eitaa logo
کشکول تبلیغ
2 دنبال‌کننده
397 عکس
146 ویدیو
127 فایل
اینجا محتواهای مختلف تبلیغی با قابلیت جستجوی موضوعی دسته بندی شده و خیلی سریع میتونید به مطالب ناب مورد نظرتون برسید ارتباط با ادمین👇🏻 @admin_kashkol
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی بعضی عمامه به سرها هم نمیفهمند که امروز قضیه بی‌حجابی مهمترین نماد فرهنگی غرب است زدن حجاب فتح سنگر اول است، بعدش نه به پوشش اجباری نه، به ممنوعیت روابط پسر و دختر و بعدش هم نه ممنوعیت همجنسگرایی... 🔶 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
🔺حدیث روز امام صادق عليه السلام: كانَ عَمُّنَا العَبّاسُ نافِذَ البَصيرَةِ ، صَلبَ الإِيمانِ، جاهَدَ مَعَ أبي عَبدِ اللّهِ عليه السلام، وأَبلى بَلاءً حَسَنا، ومَضى شَهيدا عمويمان عبّاس عليه السلام، بصيرتى عميق و ايمانى استوار داشت و در كنار اباعبداللّه الحسين عليه السلام جهاد كرد و مردانه جنگيد و شهيد شد 📙عمدة الطالب صفحه ۳۵۶ 💽 @kotahshenidanie 💽 علیه السلام با امام
علیرضا پناهیان در جلسۀ نهم برنامۀ ماه من: یکی دیگر از انحرافاتی که در دین بوده و هست و امیرالمؤمنین(ع) با آن مواجه و درگیر شدند، مربوط به احکام است. خیلی‌ها احکام شرعی و عبادی را رعایت می‌کردند، خیلی‌ها از خودشان برای دین مایه گذاشته‌اند اما در نهایت سعادتمند نشدند. دلیلش چه بوده است؟ مسلّم است که تشخیص تکلیف مهم‌تر از انجام تکلیف است؛ چون شما اگر تشخیص ندهی که کدام تکلیف را باید انجام بدهی، چه‌جور می‌خواهی به تکلیف خودت عمل کنی؟ خیلی مهم است که شما به موقع، تکلیف خودت را بشناسی. معرفی اسلام به دین «تشخیص» بسیار باشکوه‌تر و زیباتر از معرفی اسلام به «تکلیف و اطاعت» است. اطاعت از امام‌زمان(عج) لازم است امّا کافی نیست. امام‌زمان(عج) دنبال کسانی است که قدرت تشخیص داشته باشند نه اینکه صرفاً تکلیف انجام بدهند؛ مگر شب عاشورا اباعبدالله الحسین(ع) دستور داد که اصحابش بمانند؟ نه. اتفاقاً حضرت فرمود که بروید! آنها خودشان تشخیص دادند که باید بمانند. بعضی‌ها حجاب را یک امر غیرضروری می‌دانند که اگر هم نبود، اشکالی ندارد. درحالی‌که حجاب مثل همۀ احکام دینی یک امر واقعی است. اگر حجاب نباشد به شما صدمات جدی اصابت می‌کند. این یک واقعیت است ولی ما دین را این‌گونه توضیح نداده‌ایم. احکام دینی برای مصالح و مفاسدی قرار داده شده اما وقتی انسان قدرت تشخیص مصالح و مفاسد را نداشته باشد نمی‌داند کدام حکم را کجا اجرا کند. لذا گاهی هوای نفس و گاهی هم حماقت، پشت‌سر اجرای برخی از احکام در می‌آید و این احکام را بازیچه قرار می‌دهد. آنهایی که احمقانه پشت‌سر احکام می‌ایستند و اولویت‌ها را تشخیص نمی‌دهند، جاهل متنسّک هستند که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: اینها کمر من را شکستند. وقتی امیرالمؤمنین(ع) می‌خواست برای جنگ جمل بروند از اسامة بن زید خواست