آیتالله وحید خراسانی میفرمودند: وقتیکه قضیه شفا دادن بیماران را از شیخ حبیبالله گلپایگانی عالم با تقوا و زاهد حوزه علمیه خراسان را پرسیدم، در جواب فرمود: مدت چهل سال تمام همیشه نماز شب را پشت دربهای بسته حرم مطهر امام رضا علیهالسلام میخواندم و همهروزه هنگامیکه دربهای حرم را باز میکردند، اولین کسی بودم که قبر مطهر آن حضرت را زیارت میکردم.
یکبار یک هفته مریض شدم، بهطوریکه توان رفتن به حرم را نداشتم؛ یکشب از پنجره خانه چشمم به گلدستههای حرم امام رضا علیهالسلام افتاد. رو کردم به حرم و عرض کردم: آقا! خودت میدانی که مدت چهل سال همهروزه اوّل زائر تو بودم ولی یک هفته است که مریضم؛ معذرت میخواهم که نتوانستم به زیارتت بیایم!
شیخ حبیبالله میگوید: یکباره خوابم برد؛ در عالم رؤیا دیدم امام رضا علیهالسلام بر روی صندلی نشسته و گل قشنگی در دست دارد و دو خادم جلوی امام ایستادهاند. امام گل را به دست یکی از خادمین داد و فرمود آن را به من بدهد. همینکه گل را به دستم داد، احساس بهبودی کردم.
ناگهان از خواب بیدار شدم. اتاق پر از بوی عطر بود و همان دستهگلی که امام در خواب به من داده بود، در دستم بود و کاملاً بهبود یافتم. بلند شدم طبق معمول همیشه، به جلوی حرم آمده و مشغول عبادت شدم تا اینکه درب حرم باز شد و مثل همیشه، اوّل زائر بودم. بعد از زیارت برای اقامه جماعت به مسجد گوهرشاد رفتم. بعد از نماز دیدم عدهای از بیماران جواب کرده دورم را گرفته و میگفتند: «شیخ حبیبالله! از آن گل که امام علیهالسلام به تو داده، به بدن ما بمال تا خوب شویم!»
متوجه شدم که این افراد که در جریان نبودند حتماً امام رضا علیهالسلام آنها را پیش من فرستاده است. از برگ گلبهسر و صورت آنها مالیدم؛ متوجه شدم که بیماری آنها خوب شده، از آن زمان به بعد فقط همین دستم که با آن گل را گرفته بودم، مریضها را شفا میدهد.
به شیخ حبیبالله گفتم: این گل را امام رضا علیهالسلام به یکی از خادمین داد تا آن را به تو بدهد؛ از آن زمان به بعد دستت، مریض شفا میدهد. اگر خود امام رضا علیهالسلام گل را به دستت میداد، چهکار میکردی؟ یکوقت شیخ حبیبالله چهرهاش دگرگون شد و فرمود: والله اگر امام رضا علیهالسلام خودش گل را به دستم میداد و دست مبارکش با بدنم تماس میگرفت بعدازآن، مطمئن بودم دستم اگر به مرده میخورد، آن را زنده میکرد.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
واژه یاب:
#امام_رضا علیه السلام
#توسل
#شیخ_حبیب_الله_گلپایگانی
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
برداشتها:
1️⃣یکی از #مصادیق توسل به امام رضا علیه السلام و کرامت امام رئوف علیه السلام برای شفای ایت الله حبیب گلپایگانی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
تدبر در قرآن
وجود مقدس امام رضا (ع) فرمودند: من سه روز یک ختم قرآن می کنم. آقا! کسی که وارد باشد سی جزء را می تواند در 7 الی 8 ساعت ختم کند. حبیب بن مظاهر در یک شب قرآن را ختم می کرد. کسی که تسلط داشته باشد یک جزء از قرآن را در 20 الی 15 دقیقه می خواند. گفت: آقا چرا سه روز یک ختم قرآن می کنید؟ امام رضا (ع) فرمود: برای اینکه در آیاتش تدبّر و تأمّل می کنم. ببینم چقدر با این آیات منطبق هستم. [8] روایتی از امیرالمؤمنین (ع) است که می فرماید: اهتمام شما به اتمام قرآن و سوره های آن نباشد، این طور نباشد که حتماً قرآن را تا آخرش بخوانم «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلًا»[9]؛ قرآن را با ترتیل بخوانید. امام صادق و امیرالمؤمنین (ع) روایت بسیار زیبایی دارند که می فرمایند: اگر قرآن قصه دارد عبرت بگیرید، اگر امر دارد اطاعت کنید، اگر نهی دارد ترک کنید. اگر مَثَلی دارد از آن درس بگیرید، اگر احکامی دارد آن را پیاده و عمل کنید. امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: قرآن هفت بخش است: اوامر، نواهی، ناسخ، منسوخ، محکم، متشابه، وعده؛ اگر وعدۀ به بهشت است، و یا ترس از جهنم سفارش شده از آن تأثیر بگیرید.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#قرآن
#امام_رضا علیه السلام
#تدبر_در_قرآن
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
20.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺حجت الاسلام کاشانی
امــام رضــا عـلـیــه الـسـلام بــرای اولـیــن بار دوباره در جمع عموم اسم امیرالمومنین ع را بلنــد کرد، عید غدیر را در خراسان جشن گرفت، هدیه و عیدی داد.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#عید_غدیر
#امیرالمومنین علیه السلام
#امام_رضا علیه السلام
#هدیه
#جشن
#عید
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
ماجرایی را که نقل می کنم، خاطره اش هنوز، پس از سالها، در ذهن من زنده است و درسی شده برای من و امثال من.
عزیزانی که می خواهند مدّاحی را شروع کنند، بدانند که باید فقط به اولیای خدا تمسک جست؛ و اگر قرار است مدّاحی با انگیزه های دنیایی باشد، هیچ ارزشی ندارد!
سالیان پیش، در شب ولادت حضرت صدیقه ی طاهره – سلام اللّه علیها – جلسه ای بود در مشهد که بانی آن جلسه نیتش این بود که دویست، سیصد نفر از سادات را دعوت کند. از من هم برای مدّاحی در آن جلسه دعوت شد.
بعد از جلسه، مردم می گفتند: «اون قُمیِ از همه بهتر خواند». – از این قضیه بیست و دو سال می گذرد و اکنون آن را برای شما نقل می کنم – مجلس که تمام شد، به بانی مجلس، به شوخی گفتم: «آقای فلانی! ما می خواهیم بریم، پاکت ما را بده!»
او هم با زبان شیرین مشهدی گفت: «برو آقا! اگر می خواستم پاکت بدم که شما رو دعوت نمی کردم!»
در بین راه – از مجلس تا منزل – به حضرت زهرا – سلام اللّه علیها – عرض کردم: «بی بی جان! ما برای پول می خوانیم و برای ریا، شما کمک کنید که این خواندن ما فقط برای شما باشد.»
حال عجیبی پیدا کردم و با همان حال وارد منزل شدم.
در عالم خواب دیدم که از «بست بالا» به حرم امام رضا – علیه السلام – مشرف شدم؛ ناگهان دیدم وجود مقدّس حضرت رضا از «ایوان طلا» خارج شدند، تمام صحن نور بود، آن هیکل، هیکل نور بود.
از آن وجه خدا چیزی در خاطرم نیست ولی صدای مبارکش هنوز در گوشم طنین افکن است. [در این حال، اشک از چشمان آقای انصاریان جاری شد]
در عالَمِ خواب داخل صحن شدم، مثل اینکه من هم جزو کسانی بودم که باید خدمت حضرت رضا – علیه السلام – عرض سلام می کردم؛
جلو رفتم و سلام عرض کردم. جواب فرمودند و فرمودند: «تو بودی که پاکت می خواستی؟!»
عرض کردم: «بله یابن رسول اللّه»
فرمودند: «دامنت را بگیر» و سپس از دو دست مبارکشان، مثل یک آبشار، سکّه سرازیر شد! و بعد هم فرمودند: «هر چه می خواهید، ما هستیم».
نمی توانم وصف کنم که چطور از خواب بیدار شدم! وقتی از خواب بیدار شدم، صدای مناجات و پیشخوانی اذان را از حرم شنیدم. وضو گرفتم و با همان حال به حرم حضرت رضا – علیه السلام – مشرف شدم. همان نقطه را، که در خواب دیده بودم، بوسیدم و صورتم را متبرّک کردم و به حضرت رضا – علیه السلام – عرض کردم: «آقا جان من را عفو کنید، من نفهمیدم که این حرفها را زدم!»
