محسن قنبریان
🔘 عبور از قانون اساسی یا تعطیل آن❗️
1⃣ یک طرف رسانه ها و جبهه سیاسی اصلاحات و رجال آن است که بین اعتراض و آنچه واقعاً در صحنه می گذرد تمایز موثر نمی گذارند و عملاً اغتشاش را هم اعتراض می خوانند!
2⃣ طرف دیگر برخی خواص در مناصب مهم و موثر است که اعتراض را در حد صحبت کردن و نامه و مقاله نوشتن فرو می کاهند!
▫️اصل۹ قانون اساسی حتی با وضع قانون (چه رسد به فرافکنی رسانه ای) اجازه خدشه به استقلال و تمامیت ارضی بنام آزادی را نمی دهد. طیف اول تصریح دشمنان در تسلیح اغتشاشگران را نشنیده می گیرند و همه حوادث جاری را درون زا می خوانند! جنایات عجیب در شکنجه کُشی بسیجیان و هتک حرمت بی سابقه ی پلیس را ندید می گیرند و ذیل اعتراض جا داده، به شکل موثر محکوم نمی کنند!
اگر یک صدم این هتک و شکنجه ها از سوی نظام انجام می شد چه نمی کردند و حتی به صرف ادعا قبلا (سال۸۸) چه نکردند!؟
▫️ اصل ۲۷ قانون اساسی نیز اعتراض را به تجمعات معنا می کند و فقط به دو شرط (مسلحانه نبودن/ مخل به مبانی اسلام نبودن) مشروط می نماید.
اما فقیه شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران به مقاله و نامه نوشتن فرو می کاهد!
اگر همین حرف را رویه مجریان قانون در مقابل تجمعات اعتراضی در دهه های اخیر نمی دیدیم، ناظر بر موارد اغتشاشی اخیر می گرفتیم.
این تلقی، بیانات امام در مکاسب محرمه شان ذیل آیه۱۴۸ نساء و جواز تظلّم با "الجهر بالسوء من القول" با وجود امکان شکایت به محکمه و برقراری حکومت اسلامی را ندید می گیرد!
https://lib.eshia.ir/10051/1/282#_ftn1
این رویه، حتی مواردی که رهبر انقلاب تجمع کارگران را به حق و رفتن دانشجویان در بین آنها را ستایش می کنند؛(۹۸/۳/۱) را هم بخاطر همان فرو کاست، در مرتبه های بعد اجازه نمی دهد!
⬅️ بین عبور از قانون اساسی یا تعطیل و تأویل آن، راه عمل بدون تنازل به همه اصول آن است که خوب است طرفین برآن اجماع عملی کنند.
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
۱-فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی.mp3
41.29M
🔘 فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی
دانشگاه تهران/ ۱۴آذر۱۴۰۱/ حجت الاسلام قنبریان
جلسه اول: زنِ نهضت
• نهضتی مقابل جاهلیت
- در جاهلیت (قدیم و جدید) زن کالاست!/ یا کالای غارتی یا مصرفی!
- حجابِ جاهلیت هم از سر عار و عوره (نقطه ضعف) بودن زن بود!
- تبرّج و لوکس شدنش در جاهلیت مدرن بخاطر پیشرانی مصرف در اقتصاد است
• آیه ۱۱۷نساء چه می گوید؟!
- خدایگان مونث با زنده به گوری و عار بودن زن چه نسبتی دارد؟!
- نشان آن خدایگان در بازار مدرن!
• فاطمه(س) نه عار نه متبرّج!
- دختر خدیجه تاجر عفیف
- فاطمه(س) حجاب را معنای نو داد: تشخص زن برای حضور اجتماعی
- خانه اش هم صحن جامعه و سرحد مرزها بود!
- دو یورش!
#فاطمیه
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🔘 فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی دانشگاه تهران/ ۱۴آذر۱۴۰۱/ حجت الاسلام قنبریان جلسه اول: زنِ نهضت •
🔘 فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی
دانشگاه تهران/ ۱۴آذر۱۴۰۱/ حجت الاسلام قنبریان
جلسه اول: زنِ نهضت
فاطمه(س) خصوصیتی دارد که کودکی و نوجوانی و جوانی از تولد تا شهادت در خدمت رسالت بوده؛ هم الگوی دوره نهضت است، هم الگوی دوره نظام؛ هم در غنیمت های نظام، الگوست هم در غرامت ها و هزینه ها. این جلسه اندکی از او در دوره نهضت محمدی(۱۳سال مکه)
▫️ نهضتی مقابل جاهلیت
در یک کلمه نهضت رسول الله علیه جاهلیت بود. جهل گاهی مقابل علم است (ندانستن) که عیب نیست، نقص است. گاهی مقابل عقل است (نفهمی) که عیب است. جهالتِ مقابل عقل اگر سازمان یافت، ساختار و مناسبات چید، اسمش میشود جاهلیت!
خدای جاهلیت، دست ساز خودشان است. معادشان، پوسیدن است. عقبه اش به "انا لله" نمی رسد به "حتی زرتم المقابر" می کشد! و...
• زن در جاهلیت
زن در این مناسبات غلط، عار و عورت(= نقطه ضعف و آسیب) است.
در جامعه غارتی بادیه نشینی، زن کالای غارتی است؛ در کنار اموال غارت میشود. قدرت غارت کردن و جنگ هم ندارد، پس خرج اضافی و مایه فقر است ⬅️ لذا عار و عورت تلقی میشود! ⬅️ بالتبع یا وقت تولد زنده به گور میشود / یا پرده نشین می شود!
• جاهلیت مدرن
در دنیای مدرن هم زن کالاست اما کالای مصرفی (نه غارتی/ ولو برده سفید و برده داری جنسی هم کم نیست)!
سرّ ماجرا در این است:
دنیای گذشته، مصرف تابع تولید بود و چون ابزار تولید دستی بود، مصرف اندک (قناعت) یک فضیلت طبیعی بود.
در دنیای جدید، ماشین تولید انبوه ساخت. حالا تولید تابع مصرف شد. اگر بیشتر مصرف نکنند کارخانه داران و کارتل ها ورشکست می شوند. ⬅️ پس مصرف شد پیشران اقتصاد!
مصرف بیشتر هم خود پیشرانی می خواهد؛ که مصرف لوکس و تجملی است! ⬅️ قارونها لوکوموتیو مصرف را می کشند و همه به شوق آن مصرف های لوکس بیشتر مصرف می کنند ⬅️ مصرف هم لوکوموتیو اقتصاد است! ⬅️ اقتصاد هم سیاست و فرهنگ را پیشرانی می کند!
در این دنیا، زن باز کالاست اما کالای مصرف! دقیق تر برای لوکس کردن مصرف و تدارک پیشران اقتصاد، زن موضوعیت می یابد!
* عجیب اینکه پیامبر(ص) فرمود من بین دو جاهلیت مبعوث می شوم! یعنی جاهلیت بر می گردد. قرآن هم از آن خبر می دهد که جاهلیت اُولی ای بود و جاهلیت های دیگر(۳۳احزاب)
❓آیه عجیب ۱۱۷نساء چه می گوید؟!
"اِن یُدعُونَ الا اِناثاً و اِن یدعُونَ الا شیطاناً مَریداً"
نمی پرستند جز "اناث" را و نمی پرستند جز شیطان سرکش را!
- اناث جمع انثی بمعنی مونث و زنانگی است.
بتهای اعراب جاهلی هم همه نام مونث داشت (لات/ عزّی/ منات/ اساف/ نائله)!
در برخی اخبار هست که در هریک از این بت ها شیطان ماده ای بود که خادمان کعبه او را می دیدند و با او سخن می گفتند!(ر.ک: مجمع البیان)
⬅️ پس اسطوره های پرستش شان زنانه بود!
با این وضع چگونه زن را در مقام واقعیت اجتماعی آن گونه تحقیر می شد؟!