با ایشان همراهی کند. اسامه همان جوانی است که به‌خاطر شایستگی‌اش پیامبر(ص) در آخر عمر شریفشان او را به عنوان فرماندۀ لشکر منصوب کردند. جواب اسامه به امیرالمؤمنین(ع) این بود که من با خدا عهد کردم بر روی مسلمان تیغ نکشم! (عَاهَدْتُ اللَّهَ أَنْ لَا أُقَاتِلَ أَهْلَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ؛ الجمل و النصره، ص95) اسامه در واقع بهانۀ دینی آورد. یعنی امیرالمؤمنین(ع) تشخیص نمی‌دهد و تو تشخیص می‌دهی؟! قرآن می‌فرماید: باید در نهایت به اینجا برسید که اگر پیامبر هم بالای سر تو نباشد که به تو دستور دهد تو بفهمی چگونه باید او را کمک کنی «لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ» (حدید، 25). «عبدالله پسر عمرو عاص» خیلی ملازم پیامبر(ص) بود. رسول خدا(ص) می‌فرمود روزه سه روز در ماه کافی است. او می‌گفت نه؛ من باید بیشتر روزه بگیرم. وقتی در اواخر عمرش نابینا شده بود، می‌گفت: کاش سفارش پیامبر(ص) را اجرا کرده بودم و کمتر روزه می‌گرفتم. او با همۀ عبادت‌هایش، آخرسر فرماندۀ یکی از جبهه‌های سپاه معاویه در مقابل امیرالمؤمنین(ع) شد. سؤال این است که چرا عبادت‌های پسر عمرو عاص او را نجات نداد؟ حضرت امام(ره) دربارۀ متحجّرین و عبادت‌کنندگان نافهم، می‌فرماید: «امروز عده‌‌ای با ژست مقدس‌مآبی چنان تیشه به ریشۀ دین و انقلاب و نظام می‌زنند که گویی وظیفه‌ای غیر از این ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس‌نمایان احمق در حوزه‌های علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه‌ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند. اینها مروّج اسلام آمریکایی هستند و دشمن رسول‌الله(ص)» (صحیفه امام، ج21، ص 278) بعضی از جوان‌ها از ترس یا از نفرت این متحجرین، آن‌قدر از دین فاصله گرفتند که اصلاً غربگرا شدند.
علیرضا پناهیان در جلسۀ چهارم برنامۀ ماه من: بت‌پرستی را نباید به چند امر ظاهری محدود کنیم؛ بت‌پرستی امروز هم در جریان است. جریان بت‌پرستی که در قرآن آمده، در واقع نحوۀ غلط پرستش خداوند است. بنی‌اسرائیل بعد از عبور از نیل، سر راهشان یک قوم بت‌پرست دیدند، گفتند یا موسی، یک بت هم برای ما قرار بده! «قَالُوا یَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَةٌ» (اعراف، 138) آنها نمی‌خواستند بی‌خدا بشوند، بلکه می‌خواستند در نحوۀ پرستش خدا، دخالت کنند. خداوند حدود 12بار در قرآن، پیامبر را نهی کرده است که «از هواهای نفسانی مردم تبعیت نکن» یا از دخالت مردم در دین، تبعیت نکن. «وَلا تَتَّبِع أَهواءَهُم» (شوری، 15) (مائده، 49) مسئلۀ دخالت در نحوۀ دین‌داری یک مسئلۀ قدیمی و تاریخی است. اولین کسی که این کار را انجام داد، ابلیس بود. او به خدا گفت: من به‌جای سجدۀ بر آدم، حاضرم آن‌قدر عبادت کنم و نماز بخوانم که تا حالا کسی نخوانده باشد! خداوند فرمود: آن‌طور که من می‌خواهم باید من را عبادت