و این آغازی بود که ان شاءاللّه پایان ندارد. ز آستان رضایم خدا جدا نکند…
.🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#امام_رضا علیه السلام
#آداب_نوکری
#خدمت_به_اهلبیت علیهم السلام
#توسل
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
سَتُدْفَنُ بَضْعَةُ مِنِّي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ مَا زَارَهَا مکروب الَّا نَفَّسَ اللَّهُ کربته وَ لَا مُذْنِبُ الَّا غَفَرَ اللَّهُ ذُنُوبَهُ
پارهاي از تن من در سرزمين خراسان دفن ميشود که هيچ گرفتاري او را زيارت نميکند، جز اين که خداوند پريشاني را از او ميزدايد و هيچ گنهکاري به زيارت او نائل نميشود، مگر آن که خداوند گناهانش را ميآمرزد. (وسائل الشیعه ج10 ص437)
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#زیارت_امام_رضا علیه السلام
#امام_رضا علیه السلام
#آمرزش
#گشایش
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
ثواب زیارت امام رضا علیه السلام - موسسه تحقیقات و نشر معارف اهلالبیت علیهمالسلام
https://ahlolbait.com/content/10851/%D8%AB%D9%88%D8%A7%D8%A8-%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#زیارت_امام_رضا علیه السلام
#امام_رضا علیه السلام
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
❤️ رأفت امام رضا(ع)از ضمانت آهو تا شفاعت سگ
آقای حصاری نقل کردند از آقای حایری شیرازی شنیدم که گفت ساعت یک یا دو بعد از نصف شب، از حرم مطهر حضرت رضا (ع) بیرون آمدم دیدم کنار فلکه، سگی روبروی حرم روی پاهایش نشسته، نگاهش را به گنبد نورانی آن حضرت دوخته. نزدیک رفتم دیدم از چشمانش آب میریزد.
به خود گفتم لابد سرّی در این معنی هست. گوشهای نشستم تا ببینم چه میشود.
بعد از دو ساعت دیدم یک ماشین آخرین سیستم و شیک نگهداشت دو نفر پیاده شدند. آمدند سگ را در بغل گرفتند و عقب ماشین گذاردند. چون خواستند بروند من جلو رفتم از آنها دربارهی حکایت این سگ و بردن آن پرسش نمودم. چون اصرار کردم اظهار داشتند که:
ما یکی از ثروتمندان یکی از محلههای خوش آب و هوای مشهدیم و باغ بزرگی داریم. این سگ به مدت 17 سال نگهبان باغ ما میبود. یک سگ جوانی خریداری و آن سگ را در بیابانهای قوچان رها کردیم که نتواند برگردد و همانجا بمیرد.
خوابیدیم، در عالم خواب دیدیم میخواهیم وارد حرم شویم، دربان جلوی ما را گرفت. گفت: آقا فرمودند که شما را راه ندهیم. گفتم چرا؟ نگهبان گفت: آقا در حال رفتن میباشند از خودشان بپرسید!
چون خدمت آقا علت آن را سؤال کردیم، صورت مبارک را برگردانیدند و فرمودند تو آدم بیانصافی هستی، 17 سال سگ به تو خدمت کرده است، حالا که پیر شده، باید او را رها کنی. از این رو حق نداری به حرم من وارد شوی.
از خواب بیدار شدم. چند روزی است که در بیابانهای قوچان جستجو مینماییم، لکن او را نیافتیم. گفتم شاید دور حرم آمده، شکایت ما را کرده باشد. لذا به اینجا آمدیم، اکنون او را میبریم که تا زنده است ما خدمتکار او باشیم.[1]
❌ منبع: شرح زندگانی حضرت آیة الله مؤسس و... ص 269
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#امام_رضا علیه السلام کرامات
#توسل
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
یکی از اساتید نقل می کردند؛ «تاجر ثروتمندی به زیارت امام رضا (علیه السلام) مشرف شد. هر روز به حرم می آمد؛ اما دریغ از یک قطره اشک؛ دل سنگین بود و هیچ حالی نداشت. با خودش فکر کرد که دیگر فایده ای ندارد؛ برای همین، برای برگشت بیلط هواپیما گرفت. هنوز تا پرواز، چند ساعتی وقت داشت.

