#خدمت
🔹باغبانی
دور تا دور محوطه اردوگاه یک راهرو عریض و در دو طرف #آسایشگاهها قرار داشتند و عمده محوطه اردوگاه زمین خاکی بود.
هر آسایشگاه زمین جلوی آسایشگاه را به عنوان #باغچه و زمین زراعی برای کشت #صیفی_جات از جمله گوجه، بادمجان خیار و فلفل آماده سازی کرده بود.
یکی از مشاغل خدماتی (به مفهوم #خدمت_رسانی به دیگران) #باغبانی بود. معمولا دوستانی که سابقه #کشاورزی داشتند #داوطلب کار و خدمت در باغچه ها میشدند.
هر آسایشگاه یک باغبان و احیاناً چند نفر کمکی داشت که از صبح، بعد از آزاد باش تا آمار عصر گاهی در گرما و سرمای چهار فصل مشغول #خدمت در باغچه و تولید محصولات برای بقیه بودند.
غیر از توزیع هفتگی محصولات بین نفرات ، هر آسایشگاه به نوبت مواد لازم برای تهیه و آماده سازی #شام کل اردوگاه را نیز تامین میکرد.
محصولات این باغچهها نسبت به زمین آن به قدری زیاد و با برکت بود که هر بار برای آسایشگاه ما #گوجه چیده میشد پشتهای از گوجه وسط آسایشگاه جهت تقسیم بین گروههای غذایی تلنبار میشد.
سربازان عراقی با دیدن این مقدار محصول تعجب میکردند و میگفتند ما بیرون اردوگاه خیلی زمین و مزرعه داریم ولی هیچ وقت اینقدر محصول نمیدهد، شما چکار میکنید!!
البته غیر از لطف خداوند و برکت خدمت خالصانه و بیریای باغبانان، باغچه هر آسایشگاه به نوبت از آب خون و چربی حاصل از شستشوی گوشت سهمیه روز آشپزخانه، تقویت میشد.😂😂
راوی #حسین_نواب
👈لطفا برای فوروارد و هدایت پیام به افراد، کانالها و گروههای دیگر از گزینه "<----" یا هدایت با نقل قول استفاده نمائید.
❓سوالات و پیشنهادات
https://eitaa.com/Ganjineh_Esarat
✍️روایت خاطرات
https://eitaa.com/Khaterat_Revaiat
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
https://eitaa.com/khaterate_Azadegan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همکاری بینظیر نهنگهای قاتل در شکستن تکههای یخ و شکار فک
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
https://eitaa.com/khaterate_Azadegan
#اسارت
🔹خبر اسارت
پس از گذشت حدود دو ماه از #اسارت و بیخبری خانوادهها از ما و دنبال کردن هر روزه ایشان از #بیمارستانها و واحدهای تعاون مربوط به #شهدا، اسرا و مفقودین در #هلال_احمر و #سپاه، روزی یک نفر از #رادیو_بغداد با #ضبط_صوتی قدیمی به اردوگاه آمد.
بچهها در صفی ایستاده و منتظر نوبت بودند. او که به #زبان_فارسی هم آشنایی داشت روی صندلی نشسته و چرت میزد در حالیکه چند سرباز عراقی هم اوضاع را تحت کنترل داشتند.
بچهها به نوبت میکروفون را میگرفتند و طبق توجیه اولیه، من ...... از شهر .... ، در تاریخ ...... به دست نیروهای عراقی #اسیر شدم. لطفاً هر کس صدای من را میشنود به خانواده ام به آدرس .......... و شماره تلفن .......، اطلاع بدهد.
اینجا اگر کلمهای اضافهتر و یا غیر مفهوم برای خبرنگار عراقی گفته میشد با اشاره او سربازان، اسیر بیچاره را زیر دست و پا و #ضربات_کابل پشیمان میکردند..
و بدین صورت خانوادهها برای اولین بار از وضعیت فرزندان خود بعد از چند ماه مطلع شدند.
از دیگر اسرا و سربازان عراقی شنیده بودیم که قرار است #نمایندگان_صلیب_سرخ برای بازدید و ثبت نام از ما به اردوگاه بیایند. بالاخره پس از چند ماه، برای اولین بار نمایندگان صلیب به اردوگاه آمدند.
