آخرین دعای عرفه بر حاج حسن و یارانش چگونه گذشت؟ روزها، رازهایی دارند و من از وقتی جزییات آخرین عرفهشان را شنیدم امکان ندارد، عرفهای بییادشان بگذرانم. عرفۀ فرماندهی که مثل همۀ روزهای عرفۀ قبل، روزه بود و برا شرکت در دعای عرفه، گمنام به جمع مومنین پناه برده بود و روز عرفۀ جوانان دانشمند و بسیجیان مخلصی که در تلاش بودند بخش مهمی از قطعهای که برای تست موتور موشک ماهوارهبرشان لازم بود، به موقع برسانند...... از متن کتاب مرد ابدی، میهمان آخرین روز عرفۀ شهید حسن طهرانی مقدم و یاران جوانش باشیم ..... در روز عرفه از همۀ شما یاران باصفا التماس دعا دارم و نیز به یادتان خواهم بود ..... انشاءالله https://eitaa.com/lashkarekhoban
روایت آخرین روز عرفۀ شهید حسن طهرانی مقدم و تعدادی از یارانش از متن کتاب مرد ابدی/ بخش اول 🌷🚩 🌷🚩🌷🚩
خدایا! تویی پناهگاه من هنگامی که راهها با تمام وسعتشان درماندهام میکنند...
خدایا! چه یافت آنکه تو را گم کرد و چه از دست داد آن کس که تو را یافت؟ ...
با فقرات دعای عرفه اشک بر صورتش میدوید. حاج حسن مثل همۀ روزهای عرفۀ سالهای قبل، روزه بود. این بار همراه سلگی آمده بود به مسجد شهرک محلاتی. در میان مردم نشسته بود و با دعای عرفه اشک میریخت. دلش برای عرفات و کربلا، برای شهدا و فراق طولانیشان، تنگِ تنگ شده بود. همین چند روز پیش، رفته بود به خانۀ حاج آقا لشکریان. برای پدرومادر عبدی، بلیطِ هواپیما و هتل در مشهد رزرو کرده بود. آنها، مسرور از محبتِ بیریای حسن، گفتند که تازه از مشهد برگشتهاند. اما حسن با محبت و اشتیاق، راضیشان کرد باز هم بروند و مثل همیشه برای او دعا کنند. او همیشه میخواست همان کاری را برای والدین شهدا بکند که اگر پسرشان زنده بود، میکرد. .....خدیجه جعفری (مادر شهیدان عبدالرضا و مجید لشکریان): «آخرین باری که حاج حسن آقا به دیدن ما آمد ما تازه از مشهد آمده بودیم اما او برایمان بلیطِ هواپیما و هتل در مشهد گرفته بود. هرچه گفتیم قبول نکرد که نرویم. گفت باید بروید پیش امام رضا برای من هم دعا کنید. چادرم را بوسید و رفت. چند روز بعد ما به مشهد رفتیم و همانجا بودیم که خبرِ شهادتش را شنیدیم و سرآسیمه خودمان را به تهران رساندیم.» #زندگی_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم #انتشار_برای_اولین_بار #مرد_ابدی #بریده_از_کتاب_مرد_ابدی #به_قلم_معصومه_سپهری https://eitaa.com/lashkarekhoban
روایت آخرین روز عرفۀ شهید حسن طهرانی مقدم و تعدادی از یارانش از متن کتاب مرد ابدی/ بخش دوم 🌷🚩 🌷🚩🌷🚩 در میانۀ دعا، صدای گریۀ بلند محمد سلگی را میشنید. «شهادت» برترین آرزوی آنها بود. حاج محمد سلگی، سال قبل به حج تمتع مشرف شده بود و بعد از حج، به طرز محسوسی آرام شده بود. خرداد همان سال با برادر زنش، فرهاد سیف به کربلا مشرف شده بود. فرهاد، شاهد زیارت عاشقانه و اشک پسرعمهاش در حرمها بود. یک روز در بینالحرمین سلگی دمپاییهایش را درآورد زد زیر بغلش و گفت: «فرهاد! بیا به یاد حضرت زینب، هفت بار اینجا تو بینالحرمین هروله کنیم!»