در کوچه ای راه می رفت که دید پیرمردی بار سنگینی روی چرخ دستی اش گذاشته و آن را به سخنی می برد. تاجر کمکش کرد و همزمان به او گفت: «مگر مجبوری این بار سنگین را حرکت بدهی؟» پیرمرد گفت: «ای آقا! دست روی دلم نگذار دختر دم بختی دارم که برای جهیزیه اش مانده ام. همسرم گفته است تا پول جهیزیه را تهیه نکرده ام به خانه برنگردم. من مجبورم بارهای سنگین را جابه جا کنم تا پول بیشتری در بیارم.»
تاجر ثروتمند، همراه پیرمرد رفت و بارش را در مقصد خالی کرد و بعد هم به خانة او رفت. وقتی در خانة پیرمرد رسید، فهمید که زندگی سختی دارند. یک چک به اندازة تمام پول جهیزیه و مقداری هم برای سرمایه به پیرمرد داد. وقتی از آن خانه بیرون می آمد خانوادة پیرمرد با گریه او را بدرقه می کردند. پیرمرد گفت: من چیزی ندارم که برای تشکر به تو بدهم؛ فقط دعا می کنم که عاقبت به خیر شوید و از امام رضا (علیه السلام)) هدیه ای دریافت کنی.
تاجر برای زیارت وداع به حرم مطهر برگشت تا بعد از آخرین سلام، به فرودگاه برود. وقتی به حرم وارد شد، چشم هایش مثل چشمه جوشید و طعم زیارت با حال خوش و با معرفت را جوشید.

زیارت با معرفت این است که هر که امام رضا (علیه السلام) را دوست دارد، دوستان حضرت را هم دوست داشته باشد و کمکشان کند. من اگر به دوستان امام رضا (علیه السلام) اعتنا نکنم، معرفتی ناقص است. در زیارت عاشورا جمله ای است با این مضمون که: «فأسأل الله الذی أکرمنی بمعرفتکم و معرفه أولیایکم و رزقنی البراءة من أعدائکم أن یجعلنی معکم فی الدنیا و الاخرة و أن یثبت لی عندکم قدم صدق فی الدنیا و الاخرة ... .»
پس از خدایی که به وسیلة معرفت شما و معرفت دوستانتان مرا گرامی داشت و بیزاری جستن از دشمنانتان را روزی ام کرد، درخواست می کنم که در دنیا و آخرت مرا با شما قرار دهد و در دنیا و آخرت مرا با شما ثابت قدم نگه دارد.... آنکه می بیند پیرمردهایی از دوستان اهل بیت (علیهم السلام) هستند و دارند زیر بار زندگی خم می شوند یا جوانانی (دختران و پسرانی) به خاطر نداشتن جهیزیه و خرج زندگی معطل می مانند [و او می تواند به اندازة توان خودش کاری انجام دهد؛ اما این کار را نمی کند]. انتظار دارد موقع زیارت، امام رضا (علیه السلام) او را تحویل بگیرند.
امام رضا (علیه السلام) فرموده اند: «و من تولّی لمحبنا فقد أحبَّنا .... .» آن که ما را دوست دارد، دوستان ما را هم دوست دارد.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#امام_رضا علیه السلام کرامت
#خدمت__به_خلق
#محبت اهلبیت علیهم السلام
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
🔰 ✳️ محَمَّدِ بْنِ عِیسَی بْنِ عُبَیْدٍ عَنْ أَخِیهِ جَعْفَرٍ قَالَ: کُنَّا عِنْدَ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا علیه السلام وَ عِنْدَهُ یُونُسُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ إِذِ اسْتَأْذَنَ عَلَیْهِ قَوْمٌ مِنْ أَهْلِ الْبَصْرَةِ فَأَوْمَأَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام إِلَی یُونُسَ ادْخُلِ الْبَیْتَ فَإِذَا بَیْتٌ مُسْبَلٌ عَلَیْهِ سِتْرٌ وَ إِیَّاکَ أَنْ تَتَحَرَّکَ حَتَّی یُؤْذَنَ لَکَ فَدَخَلَ الْبَصْرِیُّونَ فَأَکْثَرُوا مِنَ الْوَقِیعَةِ وَ الْقَوْلِ فِی یُونُسَ، وَ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام مُطْرِقٌ حَتَّی لَمَّا أَکْثَرُوا فَقَامُوا وَ وَدَّعُوا وَ خَرَجُوا، فَأَذِنَ یُونُسَ بِالْخُرُوجِ فَخَرَجَ بَاکِیاً فَقَالَ جَعَلَنِیَ اللَّهُ فِدَاکَ إِنِّی أُحَامِی عَنْ هَذِهِ الْمَقَالَةِ وَ هَذِهِ حَالِی عِنْدَ أَصْحَابِی.
