eitaa logo
خانه طلاب جوان
8.1هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
302 فایل
﷽ 🌀کانال رسمی «خانه طلاب جوان» پویشی برای ترسیم #طلبه_عصر_انقلاب 💎صاحب امتیاز: ☑️ نشریه خط: @KHAT_NASHRIYE ☑️ نشریه عهد: @NASHRIYEAHD ☑️ رادیو روایت: @RADIOREVAYAT ☑️ سیر صراط: @SEIR_SERAT 👨🏻‍💻 ادمین: @hasanbahraminejad 🌐 سایت: www.khanetolab.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❌ شعاری به ظاهر فداکارانه اما نفسانی 📃 این یادداشت نگاهی تحلیلی دارد به شعار «نه غزه ،نه لبنان، جانم فدای ایران» که توسط عده ای در جریان حوادث بیان شد. 🔻 مبارزه بین نفس علوی و سفلی ✍ گاهی اوقات تضاد بین دو جمله کمی پیچیده است و برای یافتن آن باید ریزبین و دقیق بود. برای بیان دقیق این تضاد بهتر است اشاره ای به کتاب نبرد حق و باطل شهید مطهری کنیم. شهید مطهری در کتاب نبرد حق و باطل برای انسان دو نفس را برمیشمرد. نفس علوی انسان و نفس سفلی. در ادامه بیان میکند که این دو نفس در درون انسان در حال جهاد و مبارزه هستند، آنهایی که در درونشان نیروهای علوی توانسته اند نیرو های سفلی خود را در کنترل خود داشته باشند گروه طرفدار حق و حقیقت را تشکیل داده اند و آنهایی که در این مبارزه شکست خورده اند گروه های حیوان صفت و انسان های پست را تشکیل داده اند. همچنین ایشان در ادامه در همین کتاب راه تقویت جنبه انسانی که همان نیرو های علوی است را بیان کرده اند. 🔻 غلبه نیروهای علوی بر سفلی ✍دفاع از حق و هزینه کردن برای یاری به آنها نیاز به ازخودگذشتگی دارد. در واقع نیاز به این دارد که در این خصوص نیروهای علوی بر نیروهای سفلی پیروز گردند و نفس برای این هزینه آماده باشد. هزینه کردن برای میهن و یاری کردن مظلوم و ... فرقی ندارند ، در همه آنها باید نفس آماده فداکاری باشد. تفاوتی بین آنها نیست، اگر نیت و هدف فقط معنوی باشد نه اینکه در پس این فداکاری و یا حتی در کنار آن نفع مادی دیگری هم دخیل باشد که آنگاه این فداکاری خالص نیست. به طور طبیعی کسی که برای میهن خود و برای دفاع از هموطن خود حاضر است جانش را فدا کند برای دفاع از حق مظلوم، حتی اگر هموطن خود هم نباشد حاضر است جان خود را بدهد چون در هر دو مساله بحث گذشتن از خود مطرح میشود و نفس آماده فداکاری در راه آرمان های انسانی است. 🔻 بهانه گیری بچه گانه ✍ کسی که نمیتواند این فداکاری را انجام دهد بهانه میگیرد، مثلا میگوید من از حق مظلوم دفاع نمیکنم ولی در عوض جانم را برای میهن میدهم.این فرد همانند یک بچه بهانه میگیرد و زمانی که موقعیت برای دفاع از میهن هم فراهم باشد باز هم آماده نیست، چون نفس خود را برای فداکاری آماده نکرده است. در نتیجه در این هنگام که موقعیت جهاد فراهم شده بهانه جدیدی میگیرد. به وصیت نامه های شهدا و رزمندگان مراجعه کنید و موضع گیری های انها را در مورد فلسطین و قدس بررسی کنید. آنها برای میهن جنگیدند و اگر نیاز بود برای و قدس هم جان خود را فدا میکردند. آرمانشان کندن ریشه ظلم بود و هدفشان مبازره با ظلم و فرقی برای آنها نداشت که در چه سرزمینی مبارزه میکنند. 🔻 توقف در مسیر آرمان خواهی ✍ اما اگر بخواهیم خوش بینانه به آن نگاه کنیم این شعار میتواند نشانه توقف باشد نه تضاد. به این معنی که فداکاری فقط اگر در محدوده میهن و هموطن باشد راحت تر است تا اینکه بخواهد از این حد فراتر برود و در سطح جهان باشد. زیرا در فداکاری برای مظلومین جهان باید هزینه بیشتری را پرداخت کرد و برخی انسانها به این مرحله که میرسند مقابل نفس خود سر تسلیم فرود می آورند و عقب نشینی میکنند. خانه طلاب جوان @khanetolab
