⚘ #برادراحمد_به_روایت_احمدمتوسلیان⚘
⚘ #قسمت_21 ⚘
...زمانی که #هیئت_حسن_نیت وارد #بانه شد، اعضای هیئت به ملاقات نمایندگان محلی #ضدانقلاب رفتند و #فروهر هم در آنجا سخنرانی کرد. موقعی که برگشتند، ما دیدیم #عبدالرضا_فقیه با آن پای شل خودش همراه #فروهر آمده است! بنده بلافاصله رفتم پیش #فروهر و گفتم: این آدم با شما چه کار میکند؟ او جواب داد: من رفتم برای مردم سخنرانی کردم. بعد از سخنرانی، مردم گفتند شما اگر حسن نیت دارید، این آقا را ببرید تهران آنجا پای او را عمل کنید و مداوایش کنید. من گفتم: آقای #فروهر! کدام مردم؟ اینها همه صحنه سازی است. این فرد هم جریان جرایمش از این قرار است. حالا شما به عنوان رئیس هیئت اعزامی دولت میخواهید قاتل برادران ما را به تهران ببرید، او را عمل کنید؟ در جواب بنده ایشان گفت: من نمایندهی امام هستم.
عجبا! که آدمهایی مثل #فروهر دربرابر بچههای سپاه که میرسیدند، لقب "نمایندگی حضرت امام" را یدک میکشیدند!...
خلاصه گفت من نمایندهی امام هستم و همین است که گفتهام. دستور من باید اجرا بشود. بنده هم در جواب او گفتم: شما نمایندهی امام هستی، از کانال خودت هستی. ما هم نمایندهی امام هستیم از کانال خودمان. حالا که اینطور است، اصلا کار شما به ما ربطی ندارد. ما این آقا را میگیریم و تحویل دادگاه میدهیم. شما هم هرکاری دلتان میخواهد بکنید....
ادامه دارد...
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
⚘ #برادراحمد_به_روایت_احمدمتوسلیان⚘
⚘ #قسمت_22 ⚘
...نتیجه این شد که ایشان به #ارتش دستور داد مرا بگیرند و به زندان ببرند. من به #فروهر گفتم: آقای فروهر! بین #ارتش و #سپاه با این دستور اصطکاک به وجود میآید. نکنید این کار را... مطمئن باشید که دارید با #سپاه رو در رو میشوید. بالاخره با دوندگی فراوان ما، ناچار شدند نورچشمی آقای #فروهر را به دادگاه تحویل بدهند. بعد همین آقایان هیئت، حسن نیت به خرج دادند و او را آزاد کردند. الان میدانید #عبدالرضا_فقیه چه کاره است؟ او معاون #عبدالرحمن_قاسملو، سرکردهی #حزب_دموکرات شده است.
با اجرای برنامههای این هیئت، عملاً روند اوضاع به جایی منتهی شد که تمام اولیای امور مملکت از آیندهی #کردستان ناامید شدند و همه مطمئن شده بودند که دیگر جدایی #کردستان از کشور قطعی است و در آیندهای نزدیک، ایران استانی به نام #کردستان نخواهد داشت. بار دیگر همهی پادگانها تحت محاصرهی اشرار قرار گرفت. ما از نزدیک میدیدم که چگونه همان وضعیت سابق، از نو در حال تکرار شدن است.
ادامه دارد...
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🌴 #حاجاحمد_خودش_به_تنهایی_یک_لشکر_بود 🌴
🌴 #قسمت_7 🌴
_اینجا سمتِ #حاجاحمد چه خبر بود؟
فرمانده سپاه شده بود، جای #شهیدپیچک.
#حاجاحمد سعی میکرد ارتباطش را با شهر قطع نکند. خودش میرفت و میآمد و یا بچهها را میفرستاد. یک نوبت برای حمام بچهها اقدام کرد. با شرایط سختی که هرلحظه امکان داشت نارنجک به داخل حمام بیاید.
او طوری کج دار و مریض رفتار میکرد که #ضدانقلاب تصور نکند ما ترسیدهایم و خود را در پادگان زندانی کردهایم.
در هر حال محدودیت داشتیم. فرمانده پادگان از سوی همان هیئت دستور داشت جلوی حضور بچههای سپاه را در شهر بگیرد.
#فروهر و دار و دستهاش به راحتی در هتل انقلاب با #عزالدین_حسینی و #احمد_مفتیزاده جلسه داشتند.
ادامه دارد...
✿❯──「🌴」──❮✿
🆔️ @javid_neshan
✿❯──「🌴」──❮✿
🌴 #حاجاحمد_خودش_به_تنهایی_یک_لشکر_بود 🌴
🌴 #قسمت_10 🌴
_اسم چه کسانی را آورد؟
الان راحت میشود اسم #فروهر را بیاوری، اما آن موقع در حکومت برای خودش کسی بود.
_چه کسانی در آن جلسه بودند؟
#امام، #حاجاحمد و من. #امام اتاق کوچکی داشت. با گزارش #حاجاحمد امام کاملا متقاعد شدند که آنجا خیانت میشود.
_ #امام پس از شنیدن گزارش #حاجاحمد چه گفت؟
خیلی خوشحال شد. برای #حاجاحمد دعاکرد و آرزوی موفقیت کرد و گفت: پیگیری کنید من بازهم منتظر گزارشهای شما هستم. #امام در برخورد با افراد، آنها را زود میشناخت و منبع خودش قرار میداد مثل #حاجاحمدمتوسلیان.
#حاجاحمد گزارش را به صورت کتبی نوشته بود و خدمت #امام داد.
یکی از سوالاتی که حضرت امام از #حاجاحمد پرسید این بود که نظر شما دربارهی #کردستان چیست و چه باید کرد؟
میدانید #امام صریحا میخواست نظر #حاجاحمد را بداند.
#حاجاحمد گفت: من به این نتیجه رسیدم که فقط باید مبارزه کرد و جنگید، هیچ راهی جز جنگیدن وجود ندارد.
در نهایت هم همین شد. آنقدر در #کردستان جنگیدیم تا پیروز شدیم. بعد از آن جلسه من از #حاجاحمد جدا شدم.
ادامه دارد...
✿❯──「🌴」──❮✿
🆔️ @javid_neshan
✿❯──「🌴」──❮✿