جاویدنشان
📚#وقتی_که_کوه_گم_شد 👇 🆔️ @javid_neshan
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
📚وقتی که کوه گم شد
* #قسمت_28 *
□دفتر كار رييس جمع آوری
مرد ميانسال موبايلش زنگ می خورد.
مرد ميانسال: بله... خوب چطوری...
□داخل ماشين
مرد ۱ : فعلاً كه هيچ خبری نيست پسرش الان از مدرسه اومد و رفت تو مغازه، كتابفروشه هم دوبار از مغازه رفته بيرون با چند تا كتاب برگشته همين.
□دفتر رئيس جمع آوری
بچه ها برای خونه تكونی فردا شب ميان اونجا. پس تا اون موقع سعی كنيد خوب همه چيزرو ببينيد... خداحافظ.
مرد ميانسال موبايل را خاموش می كند. رئيس جمع آوری كه در پشت ميزش نشسته چكی را امضاء می كند و به دست منشی می دهد. با خارج شدن منشی، رئيس جمع آوری به مرد ميانسال می گويد: نوزده ميليون و چهارصد رفت كه خميرشه.
مرد ميانسال: من چی كار كنم؟
رئيس جمع آوری: اگه تو قوی تر عمل كنی، ما ديگه برای جمع آوريشون اينقدر چك صادر نمی كنيم.
مرد ميانسال: ما با يه مشت نويسنده كله خر طرفيم، اما تو با يه مشت کتابفروش، که برای فروختن چكی كتابای اون كله خرا، التماس هم می کنن.از طرفی، ما هر چقدر هم قوی عمل كنيم، ديگه جلوی بنياد شهيدرو كه نمی تونيم بگيريم كه كتابهاش رو تجديد چاپ نكنه.
رئيس جمع آوری: خوب از طريق بچه های وزارتخونه كانال بزن به انتشاراتشون.
مرد ميانسال: ببين، ما تقريباً تا یکی دو سال دیگه، آمار تولید رو به صفر می رسونیم. اما گروه شما بايد حداقل تا هفت هشت سال به جمع آوری ادامه بده. خبرداری بعد از فروپاشی شوروی، تو روسيه جمع آوری ادبيات جنگ شوروی چقدر طول كشيد؟ نزديك به ده سال. ده سال بی سر و صدا چك كشيدن و كتاب ها رو خمير كردن، ده سال چك كشيدن و كتابخونه هارو جارو كردن. ده سال. به خاطر چی الان تو روسيه يه جلد كتاب درباره وقايع دوران جنگ های داخلی بعد از انقلاب اكتبر يا جنگ دوم جهانی تو دست مردم نيست؟ به خاطر صبر و حوصله و بی سر و صدا پول خرج كردن.
رئيس جمع آوری: نويسنده های جنگ روس رو حكومت شوروی سير می کرد و مثل پایگاه های سرّی مواظبشون بود. نمی شد نويسنده هاش رو صيد كرد، ناچار بيشترين هزينه صرف جمع آوری شد. اما اينا كه نويسنده حزبی نیستند، خودشون هستند و خودشون. یه تور بندازی همه شون تو مشتتن.
مرد ميانسال: خوب اگه به اين سادگيه، تو بيا جای من، من بيام جای تو. مشكل ما بی صاحبی يا باصاحبی اين ها نيست. معضل اصلی ما، خود نويسنده هان. بی پدرها مگه به اين سادگی دست برمی دارن؟
در اين زمان منشی وارد می شود و خطاب به رئيس جمع آوری می گويد: خانم سحر اومدن.
رئيس جمع آوری: بگو بياد تو.
منشی می رود.
رئيس جمع آوری به مرد ميانسال می گويد: حالا چرا اومدی از گروه ما نيرو می گيری، مگه خودت نداری؟
مرد ميانسال: همشون درگير سوژه های مختلفن.
رئيس جمع آوری: سحر زياد باهوش نيست ها، طرفش كيه؟ سن و سال داره يا جوونه.
مرد ميانسال: نه بابا، جوونه، خيلی هم عاشق كامپيوتر و اينترنته.
در اين لحظه سحر؛ دختری بسيار زيبا و خوش لباس، وارد می شود. سلام می دهد.