‼️جای خالی عقل امتثال ✍ آثار و نتایج، مترتب بر وجود حقایق در خارج است نه مفهوم آنها در ذهن. این نکته ظاهرا ساده اگر مورد توجه قرار بگیرد متوجه میشویم در کنار بیان مکرر و شعار دادن ها نیاز داریم به اندیشیدن درباره نحوه تحقق و امتثال در خارج. این خطا در حقایقی مثل وحدت، خود را به خوبی نشان میدهند. مثلا حضرت زهرا س میفرماید امامتنا امانا للفرقه، (امامت ما باعث ایمن شدن از تفرقه است) پرسش این است که آیا مفهوم امامت منظور است یا خود امامت؟ اگر مفهوم امامت منظور است که خود این مفهوم باعث اختلاف شده است، روشن است آنچه اختلاف را از بین میبرد امام است در عینیت نه در عالم ذهن و مفاهیم. تلاشی که او انجام میدهد تا همه جبهه حق بلکه همه بشریت را به انسجام و وحدت حول حق برساند، لذا با تلاش اهل بیت حتی در میان اهل سنت، جریانهایی داریم که به لحاظ اعتقادی شیعه هستند، سنی های دوازده امامی. یا جریانهای عرفانی که به لحاظ اعتقادی کاملا تثبیت کننده مقام اهل بیت هستند. در روایتی در کافی شریف، هشام در مناظره با مرد شامی وجود امام را به عنوان محور وحدت و انسجام اشاره میکند او میگوید قرآن هم بدون امام توان وحدت بخشی را ندارد، جبهه موالات با امام نیز در خارج تفرقه را از بین میبرد که بموالاتکم ائتلفت الفرقه. ✍ درباره مدتی گذشت که بفهمیم راهبرد وحدت بین شیعه و سنی، را باید روی زمین پیگیری کنیم نه اینکه خود این مفهوم را چماقی کنیم برای اختلاف. به جای آنکه تلاش کنیم برای وحدت شیعه و سنی، بین شیعیان هم اختلاف ایجاد کردیم. بینی و بین الله چند درصد از این شیعیانی که با مقوله وحدت مشکل دارند اتصال با دارند؟ آنکه با انگلیس متصل است بخشی از این جریانها یا خیلی وقتها راس اینها هستند و برخی مراجع خود ساخته یا خودنساخته اند. اما اینها بندگان خدا بچه های هیاتی هستند که روضه ها را شنیده اند و نسبت به خیلی امور درباره حاکمیت دین و راهبردهای آن جاهلند و جدیت بر این مقوله ها ندارند. اینها نمیفهمند چرا باید خیلی ملاحظات را بکنند و خیال میکنند حاکمیت باعث شده از مقدس ترین چیزهایی که بلدند و به پایش دل ریخته اند باید بگذرند. آن وقت ما به اینها ناسزای انگلیسی بودن هم میدهیم. اینکه انگلستان برای شکل گیری چنین جریانهایی پول خرج میکند یک بحث است اینکه با این بدنه مذهبی باید چه تعاملی کرد حرف دیگری است. یادم نمیرود برای فلان مداح جوان راه میافتادند استفتاء جمع میکردند از مراجع که فلانی کفر میگوید، بنده خدا میگفت من هم با رهبرم با حاکمیتم با شما هستم، میگفتند الا و لابد تو خلافکاری و با ما نیستی و الان هم داری بازیمان میدهی. نتیجه شد آنچه شد و امروز برخی از اینها اساسا هویتشان را در تقابل با سخنان رهبری و بچه های حزب اللهی میدانند. خوب چه کسی این خبط را دامن زد. من و شمایی که مقوله وحدت را هم چماق کردیم برای شکل گیری کثرت. ✍ متاسفانه آنچه در این میان نبودش به شدت احساس میشود، محاسبات