چون واقعیت زندگی غارتی بادیه نشینی آن اقتضاء را داشت!
❗️جاهلیت مدرن آن ذهنیت را عینیت بخشید. پرستش بازار و سود، زن را هم با همان وجه لوکس سازی کالا محترم کرد!
• البته در همان جاهلیت هم زن در سیمای تبرّج و تجمل گاهی ظهور می کرد مثل اُمّ زِمل که الگوی عایشه هم شد...
▫️ فاطمه؛ زن نهضت!
فاطمه (س) در چنین شرایطی آمد نه عار بود و نه متبرّج!
مادرش خدیجه هم یک زن تاجر بود نه عار بود و نه اهل تبرّج؛ فاطمه وارث او بود.
فاطمه(س) از کودکی در همه عرصه های نهضت هست. از شیر که گرفته میشود تازه در تحریم ۳ساله شعب ابی طالب می رود. ۵ساله جای مادر حافظ پدر میشود هم توطئه ها را به او خبر می دهد هم تحقیر ها (مثل ماجرای شکمبه انداختن بر پیامبر) را با تکریم زایل می کند.
طوری که قصد ترور او می شود!(سیره النبویه ج۱ص۲۶۵)
• ارتقاء حجاب
هر پوشیدگی، حجاب اسلام نیست! چادری که بخاطر عار و عورت سر زن باشد، مقبول اسلام نیست.
فاطمه، زن را به اجتماع آورد اما عفیف. حجاب فاطمه ابزاری برای تامین حضور اجتماعی زن در انجام تکالیف و حقوقش است نه از سر ضعف عار بودن! در فضای اجتماعی همه با وجهه انسانی شان باید بیایند نه با جلوه های مردانه و نه با جلوه های زنانه. حجاب راهی برای این حضور است. این حجاب با حجاب جاهلی زمین و آسمان فرق دارد این میراث فاطمه است.
فاطمه خانه اش هم مرزهای اسلام است دوبار به اندرون خانه او یورش می شود یکبار در لیلة المبیت برای ترور پیامبر یکبار پس از پیامبر برای بردن امیر المومنین!
(* تفصیل را در فایل صوتی بشنوید/ با جسارت بسیار گوش دادن آنرا برای مبلغین ارجمند در این ایام توصیه می کنیم)
☑️ @m_ghanbarian
۲-فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی.mp3
45.85M
🔘 فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی
دانشگاه تهران/۱۵ آذر۱۴۰۱/ حجت الاسلام قنبریان
جلسه دوم: دخترِ نظام
• نظام در دوره رخاء و غنیمت
سه خصوصیت:
اعتبارِ انتساب!/ شروع فرصت ها/ گشایش اقتصادی
- ازدواج های سیاسی! طلحه باجناق ۴قبضه با پیامبر(ص)؛ دعوا بر سر دامادی!
- مدینه قبل و بعد خیبر؛ ریشه کنی فقر
• نا آقازادگی دخترِ نظام!
- رد اشراف و قبول علیِ فقیر/ مهریه عجیب!
- شناسنامه تسبیحات حضرت زهرا(س)؛ نفی آقازادگی است!
- فضه پس از گشایش نه زمان اهل صفه!
- حتی در دوره رخاء، پیامبر(ص) گردن بند او را لباس جبابره نامید! او هم انفاق کرد
* چند گریز سیاسی!
- از سکوت علماء در فتنه می پرسید از سکوت آقازادگان نظام هم بپرسید!
- رؤسای جناح راست و اصلاح طلب که برخی می خواهند میانجی بین مردم و حکومت شوند(!) اول بیایند پایین شهر بین مردم زندگی کنند!
#فاطمیه
☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 فاطمیه قطعاً مهمترین "شعائر زن محورِ شیعی" است. عنصر "عاملیت و محوریت زن"، "اعتراض سیاسی" در آن قابل انکار نیست.
▫️ اما در کنار این "فرم" نمی توان "محتوا" را ندید:
- اعتراض آن #زن علیه "خودخواندگی اقلیتی بعد از حکم خدا و رأی مردم در غدیر" بود.
- "حمایت از ولیّ شرعی و مردمی"، هم روی دیگر آن اعتراض بود.
- آن زن، "نماد حجاب در عین حضور اجتماعی" بود.
▫️ پس هرگز نمیشود فاطمیه را به نفع خوانشی خیابانی و مبتذل از زن، زندگی، آزادی تأویل برد!
آنرا خالی از محتوایش کرد و هر "عصیان سیاسی"، "مقاومت در برابر احکام دینی" و "هرجور عاملیت زن" را پیام مشترک فاطمیه خواند! و فاطمیه دیگری بعد از حوادث اخیر مطالبه کرد!
🔗 پ.ن:
۱. پاسخی اشاره وار به یادداشت تشیع ایرانی پس از اعتراضات/ محسن حسام مظاهری
۲. ویدئو: دسته فاطمیه پرشورتر از قبلِ هیئات مذهبی #بهبهان در آذر۱۴۰۱
#فاطمیه
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🔘 فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی دانشگاه تهران/۱۵ آذر۱۴۰۱/ حجت الاسلام قنبریان جلسه دوم: دخترِ نظام
🔘 فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی
دانشگاه تهران/ ۱۵آذر۱۴۰۱/ حجت الاسلام قنبریان
جلسه دوم: دخترِ نظام!
دوره نظام هم غنیمت و فرصت دارد هم غرامت و هزینه؛ فاطمه(س) در فرصت ها و غنیمت ها چگونه الگوست؟!
▫️ سه خصوصیتِ فرصت ساز
1⃣ اعتبار انتساب به پیامبر(ص)
همان پیامبری که شکمبه بر او می انداختند الان یک قطره آب وضویش زمین نمی افتد و تبرک می رود. طبعاً انتساب به او اعتبار ساز است. فاطمه چادرش با ۱۸وصله از لیف خرما را نزد یهودی عاریه می گذارد و برای طعام مسکینی، گندم می گیرد.
2⃣ شروع فرصتهای طبیعی و غیر طبیعی:
مثلا ازدواج های سیاسی!
- طلحه خود را ۴قبضه با پیامبر باجناق کرد! لابد هر چهار خواهر گرفتن از همسران پیامبر اتفاقی نیست و برای آینده سیاسی به درد می خورد!
- با نزول سوره تبت، ابولهب دو دختر (یا ربیبه) پیامبر (ام کلثوم و رقیه) که عروسان پسران ابولهب عموی پیامبر بودند را طلاق داد. عثمان، رقیه را گرفت و به مهاجرت حبشه رفت. این ازدواجی انقلابی مقابل آن عمل ابولهب بود. اما پس از برگشت از حبشه به مدینه، در دوره نظام و حاکمیت پیامبر، رقیه فوت کرد؛ اینجا عثمان، خواهر دیگر (ام کلثوم) را گرفت و لقب ذوالنورین گرفت! این یکی بنظر سیاسی می آمد. حالا اگر برای خلافت گفته شود علی(ع)، داماد پیامبر است، عثمان دوبل داماد پیامبر است!
3⃣ از بین رفتن فقر و گشایش عمومی.
تا قبل از خیبر، فقر در مهاجر و کسانی که از قبایل رانده شده بودند وجود داشت. اهل صفه با نوسان جمعیتی تا ۴۰۰نفر هم می رسید. اما پس از غنائم بسیار از یهود دیگر وضع عمومی خوب شد. زمین برای کشاورزی و ابزار کار فراهم شد و...
▫️ وظیفه منسوبین نظام در این وضعیت
وظیفه منسوبین در رخاء و غنیمت های نظام را آیه ۲۸و۲۹ احزاب معلوم کرده است. پیامبر مامور می شود به زنان خود(نزدیکترها) بگوید تا بقیه هم حساب دستشان بیاید:
- اگر میل به دنیا و زینتهای آن دارید بیایید تا متاع و مهریه تان را بدهم و به شکل زیبایی طلاق تان دهم
- اگر اراده خدا و رسول و دار آخرت دارید، خداوند برای نیکوکاران از شما اجر عظیم آماده کرده است.