کنی نه آن‌طور که خودت می‌خواهی! «إِنَّمَا أُرِیدُ أَنْ أُعْبَدَ مِنْ حَیْثُ أُرِیدُ لَا مِنْ حَیْثُ تُرِیدُ» (تفسیرقمی، ج1، ص42) دین‌هایی که ما در اثر هوای نفس خودمان درست می‌کنیم، یک ساختارهایی پیدا می‌کند که «ایستا» هست، یعنی آن پویایی‌ لازمی را که دین‌داری باید در آزمایش‌های الهی داشته باشد، ندارد. نباید تحریف دین را بعد از رسول خدا(ص) به چند آدم و چند حکم شرعی محدود کنیم. اگر جریان تغییر و تحریف دین را عمیق نگاه کنیم و روانکاوی کنیم، می‌بینیم بعضاً در میان خود ما شیعیان هم این گرایش وجود دارد! باید دید چه گرایش‌هایی موجب این تغییر و تحریف دین می‌شد؟ امام برای مقابله با جریان تحریف دین، به تعریف اسلام ناب و اسلام آمریکایی پرداخت. ایشان وقتی ویژگی‌های اسلام آمریکایی را توضیح می‌دهد در واقع روان‌شناسی تحریف دین است که بعد از رسول خدا(ص) صورت گرفت. بنی‌اسرائیل بُت را برای چه می‌خواستند؟ بت، نمادی است از دین‌داری سطحی و ظاهری. آنها نمی‌خواستند خدا را کنار بگذارند، اما نمادهای ظاهری، خیلی برای آنها اهمیت داشت. این یکی از دلایل بت‌پرستی است؛ می‌گویند «یک چیزی باشد که من ببینم!» یعنی می‌خواستند آن را حسّ کنند. کسی که «حس‌گرا» شد، دیگر اهل تفکر عمیق نخواهد بود. وقتی حس‌گرایی در یک کسی غلبه پیدا کرد، اهل تحلیل و اهل ورود به عمق مسائل نخواهد شد. آن‌وقت اگر این نمادها به دست قدرت‌ها بیفتد، مردم را به سمت خود می‌کشانند و مردم هم سطحی می‌شوند. حالا اگر کسی بت نگذاشت، بلکه یک حکم خاص الهی را گذاشت و به سطحِ آن چسبید، یا یک حکم اخلاقی را گذاشت و ظاهر آن را گرفت، این هم می‌شود «بت‌پرستی». جریان بت‌پرستی در واقع همان دین‌داری خراب و تحریف‌شده است. بت‌پرستی‌های زمان ما زیاد هست، حتی اگر ظاهر قرآن را بگیرند و به باطنش راه پیدا نکنند، نتیجه‌اش می‌شود اینکه قرآن را در مقابل امیرالمؤمنین(ع) قرار بدهند یعنی نماد ظاهری دین را گرفتند بدون باطنِ آن. سامری کسی بود که بنی‌اسرائیل را بعد از دیدن آن‌همه معجزه، گوساله‌پرست کرد. پیامبر(ص) می‌فرماید: یک گروهی از امت من هم بر دین سامری هستند، امام آنها ابوموسی اشعری است و شعارشان «لا قتالَ» است؛ یعنی جنگ و درگیری نباشد! (وفِرقَةٌ مُدَهْدَهَةٌ على‏ مِلَّةِ السامِریِّ لا یَقولونَ: لا مَساسَ، لکنّهُم یقولونَ: لا قِتالَ؛ امالی مفید، ج1، ص29) سامری‌های امت پیامبر(ص) معمولاً آدم‌های اخلاقی‌ هستند. یکی از کسانی که طبق روایات، سامری این امت هست، «حسن بصری» است. یک‌بار امیرالمؤمنین(ع) دید که حسن بصری موقع وضو گرفتن، زیادی آب می‌ریزد. فرمود: خیلی داری آب اسراف می‌کنی. حسن بصری گفت: شما در آن‌همه خون که از مسلمانان ریختی، بیشتر اسراف کردی! (مَا أَرَاقَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ مِنْ دِمَاءِ الْمُسْلِمِینَ أَکْثَرُ ؛ شرح نهج‌البلاغه،ج4، ص95)؛ ببینید چقدر آدم‌ بااخلاقی‌ بود!
