اگر مانند رخسارت #گلی در بوستانستی
زمین را از کمالیت #شرف بر آسمانستی
چو سرو بوستانستی وجود مجلس آرایت
اگر در بوستان سروی سخنگوی و روانستی
نگارین روی و #شیرین #خوی و عنبربوی و سیمین تن
چه #خوش بودی در آغوشم اگر یارای آنستی
تو گویی در همه عمرم میسر گردد این دولت
که کام از عمر برگیرم و گر #خود یک زمانستی
جز این عیبت نمیدانم که بدعهدی و سنگین #دل
دلارامی بدین #خوبی دریغ ار مهربانستی
شکر در کام من تلخ است بی دیدار #شیرینش
و گر حلوا بدان ماند که زهرش در میانستی
دمی در صحبت یاری ملک #خوی پری پیکر
گر امید بقا باشد بهشت جاودانستی
نه تا جان در جسد باشد وفاداری کنم با او
که تا تن در لحد باشد و گر #خود استخوانستی
چنین گویند #سعدی را که دردی هست پنهانی
خبر در مغرب و مشرق نبودی گر نهانستی
هر آن #دل را که پنهانی قرینی هست روحانی
به خلوتخانهای ماند که در در بوستانستی
#اگر_مانند_رخسارت_گلی_در_بوستانستی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/171
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