eitaa logo
کشکول ناب حوزوی
4.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
501 ویدیو
351 فایل
💥انتشار مطالب مهم و مغفول مانده علمی و حوزوی ✍ارتباط با مدیر(تبادل و تبلیغ و...)🔻 @Kashkoolenab
مشاهده در ایتا
دانلود
💥اعتقاد محمدبن زکریای رازی به کتب آسمانی 🎤استاد مهدی : تصور فرنگیان این بود که مسلمانان دو نفر عالِم شاخص بیشتر ندارند که نخست ، کپی از و دیگری کپی از جالینوس است، اما در کتاب «الشکوک علی جالینوس» که رازی با کمال تواضع در نقد آثار جالینوس که وی را در سمت استاد خود برمی‌شمارد 17 انتقاد بر این دانشمند وارد می‌کند. 📚کتاب «الشکوک علی جالینوس» تهمت انکار نبوت از سوی رازی را نیز باطل می‌کرد زیرا در مصر کتابی با عنوان «تاریخ الالحاد» منتشر شده بود که مولف آن ادعا کرده که زکریا رازی منکر نبوت بوده است. رازی در این کتاب نخست به بررسی کتاب «البرهان» جالینوس میپردازد و سپس تصریح میکند که این کتاب را پس از کتاب‌های آسمانی که از جانب خداوند نازل شده است، یکی از کتب مهم و نافع در نزد خود می‌داند. 📆بخشی از سخنرانی استاد مهدی محقق در مراسم گرامیداشت مرحوم استاد دانش پژوه 🖼کتاب الشکوک علی جالینوس محمدبن زکریا رازی به اهتمام دکتر مهدی ✔️کشکول ناب حوزوی🔻 ✅ @kashkolenab
💥تحقیقاتی درباره محمدبن زکریای رازی ✍استاد شهید : 🔹در فهرست کتب رازی، کتاب فی النبوات آمده که دیگران به طعن و استهزا نام او را «نقض الادیان» نهاده‏اند و کتاب دیگری به نام فی حیل المتنبئین که دیگران به طعن نام او را «مخاریق الانبیاء» گذاشته‏اند. این کتاب‌ها در دست نیست، ولی متکلمین اسماعیلی از قبیل ابوحاتم رازی و ناصرخسرو (و شاید منقول از ابوحاتم) در کتب خود به نقل قول از رازی مطالبی آورده مبنی بر اینکه او منکر نبوات بوده است. 🔸هرچند ابوحاتم نام رازی را نبرده است و از او با کلمه «ملحد» یاد کرده است ولی مسلّم است که منظور او محمد بن است. 🔹نظر به اینکه آن کتب در دست نیست، نمی‌توان اظهار نظر قطعی کرد ولی از مجموع قرائن می‌توان به دست آورد که رازی منکر نبوات نبوده و با «متنبئین» (مدعیان دروغین نبوت) در ستیزه بوده است. مباحثات رازی با ابوحاتم اسماعیلی در منزل یکی از بزرگان ری در حضور اکابر و بزرگان شهر و «علی رؤوس الاشهاد» محال است که در زمینه ابطال نبوات باشد و رازی صریحاً و علناً همه نبوات را تکذیب کند و همه مذاهب را باطل بداند و در نهایت احترام هم زیست نماید. این که برخی ادعا می‌کنند که ابوریحان کتابی به نام «نقض الادیان» و کتابی به نام «مخاریق الانبیاء» به رازی نسبت داده است‏ به هیچ وجه صحیح نیست. ابوریحان یکی از آن کتاب‌ها را «فی النبوات» و دیگری را «فی حیل المتنبئین» می‌خواند و به دنبال نام هر کدام کلمه «یدعی‏» را اضافه می‌کند و می‌رساند که این نام را دیگران داده‌اند. ابن ابی اصیبعه ضمن اینکه نسبت چنین کتابی را به رازی انکار می‌کند، احتمال می‌دهد که برخی «اشرار» این کتاب را ساخته و از روی دشمنی به رازی نسبت داده باشند و تصریح می‌کند که نام «مخاریق الانبیاء» را دشمنان رازی نظیر علی بن رضوان مصری به این کتاب داده‌اند نه خود رازی. از سخن ابن ابی اصیبعه پیداست که کتاب نبوات و کتاب حیل المتنبئین غیر این کتابی است که این نام به او داده شده است، و آن دو کتاب وضع روشنی دارد. 