#توصیههای_نویسندگی
📚موضوعی را پيدا كنيد كه برايتان اهميت دارد👌
☘موضوعی را پيدا كنيد كه برايتان مهم است و در دلتان احساس میكنيد ديگران هم بايد برايشان مهم باشد. همين اهمیت دادن حقيقی است، و نه بازیهای زبانی، كه قطعیترين و جالبتوجهترين عنصر سبكی شما میشود.
☘راستی، اصرار ندارم كه رمان بنويسيد، هرچند ناراحت هم نمیشوم اگر يكی نوشته باشيد، به شرط اينكه واقعا چيزی برايتان مهم بوده باشد. عريضهای برای شهردار راجع به چالهای جلوی در خانهتان يا يک نامهی عاشقانه هم كفايت میكند.»
«کورت ونهگات»
@jaryaniha
«هيزم انبارها میشدم.
به بوی سرانگشتهای تو بود
كه جوانه كردم.
چه بود زندگی
اگر تو نمیرسيدی...»
#شمس_لنگرودی
@jaryaniha
#لحظه_نگاشت
«وقتی دیگه به آخر خط رسیدی...
وقتی دیگه نمیدونی چه بازی بکنی...
وقتی اسباببازی ها همه تکراری شدن...
دو لنگه جوراب که جفت شون گم شده
میشن همبازی کوچولوی یکساله!!😍
و کلی خنده و سرگرمی با خودش
میاره....😁
❤️جهت تلطیف بیشتر هوای ابری امروز...
✍ انصاری زاده
@jaryaniha
نویسندگان جریان
#لحظه_نگاشت «وقتی دیگه به آخر خط رسیدی... وقتی دیگه نمیدونی چه بازی بکنی... وقتی اسباببازی ها ه
ممنون جوراب های لنگه به لنگهی عزیز...👌
«نتوانستم بگویم که دلم اینجا مانده است!
من پی گمشدهام آمدهام...
ارغوانم را میخواهم...
آه، در خانهی خود بیگانهام!
آن سوی پنجره،
وای، ارغوان داشت نگاهم میکرد...»
#هوشنگ_ابتهاج
@jaryaniha
#گزارش_جریان
☘دیروز جلسهی دوم دورهی نویسندگی خلاق بود. اینجا حیاط مجموعه کتابپردازانه👌
بعد از کلاس اومدیم زیر درخت گردو😋
و باهم عکس گرفتیم...
همیشه در کنار نوجوون های عزیز، بهترین لحظات مون سپری میشه 😍.
این دوره فوقالعاده اس چون بهترین و خوشقلم ترینها همراهمون هستن...🥰
@jaryaniha
#مکاتب_ادبی
«مکتبهای ادبی جهان»
📚امپرسيونيسم:
اين سبک ابتدا توسط «رودن» در پيکرتراشي پديد آمد. دستمايه ي کار رودن «طبيعت» بود.
امپرسيونيست هاي مجسمه ساز از طبيعت براي ايجاد احجام و اشکال تخيلي مايه گرفتند. از مشهورترين مجسمه سازان امپرسيونيست «کلينگر»، «ميللو» و «بوردل » را مي توان نام برد.»
@jaryaniha
نویسندگان جریان
#پنجشنبههای_نوشتنی سلام، شب تون بخیر و خوشی. چطورید با این روزهای گرم😥 از صرفهجویی در مصرف آب غا
#پنجشنبههای_نوشتنی
#ارسالی 🎉
«دیشب مادرشوهرم زنگزد و گفت
اگه کار نداری فردا بیا اینجا باهم بریم دکتر؟
حال ندارم
حتی حس غذا درس کردنم ندارم
یک چیز دم دستی هم درست کن بیار باهم بخوریم
گفتم باشه
فردا رفتم سراغ یخچال و دیدم میشه کلا از برق کشید که حداقل صرفه جویی بشه
فریزر باز کردم یه تیکه کلم بروکلی یخ زده فقط بود
موندم چکار کنم
اما گفتم مادرشوهره دیگه
بنده خدا سنی هم ازش گذشته با غذاهای عجیب غریب این دوره هم که آشنایی نداره
پس دست به کار شدم
کلم بروکلی در آوردم و پوره کردم
یه تخم مرغم زدم و اومدم آبم بریزم یه چیزی شبیه خوراک بشه
یهو دیدم دخترم یه لیوان شیر دستشه و نصفش خورده
نصف دیگش گرفتم و ریختم قاطی مواد
خیلی آبکی شده بود
یکم نون خشک آسیاب کردم ریختم توش
بعدم کمی ادویه و گذاشتم خوب لعاب انداخت
تو یه ظرف قشنگریختم و بردم خونه مادرشوهرم
گفتم برات غذای رژیمی پختم
گفت اسمش چیه مادر؟ توش چیه ؟
گفتم ژاپنیا با این غذا مریضاشون خوب میکنن
اسمشم کلناشیتخ از اول هر ماده حرفاش گرفتم
توشم کلی مواد مقوی
بنده خدا خورد و خوشش اومد
تا عصرم که بریم دکتر
هرکی بهش زنگ میزد میگفت عروسم برام یه غذای رژیمی خارجی درست کرده آورده
اینقدر خوشمزه بود و بهمچسبیده که بعد چندروز یه غذای سیر خوردم
خداخیرش بده
گفتم خدایا شکرت که با هیچی هم برام آبرو خریدی 😁😁»
@jaryaniha