eitaa logo
کشکول ناب حوزوی
4.4هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
493 ویدیو
349 فایل
💥انتشار مطالب مهم و مغفول مانده علمی و حوزوی ✍ارتباط با مدیر(تبادل و تبلیغ و...)🔻 @Kashkoolenab
مشاهده در ایتا
دانلود
💥تحقیقاتی درباره محمدبن زکریای رازی ✍استاد شهید : 🔹در فهرست کتب رازی، کتاب فی النبوات آمده که دیگران به طعن و استهزا نام او را «نقض الادیان» نهاده‏اند و کتاب دیگری به نام فی حیل المتنبئین که دیگران به طعن نام او را «مخاریق الانبیاء» گذاشته‏اند. این کتاب‌ها در دست نیست، ولی متکلمین اسماعیلی از قبیل ابوحاتم رازی و ناصرخسرو (و شاید منقول از ابوحاتم) در کتب خود به نقل قول از رازی مطالبی آورده مبنی بر اینکه او منکر نبوات بوده است. 🔸هرچند ابوحاتم نام رازی را نبرده است و از او با کلمه «ملحد» یاد کرده است ولی مسلّم است که منظور او محمد بن است. 🔹نظر به اینکه آن کتب در دست نیست، نمی‌توان اظهار نظر قطعی کرد ولی از مجموع قرائن می‌توان به دست آورد که رازی منکر نبوات نبوده و با «متنبئین» (مدعیان دروغین نبوت) در ستیزه بوده است. مباحثات رازی با ابوحاتم اسماعیلی در منزل یکی از بزرگان ری در حضور اکابر و بزرگان شهر و «علی رؤوس الاشهاد» محال است که در زمینه ابطال نبوات باشد و رازی صریحاً و علناً همه نبوات را تکذیب کند و همه مذاهب را باطل بداند و در نهایت احترام هم زیست نماید. این که برخی ادعا می‌کنند که ابوریحان کتابی به نام «نقض الادیان» و کتابی به نام «مخاریق الانبیاء» به رازی نسبت داده است‏ به هیچ وجه صحیح نیست. ابوریحان یکی از آن کتاب‌ها را «فی النبوات» و دیگری را «فی حیل المتنبئین» می‌خواند و به دنبال نام هر کدام کلمه «یدعی‏» را اضافه می‌کند و می‌رساند که این نام را دیگران داده‌اند. ابن ابی اصیبعه ضمن اینکه نسبت چنین کتابی را به رازی انکار می‌کند، احتمال می‌دهد که برخی «اشرار» این کتاب را ساخته و از روی دشمنی به رازی نسبت داده باشند و تصریح می‌کند که نام «مخاریق الانبیاء» را دشمنان رازی نظیر علی بن رضوان مصری به این کتاب داده‌اند نه خود رازی. از سخن ابن ابی اصیبعه پیداست که کتاب نبوات و کتاب حیل المتنبئین غیر این کتابی است که این نام به او داده شده است، و آن دو کتاب وضع روشنی دارد. 🔹بعلاوه، رازی سخت پابند به توحید و معاد و اصالت و بقاء روح است. کتابی دارد "فی ان للانسان خالقاً متقناً حکیما" و کتابی دارد در رد سیسن ثنوی‏ (رد بر مانویت) و رساله‏ای‏ الی علی بن شهید البلخی فی تثبیت المعاد و نظرش در آن کتاب- همچنانکه ابن ابی اصیبعه می‌گوید- نقد نظریه منکران معاد است، و کتابی فی ان النفس لیس بجسم‏. چگونه ممکن است کسی همه اصول مبدأ و معاد و روح و نفس را پذیرفته باشد و منکر نبوات و شرایع باشد؟! بعلاوه او کتابی دارد فی آثار الامام الفاضل المعصوم‏ که به احتمال قوی بر طبق مذاق شیعه در امامت نوشته است، و کتابی دارد به نام النقض علی الکیال فی الامامة و کتابی به نام کتاب الامام و المأموم المحقین‏، و همه می‌رساند که اندیشه امامت فکر او را مشغول می‌داشته است است کسی که منکر شرایع و نبوات باشد، درباره امامت حساسیتی ندارد. 