eitaa logo
کشکول ناب حوزوی
4.4هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
492 ویدیو
349 فایل
💥انتشار مطالب مهم و مغفول مانده علمی و حوزوی ✍ارتباط با مدیر(تبادل و تبلیغ و...)🔻 @Kashkoolenab
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 "تمسّک العتره‌الطاهره بالقرآن الکریم" عنوان موسوعه‌ای مفصّل در ۷ جلد تالیف استاد محمدجعفر طبسی است. این اثر قرآنی‌ ـ حدیثی، آن دسته از احادیث اهل‌بیت(ع) را که در تبیین «احکام شرعی»، «اصول عقاید» و «موضوعات اخلاقی»، به آیات قرآن استناد نموده‌اند، گردآوری کرده و با بهره‌گیری از منابع مختلف فقه‌الحدیث مانند: استقصاءالاعتبار نوه ‌، روضة‌المتقین علامه محمّدتقی مجلسی،‏ مرآة‌العقول و ملاذالاخیار علامه محمدباقر ، شرح اصول کافی ملاصالح مازندرانی، شرح اصول کافی و الوافی کاشانی، به شرح این احادیث همّت گماشته است. حضرت آیت‌الله در تقریظ‌ شان بر این کتاب، ضمن اشاره به این مطلب که اهل‌بیت(ع) هنگام استدلال به آیات قرآن، در جایگاه معلّمی بودند که با قطع نظر از مقام عصمت و بهره‌مندی ایشان(ع) از علوم پیامبر(ص)، وجه دلالت آیات بر مقصود را به دیگران آموزش می‌دادند؛ یکی از آثار و نتایج این کتاب را «تبیین وسعت دلالت آفاق معانی قرآن» در استدلال بر احکام شرعی برشمرده‌اند. موسوعه «تمسّک‌العترة الطاهرة بالقرآن الکریم» اثری است بدیع و تازه در زمینه شناساندن ارتباط وثیق عترت پیامبر(ع) با قرآن؛ گامی است مهمّ و بلند در عرضه جهانی تفسیر اهل‌بیت(ع) و شیوه استنادات آن حضرات(ع) به آیات قرآن در موضوعات متنوّع اعتقادی، فقهی و اخلاقی و حرکتی است ارزشمند برای «رسیدن به معنا و مراد آیات قرآن در پرتو دانش قرآنیِ معصومان(ع)». این کتاب توسط انتشارات مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) انتشار یافته است. 🌼کشکول ناب حوزوی🔻 🌸 @kashkolenab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥گوشه ای از احوالات جالب در مدرسه چهارباغ اصفهان بسیار جالب و دیدنی ✂️بخشی از سریال روشن تر از خاموشی(زندگینامه ملاصدرا) 💎کشکول ناب حوزوی🔻 ✅ @kashkolenab
🔺نقدی بر حرکت جوهری ✍️ملا نظرعلی طالقانی(ره): السّادس فى اثبات الحركة بالجوهر اى اثبات الحركة الذاتية و حركة الذات قد اطبق عقول الحكماء عن آخرهم ان ربط الحادث بالقديم لا يمكن و لا يعقل إلّا ان يكون بينهما امر تجددى الذات دائم التبدلات حتى يوجب استعداد المواد فمتى تم الاستعداد اعطاها اللّه صورها و هو عند المشهور ليس الا الحركة فانك ترى ان بسبب حركات الافلاك و كواكبها يحصل الفصول الاربعة و يتوارد على الارض و الماء و الهواء حالات مختلفة فيتكون المعادن و يتحصّل النباتات و الاغذية فياكلها و يشربها الانسان و الحيوان ثم بالهضم و الحركات يتكون النطفة فبحركة الجماع تستقر فى الرحم او البيضة فتتحرك و تتبدل الى ان تصير باذن اللّه انسانا او حيوانا فتبارك اللّه احسن الخالقين و خالفهم صدر الحكماء و اعتقد انه الطبيعة اى الصورة النوعية للعناصر و الافلاك و الكواكب فطبائعها لا تبقى عنده زمانين و الحق ان هذا قول يكذبه الحس و كفى فى ذلك قول المحقق الطوسى قده فى التجريد و الضرورة قضت ببقائها اى الاجسام و تاييده مذهبه بقوله تعالى وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ لا وجه له فان الآية واردة فى بيان القيمة و انقلاب العالم بعد نفخ الصور قال اللّه تعالى فى سورة النمل وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ‏ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً الى قوله وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ اللّهمّ اجعلنا منهم بمحمّد و آله و ايض قد اوضحنا ان الارض و الماء و النار و الهواء كلها بسيط فى الخارج ليس فيه جزء ان احدهما جسم جنسى و الآخر صورته و طبيعته فيتوارد الطبيعة على الجنس كما توهم و ايضا من الواضحات ان كل احد يعلم ان ذاته باقية من اول العمر الى آخره و و لا يتبدل تبدل الحركات مع انها متحركة بالجوهر أ ليس يصير عقل الهيولائي عقلا مستفادا و الشقى سعيدا و السعيد شقيا فالحركة الجوهرية لا تستلزم ان يكون المتحرك تجددى الذات بل ما يوجد و ينعدم دائما لا يصدق انه متحرك بل لا معنى للحركة الا ان يبقى المتحرك من اول الحركة الى آخرها كما هو المحسوس و ينادى بذلك كلام المعلّم الاول ارسطو فى تعريف الحركة الحركة كمال اول لما بالقوة من حيث هو بالقوة او ما يكفى فى ردّه قوله تعالى ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً الى آخره و هل يمكن ان يصير شي‏ء شيئا مع كونه كالحركة يوجد و ينعدم و هل يقول احدا و يمكن ان يقول ان الحركة الاولى صارت حركة ثانية و هل يمكن الصيرورة مع عدم البقاء و ليس هنا مقام بسط تام فاقتصرنا على ذلك فافهم و لا تقلّد و الحمد للّه و المنة حيث تمسك بالحركة على سيلان الطبيعة و نحن بيّنا فساده ايضا بنفس الحركة 📚مناط الأحكام، ص 370 🔰کشکول ناب حوزوی🔻 ◾️ @kashkolenab
اصل علیت در فلسفه و فیزیک .pdf
406.7K
📕 "اصل علیت در فلسفه و فیزیک" 💧چکیده فلاسفه اصل علیت را قانونی کلی و عقلی می‌دانند؛ ولی فیزیک‌دانان، به ویژه در حوزه‌ی کوانتوم، آن را طرد کرده و به مقابله با فلاسفه پرداخته‌اند. اصل علیت در فلسفه‌ی اسلامی یک ضرورت عقلی است؛ زیرا هر پدیده‌ای، هم در حدوث و هم در بقا، نیازمند علت است. بنابراین عقل پیش از حس آن ‌را می‌یابد و داده‌های حسی را بر اساس آن تبیین می‌کند. اما گروهی از فیزیک‌دانان، متأثر از نتایج برخی آزمایش‌ها تجربی در حوزه‌ی میکروفیزیک و کوانتوم، به مخالفت جدی با این اصل پرداختند، تا جایی که مکتبی را با عنوان مکتب کپنهاکی شکل دادند که یکی از اصول آن «عدم قطعیت» بود؛ ولی دیری نپایید که برخی دیگر از فیزیک‌دانان‌ فیلسوف‌مشرب، مثل آلبرت انیشتین، با آنها مخالفت کرده، مکتب ضد کپنهاکی را شکل دادند و به اصل علیت قائل شدند. با بررسی مکتب صدرایی می‌یابیم که عالم حقیقتی یکپارچه، و ظهور تمام اسما و صفات حق است و هیچ مرتبه و ذره‌ای در آن فروگذار نشده است. اندیشه‌ی بلند صدرا در مسائلی مانند حرکت جوهری و تجدد امثال جای پرداختن دارد و امید است نسل جدید فیزیک‌دانان متأثر از این اندیشه‌های الهی و قرآنی گام‌های بلندتری در فهم پدیده‌های حقیقی عالم بردارند و جهش عظیمی در تولید علم پدید آید. 🌼کشکول ناب حوزوی🔻 🌸 @kashkolenab
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺درس تفسیر العروة الوثقی في تفسير سورة الحمد👉 ✂️برشی از سریال روشن تر از خاموشی(زندگینامه ) ◾️کشکول ناب حوزوی🔻 ☑️ @kashkolenab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥روش تحصیل فلسفه اسلامی + خاطراتی در مورد شیوه تحصیل در حوزه های قدیم + تفاوت مردان با زنان در تحصیل علم + حکایتی از و بیان رابطه فلسفه با دینداری 🎤آیت الله سید (ره) ✂️برشی از جلسات درس شرح منظومه ملاهادی سبزواری ✅کشکول ناب حوزوی 🔻 💎 @kashkolenab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺چهار رویکرد متفکران مسلمان در تحلیل و بررسی جامعه شناختی "دین" 🎙 حجت الاسلام سید مهدی موسوی ۱. رویکرد حکمت عملی: دین به مثابه امر ثبات بخش و نظم بخش (انسجام بخش) به فرد و جامعه ، ابن مسکویه، ، الدین طوسی، ، آیت الله ۲. رویکرد انسان شناسی عرفانی: دین به مثابه امر تعالی بخش و معناساز به فرد و جامعه ابن عربی، سید حیدر آملی، ، آیت الله شاه آبادی، خمینی، علامه ، آیت الله ، حاج آقای پارسانیا (در هستی و هبوط، نماد و اسطوره و جهان های اجتماعی) ۳. رویکرد تاریخی و اجتماعی: دین به مثابه امر رهایی بخش و تحول ساز در فرد و جامعه ابن خلدون، مقریزی، سید جمال الدین اسدآبادي، سید قطب، آیت الله خامنه ای، جلال الدین فارسی، علی شریعتی، حسن حنفی، طاها عبدالرحمن، ۴. رویکرد فقهی و سیاسی: دین به مثابه امر اداره کننده فرد و جامعه محقق سبزواری، محقق نراقی، میرزای نائینی، ابوالاعلی مودودی، نکته: ۱. شهید یک رویکرد تلفیقی دارد و به تأمل خیلی بیشتر نیازمند است ۲. این رویکرد شناسی براساس پایگاه نظری ورد متفکران به بحث و غلبه در تحلیل‌ها و تجویزهای ایشان است و به معنای نفی ظرفیت سایر رویکردها نیست. (به عبارت دیگر: بر پایه فعلیت ها است نه برپایه امکانها و ظرفیتها) 💎کشکول ناب حوزوی🔻 ✅ @kashkolenab
روش اندیشه شهید مفتح.pdf
7.51M
📚 روش اندیشه+ تاریخ منطق ✍آیت الله شهید دکتر محمد شهید مفتح سعی کرده منطق را از دیدگاه مکتب حکمت متعالیه به بحث بکشد. این کتاب تحریری بر قسمت منطق شرح منظومه ملاهادی می باشد. 💥 بر این کتاب تقریظ نوشتند💥 🌀کشکول ناب حوزوی🔻 ❇️ @kashkolenab
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥کلاس درس ✂️برشی از سریال روشن تر از خاموشی(زندگینامه ) به مناسبت ۳اردیبهشت روز بزرگداشت شیخ بهایی 💎کشکول ناب حوزوی🔻 🌼 @kashkolenab
💥عالم ذر از نظر بزرگان ما ✍حضرت آیت الله : 🔹شيخ‌الرئيس در شعر «هماميه‌»‌اش روح را در بدن، به مرغي در قفس تعبير كرده و مي‌گويد عالم ذر چنين است، يعني از ارواح همه انسانها بيعت گرفته شده است. همه‌شان گفته‌اند: بله. ولي وقتي در اين دنيا آمده‌اند، تقليد، همه چيز را از يادشان برده است. تقليد آباء و اجدادي، حزبي، گروهي و محيطي سبب شده است كه اينها آن «الست بربكم»‌ را فراموش كنند. 🔸مرحوم «صدرالمتألهين» عليه‌الرحمه قبول ندارد كه روح قبل از بدن باشد، او مي‌گويد روح «جسمانيه الحدوث و روحانيه البقاء» است و مراد از عالم ذر يعني يك مرتبه‌اي از علم خدا كه به آن عالم تقدير مي‌گويند. 🔹مسلم است قبل از خلقت اين كره و قبل از عالم هستي، عالم هستي در علم خدا موجود بوده است. مي‌گويند، آنجا در مرتبه علم خدا عالم ذر معاهده شده است و همه‌شان گفته‌اند: بله. 🔸استاد بزرگوار ما، (رحمه الله عليه) عالم ذر را آن بعد معنوي و جنبه یلی الربی انسان مي‌دانند. در اين مورد بد نيست توضيح كوتاهي بدهم. انسان با خدا رابطه دارد. به خودش كه نظر كنيم، يك چيزي و اگر با نظر او به خالق برسيم چيز ديگري است. با اين كه خيلي اين مثال ناقص است اما براي تقريب به ذهن بد نيست. ببينيد. شما يك وقت به يك چراغ برق نگاه مي‌كنيد، اما توجه داريد كه جريان اين برق به كارخانه وابسته است. در اين نظر، استقلالي براي اين لامپ نمي‌بينيد، هر چه مي‌بينيد از مركزي مي‌دانيد كه اين نيرو را ايجاد كرده، چون آن نيرو