اراده + احسان باید باشد؛ یعنی متن زندگی تان بخورد به اراده خدا و آخرت کردن.
▫️ فاطمه(س) برترین الگوی این وضعیت!
• اشراف قریش از او خواستگاری کردند و رد شنیدند. عبد الرحمن عوف و عثمان حاضر شدند ۱۰۰۰شتر با محمل کتان مصر به اضافه ۱۰۰۰۰دینار زر مهریه کنند اما دست رد به سینه شان خورد (مناقب ابن شهرآشوب ج۳ص۳۴۵) بجایش با جوانی انقلابی -که ابوبکر عیب او را نداری و فقرش می دانست- ازدواج کرد حداکثر با ۵۰۰درهم مهریه!
خودش مهریه اش را شفاعت گناهکاران امت قرار داد!(احقاق الحق ج۱۰ص۳۶۷)
❗️تسبیحات حضرت زهرا را با شناسنامه اش نمی شناسیم! شناسنامه اش ضدیت با آقازادگی است.
فشار زندگی بر حضرت زیاد شد. غیر از فرزندان کوچک بار مستضعفین هم گردن خانه او بود. فرزند برخی شهدا (مثل پسر رفاعه انصاری) هم نزد او نگهداری می شد. عبادت بسیار و کارهای یومیه زیاد ناتوانش کرد به سفارش امیر المومنین نزد پیامبر رفت تا خادمه ای بگیرد. حیا کرد و نگفت بار بعد علی(ع) همراهش رفت تا بگوید! پیامبر از شدت علاقه اش گریست اما جواب داد: به خدایی که مبعوثم کرده در مسجدم ۴۰۰نفر فقیر هستند که خوراک و پوشاک ندارند اگر از خصلتی نمی ترسیدم به تو عطا می کردم.
اینجا بجای خادمه، تسبیحات حضرت زهرا(س) آموزش داد (البرهان ج۳ص۶۰۳)
⬅️ این تسبیحات که برای تقویت اراده بسیار موثر است شناسنامه اش ضد آقازادگی و امتیاز طلبی در حال فقر عمومی جامعه است.
• فضه برای دوره رخاء و گشایش عمومی است که عمدتا خادم دارند.
در همین دوره هم به حسب روایت امام سجاد(ع) از اسماء، وقتی پیامبر گردن بند طلا (امیر المومنین خریده بود) گردن فاطمه دید فرمود: مغرورت نکند که تورا دختر محمد(ص) بخوانند اما لباس جبابره و شاهان برتن ات باشد!
همانجا آنرا کَند و با پولش برده خرید و آزاد کرد و پیامبر را خوشحال کرد(عیون اخبار الرضا ج۲ص۴۵)
* تفصیل را در فایل صوتی بشنوید
☑️ @m_ghanbarian
۳-فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی.mp3
31.95M
🔘 فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی
دانشگاه تهران/ ۱۶آذر۱۴۰۱/ حجت الاسلام قنبریان
جلسه سوم: فتنه افّاک
▫️ نظام در دوره هزینه ها و فتنه ها
• فاطمه(س) مسئول حفظ میراث شهدا بدون دفتر دستک!
• جنگ نرم و نیروهای سازمان یافته و غیر سازمانی اش
• سه سطح کار منافقین:
۱. کارکرد اصلی: ۴۸توبه: فتنه گری
۲. کارویژه و ماموریت: تقلیب!(قلّبوا لک الامور)
۳. کاربست: مرجفون/ خلق افک
• حقیقت واحد و مصادیق متکثر افک
- قاعده وضع الفاظ برای حقایق نه مصادیق
- بهتان و سحر مصداق دیروزی و تحریف رسانه ای مصداق امروزی افک
- افّاک، مبالغه کمّی و کیفی در افک
• فتنه های افک در نظام نبوی
- دو افک به دوهمسر پیامبر/ افک پس از نبی
- ارکان: اتاق مدیریت افک/ عصبه افک/ مردم معمولی
• فاطمه و علی و این فتنه:
- سوژه افک نشدند!
- در چک و خنثای هردو نقش اول اند!
#فاطمیه
☑️ @m_ghanbarian
🔘 فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی
دانشگاه تهران/ ۱۶آذر۱۴۰۱/ حجت الاسلام قنبریان
جلسه سوم: فتنه افّاک
#بخش_اول
در دوره نظام، هزینه ها و غرامت ها هم هست؛ فاطمه(س) اینجا هم الگوست
هم در اُحد و احزاب هم در کمک به فقر اصحاب در صحنه هست.
• از آن بیشتر اصلا مسئول حفظ میراث شهدا و دفاع مقدس، فاطمه(س) است؛ بدون اینکه دفتر و دستکی داشته باشد. هفته ای اقلا یکبار عزیمت به احد برا زیارت حمزه سیدالشهدا و شهدای احد، نگهداشت یاد و نام شهدا و شهادت در جامعه است. تسبیح اش از خاک قبر حمزه برای این گرامی داشت ها بود.
• در جنگ های روانی(نرم) هم الگوست.
▫️ برنامه های منافقین
منافقین نیروی سازمان یافته و غیر سازمان یافته ی کفار درون مسلمین بودند که توطئه ها و برنامه هایی اجرا می کردند.
• سه سطح کار منافقین:
1⃣ کارکرد اصلی: فتنه گری
آیه ۴۸توبه آنرا بیان می کند: لقد ابتغوا الفتنه من قبل!
قبل از تبوک (و نقشه برای ترور پیامبر) در احد، عبدالله بن اُبی توانست یک سوم سپاه را جدا کند!
اختلاف افکنی و فعال کردن گسل های عصبیت جاهلی از جمله فتنه های آنها بود.
2⃣ کارویژه و ماموریت: تقلیب
ادامه آیه: وقَلَّبوا لک الاُمور...
تقلیب = زیرورو کردن و وارونه ساختن چیزی!
رجل قَلّب یعنی مردی که آراء مردم را در کارها زیرورو می کند.
"قَلَّبوا لک الامور" مقابلِ "و نَظمِ امرکم" است. "امرکم" یعنی امر سیاسی و اجتماعی تان همان که "اولی الامر" دارد، همان که"شاورهم فی الامر" دارد نه یعنی در کارهای شخصی منظم باشید؛ اگر این بود می فرمود: نظم امورکم!
کار وقتی در مجرا و نظام خویش است، "نظم امرکم" برقرار است مثلا رابطه حاکم-مردم وقتی رعایت از طرف حاکم و اطاعت از طرف مردم و اعتماد و پیوستگی هست، نظم امر هست.
تقلیبش یعنی بهم زدن این نظم سلب اعتماد عمومی از مجاری رسمی و مانند آن؛ فرقی نمی کند کارگزار یا سخنگویان رسمی این آسیب را بزنند یا منافقین با تقلیب چنان نتیجه ای بگیرند!
3⃣ کاربست و اعمال:
متعدد است و همه در خدمت تقلیب و کلان تر در خدمت ابتغاء فتنه است:
• شیوع اراجیف:
رجفه، یعنی تکانه. اراجیف یعنی حرفهای سست و بی پایه(شایعه) ای که موجب تشویش اذهان عمومی شود. "مرجفون" شایعه سازانی هستند که چنین تشویش های عمومی را درست می کنند.
آیه ۶۰ احزاب یکی از کارهای منافقان را این می شمارد و مجازات تبعید از شهر را برای آن مقرر می کند.
• خَلق اِفک:
- افک = گرداندن واقعیت و منحرف کردن از وجهه اصلی اش. دروغ و تهمت و بهتان از اینرو افک است بخلاف غیبت.
