📝دیباچه
سردار جاویدان اثر...
روز 14 تيـر مـاه سـال 1361 ،زمانى كه
خبـر ربوده شدن چهار ديپلمات ايرانى توسط همسنگران #رژيم_صهيونيستى به سـفارت ايران در سوريه رسيد، در ميان شخصيت هاى سياسـى، كم بودند كسانى كه شـناخت دقيقى نسبت به هويت و سوابق اين چهار نفر داشـته باشند.
#احمدمتوسـليان، #سيدمحسنموسـوى، #كاظـماخوان و #تقىرسـتگارمقـدم، در مكاتبـات ديپلماتيك و ادبيات رايج سياسـى، تنها چهار شهروند ايرانى بودند كه خلاف اصل مصونيت ديپلماتيك، از خودروهاى داراى پلاك سياسى ربودهِ شـده بودند.
اما پاسـداران جمعى تيـپ ۲۷ محمد رسول الله(ص)، يكى از اين چهار نفر را به خوبى مى شناختند: #حاجاحمدمتوسليان، بنيانگذار و فرمانده تيپ تازه تاسـيس #محمدرسـولالله(ص) و فرمانده سابق سپاه #مريوان.
عزيمت #احمدمتوسـليان در روزهاى ابتدايى غائله #كردستان به اين منطقه، به همراه تعدادى از نيروهاى پاسـدارش و مبارزه با تمام وجودشـان براى هدف و
عقيده اى كه با خون خود براى حفظش پيمان بسته بودند، از جمله مسـائل آن روزگار است. آزادسازى شهرهايى همچون #مهاباد، #سـنندج، #سقز، #بانه، #پاوه و #مريـوان از جمله افتخارات سـردار بزرگ انقلاب، #مهندساحمدمتوسليان به شمار مى آيد.
#حاج_احمد بر خلاف چهره مقتدر و پرجذبه اش، دلى پاك و آرام داشـت. به گونه اى كه هر كس براى كمك به تقويت
جبهه هـاى غرب به آن منطقـه مى آمد، با برخورد با «#بـرادر_احمد» ديگر نمى توانسـت از او دل بكند. از سويى ديگر معاشرت با مردم منطقه و تامين معاش
خانواده هايى كه سرپرسـتى نداشـتند از جمله اين خاطرات است.
تشـكيل #تيپ۲۷محمدرسولالله(ص) و شركت پر شور و حماسه ساز در عمليات هاى #فتحالمبين و #الىبیتالمقدس از ذهن هيچ رزمنده اى پاك نخواهد شد.
#حاجاحمدمتوسـليان، بر خلاف شهرت نسبى نامش در اين سال ها، تا يك دهه پس از پايان جنگ تحميلى، از ناشناخته ترين شخصيت هاى موثر در دفاع مقدس به شمار مى رفت. اين در حالى بود كه يگان تحت امر او، از نيروهاى تهران بودند و به دليل تمركز رسانه اى در پايتخت، فرماندهان و شهداى اين يگان در سطح عمومى شناخته شده تر بودند اما با اين توجيه كه نبايد افشا شود كه #حاجاحمدمتوسليان مسئوليت نظامى نيز داشته است، نزديك به دو دهه از هرگونه عمليات فرهنگى رايج در حوزه شخصيت هاى شهيد و قهرمانان ملى و مذهبى ممانعت نمودند.
هرچـه بـود و هـر چه شـد، گذشـت زمـان ، موانع ذهنـى كاذب را فرسـوده سـاخت و در دهـه ۸۰ ،بـا انتشـار آثارى قابـل تامل، نام #حاجاحمدمتوسـليان و سـوابق جهـادى او، در افـكار عمومى مطـرح گرديد امـا هنوز ناگفته هاى بسـيارى در بـاب حيات ايـن فرمانده ى
مكتبـي وجـود دارد كـه گذشـت سـه دهـه از فقـدان فيزيكـى او و پا به سـن گذاشـتن همرزمانـش، اسـتخراج و انتشارشـان را بـا دشـوارى هـاى فـراوان همـراه نموده اسـت.
مجموعه حاضر تلاشـى اسـت در حد بضاعت ، براى معرفى اجمالى #حاجاحمدمتوسـليان.
فرماندهى كه در طول حيات كوتاه نظامى اش ، سـيره و روشـى منحصر بفرد را در فرماندهى ابداع نمود و شـخصيت بانفـوذ و تاثيرگذارش را براى هميشـه در خاطرات هر كس كه حتى
ديدارى كوتاه با او داشته ، اعم از دوست و دشمن ، به ثبت رسانده است.
