eitaa logo
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
719 دنبال‌کننده
566 عکس
249 ویدیو
2 فایل
جایی برای نشر آنچه از جنگ فهمیدم و نگاشتم. برای انتشار بخش‌هایی از زندگی، کتاب‌ها، لذت‌ها، رنج‌ها و تجربه‌هایی که در این مسیر روزی‌ام شد. نویسنده کتاب‌های: 🌷لشکر خوبان (۱۳۸۴) 🌷نورالدین پسر ایران (۱۳۹۰) 🌷مرد ابدی (۱۴۰۳) راه ارتباطی: @m_sepehri
مشاهده در ایتا
دانلود
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
سلام خوبین؟🥲 پیام هایی که تو کانال نوشتین یه حسی بهم داد که گفتم پیام بدم بهتون حالمون که کاملا مشخص
عزیزان و دوستان جوانم من هم به خاطر شرایط سنی‌ام، درک کاملی از شرایط شهادت‌ها و ترورهای اوایل انقلاب ندارم . من هم فقط شنیده‌ام. پرسیده‌ام. باز شنیده‌ام. خوانده‌ام. باز دقت کرده‌ام در رفتار کسانی که جوان بودند و با عشق و علاقه ، اما بدون مسئولیت خاص، بدون اینکه کار خاصی از دستشان بر بیاید، با همه وجود در آن اتفاقات حضور داشتند و نزدیک بود ایمان و امیدشان فرو بریزد... اما! گوش به حرف امامشان داشتند و در همان جایگاهی که بودند کارشان را محکم‌تر، درست‌تر، بهتر از قبل، ادامه دادند. کسانی مثل شهید حسن طهرانی مقدم چه کردند؟ اصلا بگذارید در پست‌های بعدی از متن خود کتاب و روایت دوستان شهیدانی چون طهرانی مقدم، حالات و عکس العمل‌های این عزیزان را برایتان روایت کنم... بخوانید تامل کنید صبورانه و امیدوارانه تامل کنید. امید و ایمان شیعه، با هر شهادت، بارورتر باید بشود نه خفته تر! یا علی🤍🚩 ؟ https://eitaa.com/lashkarekhoban
روز هشتمِ تیر، حسن، به‌همراه عبدی، حمیدرضا لشکریان و رفقای دیگرشان در یک حمام عمومی در آبادان بودند. بعد از حمام با شوخی و خنده مشغول پوشیدن لباس بودند که وقت اخبار نیم‌روزی رادیو رسید. در رأس اخبار، خبر شهادت دکتر بهشتی و تعداد زیادی از نمایندگان مجلس و اعضای حزب جمهوری اسلامی در انفجار دفتر حزب در خیابان سرچشمه اعلام شد! انگار کوه یخ بر سر بچه‌ها آوار شد! صدای گریۀ بعضی‌ها بلند شد. حسن سکوت کرده بود و فکر می‌کرد مگر در چند جبهه می‌توانند بجنگند؛ اینجا، روبه‌روی دشمن خارجی؟ یا در تهران و شهرهایی که هنوز منافقین آنجا بودند و زهر خود را می‌ریختند؟ ؟ https://eitaa.com/lashkarekhoban
چهارشنبه 30/8/63 دیروز مطلع شدیم از طریق رادیو که برادر مهدی زین‌الدین، فرماندۀ لشکر 17 علی‌بن‌ابیطالب، همراه برادرِ خود شهید شده است که یکه خوردیم و بسیار متأثر شدیم، چراکه وجود نامبرده حاصل چهار سال جنگ و تجربه بوده و از فرماندهان طراز اول و دارای اخلاق حسنه بود و... لحظه‌ای احساس تنهایی کردم، چراکه برادرها یکی‌یکی دارند می‌روند و به سعادت ابدی می‌رسند. برادر همت، باقری، بقایی، زین‌الدین و ...، و ما مانده‌ایم و مسئولیت‌مان در قبال خون شهدا دو چندان بیشتر. #؟ https://eitaa.com/lashkarekhoban