مرد ميانسال: سلام سحر جان، الان زياد باهات كار ندارم. فردا شب قراره بچه های ما جايی رو تفتيش كنن؛ اگه گمشده مون پيدا شد كه هيچ، مزاحم تو نمی شيم، اما اگه پيدا نشد، تو بايد يكی دو هفته وقتت رو بدی به ما.
سحر لبخند می زند. اندكی مضطرب به نظر می رسد.
سحر: من حرفی ندارم، اما تورو خدا زياد سخت نباشه... ظرفِ سه سال گذشته، دو دفعه كارم به كورتاژ كشيده.
مرد ميانسال: نه عزيزم، طرف يه جوون هالوی عاشق اروپاست، تا دلت بخواد، بچّه مثبت تشریف داره!
سحر: فقط گفت وگو و تخليه اطلاعاته يا بايد چيزی رو هم به دست بيارم؟
مرد ميانسال: هم گفت وگو، هم به دست آوردن دست نوشته های پدر اين جوونِ كه خبرنگار بوده و مدتيست مرده.
سحر لبخند می زند: نه، خوشبختانه زياد ترسناك نيست.
مرد ميانسال: پس كارهات رو جمع وجور كن، شايد پس فردا شب مزاحمت شديم.
سحر: بسيار خوب.
ادامه دارد...
#وقتی_که_کوه_گم_شد
#بهزاد_بهزادپور
🆔️ @javid_neshan
⬛◽
#فرماندهاى_مقتدر_و_دوست_داشتنى
◽⬛
🌷 #قسمت_28 🌷
سرانجام روز موعود براى آغاز عمليات فرارســيد. روز ۱۴ دى ۱۳۵۸ ،نيروهاى سپاه، از دو محور كار را شروع كردند. گروهى از رزم آوران با جلودارى ســردار #شــهيد_غلامرضا_قربانىمطلق از داخل #پــاوه، در امتداد جاده خروجى شــهر ســرگرم پاكســازى قدم به قدم مواضع #ضدانقلاب شدند و در محور دوم، #احمد و همرزمانش از سمت جوانرود، كار پاكســازى جاده به سمت #پاوه را آغاز كردند. با الحاق نيروهاى دو محور، به لطف الهى محاصره #پاوه شكسته شد. #احمد پس از فتح #پاوه، با حكم #سردار_بروجردى، به ســمت فرماندهى واحد عمليات #سپاه_پاوه منصوب شــد و تا اواخر ارديبهشت ســال ۱۳۵۹ ،يك سره همّ و غم خود را مصــروف طراحى و برنامه ريزى جهت كار پاكســازى مناطق آلوده و آزادســازى روســتاها و ارتفاعات سوق الجيشــى حومه #پاوه كــرد. به تدريج، شــمارى از جوانان انقلابى و مخلص اعزامى، به جمع قواى معدود #احمد در #سپاه_پاوه افزوده شدند. جوانان مؤمــن و جان بر كفى كه ضمــن زدن زانوى تلمذ در شيوه رزمى #ســردار_متوسليان و به گوش جان سپردن آموزه هاى گرانسنگ وى، يك شبه ره صد ساله رفتند و به فاصله اى كوتاه، خود در زمره سرداران زبده سپاه اســلام در جبهه هاى غرب و جنوب به شــمار آمدند. از جملــه آنان مى توان بزرگوارانى همچون ســرداران #شــهيد_اكبر_حاجىپــور، #بهمن_نجفى، #احمــد_بابايى،
#سيدمحمدرضا_دستواره و... را نام برد. با مساعى پيگير #احمد و حمايت بى دريغ #ســردار_بروجردى، به تدريج آمار نفرات #ســپاه_پاوه بالا آمد و به تبع آن، توان رزمى نيروهاى انقلاب در جبهه #پاوه نيز افزايش يافت.