طی چند روز حضور آنها در اردوگاه، ثبت نام و #صدور_کارت اسارت برای همه انجام و به دنبال آن به هر نفر یک برگ کاغذ با سربرگ صلیب ، جهت اطلاع به خانوادهها و ایجاد ارتباط اولیه داده شد.
قرار بود هر یک ماه، نمایندگان صلیب جهت سرکشی، تحویل نامه های رسیده و ارسال نامه های جدید اسرا، به اردوگاه بیایند که در عمل بعضی مواقع به دو ماه یا بیشتر طول میکشید.
قبل از هر بار آمدن نمایندگان صلیب بارقههایی از شادی و امید در دل بچهها روشن میشد. چرا که نه تنها عراقیها مقداری به وضعیت #بهداشت و نیازهای اردوگاه رسیدگی میکردند، صلیب هم غیر از امکاناتی محدود مثل توپ و #وسایل_ورزشی و #کتاب برای سرگرمی اسرا، نامه ها و عکسهای ارسالی خانواده ها را به همراه میآورد.
راوی #حسین_نواب
👈لطفا برای فوروارد و هدایت پیام به افراد، کانالها و گروههای دیگر از گزینه "<----" یا هدایت با نقل قول استفاده نمائید.
❓سوالات و پیشنهادات
https://eitaa.com/Ganjineh_Esarat
✍️روایت خاطرات
https://eitaa.com/Khaterat_Revaiat
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
https://eitaa.com/khaterate_Azadegan
#هنرهای_دستی
🔹گیوه بافی(نوعی پای پوش)
یکی از جذابترین مشغولیتها بین #اسرا هنرهای دستی بود.
محصولات #دست_ساز هنری، بیشتر قابلیت استفاده شخصی، #هدیه به دوستان یا برای حفظ #یادگار از اسارت استفاده میشد.
#گیوه_بافی یکی از #صنایع_دستی و کاربردی بود.
بافندگان #گیوه، ابتدا با برش رویه دمپایی پلاستیکی، کف گیوه را تهیه میکردند.
سپس نخ زیرپوش یا جورابهای مستعمل را میکشیدند و بعد از چند لایه کردن و تابیدن آن توسط دوکهای دست ساز، نخ ضخیم مناسب بافت را تهیه و آنرا می بافتند.
برای بافت گیوه، نیاز به سوزنهای ضخیم و بلند (جوالدوز) بود. آنها با قطع کردن تکهای از سیمهای خاردار اینجا و آنجای اردوگاه (به وسیله سنگ و خم و راست کردن) و صاف کردن یک رشته از #سیم_خاردار، سپس ساب و صیقلی کردن آن روی سیمان کف راهروها #جوالدوز را تهیه میکردند.
هفتهها و بعضاً ماهها طول میکشید تا یک جفت گیوه از کفی تا رویه بافته و قابل استفاده شود.
راوی #حسین_نواب
👈لطفا برای فوروارد و هدایت پیام به افراد، کانالها و گروههای دیگر از گزینه "<----" یا هدایت با نقل قول استفاده نمائید.
❓سوالات و پیشنهادات
https://eitaa.com/Ganjineh_Esarat
✍️روایت خاطرات
https://eitaa.com/Khaterat_Revaiat
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
https://eitaa.com/khaterate_Azadegan
9.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
https://eitaa.com/khaterate_Azadegan
#مقاومتی
🔹سید آزادگان
... ادامه قسمت قبل
بالاخره بعد از چند روز مذاکره و رفت و آمد حاج آقا بین آسایشگاهها، مسولین #اعتصاب متقاعد شده و قرار شد #بلوک بزنیم.
اولین گروه به سرپرستی #حاج آقا مشغول شدند. ملات آماده شد، قالب ها را چیدند و حاج آقا اولین بیل ملات را داخل قالب ریختند تا همه مطمئن شوند حرمتی در بلوک زنی نیست .
هر بیل ملات که سید داخل قالب میریخت، بچه ها آنرا با یک #صلوات بلند و بدنبالش "عجل فرجهم واهلک اعدائهم و اید امام الخمینی" همراهی میکردند.
#عراقی ها از این که #اعتصاب شکسته شده بود ابتدا خیلی خوشحال بودند. فرمانده عراقی آمد داخل آسایشگاه ها، صحبت کرد و گفت خوشحالم که مشکل ما با هم حل شد و خودمان توانستیم مشکل را حل کنیم و گوش بحرف #صلیب هم ندادید، صلیب کیه صلیب زیر کفش منه !!...