🔻بعید نیست همچنانکه بعضی گفته‌اند[کتاب فلاسفه شیعه] رازی تا حدودی طرز تفکر شیعی امامی داشته است و همه مفکرانی که این گونه طرز تفکر داشته‌اند، از طرف دشمنان شیعه امامیه متهم به کفر و زندقه می‌شدند. 🔸گذشته از همه اینها استدلالی که از رازی در انکار نبوت نقل شده، آنقدر سست و ضعیف است که از مفکری مانند رازی بسیار بعید است، از قبیل این که اگر می‏بایست مردم هدایت شوند چرا همه مردم پیامبر نیستند؟! 🔹آنچه می‌توان گفت این است که رازی اشتباهات و انحرافاتی داشته است، ولی نه در حد انکار نبوات و شرایع؛ دشمنان او که سخنان او را نقل کرده‌اند به او چنین چهره‌ای داده‌اند و اصل سخن رازی هم که در دست نیست. ما در عصر خود کتاب‌هایی دیده‌ایم که خالی از اشتباهات و انحرافاتی نیستند، ولی مخالفان آن کتاب‌ها چنان چهره‌ای به آن کتاب‌ها داده‌اند که اگر کسی اصل آن کتاب‌ها را ندیده باشد باور نمی‌کند که این رسالات و مقالات در رد چنان کتابی باشد. ❇️رازی دو دسته مخالف داشته است: مخالفانی که بر آراء فلسفی او رد نوشته‌اند مانند و شهید بلخی و ابن هیثم و بعضی دیگر، و مخالفانی که بر آراء مذهبی او رد نوشته‌اند. تنها این گروه که همان اسماعیلیان‏اند و تاریخ، خود آنها را «ملاحده» می‌خواند، چهره «الحاد» به رازی در تاریخ داده‌اند و دیگران را هم تا حدی تحت تأثیر قرار داده‌اند. اخیراً ملاحده عصر ما به نحوی دیگر در تأیید ملاحده اسماعیلی چهره الحادی به رازی می‌دهند، ولی نه به منظور بلاتوجیه ساختن رازی بلکه به منظور توجیه کردن خودشان. 🔺مطلبی دیگر که باید ناگفته نماند این است که رازی علیرغم نبوغ و تخصص در طب، در اندیشه‌های فلسفی توانا نبوده است. می‌توان به حق داد که در پاسخ به پرسشهای ابوریحان بیرونی، رازی را «المتکلف الفضولی المتکلم بما لایعنیه» می‌خواند. 📚خدمات متقابل اسلام و ایران، ص464 🔴 @kashkolenab
💥فارابی وظیفه علم کلام را منحصر به دفاع از عقاید دینی نمی‌داند/چرایی مغفول ماندن بحث "کلام افعال" در سنت اسلامی 🎤دکتر محسن جوادی (استاد دانشگاه قم) : برخلاف دیدگاه مشهور، وظیفه کلام را منحصر به دفاع از عقاید دینی نمی‌داند، بلکه آن را به حیطه احکام شرعی نیز سریان داده است، و اساساً همین جاست که می‌توان فارابی را مبدع مفهوم کلام افعال دانست..👇 b2n.ir/q89166 ✴️کشکول ناب حوزوی🔻 ✅ @kashkolenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓پرسش از چرایی بعثت پیامبران 🔹 ابونصر بر آن بود که تنها کسی می‌تواند قانونگذار باشد که صلاح معاد و معاش مردم را تشخیص دهد؛ یعنی همان پیامبر. 