اين مجموعه ادعايی براى اثبات اين ويژگى هاى #حاجاحمدمتوسـليان نـدارد زيرا در مجال اندك چند مصاحبه و مقاله نمى توان شخصيتى چنين ذوابعاد را ولو به شكلى ناقص عرضه داشت.
اين فرصت كوتاه تنها نيم نگاهى است به جلد كتاب قطورى كه در كتابخانه ى تاريخ اين سرزمين ، به نام #حاجاحمدمتوسليان جا خوش كرده است.
منبع:سایتِ نوید شاهد
🆔️ @javid_neshan
⬛◽
#فرماندهاى_مقتدر_و_دوست_داشتنى
◽⬛
🌷 #قسمت_18 🌷
در پى فتح شــهر #ســقز و شكست فضاحت بــار تجزيه طلبــان، اينك رفته رفته اســطوره دروغين اقتدار نظامى #ضدانقلاب در #كردستان، در برابر شعاع سوزنده آفتاب ايمان عاشورايى مردانى همچون #احمد_متوســليان، به سان آدمكى برفى، در حال ذوب شــدن بود. فروغ اميد در چشم هاى رزم آوران انقلاب بار ديگر درخشــيدن آغاز كرد و دســت هاى توانمند دليرمردان اســلام، بسا محكم تر از ســابق، قبضه هاى تفنگ ها را در خود فشــرد. #احمد براى به خاك ماليدن پوزه عفريت هزارسر #ضدانقلاب در #كردستان سر از پا نمى شناخت و شرايط كارزار آتى هر چه سخت تر، در ذائقه جان تابناك او خوشگوارتر بود.
هدف بعدى قواى انقلاب اســلامى، آزادســازى شهر استراتژيك #بانه اعلام گرديد. شهرى كه مردم مسلمان آن ماه ها بود كه با كابوس اشــغال و حضور نامشروع عوامل مســلح #ضدانقلاب دست به گريبان بودند و در انتظار قدوم مبارك دلاورمردان سپاه توحيد؛ سردارانى همچــون #مصطفــى_چمــران و #احمد لحظه شــمارى مى كردند. به دنبال آزادســازى #بانــه و در هم كوبيدن آخرين سنگرهاى دشمن در اين منطقه، حركت بعدى #احمد و همرزمان او به طرف مرزهاى غربى جهت دهى شــد تا راه لجستيك و پشــتيبانى نيروهاى #ضدانقلاب از ســوى #رژيم_بعثى_عراق مســدود شــود. هم از اين روى بــه فاصله اى كوتاه از تصرف #بانه، پاســگاه هاى مــرزى، يكى پس از ديگرى به تســخير قواى انقلاب درآمد و نيروهاى سپاهى، ارتشى و ژاندارمرى در آنها مســتقر شــدند. فرمان #حضرت_امام(ره) مبنى بر بسته شــدن مرزهاى #كردستان، مى رفت تا به همت #احمد و همسنگرانش صورت تحقق پذيرد.
🆔️ @javid_neshan
🌺 #تا_حاج_احمد_نیامد_مراسم_عروسی_را_شروع_نکردیم 🌺
🌺 #قسمت_2 🌺
... بچههایی که در #بانه و #بوکان کنار #حاج_احمد بودند شاهد ماجرا هستند که اگر هم تنبیه میکرد، فوقش سینه خیز میداد یا میگفت ده بار دور زمین صبحگاه بچرخ.
حاجی قیافهاش جدی بود و یک مقدار هم سبزه بود. وقتی نیرو وارد منطقه میشد با اولین کسی که مواجه میشد #حاج_احمد بود. او برایشان صحبت میکرد و وضعیت منطقه را توضیح میداد. در همهی عملیاتها یکسری میرفتند و یکسری میماندند. بعضیها که میرفتند، دوباره پیش حاجی بر میگشتند. اگر او اینقدر خشن بود ما که چند سال با حاجی بودیم باید از او فرار میکردیم!
ادامه دارد...
·٠•🌺♡✿○✿♡🌺•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•🌺♡✿○✿♡🌺•٠·
⚘ #برادر_احمد_به_روایت_احمدمتوسلیان⚘
🔺️بخش کوتاهی از گفتگو با #احمد_متوسلیان پیرامون #کردستان
⛾درآمد:
آنچه پیش روی شماست بخش کوتاهی از یک گفتگو است که #سردار_احمد_متوسلیان در روزهایی که در جبهههای غرب مشغول به مبارزه با #ضدانقلاب، انجام داده است. دلایل عزیمت به #کردستان، آزادسازی شهرهای #مهاباد، #سقز، #بانه و #مریوان، بیاناتی پیرامون #هیئت_حسن_نیت و برملا کردن شخصیت فکری #بنی_صدر از جمله نکات مهم این گفتگو میباشد.