میرفت و اشک میریخت وحضرت ابالفضل را با این مداحی واسطه قرار میداد:
به خدا دنیا رو نمیخوام بیابالفضل
جنت الاعلاء رو نمیخوام بیابالفضل
بر سر زلفش اسیرم، من غلامو او امیرم
چه خوشِ روزی هزار بار، من ابالفضلی بمیرم
کسی همتاشو ندیده، نه ندیده، نه شنیده
چون خدا تنها تو عالم، یه ابالفضل آفریده ...
بعد از سفر کربلا، از شیطنتهای خاصِ سلگی که به شوخیهای خطرناک منجر میشد خیلی کم شده بود. او ناگهان از پشت کسی را میگرفت و میترساند، قولنج کسی را میشکاند یا محکم نیشگون میگرفت، حتی گاهی حسن آقا را از پشت میگرفت، بلندش میکرد و با دست به کمرش میزد! اما دیگر آرام شده بود. حتی در همین روز عرفه، که همسرش را هم با خود به مراسم آورده بود، تنها خواهشش این بود که: «آرزو! یادت نره دعا کنی من به آرزوی ابدیم برسم!» #زندگی_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم #انتشار_برای_اولین_بار #مرد_ابدی #بریده_از_کتاب_مرد_ابدی #به_قلم_معصومه_سپهری https://eitaa.com/lashkarekhoban
شهید محمد قاسم سلگی ( همراه رفیق قدیمی و باجناقش مهدی نواب) یار و یاور همیشگی حاج حسن بودند. آنها، سختیهای بسیاری برای حسن حسن و کارهای مهمش آسان کرده بودند. آنها مردانه و مخلصانه برای اهداف بزرگ حاج حسن و قدرت گرفتن اسلام و بازوان ولایت کوشیدند. دشوارترین کارها را در راه تهیه سوخت جامد موشک و صدها کار دیگر انجام دادند و گمنام وسربلند، همراه کسی که فراتر از همۀ وظایف سازمانیشان آمادۀ یاریاش بودند، به شهادت رسیدند .... آنها شیعه واقعی مولایشان بودند... 🌷🌷
روایت آخرین روز عرفۀ شهید حسن طهرانی مقدم و تعدادی از یارانش از متن کتاب مرد ابدی/ بخش سوم 🌷🚩 🌷🚩🌷🚩 فقرات آخر دعای عرفه بود.
ـ خدایا! خودت را به همه چیز شناساندی، پس هیچ چیز به تو جاهل نیست...
حاج حسن تمام این عبارات را با جانودل باور داشت. خودش گفته بود اگر در این سی سال عمرش را در حوزه صرف میکرد، این طوری که خدا را شناخته، نمیشناخت! فرازوفرود راه دشواری که پیش آمده بود، کمنظیر بود. همان روزها دستور داده بود، تمام مستندات و فرایند تولید سوخت و فرایند کارهای دیگرشان را مکتوب و در دو نسخه تکثیر کنند. یک نسخه را در گاوصندوق خودش نگاه داشت و نسخۀ دیگر را از مدرس، خارج و به یگان مربوطه در سپاه تحویل داد. او به شدت منتظر برداشتن گام نهایی بود، ذهنش رفت پیش حامد و گروه نازل که آن روز قرار بود کارشان آماده شود. آنها یک تست موفق در ماه گذشته داشتند و حالا به شدت در تلاش بودند تا گلوگاه نازل را در ابعاد بزرگِ مورد نظر حاج حسن، بسازند. با این قطعه، همۀ تکنولوژیهای لازم برای موتورِ مرحلۀ اولِ ماهوارهبر قائم با سوخت جامد حاصل میشد و به موفقیت بسیار بزرگی میرسیدند که امیدشان به پرتاب موفق ماهوارهبر را کامل میکرد.