با عرض پوزش از عزیزان، گاهی بعضی بحثهای کم ثمر انسان رو یاد این ضرب المثل میاندازه:   « در بحبوبه ی محاصره ی قسطنطنیه به وسیله ی سلطان محمد فاتح ، جاسوسان برای او خبر بردند که در شهر غوغایی عظیم است . گفت : «چه خبر است ؟.» گفتند : «کشیشان و عده ی زیادی از مردم در مسئله ی کلامی بر دو دسته تقسیم شده اند و حکام و سردمداران در کلیسای قدیس ایا صوفیا گرد آمده اند و بحث می کنند که زخم وارد بر مسیح آیا بر جنبه ی لاهوت آن حضرت خورده یا برجنبه ی ناسوت او ؟.» محمد فاتح فورا تیری از توپی سنگین به همان کلیسا شلیک کرد و چون تیر به کلیسا اصابت کرد با خنده  گفت : « هم به لاهوتش خورد و هم به ناسوتش"
🌸🍃🌸🍃 امام علی (ع) میفرمایند: أَبصَرُ النّاسِ مَن أبصَرَ عُيُوبَهُ وَ أقلَعَ عَن ذُنُوبِهِ. بيناترينِ مردم، كسى است كه عيب هاى خود را ببيند و از گناهان خويش باز ايستد . غررالحكم و دررالكلم، ح،3061 @DastaneRastan
🌱امیرالمؤمنین علی علیه السلام: إِنَّ الطَّمَعَ مُورِدٌ غَيْرُ مُصْدِرٍ وَ ضَامِنٌ غَيْرُ وَفِيٍّ، وَ رُبَّمَا شَرِقَ شَارِبُ الْمَاءِ قَبْلَ رِيِّهِ، وَ كُلَّمَا عَظُمَ قَدْرُ الشَّيْءِ الْمُتَنَافَسِ فِيهِ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ لِفَقْدِهِ، وَ الْأَمَانِيُّ تُعْمِي أَعْيُنَ الْبَصَائِرِ، وَ الْحَظُّ يَأْتِي مَنْ لَا يَأْتِيهِ. به مى كشاند و نجات نمى دهد، و به آنچه ضمانت كند، وفادار نيست، و بسا نوشنده آبى كه پيش از سيراب شدن گلو گيرش شد. و ارزش آنچه كه بر سر آن رقابت مى كنند، هر چه بيشتر باشد، مصيبت از دست دادنش اندوهبارتر خواهد بود، و آرزوها چشم را كور مى كند، و آنچه هر كسى است بى جستجو خواهد رسيد. ✍️نهج‌البلاغه، حکمت۲۷۵ 💠 @mohtava_tab
✨﷽✨ 🌼حکایت شتر دیدی ندیدی ✍میگویند سعدی از دیاری به دیاری میرفت. در راه چشمش به زمین افتاد. جای پای یك مرد و یك شتر دید كه از جلوش رد شده بودند. كمی كه رفت ادرار كم ‌جهشی روی زمین دید پیش خود گفت سوار این شتر زن حامله‌ای بوده بعد یك طرف راه مگس و طرف دیگر پشه به پرواز دید پیش خود گفت: یكه لنگه بار این شتر شیره بوده لنگه دیگرش سرکه. باز نگاهش به خط راه افتاد دید علف‌های یك طرف جاده چریده شده و طرف دیگر نچریده. باقی مانده. پیش خود گفت: یك چشم این شتر كور بوده، یك چشم بینا. حدسیات سعدی همه درست بود و ساربانی كه از جلوش گذشته بود به خواب میرود و وقتی كه بیدار میشود می‌بیند شترش رفته. او سرگردان بیابان شد تا به سعدی رسید. پرسید: شتر مرا ندیدی؟ سعدی گفت: "یك چشم شترت كور نبود؟" مرد گفت: "چرا" گفت: "بارش شیره و سرکه نبود؟" گفت: چرا گفت: زن حامله‌ای سوارش نبود؟ گفت: چرا. سعدی گفت: من ندیدم. مرد ساربان كه همه نشان‌ها را درست شنید اوقاتش تلخ شد و گفت: "شتر مرا تو دزدیده‌ای همه نشانی‌هاش را هم درست میدهی" بعد با چوبی كه در دست داشت شروع كرد سعدی را زدن. سعدی تا آمد بگوید من از روی جای پا و علامت‌ها فهمیدم و اینها را گفتم چند تایی چوب ساروانی خورد. وقتی مرد ساروان باور كرد كه او شتر را ندزدیده راه افتاد و رفت. سعدی زیر لب زمزمه كرد و گفت: سعدیا چند خوری چوب شتربانان را میتوان قطع نظر كرد، شتر دیدی؟ نه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 ✅برای دقیق گاهی باید از آثار و نشانه ها استفاده کرد به این میگویند 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