آن عقلی است که به امتثال دستورات بیندیشد نه فقط تکرار مکرر آنها. ابزارها را برای تحقق بیابد نه شعار دادن صرف. ماجرای وحدت را باید روی زمین حل و فصل کرد. اتصالی که در همین و ، بین شیعه و سنی شکل گرفت از هزاران جلسات و همایشها و گفتگوها، تاثیرش بیشتر بود. امروز ضرب المثل رفاقت شیعه و سنی وحدت با جریان مقاومت در شده است. یا ماجرای مبارزه با دشمن ذیل گفتمان دفاع از حرم ،که در میان خود شیعیان یک گفتمان انقلابی و ولایی را رقم زد نیز در این میان نباید دسته کم گرفت. گفتمان دفاع از حرم در میان شیعیان به دستان فیاض بانو زینب کبری (سلام الله علیها) تبدیل شد به یک سپاه در حال حرکت به سمت . امروز گروه های جهادی که به میان مردم سنی و اهل حق کرمانشاه و اطراف آن میروند و فقط به نیت خدمت و نوکری مردم برایشان زحمت میشکند، در حال شکل دادن جریان وحدت هستند. وحدتی که رهبری به آن توصیه میکند را باید روی زمین پیگیری کرد نه با شعار و عقده گشایی از برادران. 🗞نشریه عهد، شماره 51 🖊 پدید آورنده: حجة الاسلام مهدیان خانه طلاب جوان @khanetolab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📎 سخنرانی حضرت امام(ره) در جمع ائمه جمعه 📅 روز 21 خرداد 1362 ⚫️ امروز مسئولیت روحانیت و کسانی که در این لباس مقدس هستند، مسئولیتی‌ است که در طول تاریخ بر عهده روحانیت نبوده است. 🔴 امروز حجت بر روحانیت تمام شده. @khanetolab
🔘 فقه مردم سالار (قسمت اول) 🔘 📃 مقاله ای از حجةالاسلام علی مهدیان ، پژوهشگر و استاد مدارس حوزه علمیه قم 🔶 حضرت امام (ره) در پیامی که در 12 فروردین 58، روز اعلام جمهوری اسلامی صادر نمودند، نکاتی را متذکر شدند که بیان آن‌ها از یک فقیه ، می‌توانست سرنخ‌های بسیاری را برای حوزویان به ارمغان آورد. امام (ره) پیام خود را با این آیه آغاز می‌کنند: «وَ نُریدْ انْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْارْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ ائِمَّةً وَ نَجْعَلُهُمُ الْوارِثینَ».این آیه برای فهم جمهوری اسلامی، آیه ای کلیدی خواهد بود. امام راحل در این پیام تاریخی می‌فرمایند: « صبحگاه 12 فروردین- که روز نخستین است- از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست... سلطه شیطانی برای همیشه رخت بربست و که حکومت خداست به جای آن نشست». 🔶 توصیف جمهوری اسلامی به و همین طور در زمین؛ بسیار قابل تأمل است. اساساً روش امام (ره) به عنوان یک فقیه عالی رتبه در به رأی گذاشتن حکومت الله نیز مسأله ای نیست که بتوان از کنار آن به آسانی عبور کرد. او می‌گوید: «سرنوشت ما در این تحقق پیدا می‌کند؛ یا اسلام انشاءاللَّه و یا- خدای نخواسته- غیر اسلام... «آری» اسلام است و «نه» خلاف اسلام... شما می‌توانید هر فرمی را که می‌خواهید در «نه» بگنجانید. لازم نیست که همان «نه» باشد؛ شما دارید و می‌توانید که در آن ورقه بنویسید «جمهوری دمکراتیک»، بنویسید «رژیم سلطنتی» هر چه خواستید بنویسید مختار هستید». 🔶 این چه نگاهیست که اجازه می‌دهد مردم دین را به رفراندوم بگذارند؟! در عین حال حفظ جمهوری اسلامی را بر همه انسان‌ها واجب بداند: «این تکلیف برای همه دنیاست. حفظ دینِ حق، یک حکمی است برای همه دنیا و در رأس واجبات برای همه دنیا واقع شده ... آن مسلمی که در آفریقاست، حفظ برایش واجب است». 