#زندگی_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم #انتشار_برای_اولین_بار #مرد_ابدی #بریده_از_کتاب_مرد_ابدی #به_قلم_معصومه_سپهری https://eitaa.com/lashkarekhoban
روایت آخرین روز عرفۀ شهید حسن طهرانی مقدم و تعدادی از یارانش از متن کتاب مرد ابدی/ بخش چهارم🌷🚩 🌷🚩🌷🚩 بچههای گروه نازل با مدیریت حامد جعفری، برای ساخت قطعۀ مورد نظرشان به یک پِرِس بسیار بزرگ نیاز داشتند و از مدتها پیش، دربهدر دنبال جایی بودند که بتواند این قطعۀ خاص را دربیاورد. خیلی اتفاقی یک کارگاه پِرِسْکاری متعلق به یک مجموعۀ ارتشی را پیدا کرده بودند که قبلا بخشی از سر تانک آنجا ساخته میشد. خودشان را یک شرکت دانش بنیان معرفی کرده و مجوز استفاده از آن دستگاه را گرفته بودند. معلوم بود مدتهاست کسی با آن دستگاهها کاری نداشته! آنقدر فضولات و پرِ کفتر اطراف دستگاه ریخته بود که مدتی تلاش کردند تا پاکش کنند و بتوانند به دکمههای کنترل دستگاه برسند!
مسئول کارگاه از این که یک عده جوان، با آن شوروعلاقه، شبانه روز در حال کارند، خیلی تعجب کرده بود. گاهی صدای خندههای بلندشان را به شوخی یا جوکِ همدیگر میخندیدند، میشنید. گاهی میآمد با آنها حرف میزد، میدید که سخت مشغولند و زیاد وقت حرف زدن ندارند! بچههای تیم حامد این قطعه را یک بار زدند اما کامل پر نشده بود و قابل قبول نبود. کار کشیده شد به روز عرفه و بچهها مجبور شدند همانجا در کارگاه بمانند و خیسِ عرق و غرقِ روغن کار کنند تا قطعه به موقع آماده شود.
اواخر دعای عرفه بود که گوشی سلگی زنگ خورد و او وقتی دید حامد است، گوشی را به حاج حسن داد. حامد، حتی وقتی در خانهاش بود هنگام صحبتِ تلفنی با حاج حسن، بلند میشد و ایستاده یا در حال قدم زدن، صحبت میکرد؛ مثل محمد غلامی و خیلی از مهندسانی که حاج حسن بسته به کارشان برخی کارها را مستقیم از خودشان پیگیری میکرد. آنها در عین محبت زیاد، از هیبت و جدیت حاج حسن هم حساب میبردند!
ـ حاج آقا! روز عرفۀ ما امروز تو کارگاه گذشت، اما الحمدللّه الان قطعه دراومد و همه چی درسته!
ـ دمتون گرم... ماشاءاللّه... خسته نباشین... حامد! به بچهها بگو من دست تک تکشونو میبوسم!
حاج حسن از ظهر منتظر این خبر بود و حالا لبخندِ رضایتی روی صورتش نشست. اما گوشی را قطع نکرد. گفت: « حامد! تو یه بدهی به من داری!»
ـ حاج آقا! بدهی؟؟!!
ـ آره ... باید بری دکترا بگیری!
او همینطور در هر شرایطی به بچهها عزت نفس میداد تا از هر جایی که هستند به قدم بعدیشان جدیتر فکر کنند.