- قرآن کار ساحران فرعون را هم افک می خواند: ان الق عصاک فاذا هی تلقف ما یافکون: عصایت را بیانداز! پس ناگهان افک آنها را بلعید !(۱۱۷/اعراف) ⬅️ ساحران در چشم حاضران تصرف و سحر کردند و آنها مشتی طناب را مار می دیدند(از این حیث افک)؛ معجزه عصای موسی(س) خوردن طنابها نبود! اگر طنابها را می خورد حرف فرعون که تهمت زد موسی، استاد ساحران است، موجه جلوه می کرد؛ ساحری اژدها آورده، مار ها را خورد! نه! قرآن می فرماید: افک شان یعنی سحر آنها را بلعید! یعنی چشم مردم باز شد واقعیت را دیدند؛ دیدند چند طناب بین زمین و آسمان می جهد! مار سحر خور کسی ندیده بود! از اینجا ساحران زودتر از همه ایمان آوردند چون این با سحر نمیشد؛ بلکه دقیقاً باطل السحر بود!
🔺 توجه۱: در اصول و تفسیر بحثی است که الفاظ برای حقایق وضع می شوند نه مصادیق! مثلا ترازو برای حقیقتی بنام ابزار سنجش وضع شده؛ حالا یک زمان دو کفه ای است یک زمان دیجیتال؛ این مصادیق، استعمال لفظ را منحصر و برای دیگری مَجاز نمی کند. لذا اگر در قیامت موجودی مایه سنجش ایمان و کفر شد هم درست است بدون مَجاز گفته شود: وَضعَ المیزان.(ر.ک: مقدمه المیزان ج۱) ⬅️ پس افک و "ما یأفکون" منحصر در بهتان یا سحر نیست، امپراطور رسانه ای که واقعیت را برگرداند و پدیده ها را از صورت اصلی اش منحرف جلوه دهد ، همه افک است. حتی افّاک است یعنی مبالغه کمّی و کیفی در ساخت افک.
🔺توجه۲: چنانچه در تجربه عصای موسی(ع) دیدید باید افک، خنثی و بلعیده شود نه طنابها!
در مقابل رسانه های افّاک چاره اصلی بلعیدن افک شان است که موسی و توان و تمدن می خواهد. صرفاً بستن آنها، در بهترین وضع خوردن طنابهاست و مردم را از سحر آنان آگاه نمی کند!
ادامه در بخش دوم
☑️ @m_ghanbarian
🔘 فاطمه(س) در نهضت و نظام محمدی
دانشگاه تهران/ ۱۶آذر۱۴۰۱/ حجت الاسلام قنبریان
جلسه سوم: فتنه افّاک
#بخش_دوم
▫️ فتنه افک در نظام نبوی!
به دو همسر پیامبر(ص) تهمت فحشاء زده شد: ماریه(توسط یکی از زنان پیامبر)/ عایشه (توسط منافقان مثل عبدالله ابن اُبی)
اختلافی است که کدامیک شان نزول آیات۱۱ به بعد سوره نور است!(با آن اختلاف اینجا کاری نداریم)۱
• ارکان افک:
- تولیت و اتاق مدیریت افک: "والذی تولّی کبره" یعنی کسی که کُر و مُعظم آن افک و بهتان را مدیریت می کرد!
یک بهتان نیاز به شارژ دارد. موید می خواهد باید برایش شاهد ساخت. موج اول و دوم می خواهد تا کل جامعه را بگیرد.
در ماجرای جا ماندن عایشه از سپاه در بنی مصطلق و با تاخیر رسیدنش به همراه صفوان بن معطّل(که پی سپاه بود)، منافقین یک ماه بهتان را تاب دادند و حیثیت اجتماعی پیامبر را با آن در عموم آسیب زدند.
- جماعت و پیاده نظام آن اتاق عملیات: "عُصبَه منکم" یعنی جماعتی منسجم از خودتان! عصبه، هر جماعتی نیست یک انسجام و هماهنگی می خواهد مثل یک حزب عمل کنند. آن افک را شایع کنند، موج دومش را و...
- مردم عادی: اینها موظف اند "ظن خیر" بزنند اما گاهی در افک منافقان می افتند و سوء ظن و شایعه فراگیر می شود(لولا اذ سمعتموه ظنَّ المومنون و المومنات بانفسهم خیراً و قالوا هذا افک مبین: چرا وقتی آن بهتان را درباره همکیش خود شنیدند، مردان و زنان مومن در حق او گمان نیک نبردند؟! و نگفتند: این بهتانی آشکار است؟!)
⬅️ پس هم گمان نیک بزنند هم بگویند این افک است تا مانع سرایت شوند !
اما بسیاری نکردند و یک ماه حیثیت پیامبر(ص) آسیب دید!
• چک و خنثی!
اینجا نقش خانه فاطمه(س) منحصر به فرد است.
اولا: فاطمه(س) هیچ جا سوژه افک نمی شود! طبعاً منافقان او را برای سوژه سازی بیشتر ترجیح می دادند تا زنان پیامبر؛ اما فاطمه هیچ جا سوژه افاک ها نشد.
⬅️ این مهم است. منصوبین و منسوبین نظام نباید یک کلاغِ چهل کلاغ دشمن شوند! نباید با فعل یا ترک فعل، بی سند گویی یا مخفی کاری زمینه افک فراهم کنند!
ثانیاً: در چک و خنثای افک ها پیشتاز بودند.
امیرالمومنین هم به نفع عایشه شهادت داد تا بهتان فحشاء از او رفع کند و هم در جریان ماریه و جریح خود مامور و کمیته حقیقت یاب شد. بعدا در شورای شش نفره بدان تفاخر کرد که من بودم که بهتان بر ماریه را کشف کردم (ثابت کرد جریح اصلا مرد نیست و هیچ رابطه ای با ماریه نداشته است)۱
• افک بعد از نبی(ص)
بدتر از آن افک ها، خلیفه تراشی بعد از پیامبر بود. اینجا هم واقعیتی دگرگون و منحرف می شود. نقش فاطمه(س) در مواجه با آن بی بدیل است هرچه در فاطمیه ها از فعالیت های او شنیده اید در چک و خنثی این افک طبقه بندی می شود.
* تفصیل را در فایل صوتی بشنوید شاید مفید به اوضاع و احوال این روزهایمان باشد!
........................................
۱. برای تفصیل این دوماجرا و اقوال ذیل آیات مورد بحث این مقاله را بخوانید:
http://ensani.ir/fa/article/46060/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%D9%89-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%D9%89-%D9%80-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D9%89-%D8%AD%D8%A7%D8%AF%D8%AB%D9%87-%D8%A7%D9%81%DA%A9
☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 مراقبِ "کَبُرَ مَقتاً عندالله" باشیم!
یادداشت حجت الاسلام قنبریان را اینجا بخوانید 👇
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
🔥 مراقبِ "کَبُرَ مَقتاً عندالله" باشیم!
• اینکه مخاطبِ بایدها، متکلم آنها شود و حرف تحویل مردم دهد، دارد رویه می شود!
• کاش جای همایش شفافیت، صادقانه عذرها (موجه و ناموجه) را درمیان می گذاشتند!
برای ترک فعل ها، تئوری بسازند، بهتر است تا آرمانها و تئوری های انقلاب را بدون عمل، دستمالی و صرفاً تکرار کنند.
• آقای اژه ای می گوید گزارشات سازمان های نظارتی محرمانه نباشد جز جاهایی که دشمن و بدخواهان سوء استفاده می کنند؛ مربوط به جنگ نرم، سرد، نظامی، غیر نظامی، جنگ اقتصادی، جنگ فرهنگی و...!!!
لابد تشخیص مورد قابل سوء استفاده هم با آن سازمان هاست نه مردم و افکار عمومی!
⬅️ نتیجه قهری این خواهد شد که جز مواردی مثل همان ساختمان درحریم رودخانه، شفاف نشود!
خوب همین وضع موجود را بخاطر سوء استفاده دشمن و بدخواه تئوریزه میکردید!