منبع: سایتِنویدِشاهد
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
⚘ #برادراحمد_به_روایت_احمدمتوسلیان⚘
⚘ #قسمت_13 ⚘
*بانه*
حرکت بعدی ما آزاد کردن شهر #بانه بود. باید بگویم که در #بانه #ضدانقلاب تا آنجا که در توان داشت در برابر ما مقاومت کرد. مخصوصاً در درگیریهای #گردنه_خان. اگر شما از سمت #سقز به طرف #بانه بروید، اواسط راه، این گردنه را که موقعیتی بسیار سوقالجیشی دارد، خواهید دید. #ضدانقلاب در این گردنه خیلی مقاومت کرده بود تا به هر قیمت ممکن نیروهای ستون ما را زمینگیر کند؛ ولی با این همه نیروهای ما با تمام قدرت آنها را عقب زدند و با یک مانور سریع وارد شهر شدند. در جریان تصرف شهر بین برادران ما و قوای #ضدانقلاب زد و خورد درون شهری سنگینی به وجود آمد که در نتیجهی آن ما تعدادی شهید دادیم و از عناصر #ضدانقلاب هم تعداد کثیری کشته شدند. نهایت اینکه نیروهای ما توانستند خود را به #پادگان_بانه برسانند و بدین ترتیب این پادگان هم پس از چندماه از محاصره خارج شد. همین جا بگویم که این پیروزیها کلاً تحت تاثیر طرحهای #شهید_دکتر_چمران به دست آمد؛ چرا که ایشان خودش کنار ما در منطقه حضور داشت و شخصاً در عملیات ما شرکت میکرد.
ادامه دارد...
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
⚘ #برادراحمد_به_روایت_احمدمتوسلیان⚘
⚘ #قسمت_15 ⚘
*خائنان به ملت را باید جلوی چشم مردم ما اعدام کنند*
#لیبرالها از وقایع #کردستان تا جایی که مقدور آنها بود، اخبار و گزارشهای جعلی و سراپا دروغ به عرض امام میرساندند. #لیبرالها برای اینکه صورت مشروع و خداپسندانهای به حیلهی کثیف خودشان که هدف از آن محبوس کردن نیروهای مسلح در پادگانها #کردستان بود بدهند، این بار از موضع دلسوزی شدید و غلیط نسبت به امنیت جانی بچههای #سپاه دست به کار شدند و برای #پاسداران ما اشک تمساح ریختند و چنین وانمود کردند که صلاح نیروهای #سپاه در #کردستان این است که از مقرهایشان بیرون نیایند. مستمسک آنها هم برای این مصلحت اندیشی منافقانه، کشته شدن پنجاه و سه نفر از برادران #پاسدار_اعزامی_از_اصفهان در منطقهی بین #بانه و #سردشت بوده است. خود من شاهد این ماجرای تلخ بودهام. در آن من مسئول #سپاه_بانه بودم و دیدم که آنجا چه اتفاقی افتاد. این ماجرا قصهی درازی دارد. خب، بد نیست خلاصه آن قصه را اینجا بگویم.
ادامه دارد...
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
⚘ #برادراحمد_به_روایت_احمدمتوسلیان⚘
⚘ #قسمت_16 ⚘
...کل جریان از این قرار بود که فرمانده پادگان #ارتش در #بانه به نام #سرهنگ_ترکمان، فردی #ضدانقلاب بود که ارتباط ظریفی هم با #دموکراتها داشت. #سپاه_منطقه_بانه این ارتباط #ترکمان با #ضدانقلابیون را کشف کرده بود. از طرف دیگر، فرمانده پادگان #سردشت هم عنصر خائن دیگری بود به نام #سرهنگ_قهرمانی. از آنجا که #لیبرالها بعد از برکنار کردن #شهید_سپهبد_قرنی در راس ارتش فردی از قماش خودشان به اسم #تیمسار_شادمهر را گذاشته بودند که هیچ اعتقاد و ارادتی به افسران و کادرهای مومن و جوان #ارتش نداشت، او تا جایی که میتوانست #ضدانقلابیون را در ردههای نیروهای مسلح رشد و پرورش میداد و در کردستان نیز، عناصر #طاغوتی و #ضدانقلابی را در راس ادارهی امور پادگان مناطق حساسی مثل #بانه و #سردشت روی کار آورده بود...