🔶 حضرت امام (ره)، راه صدور انقلاب اسلامی را -که یک تحول معنوی، الهی و توحیدی است- رأی مردم می‌داند: «باید اساس را مردم و فکر مردم قرار داد و باید به فکر مردم بود، نه دولتها، زیرا مردم و توده‌ها با حق موافقند...اگر بخواهیم انقلاب را صادر کنیم، باید کاری کنیم که مردم خودشان حکومت را به دست گیرند تا مردم- به اصطلاح- طبقه سه روی کار بیایند». این‌ها همه سؤال برانگیز است که در کنار آن اندیشه‌ی تند و غلیظ عرفانی که غیر از را نمی‌پذیرد و را برای فقیه جامع الشرائط قائل است، چطور حاضر می‌شود مردم‌سالاری را به عنوان یک بعد جدیِ اندیشه‌ی سیاسی خود مورد تأکید قرار دهد؟! 🔶 عموماً طرح حکومتِ امام (ره) با زاویه نگاه فقهی از دریچه مسئله‌ی ولایت مطلقه فقیه مورد توجه واقع شده، اما سؤال این است که اساساً سالار بودن مردم چگونه از بستر فقه اسلامی سر برآورده است؟ مکتب فقهی حضرت امام (ره) را عناصر کلیدی سامان داده‌اند که در کنار یکدیگر بطور هماهنگ نشسته‌اند. یک رکن قطعی این مکتب مسئله‌ی است و رکن دیگر آن بحث و همین طور مسائلی از قبیل طرح مراتب حکم بر اساس دو لایه انشاء و فعلیّت، با تعریف ویژه ایشان و همین طور طرح بحث تجدّد موضوعات و مسئله‌ی تعلق حکم به طبایع است که در کنار یکدیگر یک طرح ویژه را سامان می‌دهند. 🔶 در این میان پرسش از این نکته که سالار بودن مردم چگونه از تراث فقهی، توسط حضرت امام (ره) به چشم آمد، قطعاً مسأله ای کلیدی خواهد بود خصوصاً که طرح مردم‌سالاری دینی بر این اساس است که شکل گرفته است. این پرسش وقتی مسئله‌ی جدی‌تری خواهد بود که نسبت آن را با که در نگاه توحیدی مخصوص خداوند است و همین طور حق حاکمیت ولی‌فقیه، مشخص کنیم. 🗞 مصاحبه از نشریه ص24 خانه طلاب جوان @khaneTolab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📎 سخنرانی حضرت امام(ره) در جمع مسئولین نظام جمهوری اسلامی 💎 عدم تزکیه منشا ظلم و ظلم‌پذیری‌ ✅ حفظ این تحول(انقلاب درونی انسانها) اهمیتش بیشتر از اصل تحول است. ✅ سازش با ظالم، ظلم بر مظلومین است، سازش با ابرقدرتها، ظلم بر بشر است. ✅ آنهایی که به ما می‌گویند سازش کنید، آنها یا جاهل هستند یا مزدور. 🌐 کلیپ از مستضعفین_TV @khaneTolab
🌹عید فطر ، عید وحدت 🌹 🍃 گزیده ای از فرمایشات امام خمینی(ره) در تبریک و تقریر منزلت عید سعید فطر 🔶 «این عید سعید مبارک فطر را به همه مسلمین جهان و ... تبریک عرض می کنم. مبارک آن روزی است که تمام دولتهای اسلامی با ملتها با هم باشند و همه با هم، هم صدا و همه با هم، هم مقصد و اسلام را در همه جا زنده کنند و همه ممالک اسلامی متحد شوند تا اینکه دست ابرقدرتها را از ممالک خودشان قطع کنند.» (صحیفه امام؛ ج13، ص: 93) 🔶 «من از خداوند تبارک و تعالی، عظمت اسلام و مسلمین و اسلام و مسلمین را خواهان هستم و این عید سعید را باز هم به همه مسلمین و همه کشورهای اسلامی تبریک عرض می کنم.» (صحیفه امام؛ ج13، ص: 98) 🔶 «اسلام است، دینی است که در احکام او، در مواقف او، سیاست به وضوح دیده می شود. در هر روز اجتماعات در تمام مساجد کشورهای اسلامی، از شهرستان ها گرفته است تا دهات و قُرا و قصبات، روزی چند مرتبه اجتماع برای جماعت، و برای اینکه مسلمین در هر بلدی، در