در جواب پیام مخاطبین میگم من الان حس و حالم درست حس و حال روزیه که امام خمینی رو از دست دادیم ده ساله بودم ولی کاملا یادم هست و هیچ وقت فراموشم نمیشه همه هاج و واج در کوچه خیابون توی مصلی بزرگ و کوچک بهم نگاه میکردیم و اشک میریختیم فقط نگاه ها اشکها باهم حرف میزندن... ولی ساعتها و روزها با سختی گذشت، ایمان و اعتقادمان پای انقلاب مهدی موعود راسختر از قبل شد و تا پای جان ایستادیم و می ایستیم ما برای این آب و خاک چه خونها داده ایم... روحشان شاد🌷🥀🌷🥀🌷🥀
.....همه در تکاپوی مقدمات حمله بودند که خبر تلخی منتشر شد. حسن باقری و مجید بقایی هنگام شناسایی در خطّ مقدّم بر اثر اصابتِ ترکش خمپاره شهید شده بودند. آن روزها حسن دفترچۀ یادداشت کوچکی به‌همراه داشت. دیگر فرصتی برای نوشتن ماجراهای جبهه نداشت، بلکه بیشتر دربارۀ مسائل توپخانه و کارهایی که باید پیگیری می‌کرد می‌نوشت، گاهی هم گزارشی از جلسات فرماندهی؛ مثل جلسۀ فرماندهی ارتش و سپاه در سطح قرارگاه خاتم، نجف، و کربلا قبل از عملیات والفجر. پنجشنبه 14/11/61 بعد از زیارت عاشورا و توسل به آقا اباعبداللّه و تلاوتِ قرآن. برادر محسن [گفت]: همگی ما آمادگی باید داشته باشیم که تقدیم خدا بشویم. دربارۀ برادر حسن و مجید، من افتخار می‌کنم که دو تن از فرماندهانم را تقدیم خدا کردم و همگی آماده‌ایم که این راه را طی کنیم. [حسن باقری و مجید بقایی] برای ملت ما ثابت کردند که [اینطور نیست که فرماندهان] فقط در اتاق بنشینند. ما افتخار می‌کنیم که فرماندهان ما در معرض خطر و ... قرار می‌گیرند. با این شهادت‌ها ملت ما می‌فهمد بچه‌هایشان دست فرماندهانی است که خودشان در میدان هستند، تا آنجایی که ملت ما می‌بایستی در آسایش باشند، می‌بایستی جلو برویم. فرمانده باید تا آنجا که ممکن است خودش را حفظ کند و آنجا که لازم است باید برود. درمورد پیامِ وحدت امام، نمونۀ واقعی وحدت در آنجایی است ]که اگر[ یک کمی کم یا زیاد تصمیم گرفته شود، تعداد زیادی از دست خواهند رفت، جای آئین‌نامه‌ها را قلب‌ها [بگیرند.] ما در اضطراب‌ها و جراحت‌ها به این وحدت رسیدیم...... ؟ https://eitaa.com/lashkarekhoban
....... حسن مقدّم، مثل همۀ جوانانی که گوش‌به‌فرمان امام و عاشق و دلباختۀ او بودند، عزادارِ امام و گوش‌به‌فرمان ولیّ‌فقیه بود. او در اتفاقات سنگین، اندوهش را به نمازهای نیمه‌شب و خلوت کوهستان می‌برد بعداز انتخابِ آیت‌اللّه سید علی خامنه‌ای به‌عنوان رهبر انقلاب، حسن هم در حلقۀ فرماندهان سپاه به محضر ایشان رسید. برای او «ولایت فقیه» معنای مقدسی بود که حاضر بود همۀ زندگی‌اش را فدای آن کند. در یکی از دیدارهای فرماندهان سپاه با مقام معظم رهبری اجازۀ صحبت گرفت و گفت: «آقا، ما چون شما رو بارقه‌ای از ولایت امیرالمؤمنین می‌بینیم، در رکابتون هستیم و دوسِتون داریم. دوست داریم همون کاری‌و که اگر در زمان حضرت امیرالمؤمنین بودیم، می‌کردیم برای شما انجام بدیم.» میان همهٔ فرماندهان سپاه، لحن صمیمی و ادبیات حسن مقدّم، خاص و بی‌نظیر بود....... https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصاویری از لحظه پیدا شدن انگشتر آیت الله رئیسی در محل سانحه 🔹این انگشتر را رهبر انقلاب به رئیس جمهور هدیه داده بودند ✅کانال حامیان سپاه قدس👇 http://eitaa.com/joinchat/3631218690Ca928153b05