#زندگی_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم #انتشار_برای_اولین_بار #مرد_ابدی #بریده_از_کتاب_مرد_ابدی #به_قلم_معصومه_سپهری https://eitaa.com/lashkarekhoban
لشکر خوبان(دستنوشتههای م. سپهری)
روایت آخرین روز عرفۀ شهید حسن طهرانی مقدم و تعدادی از یارانش از متن کتاب مرد ابدی/ بخش چهارم🌷🚩 🌷🚩🌷🚩
آخ چقدر جای تو خالیست ای مرد .... که این قدر به جوانهای اهل علم و عمل اهمیت می دادی و شیرشان میکردی ، مسئولیت می دادی و نمی ترسیدی ... میگفتی دستشان را میبوسی به خاطر کارهای بزرگشان برای اسلام.... چقدر جای تو خالیست حاج حسن آقا 😭🌷
خیلیها خواستند مثل تو به نظر بیایند اما نشد، نتوانستند، نمیتوانند.... چون عشق و محبت تو به دیگران تصنعی و لحظهای نبود .... تو انسانها را متوجه خدا میکردی و بال پروازشان را باز می کردی که نترسند و به کارهای بزرگ بیندیشند، تو به انسانها احترام میگذاشتی و به تک تکشان بها میدادی و با رشد آنها فکر نمیکردی جای خودت تنگ خواهد شد! .... تو، عجب فرماندهی بودی ... عجب مرادی بودی... کاش عرصۀ فرهنگ این کشور هم مدیری چون داشت!!! کاش.....
الهی لک الحمد... در شب عرفه، مرد ابدی، زودتر به بینالحرمین عشاق جهان رسید.. الهی لک الحمد⚘️
#پیام_شما_با_مطالعه_کتاب_مرد_ابدی
#ما_و_مرد_ابدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام همراهان عزیز... به لطف خدا دعاگوی تمام دلهای تنگ هستم تحت قبه سامیه حضرت سیدالشهدا علیهالسلام
دوستان! سلام
در باب مطلب فوق:
اولا: شهید طهرانی مقدم، هیچ صفحه رسمی در توئیتر و ... ندارد! مطلب فوق و مطالبی ازین دست، بدون اطلاع خانواده شهید منتشر شده و باعث ناراحتی شدید عزیزان شهید مقدم شده است. خانواده بزرگوار شهید طهرانی مقدم مصمم به پیگیری موضوع از طریق مراجع قانونی هستند تا مشخص شود سوء استفاده از نام شهید عزیز، توسط چه فرد و گروهی با چه نیاتی انجام میشود!
دوما؛ من دو روزست با همسر و فرزند ارشد شهید مقدم در سفر زیارتی روز عرفه در کربلای معلی بوده و از حواشی سخنان آقای دکتر قالیباف تازه مطلع شدهایم.بنده به عنوان محقق و نویسنده کتاب مرد ابدی و با اطلاع دقیق از سوی همرزمان شهید در فرماندهی موشکی و خانواده محترم شهید عرض میکنم سردار قالیباف در دوران فرماندهی نیروی هوایی سپاه، به عنوان مافوق شهید طهرانی مقدم، از نظر حمایت و همکاری با او، یک دوران طلایی را رقم زدهاند. حمایت از تحقیقات مختلف از جمله عملی نمودن ایده شهرهای موشکی و ساخت و تجهیز حزبالله لبنان و نیروهای مقاومت منطقه به نیروی موشکی که در بخشهای مرتبط در کتاب مرد ابدی بدانها اشاره شده است.
افسوس که پیگیری بنده در طول پژوهش و نگارش کتاب زندگی شهید طهرانی مقدم (مرد ابدی) برای مصاحبه با دکتر قالیباف در سال ۱۴۰۰ به دلیل کثرت اشتغالات ایشان ممکن نشد، مطمنا اگر در آن زمان، شخصا با ایشان گفتگو میکردم، مطالب بسیار ارزشمندی در تبیین کامل همکاری این فرماندهان و برادران دوران دفاع مقدس، برای عزت و اقتدار ایران عزیز و جبهه اسلام، در کتاب میآمد.