هر قصبه ای، از احوال خودشان مطلع بشوند؛ از حال اطلاع پیدا بکنند. و در هر هفته یک اجتماع بزرگ از همه، در یک محل. و نماز جمعه؛ که مشتمل [بر] دو خطبه است، که در آن خطبتین باید مسائل روز، احتیاجات کشور، احتیاجات منطقه و جهات سیاسی، جهات اجتماعی، جهات اقتصادی طرح بشود، و مردم مطلع بشوند بر این مسائل. و در هر سال دو عید، که در آن دو عید مجتمع بشوند ... در نماز عید دو خطبه هست؛ که آن دو خطبه هم باید بعد از حمد و بعد از صلوات بر پیغمبر اکرم و ائمه- علیهم السلام- جهات سیاسی، جهات اجتماعی، جهات اقتصادی، احتیاجاتی که کشور دارد، احتیاجاتی که منطقه دارد در آنها طرح بشود و خطبا مردم را آگاه کنند از مسائل. و از همه بالاتر، در هر سال یک مرتبه اجتماع در حج، که از همه بلاد اسلامی اشخاصی که مستطیع هستند واجب شده است بر آنها که مجتمع بشوند، و باید در آنجا مسائل اسلام، در آن مواقفی که در حج هست، در عرفات، بخصوص در مِنی و بعد در خود مکه مکرمه، و بعد در حرم رسول اکرم، این مواقفی که در آنجا هست، در آنجا مردم مطلع بشوند از اوضاع مملکت و از اوضاع تمام کشورهای اسلامی، و در آنجا بالحقیقه یک مجلس عالی است و یک اجتماع عالی برای بررسی به تمام اوضاع تمام کشورهای اسلامی. ... و مع الأسف غفلت از این مسائل هست. ... اجتماعات می شود، و از اجتماعات نتیجه گرفته نمی شود. مجتمع می شوند مسلمین در مکه مکرمه و در مواقف، لکن مثل اینکه از هم جدا هستند و غریبه هستند! اجتماعات می شود در بلاد، نمازهای جمعه، نماز عید، لکن افراد مثل اینکه با هم ندارند. اسلام دعوت کرده است مردم را به این اجتماعات برای مقصدهای بزرگ. مقصدهای عالی دارد اسلام در این اجتماعات.» (صحیفه امام؛ ج9، ص: 334و 333) 🌐 جمع آوری مطالب از سایت: http://www.imam-khomeini.ir خانه طلاب جوان @khaneTolab
🔘 فقه مردم سالار (قسمت دوم) 🔘 📃 مقاله ای از حجةالاسلام علی مهدیان ، پژوهشگر و استاد مدارس حوزه علمیه قم 🔶 مراد از مردم در مفهوم چیست؟ وقتی می¬گوییم مردم، سالار هستند؛ یعنی چه کسانی سالارند؟ این پرسش به ظاهر ساده، تحلیل و فهم مسئله‌ی مردمسالاری و دلایل توجیه آن را در فقه، بهتر تبیین می‌نماید. مراد از «»، مخاطب دین است. مخاطبی که وقتی مورد خطاب قرار می‌گیرد توجهی به تعیّنات و ویژگیهای شخصی آن نمی‌شود. تعابیری که حضرت امام (ره) در بحث ، درباره هویّت مخاطب دارند، می‌تواند برای توضیح این حقیقت، مناسب باشد: «أنّ الأحکام المتعلّقة بالعناوین- نحو «یا أیهَا النَّاسُ» أو «یا أیهَا الَّذِینَ آمَنُوا»- فعلیة علی عناوینها من غیر لحاظ حالات کلّ واحد من آحاد المکلّفین و أنّ صحّة الخطاب العمومی لا تتوقّف علی صحّة الباعثیة بالنسبة إلی جمیع الأفراد». (جواهر الاصول، لنگرودی، تقریر اصول امام خمینی، ج 4، ص 122) 🔶 این عنوان همه تاریخ را نیز فرا می‌گیرد؛ یعنی مربوط به یک جامعه خاصی نیست «إنّما هو تکلیف لجمیع الناس من الموجودین حال الخطاب و المعدومین». (کتاب الطهارة، فاضل لنکرانی، تقریر فقه امام خمینی، ص 151). این عنوان با نگاه بین، به امور نگاه می‌کند. اگر این لحاظ وحدت در افراد، اصیل باشد، آنگاه باید گفت: اساساً دین در وهله نخست با یک امر حقیقیِ واحد، به افراد خطاب می‌کند. مرحوم راجع به مخاطبِ شریعت و دین اینطور تحلیل می‌کنند: «ایدئولوژی‌های انسانی؛ یعنی ایدئولوژیهایی که مخاطب آن‌ها نوع انسان است نه قوم یا نژاد یا طبقه خاص... انسان در متن خلقت از نوعی شعور و وجدانِ نوعی که در همه انسان‌ها وجود دارد بهره مند شده و همان وجدان فطری به او تعین نوعی و صلاحیت دعوت، مخاطب واقع شدن، حرکت و جنبش داده است. این ایدئولوژیها با تکیه به مشخّصِ نوع انسان، دعوت خود را آغاز می‌کنند و حرکت می‌آفرینند...