فَقَالَ لَهُ أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام یَا یُونُسُ فَمَا عَلَیْکَ مِمَّا یَقُولُونَ إِذَا کَانَ إِمَامُکَ عَنْکَ رَاضِیاً،
یَا یُونُسُ! حَدِّثِ النَّاسَ بِمَا یَعْرِفُونَ وَ اتْرُکْهُمْ مِمَّا لَا یَعْرِفُونَ کَأَنَّکَ تُرِیدُ أَنْ تُکَذَّبَ عَلَی اللَّهِ فِی عَرْشِهِ
یَا یُونُسُ! وَ مَا عَلَیْکَ أَنْ لَوْ کَانَ فِی یَدِکَ الْیُمْنَی دُرَّةٌ ثُمَّ قَالَ النَّاسُ بَعْرَةٌ أَوْ بَعْرَةٌ وَ قَالَ النَّاسُ دُرَّةٌ هَلْ یَنْفَعُکَ شَیْئاً؟؟! فَقُلْتُ لَا.
فَقَالَ هَکَذَا أَنْتَ یَا یُونُسُ إِذَا کُنْتَ عَلَی الصَّوَابِ وَ کَانَ إِمَامُکَ عَنْکَ رَاضِیاً لَمْ یَضُرَّکَ مَا قَالَ النَّاسُ.
✴️ عیسی بن عبید از برادرش جعفر روایت کرده که گفت: نزد امام رضا علیه السلام نشسته بودم،
یونس بن عبدالرحمان نیز در جمع ما بود، ناگهان گروهی از مردم بصره برای دیدار آن حضرت اجازه خواستند، امام رضا علیه السلام به یونس اشاره نمود وارد اطاق شو و تا به تو اجازه ندادهام از جایت برنخیز! بصریها وارد منزل امام شدند، در مورد یونس بن عبدالرحمان حرف و گفتار زیادی زدند و امام رضا علیه السلام خاموش بود، حتی آنها زیاده روی کردند؛ پس از جایشان برخاسته و خداحافظی کرده و بیرون رفتند.
پس امام به یونس اجازه بیرون آمدن از اطاق داد. یونس در حالی که اشک میریخت از اطاق بیرون آمده، عرض کرد: فدایت گردم! من از این گفتار دفاع میکنم و یاران هم این را به خوبی میدانند.
امام رضا علیه السلام به او فرمود: ای یونس! وقتی امامت از تو راضی باشد، از گفتار آنآنچه باکی داری؟ ای یونس! با مردم به اندازه معرفت آنها سخن بگوی و چیزهایی را که آنان نمی شناسند رها کن، زیرا مانند این است که گویا خدا را روی عرش تکذیب کرده ای. ای یونس! اگر در دست راستت دُرّی باشد و مردم بگویند پشکل شتر است، یا در دستت پشکل شتری باشد و مردم بگویند دُرّ است، آیا فایده ای برایت دارد؟ عرض کرد: نه. فرمود: همچنین تو ای یونس! وقتی در راه حق باشی و امامت از تو راضی باشد، گفتار مردم به تو ضرری نمی رساند.
📗 رجال الکشی، ص ۷۸۱، ح ۹۲۴
📙 بحار الأنوار ج ۲، ص ۶۶ ح ۵ 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#امام_رضا علیه السلام #رضایت_الهی #داستان_علما #ثبات_قدم #صبر
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
#معجزات_اهل_بیت_علیهم_السلام
#معجزات_امام_رضا_علیه_السلام
✅ حکایتی جالب از عنایت امام رضا علیه السلام در شب اول قبر به مرحوم آیتالله حائری...
🍃مرحوم آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی(ره) فرمودند:
▫️بعد از فوت آیت الله حائری شبی اورا در خواب دیدم.