#قالیباف
#شهرهای_موشکی
#مرد_ابدی
https://eitaa.com/lashkarekhoban
تصویر توییت مربوطه به دلیل کندی اینترنت در فرودگاه ، ارسال نمیشود
دوستان! سلام
در باب مطلب فوق:
اولا: شهید طهرانی مقدم، هیچ صفحه رسمی در توئیتر و ... ندارد! مطلب فوق و مطالبی ازین دست، بدون اطلاع خانواده شهید منتشر شده و باعث ناراحتی شدید عزیزان شهید مقدم شده است. خانواده بزرگوار شهید طهرانی مقدم مصمم به پیگیری موضوع از طریق مراجع قانونی هستند تا مشخص شود سوء استفاده از نام شهید عزیز، توسط چه فرد و گروهی با چه نیاتی انجام میشود!
دوما؛ من دو روزست با همسر و فرزند ارشد شهید مقدم در سفر زیارتی روز عرفه در کربلای معلی بوده و از حواشی سخنان آقای دکتر قالیباف تازه مطلع شدهایم.بنده به عنوان محقق و نویسنده کتاب مرد ابدی و با اطلاع دقیق از سوی همرزمان شهید در فرماندهی موشکی و خانواده محترم شهید عرض میکنم سردار قالیباف در دوران فرماندهی نیروی هوایی سپاه، به عنوان مافوق شهید طهرانی مقدم، از نظر حمایت و همکاری با او، یک دوران طلایی را رقم زدهاند. حمایت از تحقیقات مختلف از جمله عملی نمودن ایده شهرهای موشکی و ساخت و تجهیز حزبالله لبنان و نیروهای مقاومت منطقه به نیروی موشکی که در بخشهای مرتبط در کتاب مرد ابدی بدانها اشاره شده است.
افسوس که پیگیری بنده در طول پژوهش و نگارش کتاب زندگی شهید طهرانی مقدم (مرد ابدی) برای مصاحبه با دکتر قالیباف در سال ۱۴۰۰ به دلیل کثرت اشتفالات ایشان ممکن نشد، مطمنا اگر در آن زمان، شخصا با ایشان گفتگو میکردم، مطالب بسیار ارزشمندی در تبیین کامل همکاری این فرماندهان و برادران دوران دفاع مقدس، برای عزت و اقتدار ایران عزیز و جبهه اسلام، در کتاب میآمد.
#قالیباف
#شهرهای_موشکی
#مرد_ابدی
https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
42.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما بچه شیعهها این همهمهها را دوست داریم... این صداها... تقلاها...علی علی گفتنها... اشکها و دعاها را ...
ما هر جای دنیا، دل بسته همینجاییم. بدون کلمه، بدون حرف، فقط نگاه... فقط زبان گرفتن قلب... قلبی که با هر تپش، علی را میطلبد و میجوید. علی را باور دارد. علی را به خانه خودش دعوت میکند. علی را شاهد تقلاهای خودش میداند. علی را دلیل تلاش و سکوت و نثار و ایثار خودش میداند... آخ چه بگویم؛ خدایا در مهربانی تو همین بس، که نالایقی چون من هم هوس میکند و میتواند از علی بگوید😭🤍
علی علی علی علی .......
#پدر_ما
#عشق_بیبدیل
#نجف_اشرف
#خوشبختی
#عید_قربان
https://eitaa.com/lashkarekhoban
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا، حقیقت واحد دارند و تجلیهای مختلف یک حقیقتند. در فرصت کوتاه حضور در وادی السلام، در زیارت شهید هادی ذوالفقاری عزیز که اینجا بساطی برای عشاق جور کرده است، زیارت تصاویر شهید حسن طهرانی مقدم و ۳۸ یار باوفایش، حلاوت دیکری داشت. امیدوارم در کنار حضرت رسول الله هم، شهدا یاد ما باشند که یادشان آبادگر و تذکردهنده و روحبخش است...
#شهدا
#وادی_السلام
#شهید_حسن_طهرانی_مقدم_و_شهدای_مدرس
#شهید_هادی_ذوالفقاری
#عجب_عید_قربانی_شد
https://eitaa.com/lashkarekhoban
هدایت شده از شعله ی طور
بسم الله الرحمن الرحیم
تلاش برای انتخاب رئیس جمهور جدید را،منحصرا در کند و کاش،بحث و جدل و زد و بندهای معمول تعریف کردن فاصله گرفتن از روح حقیقت انقلاب اسلامی است.
