eitaa logo
نویسندگان جریان
586 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
126 ویدیو
9 فایل
در جریان باشید. کانال انتشارات @jaryane_zendegi زیرنظر مجموعه فرهنگی تربیتی کتاب پردازان @ketabpardazan_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام، اوقات زمستانی تون بخیر؛ از این هفته با یک موضوع و مبحث جدید و کاربردی تر با شما هستیم. با ما همراه باشید 👇
💠حتما عبارت کوتاه «پاراگراف شروع» را شنیده‌اید. نویسنده‌ها، خصوصا داستان‌نویس ها، اهمیت این پاراگراف را خوب می‌دانند. همان خطوط اولیه که قرار است با آن علاقه‌ی مخاطب خود را شکار کرده و کنجکاوی او را برانگیخته تا او به ادامه‌ی خواندن داستان ترغیب شود. 👈در این مبحث جدید قرار است درباره‌ی پاراگراف اول داستان، ویژگی ها، اهمیت و انواع آن صحبت کنیم. 🔹بهترین پاراگراف های شروع، جملاتی هستند که با قصه‌ی اصلی شروع می‌شوند و خیلی زود می‌روند سر اصل مطلب! خواننده را با توصیفات طولانی و مقدمه چینی های غیرلازم خسته نمی‌کنند، همان ابتدا دستِ ذهنِ خواننده را می‌گیرند و با خود به درون ماجرا می‌برند. جملات ساده، کوتاه و پر از تصویر دارند. 🔸به پاراگراف اول داستان گناه از جلال آل احمد دقت کنید. بلافاصله وارد داستان شده و خواننده در موقعیت شخصیت اصلی قرار می‌گیرد. 👇 «شب روضه هفتگی‌مان بود و من تا پشت بام خانه را آب و جارو کردم و رختخواب‌ها را انداختم. هوا تاریک شده بود و مستمعین روضه آمده بودند. حیاط‌مان که تابستان‌ها دورش را با قالی‌های کناره مان فرش می‌کردیم و گلدان‌ها را مرتب دور حوضش می چیدیم، داشت پر می‌شد. من کارم که تمام می‌شد توی تاریکی لب بام می‌نشستم و حیاط را تماشا می کردم وقتی تابستان بود و روضه را توی حیاط می‌خواندیم، این عادت من بود...» ☕️ ادامه دارد... ✍ انصاری زاده 🌊جریان؛ تربیت نویسندهٔ جریان ساز 🌊 ‌💠 @jaryaniha در جریان باشید! 🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جاده مدت‌هاست من و این جاده رفیق هم شده‌ایم.رفیق روزهای دانشجویی! برف و باران،طلوع و غروب خورشیدش‌ را تجربه کرده‌ام. جاده جای عجیبی است. محال است آدم را‌ به فکر کردن وادار نکند. تو را به سفری درون خودت می‌برد. ظاهراً به مقصد نزدیک‌تر می‌شوم،اما مُدام ازخود می‌پرسم از سفر درون چه خبر؟ پیچ‌و‌خم جاده،درست مثل مسیرِ زندگی‌‌ام می‌ماند. گاهی گذر زمان برایم سخت می‌شود تا بزرگ شدن‌را یاد بگیرم و گاهی آسان،تا باز سنجیده شوم و تسلیم راحتی نشوم.درواقع همان «انَّ مَعَ الْعُسرِ يُسْرًا» در کنار«لَقَد خَلَقنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ». به کوه و دشت‌های کنار جاده نگاه می‌کنم. چقدر خالقشان باحوصله همه چیز را آفریده است.وسعت و بزرگی دشت‌ها مرا یاد فرازی از دعای کمیل می‌اندازد«لاَ يُمكِنُ الْفِرَارُ مِن حُكُومَتِكَ».جمله‌اش تلنگری می‌شود تا جای خودم را بفهمم. با صدای بوقی که راننده اتوبوس می‌زند حواسم به خود جاده بر می‌گردد. ماشین ها از هم سبقت می‌گیرند تا زودتر به مقصد برسند. اما کدام مقصد؟ آیا در مسائل زندگی‌ هم حواسم به «فَاستَبِقُوا الْخَيْرَاتِ» هست؟! چشمم به تابلوی کنارجاده می‌افتد. نوشته «پیچ خطرناک».وقتی به گذشته فکر می‌کنم می‌بینم چقدر شبیه این تابلو را خدا جلوی چشم‌هایم گرفته بود ومن غفلت کرده بودم.خواستم قید پیشرفت را بزنم اما جمله «وَلَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ» دوباره مرا زنده کرد. مثل کسی که روزها تشنه بوده و حالا به آب رسیده است.همانقدر لذت بخش. آری!محال است جاده آدم را به فکر کردن وادار نکند‌. ✍فاطمه لشکری 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم نام کتاب: مامان من کو؟ خرگوش کوچولو ترجمه و نشر: توسط شهرقلم گروه سنی: ۳+ 🐰🐰🐰🐰🐰 کتاب مامان من کو کتابی با جلدسخت است و ماجرای خرگوش کوچکی را دنبال می کند که در لابه لای حیوانات مختلف، به دنبال مادرش می گردد و هر کدام از دوستانش با بیان شباهت های حیوانات که در متن و نیز در تصویر آمده او را به سوی جستجوی بهتر راهنمایی می کنند. بیان این تفاوت ها دقت کودک را در تشخیص بیشتر می کند و به او مفاهیم مختلفی را اعم از اندازه، جنس و... می آموزد. طراحی جلد این مجموعه طوری است که شکل و جنس تقریبی حیوانات را نشان می‌دهد. همچنین اگر شکم این حیوانات را فشار دهید سوت می‌زنند. 🎁🎁🎁🎁🎁 ؟ ✍ آمنه افشار 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha
بسم الله الرحمن الرحیم "نقش فلسفه در ادبیات کودک و نوجوان" ▪️فلسفه در ادبیات کودک نقش بسیار مهمی ایفا می‌کند و به عنوان یک پل ارتباطی میان تفکر عمیق و دنیای خیالی کودکان عمل می‌کند. این ارتباط به کودکان کمک می‌کند تا سوالات بنیادی درباره زندگی، وجود، اخلاق و حقیقت را مطرح کنند و به دنبال پاسخ‌های خود بگردند. ▪️یکی از جنبه‌های کلیدی فلسفه در ادبیات کودک، تشویق به تفکر انتقادی است. داستان‌ها و روایت‌های فلسفی به کودکان این امکان را می‌دهند که به جای پذیرش بی‌چون و چرا، به بررسی و تحلیل موضوعات بپردازند. این نوع ادبیات می‌تواند به آن‌ها بیاموزد که سوال بپرسند، نظرات مختلف را بررسی کنند و به نتیجه‌گیری‌های منطقی برسند. ▪️علاوه بر این، فلسفه در ادبیات کودک می‌تواند به کودکان کمک کند تا با مفاهیم پیچیده‌ای مانند عدالت، آزادی، عشق و دوستی آشنا شوند. این مفاهیم به طور غیرمستقیم از طریق شخصیت‌ها و داستان‌ها به آن‌ها منتقل می‌شود و به آن‌ها این امکان را می‌دهد که ارزش‌ها و اصول اخلاقی را در زندگی خود درک کنند. ▪️فلسفه همچنین به کودکان کمک می‌کند تا دنیای خود را از زوایای مختلف ببینند و به تنوع افکار و فرهنگ‌ها احترام بگذارند. این تنوع به آن‌ها یاد می‌دهد که هر فردی ممکن است دیدگاه‌ها و تجربیات متفاوتی داشته باشد و این تفاوت‌ها بخشی از زیبایی زندگی هستند. ▪️در نهایت، ادبیات کودک با ترکیب فلسفه، به کودکان این امکان را می‌دهد که نه تنها داستان‌های جذاب را بخوانند، بلکه به عمق آن‌ها فکر کنند و درک عمیق‌تری از خود و دنیای اطرافشان پیدا کنند. این فرآیند نه تنها به رشد شناختی آن‌ها کمک می‌کند، بلکه به توسعه عاطفی و اجتماعی‌شان نیز یاری می‌رساند. ✍ سمیرا خسروپور 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha
داستانِ این روزهای فلسطین، قصه درد در کنار خنده و شادی است. مردمانی که دیروز در دست صهیون‌ها بوده‌اند حالا در کنار خانواده‌هایشان نفس تازه می‌کنند. برخی نمی‌دانستند، یکی یا چند عزیزشان شهید شده.حالا که برمی‌گردند‌ همزمان با واقعیت‌های رفت و آمد این روزگار مواجه می‌شوند.(انا لله و انا الیه راجعون) چه دردِ سنگینی است این درد و چه حجم عظیمی از غم‌ها دارد اینکه ندانی عزیزت رفته و تو در کنارش نبودی. امّا ملت فلسطین، به چشمانِ خود چه دردها که دیده و چه رنجهایی را تحمل کرده. برای‌ش افتخار آفرین است که خانواده‌اش در زمرهٔ شهدا باشد اما غم‌ش از این است که چرا این رژیم غاصب باید آنها را محبوس کند و طعم خوش زندگی را از آنها بگیرد. این سوالی است که نمی‌شود با عقل پاسخ داد بلکه قلب‌ها باید بتپد. اندیشه‌ها به کار بیفتد و حماسه ها بیافریند! ✍مائده اصغری 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.
اخیرا خیلی با این موضوع سروکله می‌زنم که اگر من شیعه ام و اگر منتظر پس چه کاری از دستم بر می آید برای امامم؟ اکثر مردم فکر میکنند امام داریم برای شنیده شدن دعاهایمان، یا فکر می‌کنند امامان برای گذشتگان بوده و تمام شده اند. در پیچ و خم شلوغی زندگی هایمان گم شدیم و امام حاضر را فراموش کرده ایم. اما حالا بعد از گوش دادن به سلسله جلسات آقای پناهیان درمورد تحجر فکری، شروع کرده‌ام به فکر کردن درمورد راه‌های کوچک و به ظاهر کم‌اهمیت برای اثبات انتظارم... همینجور که سفارش های پشت سرهم لباس را تمام می‌کردم و درنهایت بالشت سنگینی که دوختم و پر از خورده پارچه های لباس ها کردم، با حجم عظیم پارچه‌های بلند و بی استفاده روبرو شدم. یادم آمد سالها پیش یک نفر سر پارچه‌های کارگاه تولیدی اش را نذر کرده بود و رسانده بود دست ما! ما هم کلی پاپیون دوختیم برای گل سر دختربچه ها تا در جشن عید غدیر پخش کنیم. این شد که از عصر همان روز وقت و بی وقت بین کارهای خانه و خیاطی های نصفه و تمرین های رنگ نشده، دوختن کش سر را آغاز کردم به نیت روز مبعث. برایم وقت هایی که به جای فضای مجازی، خرج دوخت این جینگیل جات می‌شد قشنگ و دوست داشتنی بود. درست است که امسال تنهایی دست به کار شدم اما از نتیجه کار راضی‌ام، تا خدا چه امضایی پای کارم بزند: قبولی یا مردودی... ✍حلیمه زمانی 🌊 جریان، تربیت نویسنده جریان ساز 🌊 💠 @jaryaniha 🌱 در جریان باشید.