🔸 نیز تصریح نموده است که گرچه شارع و قانونگذار باید انسان باشد، اما در عین حال می‌بایست آیه و معجزه‌ای از جانب خداوند داشته باشد. 🔹 بر آن بود که صرف نیاز به قانون اداره جامعه برای اثبات ضرورت نبوت کافی نیست. 🔸 محمدِ اقبال لاهوری، بعثت پیامبر را برکشاندن بشر از دوران کودکی به دوران بزرگسالی تفسیر کرد. 🔹 دکتر علی شریعتی بعثت انبیا را نوعی اصلاح یا انقلاب آزادی‌بخش خوانده است. 🔸 استاد شهید بر آن است که تلقی اقبال لاهوری به‌منزله بی‌نیازی کامل از هر گونه راهنمایی وحی است. 🔹 مهدی بازرگان توجه دادن انسان‌ها به آخرت و خدا را تنها برنامه بعثت انبیا خواند. 🔸 جلال‌الدین فارسی بر آن بود که خداوند پیامبران را با حجت‌های روشن فرستاد تا عدالت را برقرار کنند. @Soore_tv4 ✅ کشکول ناب حوزوی🔻 🔴 @kashkolenab
💥شیخ بهایی! ✍شیخ تقی الدین محمد اوحدی بلیانی اصفهانی که هم­ عصر شیخ بهایی بوده است، درباره ، می نویسد: " شیخ بهاء الدین محمد العاملی، عرفه شیخ المحققین مرشد المدقّقین، کاشف رموز یقینی، مجتهد علوم دینی... افضل زمان، اعلم دوران... عالمی در غایت عاملی، شیخ بهاءالدین محمد العاملی سلّمه الله تعالی، آن شیخ ... حلّال مشکلات دینی است، امروز از جمله امجاد اکابر علمای زمان و از سروران فحول فضلای دوران، جامع مجامع دین و دولت، بانی مبانی فقه و حکمت است. در جمیع فنون هنر و کمال ، چون مردم یک فن از غایت دانش در کمال است... دیگر مجموعۀ شیخ که موسوم به کشکول شده، حاوی است و محتوی بر جمیع علوم و رسوم و آن نسخه­ ای است که جام جمشیدی و مرآت سکندری از رشک آن تیره و خیره مانده­است... این ضعیف به ملازمت شیخ بسیار رسیده­ ام و استفاده نموده، چه در قزوین و چه در صفاهان... و از علما هیچ کس به جامعیت فضیلت و کمال او از عرب بلکه از عجم نیز بر نخاسته. امروز در وادی تصوّف چون جنید و بایزید، در شرعیّات چون جمال الدین و شیخ ، در حکمیّات بوعلی و است، در غریبه محمّد زکریا و میر غیاث الدین منصور زمان، در عربیّت که ذاتی اوست خود چه احتیاج به شرح." 📚عرفات العاشقین و عرصات العارفین ، ص۸۲۳ ✅کشکول ناب حوزوی 🔻 💎 @kashkolenab
💥فلسفه و حکمت را باید پیشِ استاد خواند ❇️باید کسانی باشند که سلسله اساتیدشان به و و و برسد. 🔹 از قول یکی از بزرگان نقل می کنند که ما وقتی معاد اسفار را پیش حضرت امام (قدس سره) می خواندیم، به گونه ای آن را بیان می فرمودند که همین معادی بود که همه مردم به آن اعتقاد دارند. 🔶فلسفه وقتی تشریح و هضم بشود، هیچ مخالفتی با کتاب و سنت ندارد. کسی که فلسفه را پیش استاد نخواند، مثل شیخ احمد احسائی، مبدا گمراهی ها می شود. 🔷فلسفه و عرفان، در حقیقت خدمتگزار کتاب و سنت است و در حقیقت این ها دو طفلند که قرآن و عترت قیّم آنها هستند. 