترام عزای حضرت زهرا سلام الله علیها رمان نداریم؛ انشاءالله فردا شب همه چیز معلوم میشه.
#پاسخگویی_فرات
May 11
May 11