لهذا مخاطب اسلام «النّاس/ عموم مردم» است». (مجموعه آثار، ج 2، ص 60) 🔶 این بدان معنا نیست که مخاطب اسلام، فطرت باشد و وقتی می¬گوییم ، در واقع آن را بطور مستقل نسبت به تعیّنات و تکثّرات نگاه کنیم؛ بلکه مراد از مردم نگاه به همه انسان‌ها است با توجه به حیثیّت وحدانی انسانی و با توجه به همه روابط انسانی که ساختارهای اجتماعی و تمدنی را شکل می‌دهد و به دلیل وجود این حقیقت وحدانیِ انسانی، عموم انسانها با هم مورد خطاب قرار می‌گیرند. مرحوم استاد حضرت امام (ره) راجع به مخاطبِ دین چنین میگویند: «خداوندِ عالم، قرآن را که حبل الله است از عرش الرحمان نازل فرموده بر عرش اخوت انسان تا فهمیده شود که مستقر قرآن و نوامیس الهیه، جامعه اخوت مسلمین است و البته نتوان قرآن عظیم را به انفراد نگهداری نمود بلکه باید به ایادی متحده جامعه اخوت انسانیت آن را مانند تاج کرامت بر سر نهاد تا مایه افتخار دنیا و آخرت گردد». (شذرات المعارف، شاه آبادی، معرفه 8، ص 17) این جا این عارف برجسته مخاطب دین را اساساً عرش اخوت انسان می‌دانند؛ یعنی دیدن حیثیّت وحدت جامعه ایمانی. 🔶 پس مراد از مردم، نگاه به عمومِ آحاد انسانی است، اما با توجه به همه روابط تاریخی و اجتماعی. وقتی به این امر متکثر اشاره می‌کنیم در واقع به آن جنبه وحدانی اشاره داریم. جنبه وحدانی که از تکثرات منتزع نشده است، بلکه می‌تواند همه تکثرات را در خود جمع کند. تحلیل از هویّت مردم، هم اشاره به حقیقتِ واحد آن‌ها دارد و هم می‌تواند همه آن‌ها را به صورت متکثر ببیند، لذا همه افراد این متکثر می‌توانند خطابات الهی را عملیاتی و اجرایی کنند. 🗞 مصاحبه از نشریه ص24 خانه طلاب جوان @khaneTolab
«امام خمینی در سال های قبل از وقوع انقلاب» 🔻معرفی نویسنده: حامد الگار استاد مطالعات اسلامی و زبان فارسی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا است. زمینه تخصصی الگار تاریخ تشیع در ایران و تصوف است. الگار بعدها به دین اسلام و سپس به مذهب تشیع گرویده‌است. وی همچنین آثاری از متفکران سیاسی شیعه از جمله کتاب ولایت فقیه اثر امام خمینی و آثاری از علی شریعتی، مرتضی مطهری، سید محمود طالقانی را به انگلیسی ترجمه کرد. مهمترین اثر او کتاب دین و دولت در ایران: نقش علما در دوره قاجار است، که پایان نامه دکتری اوست. 📃 گوشه ای از مقاله حامد الگار، ترجمه عادله حاجی میرزایی: ✍ اهمیت [کتاب] مصباح الهدایه (از آثار عرفانی امام خمینی) به خاطر معرفت گسترده ای كه در آن آمده نیست، بلكه به خاطر تبحر عملی كاملی است كه در هنر عرفان نهفته در آن وجود دارد؛ این اثر برای درك اندیشه ها و قواعد رسیده از گذشته نیست بلكه جلوه و ثمره نگاهی توانمند و اصیل است. سید فهری (آیت‌الله سید احمد فهری زنجانی) در این باره گفته است: «روشن است كه [امام خمینی] درباره هر آنچه كه