🔻حکمای قدیم، حرف را به طور روشن نمی گفتند بلکه در لابلای اصطلاحات میگفتند تا باعث انحراف اعتقادی مردم نشود. مثلا میرداماد به گونه ای در قبسات حرف زده است که جز اهلش، هیچ کس نمی تواند بفهمد که او چه می خواهد بگوید، «سخن سربسته گفتی با حریفان». 🌟 می فرمود: هندی ها چهار صد رساله دارند که مضامین عرفانی لطیفی در آنها هست؛ اما این ها چون نفهمیدند که مقصود عارف چیست، بت پرست شدند. 📚شرح منظومه آیت الله ، ج1، ص۷۴۷ 🌸کشکول ناب حوزوی🔻 🌼 @kashkolenab
⁉️آیا انتقال عرض محال عقلی است؟ ✍️ استاد : معلم دوم ابونصر کسی که به حق باید وی را بنیانگذار فلسفه اسلامی به حساب آورد، در باب انتقال عرض می گوید: «الأعراض و الصور المادّیه وجودها فی ذواتها هی وجودها فی موضوعاتها فلا یصح، علیه انتقال عن موضوعاتها بل تبطل عنها» او وجود اعراض و صور مادی را در حدّ ذات عبارت می داند از وجود آنها در موضوعات خودشان [به طوری که حیثیت وجود آنها در خارج همان وجود موضوع در موضوع است] بنابراین انتقال اعراض و صور مادی از موضوعات خودشان از نظر عقل جایز نیست، بلکه انتقال موجب ابطال آنها خواهد بود. سخن فارابی را به تعبیر دیگر می توان چنین خلاصه نمود: وجود عرض در خارج عبارتست از وجود آن در موضوع، به طوری که حیثیت وجود در موضوع عبارتست از حیثیت ذات آن. بنابراین وجود عرض بدون موضوع از نظر عقل امکان پذیر نیست. در این صورت اگر فرض شود که عرض از یک موضوع به موضوع دیگر انتقال یابد، نفس انتقال مستلزم آن است که عرض، موضوع اول را رها کرده و هنوز به موضوع دوم منتقل گردد. در حالتی که عرض موضوع اول را رها کرده و هنوز به موضوع دوم منتقل نگشته است، لازم می آید در این لحظه عرض بدون موضوع در خارج موجود باشد.در حالی که حیثیت وجود در موضوع برای مقوله عرض حیثیت ذاتی است و انفکاکش از موضوع به هیچ وجه، اگر چه یک لحظه باشد، جایز نیست. چون انفکاک عرض از موضوع ولو در یک لحظه، موجب ابطال آن خواهد بود و این همان معنایی است که فارابی در رساله تعلیقات بدان اشاره کرده است. ملاصدرا و قاعده انتقال اعراض محال است ، مانند سایر حکما و متکلمین، به محال بودن انتقال عرض از یک موضوع به موضوع دیگر اعتراف کرده و برای اثبات برخی از مسایل به آن استدلال نموده است . از این طریق می‌توان ادعا نمود که صدرالمتألهین «انتقال اعراض محال است» را به عنوان یک اصل و قاعده پذیرفته است، چنانکه در کتاب اسفار بعد از نقل یک سلسله از آیات قرآن مجید به منظور دلالت آنها بر تجرد نفس ناطقه انسان، می گوید: «و فی الحقیقه جمیع هذه الآیات المشیره الی المعاد و احوال العبادفی النّشأه الثانیه دالّه علی تجرّد النفس لاستحاله اعاده المعدوم و انتقال العرض و ما فی حکمه من القوی المنطبعه» ادامه👉 💎کشکول ناب حوزوی🔻 ✅ @kashkolenab
الگوبرداری از تأسیس فلسفه اسلامی برای تأسیس علوم انسانی اسلامی.pdf
607.9K