• بخاطر دشمن و دور زدن تحریم، اقتصاد را هم نمیشود شفاف کرد! با بودن جنگ نرم، با تشخیص سازمان و کارگزار، حریم شخصی افراد هم خط قرمز نخواهند ماند!
• رهبر انقلاب از بدو دولت تا کنون اقلا دو بار تذکر داده اند: کار نمایشی ممنوع!
رئیس سازمان اداری استخدامی دولت، روز ۱۰خرداد۱۴۰۱ را روز انتشار حقوق مدیران در سامانه اعلام کرد! الان دارد آذر به پایان می رسد!
• در روز اجماع سران بر شفافیت، رئیس مجلس هم از نسبت شفافیت و اعتماد عمومی گفت! وضع سامانه ملی انتشار دسترسی آزاد به اطلاعات هم برای راستی آزمایی این ادعا قرینه خوبی است https://eitaa.com/mostazafin_tv/6813
• آقایان همه اهل قرآن اند. خداوند از گفتن چیزی که بدان عمل نشود با تعبیر عجیبِ "کَبُرَ مَقتاً عندالله" یاد می کند یعنی: نزد خدا سخت مورد خشم است چیزی را بگویید که انجام نمی دهید(۳/صف)
باور کنید مردم را هم کارهای نمایشی و حرفهای تکراری و کم عمل، خشمگین و متنفر می کند؛ اقلا الان وقتش نیست!
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
📜 نگاهی فقهی به فرآیند تحقق حجاب محسن قنبریان/ ۱۸مهر۱۴۰۱/ مدرسه تخصصی فقه امام کاظم(ع) ▫️ مقدمه • م
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👩🎓 سه الگو در مواجهه با کشف حجاب دانشجویی
یادداشت حجت الاسلام قنبریان را اینجا بخوانید 👇
☑️ @m_ghanbarian
محسن قنبریان
👩🎓 سه الگو در مواجهه با کشف حجاب دانشجویی
1⃣ الگوی دکتر زاکانی: برجک زنی!
• در این الگو دختر دانشجو بخاطر کشف حجاب از حرف زدن منع نمیشود و تریبون می گیرد اما جایش در مضمون حرف، گیر می افتد. در پاسخ با تیکه و طعنه جبران می شود که: ولش کنید شاید بخواهد نماینده داعش باشد! فقط بدانند اگر گیر داعش می افتادند چه بلایی سرشان می آمد!
• این الگو را:
- حزب اللهی های سیاسی تر بیشتر پذیرفتند. با بی حجابی او کنار آمده بودند اما تعرضش به رهبر انقلاب را هو کردند!
- مذهبی ترها تریبون دهی به بی حجاب را رسمیت شماری و مشروعیت بخشی به کشف حجاب خواندند!
- برخی هم بخاطر شرایط شریف ترجیح اش دادند!
• این الگو، تهاجمی و بیش از حفاظت از ارزشهای خود به فکر زدن ارزشهای طرف است؛ نتیجه اش روکم کنی است نه اقناع یا جذب و...!
لذا در شرایطی که دوماه گذشته در شریف شکل گرفته بود، این الگو نزد برخی یک پاسخ تلقی شد.
2⃣ الگوی برادر خضریان: منع گفتگو!
• در این الگو با ادب و متانت شرط گفتگو را احترام به قانون و اسلام می خواند و از اول پرسش دانشجو بی حجاب را منوط به حجاب سر کردن می کند!
• این الگو را:
- مذهبی ترها ترجیح دادند چون کشف حجاب را به رسمیت نشناخت؛ حتی اگر این دانشجو و مثل او سالن را ترک می کردند و دیگر هم در چنین جلساتی شرکت نکنند!
• این الگو بر حفاظت از ارزشهای خود بیش از درگیری مستقیم با طرف مصرّ است. می خواهد سر خطوط قرمز بایستد؛ مهر تایید بر کشف حجاب نخورد و کوتاه آمدن از حجاب برداشت نشود. اگر بتواند در گام بعد بی حجاب را به سالن هم راه نمی دهد.
• نتیجه اش جدا کردن صف از بی حجابها با فشار غیر مستقیم برآنهاست. البته بسته به تعداد طرفدار، یا به غلبه ظاهری می رسد و یا بخاطر رعایت نشدن ارزش حجاب توسط اکثر حضار، دیگر خود در آن محیط ها حاضر نمی شود؛ مثل حاضر نشدن در جشنواره های رسمی هنری یا برخی مراکز خرید و...
• شرایط افول اغتشاشات خیابانی به همراه باقی ماندن کشف حجاب ها و عادی شدنش، این الگو را نزد برخی موجّه می کند.
3⃣ الگوی سوم: گفتگوی مشروط! (نمونه ندارم!)
• در این الگو مقام مسئول پاسخ خود را مشروط می کند به اینکه: من پاسخ سؤال شما را می دهم یا اگر اشکالتان وارد بود می پذیرم به شرطی که شما هم سؤال و اشکال بنده را جواب دهید!
اگر دانشجو حاضر نشد و رفت ؛ چیزی از جنس الگوی۲ قابل صورت بندی است. اگر پذیرفت، پس از پاسخ به سؤالش یا قبول اشکالش، از کشف حجاب او سؤال و به آن اشکال می شود!
• الگوی۳ گرچه ژست الگوی۲ را ندارد لکن کشف حجاب را جای ندید گرفتن، پاسخگو می کند. به نوعی بین رسمیت نشمردن کشف حجاب و پاسخگو کردنش جمع می کند.
- بعضی همین قدر را عقب نشینی از قانون و انفعال می دانند و الگوی۲ را ترجیح می دهند.
- پاسخ طرفداران این الگو یک کلام است: در همه جاهایی که امر به معروف واجب است، قانونی (آن هم قانون خدا) نقض شده است! در همه باید راه اثر بخشی را باز کرد.
• مغزای اصلی این الگو بر ولایت طرفینی همه افراد جامعه و بالتبع امر و نهی های متقابل(۷۱/توبه) است؛ وقتی او حق دارد به مسئول اشکال کند، مسئول هم حق دارد به کشف حجاب او اشکال کند. منطقاً "به تو چه؟" از دو طرف رخت بر می بندد و عادتاً راه برای تاثیر و تأثر باز می شود.
• هسته سخت کشف حجاب در ماه های اخیر، آنرا یک سلیقه و سبک زندگی شخصیِ غیر قابل گفتگو گرفت و دست به کشف حجاب زد. امیدش این بوده بتواند زنان زیادی را با خود همراه کند تا برخورد را پرهزینه و سخت کند.
الگوی ۱و۲ بیشتر روی فاصله ها می ایستد. تحقیر او یا رعایت ویترین رسمی (ولو به یک شال عقب افتاده) برایش مهمتر از تاثیر و تأثر طرفینی است.
*⃣ هریک از سه الگو به "لحاظ ذاتی" و به "لحاظ موقعیت و شرایط" قابل ارزش گذاری است.
هریک مبتنی بر درکی از ارزشها و روش تحقق آن و هم مبتنی بر محاسبه ای از وضعیت حجاب و کشف حجاب در جامعه است.
با همین دو می توان سه الگو را ارزش گذاری یا در موقعیت های متفاوت تجویز یا منع اش کرد.