نوشته است، دانش عملی داشته است.» ✍ با وجود آن كه مشخص شده امام خمینی آثار دیگری با ماهیت عرفانی و شهودی نگاشته است، لكن گونه متفاوتی از دغدغه ها پس زمینه زندگی او را اشغال كرده بود. به هر حال این تربیت اولیه و عمیق در حكمت و عرفان نباید به عنوان دوره ای گذرا تلقی شود، زیرا این مسئله به شدت در شكل گیری اجتماعی كامل او به عنوان یك رهبر سیاسی و مذهبی نقش به سزایی داشت. وسعت و جامعیت آموزش و علایق او به عنوان یك عالم، او را قادر ساخت تا فراتر از علایق محدود یك فقیه متعارف عمل كند. در حقیقت تعداد عالمانی كه به طور یكسان در فقه و عرفان مسلط بودند، كسانی كه از لقب سنتی ذوالجناحین استفاده می كنند به ویژه در دوره معاصر بسیار كم است. هنگامی كه استادی در تعالیم باطنی و ظاهری و علایق انقلابی و شدید امام خمینی با فضای سیاسی همراه شد، قابل درك خواهد بود كه چرا بسیاری از ایرانی ها، وی را به عنوان چهرها ی منحصر به فرد و بی نظیر تلقی می كنند، كسی كه به طور ایده آل در وجود خویش ویژگی های یك معلم، عالم و مبارز و متفكر را داراست. ✍ از این رو است كه تلفیق ساده عرفان با فعالیت های بعدی او چون تعلیم فقه و مبارزه فعالانه علیه سلطنت پهلوی كه از ۱۹۶۲ به بعد آغاز شد، محل سئوال نیستند؛ زیرا این فعالیتها به طور بارزی با گرایش روحانی و معنوی امام خمینی در هم آمیخته بودند. یكی از مواردی كه باعث می شد تا جلسات درس فقه وی برای طلاب جذابتر و پویاتر از استادان دیگر باشد توانایی او برای ایجاد ارتباط میان جزئیات تخصصی شرع با دغدغه های مابعدالطبیعه و معنوی امام بود؛ یا به عبارت دیگر «توانایی او در نشان دادن مطابقت شریعت با منطق عرفان و نیز مطابقت عرفان با منطق شریعت بود.» گفته می شود كه امام خمینی باعث به وجود آمدن « انقلابی در فقه » شد و این انقلاب به واسطه دیدگاه او یعنی آنچه را كه میتوان در معنایی خاص، نسبیت در فقه نامید امكان پذیر شده است. ✍ به نظر می رسد خالص سازی نگاه و اراده ای كه در عرفان وجود دارد، همانند فعالیت سیاسی، به عنوان نوعی انقلاب درونی كه در طول زمان به طور طبیعی همتای بیرونی خود را به وجود آورده است در خدمت امام خمینی بوده است. در این رابطه شایسته توجه است كه او بیان ارزش معیار را به علی ابن ابی طالب می دهد كه او آن را در آستانه حركت به سوی نبرد با معاویه در معنای درونی توحید بیان داشت؛ و شاهد این امر به این شرح است: وقتی كه یك انسانی آدم شد به این مسائل عمل می كند، زراعت هم می كند، لكن زراعتی كه برای خداست، جنگ هم می كند. همه این جنگهایی كه در مقابل كفار و در مقابل ستمگرها شده از اصحاب توحید و از این دعاخوانها بوده[است]. 🌐 دریافت متن کامل مقاله: yon.ir/m9cFR خانه طلاب جوان @khaneTolab
«امام خمینی در سال های قبل از وقوع انقلاب» 📃 مقاله ای از حامد الگار استاد مطالعات اسلامی و زبان فارسی در دانشگاه برکلی کالیفرنیا ⬇️ دانلود مقاله: yon.ir/m9cFR @khaneTolab
گر حصار کعبه را جبریل دربانی کند صد چو موسی و مسیحا پاسبان دارد بقیع 📆چهارشنبه ⏱ساعت: 19:45 الی 22 🏠آدرس: قُم، محلّه بنیاد، شهرک شهید زین الدین، فاز2، خیابان ذوالفقار، کوچه 1، پلاک 12 @KhaneTolab