از آنجا که احساس می شود وقایعی که پشت سر گذاشتیم نتیجه ی کفران نعمت هایی بود که تر و خشک با هم در آن سوختند،توجه داشته باشیم حفظ جریان حق احتیاج به توسل جمعی و استغفار بسیار و ایجاد زمینه ی حقیقت اخلاص در ما دارد.
نا امید نیستیم اما بیش از آن که از قرآن های بر نیزه نگران باشیم،خائف از قلب های زنگ زده ی خودمان و تادیب الهی که منجر به تاخیر در اصل ظهور و فرسایشی شدن اصلاح امور را در پی دارد،هستیم.
سپهر باطنی ایران مدت هاست در تلاطمی از کشش های نوارانی وامیال شهوانی دو سمت جبهه ی عقل و جهل به سر می برده است، لکن آنجا که عقل ها تحت برق مطامع از هویت الهی خویش رو به زیاده خواهی ناسوتی کردند باید منتظر چوب جلال و عقوبت کفران نعمت بود.
آنجا که مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود:
أكثر مصارع العقول تحت بروق المطامع!
ما در صورتی قوم برگزیده ی خدا خواهیم بود که بنده بودن محمل خویش را در تمام کیان وجودمان پیدا کرده باشد وگرنه اقوامی در تاریخ که گرد وجود ولیّ جمع آمدند و قدر نداستند و خاسر گشتند کم نبوده اند.
به قول آن ولی خدا میفرمود قوم برگزیده بودن را به ما پیش فروش نکرده اند.
شکستگی و استغفار جمعی و تبیین مواضع کفران نعمت و عزم جزم بر عدم رجوع به آن کورسوی امیدی برای آینده ی پیش روست.
خداوند همیشه پشتیبان اهل حق خواهد بود.
مهم این است که از دایره ی مفاهیم ذهنی و تصور اینکه ما اهل حق هستیم خارج شده و در عمل اهل حق باشیم تا شاهد نتیجه ی آن که نصرت الهی است باشیم.
♦️المکتوبات فی النجف الاشرف
@m_h_esfahani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بله! عدهای ما مردم ایران را صغیر و عقبمانده ذهنی فرض کردهاند! همان عدهای که به بهانه نوشتن شعار ( اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود) روی یک موشک سپاه پاسداران در یک تست، بازار و اقتصاد ایران را ملتهب کردند. اینان در رویای دورشان هم عملیات وعده صادق را به خواب نمیدیدند که ۳۰۰ موشک و پهپاد بر حیثیت اسرائیل فرود آید و در بازار ایران آب از آب تکان نخورد!!!
نفرین به ترس و بزدلی کسانی که در دیپلماسی کاری کردند که میدان به قتلگاه سردار دلاور مردم ایران شد!
باب امالبنین
نمیدانم چه زمانی، چه کسی و چرا نام این در به سمت حرم مقدس حضرت سیدالشهدا علیهالسلام را گذاشت باب امالبنین.
فقط میدانم اینجا در کربلا معنای مادری هم عوض شده، کامل و عالی شده، ارتقاء یافته، منتشر شده در روابط دیگر و جان داده به روایات و حالات😭
مثل معنای خیلی چیزهای دیگر که همهاش را مدیون حضرت حسینبنعلی علیه السلام و خانواده بینظیرش هستیم، همهاش را، چه بدانیم و چه نه!
بیشک عشق و آزادگی و دلدادگی، تا ابد مدیون این در است❤️
#باب_امالبنین
#کربلا
#معناها
#مادران_کربلایی
#دوستت_دارم_حسینجان
#تسبیح_حضرت_آقا
https://eitaa.com/lashkarekhoban