🔹بعلاوه، رازی سخت پابند به توحید و معاد و اصالت و بقاء روح است. کتابی دارد "فی ان للانسان خالقاً متقناً حکیما" و کتابی دارد در رد سیسن ثنوی‏ (رد بر مانویت) و رساله‏ای‏ الی علی بن شهید البلخی فی تثبیت المعاد و نظرش در آن کتاب- همچنانکه ابن ابی اصیبعه می‌گوید- نقد نظریه منکران معاد است، و کتابی فی ان النفس لیس بجسم‏. چگونه ممکن است کسی همه اصول مبدأ و معاد و روح و نفس را پذیرفته باشد و منکر نبوات و شرایع باشد؟! بعلاوه او کتابی دارد فی آثار الامام الفاضل المعصوم‏ که به احتمال قوی بر طبق مذاق شیعه در امامت نوشته است، و کتابی دارد به نام النقض علی الکیال فی الامامة و کتابی به نام کتاب الامام و المأموم المحقین‏، و همه می‌رساند که اندیشه امامت فکر او را مشغول می‌داشته است است کسی که منکر شرایع و نبوات باشد، درباره امامت حساسیتی ندارد. 🔻بعید نیست همچنانکه بعضی گفته‌اند[کتاب فلاسفه شیعه] رازی تا حدودی طرز تفکر شیعی امامی داشته است و همه مفکرانی که این گونه طرز تفکر داشته‌اند، از طرف دشمنان شیعه امامیه متهم به کفر و زندقه می‌شدند. 🔸گذشته از همه اینها استدلالی که از رازی در انکار نبوت نقل شده، آنقدر سست و ضعیف است که از مفکری مانند رازی بسیار بعید است، از قبیل این که اگر می‏بایست مردم هدایت شوند چرا همه مردم پیامبر نیستند؟! 🔹آنچه می‌توان گفت این است که رازی اشتباهات و انحرافاتی داشته است، ولی نه در حد انکار نبوات و شرایع؛ دشمنان او که سخنان او را نقل کرده‌اند به او چنین چهره‌ای داده‌اند و اصل سخن رازی هم که در دست نیست. ما در عصر خود کتاب‌هایی دیده‌ایم که خالی از اشتباهات و انحرافاتی نیستند، ولی مخالفان آن کتاب‌ها چنان چهره‌ای به آن کتاب‌ها داده‌اند که اگر کسی اصل آن کتاب‌ها را ندیده باشد باور نمی‌کند که این رسالات و مقالات در رد چنان کتابی باشد. ❇️رازی دو دسته مخالف داشته است: مخالفانی که بر آراء فلسفی او رد نوشته‌اند مانند و شهید بلخی و ابن هیثم و بعضی دیگر، و مخالفانی که بر آراء مذهبی او رد نوشته‌اند. تنها این گروه که همان اسماعیلیان‏اند و تاریخ، خود آنها را «ملاحده» می‌خواند، چهره «الحاد» به رازی در تاریخ داده‌اند و دیگران را هم تا حدی تحت تأثیر قرار داده‌اند. اخیراً ملاحده عصر ما به نحوی دیگر در تأیید ملاحده اسماعیلی چهره الحادی به رازی می‌دهند، ولی نه به منظور بلاتوجیه ساختن رازی بلکه به منظور توجیه کردن خودشان. 🔺مطلبی دیگر که باید ناگفته نماند این است که رازی علیرغم نبوغ و تخصص در طب، در اندیشه‌های فلسفی توانا نبوده است. می‌توان به حق داد که در پاسخ به پرسشهای ابوریحان بیرونی، رازی را «المتکلف الفضولی المتکلم بما لایعنیه» می‌خواند. 📚خدمات متقابل اسلام و ایران، ص464 🔴 @kashkolenab