📕 "الگوبرداری از تأسیس فلسفه اسلامی برای تأسیس علوم انسانی اسلامی" ✍️عباس گرایی - علی مصباح یزدی 💧چکیده تحقق تمدن نوین اسلامی به عنوان هدف نهایی انقلاب اسلامی ایران، نیازمند تولید علوم انسانی اسلامی است؛ اما در میان باورمندان به امکان علوم انسانی اسلامی درباره چگونگی تولید چنین دانشی، شاهد اختلاف نظر قابل توجهی هستیم و روش تحقیق های گوناگونی برای این منظور تاکنون ارائه شده است. از آنجا که فلسفه از جمله دانش های وارداتی به عالم اسلام است که با تلاش عالمی چون فارابی، مدل اسلامی آن با موفقیت تأسیس و تولید گردیده، با الگوگیری از مراحل تأسیس فلسفه اسلامی توسط ، می توان پیشنهادی برای تأْسیس نسخه اسلامی علوم انسانی وارداتی عصر حاضر ارائه داد. این تحقیق با روش تحلیلی منطقی تلاش کرده، پس از مشخص کردن مراحل نظریه پردازی فارابی در تأسیس ، مراحلی برای تأسیس علوم انسانی اسلامی پیشنهاد دهد که عبارت اند از: 1) گزینش و ترجمه هدفمند آثار وارداتی علوم انسانی براساس میزان هماهنگی با آموزه های اسلام؛ 2) شرح آثار و آرای گزینش شده توسط نخبگان باورمند به آموزه های اسلام؛ 3) الهام و استفاده از آموزه های اسلام در جهت دهی در گزینش مسئله تحقیق در طرح مسائل تازه، در طرح استدلال نو، در پاسخ گویی به برخی مسائل علوم انسانی و در بهره گیری به عنوان ناظر ارزش یاب؛ 4) تعیین اصول و مبانی فلسفه فارابی و سایر اصول و مبانی لازم؛ 5) استفاده از مفاهیم، منابع و روش های فرافرهنگی و 6) طبقه بندی علوم برای ارائه راه بردی آموزشی و پژوهشی. 🌼کشکول ناب🔻 🌸 @kashkolenab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺چهار رویکرد متفکران مسلمان در تحلیل و بررسی جامعه شناختی "دین" 🎙 حجت الاسلام سید مهدی موسوی ۱. رویکرد حکمت عملی: دین به مثابه امر ثبات بخش و نظم بخش (انسجام بخش) به فرد و جامعه ، ابن مسکویه، ، الدین طوسی، ، آیت الله ۲. رویکرد انسان شناسی عرفانی: دین به مثابه امر تعالی بخش و معناساز به فرد و جامعه ابن عربی، سید حیدر آملی، ، آیت الله شاه آبادی، خمینی، علامه ، آیت الله ، حاج آقای پارسانیا (در هستی و هبوط، نماد و اسطوره و جهان های اجتماعی) ۳. رویکرد تاریخی و اجتماعی: دین به مثابه امر رهایی بخش و تحول ساز در فرد و جامعه ابن خلدون، مقریزی، سید جمال الدین اسدآبادي، سید قطب، آیت الله خامنه ای، جلال الدین فارسی، علی شریعتی، حسن حنفی، طاها عبدالرحمن، ۴. رویکرد فقهی و سیاسی: دین به مثابه امر اداره کننده فرد و جامعه محقق سبزواری، محقق نراقی، میرزای نائینی، ابوالاعلی مودودی، نکته: ۱. شهید یک رویکرد تلفیقی دارد و به تأمل خیلی بیشتر نیازمند است ۲. این رویکرد شناسی براساس پایگاه نظری ورد متفکران به بحث و غلبه در تحلیل‌ها و تجویزهای ایشان است و به معنای نفی ظرفیت سایر رویکردها نیست. (به عبارت دیگر: بر پایه فعلیت ها است نه برپایه امکانها و ظرفیتها) 💎کشکول ناب حوزوی🔻 ✅ @kashkolenab