«امام خمینی در سال های قبل از وقوع انقلاب» 📃 گوشه ای از مقاله حامد الگار، ترجمه عادله حاجی میرزایی: ✍ مهمترین و آخرین گواه توجه همیشگی امام خمینی به عرفان، سلسله دروس تفسیر سوره فاتحه طی دسامبر ۱۹۷۹ تا ژانویه ۱۹۸۰ است. برخلاف جمع كوچك و نیمه مخفی ای كه در قم از او درس می گرفتند، امام خمینی اینك به مخاطبان تلویزیون ملی مضامین مهم و معنای اسماء الهی را درس می دهد و به بسیاری از موضوعاتی كه چهل سال پیش در رساله هایش مورد توجه او بودند، پوشش می دهد. شرایط بی سابقه ای كه این دروس تحت آنها ارائه می شدند بیانگر میزان تحولات ایجاد شده توسط انقلاب است. یكی از دلایل اولیه كه امام خمینی توانست فراتر از محدودیتهای مدرسه پیش رود و مخاطب بسیاری را جذب كند، كلاسهای وی در زمینه اخلاق بود كه تدریس آن را در اوایل دهه ۱۹۳۰ در قم آغاز كرد و آنچنان كه خود وی اشاره دارد وی تدریس كتاب منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری در باب روش مشهور تعالی اخلاق در تصوف را كه خود با شاه آبادی خوانده بود، نخست با شماری از طلاب و با یك جلسه در هفته آغاز كرد. خیلی سریع صدها طلبه و عالم در كلاسهای او حاضر شدند كه برخی از آنها افرادی بودند كه به دلیل شهرت فزاینده [امام] خمینی به عنوان مدرس به قم آمدند. در میان آنها میتوان به سیداحمد فهری اشاره كرد كه اخیراً نوشته: « من این زمان را كه در جلسات و سخنرانی ها شركت كردم جزء گرانبهاترین ساعتهای زندگی ام محسوب می كنم. امام در جلسات درس خود، اصول اخلاق اسلام واقعی را تدریس كرد كه جدای از انقلاب نبود به گونه ای كه تأثیر عمیقی بر تمام مخاطبان آن گذاشت.» ✍ بسیاری از مردم شهر قم و حتی مسافران دیگر شهرها كه به منظور شنیدن سخنرانی ها به قم آمده بودند به جمع طلاب و علمایی پیوستند كه در جلسات درس امام شركت داشتند. قسمت بزرگی از صحن مدرسه فیضیه كه سخنرانی ها در آن انجام می شد مملو ازجمعیت بود و امام خمینی به جای یك بار، دو بار در هفته جلسه داشتند. ✍ چنین پدیده ای در آن زمان بی نظیر بود. رژیم پهلوی درصدد بود تا نهادهای مذهبی را منزوی سازد و در نزد تحصیل كرده ها، این نهادها را بی اعتبار سازد و حتی مانع برگزاری اجتماعات داخلی آنها شود. در ابتدا تا حدی موفق بود. با این حال، امام در مخالفت با این حركت بابرگزاری جلسات درس پرمخاطب اخلاق خود با آن مقابله كرد. در نتیجه اولین برخورد علنی وی با مقامات كشور به وقوع پیوست، هنگامی كه رئیس پلیس قم به او گفت كه جلسات درس را متوقف سازد او پاسخ داد: «این وظیفه من است تا این جلسات را به هر شكلی كه ممكن است ،نگهدارم. اگر پلیس بخواهد آنها را متوقف سازد مجبور هستند مرا به زور از تدریس منع كنند.» پلیس به جای اعمال قدرت، توسط برخی از مأمورانش جلسات درس را در نهادهای مذهبی برهم می زدند. امام خمینی مجبور شد تا محل جلسات را به مدرسه ملاصادق منتقل كند كه مدرسه ای كوچكتر از مدرسه فیضیه بود و راه دسترسی به آن مشكل تر بود. پس از بركناری رضاشاه توسط نیروهای متفقین در ۱۹۴۱، محل جلسات به مدرسه فیضیه بازگشت و بار دیگر با استقبال بسیار روبرو شد. با این وجود، رژیم یك بار دیگر توانست با اجرای نقشه جلسات درس را تعلیق و سپس تعطیل كند. ✍ پایان دروس مربوط به اخلاق به معنی رها كردن این موضوع نبود ... 🌐 دریافت متن کامل مقاله: yon.ir/m9cFR خانه طلاب جوان @KhaneTolab