ادامه دارد...
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
⚘ #برادراحمد_به_روایت_احمدمتوسلیان⚘
⚘ #قسمت_17 ⚘
...اما اصل ماجرا به این صورت بود که آن پنجاه برادر پاسدار جمعی نیروهای #سردشت بودند که نوبت تعویض آنها فرا رسیده بود. هشت روز جلوتر، این برادران با #قهرمانی فرمانده سپاه #سردشت تماس گرفتند و گفتند ما هشت روز دیگر نوبت تعویضمان است. ترتیبی بدهید تا ما بتوانیم به #بانه برویم؛ یعنی درخواست اسکورت هوایی ستونشان توسط هلیکوپترهای هوانیروز را کردند. #قهرمانی هم ظاهراً موافقت میکند. سه روز قبل از تعویض باز بچههای #سپاه تماس میگیرند که #پادگان_سردشت به آنها نفربر بدهد تا به #بانه بروند. #قهرمانی به آنها نفربر نمیدهد. به ناچار بچهها تصمیم میگیرند سوار بر ماشینهای #سپاه حرکت کنند. روز حرکت به سمت #بانه، میآیند #پادگان_سردشت و درخواست اسکورت هلیکوپتر را تکرار میکنند. #قهرمانی میگوید: اسکورت لازم نیست، شما بروید، هیچ اتفاقی هم نخواهد افتاد. برادران ماهم حرکت میکنند و به فاصلهی حدود هشت کیلومتری پادگان، کمین میخورند و درگیر میشوند. بیسیم میزنند و از پادگان درخواست کمک میکنند. استوار بیسیمچی #پادگان_سردشت که از برادران مومن #ارتشی ماست، خودش این واقعه را برایم تعریف کرد و گفت: من چهارمرتبه پیش سرهنگ قهرمانی رفتم و گفتم بچههای #سپاه کمین خوردهاند، جناب سرهنگ! شما را به خدا به آنها کمک برسانید. اما فرمانده پادگان محلی به حرفهای من نگذاشت...
وقتی که درگیری اوج میگیرد و #ضدانقلابیون خودروهای #سپاه را به آتش میکشند، دودناشی از آتشسوزی که به هوا بلند شد، باز همین برادر استوار ما رفته بود پیش سرهنگ و گفته بود: این دود ماشینهای #پاسدارهاست، کمکشان کنید، به دادشان برسید؛ آن نامرد گفته بود؛ این اوباشهایی که اعلیحضرت را از مملکت بیرون کردند، ارزش زنده ماندن ندارند! این عین حرفی بود که آن افسر طاغوتی منصوب #لیبرالها به آن برادر استوار ما گفته بود...
ادامه دارد...
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
⚘ #برادراحمد_به_روایت_احمدمتوسلیان⚘
⚘ #قسمت_18 ⚘
...از آن طرف من در #سپاه_بانه به فکر افتادم که قطعاً اتفاقی افتاده که این ستون به #بانه نرسیده است و حتماً اینها درگیر شدهاند. به هر مکافاتی بود، توانستیم ساعت یک بعدازظهر فردای آن روز یک هلیکوپتر از هوانیروز بگیریم و برویم ببینیم آنجا چه خبر است. وقتی روی جاده رسیدیم، از پنجره کابین هلیکوپتر دیدیم دونفر مجروح دارند وسط جاده تکان میخورند و بقیهی برادرهای ما را شهید کردهاند و ماشینهای آنها هم آتش گرفته...
خلبان هلیکوپتر آدم از جان گذشته و شجاعی بود. ایشان آمد و هلیکوپتر را وسط #ضدانقلابیون، در ارتفاع کمی از سطح زمین نگه داشت و ما آن دو مجروح را سوار کردیم. یادم نمیرود آنجا جسد نوجوان ۱۶ سالهای را دیدم که دستهایش را از پشت بسته بودند، شاخههای درختان را کنده او را دست بسته در میان شاخهها، زنده زنده در آتش سوزانده بودند. تمام اجساد شهدای ما را سوزانده بودند. پیکر برادرهای ما از کوچک و بزرگ کباب شده بود. بوی ذغال و گوشت و موی سوخته تمام سطح جاده را فرا گرفته بود...
ادامه دارد...
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·
🆔️ @javid_neshan
·٠•●✿♡⚘♡✿●•٠·