حالا یه مشکل بزرگ بوجود آمده بود. آنهم صلوات هایی بلندی بود که با بلوک زدن بچه ها همراه "اید امام الخمینی" و پیچیدن صدای آن در اردوگاه .😃
بعد از چند روز، سرهنگ عراقی حاج آقا را خواسته بود و گفته بود آن اعتصاب بهتر از این کار کردن بود. آن روز ما این ها را #تنبیه و درها را برویشان بسته بودیم ولی حالا آمدند بیرون و صدای صلوات و شعارشان تا دفتر من میاید!!😄
بعد گفته بود اگر #اسرای_عراقی در #ایران به این شکل که اسرای ایرانی اسم #سید_خمینی را میبرند، اسم #صدام را ببرند ایران چکار می کرد؟
حاج آقا فرمودند اسم امام را گفت سید خمینی ولی اسم صدام را بدون هیچ پسوند و پیشوندی.. 😳😳
او از حاج آقا خواسته بود که به بچه ها بگویید دیگر این #شعار را ندهند..
راوی #علی_علیدوست(قزوینی)
👈لطفا برای فوروارد و هدایت پیام به افراد، کانالها و گروههای دیگر از گزینه "<----" یا هدایت با نقل قول استفاده نمائید.
❓سوالات و پیشنهادات
https://eitaa.com/Ganjineh_Esarat
✍️روایت خاطرات
https://eitaa.com/Khaterat_Revaiat
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
https://eitaa.com/khaterate_Azadegan
#روزمرگی_ها
🔹وضعیت قرمز
از دیدگاه #زندانبان، خصوصا زندانبانهای عراقی، تقریباً هر تحرک و فعالیتی ممنوع بود.
تجمعات بیش از ۵ نفر به هر دلیل و موضوع، برگزاری #نماز_جماعت ، #مراسم سیاسی و عبادی، #ورزش و .... ، همه ممنوع!! و در صورت مشاهده سربازان گشتی عراقی (در هر ساعت از شبانه روز) در #اردوگاه، عواقب سختی از جمله محرومیتهای آزاد باش، #تنبیه ، #سلول_انفرادی و #شکنجه به دنبال داشت.
لکن، علیرغم محدودیتها، تقریباً همه فعالیتهای فوق و بیشتر از آن، با #دیده_بانی نفراتی از ما در برابر نگهبانهای عراقی انجام میشد.
و حتی در فعالیتهای مهمتر و پرجمعیتتر، بعضی اوقات دیده بانی توسط چند نفر به صورت ماراتونی (اطلاع به یکدیگر) اجرا میشد.
یکی از فعالیتهای فراگیر، سبکهای مختلف #ورزشهای_رزمی بود که اکثرا در اوقات نظافت صبحگاهی #آسایشگاه، توسط #مربیان و فراگیران انجام میشد.
دیگرانی هم بودند که وقت یک ساعته نظافت برای علایق ورزشی آنها ناکافی بود. #مسعود_پرزیوند، #تقی_رنجبر، #حسن_شیخ_نصری، #غلامحسین_روشنایی، مرحوم #محمدرضا_حاج_ملک و ... به عنوان #مربی یا فراگیر با دیده بانی دوستان دیگر، معمولا به نوبت در #حمام مشغول فعالیتهای #آموزشی و ورزشی بودند.
بعضی اوقات که بچهها مشغول اجرای یکی از ممنوعیات در زمان بسته بودن درهای آسایشگاه بودند، میدان دید دیدهبانها کمتر و امنیت برنامه حساستر می شد.
در این مواقع، دیدهبانها با استفاده از تکه #آینهای، رفت و آمد نگهبان عراقی در راهروها را از داخل پنجره کنترل و در وقت ضرورت "#وضعیت_قرمز"، را اعلام میکردند.
راوی #حسین_نواب
👈لطفا برای فوروارد و هدایت پیام به افراد، کانالها و گروههای دیگر از گزینه "<----" یا هدایت با نقل قول استفاده نمائید.
❓سوالات و پیشنهادات
https://eitaa.com/Ganjineh_Esarat
✍️روایت خاطرات
https://eitaa.com/Khaterat_Revaiat
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
https://eitaa.com/khaterate_Azadegan
11.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹لطفا این فیلم سه بعدی را با یک چشم ببینید و لذت ببرید.