#حجاب
#ولایت_طرفینی
📝 محسن قنبریان ۱۴۰۱/۹/۲۲
☑️ @m_ghanbarian
سیره امیرالمومنین در اعتراض و اغتشاش.mp3
30.38M
⭕️ سیره امیرالمومنین(ع) در اعتراض و اغتشاش
مراسم گرامیداشت شهدای امنیت
هیات حسینیه هنر تهران/۷آذر۱۴۰۱
#حجت_الاسلام_قنبریان
🔘 سه سطح ، سه سیره:
1⃣ اعتراض
- از بیت القصص تا تجمع اعتراضی در مسجد کوفه
- بستن اصل۲۷ از بستن راه آهن توسط کارگران بدتر است
2⃣ هائشات(نا آرامی ها)
- دیه کشته اش وقتی قاتل معلوم نیست، با بیت المال است
- سیره رهبری در اینباره
3⃣ غارات (عملیات های تروریستی)
- عملیاتهای تروریستی پس از صفین و نهروان
- خطبه توبیخی ۲۷ نهج البلاغه
- در غارات نباید تواکل و تخاذل (بر دوش هم انداختن و همدیگر را یاری نکردن) کرد
* تفکیک بین این سه سطح و عمل به سیره علوی در هریک برای این روزهای جامعه لازم به نظر می رسد
* اگر مفید دیدید با دیگران به اشتراک بگذارید
☑️ @m_ghanbarian
۱۲-شرح عهدنامه مالک اشتر.mp3
20.12M
📚 درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه۵۳/ جلسه دوازدهم/ ۲۵آذر۱۴۰۱
🔘 فراز انتخاب مشاور و وزیر
▫️یک خلط زیانبار:
تکلیف حکومت شورایی یک چیز است؛ خصائص مشاوران خاص یک چیز!
- سیره نبوی و علوی در اولی
- خصائص مشاور خاص در عهدنامه
▫️خصائص وزراء
- دو دسته صفت سلبی و ایجابی
- قاعده مهم در شاخص شایسته سالاری
▫️برخی تطبیقات سیاسی
- معیار همکاری با دولت عادل (انقلابی)
- در عین حال دولت نباید همه سرمایه اجتماعی را از نهادهای مدنی ببرد
- نامه نویسان سرگشاده به رهبر بعد از دوران مدیریت و زمامداریشان چرا الان هم در مردم نیستند؟!
- الگوی ۵تن یاران امام چگونه بود؟!
- تفریط ما بچه حزب اللهی ها!
#آیین_حکمرانی
#شرح_عهدنامه_مالک_اشتر
حجت الاسلام محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه۵۳/ جلسه دوازدهم/ ۲۶آذر۱۴۰۱
حجت الاسلام محسن قنبریان
• فراز انتخاب مشاور و وزیر
#بخش_اول
▫️ یک خلط زیانبار!
• دو مساله جدا از هم بعضاً باهم خلط می شود:
- حکومت شورایی (امرهم شوری بینهم)
- خصائص مشاور (فراز مورد بحث: فلا تُدخلن فی مشورتک...)
• خلط این دو در فقه سیاسی زیانبار است که:
- مثلا صرف داشتن مشاورانی از سوی حاکم یا مشورت در امور با برخی نزدیکان؛ حکومت شورایی و اسقاط تکلیف "شاورهم فی الامر" تلقی شود!
درحالیکه همه مستبدین هم آخر یکی دو نفر مشاور دارند! ⬅️ مشاور داشتن مساوی با حکومت شورایی و "امرهم شوری بینهم " نیست!
- زیان دیگر این خلط این است که خصائص سلبی و ایجابی مشاور در آموزه های اسلامی را در حکومت شورایی ضرب کند و از اول مشورت با عامه مردم را سلب و نوعی نخبه سالاری جایش بنشاند!
متاسفانه این خلط زیانبار در نوشته های محققین نیز زیاد دیده میشود!
⬅️ پس با دو امر مواجه ایم:
۱. ضرورت حکومت شورایی و رجوع به عموم مردم
۲. داشتن سمت مشاور برای حاکم
• درباره امر اول ؛ جمع بین "ولایت" و "شورا" داریم: "امر" در "شاورهم فی الامر" و "امرهم شوری بینهم"، امر حکومت است همان است که "اولی الامر" یعنی ولایت دارد.
- امام رضا(ع) از رسول الله(ص) روایت کرد: "مَن جائَکم یُرید ان یُفرَّق الجماعه و یَغصب الامهَ امرَها و یتولّی من غیر مشوره فاقتلوه فان الله قد اذن ذلک": هرکس اراده متفرق کردن جماعت مسلمین و غصب کردن امر آنها و حکمرانی بدون مشورت را داشت او را بکشید که خداوند اینرا اجازه داده است (عیون اخبارالرضا ج۲ص۶۲)
⬅️ نکات: اولا حکومت را به مردم نسبت و امر امت خواند(یغصب امرها)
ثانیاً تولی و سرپرستی و حکمرانی را مشروط به مشورت کرد که عمل به همان آیه "امرهم شوری بینهم" است این هم نه یعنی یکی دو مشاور امین نزد خود داشته باشد؛ "بینهم" یعنی بین صاحبان آن امر -که همان امت است- مشورت کند.
• سیره عملی رسول الله(ص) هم مؤید همین مشورت عمومی است. آیه "شاورهم فی الامر" مشورت با مردم را بر او واجب کرده است. "فاذا عزمتَ..." دلالت دارد که عزم با خود اوست و لازم نیست حتما نظر اکثریت بگیرد؛ لکن اینرا باید در سیره عملی ایشان خواند که اولا مشورتها عمومی بوده نه فقط با مشاوران خاص و دوما علی الاغلب همان نظر راجح در مشورت عمومی عمل شده است. اصلا بشکل آره یا خیر نبوده و بحث می شده و گاه نظر سوم پدید می آمده است از این حیث فرم و قالب های دنیای ما (رأی گیری و رفراندم) ناقص است و آن سیره مردم سالاری بالاتری بروز می داده است.
• چند مورد از سیره پیامبر(ص) در مشورت عمومی:
۱. درباره جنگ اُحد
جالب اینکه رویایی دیده بود و تعبیرش را هم اینجور بیان کرد که درون مدینه برای جنگ بماند لکن در مشورت عمومی با مسلمین فرمود: "آرای خود را بر من بگویید..." و نظر مشورتی از قضا بخلاف آن رویا شد و همان مورد قبول پیامبر واقع شد. (المغازی ج۱ص۲۰۹تا۲۱۴)
۲. در جنگ احزاب
واقدی می نویسد اینجا هم پیامبر مشورت عمومی کرد (و نظر سلمان در خصوص خندق کندن مورد قبول واقع شد)
۳.در ماجرای صلح حدیبیه
باز به همه همراهان فرمود: "آرای خود را به من بگویید" (سنن بیهقی ج۹ص۲۱۸)
۴. در جنگ های بنی قریظه و بنی نضیر
باز گزارش مشورت عمومی هست (الدر المنثور ج۲ص۹۱و۹۲)
۵.در فتح مکه
وقتی خبر دادند ابوسفیان دارد می آید، پیامبر با همراهان مشورت کرد (صحیح مسلم ج۳ص۱۴۰۳/ مسند احمدج۳ص۳۵۷)
۶. در جنگ تبوک
درباره عبور از تبوک با اصحاب مشورت کرد(السیره الحلبیه ج۳ص۱۶۱)
• سیره امیر المومنین(ع) هم همین است. در نامه ۵۰ نهج البلاغه می نویسد: "لا اَطوی دونکم امراً الا فی حُکم" (جز در حکم خدا، بدون مشورت با شما کاری نکنم)
- مثلا برای عزیمت به شام و جنگ با معاویه با مهاجرین و انصار مشورت کرد: "فانکم میامین الرای...فاشیرو علینا رایکم" (شما دارای آراء مبارک اید ...مارا با رایتان مشورت دهید). (نهج السعاده ج۲ص۹۲)
ادامه در بخش دوم
☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه۵۳/ جلسه دوازدهم/ ۲۶آذر۱۴۰۱
حجت الاسلام محسن قنبریان
• فراز انتخاب مشاور و وزیر
#بخش_دوم
✔️ خصائص مشاور خاص
اما مطلب دیگر مشاوران خاص حاکم است که فراز مورد بحث نامه۵۳ آنرا تبیین می کند.