✳️بصیرت چیست؟ ⁉️ ⛔️ تفاوت گرگ‌ها و موریانه‌ها 1️⃣ - وقتی گرگ حمله می‌کند،با صدای بلند ‌حمله می‌کند؛ و فرصتی برای واکنش دارید. (فرار یا مقاومت) 2️⃣ -اما وقتی موریانه هجوم می‌آورد، از همان ابتدا بی سر و صدا و تنها به جان محصولات شما می‌افتد. زمان می‌برد تا به هدف برسد، اما بالاخره همه محصول تو را نابود می‌کند ⚠️ایستادن در برابر گرگ، "شجاعت" می‌خواهد و دفع خطر موریانه "بصیرت" ✳️بصیرت چیست؟؟؟ ⬅️بصیرت، سواد نیست - بینش است. ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی ممکن است همسرِ پیامبر، در برابرِ راهِ پیامبر ایستاده باشد؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه نگاهت به «شخصیت»ها نباشد؛ بلکه همواره به «شاخص»ها چشم بدوزی؛ پس ملاک حق حقیقت است نه شخصیت ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی حتی مسجد، می‌تواند «مسجد ضِرار» باشد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق، منحرف نکند؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بتوانی شترِ همسرِ رسول خدا را «پی» کنی و همزمان، حرمت حریم رسول الله (صلی الله علیه و آله) را نگه داری؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی جانباز صفین (شمر) می‌تواند قاتل حسین (علیه السلام) در کربلا باشد؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمی‌توانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی، نباید از پا بنشینی؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه نگذاری فتنه‌گران، شیرت را بدوشند یا بر پشتت سوار شوند؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه «مالک اشتر»ها را به تندروی و «ابوموسی اشعری»ها را به اعتدال، نشناسی؛ ⬅️بصیرت; یعنی اینکه بدانی «معاویه»ها، (امریکایها) به سست عنصرهای سپاهِ امیرالمومنین (علیه السلام) " دل بسته‌اند؛نفوذیها لیبرالها غربزدها (سران اصلاحات )کسانی که گفتند قول جان کری سنده وقدرت هسته ای ایران رانابود کردند برای چند صباح حکومت ⬅️بصیرت یعنی اینکه بدانی تاریخ, تکرار می‌شود؛ نه با جزئیاتش؛ بلکه با خطوط کلی‌اش ... 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 شناسی 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
‌-از شهید نواب پرسیدند : "چرا آرام نمی‌نشینی؟!" ببین آیت‌الله بروجردی ساکت است . نواب گفت :" آقای بروجردی سرهنگ است ؛ من سربازم ، سرباز اگر کوتاهی کند سرهنگ مجبور می شود بیایید وسط!" هر بار که رهبر انقلاب وسط میدان می آیند ، یعنی ما سربازان کم گذاشتیم ...⚠️ (۲۷ دی ، سالروز شهادت نواب صفوی) 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 ✓یکی از مراتب ولایت پذیری این است که با بصیرت تشخیص دهی کجا جلوتر از ولی خدا و فدایی باشی 🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶 کشکول تبلیغ https://eitaa.com/kashkole_tabligh