🆔️ @javid_neshan
⚘ #برادراحمد_به_روایت_احمدمتوسلیان⚘
⚘ #قسمت_28 ⚘
... در این جلسه فرمانده #سپاه_قصرشیرین به مساله عدم آمادگی نیروهای مسلح اشاره کرد و گفت: از این حیث نیروهای ما کمترین آمادگی رزمی ندارند در صورتی که #ارتش_عراق خیلی وقت پیش شروع به ساختن استحکامات نظامی خودش کرده و در حاشیهی مرز دارد سنگرهای بتنی میسازد؛ بعدهم به تفصیل به وضعیت بد نیروهای #ارتش از این لحاظ و نیز حملات مکرر #ارتش_عراق به پاسگاههای مرزی ما اشاره کرد.
نهایتاً از #بنیصدر سوال کردیم: اگر به احتمال یک درصد #عراق به #ایران حمله کند، شما چه تدبیری برای دفاع دارید؟
#بنیصدر گفت: #عراق هرگز جرات چنین کاری را ندارد.
اینبار برادر #بروجردی گفت: آقای رئیس جمهور! اگر به احتمال یک درهزار، #عراق به #ایران حمله کند و فرضاً بخواهد در غرب بیاید جلو، شما برای مقابله با چنین مسالهای چه تدبیری دارید؟
#بنیصدر مجدداً گفت: #عراق هیچ وقت چنین غلطی نمیکند. برای اینکه هم در سطح بینالمللی و سیاست جهانی محکوم میشود و هم امنیت داخلی خودش به خطر میافتد و #عراق خودش را به خطر نمیاندازد.
این مغزبیشعور در آن جلسه برای ما از سیاست بینالمللی صحبت میکرد. با آنکه خودش بهتر از همه میدانست که سیاست بینالمللی همیشه تابعی از منافع متغیر #امپریالیستهای شرق و غرب است، با این حال برای ما از وحشت #عراقیها از محکومیت بینالمللی در صورت حمله به #ایران صحبت میکرد.
به هر جهت جلسه را به اینجا ختم کردند که مقرر شد بازدیدی از مناطق مرزی به عمل بیاید. رفتند به اصطلاح منطقه را بازدید هوایی کردند و در راه بازگشت، هلیکوپتر #بنیصدر به علت نقص فنی در منطقه تحت کنترل #ضدانقلاب سقوط کرد و افتاد و متاسفانه این مغزبیشعور هیچ آسیبی هم ندید. #ضدانقلاب هم به او هیچ تعرضی نکرد و بعد هم رفتند لاشهی آن هلیکوپتر را با تراکتور آوردند.
ادامه دارد...
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🌴 #حاجاحمد_خودش_به_تنهایی_یک_لشکر_بود 🌴
🌴 #قسمت_28 🌴
_روز آخری که #حاجاحمد را دیدید یادتان هست؟
همان لحظه که #حاجاحمد و دیگر دوستان رفتند.
_دلیل رفتنشان را نفهمیدید؟
حاجی رفت که گزارشی برای حضرت امام تهیه کند. او دنبال این داستان بود و یکی از آرزوهایش این بود. امروز هم خیلی راحت میشود این حرف را زد. با صحبتی که مقاممعظم رهبری در نماز جمعه کردند خیلی راحت میشود گفت که ما برای آوردن چند کاغذپاره از کنسولگری ایران به #لبنان نرفتیم، ما برای شناسایی و جنگ رفته بودیم. شما در ادامه صحبت مقاممعظم رهبری که چندی پیش در نمازجمعه انجام دادند میتوانید کاملاً شفاف کنید و بگویید که هدف از رفتن بچههای ما به #سوریه و #لبنان چه بوده. #حاجاحمد برای تهیه گزارش رفت.
فرمانده گردانهایی که با #حاجاحمد کار میکردند هم همینطور بودند. قبل از #فتحالمبین جلسهای در حد سه قرارگاه برگزار شد. ما جایی نشسته بودیم که صحبتهایشان را میشنیدیم. #شهید_حسن_باقری کالک نقشه را کشیده بود و آن را جلد کرده بود (با مشمع). همه آن را کشیدند و خندیدند. گفتند #باقری با سفرهاش آمده و حالا ناهار بیاورید. این را جدی نگرفتند اما زمانیکه موانع زیاد شد و احتمال نفوذ در مواضع دشمن نمیرفت مجبوراً افراد به عکس هوایی و این کالکها تن دادند.
*پایان*
✿❯──「🌴」──❮✿
🆔️ @javid_neshan
✿❯──「🌴」──❮✿