چون مشورت، شرکت دادن عقول است دیگر از ویژگی های علم و عقل و تجربه نمی گوید؛ سه خصلت منفی را سلب می کند: بخل/ ترس/ حرص
می فرماید: "هرگز بخیل را در مشورتت داخل نکن که ترا از بخشش باز می دارد و وعده فقر به تو می دهد، و نیز ترسو را؛ که تورا در امور تضعیف کند، و نیز طمعکار را؛ که آزمندی در ستم را در نظرت زیبا سازد. بخل و ترس و حرص، غرائز گوناگونی هستند که بدگمانی به خدا آنها را در آدمی فراهم می آورد".
▫️ خصائص وزراء
• بعد سراغ خصلت های کلی وزراء می رود ( بعدا به تفصیل درباره دبیران و فرماندهان وقضات خواهد فرمود)
اینجا با دو خصلت وزیر بهتر را معرفی میکند:
- سلبی: قبلا وزیر اشرار نبوده باشد
- ایجابی: در گفتن حرف تلخ حق، گویاتر و در همراهی کردن در موارد ناپسند اقل مساعدت داشته باشد!
• می فرماید: "بدترین وزیران تو کسی است که پیش از تو وزیراشرار بوده و کسی که در گناهانشان شرکت داشته است. پس هرگز چنین کسانی را مَحرم راز خود قرار مده زیرا اینان یاوران گناهکاران و برادران ستمکارانند و تو می توانی جانشینانی بهتر از آنان بیابی که در رأی و کاردانی مانند آنها باشند و بار گناهان آنان را بردوش نداشته باشند از کسانی که ظالمی را در ستمکاری و گناهکاری را در گناهش یاری نرسانده اند. رنج و خرج چنین کسانی برای تو کمتر و یاری شان به تو بهتر و مهربانی شان برتو بیشتر و الفتشان به بیگانه کمتر است. اینان را از خاصان و نزدیکان خود در مجالس ات قرار ده"
• قبلا در بحث حکومت علوی و تبار ناگزینی۱ درباره انتخاب کارگزاران به قاعده ای رسیدیم که هم رکن سلبی داشت هم ایجابی:
- به لحاظ سلبی فرمود نه فقط از سر دوست داشتن (محاباة) کسی را برنگزین بلکه حتی از سر فراست و تیزهوشی و اعتماد و حسن ظن ات هم نباشد.
- به لحاظ ایحابی فرمود با اختبار و امتحان باشد (یعنی شاخص شایسته سالاری مبتنی برفکر و میل حاکم نباشد بلکه شاخصی بیرونی و قابل بررسی و بحث بین الاثنینی باشد) آن اختبار و معیار بیرونی را اینجور تفصیل داد: با بررسی سوابق مدیریتی اش برای دولت صالحین (بما وُلّوا للصالحین قبلک)/ یا خیر عمومی اش در نزد عامه مردم (فاعمد لاحسنهم کان فی العامه اثراً)
• در این فقره هم بعد از بیان صفت سلبی (وزیر اشرار نبوده باشد) سراغ صفت ایجابی می رود:
"باید برگزیده تو کسی باشد که از همه به گفتن سخن تلخِ حق گویاتر باشد و در اموری که در اثر هوای نفس از تو سر می زند و خداوند بر اولیائش نمی پسندد کمتر یاری ات دهد؛ در هرکجا که باشد"
• برای درک چنین وزیرانی خوب است نامه ۵تن (بهشتی، باهنر، خامنه ای، اردبیلی، رفسنجانی) به امام در سال۵۸ را ملاحظه کنید.۲
الان در افراط یا تفریط نسبت به آن وزرا و مشاوران هستیم:
- یا نامه های سرگشاده، بعضا از سر ترس یا حرص آنهم بعد از مسئولیت و کناره گیری داریم!
- یا این گفتمان برای دیدارهای خواص و دانشجویان و... که: چیزی بگوییم که آقا بپسندد!
- جالب اینکه در همان نامه ۵تن هم راه امام درست بود و بعدا برخی از آن ۵تن اعتراف کردند لکن چنین رابطه جسورانه و در عین حال ولایت پذیری، محصول انقلاب اسلامی و به سمت عهدنامه مالک اشتر بود.
*تصیل نکات و برخی تطبیقات سیاسی را در فایل صوتی بشنوید!
............................
۱. https://eitaa.com/m_ghanbarian/2574
۲. http://www.imam-khomeini.ir/fa/c78_60879/10243_==_F_NewsKindIDInvalid/%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D8%A7%DB%8C_%D8%A8%D9%87_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85
☑️ @m_ghanbarian
۱-فاطمه، مردم، فتنه گران.mp3
38.02M
🔊 سخنرانی فاطمه، مردم، فتنه گران
جلسه اول
🎙 #حجت_الاسلام_قنبریان
📆 مراسم عزاداری ایام فاطمیه| ۱۴۰۱/۹/۱۹
🚩 هیئت انصار الحسین علیهالسلام
☑️ @m_ghanbarian
◽موضوع سخنرانی: فاطمه؛ مردم، فتنه گران
(جلسه اول)
حجت الاسلام قنبریان
❓در فتنه پس از پیامبر(ص) ، فاطمه(س) کجا ایستاد؟! صندلی تماشای او بالتبع تبیین و توبیخ و راه حلهایش کجای جامعه دایر شد؟!
❗️فقط بگویی : کنار امیرالمومنین(ع) ! کافی نیست.
فاطمه(س) به نص خطبه هایش سه وجهی می دید نه دو وجهی! لذا بین مردم و فتنه گران ایستاد. نه صرفاً کنار علی(ع) و یک دست کننده مردم و فتنه گران!
🔸 اولین اقدام در فتنه ها همین انتخاب موقف است که بعضی بلد نیستند. برخی مدافعان نظامی -که حمایت میلیونی دارد - جایی می ایستند که تحلیل و موضع و اقدامشان ،مردم را با فتنه گران جمع بسته!
🔸 حضرت صدیقه(س) موقف خود را درست انتخاب کرد بین مردم و فتنه گران ایستاد و اکثریت(مردم) را علیه اقلیت خودخوانده تحریک کرد!
🔅 شروع سخنش با مردم حاوی شمارش ۵ فضیلت برای عامه مردم است:
۱. انتم عبادالله! بندگان خدا هستید
۲. نُصُب امرِه و نهیه:
نُصُب یا:
- جمع نَصب است( مثل سُقُف / سقف) = شما برپادارنده امر و نهی الهی هستید
- جمع نصیبه است(مثل صُحُف/ صحیفه)= شما علائم و راهنمایان به امر و نهی الهی هستید
- جمع نصاب است= شما مرجع و محل رجوع امر و نهی الهی هستید
۳.حمله دینه و وحیه: حاملان دین و وحی هستید!
۴. امناءُ الله علی انفسکم: امینان خداوند بر خویش اید
۵. بلغائه الی الاُمم: رسانندگان دین به امت های دیگرید
بعد به عنصر دیگر اجتماع مسلمانان می پردازد یعنی ثقلین که درون مردم ودیعه گذاشته شده است( زعیمُ حق له فیکم و عهد قدَّمَه الیکم و بقیه استخلفها علیکم کتاب الله الناطق و القرآن الصادق...)
⬅️ مردم در همان زمان گله مندی حضرت این ۵ خصوصیت را دارند و البته آنها بریده از قرآن و عترت ، اصالت بخشی نمی شوند.
رو به این مردم ، علیه فتنه گران می ایستد و از سکوت و کُندی شمشیرشان گله می کند.
❓پس این مردم بافضلیت چرا یاری اش نکردند؟!
فرد فرد از آن عهد برگشتند یا اتفاق دیگری افتاد؟!
🔸 پاسخ حضرت امیر( ع) این است:
صرتُم بعد الهجره اعراباً و بعد الموالاه احزاباً!
خیلی حرف دقیقی است. در واقع می فرماید عصب از کار افتاد ! اندام سالم است اما پیکر تحرک لازم را ندارد چون عصبیت جاهلی جای مواخات نبوی نشست!