🔸آيت الله احسان بخش مي نويسد: روزي در محضر آیت الله شیخ علی علم الهدی بودیم جمع بوديم يكي از طلبه ها دير كرد و استاد درس را شروع نمي كرد. يكي از طلاب گفت: او كه در درس شما چرت مي زند! چه فايده! ايشان كتاب را بست و گفت: در مجلسي كه در آن غيبت شود درس گفتن را روا نمي دانم و كلاس را تطعيل كرد. 🔸از استادم آيت الله حاج شيخ مهدي امامي مازندراني شنيدم كه مي گفتند: روزي كه شيخ فضل الله نوري را در تهران به دار كشيدند، من در مدرسه صدر بودم. آن شب برخي طلاب مدرسه جشن و پايكوبي داشتند، جز حجره شيخ علي علم الهدي فومنی كه تاريك بود.رفتم و با دقّت نگريستم، ديدم كه وي به شدّت مي گريد. گفتم: تو كه مشروطه خواهي، چرا اشك مي ريزي! گفت: شيخ فضل الله را نكُشتند، بلكه همه ما را كشتند، اسلام را كشتند. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 1️⃣نمونه ای از و برخورد در مقابل مومن و دفاع از ی مومن 2️⃣نمونه ای از یک که از دل اتفاقات میکند 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 کشکول تبلیغ https://eitaa.com/kashkole_tabligh
صد و چهار سال پیش(1290 خورشیدی)، میرزا علی‌‌آقا تبریزی، مشهور به ثقة الاسلام، در کنسول‌خانۀ روس به دار آویخته‌ شد؛ به جرم مخالفت با حضور قوای اشغالگر روس در آذربایجان. روز اعدام او و هفت‌تن دیگر از مشروطه‌‌خواهان، برابر بود با عاشورای 1330 قمری. ثقة‌ الاسلام، افزون بر فعالیت‌های سیاسی و حمایت بی‌دریغ از مشروطه، در میان دانشمندان دینی عصر خود نیز جایگاهی بلند داشت. او را از پیشگامان نسخه‌‌شناسی و کتاب‌گزاری در ایران می‌دانند. کتاب مرآة الکتب وی، سرمشق و یکی از مهم‌ترین منابع الذریعه‌ی آقابزرگ تهرانی است. ثقة‌ الاسلام در عین حمایت از مشروطه، نقدهای فراوانی نیز بر آن داشت. از نامه‌های او به مستشارالدوله، چنین برمی‌آید که حساب مشروطه را از برخی مشروطه‌‌چی‌ها جدا کرده بود. برخلاف مرحوم شیخ فضل الله نوری که به هیچ روی مشروطه را نمی‌پذیرفت، او مشروطه را آغازی مناسب برای آزادی و آبادی ایران می‌دانست و در این راه تا بذل جان کوشید. به گفتۀ کسروی، «ثقة‌ الاسلام تبریزی کسی بود که آبروی ایران و اسلام گشته و چوبۀ دار را خرید، ولی یک امضا به دشمنان و اشغالگران در جهت تأیید این موضوع که مجاهدین آغازگر جنگ بودند، نداد.» (تاریخ هیجده‌ساله، ص 583) ماجرای شهادت این روحانی مظلوم، بسیار دلخراش است: «عصر روز نهم محرم ثقة الاسلام از خانۀ خود بیرون آمد تا به خانۀ دکتر علینقی‌خان برود. در ورودی کوچه، ودنسکی با یک افسر روسی از درشکه پایین آمد و پس از سلام به ثقة الاسلام گفت: کنسول روس سلام می‌رساند و می‌گوید جلسه‌ای در کنسول است. چند نفر دیگر هم هستند. شما هم تشریف بیاورید. ثقة الاسلام خواست با درشکۀ دیگری برود، ولی ودنسکی گفت این درشکه را کنسول برای شما فرستاده است. وی را سوار بر درشکه کردند و به کنسول‌خانه بردند. آن روز ضیاء العلما و صادق الملک و آقا محمدابراهیم تفقایچی و حسن قدیر و پسران علی سید را هم گرفته بودند... در باغ کنسول‌خانه، در روز دهم محرم، روس‌ها دستور دادند بر سر آنان ریخته، به کندن لباس‌های آنان پرداختند و جز پیراهن و زیرشلواری همه را از تنشان درآوردند. گویا شیخ سلیم ایستادگی می‌نماید. کریم سرخابی با قمه ضربه‌ای به بازوی او زد و او را زخمی کرد. ثقة الاسلام و برخی آهسته دعا می‌خواندند. ثقة الاسلام به همگی دلداری می‌داد و از هراس و غم ایشان می‌کاست. شیخ سلیم بی‌تابی‌ می‌کرد. ثقة الاسلام گفت: این بی‌تابی بهر چیست؟ ما را چه بهتر از اینکه در چنین روزی به دست دشمنان دین کشته شویم؟» (همان، ص310 تا 311. نیز ر.ک: سخنوران آذربایجان، ص275؛ تاریخ بیداری ایرانیان، ص465.) در روز اعدام ثقة الاسلام، مشروطه‌‌خواهان تبریز، هرچه به مردم التماس کردند که بیایید امروز مقابل کنسول‌خانۀ روس برای امام حسین(ع) عزاداری کنیم تا روس‌ها بترسند و روحانی فاضل و مجاهد شهر را اعدام نکنند، افاقه نکرد. یکی از مشروطه‌خواهان نزد سردستۀ مهم‌ترین هیئت قمه‌زنی تبریز رفت و گفت: روس‌ها بیشتر از 200 تفنگ‌چی در تبریز ندارند. شما چندهزار نفرید. قمه هم داريد. نگذارید امروز این عالم جلیل‌القدر را بکشند. سردستۀ قمه‌زنان گفت: «آقا جان اولارین تفنگی وار، آدامی اولدُرَللَر؛ آنها تفنگ دارند و آدم را می‌کشند.» (مصطفي دلشاد تهرانی، مدرسۀ حسینی، چاپ پانزدهم، زمستان 1381، ص17) علیه السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: و بر امام حسین علیه السلام 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣نمونه ای از عزاداری بدون بصیرت 2️⃣نمونه ای از ترس ذلت بار 3️⃣نمونه ای از عزاداری بدون عبرت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
❌خون پشه 🔸در حج قطره خون پشه ای بر احرامی یکی از اهل کوفه افتاده بود، چون بر عبدالله بن عُمر وارد شد از او پرسید که آیا خون افتاده بر احرامی‌ام پاک است یا نجس؟ عبدالله گفت: از شما اهل کوفه در شگفتم، پارسال خون حسین بن علی را بر خاک ریختند و امثال تو (من و تو) سکوت کردید و حالا از من می پرسی که احرامی ات با این خون نجس است یا پاک؟! 📌ابن اثیر، علی بن ابی الکریم، الکامل فی التاریخ، بیروت،‌دار صادر، ۱۳۸۶ ه‍.ق 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 برداشتها: 1️⃣یکی از ها و عدم بصیرت در تاریخ این مورد است •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• https://eitaa.com/kashkole_tabligh
پیاده روی معاویه😂 از نقيب ابوزيد پرسيدم كه آيا معاويه همراه مشركان در جنگ بدر شركت داشته است؟ گفت: آرى، سه تن از پسران ابوسفيان در جنگ بدر شركت كردند كه حنظله و عمرو و معاويه اند. حنظله به دست علی بن ابی طالب كشته شد و ديگرى اسير شد و معاويه چون جنگ را سخت دید از معركه پياده گريخت و جالب اینکه فاصله میان بدر و مکه را که چهل فرسخ است پیاده رفت چون به مكه رسيد پاها و ساقهايش متورم شده بود و دو ماه خويشتن را مداوا كرد تا بهبود يافت. ابن ابی الحدید ج ۱ ص ۴۱۲ 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 واژه یاب: ✓در بی بصیرتی مردم همین بس که معاویه را با چنین گذشته ای بر امیرالمومنین علیه السلام با چنین گذشته ای ترجیح می دهند 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 https://eitaa.com/kashkole_tabligh
جامع الاحادیث الوافي ج ۱، ص ۱۰ وَ فِي اَلْحَدِيثِ اَلنَّبَوِيِّ أَيْضاً: مَا مِنْ عَبْدٍ إِلاَّ وَ لِقَلْبِهِ عِينَانِ وَ هُمَا غَيْبٌ يُدْرِكُ بِهِمَا الْغَيْبَ فَإِذَا أَرَادَ اَللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً فَتَحَ عَيْنَيْ قَلْبِهِ فَيَرَى مَا هُوَ غَائِبٌ عَنْ بَصَرِهِ. 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷 https://eitaa.com/kashkole_tabligh