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم:
آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، شروع کرد به تعریف کردن:
▫️وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.
درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
▫️ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور وحشتناک!
به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود!
بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند.
تمام وجودشان از آتش بود.
⚡️آتشی که زبانه میکشید و مانع از آن میشد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف میزدند و مرا به یکدیگر نشان میدادند.
ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم بند میآمد.
▫️بدجوری احساس بیکسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم.
💥صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد.
💥هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم.
✨آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم،
اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که:
بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
❓راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند:
✨من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم.
آقای حائری! شما 38 مرتبه به زیارت من آمدید من هم 38 مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود 37 بار دیگر هم خواهم آمد..
🤲اللهم عجل لولیک الفرج والنصر و العافیه
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#داستان
#داستان_علما
#امام_رضا علیه السلام
#شب_اول_قبر
#قبر
#زیارت
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
🌷 آداب و اعمال توصیه شده در شب و روز دحوالارض
❶روزه گرفتن
روز دحوالارض از چهار روزی اسٺ ڪہ در تمام سال به فضیلٺ روزه گرفتن، ممتاز اسٺ و در روایتے آمده اسٺ ڪہ روزه اش مثل روزه هفتاد سال است؛ و در روایت دیگر ڪفاره هفتاد سال است و هر ڪہ این روز را روزه بدارد و شبش را بہ عبادت بہ سر آورد برای او عبادت صد سال نوشتہ مےشود.
❷#شب_زنده_داری:
احیا و شب زنده داری این شب، برابر با عبادت صد سال است.
❸ذڪر فراوان خدا
❹#غسل :
انجام غسل مستحبے بہ نیت روز دحوالارض.
❺خواندن دو رڪعٺ نماز، نزدیڪ ظھر بہ این ڪیفیٺ:
در هر رڪعٺ بعد از حمد "پنج مرتبہ سوره الشّمس" بخوانید
و بعد از سلام نماز بگویید:
«لا حَوْلَ و لا قوَّهَ اِلّا بِالله العلی العظیم»
سپس این دعا را بخوانید:
یا مُقیلَ الْعَثَراتِ اَقِلْنی عَثْرَتی یا مُجیبَ الدَّعَواتِ اَجِبْ دَعْوَتی یا سامِعَ الْاَصْواتِ اِسْمَعْ صَوْتی وَ ارْحَمْنی و تَجاوَزْ عَنْ سَیئاتی وَ ما عِنْدی یا ذَالْجَلالِ وَ الْاِکْرام.
معنےدعا:
ای درگذرنده لغزشھا، از لغزشم درگذر! ای اجابت ڪننده دعاها! دعایم را مستجاب ڪن! ای شنوای آوازها! صدایم را بشنو و به من رحم ڪن و از بدیھایم و آنچه نزد من است درگذر! ای صاحب جلالٺ و بزرگواری.
❻ خواندن دعایی ڪه با این عبارت شروع میشود:
اللّهمّ یا داحِی الْکعبهَ وَ فالِقَ الْحَبَّه (به مفاتیح الجنان، بخش اعمال مربوط به دحوالارض مراجعه ڪنید)
❼ #زیارت_امام رضا (ع):
#زیارت #امام_رضا علیهالسلام یکی از بهترین و با فضیلتترین عمل مستحبی این روز است.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#دحوالارض
🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
https://eitaa.com/kashkole_tabligh
#توسل #اهل_بیت #امام_رضا
🔻 آقا امام رضا علیهالسلام فرمود: «اذا نزلت بکم شدتاً فاستعینوا بنا علی الله» اگر در شدت و مشکلی افتادی به ما توجه کن! فرمایش آقا امام رضا علیهالسلام [است.]
🔸 الله اکبر! «اذا نزلت بکم شدتاً فاستعینوا بنا علی الله» اگر راه حل ميخواهی، اگر گم شدهای، اگر مشکلاتت زیاد است، اگر سرنخ را از دست دادهای و مانند کلافهای سردرگم دور خودت ميچرخی، خدای متعال این چهارده نور مقدس را انتخاب کرده است، بهترین بندگان خدا هستند و مقام اصطفاء دارند [از آنها کمک بگیر!]
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
🔺 کانال رسمی حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🔘 @nasery_ir