پیامبر(ص) اول اوس و خزرج و بعد آنها( انصار) با مهاجر را پیوند اخوت داد و موفق هم شد دارایی ها بین هم نصف کردند و...
لکن برخی گسل های پیشین را فعال کردند اول خزرجیان به سقیفه آمدند( یا فرستاده شدند!) اوسیان به رقابت آمدند و آن چند مهاجر هم!
در کشمکش ها دو حل ماند:
- انصار: منّا امیر و منکم امیر!
- مهاجر: نحن الامراء و انتم الوزراء
واضح بود هرکس امیر خود ، برگشت به اختلافات قبل بود و رای نمی آورد !
جمع برداری این شد:
- رجحان راه حل مهاجر
- حذف عملی وصایت و ولایت علی(ع)!
⬅️ نتیجه اول:
مردم در حیثیت جمعی شان بشرط ماندن بر عهد اسلام با فضیلت اند
تک تک افراد یک جامعه هم یک شبه کافر نمی شوند
اما باید مراقب تکه ها و پاره ها( قومیت ها، جنسیت ها، نسل ها و...) بود . اینجا جای نفوذ و شکاف و شقاق است . با فعال شدن این گسل ها عصبیت ایمانی از کار می افتد و جامعه ایمانی عمل صالح لازم و بموقع انجام نمی دهد.
☑️ @m_ghanbarian
۲-فاطمه، مردم، فتنه گران.mp3
38.82M
🔊 سخنرانی فاطمه، مردم، فتنه گران
جلسه دوم
🎙 #حجت_الاسلام_قنبریان
📆 مراسم عزاداری ایام فاطمیه| ۱۴۰۱/۹/۲۰
🚩 هیئت انصار الحسین علیهالسلام
☑️ @m_ghanbarian
◽️موضوع سخنرانی: فاطمه؛ مردم، فتنه گران
(جلسه دوم)
حجت الاسلام قنبریان
فاطمه علیرغم گله مندی از مردم حیثیت جمعی آنها را به ۵فضیلت آراست و سعی کرد همه را علیه اقلیت فتنه گر تحریک کند.
❗️از جمله آن فضائل: حملهُ دینِه و وحیِه!
مردم حاملان دین اند. دین در وجود شفاهی اش نسلی به نسلی می رسد. با عمل بدان در رفتارها بروز می یابد و حمل می شود.
❓اما مردم چگونه حَمَله ی وحی اند؟!
وحی مراتبی را طی می کند. از مرتبه علم الهی که هنوز نه لفظ است و نه مفهوم/ تا حملش توسط فرشتگان جبرائیلی و صورت لفظ و معنا یافتن در جان نبی(ص)/ تا بر زبان نبی جاری شدن و دچار نسیان و خطا نشدن/ اما هنوز هم ادامه دارد : به گوش امت هم می رسد و آن الفاظ در وجود شفاهی اش حفاظت میشود( انا له لحافظون)⬅️ پس مردم حاملان وحی در وجود لفظی اش هستند.
روایات از حفاظ قرآن به حمله القرآن تعبیر می کند.
❗️لکن در کنار مردم ،امام هم هست تعبیر درباره او فقط حمله وحی نیست: حمله کتاب الله/عیبه وحی الله/ تراجمه وحی الله/ مهبط الوحی
ائمه ، وحی تازه ای نمی آورند( به ادله ختم نبوت) اما کل آنچه نبی دریافت کرده( لفظ و معنا و بطون و حقیقت نوری اش) نزد آنهاست لذا آنها را خاندان پیغمبری( اهل بیت النبوه) خطاب می کنیم نه خاندان پیامبر(ص)!( اهل بیت النبی).
جماعت و امت بدون امام(ع) رسمیت ندارد اینجا دوباره زمین و آسمان ، مردم و امام کنار هم می نشیند و علیرغم حمله وحی بودن مردم، میزان در تبیین مرادات وحی، امام میشود.
⬅️ درس مهم این بود که در فتنه های درون امت اسلامی، مردم را با فتنه گران جمع نبندی!
غدیر تکرار عقبه و سقیفه تکرار دارالندوه است! جفا به امامت و تشیع است که سقیفه را دمکراسی و مردمسالاری بخوانی !
❓سئوال قبل این بود: این مردم با فضیلت چرا صدیقه طاهره را یاری نکردند؟!
پاسخ حضرت امیر(ع) این بود: صرتم بعد الموالاه احزاباً!
موالات ، پیوستگی مردم با هم است. احزاب شدن یعنی فعال شدن گسل های جاهلی گذشته؛ اوس برای خود، خزرج برای خود و...
🔸 توجه: بدون این موالات و مواخات ، ولایت و سرپرستی امام(ع) منعقد نمی شود!
یکبار محبت اهلبیت ، دلها را با هم جمع و ائتلاف درست کرده ، تفرقه را جمع می کند( فاصبحتم بنعمته اخوانا/ بموالاتکم ائتلفه الفرقه) بعد از این مواخات و موالات، ولایت بمعنای سرپرستی و حاکمیت بر جامعه شکل می گیرد. آیت الله شاه آبادی به خوبی در کتاب شذرات المعارف این فرآیند مهم را توضیح داده است.
⬅️ اگر موالات آسیب دید ، امامت زایل می شود چون یک راه می ماند و آن سلطه و غلبه است که ولایت ، ضد آن است.
▫️تمدن جدید فرقه ساز و ذره ای کننده است!
در طول تاریخ به اندازه مدرنیته در ادیان فرقه زاده نشده است. فقط در مذهب پروتستان بیش از ۳۰۰ فرقه هست. برای ما بهائیت و وهابیت و... می سازد یا ضریبش می دهد.
در سبک زندگی هم چنین می کند . بر مدار تمتع بیشتر از دنیا دائماً سبک های جدید لذت خلق میکند و پیرو برایش می سازد .
نکته مهمتر این است که اینها بعد از پیدایش و یارگیری به مرور بمثابه یک حق تلقی شده و طرفداران به خود آگاهی نسبت به هم در آمده یک طبقه اجتماعی می شوند ؛ حالا مطالبات خود را دارند و منطقه تمایز با فرهنگ عمومی جامعه را می سازند و...
همیشه دنیا نوجوان داشته، زن داشته، اما مدرنیته اینها را یک طبقه اجتماعی می کند با سبک زندگی مشترک و مطالبات خاص و...
می بینید تمدن جدید گسل ساز هم هست . ائتلاف بین چند گسل گاهی قوانین و فرهنگ عمومی جامعه ای را جابجا می کند.
▫️در مدینه ۱۱هجری گسل قومیت و تعصب خونی سرباز کرد!
سقیفه محل تصمیم گیری خزرجیان بود آنها شتاب کردند . جالب اینکه سعدبن عباده بین خزرجیان هم یک رقیب از سر حسادت داشت( بشیر بن سعد)! اوسی ها هم رفتند. چند مهاجر هم رفتند.
تئوری منّا الامیر و منکم الامیر با یک جمله عُمر باطل شد: دو شمشیر در یک غلاف جا نمیشود!
اینجا بشیر رقیب سعد گفت: ای گروه انصار محمد از قریش است و خویشان او به او نزدیکتر سوگند به خدا در مساله رهبری با آنها مخالفت نمی کنم!
( پشت پرده ای داشت یا نه بماند) او زودتر از مهاجر با ابوبکر بیعت کرد تا رقیبش سعد بن عباده امیر نشود!
اُسَید بن حضیر رئیس اوسیان گفت: سوگند به خدا اگر با ابوبکر بیعت نکنید طایفه خزرج پیوسته بر شما برتری خواهد یافت. او و اوسی ها بیعت کردند تا اقلا در سبقت بیعت از رقیب عقب نمانند! بعد بقیه خزرجیان بیعت کردند.
• ادامه دارد....
☑️ @m_ghanbarian