@khaterate_Azadegan
#فرهنگی/#ورزشی
🔹مدالهای کشتی
با توجه به اشتغال به روزمرگیها و فقدان سالنامه و #تقویم، #اسرا معمولاً از مناسبات و ایام غافل بودند. لکن دوستان فعال در زمینههای فرهنگی، قبل از فرارسیدن مناسبات #مذهبی و #سیاسی، رفت و آمدها و هم قدمیهای معناداری داشتند که تقریباً ما تقویم خود را با شدت گرفتن تحرکات آنها تنظیم میکردیم.😂
#سیاست_گذاری کلی، حتی اجرای برنامههای اردوگاهی توسط دوستانی مثل #ناصر_رنجبر، #علی_قزوینی، #جبرئیل_فلاح، #حسین_فرهنگ و ....، انجام میشد. در هر آسایشگاه نیز مسئولین فرهنگی و مجریانی عهدهدار زنده نگه داشتن #یادوارهها و مناسبات بودند.
برنامهها معمولاً شامل یک یا چند آیتم #سخنرانی، اجرای #سرود و #تئاتر، #پذیرایی، #مسابقه و ...، بود.
#بهمن ماه معمولا در آسایشگاه ما #مسابقات_کشتی برگزار میشد. #رحیم_گلبوستانی، #محمد_مشایخی، #تقی_اسماعیلی و دوستانی دیگر از مجریان و داوران و کشتیگیران این مسابقات بودند.
عصرها بعد از بستن در آسایشگاه توسط عراقیها، تشکها در کنار هم پهن میشد و پس از علامت دهی دیده بانها برای شروع برنامه، بچهها دور تشکها به تماشا نشسته و #مسابقات شروع میشد.
در پایان مسابقات هم که معمولاً به روش حذفی یا دورهای انجام میشد، #مدالهایی که توسط #حسین_نیکنام #قلم_زنی شده بود، به رسم #یادگار به برندگان داده میشد😳😄
راوی #حسین_نواب
👈لطفا برای فوروارد و هدایت پیام به افراد، کانالها و گروههای دیگر از گزینه "<----" یا هدایت با نقل قول استفاده نمائید.
❓سوالات و پیشنهادات
https://eitaa.com/Ganjineh_Esarat
✍️روایت خاطرات
https://eitaa.com/Khaterat_Revaiat
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
https://eitaa.com/khaterate_Azadegan
#مقاومتی
🔹آپارات
در ماههای اولیه #اسارت بودیم و اکثریت اسرا همواره نسبت به #اعتقادات پایبند و مستحکم بودند.
به عنوان فعالیتی فرهنگی و خیال #شستشوی_مغزی، #عراقیها نفرات چند آسایشگاه را در یک آسایشگاه جمع و با آپارات #فیلمهای_هندی و عربی مستهجن به نمایش می گذاشتند.
چند سرباز کابل به دست پشت سر جمع ایستاده و نه فقط از دستگاه #آپارات حفاظت میکردند، بلکه از بی توجهی بچهها نسبت به مشاهده فیلم نیز مراقبت میکردند.
اگر فردی به هر بهانه سر خود را پایین یا به طرفین میچرخاند، با #ضربه_کابل او را متوجه کادر نمایش فیلم روی دیوار میکردند.
بسیاری از بچهها طی دو ساعت نمایش، بدون توجه به فیلم با مستقیم نگه داشتن سر و تمرکز بر گوشه کادر، یا بستن چشمها مشغول #ذکر و حفظ باورهای دینی خود بودند.
بعدها به مرور زمان برای هر آسایشگاه یک #تلویزیون آوردند که اکثریت افراد، نسبت به برنامه های بدون محتوای آن هم توجهی نداشتند.
#مقاومت و حفظ باورها و اعتقادات در ایام اسارت ، موجب شده بود که بعضی از #آزادگان، در اولین ایام پس از آزادی در مواجهه با ولنگاریهای جامعه آنروز ، سرخورده، متاثر و خانه نشین شوند.
راوی #حسین_نواب
👈لطفا برای فوروارد و هدایت پیام به افراد، کانالها و گروههای دیگر از گزینه "<----" یا هدایت با نقل قول استفاده نمائید.
❓سوالات و پیشنهادات
https://eitaa.com/Ganjineh_Esarat
✍️روایت خاطرات
https://eitaa.com/Khaterat_Revaiat
📌کانال ناگفته هایی از اسارت
https://eitaa.com/khaterate_Azadegan