هست، آن لامپ روشن است و اگر آن نباشد، اين هيچ است. گاهي هم اين طور نيست، شما اين لامپ را در نظر داريد كه الآن روشن است و اطاق را روشن مي‌كند. خوب نظرها با هم فرق مي‌كنند. يكي نظر به لامپ است كه معلول و وابسته است و ديگري به دنبال علت و مولد برق است. در انسان و عالم هستي نيز چنين است، يك نظر روي جنبة يد ربي است، در اين نظر وقتي انسان نگاه كند، به قول قرآن همه چيز فاني است جز خدا و از همين جنبه هست كه عالم هستي تسبيح خدا را مي‌كند. چرا كه نظر به علت كل عالم هست و بقيه همه وابسته به او، كه هيچ استقلالي ندارند. «لا اِلهَ اِلاّ هُوَ كُلُّ شِيٍ هالِكٌ اِلاّ وَجْهَهُ» «يُسَبِّحُ‌ لِلّهِ ما فِي السَّمواتِ وَ ما فِي الاَرْضِ وَ هُوَ العَزيزُ الحَكِيمُ» «يُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِي السَّمواتِ وَ ما فِي الاَرْضِ لَهُ المُلْكُ وَ لَهُ الحَمْدُ» يك نظر هم به عالم هستي است، اين ميز، عينك، كتاب و انسان، اين جنبه يلی الخلقي است، يعني نگاه و نظر به خويش. استاد بزرگوار ما علامه طباطبايي عليه‌الرحمه مي‌گويد:‌ مراد از عالم ذر آن جنبه یلی الربی است كه يك دفعه هم موجود مي‌شود «وَ ما اَمْرُنا اِلاّ واحِدَهٌ كَلَمْحِ البَصَرِ» 🔻البته بعضي‌ها هم قول چهارمي را مي‌گويند. مثل علامه (عليه‌الرحمه) و بسياري از محدثين كه اينها طبق روايات جلو رفته‌اند، مي‌گويند مراد از عالم ذر همان است كه در روايات گفته شده است كه خدا آدم را خلق كرد، سپس از صلب او تمام اين انسان‌ها را خلق كرده و بيرون كشيد[1] «وَ اِذ اَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَني آدَمَ مِنْ ظُهوُرِهِمْ ذُرِيَّتَهُمْ وَ اَشْهَدَهُمْ عَلي اَنْفُسِهِمْ اَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالوا بَلي» ظاهر آيه همين است كه تنها حضرت آدم(ع) خلق نشد بلكه تمام انسان‌ها از ذريه و صلب او بيرون كشيده شده‌اند. (از اين آدم‌هاي كوچك و ذره‌هاي ناديدني، به اين معنا كه از بس كوچكند غير از خدا آنها را نمي‌تواند ببيند) آن وقت از آنان معاهده گرفت كه «الست بربكم» آيا من پروردگار شما نيستم؟ همه گفتند: «بلي» بله تو پروردگار ما هستي. قدري بحث سنگين شد، علي كل حال ما عالم ذر داريم، حالا عالم ذر چيست؟ به قول شاعر: بعضي نشسته خوانند، بعضي شكسته خوانند چون نيست خواجه معذور دار، ما را بيش از اين هم معلوم نيست ما را. اينها چيزهايي است كه انشاء‌الله قطب عالم امكان، محور عالم وجود واسطه بين غيب و شهود، آن كه علم هستي برايش علم شهودي است يعني حضرت بقيه ‌الله(عج) مي‌آيند و به ما مي‌گويند: عالم ذر يعني چه. وقتي ايشان آمد، عقل ما هم چهل برابر شده، ديگر احتياج نيست كه من خواسته باشم ولي نتوانم جنبه یلی الربی را براي شما معني كنم... --- [1]: اَقُولَ: الَّذي يَظْهَرُ مِنَ الاَخْبارِ هُوَ اَنَّ الله تَعالي قَرَّرَ عُقُولَ الخَلْقِ عَلَي التَّوحيدِ و الاِقْرارِ بِالصّانِعِ في بَدْءِ الخَلْقِ عِنْدَ الميثاقِ، فَقُلُوبُ جَميعِ الخَلْقِ مُذْعِنَةٌ بِذلِكَ وَ اِنْ جَحَدُوهُ مُعانِدَةً (بحار ج3، ص277). آنچه كه از اخبار به نظر مي‌رسد اين است كه خداي تعالي عقل بشري را بر توحيد تقرير فرموده و در بدو خلقت در ميثاق اعتراف به صانع و خالق خود نموده و قلب جميع خلائق اين نكته را پذيرفته گرچه از روي عناد و لجاج الآن انكار كند 📚کتاب معارف اسلام در سوره يس 💎کشکول ناب حوزوی🔻 ✅ @kashkolenab